این مسئله‌ی عدالت چند نکته‌ی حاشیه‌ای مهم دارد، یکی از آن‌ها این است که باید خیلی مراقبت کنیم که کسی از این موضوع سوءاستفاده نکند، یعنی وقتی عدالت در جامعه محبوب می‌شود ممکن است بعضی‌ها سوءاستفاده کنند، یعنی بعنوانِ عدالت ظلم کنند، یکی از این مواردِ عجیب موردِ فدک است.

 

چرا فدک را از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها گرفتند؟ به این عنوان گرفتند که این فدک بیت المال است و حقِ همه‌ی مسلمین است، ظاهرِ آن یعنی اینکه ما نمی‌توانیم حقِ همه را به یک نفر بدهیم. اینجا آنجایی است که عرض کردیم اگر اختلاف در معنا و فهم و مصداقِ عدالتخواهی صورت گرفت حتماً باید ذیلِ یک مبیّن قلمداد بشود، باید ذیلِ یک ولیّ قلمداد بشود.

 

گاهی ممکن است بعضی‌ها شعارِ عدالتخواهیِ زیبا را بگیرند ولی به حقِ کسی آسیب بزنند.

 

حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه خیلی احتیاط می‌کردند که این اتّفاق نیفتد، وقتی طلحه و زبیر به نامِ حج می‌خواستند به بصره بروند حضرت به ابن عباس فرمودند: این‌ها در حالِ رفتن برای آماده کردنِ زمینه‌ی جنگ با من هستند، ابن عباس گفت: پس اجازه بدهید آن‌ها را بگیریم و به زندان بیندازیم.

 

مسلّماً حضرت علمِ الهی دارند، چه بسا حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بسیاری از موارد را به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرموده باشند، تحلیلِ حقیر که مطابقِ روایت است این است که حضرت فرمودند: الآن سندی نداریم.

 

یعنی یک نفر به یک توطئه متّهم است ولی ما سندی نداریم، اینجا باید چکار کنیم؟ تازه حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه علمِ الهی دارند، اما چون حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه معلّمِ ما هستند فرمودند: نه! چون ما سندی نداریم، ما نمی‌خواهیم بابِ این موضوع باز بشود که هر کسی را بی‌سند بگیرند و بگویند که تو می‌خواستی توطئه کنی، فعلاً سندی در کار نیست، آن‌ها می‌گویند که می‌خواهیم به حج عمره برویم، پس من هم آن‌ها را دستگیر نمی‌کنم.

 

یعنی واقعاً حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه یک شخصیتِ دست‌نیافتنی هستند و ان شاء الله ما از آن دور دورها قدمی به ایشان نزدیک بشویم.

 

ما یک معزلی در جامعه داریم و آن هم این است که فضای ما خیلی سیاست‌زده است و این موضوع باعث می‌شود که من مدام نگران باشم که این حرف‌ها به نفعِ یک گروه یا به ضررِ یک گروهِ دیگری تلقّی بشود، ما فعلاً اصلاً نمی‌خواهیم به جامعه‌ی خودمان بیاییم، ما فعلاً باید تابلوی حکومتِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را فهم کنیم و ببینیم و بعد اگر فاصله داریم خودمان را با آن هم‌جهت کنیم، نه اینکه این موضوع را چماق قرار بدهیم.

 

بنده یک جمله‌ای عرض کردم و بعدها فهمیدم که بعضی‌ها این جمله را درست متوجه نشده‌اند، لذا می‌خواهم باز هم آن را تکرار کنم، در یک جمله: اگر کسی بگوید «خوارج عدالتخواه هستند» این جمله به این اطلاق جمله‌ی غلطی است، منظورِ بنده هم این نبوده است، خوارج یک رفتاری داشتند که ممکن است ما هم آن رفتار را انجام بدهیم، و آن خطرناک است، ولی بعنوانِ کلّی نمی‌شود به خوارج «عدالتخواه» گفت، خوارج سه کار می‌کردند که فقط یکی از آن‌ها گاهی از اوقات عدالتخواهی بود، یک مشکلِ اصلیِ خوارج این بود که از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بعنوانِ ولیّ استفاده نمی‌کردند و بجای آن خودشان به آیات و روایات رجوع می‌کردند و فهمِ غلط پیدا می‌کردند و چون خوددرمانی و خودفهمی و خودمحوری داشتند روی این موضوع جمود می‌کردند، یعنی دچارِ کج‌فهمی بودند، و این موضوع را «اصل» قرار می‌دادند و با حضرت می‌جنگیدند، این از آن خطراتی است که ممکن است ما هم به آن گرفتار بشویم.

 

اما مواردی هست که خوارج به زعمِ خودشان عدالتخواهی کرده‌اند، اما از این عدالتخواهی‌های توهّمی، یعنی اینکه مثلاً وقتی جنگ جمل صورت گرفت و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه اجازه‌ی برده گرفتن ندادند و «غنائم» را که اموالِ مسلمینِ طرفِ مقابل بود اجازه ندادند این‌ها خرج کنند، این‌ها فکر کردند که حقّ سربازها خورده شده است، یعنی فکر کردند یک چیزی جزوِ عدالت و حق است در حالی که نبود. اما بصورتِ کلّی نباید یک چماقی بعنوانِ اینکه «خوارج عدالتخواه هستند و هر کسی عدالتخواه است ممکن است خوارج باشد» درست کرد، این از آن حرف‌های خطرناک است، باید خیلی دقّت کنیم که…

 

خدای متعال شاهد است که دلِ من از این موضوع خیلی می‌سوزد که ما بجای اینکه حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را فهم کنیم و ایشان را محورِ وحدت قرار بدهیم، خدای نکرده ایشان را دستاویزِ دعواهای حزبی کنیم، این از عواملی است که متأسفانه بحث‌های دقیقِ مبنایی به دعواهای سیاسی تبدیل می‌شود.