به محضرِ عزیزانمان عرض کردیم که واقعاً غربتِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بسیار عجیب است، تاریخ مطالبِ عجیبی ذکر کرده است، مثلاً من نگاه می‌کنم و می‌بینم یک روزی یک نفر از افرادِ برجسته که در بعضی از جنگ‌ها مقابلِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه قرار گرفت نشسته بود و در حضورِ او به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و عمّار فحاشی کردند، این موضوع خیلی تلخ است، این روایت مورد قبول و اعتبار نزدِ شیعیان و غیرشیعه است، آن شخص گفت: با علی کاری ندارم ولی به عمّار فحاشی نکنید که او صحابیِ بااخلاصِ پیغمبر است!

 

شما ببینید در این جامعه چه اتّفاقی افتاده است، یعنی من به دنبالِ این موضوع هستم که بینندگانِ عزیزِ ما در رابطه با موضوعِ شبِ گذشته و امشب به این موضوع فکر کنند که چه شد که با حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه جنگ صورت گرفت یا نسبت به ایشان جسارت کردند؟ چه اتّفاقی افتاده است؟ چه روندی بوده است؟

 

کمااینکه همان فرد یک روزی به جناب عمّار رحمه الله تعالی علیه گفت: بخاطرِ دفاع از علی دینِ خودت را باختی!

 

شما ببینید بجای اینکه از یک نفر تشکّر کنند می‌گویند تو دینِ خودت را باخته‌ای! یعنی به کسی که اتّفاقاً هم به نصّ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و هم به حقیقت در تبعیّتِ از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه رستگار شد برچسب بزنند، کاری کرده بودند که کسی نتواند از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه سخن بگوید و اگر کسی خواست این کار را کند از بی‌آبرویی بترسد، این موضوع خیلی تلخ است، خدا می‌داند که گفتنِ آن خیلی سخت است، و اگر آن عدّه‌ی معدودی که دفاع کردند نبودند… تقیّه در صورتی که جان در خطر است مجاز است، وقتی یک نفر را می‌کشند و سر می‌برند و زبان می‌برند و دست و پای او را قطع می‌کنند می‌تواند تقیّه کند، خودِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هم فرمودند: شما را مبتلا می‌کنند که به من فحاشی کنید، شما این کار را انجام بدهید. این موضوع سخت بود اما بعضی‌ها که جلوتر از این حرف‌ها بودند حاضر شدند تکه تکه بشوند ولی کلماتی بیان بشود، در رأسِ همه‌ی آن‌ها هم حضرات اهل بیت علیهم السلام هستند که ما یکی دو شب به این موضوع پرداختیم، و اگر حضرات اهل بیت علیهم السلام از این مباحث نمی‌فرمودند اصلاً ما امروز چیزی از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه نمی‌دانستیم.

 

شما این روایت را ببینید، بعضی اوقات این‌ها از روضه تلخ‌تر است، یک نفر نزدِ ابن عباس که از شاگردانِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه آمد، (قبلاً هم در برنامه سمت خدا عرض کرده‌ایم که اصلاً به او بها دادند و اجازه دادند مطرح بشود که مرجعیّتِ علمیِ حضرات اهل بیت علیهم السلام کمرنگ بشود)، او از ابن عباس سؤال کرد: چرا علی در جمل جنگید؟ چرا در صفّین فلان کار را کرد؟ چرا در فلان جا فلان کار را کرد؟ ابن عباس گفت: حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هست! بیا برویم و از خودِ ایشان بپرسیم، تو مرا باسوادتر و عالِم‌تر می‌دانی یا حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را؟ آن طرف گفت: اگر علی را اعلم می‌دانستم که از او می‌پرسیدم.

 

یعنی به این موضوع فکر کنیم که چگونه می‌شود حقیقت را آنقدر دگرگون و زیر و رو کرد که استاد کل را نسبت به یک شاگردِ جزء طوری معرّفی کنند که کمتر از او بنظر بیاید!؟ چون زمانِ زیادی که نگذشته بود، هنوز حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه زنده بودند و بینِ مردم بودند، اگر آن شخص از شهرِ دیگری مانندِ شام بود که می‌گفتند علی نماز نمی‌خواند می‌گفتیم که بر اثرِ تبلیغاتِ شام بوده است، اما این شخص برای خودِ شهرِ کوفه است و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را می‌بیند! حضرت در این جامعه خطبه می‌خوانند! ببینید باید چه بلایی بر سرِ جامعه و شخصیتِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بیاید که آن خطبه‌ها را بشنوند و بعد بگویند ابن عباس عالِم‌تر است! یعنی احدی از دشمن‌ترین دشمنانِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه چنین حرفی نزده است! و ممکن است این شخص تحت تأثیرِ تبلیغات قرار گرفته باشد.

 

در روایتی که نزدِ شیعه و غیرشیعه معتبر است می‌بینیم که اصحابِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم گفته‌اند که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه مناقبی دارند که اگر یکی از این‌ها را به همه‌ی مردمِ عالَم بدهیم برای همه زیاد می‌آید، یعنی اینطور نیست که فضائلِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه با دیگران قابل قیاس باشد.