-‌ آقای شریعتی: امشب قرار است که از حضرت امّ المؤمنین، حضرت مادر، خدیجه‌ی کبری سلام الله علیها که واقعاً شخصیّت مهجوری هستند، صحبت کنیم.

– «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ»

حضرت خدیجه سلام الله علیها که شخصیّت عظیم الشّأنی هستند. همان‌طور که شما فرمودید ایشان یک قربت چند وجهی دارند، در بین ما شیعیان یا کم عنایتی وجود دارد یا محرومیت ما از ایشان خیلی دردآور است. در بین مذاهب دیگر هم متأسّفانه به دلیل رقابت‌هایی که بین بعضی از همسران رسول خدا با ایشان بوده است، یک سانسور عجیبی وجود دارد که چند مورد را به عنوان مثال بیان خواهم کرد.

یعنی تلاش گسترده شده است که راجع به حضرت خدیجه صحبت زیادی نشود یا شخصیّت ایشان متأسّفانه مهجور باقی بماند و ایشان را کمرنگ کنند. البتّه من بررسی کردم که این همه امیر المؤمنین سلام الله علیه تخریب شده است، یا گاهی به حضرت زهرا سلام الله علیها جسارت شده است، امّا علیه حضرت خدیجه مطلب منفی وجود ندارد، این خیلی عجیب است. یعنی شخصیّت ایشان به گونه‌ای بوده است که نتوانستند یا آن کسانی که می‌خواستند شخصیّت ایشان را تحریف کنند، دیدند صلاح نیست که حتّی درباره‌ی ایشان منفی بگویند، به این دلیل که شاید محبوبیت ایشان به دل‌ها بیاید. به همین دلایل راجع به ایشان هیچ صحبتی نشده است و سکوت کردند.

شخصیّت حضرت خدیجه سلام الله علیها

یک نمونه از سکوت‌ها را عرض می‌کنم که واقعاً برای من تأسّف‌آور و تعجّب‌انگیز است، کسی که رسول خدا نسبت به ایشان این‌گونه بودند: «کَانَ رَسُولُ اللَّهِ یَسْکُنُ إِلَیْهَا»[۱] یعنی رسول خدا در کنار ایشان آرامش می‌گرفتند. این حرف خیلی عجیب است، واقعاً قابل فهم نیست. در روایت داریم که مردم طعنه می‌زدند، فشار به حضرت می‌آوردند، جسارت می‌کردند، رسول خدا، کسی که شخصیّت ایشان، نفس مبارک ایشان از عالم نفیس‌تر است، وقتی کنار حضرت خدیجه سلام الله علیها می‌آمدند آرامش پیدا می‌کردند، کأنّه فراموش می‌کرد. ایشان کسی که دل از پیغمبر برده بود. یعنی ما خُسران دیده‌ایم که به ایشان کم توجّه هستیم. کسی که الآن همنشین با رسول خدا است، حبیبه‌ی رسول خدا است، به کسی نیاز ندارد.

-‌ آقای شریعتی: کسی که بهشت مشتاق دیدن او است.

– هر زمان که اسم ایشان (حضرت خدیجه) در محضر حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم می‌آمد شخصی که داغ ببیند بعد یک سال یا چند سال، بالاخره فراموش می‌کند، آن هم رسول خدا با آن عظمت که می‌خواستند مقام ایشان را نشان بدهند- اشک در چشمان حضرت حلقه می‌زد و اگر کسی می‌خواست مشکلش حل شود، اسم حضرت خدیجه را می‌برد. حتّی در مدینه حسد بعضی از همسران پیامبر برانگیخته می‌شد، هنگامی که می‌خواست قربانی کند، حضرت می‌فرمود ببینید این‌جا اقوام خدیجه هستند یا خیر، اگر می‌خواست خیراتی بکند… یا مثلاً یکی از همسران پیغمبر می‌گوید از خانه که بیرون می‌رفتیم، می‌گفتند: آه! جای خدیجه خالی. حالا حکومت تشکیل شده است، او چقدر در آن‌جا (شعب ابی‌طالب) صدمه خورد، چقدر به او طعنه زدند، آن بانوی بزرگواری که ثروت عظیمی داشت و طبق بعضی نقل‌ها کلّ این ثروت را به رسول خدا بخشید، به گونه‌ای که حتّی یک کفن برای خود نداشت، (خوب بود اگر) در مدینه بود و می‌دید چه شده است.

مثلاً به پیغمبر خبر می‌دادند که دختر خاله‌ی خدیجه، حتّی یک فامیل دور او، هر کسی که یک نسبتی داشت، حضرت رسول بلند می‌شدند، می‌ایستادند، عبای خود را در‌می‌آوردند، روی زمین می‌انداختند  خود حضرت به او خوراکی تعارف می‌کردند. چرا؟ چون می‌گفتند تو من را به یاد خدیجه انداختی.

حسادت یکی از همسران پیامبر نسبت به حضرت خدیجه سلام الله علیها

یکی از همسران رسول خدا که متأسّفانه خود او نقل می‌کند که من خیلی نسبت به خدیجه حسودی می‌کردم.

یک زمان شما حسادت خود را بیان نمی‌کنید، این ضعف نفس است. مثلاً شما یک قوّت‌هایی دارید، من از شما عقب هستم و بابت این مسئله اذیّت می‌شوم، ولی خود را کنترل می‌کنم، بروز نمی‌دهم. بروز دادن این احساس حرام است، آن هم راجع به اوّلین شخصیّت مسلمان زن، مجاهد بزرگ، قطعاً پشتیبان رسول خدا، محبوب دل پیغمبر. می‌گوید یک روز تا دیدم پیغمبر فرمود آه! خدیجه؛ گفتم: چقدر از آن پیرزن بی‌دندان قریشی (معاذ الله) صحبت می‌کنی این عبارات را بیان می‌کنم تا ببینید ایشان چقدر مظلوم هستند- می‌گوید رسول خدا، کسی که خدا درباره‌ی ایشان می‌فرماید: تو فظّ غلیظ نیستی، بداخلاق نیستی، «إِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظیمٍ»[۲] هستی، می‌گوید چنان چهره‌ی پیامبر برافروخته شد که من گفتم: آقا من عذرخواهی می‌کنم، دیگر تکرار نخواهم کرد. بعد می‌گوید: یک جای دیگر گفتم آقا خدا بهتر (از خدیجه) را به شما داده است، منظور خود من بودم. حضرت فرمود: به خدا سوگند بهتر از او را به من نداده است. خدیجه زمانی که من تنها بودم من را تصدیق کردم، نه این‌جا که الآن حکومتی تشکیل شده و عزّتی است. آن موقعی که هیچ کسی پشت سر من نبود به من ایمان آورد. از این موارد زیاد است.

همین همسر پیامبر یک روزی رفت به حضرت زهرا یک اشاره‌ای راجع به حضرت خدیجه سلام الله علیها کرد، ببینید زهرای مرضیّه سلام الله خیلی دریا دل است، ایشان به گریه افتاد. حضرت زهرا به محضر پیغمبر آمدند، رسول خدا فرمودند: چرا گریه می‌کنی؟ (حضرت زهرا) عرض کرد: فلان شخص راجع به مادر من این‌گونه صحبت کرده است. پیغمبر فرمود: رها کن. این عبارت در مناقب إبن شهر آشوب است، فرمود: «إِنَّ بَطْنَ أُمِّکِ کَانَ لِلْإِمَامَهِ وِعَاءً»[۳] رحم مادر تو ظرف امام پرور است، رحمی است که فاطمه از آن پرورش یافته است و این رحم لیاقت داشت حسین بن علی، موسی بن جعفر، حضرت رضا و این نسل نورانی و پربرکت از آن پرورش پیدا کند. این رحم، رحمی است که شایستگی مادری امامان را دارد. برای ۱۱ امام و حضرت زهرا مادری، برای امیر المؤمنین هم اتّفاقاً مادری کردند، پیامبر صلوات الله علیه و آله و سلّم فرمودند این‌ها حسادت است.

این مظلومیّت است. در دوره‌ای که خود حضرت خدیجه زنده بودند در اوج غربت بودند و در دوره‌ای مسلمان‌ها به حبشه رفتند، در خفقانی که قریش با حضرت خدیجه سلام الله علیها قهر کردند، ایشان به تنهایی همراه پیغمبر بود و غبار غم و غربت را از چهره‌ی پیغمبر می‌زدود. سلام خدا بر او باد.

وقتی ایشان به مدینه آمدند حسادت‌ها زیاد شد. به اعتراف خود ایشان در منابع شیعیان و برادران غیر شیعه مفصّل با سندهای صحیح آمده است که به ایشان حسودی می‌کردند. این خیلی عجیب است. من نباید نسبت به مجاهد خدا که به پیغمبر کمک کرده است حسودی کنم. باید بگویم جان من به فدای کسی که از پیغمبر دفاع کرده است. ایمان‌ها متأسّفانه خدشه‌دار بود و ظاهری بود.

سلام خدا بر خدیجه کبری سلام الله علیها

این شخصیّت عظیم الشّان متأسّفانه دچار تحریف شده است. ما شیعیان هم بیش از این‌که ایشان ثروت خود را خرج کرده است چیزی در ذهن نداریم. در حالی که علم و توحید ایشان بی‌نظیر است.

پیغمبر اکرم محضر حضرت خدیجه سلام الله علیها رسیدند و فرمودند: جبرئیل  از طرف خدا به تو سلام کرد. ما باشیم چه جوابی می‌دهیم؟! عامیانه این است که می‌گوییم شما هم سلام برسان. امّا حضرت خدیجه فقط یک پیرزن پولدار نبود. اوّلاً این‌که سنّ ایشان چقدر بود مورد بحث است که آیا پیر بود یا نه. نمی‌خوام وارد جزئیّات تاریخی بشوم. ولی آیا فقط پول داد؟ نه. راجع به بخشش ایشان هم البتّه عرض می‌کنم که چقدر کریمانه است، امّا ایشان اوّلین تربیّت شده‌ی دست رسول خدا است. ایشان بلافاصله ارتجال… یعنی فکر نکرده بود! نمی‌شود گفت به خدا سلام برسان. چرا؟ چون خدا خودش سلام است. سلام را که نمی‌شود رساند. از روایات مختلف من یک مورد را عرض می‌کنم که ایشان بلافاصله فرمود: «إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّلَامُ»[۴] خدا خودش سلام است. «وَ إِلَیْهِ یَعُودُ السَّلَامُ» و سلام هم از او نشأت می‌گیرد.

حالا چه کسانی حامل سلام خداوند هستند؟ جبرئیل و پیغمبر. بعد عرض کرد: «إنَّ اللهَ هُوَ السَّلامُ إلیه یَعُود السَّلام وَ عَلَیکَ وَ عَلَی جِبرِئیلَ السَّلام» بر تو جبرئیل سلام، ولی خدا خودش سلام است.

-‌ آقای شریعتی: این یعنی اوج معرفت.

– هم توحید را می‌فهمد، هم حامل وحی را می‌فهمد و هم نبوّت را بلافاصله می‌فهمد.

تحریف نام خدیجه‌ی کبری سلام الله علیها در منابع اهل سنّت

این شخصیّت عظیم الشّأن متأسّفانه در دوره‌های دچار تحریف شده است. یک نمونه عرض می‌کنم، عزیزانی که اهل مطالعه هستند این را ببینند. در کتاب صحیح مسلم که برادران اهل سنت به آن عنایت دارند یک بار و در کتاب صحیح بخاری سه بار این روایت آمده است. این روایت در منابع معتبر شیعه آمده است، در منابع معتبر اهل سنّت هم مانند مسند احمد و جاهای دیگر هم آمده است، البتّه من اسم این کتاب را نمی‌گویم. بزرگان محدّثین اعتراف به صحّت آن کردند که سه دست روایت با یک مفهوم وجود دارد. «ای پیغمبر برای تو در این عالم تا این زمان، از حضرت آدم تا به حالا چهار زن کافی است؛ حضرت آسیه، حضرت مریم، حضرت خدیجه، حضرت فاطمه». «برترین زنان چهار نفر هستند، آسیه، مریم، خدیجه، فاطمه». «کَمَلَ مِنَ الرِّجَالِ کَثِیرٌ»[۵] (ظاهراً در منابع اهل سنّت نفر چهارم عایشه است) از مردان خیلی‌ها کامل شدند، ولی از زنان کامل نشدند به جز چهار نفر تا الآن. آسیه، مریم، خدیجه، فاطمه (سلام الله علیهم).

در صحیح مسلم بابی به اسم مناقب خدیجه داریم. صحیح مسلم یک کتاب حدیثی است که موضوعات مختلف دارد. احکام دارد، اعتقادات دارد و یک بخشی هم فضایل اصحاب پیغمبر است. در بین اصحاب یکی از گل‌های سر سبد حضرت خدیجه‌ی کبری است. شما توقّع دارید در مناقب حضرت خدیجه، در بابی با عنوان مناقب و ویژگی‌ و خصایص حضرت خدیجه راجع به چه کسی بشنوید؟

-‌ آقای شریعتی: همسر پیغمبر، حضرت خدیجه سلام الله علیها.

– ولی این روایت این‌طور آمده است که قطعاً دست تحریف گران دوره‌های بعد یعنی قاعدتاً نویسنده متوجّه بوده است که ذیل این موضوع آورده است. روایت این‌طور آمده است: از مردان خیلی‌ها کامل شدند ولی از زن‌ها تا الآن کامل نشدند، مگر آسیه، مریم، ادامه‌ی روایت شده است برتری فلان همسر پیامبر به باقی زن‌ها (یک همسر دیگر) مانند آبگوشت به بقیّه‌ی زن‌ها است. یعنی کأنّه یک برچسبی به…

-‌ آقای شریعتی: این‌ها پاک کردند.

– شما اگر می‌خواستید بگویید فضل فلان همسر پیغمبر به بقیّه‌ی زن‌ها مانند آبگوشت است آن را جدا می‌گفتید، چرا روی این برچسب زدید؟! قاعدتاً آقای مسلم یا بخاری این روایت را نمی‌خواستند به این شکل بیاورند، به ویژه این‌که مناقب خدیجه است. این روایت چه ارتباطی به حضرت خدیجه دارد!

– آقای شریعتی: یعنی خیلی آشکارا در روایت دست برده شده است!

– بله. از این موارد زیاد است.

اگر یکی از اساتید دستور نمی‌داد وارد بحث‌های حسّاس نمی‌شدم، ولی ایشان دستور داد. بالاخره بعضی از محدّثین بسیار مهم… چون بنی امیّه کاری کردند که به بخشی از اهل سنّت بگویند این‌ها ما هستیم. در حالی که به این‌ها بهتان می‌زدند. یعنی نویسنده‌ی کتاب صحیح مسلم مناقب خدیجه دارد، دست‌های بعدی آن را دست کاری کردند.

حاکم نیشابوری که از محدّثین برجسته است که می‌گویند خود من در جلسه بودم و دیدم دستور حکومت این بود که فضایل علی و فاطمه را یک طوری دست کاری کنید! خود ایشان از خاطره‌ی خود تعریف می‌کند. متأسّفانه این کتمان گسترده نسبت به حضرت خدیجه سلام الله علیها خیلی گسترده است.

-‌ آقای شریعتی: این ملاحظات ما در طول تاریخ باعث شد که بر غربت این‌ها افزوده شود.

حضرت خدیجه سلام الله علیها در اوج بخشش و ادب و اخلاق

– خدا شاهد است که ما دنبال اختلاف ایجاد کردن نیستیم، ولی دفاع از حضرت خدیجه جزء وظایف ما است و چه شده است که این‌قدر ایشان این‌قدر غریب شدند. متأسّفانه این غربت به ما هم اثر کرده است و ما شیعیان هم متأسّفانه حضرت خدیجه را کم می‌شناسیم. در حالی که شخصیّتی که این همه ثروت در راه خدا داد و مادیّات برای او ارزشی نداشت. اگر من در پویش شما شرکت کنم و مبلغی را کمک کنم حتماً منّت می‌گذارم که من این مقدار را کمک کردم! امّا حضرت خدیجه سلام الله علیها هر چه دارد می‌بخشد و حتّی یک کفن ندارد.

بعد حضرت زهرا سلام الله علیها را صدا می‌کنند می‌فرمایند: مادر جان! من از عاقبت خود می‌ترسم، از مرگ می‌ترسم، نه این‌که گناه کرده باشند. همان‌طور که در مورد امیر المؤمنین فرمودند. ادّب مع الله این‌ها است که هر چه در راه خدا کار کنند بدهکار هستند. می‌گویند خدایا روی سر ما منّت گذاشتید و اجازه دادید که من پول خود را در راه اسلام خرج کنم. این منّتی است که خدا روی سر ما گذاشت.

بعد عرض کردند که من خیلی نگران خودم هستم. خیلی دوست دارم پیغمبر یکی از این عباهایی که با آن نماز خوانده است را دور من بپیچد و خدا به برکت لباس پیغمبر از من بگذرد، ولی من حیا می‌کنم به او بگویم. ادب را ببینید! یعنی من کاری نکردم که حالا از پیغمبر توقّع داشته باشم یک عبا به من بدهد. ولی شما دختر ایشان هستید و برای ایشان خیلی عزیز هستید. شما به ایشان بگویید، به خاطر شما به من عبا را بدهد.

این ادب را ببینید! این بانوی مکرّمه اگر جان هم می‌خواست پیغمبر می‌داد! این‌قدر محبوب رسول خدا است، امّا حریم نگه می‌دارد. اگر پیغمبر من را دوست دارد باعث نمی‌شود من حرمت را حفظ نکنم، باید حریم نگه دارم.

برتری حضرت خدیجه نسبت به سایر همسران پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم

ما می‌بینیم رفتار پیغمبر اکرم سلام الله علیه و علی آله و سلّم نسبت به همه‌ی همسران به این شکل نیست. ما آیه داریم که آمدند از پیغمبر درخواست‌های مختلفی کردند. امّا حضرت خدیجه از طلب کردن یک عبای پیغمبر که موقع مرگ دور خود بپیچند ابا و امتناع می‌کند. قرآن دارد که فرمود: اگر می‌خواهید شما را طلاق می‌دهد. إن‌شاءالله یک شب راجع به حضرت امّه سلمه سلام الله علیها گفتگو می‌کنیم. همه‌ی همسران پیغمبر در یک سطح نبودند، ولی عالم دیگر به مانند خدیجه کبری سلام الله علیها ندید.

امید داریم که حضرت زهرا سلام الله علیها به ما لطفی کنند و ما را جرعه نوش این شخصیّت برجسته و معدن معرفت، حضرت خدیجه سلام الله علیها کنند.

-‌ آقای شریعتی: ما اگر این ادبیات گفتگوی حضرت خدیجه با پیامبر را اگر بخواهیم مقایسه کنیم با بعضی از همسرهای پیامبر که خیلی دوست داشتند پر سر و صدا و درخشان ظاهر شوند، می‌بینیم که چقدر تفاوت وجود دارد و آن تفاوت هم قطعاً در معرفت حضرت زهرا و بی‌معرفتی آن‌ها نسبت به مقام شامخ نبوّت نبیّ مکرّم اسلام است.

آیا ما می‌توانیم کار و بخشندگی و سخاوت خود را به حضرت خدیجه گره بزنیم؟

-‌ حتماً همین‌طور است. شما از مرحوم آیت الله تهرانی نقل فرمودید. ایشان‌ این‌طور به ما یاد می‌دادند. من اگر بخواهم کاری کنم نیّت من به اندازه‌ی خود من است، بخل ذاتی دارم و هنوز خوب تربیت نشدم و رشد نکردم. ولی اگر یک دسته گلی از طرف حضرت خدیجه سلام الله علیها… البتّه دیشب عرض کردم که دست خود ما مخفی باشد. این‌که ما پویش افطاری ساده را به طور کلّی تبلیغ کنیم بسیار مهم است، امر به معروف است، ولی بهتر است دست شخصی خود را مخفی کنیم. یعنی معلوم نباشد که این پول‌ها را چه کسی داده است. امام سجّاد سلام الله علیه فرمود: صدقه‌ی سر و انفاق سر خشم خدا را برطرف می‌کند و بعد هم از طرف حضرت خدیجه سلام الله علیها هدیه بدهیم. ایشان این‌قدر محبوب خدا است که خدا هدیه‌ی ناقابل ما را قبول می‌کند.

– آقای شریعتی: قطعاً درجه‌ی خلوص ایشان ما را خیلی پیش می‌برد و خیلی از آتش‌ها را خاموش می‌کند.


[۱]– کشف الغمه فی معرفه الأئمه (ط – القدیمه)، ج ۱، ص ۵۱۱٫

[۲]– سوره‌ی قلم، آیه ۴٫

[۳]– مناقب آل أبی‌طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج ‏۳، ص ۳۳۵٫

[۴]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ‏۱۶، ص ۷٫

[۵]– عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال، ج‏ ۱۱، ص ۱۱۸؛ مسند احمد ط الرّساله، باب حدیث أبی موسی الاشعری، ج ۳۲، ص ۴۴۴؛ مسند احمد مخرجا، باب حدیث أبی موسی الاشعری، ج ۳۲، ص ۲۸۸؛ صحیح البخاری، باب قول الله تعالی (و ضرب الله مثل للذین…)، ج ۴، ص ۱۵۸؛ صحیح البخاری، باب قوله تعالی (اذا قالت الملائکه یا مریم ان…)، ج ۴، ص ۱۶۴؛ صحیح البخاری، باب فضل عائشه رضی الله عنها، ج ۵، ص ۲۹٫ صحیح البخاری، باب الثّرید، ج ۷، ص ۷۵؛ صحیح مسلم، باب فضائل خدیجه أم المؤمنین رضی الله، ج ۴، ص ۱۸۸۶٫