برای مشاهده و دریافت فایل PDF بسته مستندات این جلسه، اینجا کلیک نمایید.

 

 

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏»

مقدّمه

ان شاء الله امشب موضوعِ بحثِ ما ادامه‌ی «فرمایشات و دفاع ائمه علیهم صلوات الله از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه» با جملاتی از امام سجّاد صلوات الله علیه، امام کاظم صلوات الله علیه، امام هادی صلوات الله علیه و اگر برسیم امام صادق صلوات الله علیه است.

درنگی بر آیات ۱۰۶ تا ۱۰۸ سوره مبارکه یوسف

آیاتی که امشب به محضرِ شما تقدیم می‌کنم آیات ۱۰۶ تا ۱۰۸ سوره مبارکه یوسف است. حضرت حق می‌فرماید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِکُونَ * أَفَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِیَهُمْ غَاشِیَهٌ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَهُ بَغْتَهً وَهُمْ لا یَشْعُرُونَ * قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِیرَهٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ‏».

«وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِکُونَ» ای رسول! بیشترِ این مردم ایمان نمی‌آورند، آن‌هایی هم که ایمان می‌آورند مشرک هستند؛ و این تحذیرِ خیلی بزرگی است، یعنی یا مشرک و بُت‌پرست هستند و یا آن‌هایی هم که ایمان آورده‌اند ایمانِ کاملی ندارند، شرکِ عملی دارند، شرکِ اعتقادی دارند، اشکالاتِ اعتقادی دارند، و ممکن است که خودشان را ایمن بپندارند.

بعد می‌فرماید: «أَفَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِیَهُمْ غَاشِیَهٌ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَهُ بَغْتَهً وَهُمْ لا یَشْعُرُونَ»، آیا فکر می‌کنند در امان هستند؟ اگر یک لحظه عذابِ وسیع آن‌ها را در بر بگیرد یا ناگهان قیامت بشود، در حالی که این‌ها اصلاً باخبر نیستند، آیا فکر می‌کنند ایمن هستند؟

یعنی باید برگردند و ایمانِ خودشان را کامل کنند، چکار کنند؟

«قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِیرَهٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ‏»، بگو این آن مسیری است که باید به آن بیایید، راه همینی است که من می‌گویم، من و آن کسی که از من تبعیّت می‌کند شما را با بصیرت به سمتِ خدای متعال دعوت می‌کنیم، خدا از آن پندارهای مشرکانه پاک و منزه است و من مشرک نیستم.

اینجا آیات آیاتِ عمومی است، یعنی باید دقّت کنیم که ایمانِ ما ایمانِ کامل باشد که خدای متعال از ما بپذیرد، دعوت‌کننده حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و «مَنِ اتَّبَعَنِی» است، یعنی کسی که از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم تبعیّت کند.

اگر کسی یک مرتبه تبعیّت کند و یک مرتبه هم نافرمانی کند به این کار «تبعیّتِ مطلق» نمی‌گویند، اگر ده مرتبه تبعیّت کند و دو مرتبه هم مخالفت کند به این کار «تبعیّتِ مطلق» نمی‌گویند، «تبعیّت» برای آن کسی است که تابعِ محض است و پا جای پای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم می‌گذارد.

در آیه ۳۶ سوره مبارکه ابراهیم هست که «فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی»[۱] آن کسی که از من تبعیّت کند «از من است»، چه کسی از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است؟ چه کسی بعنوانِ مصداقِ أتَمّ و اکملِ «فَمَنْ تَبِعَنِی» است؟ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه. خیلی روشن است و امام جواد علیه السلام هم به این معنا اشاره فرموده‌اند.

بعد این «سَبیل» چیست؟ «قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی»، این چه راهی است؟

آیه دیگری هم در قرآن کریم داریم، آیه ۱۵۳ سوره مبارکه انعام که می‌فرماید: «وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا»[۲] راهِ مستقیم… کدام را راهِ مستقیم است؟ امام هادی صلوات الله علیه فرمودند: برای رسیدن به خدای متعال یک مسیر انحصار دارد…

اینطور نیست که ما بگوییم «شما در هر مسیری که می‌خواهید بروید و شما باید به خدا برسید»، شبِ گذشته هم عرض کردیم که بدونِ نبوّت و ولایت اصلاً «توحید» توهّمی بیش نیست، امکان ندارد، کسی راه ندارد.

الآن شما در ذهنِ شریفِ خودتان یک انسانی را با یک شکل و شمایلی و لباسی بسازید، او مخلوقِ ذهنیِ شماست، حال او چه فهمی از شما دارد؟ او چه احاطه‌ای به شما دارد؟ هیچ!

ما چگونه خدای متعال را بشناسیم؟ «توحید» راهی ندارد الا به «ولایت»، و اصلاً اگر خیال کنیم بدونِ ولایت «توحید» امکان دارد این یک «سراب» است، کدام راه مسیرِ رسیدن به خدای متعال است؟ صراط مستقیم چیست؟ امام هادی سلام الله علیه در زیارتی که خودشان به مضجع حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه مشرّف شده بودند عرض کردند: «وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْمَعْنِیُّ بِقَوْلِ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ وَ أَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیما»[۳] شهادت می‌دهم معنای این آیه‌ی قرآن کریم که «این صراط مستقیم است»، «این مسیر است»، «این راه است»، «این راهبر است» شما هستید.

امام سجّاد سلام الله علیه در زیارتِ مضجع شریف امیرالمؤمنین صلوات الله علیه

امشب می‌خواهیم از کسانی که «دعوت به خدای متعال می‌کند» سخن بگوییم، شبِ گذشته از امام سجّاد صلوات الله علیه و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه عرض کردیم، نکته‌ی مطالبی که امشب انتخاب کرده‌ام اینجاست که گاهی اهل بیت علیهم السلام برای ما زیارت‌های تعلیمی دارند، یعنی شما شیعیان اینطور بگویید، این‌ها هم خیلی خوب هستند، ولی یک زمانِ دیگری هست که خودِ آن عزیزان به زیارت مشرّف شده‌اند و کلماتی فرموده‌اند، یعنی اینکه بدانیم امام سجّاد علیه السلام چطور زیارت می‌کردند و چه می‌فرمودند و به محضرِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه چه عرض می‌کردند، این موضوع یک چیزِ دیگری است، چون گوینده امام است و شنونده هم امام.

امام باقر صلوات الله علیه می‌فرمایند: بعد از شهادتِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه امام سجّاد صلوات الله علیه واردِ مدینه نشدند، مدّتی بیرون از مدینه زندگ می‌کردند، در روایت هست که مخفیانه برمی‌گشتند و قبرِ مبارک پدرشان و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را زیارت می‌کردند.

می‌دانید که متأسفانه زمان امام سجاد علیه السلام قبرِ مبارکِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه مخفی هم بود، در مأذنه‌ها و منبرها به وجود بابرکتِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه جسارت می‌شد.

امام باقر صلوات الله علیه می‌فرمایند: با پدرم به عراق مشرّف شدیم، به مضجع مبارکِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه رفتیم که کسی هم نمی‌دانست کجاست، پدرم ایستادند و قبرِ مبارکِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را نگاه کردند و شروع کردند به گریه کردن و این عبارات را فرمودند، به محضرِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه عرض کردند: «السَّلامُ عَلَى أَبِی الْأَئِمَّهِ» سلام بر تو ای پدری امامان، سلام بر تو ای رهبرِ مؤمنان، ای شاخصِ اهلِ ایمان، ای شمشیرِ خدای عزّ و جلّ، تا به این عبارت رسیدند که حیرت‌انگیز است، به قبرِ مبارکِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه اشاره کردند و عرض کردند: «أَنْتَ وَسِیلَتِی إِلَى اللّهِ وَذَرِیعَتِی» تو وسیله‌ی تقرّبِ من به خدای متعال هستی. بالاخره هر کسی در مقامِ خود رشد و کمال دارد، برای اینکه من به کمالِ بیشتر برسم تو وسیله‌ی تقرّبِ من هستی.

بعد عرض کردند: «کُنْ شَفِیعِی إِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ»، چون شفاعت فقط برای گنهکاران نیست.

علّتِ انتخابِ این بحث برای سحرهای ماه مبارک رمضان

جمله‌ای که شبِ گذشته عرض کردیم را یک مرتبه‌ی دیگر جمع‌بندی کنم و چند جمله از امام کاظم صلوات الله علیه عرض کنم، ان شاء الله خدای متعال به ما قدرشناسی بدهد که ما از لحظاتِ خود استفاده کنیم.

شبِ گذشته عرض کردیم، چرا این حرف‌ها را می‌زنیم؟ آیا برای این است که صرفاً بَه بَه بگوییم؟ عرض کردیم اگر بَه بَه هم بگوییم و ازدیاد محبّت هم پیدا کنیم اصلاً نمی‌توانیم اندازه‌ی آن را حساب کنیم، اما عرض کردیم نکاتِ مهمّی در اعتقاد دارد که ان شاء الله شب بیست و چهارم خواهیم گفت، اثرِ عملی دارد که اگر رسیدیم در یک شبی عرض خواهیم کرد، اما چرا اینقدر از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه می‌گویند؟ چرا اینقدر امام معصوم علیه السلام رفته است و سی صفحه سی صفحه زیارت خوانده است؟ مسلّماً ما می‌فهمیم که آنجا یک خبری است، اگر به ما بگویند یک حکیمِ بی‌نظیری دائم یک کاری می‌کرده است می‌فهمیم که آنجا یک گنج و یک خبری است.

چرا اینقدر از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرموده‌اند؟ چرا موضوعاتِ ما در این شب‌ها حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هستند؟

من در دو سه جمله عرض کنم؛ یک: اینکه امام سجّاد صلوات الله علیه یا حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه یا ائمه‌ی دیگر علیهم السلام از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بیان بفرمایند برای حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه خطرِ جانی ندارد، چون حضرت شهید شده‌اند، از طرفی جامعه در حالِ معاذالله لعنِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هستند و همه‌ی ائمه علیهم السلام به دنبالِ این هستند که شخصیتِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را در جامعه اعاده کنند که جامعه نجات پیدا کند.

تبیینِ «اصل امامت» با تبیینِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه گره خورده است، منشأ اختلاف حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و دیگران بوده‌اند، اگر این اختلاف حل بشود خیلی چیزها حل می‌شود، غیر از اینکه فردِ أکمل و قبله‌ی اهل بیت علیهم السلام حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هستند، غیر از اینکه ما می‌خواهیم در اواخرِ ماه مبارک رمضان به حکومتِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه برسیم، تا زمانی که حضرت را نشناسیم نمی‌توانیم از حکومتِ حضرت استفاده کنیم و بپسندیم، و نکته‌ی آخر اینکه اگر ما می‌دانیم منتظرِ امام زمان ارواحنا فداه و سلام الله علیه هستیم باید بدانیم که ایشان چگونه هستند، شبیه‌ترین چیزهایی که من می‌توانم از امام زمان ارواحنا فداه بگویم همین چیزهایی است که راجع به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه است، امام زمان ارواحنا فداه یک شخصیتی هستند که آینه‌ی تمام‌نمای حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه با این صفات هستند و ان شاء الله خواهند آمد، یعنی خدای متعال شاهد است که من بحث‌های خودمان را خارج از مباحثِ مهدوی نمی‌دانم، ما در حالِ بیانِ یک امام زمان ارواحنا فداه هستیم، منتها از یک امام زمان بدلیلِ شهادت محروم شده‌ایم و ان شاء الله خدای متعال در موردِ دیگری ما را جزوِ کسانی که چشمانمان منوّر به چهره‌ی مبارکِ ایشان می‌شود قرار بدهد.

پناه بردنِ امام کاظم سلام الله علیه به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه

امام کاظم صلوات الله علیه یک دعایی را زیاد می‌خواندند، اینطور آغاز کرده‌اند:…. امام کاظم صلوات الله علیه به خدای متعال عرض کردند: خدایا! من اقرار می‌کنم و شهادت می‌دهم و اعتراف می‌کنم و انکار نمی‌کنم که تو خدای واحدِ احدِ فردِ صمد هستی، و بعد همین شهادت را می‌دهم و اعتراف می‌کنم که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه سیّدالأوصیاء هستند، و بعد اینکه ایشان امامِ من هستند، «إِمَامِی وَ حُجَّتِی وَ عُرْوَتِی»، آن دستاویزِ نجاتبخشِ من  حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه است، «وَصِرَاطِی وَ دَلِیلِی»

وقتی من در حالِ نوشتن بودم نگاه می‌کردم که خدای متعال چقدر به ما منّت گذاشته است، امام کاظم صلوات الله علیه حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را دستاویزِ نجات و ارتقاء خودشان می‌دانند، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه چه عظمتی دارند که من اصلاً نمی‌فهمم و این جملات را همینطور می‌خوانم، و خدای متعال به ما هم اجازه داده است که بیان کنیم.

بعد امام کاظم علیه السلام یک جمله‌ای فرموده‌اند، عرض کردند: خدایا! من به اعمالِ خودم حتّی اگر زیاد و پاکیزه باشد اعتماد ندارم، و آن‌ها را حتّی اگر صالح باشد نجاتبخش نمی‌دانم «وَ مَنْ لَا أَثِقُ بِأَعْمَالِی وَ لَوْ زَکَتْ وَ لَا أَرَاهَا مُنْجِیَهً لِی وَ لَوْ صَلَحَتْ إِلَّا بِوَلَایَتِهِ»… تا به ولایتِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه نباشد اصلاً هیچ عملی به درد نمی‌خورد.

اینکه ما به محضرِ امام معصوم می‌رویم و می‌گوییم که (امام صادق علیه السلام فرموده‌اند که اینطور بگویید) «ای ولی خدا! بینِ من خدا گناهانی هست، این گناهانِ ما آنقدر سنگین است که وقتی به یادِ آن‌ها می‌افتم درونِ من می‌جوشد و اصلاً خواب را از چشمانِ من می‌گیرد و ترس تمامِ وجودِ مرا برمی‌دارد»… البته ان شاء الله من اینطور باشم و از غفلت بیرون آمده باشم و بفهمم چه می‌کنم.

بعد می‌فرمایند اینطور بگو: «حَرَبتُ مِنهَا اِلَی الله وَ اِلَیکَ یَا امیرَالمؤمِنیِن» از این‌ها به خدای متعال و به تو فرار می‌برم، «به تو و به خدا» یعنی چه؟ مگر دو طرف است؟ نه! به خدای متعال فرار می‌کنم اما برای اینکه بخواهم به خدای متعال فرار کنم راه و وسیله و نجاتبخش و مأوای آن شما هستید، اگر به شما فرار کنم به خدای متعال فرار کرده‌ام.

نکاتی در مورد زیارت غدیریه امام هادی سلام الله علیه

وجود مبارک امام عسکری علیه السلام می‌فرمایند: پدرم امام هادی علیه السلام یک روز غدیر به حرمِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه مشرّف شدند…

دوره‌ی امام هادی علیه السلام هم یک دوره‌ی بسیار سختِ تلخِ بسیار عجیبی است.

امام هادی علیه السلام آنجا یک زیارتنامه‌ای که گنجینه‌ی معارف است… مرحوم شیخ عباس قمی می‌فرمایند اگر این زیارت را (زیارت غدیریه امام هادی علیه السلام) هر روز هم بخوانید باز هم کم است، این زیارتنامه طولانی است و آیاتِ فراوانِ قرآن کریم در آن هست و تفسیرِ آیاتِ ولاییِ قرآن کریم را در خود جای داده است و اینکه خودِ امامِ معصوم این زیارتنامه را خوانده‌اند، واقعاً یک درسنامه‌ی عظیمی است، خودِ این زیارت غدیریه امام هادی علیه السلام می‌تواند محورِ صدها جلسه باشد.

امام هادی صلوات الله علیه در آنجا عباراتِ عجیبی دارند، عبارات خیلی زیاد هستند، بعد به محضرِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه عرضه می‌دارند: مولای من…

اصلاً تعابیر عجیب است، وقتی من نگاه می‌کنم که امام هادی علیه السلام به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه عرض می‌کنند «مولای من» تازه متوجّه می‌شویم که چرا عید غدیر عیدِ ماست! چون حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه مولای ما هم شدند، ما پشت و پناه پیدا کردیم.

امام هادی علیه السلام به محضرِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه عرض می‌کنند: یا امیرالمؤمنین! به برکتِ شما حق روشن شد، باطل نابود شد…

بعد من دو سه جمله از همه‌ی جملات انتخاب کرده‌ام، یکی از آن‌ها این است که امام هادی صلوات الله علیه دو جای مختلف بازنشرکننده‌ی کلامِ یک غیرِ معصوم هستند.

ما می‌توانیم یک حرفی بزنیم که امام معصوم کلامِ ما را تکرار کنند، در حالی که کلامِ آن بزرگواران «نور» است.

امام هادی علیه السلام کلام عمّار را در زیارت غدیریه بازنشر کردند، حضرت فرمودند: عمّار در سپاهِ شما ایستاده بود و فریاد می‌زد: «الرَّواح الرَّواح إلَی الجَنَّه»، ای مردم! بشارت باد، الآن در کنارِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه به آن بهشتی که خدای متعال به شما بشارت داده بود نزدیک می‌شوید، بعد تشنه شدند، (لحظاتِ آخرِ عمرِ جناب عمار رحمه الله تعالی علیه اینطور است)، آب خواستند، به ایشان شیرِ مخلوط به آب و رقیق‌شده دادند، وقتی نوشیدند گفتند: الله اکبر! از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم شنیدم که فرمودند: آخرین نوشیدنیِ تو در این دنیا یک شیرِ رقیق‌شده است؛ بعد فرمود: من از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم شنیدم که «تَقْتُلُهُ الْفِئَهُ الْبَاغِیَهُ» گروهِ اهلِ ظلم تو را می‌کشند…

امام هادی علیه السلام این‌ها را در کنارِ مضجعِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه که محلِ عبادت است تکرار می‌کنند، بعد امام هادی علیه السلام اینطور فرمودند: «ابوالغادیه» به او حمله کرد و او را شهید کرد، «فَعَلَى أَبِی الْغَادِیَهِ لَعْنَهُ اللَّهِ وَ لَعْنَهُ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ أَجْمَعِینَ» بر این ابوالغادیه لعن و نفرین و دوری از رحمتِ خدا و ملائکه و انبیاء باد.

بعد حضرت این را اضافه کردند و فرمودند: «وَ عَلَى مَنْ سَلَّ سَیْفَهُ عَلَیْکَ» یا امیرالمؤمنین! و هر کسی که بر شما شمشیر کشید و بر هر کسی که شما بر او شمشیر کشیدید، چون شما میزانِ اعمال هستید، چون شما معیارِ حق هستید.

بعد یک عبارتی فرمودند… بنده بنا ندارم مطالبِ سالِ گذشته را تکرار کنم ولی دو سه جمله هست که باید این‌ها را حتّی وصیّت کنیم و در وصیّتنامه‌های خودمان بنویسیم که زمانِ تلقین بالای سرِ ما تکرار کنند، این عبارت را امام هادی علیه السلام فرموده‌اند، رو به قبرِ مبارکِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه کردند و عرض کردند: «مَوْلایَ فَضْلُکَ لا یَخْفَى» مولای من! فضائلِ شما اصلاً پوشیده نیست، «وَ نُورُکَ لا یُطْفَأُ» نورِ شما اصلاً خاموش نمی‌شود، «أَنْتَ الْحُجَّهُ عَلَى الْعِبَادِ وَ الْعُدَّهُ لِلْمَعَادِ»… من بیچاره‌ی این جمله هستم، تو حجّتِ خدا بر بندگان هستی و تمامِ سرمایه‌ی من در روزِ قیامت!

امام هادی علیه السلام، امام معصوم به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه عرض کردند: مولای من! تو تمامِ سرمایه‌ی من در روز قیامت هستی، دار و ندارِ من تو هستی.

اصلاً من چه بگویم؟ یعنی جز اینکه الآن همه‌ی ما با بینندگان که الآن مشغولِ میل کردنِ سحری هستند بگوییم «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ صلوات الله علیه» چه داریم که بگوییم؟

کلام ماندگار یار حضرت سیّدالشّهداء سلام الله علیه «جنابِ محمد بن بَشیر حَضرَمی»

امشب خیلی دوست داشتم یک بهانه‌ای پیدا کنم و نامِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را ببرم، ما خیلی برای اربعینِ سال آینده نگران هستیم، زمانِ استجابتِ دعاست، الآن همه از خدای متعال بخواهیم که بلایی که اولِ انقلاب بر سرِ ما آمد و صدام ملعون حرم‌های مطهر را بست و اجازه نداد ما برویم بر سرِ ما نیاید، ان شاء الله خدای متعال این بیماری را بر ما ببخشد…

امام هادی علیه السلام یک مرتبه اینجا کلامِ عمّار را بازنشر کردند، یک مرتبه هم در یک زیارتی که برای اصحابِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه دارند کلامِ یکی از یارانِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را بازنشر نمودند.

خیلی‌ها در کربلا شمشیر کشیدند، خیلی‌ها رزمندگی کردند و پهلوانی کردند و سلحشوری کردند، حضرت اباالفضل العباس علیه السلام، عابس رحمه الله تعالی علیه، بزرگان جنگیدند و جنگ‌آوری کردند، اما یک نفر یک جمله‌ای گفت و امام هادی علیه السلام آن جمله را تکرار کردند، آن چه بود؟ این بود که به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه خبر دادند که کفّار پسرِ این «محمد بن بشیر حضرمی» را هزار کیلومتر آنطرف‌تر گرفته‌اند و او نگرانِ پسرِ خود است، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه او را صدا کردند، فرمودند: همه در حالِ رفتن هستند، چرا تو نمی‌روی؟ گفت: آقا! من نمی‌روم! حضرت فرمودند: من به تو هزار سکه‌ی طلا و دو لباسِ فاخر می‌دهم، این‌ها را ببر و پسرِ خودت را آزاد کن، پسرِ تو شیعه‌ی ماست… این «محمد بن بشیر حضرمی» یک جمله‌ای گفت، عرضه داشت: «أَکلَتْنِی إِذَنِ السِّبَاعُ حَیاً إِذَا فَارَقْتُک» اگر من شما را رها کنم ان شاء الله گرگ‌های بیابان مرا زنده زنده بدرند، من شما را رها نمی‌کنم، حضرت فرمودند: پس این پول‌ها را به خادمانِ خودت بده تا بروند و پسرِ تو را آزاد کنند، «محمد بن بشیر حضرمی» ماند و شهید شد، نمی‌دانیم چطور شهید شد، نمی‌دانیم که آیا در تیراندازی‌ها شهید شد یا در جنگ‌آوری شهید شدند.

امام هادی علیه السلام یک زیارتی دارند که برای اصحابِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه است، با زیارتِ حضرت علی اکبر علیه السلام شروع می‌شود و به اصحاب می‌رسد، حضرت هادی سلام الله علیه تقریباً در موردِ اصحاب جمله‌ای نفرموده‌اند و فقط سلام داده‌اند، اما وقتی به «محمد بن بشیر حضرمی» می‌رسند بغیر از سلام یک جمله هم سخن می‌فرمایند، می‌فرمایند: «السّلامُ عَلی بِشْرِ بْنِ عُمَر الْحَضْرَمی‌، شَکِّرَ اللَّهُ لَکَ قَوْلَکَ»، ان شاء الله خدای متعال برای آن کلامِ تو از تو تشکّر کند که چقدر زیبا سخن گفتی که گفتی: «أَکلَتْنِی إِذَنِ السِّبَاعُ حَیاً إِذَا فَارَقْتُک» اگر من شما را رها کنم ان شاء الله گرگ‌های بیابان مرا زنده زنده بدرند، و حضرت هادی صلوات الله علیه این کلام را ماندگار کردند.

صلی الله علیک یا اباعبدالله


[۱] رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیرًا مِنَ النَّاسِ ۖ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی ۖ وَمَنْ عَصَانِی فَإِنَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ

[۲] وَأَنَّ هَٰذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ۚ ذَٰلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ

[۳] زیارت غدیریه