این‌که عقلا بگویند نمی‌دانیم امام حسین سلام الله علیه دارد چه کار می‌کند، این نستجیر بالله جو گرفته است. این بار را به دوش بکشی و بعد هم طعن بشنوی. سلطان این موضوع سیّد الشّهداء علیه السّلام است. امام حسین علیه السّلام سلطان بلا است. هم ضربه خورده است، هم غربت چشیده است. اگر نیزه به ران مبارک امام حسن سلام الله علیه خورد، در مقابل چشم زن و فرزند نبود؛ اگر آمدند «یَا مُذِلَّ الْمُؤْمِنِینَ»[۱] در لشکر آمدند. گفتند ارباب ما در مسیر که داشت حرکت می‌کرد، همه او را نصحیت می‌کرد، عقلا می‌آمدند نصیحت می‌کردند. وارد صحرای کربلا که شد، از همان لحظه‌ی توقّف هر کسی آمد، طعنه‌ای زد. یکی آمد در مقابل چشم دختران او مشک را روی زمین ریخت. گفت: وحوش بیابان را سیراب می‌کنیم، نمی‌گذاریم یک قطره از آن به گلوی شما برسد. ارباب ما سخنرانی کرد. هر بار سخنرانی کرد، یکی دو نفر بالاخره جذب شدند. دشنام‌ها شنید دوست ندارم بگویم این‌ها را خود شما باید بروید ببینید که حضرت صحبت کرد. یکی آمد گفت: کافی است… نمی‌توانم بگویم چه گفت. طعنه شنید. همه‌ی وجود خود را داد. امام رضا سلام الله علیه اشاره کردند، این روایت خیلی نکته دارد.

 

إن‌شاءالله یک صاحب فهمی یک وقتی این را باز بکند که وقتی ریّان بن شبیب رفت محضر حضرت رضا سلام الله علیه و دید حضرت غمگین هستند. غم چهره‌ی مبارک حضرت را گرفته است. گفت: آقا چرا شما غمگین هستید؟ حضرت فرمود: «اذا بکیت» «إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً»[۲] اهل بیت این همه مصیبت دیدند، اهل بیت علیهم صلوات الله مصیبت کم ندیدند. «اذا بکیت» «إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ء ْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ» بعد حضرت استدلال کرد یا حضرت تعلیل کرد. اوّلین مورد آن این است: «فَإِنَّهُ ذُبِحَ» تنها شهیدی که در کربلا این تعبیر برای او درست است، غیر از آن دو نفری که جنگ نکردند و تیر باعث شد، سیّد الشّهداء است. بقیه بعد از شهادت سر از بدن آن‌ها جدا شد. «ذُبِحَ» یعنی زنده بود، داشت صحبت می‌کرد. حتّی راوی می‌گوید: آن لحظات آخر وقتی داشت دعا می‌کرد، اجازه ندادند کلام او تمام بشود فرمود: «فَإِنَّهُ ذُبِحَ» امام رضا علیه السّلام مثالی زده است من نمی‌توانم بیان بکنم. بعد از آن فرمود: هر حرمتی که پیغمبر داشت هتک کردند.

 

 ابن عرندس هندی شاعر برجسته‌ی قرن هشتم و نهم است، دیدم علّامه‌ی امینی یک وعده‌ای داده است، من کنار حوض کوثر إن‌شاءالله از او مطالبه می‌کنم. می‌گوید: «مَا قُرءَ فِی مَجلِس إلّا وَ حَضَرهُ الإمامُ الحُجَّه» می‌گوید: این قصیده را هر کجا بخوانند، امام زمان علیه السّلام حاضر می‌شود. ما به علّامه‌ی امینی اعتماد داریم در الغدیر این‌طور فرمود: -من دو بیت از این قصیده‌ی ابن عرندس را می‌خوانم- امام رضا علیه السّلام دو تا دلیل می‌آورند برای این‌که «اذا بکیت» «إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ء ْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ» اوّل فرمود: «فَإِنَّهُ ذُبِحَ» جدّ ما را سر بریدند. بعد فرمود: «و سبی نسائه».


[۱]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ‏۴۴، ص ۵۸٫

[۲]– الأمالی (للصدوق)، ص ۱۳۰٫