آیه مبارکه‌ی دهم تا چهاردهم سوره مبارکه «صف» اصلاً ادامه‌ی بحثِ ماست! «اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَهٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ * یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَیُدْخِلْکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ وَمَسَاکِنَ طَیِّبَهً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ * وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ * یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طَائِفَهٌ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَکَفَرَتْ طَائِفَهٌ فَأَیَّدْنَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِینَ»؛ «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَهٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ»، ای مؤمن‌ها! شما را بر یک تجارتی راهنمایی کنم… سوره‌ی عصر می‌فرمود که خسارت نبینید، وقتی معامله می‌کنید ضرر نکنید، ادامه‌ی آن را اینجا فرموده است… آیا شما را به یک تجارتی راهنمایی کنم؟ آن هم گاهی می‌توانند بگویند «هَلْ أَدُلُّکُمْ الی تِجَارَهٍ» و هم می‌توانند بگویند «هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَهٍ»، طلبه‌ها می‌دانند که در این «عَلَی» علوّ است، یعنی تفخیم است و شأنِ آن زیاد است، یعنی یک تجارتِ عظیمی، شما را به یک تجارتِ عظیم‌الشّأن راهنمایی کنم؟ یک تجارتی که همین تجارت همه‌ی زندگیِ شما را جواب بدهد؟ اگر شما پیش خرده فروشی‌های بازار بروید ممکن است در روز پانصد تجارت کنند… اما می‌خواهید من به شما یک تجارت بگویم که همین یک تجارت منفعت خیلی زیادی داشته باشد؟ یکی از سودهای آن‌ این است: «تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ» شما را از عذاب ألیم نجات بدهد. بگویم؟ طبیعتاً مخاطب می‌گوید بگو! «تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ» به خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم ایمان بیاورید، چون ایمان بطور کلّی یعنی ایمانِ به خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم، اگر کسی فقط به خدا ایمان داشته باشد اصلاً ایمان نیست، پس چرا اینجا خدای متعال جدا فرموده است «تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ»؟ ظاهراً قصدِ تأکید داشته است که قابل جدا کردن نیست، حضرت حق در آیات ۱۵۰ و ۱۵۱ سوره مبارکه نساء می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَیُرِیدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَیَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَیُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذَٰلِکَ سَبِیلًا * أُوْلَـئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ عَذَابًا مُّهِینًا» کسانی که به خدا رو رسولانِ خدا کافر هستند بینِ خدا و رسول فاصله می‌اندازند و می‌گویند: «وَیَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ» همان خدا را اطاعت کنیم بس است دیگر! به رسول چکار دارید؟ یعنی زیرِ بارِ ولایت نمی‌روند، خدای متعال می‌فرماید: برای اینکه کفّار به خدا و رسول کافر هستند بین خدا و رسول فاصله می‌اندازند، ولایتِ رسول با ولایتِ خدای متعال متّحد است، خودِ حضرت حق جلوتر توضیح می‌دهد. 

 

لذا اینجا تأکید می‌کند که آیا می‌خواهید شما را به یک تجارتی راهنمایی کنم که تجارتِ خیلی پرسودی باشد؟ بله! آیا می‌خواهید شما را به تجارتی راهنمایی کنم که شما را از عذاب آخرت و عذاب ألیم نجات دهد؟ بله! می‌فرماید: «تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ» به خدا و رسولِ او ایمان بیاورید. اینکه چطور به رسول خدا ایمان بیاورید را جلوتر عرض خواهم کرد، «وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» در راهِ خدا جهاد کنید. آن برادرانِ بیچاره‌ای که می‌گویند همه‌ی این آیات برای زمان ظهور است و به غار بروید و مردم را رها کنید و تواصی را رها کنید و جهاد را رها کنید، این‌ها باید بگویند خدای متعال برای چه این آیات را برای ما فرموده است؟ یعنی آیا می‌گوید می‌خواهید برای شما تجارت عظیمی بگویم که شما را از عذابِ ألیم نجات بدهد؟ وقتی شما می‌گویی بله، بگوید: قسمت شما نمی‌شود! ان شاء الله یک گروهی زمان حضرت ولی عصر ارواحنا فداه می‌آیند که جهاد می‌کنند و قسمتِ آن‌ها می‌شود! آیا این آیه به آن‌ها اختصاص دارد؟ همانطور که تواصی به آن‌ها اختصاص ندارد! بنده قصد ندارم جواب فنّی به آن‌ها بدهم، فعلاً در حدّ مخاطب که بحث عمومی است عرض می‌کنم، ولی آن‌ها باید عملاً بپذیرند که قرآن تعطیل است! عرض کردیم که باید عملاً ظهور قرآن را تکذیب کنند، چون اینطور نمی‌شود. آیا می‌خواهید به شما یک تجارتی بگویم که شما را از عذاب آخرت نجات دهد؟ بله! ایمان به خدا و رسول بیاورید و جهاد کنید. آنجا می‌فرمود: «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ»[۱] همه‌ی انسان‌ها ضرر می‌کنند مگر اینکه این کارها را انجام دهند، اینجا از این طرف می‌فرماید، آنجا تحذیری بود و قصد ترساندن داشت، اینجا ادبیّاتِ آن تبشیری است، می‌فرماید: آیا می‌خواهید یک تجارت پرسود به شما معرّفی کنم؟ آنجا می‌گفت: آیا می‌خواهید شما را از یک ضرر بزرگ نجات بدهم؟ اما اینجا می‌فرماید: آیا می‌خواهید یک تجارت پرسود به شما معرّفی کنم؟ بله! به خدا و رسول ایمان بیاورید و جهاد کنید.

 

اینکه جهاد کنید یعنی چطور جهاد فی سبیل الله کنید؟ «بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ» هم پول خرج کنید و هم جان بدهید؛ این موضوع اصلاً روحِ غدیر است که عرض خواهم کرد.  شما چطور تجارتِ پرسود کنید؟ ایمان به خدا و رسول بیاورید، جهاد فی سبیل الله کنید، پول بدهید و جان بدهید، بعد چه می‌شود؟ «ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» اگر به دنبال این هستید که یک چیزی به نفع شما بشود این است که به نفع شماست، یعنی حضرت حق به تعبیرِ دیگری تواصی به حق و تواصی به صبر را جهاد فی سبیل الله با اموال و انفُس فرمودند. اگر این کار را کنید چه می‌شود؟ «یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ» خدای متعال همه‌ی گناهانِ شما را خواهد بخشید، وقتی گناهان را ببخشد «وَیُدْخِلْکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ» شما را وارد بهشت می‌کند، حداکثر یک جانِ ناقابل صد ساله داده‌ای ولی شما را «وَمَسَاکِنَ طَیِّبَهً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ» جاودانه می‌کند، «ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا» بیشتر این اینکه شما به دنبال آن هستید، آن چیست؟ «نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ» یاریِ الهی و پیروزیِ نزدیک، بعد کم کم بحث به آن قبلی‌ها نزدیک می‌شود. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ» مخاطب کیست؟ همه! مانند آنجا که در تواصی مخاطب همه بودند اینجا هم مخاطب همه هستند، همه‌ی‌تان از انصارِ خدا باشید، ظاهرِ اینکه از انصارِ خدا باشید یعنی خدا را یاری کنید، درست است؟ دینِ خدا را یاری کنید، نسبت به دینِ خدا بی‌خیال نباشید، قبل از اینکه من ادامه‌ی آیه را بخوانم برداشتِ خود را با شما بگوییم بعد ببینیم که چه می‌فرماید.

 

خدا را یاری کنید یعنی رسول را یاری کنید، چون بالا فرمود ایمان به خدا و رسول را نمی‌توان از یکدیگر جدا کرد، (آیه ۱۵۰ سوره نساء) فرمود: کفّار به دنبال این هستند که خدا و رسول را از یکدیگر جدا کنند، چون رسول از خود چیزی ندارد، اگر رسولی پیدا کردید که اراده‌ی او و مشیّتِ او غیر از اراده و مشیّتِ خدا بود که دیگر رسول نیست، مشیّت و اراده‌ی پیغمبر همان مشیّت و اراده‌ی خداست و مطیعِ محضِ خداست، ایمان به او ایمان به خداست، یاریِ او یاریِ خداست، یارانِ او یارانِ خدا هستند… من اینطور می‌فهمم، حال ببینیم خودِ حضرت حق چه می‌فرمایند. می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ» یارانِ خدا باشید، مانندِ… مانندِ یعنی، مثالی که می‌زند مرتبط است، «کَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ» همانطوری که حضرت عیسی سلام الله علیه به حواریّین خود فرمودند «مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ» چه کسی یارِ من می‌شود؟ حواریّین گفتند: ما انصار خدا می‌شویم، «قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ» یعنی این چیزی که من توضیح دادم را حواریّین ۲۰۰۰سال پیش متوجّه می‌شدند. حضرت عیسی علیه السلام فرمودند: چه کسانی می‌آیند یارانِ من بشوند، آن‌ها گفتند: ما یارِ خدا می‌شویم! حضرت حق هم تأیید کرده‌اند، فرمود: «کُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ» یعنی تأیید فرموده است. یعنی خدای متعال می‌فرماید: «کُونُوا أنصَارالرّسُول»، «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ» یعنی «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصَارَ الرَّسول»، درست است؟ چرا؟ چون وقتی حضرت عیسی علیه السلام فرمودند که چه کسی یارِ من می‌شود، گفتند: ما یارِ خدا می‌شویم، نه اینکه یعنی حضرت عیسی علیه السلام خداست، چون یاریِ حضرت عیسی علیه السلام یاریِ خدا می‌شود، چون حضرت عیسی علیه السلام عبدِ خداست، پیغمبرِ خداست. انصارِ پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم یا حضرت عیسی علیه السلام یعنی چه؟ کارِ حضرتِ عیسی چیست؟ دعوت به سمتِ خدا! انصارِ او هم باید چکار کنند؟ باید دعوت به سمت خدا کنند، دعوت به حق کنند، دعوت به توحید کنند… ما نام این کار را این شب‌ها چه گذاشتیم؟ تواصی به حق!

 

چون می‌خواهیم به آن جای اصلی نزدیک بشویم من یک مرتبه خلاصه بگویم؛ فرمود: آیا می‌خواهید یک تجارتِ عظیمی به شما بگویم تا شما را از عذاب آخرت نجات دهد و گناهان شما را ببخشد و شما را به بهشت جاودان ببرد؟ بله! فرمود: «تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ» به خدا و رسول ایمان بیاورید، این دو را هم نمی‌توان از یکدیگر جدا کرد، کسی که بخواهد خدا و رسول را جدا کند کافر است و به دنبال فتنه (آیه ۱۵۰ سوره نساء)، «وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ» باید جهاد کنید و هم مال بدهید و هم جان بدهید (به این موضوع برمی‌گردیم که بحثِ خیلی مهمی است)… بعد از اینکه فرمود: «ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ» ای مؤمنان! انصار الله بشوید! اینکه انصار الله بشویم یعنی چه؟ چطور باید خدا را یاری کرد؟ به ما که وحی نمی‌شود تا بدانیم چطور می‌شود خدا را یاری کرد، اگر شما بخواهید کسی را یاری کنید، اولین قدم برای یاری این است که طرف مقابل را بشناسی بعد او را یاری کنید، «کُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ» خدا را یاری کنید یعنی چکار کنید؟ اگر به شما وحی می‌شود همان کار را انجام بدهید، اگر وحی نمی‌شود باید یک کسی از طرف خدای متعال خبر بدهد، یعنی در واقع «کُونُوا أَنْصَارَ الرَّسول» بشوید، یارِ پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم بشوید که اصلاً نمی‌شود ایشان را از خدای متعال جدا کرد.

 

خودِ حضرت حق هم این فهم از عباراتِ بنده را تأیید می‌کند، فرمود: همانطور که عیسی فرمود چه کسی یارِ من می‌شود؟ حواریّین گفتند: ما یارِ خدا می‌شویم. یعنی فهمیدند یارِ حضرت عیسی علیه السلام با یارِ خدا یکی است! حالا یاریِ حضرت عیسی علیه السلام چیست؟ مشخّص است، کارِ حضرت عیسی علیه السلام نبوّت است، «وَ مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ»[۲] کارِ رسول بلاغ مبین است، به همه برساند، عرض کردیم که هدایت فقط کارِ خداست و ما فقط باید به همه برسانیم، کار حضرت عیسی علیه السلان و هر رسولی همین است که بگوید، شما هم باید بگویید، یعنی همان تواصی! بعد حضرت حق یک جمله‌ی آخری فرمودند که من توضیح بدهم که غَرَض بنده از خواندنِ این آیات چیست. حواریّین گفتند: ما انصار خدا می‌شویم، در واقع انصار حضرت عیسی علیه السلام می‌شویم، شما را یاری می‌کنیم و در نشر حق کمک می‌کنیم، ما تواصی می‌کنیم، حضرت حق می‌فرماید: «فَآمَنَتْ طَائِفَهٌ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ» یک عدّه از بنی‌اسرائیل به این دعوت‌ها ایمان آوردند، به اینکه یاریِ حضرت عیسی سلام الله علیه یاریِ خداست و دعوتِ او دعوتِ خداست و دعوتِ او حق است ایمان آوردند، «وَکَفَرَتْ طَائِفَهٌ» و یک طایفه‌ای هم ایمان نیاوردند و کافر شدند، بعد خدای متعال می‌فرماید: «فَأَیَّدْنَا الَّذِینَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِینَ» ما مؤمنان را تأیید کردیم و پیروز شدند. تا اینجا فهمیدیم که انصارالرّسول همان انصار الله هستند، اصلاً خدا هم تأیید کرد، وظیفه‌ی همه چیست؟ می‌خواهید یک تجارتی به شما بگویم که از عذاب ألیم و … نجات پیدا کنید و در بهشت جاوداته بشوید؟ به خدا و رسول ایمان بیاورید و جهاد با مال و جان کنید و در نتیجه انصارالله بشوید، انصارالرّسول بشوید، نتیجه‌ی همه‌ی آن‌ها این می‌شود که شما انصارالرّسول بشوید.

 

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم این را ادامه دادند، چه زمانی؟ آن روزی که فرمود: «اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ»[۳]، چطور؟ دقّت بفرمایید تا بگویم، با تعبیری عرض می‌کنم که شیعه و سنّی قبول دارند، یعنی فقط بحثِ شیعی نیست، در قرآن کریم آیه‌ای داریم که خدای متعال در مورد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم فرموده است: «النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»[۴]، شیعه و سنّی در معنای این با یکدیگر اختلاف ندارند، چون ظاهراً هنوز به مسئله‌ی خلافت ربطی ندارد همراه می‌شوند، یعنی چه پیغمبر از نفسِ ما به ما اَولَی است؟ «النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» دقیقاً یعنی چه؟ شیعه و سنّی می‌گویند یعنی پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم را بر جانِ خود مقدّم بداری! یعنی اگر خطر جانی پیش آمد جانِ خود را فدای پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم کن، اگر قرار بود پول بدهی پولِ خود را فدای پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم کن، اگر تصمیم گرفتی و او تصمیم دیگری گرفت تو تصمیمِ خود را فدای تصمیمِ پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم کن، خودت را فداییِ پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم کن، اگر قرار شد تو در جایی اراده‌ای کنی و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم اراده‌ی دیگری کند اراده‌ی او مقدّم است، هیچ سنّی و بلکه هیچ ناصبی‌ای منکر این معنا نیست، درست است؟

 

روز غدیر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «أَلَسْتُ أَوْلى بِکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ؟»[۵] این هم برای شیعیان و هم برای اهل سنّت خطر است، فرمود: «أَلَسْتُ أَوْلى بِکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ؟»، مگر من از نفسِ شما به خودِ شما اولی نیستم؟ یعنی من مقدّم هستم و باید مرا به خودتان ترجیح بدهید؟ گفتند: بله! فرمود: «فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ» اگر من برای شما اینطور هستم باید علی هم برای شما اینطور باشد، یعنی باید بین خودتان و جان امیرالمؤمنین علیه السلام، جانِ او را مقدّم بدارید، بینِ دفاع از خودتان و دفاع از او، دفاع از او را مقدّم بدارید، باید تو پولِ خود را خرجِ او کنی، باید تو جانِ خود را خرجِ او کنی، تو ناموسِ خود را خرجِ او کنی… فکر کرده‌اید همینطور در زیارت می‌گوییم «بِأبى أَنْتُمْ وَ اُمّى»؟ این اعتقاد است! کسی که قائل به «بِأبى أَنْتُمْ وَ اُمّى» نیست ولایت را نفهمیده است، فکر نکنید قربان صدقه می‌رویم که می‌گوییم «بِأبى أَنْتُمْ وَ اُمّى»، باید این را بگوییم، این قربان صدقه و تعارف نیست، این «بِأبى أَنْتُمْ وَ اُمّى» حقیقی است، جزوِ اعتقاداتِ ماست وگرنه ولایت را نفهمیده‌ایم.


[۱] سوره مبارکه عصر، آیه ۲

[۲] سوره مبارکه  عنکبوت، آیه ۱۸ (وَإِنْ تُکَذِّبُوا فَقَدْ کَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ ۖ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ)

[۳] سوره مبارکه مائده، آیه ۳ (اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً)

[۴] سوره مبارکه احزاب، آیه ۶ (النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ۖ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ ۗ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَىٰ بِبَعْضٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَىٰ أَوْلِیَائِکُمْ مَعْرُوفًا ۚ کَانَ ذَٰلِکَ فِی الْکِتَابِ مَسْطُورًا)

[۵] خصائص نسائى، صفحه ۱۰۱ («أَلَسْتُ أَوْلى بِکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ؟ قالُوا: بَلى. قالَ ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ: مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ. أَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ، وَ عادِ مَنْ عاداهُ…»