فرمود: اگر این‌طور شود «اخْتَلَفَتْ هُنَالِک‏ الْکَلِمَهُ». اوّلین نکته این است که دو حرف می‌زنند، دو حرف بزنند طمع دشمن را زیاد می‌کنند، دشمن سعی می‌کند بین آن‌ها فاصله ایجاد کند. شما همین الآن نگاه کنید یک بحثی مطرح است که این جنازه برای آن ملعون ازل و ابد هست یا نه؟ لعنه الله علیه. بعد یک تعداد افراد ابله از چهره‌های رسانه‌ای که ما با پول بیت المال این‌ها را ترویج کردیم، تبلیغ کردیم شروع کردند از او تعریف کردند و جامعه با این‌ها برخورد نمی‌کند. یک نفر یک حرف غلطی نسبت به حضرت رضا علیه السّلام گفت جامعه یک واکنش خیلی جزئی نشان داد، البتّه هنوز نمی‌دانیم چه کردند ولی حکومت نخواهد برخورد می‌کند، مجبور است برخورد کند. بلا تشبیه، نمی‌خواهم بگویم این حکومت عثمان است، اشتباه نشود. عثمان نمی‌خواست فامیل درجه‌ی یک خود ولید بن عقبه را وقتی شراب خورد شلاق بزند، لذا وقتی یک عدّه شهادت دادند گفت: چه کسی می‌خواهد شلاق بزند؟ یعنی کسی جرأت نمی‌کرد جلوی عثمان بگوید می‌خواهم برادر رضاعی تو را شلاق بزنم. امیر المؤمنین صلوات الله علیه آمد و او را شلاق زد. وقتی جامعه بخواهد یک نفر هم سینه سپر می‌کند و جلو می‌رود.

 

آن ملعون همه نوع جنایتی انجام داده، بعضی که سواد تاریخی ندارند شروع به دفاع از او می‌کنند. «وَ لا تَکُنْ لِلْخائِنینَ خَصیماً»،[۱] کسی که خائن است نباید از او طرفداری کرد، کسی که با احکام خدا جنگیده است. این‌جا هم از بچّه هیئتی‌ها جای تعجّب است که ساکت هستند، بد نیست آدم ببیند در زمان آن ملعون عزاداری در ایران به چه شکل بوده است. یک نفر بگوید او منشأ خدمات بوده است! خدا إن‌شاء‌الله طرفداران او را با او محشور کند. حرف غلط گفتن هم حدّی دارد! وقتی جامعه در مورد چنین چیزهایی ساکت باشد، فرمود: «اخْتَلَفَتْ هُنَالِک‏ الْکَلِمَهُ»، اوّلین پیامد این است که حرف‌ها دو تا می‌شود، انسجام از بین می‌رود. «وَ ظَهَرَتْ مَعَالِمُ الْجَوْرِ»،[۲] این‌جا ریشه‌های ظلم است که آشکار می‌شود. «وَ کَثُرَ الْإِدْغَالُ فِی الدِّینِ»، دغل‌بازی در دین این‌جا زیاد می‌شود. «تُرِکَتْ مَحَاجُّ السُّنَن‏»، سنّت الهی و احکام دین است که ترک می‌شوند. «فَعُمِلَ بِالْهَوَى‏»، به هوای نفس عمل می‌کنند.  «وَ عُطِّلَتِ الْأَحْکَامُ وَ کَثُرَتْ عِلَلُ النُّفُوسِ»، یک جمله را عرض می‌کنم کافی است، «فَلَا یُسْتَوْحَشُ لِعَظِیمِ حَقٍّ عُطِّلَ»، کار به این‌جا برسد می‌شود امام حسین علیه السّلام را در این جامعه کشت. «فَلَا یُسْتَوْحَشُ لِعَظِیمِ حَقٍّ عُطِّلَ»، عظیم‌ترین حق هم اگر تعطیل شود کسی وحشت زده نمی‌شود، اعتراض نمی‌کند. قدیم بود که چند نفر اعتراض می‌کردند، این‌قدر پشت سر هم اتّفاق می‌افتد که شما اصلاً نمی‌توانید صحبت کنید. «وَ لَا لِعَظِیمِ بَاطِلٍ فُعِلَ». بعد فرمود: «فَهُنَالِکَ تَذِلُّ الْأَبْرَار»، این‌جا است که نیکان روزگار ذلیل می‌شوند، «وَ تَعِزُّ الْأَشْرَارُ»، اشرار عزیز می‌شوند. -نستجیر بالله العظیم- یزید به امام حسین سلام الله علیه چه مزیّتی داشت؟ جامعه به سمت سیّد الشّهداء علیه السّلام نرفت. چون اگر دیدند در آن جامعه یزید سود می‌برد آن‌ها هم به اندازه‌ی خود سود می‌برند. ما چند جلسه راجع به کوفه صحبت کردیم. گفتند امام حسین علیه السّلام اگر بیاید جلوی ما را می‌گیرد. من می‌بینم فلانی در ماه صد میلیون سود می‌برد ولی در عوض من هم پنج میلیون در ماه سود می‌برم، لذا جلوی او را نمی‌گیرم، من هم سود کمی دارم.


[۱]– سوره‌ی نساء، آیه ۱۰۵٫

[۲]– نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص ۳۳۴٫