همان‌طور که عرض کردیم «عدالت‌خواهی» آداب دارد. «عدالت» مهم‌ترین چیزی است که یک سازمان، ارگان و حکومتِ دینی باید آن را داشته باشد و مهم‌ترین اولویت حکومتی که در عدالت مشکل دارد باید اصلاح در ساختار «عدالت» باشد. از طرفی نباید عدالت‌خواهی دچار آفت بشود، که اشاراتی در این باب کردیم.

 

یکی از مباحث بسیار مهم، استراتژیک و ساختارمند مسئله «وحدت و تقریب مذاهب اسلامی» است. هر کس بدین مهم اهتمام نداشته باشد، بویی از مفاهیم دینی نبرده است و هرچه از اهمیت این مسئله بگوییم کم گفته‌ایم، ولی این مسئله هم بشدّت دچار آفت است، یعنی برخی نامِ وهم و توهّم خود را «وحدت اسلامی» می‌گذارند و فکر می‌کنند که نگفتن از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه وحدت‌آفرین است!

 

ای‌کاش به بیانِ رهبر انقلاب استناد می‌کردند که فرمودند: «کتاب الغدیر وحدت‌بخش است»، من نمی‌دانم این را چطور توجیه می‌کنند که ایشان بیش از ۵ مرتبه فرمودند: «کتاب الغدیر وحدت‌بخش است»، و اگر در خاطر شما باشد ما این را در برنامه سمت خدا توضیح دادیم و این مسئله را باز کردیم.

 

اگر این حرف‌های ناقابلِ حقیر برای مردم جذاب بوده است، وای به حال ما که واضحات را برای مردم نگفته‌ایم، ما که چیزی نگفتیم! یکی از صدتایی که حقیر می‌دانستم را بیان نکرده‌ام! خیلی از موارد را هم بیش از حد مراعات کردم، البته باید هم مراعات کرد، ولی راجع به همین کم هم بعضی می‌گویند: «آقا! این‌ها را نگویید!»، خُب ما روز قیامت چطور می‌خواهیم به امام صادق صلوات الله علیه جواب پس بدهیم که فرمودند: من چند روایت برای شما آوردم، درحالی که شما حتی این روایات را به کودکان خود هم نگفتید!

 

اگر این آفتی که… عرض کردم در اهمیت وحدت و تقریب مذاهبِ اسلامی هیچ شکی نیست، ولی نباید این موضوع را چماق کنیم تا اهل بیت علیهم السلام را مهجور کنیم یا گمان کنیم که هر کلامی «اختلاف افکن» است… ما اصلاً در این شب‌ها بحث اختلافی مطرح نکردیم. اگر ما روایاتی از برادران غیر شیعه نقل کردیم، همه‌ی آن روایات را بررسیِ سندی کرده‌ایم تا غیرشیعه آن‌ها را معتبر بدانند، لذا کلامِ اختلافی بیان نکرده‌ایم؛ «کلامِ اختلافی» کلامی است که فقط ما بگویم درحالی که آن‌ها قبول نداشته باشند، شاید در این ۵۰۰ یا ۶۰۰ دقیقه‌ای که ما صحبت کردیم ۱۰ دقیقه هم حرف اختلافی نزده‌ایم.

 

لذا حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه مظلوم هستند که کتاب‌های دینیِ مدارسِ ما جذّاب نیست، ما باید برگردیم و آموزش ‌و پرورش، حوزه، دانشگاه‌های خود را… در اهل بیت علیهم السلام ما آنقدر جذّابیت وجود دارد که اگر این جذّابیت‌ها را معرفی کنیم… نگاه کنید که غیرمسلمان‌ها ۲۰۰ مرتبه نهج‌البلاغه می‌خوانند!

 

چقدر به ما گفته‌اند که با دیدن این فضائل عاشق اهل بیت علیهم السلام می‌شوید و تازه دوست خواهیم داشت که شبیه آن بزرگواران شویم، ولی متأسفانه ما در این زمینه کم‌کار هستیم و نمره‌ی خوبی نمی‌گیریم.

 

متأسفانه بعضی از افراد از روایت «لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کلاَمِنَا لاَتَّبَعُونَا»[۱] سوءاستفاده می‌کنند و فکر می‌کنند بدان معناست که «قسمت‌های خوبِ کلام ما را بگیرید»!!! «کَلَامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ»[۲] همه‌ی کلامِ اهل بیت علیهم السلام نور است، منتها هنر لازم دارد تا فردی بتواند نور و زیبایی آن کلام را بیان کند.

 

یکی از اشکالاتی که به ما کرده بودند این بود که «محاسنِ کلامِ اهل‌بیت علیهم السلام را بگویید»، ما هر چه عرض کردیم محاسنِ کلام بود، تازه چیزی هم از فضائل حضرت بیان نکردیم! ما نمی‌توانیم آنچه را که اهل بیت علیهم السلام راجع به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرموده‌اند «غیر محاسن» نام‌گذاری کنیم!!!


[۱] – معانی الأخبار، جلد ۱، صفحه ۱۸۰٫ (حَدَّثَنَا عَبْدُ اَلْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِی بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَیبَهَ اَلنَّیسَابُورِی عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَیمَانَ عَنْ عَبْدِ اَلسَّلاَمِ بْنِ صَالِحٍ اَلْهَرَوِی قَالَ سَمِعْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَیهِ السَّلاَمُ یقُولُرَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْیا أَمْرَنَا فَقُلْتُ لَهُ فَکیفَ یحْیی أَمْرَکمْ قَالَ یتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یعَلِّمُهَا اَلنَّاسَ فَإِنَّ اَلنَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کلاَمِنَا لاَتَّبَعُونَا قَالَ فَقُلْتُ لَهُ یا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ فَقَدْ رُوِی لَنَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ مَنْ تَعَلَّمَ عِلْماً لِیمَارِی بِهِ اَلسُّفَهَاءَ أَوْ یبَاهِی بِهِ اَلْعُلَمَاءَ أَوْ لِیقْبِلَ بِوُجُوهِ اَلنَّاسِ إِلَیهِ فَهُوَ فِی اَلنَّارِ فَقَالَ عَلَیهِ السَّلاَمُ صَدَقَ جَدِّی أَ فَتَدْرِی مَنِ اَلسُّفَهَاءُ فَقُلْتُ لاَ یا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ فَقَالَ هُمْ قُصَّاصٌ مِنْ مُخَالِفِینَا وَ تَدْرِی مَنِ اَلْعُلَمَاءُ فَقُلْتُ لاَ یا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ قَالَ فَقَالَ هُمْ عُلَمَاءُ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیهِمُ السَّلاَمُ اَلَّذِینَ فَرَضَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ طَاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبَ مَوَدَّتَهُمْ ثُمَّ قَالَ أَ تَدْرِی مَا مَعْنَی قَوْلِهِ أَوْ لِیقْبِلَ بِوُجُوهِ اَلنَّاسِ إِلَیهِ قُلْتُ لاَ قَالَ یعْنِی بِذَلِک وَ اَللَّهِ اِدِّعَاءَ اَلْإِمَامَهِ بِغَیرِ حقّ‌ها وَ مَنْ فَعَلَ ذَلِک فَهُوَ فِی اَلنَّارِ)

[۲] – من لایحضره الفقیه، جلد ۲، صفحه ۶۰۹٫