«أَعُوذُ بِاللَّهِ‏ مِنَ‏ الشَّیْطَانِ‏ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ».

روابط بیرونی طلبه

بحثی که روز سه‌شنبه‌ها خدمت دوستان داشتیم عمدتاً در ارتباط با روابط بیرونی طلبه بود. طلبه با پدر و مادر خود، طلبه با ارحام خود، طلبه با اساتید خود، طلبه با دوستان معمولی خود، بحث سلام کردن و یک سری مباحث این‌چنینی را مطرح کردیم. به نظرم رسید یکی، دو نکته در مورد بحث تعطیلات و ماه مبارک رمضان عرض کنم.

برنامه‌ریزی معنوی برای ماه مبارک رمضان

نکته‌ی اوّل در مورد ماه مبارک این است که از همین حالا یک برنامه‌ریزی ویژه‌ای داشته باشیم که إن‌شاء‌الله در این فرصت بتوانیم یک بهره‌ی معنوی خوبی داشته باشیم. این بحث بسیار مهم و جدّی است. حالا ماه رجب که تمام شد، ماه شعبان هم می‌آید إن‌شاء‌الله از حالا حداقل بنشینیم هر کدام تک تک و جدا جدا برای خود برنامه‌ریزی کنیم که ماه رمضان امسال چقدر می‌توانیم کار کنیم. آن‌قدر که می‌توانیم در پایان که نمی‌توانیم کاری انجام دهیم امّا آن‌قدر که می‌توانیم و آن چیزی که خدای تعالی به ما قدرت داده است، اختیار داده است، توان داده است آن مقدار را انجام دهیم و سبقه‌ی برنامه‌ریزی ما برای ماه مبارک رمضان برنامه‌ی معنوی باشد. بیشتر معنوی باشد تا علمی.

برداشتن موانع از سر راه برنامه‌ریزی‌ها

امام (رضوان الله تعالی علیه) در احوالات خود دارند که ماه مبارک رمضان کلّیّه‌ی فعالیّت‌های جاری خود را تعطیل می‌کردند همان موقع که در حوزه بودند و هنوز رهبری ایران را بر عهده نداشتند این روال را داشتند تعطیل می‌کردند و مشغول برنامه‌های خود می‌شدند. ببینیم ما در این فرصتی که بنا است خدای تبارک و تعالی به ما بدهد و امیدوار هستیم إن‌شاء‌الله این فرصت را هم درک کنیم، ببینیم چه برنامه‌ای می‌توانیم داشته باشیم و احیاناً بعضی از آفاتی که ممکن است گریبان‌گیر ما شود از حالا روی آن‌ها فکر کنیم و برنامه‌ریزی کنیم و از سر راه خود کنار بزنیم.

نکاتی در مورد تعطیلات ماه مبارک رمضان

نکته‌ی دوم در مورد تعطیلاتی است که بعد از ماه مبارک رمضان إن‌شاء‌الله در انتظار ما است. امسال مستحضر هستید ماه رمضان تقریباً تیر ماه را پوشش می‌دهد بعد مرداد یک فرصتی خوبی را در اختیار همه‌ی ما قرار می‌دهد. حواس ما جمع باشد که این فرصت را اوّلاً مسئله‌ی استراحت و تجدید قوا باید در این فرصت اتّفاق بیفتد. یعنی هر برنامه‌ریزی که داریم این را در آن لحاظ کنیم برنامه‌ی خود را طوری نبندیم که برای سال تحصیلی آینده رمق و توان و نشاط لازم را نداشته باشیم.

داشتن برنامه‌ریزی عملی برای خود

نکته‌ی دیگر این است گاهی آدم افرادی را می‌بیند، طلبه‌هایی که برای تابستان برنامه‌ریزی سنگین می‌کنند مشابه همان مطالبی که ما برای تعطیلات نوروز عرض کردیم، این‌جا هم عرض می‌کنیم. یک برنامه‌ریزی عملی داشته باشیم نه رویایی. به طور خاص فرض بفرمایید بحث ادبیات برای طلبه خیلی مهم است منتها ادبیّات کاربردی نه مباحث ریزی که خیلی کاربرد ندارد.

کارکرد ادبیات کاربردی برای یک طلبه

بحث ادبیات کاربردی ما مکرّر به دوستان عرض کردیم در حدی که متن شرح لمعه، متن تفسیر المیزان، متن مجمع طلبه بتواند این‌ها را بدون غلط بخواند و جلو برود. در این حد حداقل طلبه بتواند. اگر می‌بینیم این حد را نداریم، برای مسئله‌ی ادبیات فرصت بسیار خوبی است که برنامه‌ریزی کنیم و حالا این را باید از اساتید ادبیات بپرسید. آن چیزی که به نظر ما در این تجربه‌ای که در این مدّت داشتیم رسیده است صمدیّه به نظر می‌رسد یک کتاب جمع و ادبی خوب و مناسبی باشد، خیلی شسته و رفته و محدود، نکات و مطالب کلیدی را در حد صمدیّه آورده است. حالا صمدیّه هم نشد ممکن است یک نفر به سمت بدایه النهایّه برود. ولی در حد یک صمدیّه ادبیات را به ذهن بسپاریم، ممکن است کسی در ذهن داشته باشد کاربردی نکرده باشد. روی تجزیه و ترکیب آن یک متنی که مورد علاقه‌ی ما است انتخاب کنیم. اگر کسی ذوق مباحث اخلاقی دارد یک متن اخلاقی پیدا کند که عربی است آن را بردارد تجزیه و ترکیب کند، کسی که بحث قرآنی دارد همین‌طور و هکذا.

ترسیم خطوط کلّی برای خود طلبه

 پس برای آن فرصت مابین ماه مبارک رمضان تا شروع سال تحصیلی آینده یک برنامه‌ریزی عملی خوبی داشته باشیم. اگر هم کسی این دغدغه‌ها را ندارد یا اصلاً حوصله و توان آن را ندارد که در تابستان سر کلاس ادبیات بنشیند بحث‌های دیگر داشته باشد. با اساتید مشورت کنید مثلاً تاریخ اسلام را برای خود دسته‌بندی کنید و یک خطوط کلّی را برای خود ترسیم کنیم که وقتی یک مطلب تاریخی می‌شنویم بدانیم این حرف در کجای تاریخ اسلام آمده است. حدود و ثغور آن به دست بیاید.

دغدغه بودن بین مسئولین مدرسه

امّا تذکّری که باید عرض کنیم یک دغدغه بین مسئولین مدرسه است که من می‌خواهم این را به صراحت و صداقت با شما در میان بگذارم. آن دغدغه این است به نظر می‌رسد طلبه‌های مدرسه‌ی ما، همه را نمی‌گوییم امّا بخش قابل توجّهی از آن‌ها اهتمام لازم نسبت به آبرو و هویّت مدرسه را ندارند. توضیح ذلک مثلاً فرض بفرمایید نمونه‌ی عینی مراسم جشن مبعث.

اهمّیّت داشتن مراسم جشن مبعث برای مدرسه

جشن مبعث پیشانی مدرسه است، ویترین مدرسه است، از هویّت‌های اصلی مدرسه است. یعنی از زمانی که طلبه‌های این مدرسه به سالی رسیدند که می‌توانستند معمّم شوند یعنی سال ۸۷ تا به امسال، همه ساله روز مبعث طلبه‌هایی آمدند و معمّم شدند. مراسم خاصّی است، عادی برگزار نمی‌شود خود شما می‌بینید آیت الله مصباح یزدی می‌آید، قبلاً مرحوم آیت الله خوشبخت می‌آمد، خود حاج آقای صدیقی (حفظه الله) که هستند، شخصیّت‌های مختلفی از بعضی مسئولین نظامی و لشکری کشور می‌آیند، بعضی از نماینده‌های مجلس می‌آیند، شخصیّت‌های قابل توجّهی می‌آیند. عموم مردم می‌آیند؛ امّا در این جمعیّت وقتی مسئولین مدرسه یک نگاهی می‌کنند، می‌بینند یک چیزی حدود ۲۰ درصد طلبه‌های مدرسه در آن مراسم حضور دارند و این خیلی ناراحت کننده و آزار دهنده است.

شرکت کردن در دهه‌ی محرّم و اهتمام ورزیدن به آن

یا فرض بفرمایید برنامه‌ی دهه‌ی محرّم می‌شود عصرها دو سال است که در دهه‌ی عاشورا ما مراسم داریم آقای اخوان برای منبر تشریف می‌آورند. خود شما مستحضر هستید محرّم الآن با مهر و آبان مصادف شده است، روزها کوتاه است، شب‌ها نمی‌شود برنامه گرفت چون شب‌ها مساجد برنامه دارد، عصر فرصت خوبی است، ما خواستیم چراغ حوزه‌ی علمیّه در این منطقه، در دهه‌ی عاشورا خاموش نباشد لذا برنامه گرفتیم. مردم عادی که در آن ساعت بعضاً استراحت می‌کنند و نمی‌آیند طلبه‌های ما هم نیایند چه اتّفاقی می‌افتد؟ دست آدم می‌لرزد وقتی می‌خواهد کسی را دعوت کند می‌گوید نکند ما کسی را دعوت کنیم بعد نیایند و بد شود.

حفظ آبروی مدرسه و حمیّت داشتن نسبت به آن

ممکن است بفرمایید ما برنامه‌های شخصی داریم، عرض ما این است این هم جزو برنامه‌های بسیار مهم شخصی است، مدرسه‌ی ما است، هر کدام از ما باید نسبت به مدرسه غیرت داشته باشم، نسبت به مدرسه حمیّت داشته باشیم، اهتمام داشته باشیم، آبروی مدرسه‌ی ما نرود. آقای آقازاده مثال خوبی می‌زد می‌گفت: یک پدر و مادری می‌خواهند در خانه مجلس روضه برپا کنند، همه‌ی بچّه‌ها بروند اصلاً زشت است، کار لطمه می‌خورد یک نفر می‌آید، می‌گوید بچّه‌های خود تو کجا هستند؟

آقای دکتر عسگری برای بحث مسائل هسته‌ای به این‌جا آمد که مورد سؤال بسیاری از دوستان بود مدام می‌آمدند مراجعه می‌کردند که یک نفر را بیاورید. یک نفر را آوردیم آقای دکتر عسگری تراز خاصّی دارد، جزو نفرات برجسته در این بحث‌ها است، خود او گفته است در همه‌ی دوره‌ها بوده است. ایشان را آوردیم موقعی که ایشان می‌خواست به جلسه بیاید ایشان و حاج آقای صدیقی و بنده و آقای آقازاده و حاج آقای جانباز با هم وارد سالن شدیم. دوستانی که در سالن بودند دیدند شاید پنج، شش نفر بودند. حاج آقای صدیقی یک نگاهی به من کرد گفت: پس چرا بچّه‌ها نیستند؟ گفتم: حاج آقا می‌آیند یعنی این سنّت شده است اوّل باید آن مدعوّ بنشیند بعد بچّه‌ها بیایند این ناپسند است.

شرکت کردن در کلاس‌های درسی

درس اخلاق شنبه‌ها خود حاج آقای صدیقی تولیت مدرسه ساعت بهترین ساعت، ما ساعت درسی را تعطیل کردیم، دو سال این اتّفاق افتاده است می‌دانید. ما ساعت درسی را تعطیل کردیم که بچّه‌ها شرکت کنند، شرکت می‌کنند امّا بعد از کلّی خون دل خوردن. مکرّر اتّفاق افتاده است که حاج آقای صدیقی در اتاق خود نشسته است، ساعت شروع مراسم هم فرا رسیده است، آقای آقازاده مدام می‌گوید: هنوز بچّه‌ها نیامدند؟ نمی‌توانیم به حاج آقا بگوییم شما بنشینید تا بچّه‌ها بیایند، این حالت ناپسند است. بیایید بنشینید جلسه قوام بگیرد، شکل بگیرد بعد حاج آقا هم می‌نشیند.  

جدّی نگرفتن برنامه‌های مدرسه

 درس اخلاق آقای حائری شیرازی که اصلاً تعطیل شد. دیدید که حاج آقای صدیقی هم شکایت کرد، این‌ها کاشف از یک آسیب جدّی است. آن آسیب جدّی این است که بچّه‌های ما برنامه‌های مدرسه را خیلی جدّی نمی‌گیرند یک بخشی را ما آسیب‌شناسی می‌کنیم، می‌گوییم به این دلیل است، آن‌جا را یک درصدی در نظر می‌گیریم و حق می‌دهیم، امّا یک بخشی اشکال وجود دارد. مثلاً بگوییم چرا نبودید؟ می‌گوید مشهد بودم. خب مشهد نمی‌رفتید، وقت مشهد رفتن نبود. چرا؟ چون مدرسه‌ی شما مراسم دارد. برای مراسم خود زحمت می‌کشد.

نبود نیروی عملیاتی و اجرایی در مدرسه

می‌خواهیم مراسم اجرا کنیم نیروی عملیات و اجرایی پای کار کم داریم، با این مشکل داریم. یعنی نوع دوستان پای کار نیستند، وقتی هم می‌آیند بخشی مثل مهمان می‌آیند. می‌گوید: (آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا) زودتر می‌آمدید این‌جا یک عدّه نیازمند کمک شما بودند، کار روی زمین بود، احتیاج به نیرو داشتیم.

شرکت نکردن در مجالس دغدغه‌ی بسیاری از مسئولین

این در واقع بین مسئولین مختلف مدرسه دغدغه شده است بارها روی این موضوع صحبت کردند یعنی هر کس آمده است یک کار اجرایی انجام دهد مدام این دغدغه را داشته است. ما سال‌های قبل در تابستان این دغدغه را داشتیم مثلاً می‌خواستیم از اساتید ویژه دعوت کنیم، زمینه هم فراهم بود بعد می‌گفتیم اگر دعوت کنیم بچّه‌ها نیایند چه می‌شود؟ بعد یک نفر می‌گفت از آموزش استفاده کنیم، درس آن‌ها را حذف کنیم. می‌گفتیم چه درسی را حذف کنیم، تابستان است؟ می‌گفت: درس سال بعد را حذف کنیم. می‌گفتیم نمی‌شود چنین عمل کرد.

دعوت کردن از شخصیّت برجسته و شرکت نکردن در جلسه‌ی او

دوستانی که سال‌های گذشته بودند حاج آقای حسینی نسب را می‌شناسند. حاج آقای حسینی نسب یک استادی است چند باری که به این مدرسه آمده است همه‌ی طلبه‌ها علاقه‌مند و شیفته‌ی ایشان شدند و مکرّر در مکرّر از ما درخواست داشتند که ایشان را دعوت کنیم. همین آقای حسینی نسب را دعوت می‌کردیم آخرین تابستانی که ایشان آمد کار به جایی می‌رسید که ایشان و یک طلبه بود آن هم با تأخیر. یعنی اوّل استاد سر کلاس خالی می‌رفت بعد یک طلبه‌ی تنها پیش او می‌رفت. آدم این‌جا شرمنده می‌شود. شما خود را جای ما بگذارید هر شخصیّت غریبه‌ای که ما به مدرسه دعوت می‌کنیم اوّلین سؤال او از مسئولین مدرسه این است چند طلبه دارید؟ ما می‌گوییم ۲۴۰ طلبه. همین که ۲۴۰ می‌گوییم پس حداقل آن پایین ۲۰۰ طلبه نشستند، ۱۵۰ طلبه نشستند. بعد پایین می‌آید می‌بیند خبری نیست. این‌ها به حیثیت و اعتبار مدرسه لطمه می‌زند.

رعایت کردن حقوق مدرسه

از شما خواهش می‌کنیم حقوق مدرسه را در نظر بگیرید. یک حقوق متقابلی وجود دارد. مدرسه به شما سرویس می‌دهد، کلاس‌ها را برگزار می‌کند، اساتید را دعوت می‌کند، امکانات رفاهی را فراهم کرده است، امکانات خوابگاهی در شرایط ایده آلی برای شما فراهم است. متقابلاً این مدرسه یک حقوقی دارد. ما باید این حقوق را ادا کنیم مبادا خدایی نکرده ما یک موقع غفلت داشته باشیم. عدم حضور ما لطمه می‌زند.

حضور پررنگ در مجالس امام حسین

در مجالس امام حسین من گاهی به دوستان می‌گویم برو وسط بنشین، خود را خرج امام حسین کن. مگر علّامه‌ی طباطبایی نفرمود: ما جزو سیاهی لشکر دستگاه امام حسین باشیم یعنی هیچ کاری نمی‌توانیم انجام دهیم حداقل مجلس شلوغ کن باشیم. بعضی دوستان وقتی شرکت می‌کنند در یک گوشه‌ای می‌نشینند این هم یک داستانی است. وسط مجلس خالی است، باید وسط را پر کنید. قصد قربت هم داشته باشید، بگذارید مجلس جان بگیرد بعد که جمعیّت زیاد شد هر کس خواست هر جایی بنشیند. این نکات را دقّت کنیم.

احترام گذاشتن طلبه به سخنران حین سخنرانی

باز نکته‌ی دیگر در این مسیر این است مثلاً فرض بفرمایید سخنران سخنرانی می‌کند حالا حاج آقا صدیقی است یا شخصیّت مدعوّ دیگری است. یک دفعه می‌بینیم وسط جمعیّت یک طلبه حتّی گاهی معمّم سیخ بلند می‌شود و موبایل دست خود گرفته و بیرون می‌رود، حالا هم شجره‌ای او از اتاق زنگ زده می‌گوید پایین چه خبر است. این کار ناپسند است، لباس برای ما عادی شده است گاهی در مسجد ازگل این قصّه وجود دارد. سخنران صحبت می‌کند اگر هم کاری پیش می‌آید می‌خواهید بروید آرام کمی خود را خم کنیم و یک مسیر کناری پیدا کنیم که خیلی به چشم نیاید و آرام برویم. یک موقع سخنران می‌گوید یک صلواتی مرحمت فرمایید آن موقع برویم. نه این‌که نشستیم تعقیبات را می‌گوییم و مثل این‌که اطراف ما خبری نیست، بعد سخنران صحبت می‌کند، در اوج صحبت او است از جلوی چشم سخنران بلند می‌شویم و بیرون می‌رویم. این کارها خلاف ادب است. این‌ها را رعایت کنیم، این‌ها لطمه زدن است. گاهی مدلول‌های التزامی دارد، باعث رنجش می‌شود.

ارائه‌ی راهکار به مسئولین مدرسه

ما این را از همه‌ی شما عزیزان درخواست داریم که به آن توجّه کنید و ملتزم باشیم اگر هم راه حل دارید، راهکار دارید به ما بگویید. این راهکارها را به مسئولین مربوطه بگویید که إن‌شاء‌الله مسئولین مدنظر قرار بدهند. الآن میدان سنجش حرف‌های ما جلسه‌ی امروز بعد از ظهر است. بعد از ظهر مراسم پژوهش داریم خود حاج آقای صدیقی هستند، آیت الله حسینی بوشهری از قم تشریف می‌آورند، مسئولین مرکز می‌آیند و یک مراسم معظّمی است. نکند دیر بیایید.

احترام به یکدیگر و رعایت آداب

یا شخص مقاله‌ی خود را ارائه می‌دهد و می‌رود، آن کسی که نشست مقاله‌ی تو را گوش کرد، تو هم بنشین مقاله‌ی او را گوش کن. بنشینیم و به یکدیگر احترام بگذاریم و إن‌شاء‌الله همه با هم این آداب را رعایت کنیم و در مسیر تقوا و در مسیر بندگی، در مسیر تقرّب إلی الله موفّق باشیم، خدای تبارک و تعالی آفات را از سر راه ما بردارد، اگر هم ابتلائاتی است در آن ابتلائات موفّق باشیم.