«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ»

«أُفَوِّضُ أَمْری إِلَی اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ».[۱]

«رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری‏* وَ یسِّرْ لی‏ أَمْری‏* وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی* یفْقَهُوا قَوْلی‏‏».[۲]

«إِلهی وَ أَنْطِقْنِی بِالْهُدَی وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَی».[۳]

مقدّمه

هدیه به پیشگاه اهل بیت علیهم صلوات الله، خاصّه وجود مبارک حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف صلواتی هدیه بفرمایید.

«الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ»

ان شاء الله خداوند این نشست و برخاستِ ناقابل و گفت و شنید بی‌قیمت را به کَرمِ خودش از همه ما قبول کند و اجر ما را تعجیل در فرج حضرت بقیه الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفداء و عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار بدهد، ان شاء الله خداوند متعال توفیقِ دیدار روی مبارکِ آن بزرگوار، نوکری آستانِ شریف ایشان، عزاداری در محضر ایشان و شهادت در راه ایشان نصیب همه ما، نسل، ذریه و خانواده ما تا روز قیامت قرار بدهد؛ صلوات دیگری محبت بفرمائید.

 

«الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ»

فرصت‌ها را نسوزانیم

یکی از ویژگی های آدمیزاد؛ تجربه خطاها، تکرار اشتباهات و سوزاندن فرصت‌ها است. یکی از ویژگی‌های مشترک تمام بشریت؛ فرصت سوزی است. بارها و بارها زمان از دست رفته و فرصت سوزانده شده است. بارها و بارها دیر شده است و مجدداً فرصت سوخته است.

بعضی از افراد هم که فرصت را غنیمت نشمارند، نمادِ فرصت سوزی شده‌اند ولی آن بیچاره‌ها یک‌بار فرصت سوزاندند و آبروی آن‌ها در تاریخ رفته است مثل عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی که مولای ما حضرت سیدالشهداء صلوات الله، حضرت علی‌اکبر علیه افضل التحیه والثناء را برای دعوت به نزد او فرستاد درحالی که او جسارت کرد و گفت که نمی‌خواهم…

جسارت او (عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی) و عدم جسارت ما، نباید سبب غره شدن {فریب خوردن و غافل شدن} ما بشود چون برای او یک‌بار این فرصت فراهم شد ولی صدها بار نسیم رحمت حسینی به سوی ما وزیده شد؛ محرم و صفر آمد، حضرت ما را دعوت کردند، باز فرصت سوخت، باز «انْقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکمْ».[۴]، باز برگشت به قعر قعرا، توبه کردیم و شکستیم، عهد بستیم و گسستیم، میثاق بستیم و آن را زیر پا گذاشتیم و این روند مکرراً تکرار شد.
اگر کرم حضرت حق تعالی نبود به فرمایش حضرت سیدالساجدین صلوات الله علیه صدبار تا حالا باید در وسط جهنم سوخته بودیم.

یکی از آن فرصت‌های که سوخت و از بین رفت؛ ماه ذی‌القعده و دهه اول ماه ذی‌الحجه (چله موسویه) امسال بود. این فرصت؛ چهل روز استثنائی بود که پیغمبرانی در آن عروج و پرواز کردند.

ابتداییِ چله موسویه، فردی بسان بنده هم گمان می‌کرد که امسال استفاده خواهد کرد و فرصت را غنیمت خواهد شمارد. روز چهلم این چله؛ عید قربان است و یکی از رازهای آن این است که دیگر بنده الهی که از یوغ و افسارِ گناه و بیچارگی‌های خود آزاد شده است، نفس خود را در روز عید قربان قربانی می‌کند.

فدای حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بشوم که عبارتی قریب بدین مضمون فرمودند: «قُتِلَ شَّیطَانی بِیَدی» یا «ماتَ شَّیطَانی بِیَدی»؛ شیطان خود را کُشتم. پیغمبرِ ما (صلی الله علیه و آله و سلم) هم بسانِ ما انسان بودند ولی فرمودند که نفس خود را کُشتم.

روز عید قربان؛ روزی است که عبد الهی بعد از قراری که با خداوند متعال در مسیر محبت و سیر حُبّی می‌گذارد، نفس خود را قربانی می‌کند و لذا شاد است.

بنده که به خود نگاه می‌کنم، می‌یابم که عید قربان هیچ سالی برای بنده بدین معنا نبوده است. هر سال فقط عهد آن را بستم. گاهی اوقات فرد اصلاً حواسش نیست که اصلاً چه زمانی ماه ذی العقده آغاز می‌شود و متوجه هم نیست که چه زمانی عید قربان می‌رسد…«وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبَادِی الشَّکورُ».[۵]

خداوند متعال بسان ما اهلِ کمیت نیست که گرفتار شود، نه نیازی به عبادت بندگان دارد و هم نَعوذ بالله نستجیر بالله معاذ الله اگر نیازی هم وجود داشت، یک حسینی (صلوات الله علیه) عبادت کرده است و یک مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وجود دارد که عبادت می‌کند. حج خالی نبوده است{مراسم حج سال ۱۴۴۱ به علت بحران ویروس کرونا، برای اتباع خارجی لغو شد.} چون امامِ حج حضور دارند. خداوند متعال نیازی ندارد لیکن اگر معاذ الله نعوذ بالله عوامانه، نیازی هم وجود داشت، عبادت فردی چون بنده فایده نداشت و اتفاقی هم رخ نمی‌داد. خلاصه اربعین کلیمیه گذشت، تمام شد و روسیاهی برای زغال ماند.

روز عرفه به‌صورت خاص به حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه و اسلام مربوط نیست. در این چهل روز کلیمیه اتفاقاتی در عالم ملکوت رخ می‌دهد و ظاهراً خیلی از اولیاء خداوند متعال در ادیان گذشته هم در این چهل روز رشد کردند.

گاهی ابتلایی ظاهر می‌شود و فرد در کشتی که در تلاطم توفان در حالِ سقوط و غرق شدن است، قرار می‌گیرد. «فَإِذَا رَکبُوا فِی الْفُلْک دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ».[۶] در این لحظاتی که در حال غرق شدن است، خالصانه خدا می خواند و عرض می‌کند: خدایا! هر چه نافرمانی و تخلف کردم و هر آنچه بین من و تو گذشت، اینجا دیگر محلِ لُغُّز خواندن {عیب کردن از روی عناد و حسد و پر ادعائی} و ادا درآوردن نیست…یک «یا الله» می‌گوید و حضرت حق تعالی به او نگاه می‌کند.

فرصت گذشت. خوشا به حال افرادی که این اربعین را طی کردند. آنچه مهم است این است که روز «عرفه» مختصِ افرادی که در این چهل روز عبادت کردند، نیست. با خداوندی طرف هستیم که اگر روز عرفه هم بیایم، آغوش او به سمت ما باز است بلکه حضرت حق تعالی وعده داده است که‌ای کسانی که امسال ماه رمضان، شب‌های قدر، عید فطر و عمر خود (سرمایه اصلی) را از کف دادید، ای ورشکستگانِ دنیا…

اگر کمی سهام در بورس یا دلار و طلا کاهش یا افزایش یابد، از بین رفتن پول و سرمایه خود را متوجه می‌شوم لیکن سرمایه اصلی ما که عمر ما است، لحظه‌به‌لحظه در حال از بین رفتن است و من اصلاً غمِ از کف رفتن این سرمایه اصلی ـ عمر ـ را نمی‌خورم.

فدای اهل بیت علیهم السلام بشوم که با این عبارات به ما یاد دادند…

بسانِ فردی که از مستی متوجه نیست حتی اگر دست او به آتش بخورد، حسِ سوختن ندارد چون مست است و عقلش سر جایش نیست. «إِلَهِی وَ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی شِرَّهِ السَّهْوِ عَنْکَ وَ أَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَکْرَهِ التَّبَاعُدِ مِنْکَ».[۷]

خدایا عمرم را در آزمندی غفلت از تو نابود ساختم (باختم) و جوانی‌ام را در مستی دوری از تو پیر نمودممست بودم، نفهمیدم و از بین رفت.

درکِ عرفه‌ی ما بجز حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه نیست

شما امروز اخبار بین‌الملل را بررسی کنید که وقتی حج را لغو کردند، عرفه در کدام کشورهای اسلامی غیر شیعه رونق دارد؟

اگر ارتباط بین ما و خداوند متعال برقرار بود…به‌قدری شأن او اَجل و برای من به‌قدری دست‌نیافتنی است که از دست دادنِ نعمتِ حضورِ او را درک نمی‌کنم. همان‌طور که اگر به خردسالی گوهری بدهند که قدری خاک آن را پوشانده باشد، ممکن با یک پُفک آن را تعویض کند.

امت اسلامی روز عرفه را از دست داده است. کافی است خبرگزاری‌های مختلف کشورهای اسلامی را ببینید تا دریابید که امروز ـ روز عرفه ـ هیچ جایی از جهان اسلام به غیر از شیعیان خبری نیست. دلیل این امر هم این است که هیچ‌وقت قدر خداوند متعال دانسته نمی‌شود.

اگر می‌بینید در کشور ما با وجود اینکه بعضی سختی می‌گیرند و بعضی اتهام و طعنه می‌زنند، باز هم عده‌ای از مؤمنین در گوشه‌ای جمع می‌شوند، باز هم به خاطر خداوند متعال نیست چون فهم ما نسبت به حضرت حق جلّ و علا قاصر است. خداوند متعال برای نجات ما یک حسین (صلوات الله علیه) قرار دارد. درک ما از عرفه چیزی جز حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه نیست.

یَا رَحْمَهِ اللهِ الْوَاسِعَه و یا باب نجاه الاُمّه؛ اگر به ما نفرموده بودند که شما دعای عرفه خواندید، امروز ما اینجا نبودیم. خدای ارحم الرحمین می‌داند که ما از حقیقت و وظائف خود فاصله داریم لذا از باب مهربانی؛ مظهر تام، دستِ قدر قدرت، یدالله باسطه، عین الله الناظره و رحمه الله واسعه خود را فرستاد.

به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عرض کردند که چرا شما این‌قدر تلاش، جنب‌وجوش، سخنرانی، ناراحتی و قهر می فرمائید درصورتی که علی ـ حضرت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ـ در خانه نشسته است؟ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند که از پدرم ـ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ـ شنیدم که فرمودند: «مَثلُ الْامامِ مَثَلُ الْکعْبَهِ، اذ تُوْتی وَ لَا تَأْتِی».[۸] امام همچون کعبه است که باید مردم به سوی او حرکت کنند، نه این که او به جانب مردم رود.

تا وقتی که به سمت امام نروند و دست طلب به سوی او دراز نکنند بنای امام به صورت کلی بر حرکت به سوی مردم نیست و دنبال طرفدار و دنبال کننده هم نمی‌گردند اما مولای ما وقتی موسوم عرفه و محرم می‌رسد، پرچم خود را می‌آورد و در محله‌های ما نصب می‌کند.

آن بیچاره‌ای که گمان می‌کند که عزاداری محرم یکی از مستحبات است، نمی‌فهمد که حیات دین به حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه است.

ماه رمضان که تعطیل شد چون ما از معرفت الهی دور هستیم و قدر حضرت حق جلّ و علا را نمی‌دانیم، اتفاقی نیافتاد. اگر دو رکعت نماز بخوانم، خیال می‌کنم که کاری کردم، هیچ‌وقت هم گمان نمی‌کنم که باید همه چیز خود را بدهم تا اذن بفرماید که دو رکعت نماز بخوانم. چون درکِ من پایین است.

وقتی درک پایین باشد، فرد قدر آن جوهر و گوهر را نمی‌داند. خاک بر فرقِ من و تمثیل من… اگر جواهر نگویم چه بگویم؟ آدمیزاد است و پول‌پرستی و مال دوستی‌های او لذا به‌ناچار باید لفظ جواهر را استفاده کنم، نفسِ من بیچاره است که فقط گوهر و جوهر را می‌فهمم. پرچمِ حضرت سیدالشهداء صلوات الله علیه در تک‌تک خانه‌ها و کوچه‌ها نصب می‌شود.

حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه برای دعوتِ عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی، حضرت علی‌اکبر علیه افضل التحیه والثناء را می‌فرستند لیکن او ـ عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی ـ این دعوت را رد کرد لیکن آقای ما خود لباس رسمی پوشیدند و به درِ خیمه او تشریف بردند و سلام فرمودند! حضرت ۳ بار سلام کردند. او ـ عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی ـ عرب بود و خجالت کشید لذا گفت: بفرمائید. اشعار زیادی از عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی باقی مانده است که بعد از کربلا مکرراً اظهار ندامت کرده است و گاهی از فرصتِ سوخته گله کرده است. عُبَیْدُالله بدنام شد ولی هرسال پرچمِ ارباب آمده است و حضرت افرادی بسان بنده را صدا زده است.

اگر امسال گمان کردیم که می‌توانیم با مجلس گرفتن پرچم حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه را بلند کنیم؛ زهی خیال باطل! پرچم ایشان در عرش به اهتزاز درآمده است و مادرِ حضرت شبانه‌روز برای فرزندش عزاداری می‌کند.
ما گداها آمدیم و عرض می‌کنیم که از این خانه و سفره چیزی هم به ما بدهید. حسین جان! ما را از نتاران.
یک عبارتی در زیارت وداع اهل بیت علیهم السلام داریم که خیلی عرشی است. بنده این عبارت را در حرم امام رضا سلام الله علیه بسیار خواندم. در زیارت آمده است که به قبرِ شریف نگاه کن و بگو: خدایا! جایی ایستادم که اگر اینجا به من نگاه نکنی، امیدی ندارم که جایِ دیگری پیدا کنم.

پرچمِ ارباب ما در کوچه‌ها و خانه‌های ما به اهتزاز درآمده و برای دستگیری ما آمده است. «سَفینَهُ الْنِّجاه».[۹] آمده است.

روز عرفه ربط مستقیم به حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه نداشته است حتی دعای عرفه حضرت سیدالساجدین صلوات الله علیه از لحاظ استنادی مهم‌تر از حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه است و هیچ دلیلی هم نداریم که حضرت این دعا را در آخرین روز عرفه عمرِ شریف خود خوانده باشند منتها چون حقیقت عرفه را حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه در کربلا پیدا کرده است، عبای عرفه به تن فرد دیگری نمی‌آید. اصلاً عرفه به شخص دیگری به غیر از حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه شناخته نمی‌شود.

خیال نکنیم که عرفه از سال ۶۱ هجری آغاز شده است بلکه قدمت آن به قبل از اسلام می‌رسد منتها حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه کاری فرمودند که…

همان‌طور که آن مورّخ (ابن ابی الحدید) خطاب به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه عرض می‌کند: «یا علی انت انسیت ابطال العرب» وقتی تو آمدی همه پهلوان‌های عرب فراموش شدند.

برای یک کار پژوهشی منابع را بررسی می‌کردیم که ببینیم که عمار رحمه الله علیه در بدر و اُحد چه کرده است که چیزی یافت نکردیم چون هیچ گزارشگری در بدر و اُحد انگیزه نداشته است که از فردی غیر از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه بنویسد، با کارهای (جنگ آوری) حضرت دیگر کارهای فرد دیگری به چشم نیامده است.

 کاری که حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه در معرفت الهی و این عرفان عجیب انجام دادند، دیگر کسی به چشم نمی‌آید.

ما چقدر حاضر هستیم که خود را برای فردِ دیگری هزینه کنیم؟ بنده خود بدین امر بسیار فکر کردم. آیا حاضرم که لقمه غذای فرزندم را بگیرم و به فرد دیگری بدهم؟ آیا حاضرم که فرزندم برای فردی سیلی بخورد؟ خیلی اعتقاد لازم است تا فردی ناموس خود را در بیابان رها کند.

کاری که حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه انجام دادند، حقیقت عرفه است لذا اصلاً عرفه به غیر از حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه شناخته نمی‌شود.

باور کنید که اگر آیاتِ قرآن کریم بعد از واقعه کربلا نازل شده بود، اصلاً قرآن کریم به غیر از حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه مثال و عبرتی نداشت. هیچ مثالی در قرآن کریم و زندگی انبیاء صلوات الله علیهم اجمعین با حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه قابل قیاس نیست. این هم لطف خدا به ما بود.

اگر انسان حسرت یک کار خیری را با همه وجودش بخورد…فدای امام رضا سلام الله علیه بشوم که فرمودند: «یا اِبْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّک أَنْ یکونَ لَک مِنَ اَلثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اُسْتُشْهِدَ مَعَ اَلْحُسَینِ فَقُلْ مَتَی مَا ذَکرْتَهُ» هر وقت به یاد واقعه کربلا افتادی، با همه وجود بگو: «یا لَیتَنِی کنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً».[۱۰] خداوند اجر رزمندگانِ در محضرِ حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه را به تو عطا می کند.

عرفه؛ کربلا…

امروز همه در این حسرت با هم شریک هستیم. چند روایت از کتاب «کامل الزیارات» برای شما می خوانم تا در ما هم حسرت ایجاد شود.

حضرت صادق صلوات الله علیه و روحی له الفداء که دار و ندار ما از ایشان است. اگر امام صادق صلوات الله علیه نبودند، ما از کربلا هیچ نمی‌دانستیم و من این امر را کرم حضرت می دانم…

ما این امر را زیاد مشاهده کردیم که شاعرِ چیره دستی که شعر خوب را به هر کسی نمی‌دهد و می‌گوید که این فرد شعر مرا می‌خواند و خراب می‌کند. ما اساتید زیادی مشاهده کردیم که بعضی از معارف را تا محرمیت حس نمی‌کردند به کسی نمی‌فرمودند. اگر امام صادق صلوات الله علیه هم اینطور امساک (خودداری) می‌فرمودند، دستِ بیچاره‌های مثل بنده همیشه خالی بود و هیچ قت محرم نبودم. آقایی فرمودند و فضای آنرا فراهم فرمودند.
امام صادق صلوات الله علیه فرمودند:
«وَ مَنْ أَتَاهُ یوْمَ عَرَفَهَ عَارِفاً بِحَقِّهِ».[۱۱] اگر فردی در روز عرفه به محضرِ شریف حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه (کربلا) مشرف شود «کتَبَ اَللَّهُ لَهُ أَلْفَ حِجَّهٍ وَ أَلْفَ عُمْرَهٍ مُتَقَبَّلاَتٍ» ابتدا خداوند متعال اجر هزار حج و عمره پذیرفته شده به او عطا می‌کند «وَ أَلْفَ غَزْوَهٍ مَعَ نَبِی مُرْسَلٍ أَوْ إِمَامٍ عَدْلٍ» و ثواب جهاد در محضرِ امام عصر ارواحنا فداه را به او عنایت می‌کنند.

انسان از حسرت اینکه او اینجا است و نتوانسته قدم بردارد تا بدان مشهد مشرفه (کربلا) مشرف شود (امسال به علت بیماری ـ کرونا ـ و سال پیش هم به گونه دیگری توفیق نداشتیم)…

راوی (بَشِیرٍ اَلدَّهَّانِ) می‌گوید که من به حضرت گفتم: «قَالَ فَقُلْتُ لَهُ وَ کیفَ لِی بِمِثْلِ اَلْمَوْقِفِ» که واقعاً پاداش هزار بار جهاد در محضر امام عصر را دارد؟ «فَنَظَرَ إِلَی شِبْهَ اَلْمُغْضَبِ» کأنّه که حضرت خشمگین شده باشند فرمودند: «یا بَشِیرُ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ إِذَا أَتَی قَبْرَ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ یوْمَ عَرَفَهَ» وقتی مؤمن در روز عرفه محضر حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه شرفیاب می‌شود «وَ اِغْتَسَلَ فِی اَلْفُرَاتِ» با غسل وارد می‌شود «ثُمَّ تَوَجَّهَ إِلَیهِ» خداوند متعال به هر قدمی که وی برمی‌دارد ثواب یک حج با تمام مناسک و اعمال آن را برای او منظور می‌کند؛ یعنی تو ـ راوی ـ وقتی من واژه «هزار» را به کار بردم، این واژه را هزار محسوب نکن بلکه این واژه به قدر فهم تو است و عدد کثرت است.

حضرت امام صادق صلوات الله علیه فرمودند: «مَنْ أَتَی قَبْرَ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ بِعَرَفَهَ أَقْلَبَهُ اَللَّهُ ثَلِجَ اَلْفُؤَادِ.».[۱۲] فردی که روز عرفه به کربلای معلی مشرف شود، خداوند متعال به وی «بَرد الیقین» عطا می‌کند، دیگر ایمان وی نمی‌لغزد، قلبی مطمئن و اعتقادی راسخ می‌یابد.

حضرت فرمودند: «إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَی یتَجَلَّی لِزُوَّارِ قَبْرِ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ قَبْلَ أَهْلِ عَرَفَاتٍ».[۱۳] خداوند تبارک و تعالی برای زوّار قبر حضرت امام حسین علیه السّلام در روز عرفه قبل از اهل عرفات تجلّی (نظرِ خاصِ رحمت) می‌کند (خدواند به زیارتِ زائر حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه می آید.)

ما یک مهمان خیلی خیلی عزیزی داشته باشیم، قبل از آنکه او لبِ به تشنگی باز کند برای او شربت می‌آوریم و قبل از درخواست وی خواسته‌هایش را اجابت می‌کنیم. اگر مثلاً کمی جابه جا شود، بالشتی پشت وی قرار می‌دهیم. مهمان عزیز اینگونه است.

خداوند بر زوار حضرت ابی عبدالله الحسین صلوات الله علیه تجلی می کند «وَ یقْضِی حَوَائِجَهُمْ»؛ و حوائج آنها را قبل از درخواستشان به آنها عطا می‌کند. «وَ یغْفِرُ ذُنُوبَهُمْ» گناهان آنها را قبل از بیانِ خودشان (قبل از استغفار) می‌آمرزد «وَ یشَفِّعُهُمْ فِی مَسَائِلِهِمْ ثُمَّ یثْنِی بِأَهْلِ عَرَفَاتٍ فَیفْعَلُ بِهِمْ ذَلِک» در مسائل و خواسته‌هایشان شفاعتشان را کرده و (طبق تقدم رتبی) سپس توجّه به اهل عرفات نموده و آنچه در حق زوّار امام حسین علیه السّلام منظور نمود برای ایشان نیز ملحوظ‍‌ می‌دارد.

حضرت امام صادق صلوات الله علیه می‌فرمایند: «إِذَا کانَ یوْمُ عَرَفَهَ اِطَّلَعَ اَللَّهُ تَعَالَی عَلَی زُوَّارِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ لَهُمُ اِسْتَأْنِفُوا».[۱۴] زمانی که روز عرفه فرا برسد خداوند متعال به زوّار قبر حضرت ابی عبد اللّٰه الحسین علیه السّلام توجّه نموده پس به ایشان می‌فرماید: از ابتداء شروع به عمل نمائید. اعمال شما را تا اینجا به حرمتِ حسینِ خود بخشیدم.

و این روایت عجیب که حضرت فرمودند: «یا بَشِیرُ أَ حَجَجْتَ اَلْعَامَ».[۱۵] امسال حج مشرف شدی؟ «قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاک لاَ وَ لَکنْ عَرَّفْتُ بِالْقَبْرِ قَبْرِ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ» عرض کردم: خیر آقا! عرفه را نزد قبرِ شریفِ حسین علیه السلام برگزار کردم.

قبورِ ائمه علیهم صلوات الله همگی مشاهد مشرفه و «مَنَاراً فِی بِلاَدِهِ».[۱۶] هستند ولی وقتی به صورت خاص واژه «قبر» را به کار می برند (بشیر به حضرت عرض نکرد که قبر سیدالشهداء سلام الله علیه بلکه روای می‌گوید: یعنی قبر الحسین علیه السلام)؛ یعنی محلی که مرکزِ اصلی زیارت است.

بشیر عرض می‌کند که نه آقا! متاسفانه توفیق نشد که حج مشرف شوم لیکن قبر جدِ شما را زیارت کردم. حضرت در پاسخ فرمودند: «یا بَشِیرُ وَ اَللَّهِ مَا فَاتَک شَیءٌ مِمَّا کانَ لِأَصْحَابِ مَکهَ بِمَکهَ» اگر قرار بود که فردی در حج چیزی بدست آورد، تو از او عقب نماندی. «قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاک فِیهِ عَرَفَاتٌ فَسِّرْهُ لِی» عرض کردم که فدای شما شوم، آنجا سرزمینِ عرفات است.

انبیاء خداوند متعال به عرفات آمدند. ابراهیم علیه السلام و خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله و سلم، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه، امام حسن صلوات الله علیه و امام حسین صلوات الله علیه در آنجا حضور داشتند…

حضرت در پاسخ فرمودند: «یا بَشِیرُ إِنَّ اَلرَّجُلَ مِنْکمْ لَیغْتَسِلُ عَلَی شَاطِئِ اَلْفُرَاتِ» وقتی مؤمن غسل می‌کند «ثُمَّ یأْتِی قَبْرَ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ عَارِفاً بِحَقِّهِ» سپس با شناخت به زیارت قبر حضرت امام حسین علیه السّلام رفت…
شناختِ حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه در اینجا حداقلی است؛ یعنی بدانید که حضرت؛ امامِ معصومِ مفترض الطاعه
ٔ است. شناختِ دیگری لازم نیست. گمان نکنید که «عَارِفاً بِحَقِّهِ» به معنای «حقیقت معرفت» است چون اصلاً این امر محال است و برای همه هم امکان ندارد.

«فَیعْطِیهِ اَللَّهُ بِکلِّ قَدَمٍ یرْفَعُهَا وَ [أَوْ] یضَعُهَا» خداوند متعال به اندازه هر قدمی که وی از زمین بلند می‌کند و سپس آن را بر زمین می‌نهد «مِائَهَ حِجَّهٍ مَقْبُولَهٍ وَ مِائَهَ عُمْرَهٍ مَبْرُورَهٍ» صد حج و عمره مقبول را به او می‌دهند.

این اعداد حقیقتِ امر نیست بلکه فهمِ روای بدین اندازه است. یکبار حضرت به یک روای می‌فرماید که هر قدم یک حج و دفعه بعدی به روای دیگری می‌فرمایند: هر قدمی که زائر از زمین بلند کند، صد حج و هر قدمی که بر زمین می‌نهد، صد حج دارد. این اعداد به اندازه فهم روای هستند و اصلاً چون حج نمادِ عظمت در عبادت است لذا بدان قیاس شده است.

«وَ مِائَهَ غَزْوَهٍ مَعَ نَبِی مُرْسَلٍ إِلَی أَعْدَاءِ اَللَّهِ وَ أَعْدَاءِ رَسُولِهِ» اجر صد جنگ که وی در معیت نبی مرسل با دشمنان خدا و رسول او نموده را برایش منظور می‌فرماید. «یا بَشِیرُ اِسْمَعْ وَ أَبْلِغْ مَنِ اِحْتَمَلَ قَلْبُهُ» ای بشیر: بشنو و به کسانی که قلبشان ظرفیت پذیریش آن را دارد (شیعیانی که این حرف‌ها را باور می‌کنند) برسان و بگو: «مَنْ زَارَ اَلْحُسَینَ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ یوْمَ عَرَفَهَ کانَ کمَنْ زَارَ اَللَّهَ فِی عَرْشِهِ» کسی که امام حسین علیه السّلام را در روز عرفه زیارت کند مانند کسی است که الله جلّ و اعلی را در عرش زیارت نموده است.

حضرت نفرمودند که «کمَنْ زَارَ رَبَّه» یا «کمَنْ زَارَ الغفور» یا «کمَنْ زَارَ الرحمن» یا «کمَنْ زَارَ الجبّار» بلکه فرمودند: «کمَنْ زَارَ اَللَّهَ».

 تمامِ حقیقتِ حضرت حق جلّ و اعلی، همه صفاتِ جمال و جلال او و همه خیرات و برکات را یکجا به او عطا می‌کنند. روایتِ «مَنْ أَتَی قَبْرَ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ بِعَرَفَهَ أَقْلَبَهُ اَللَّهُ ثَلِجَ اَلْفُؤَادِ» هم همین است، زائر به زیارت حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه مشرف می‌شود درحالی که قلب او نمی‌لرزد.

درد و دل با حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه

حسین جان!

گر چه دوریم به یاد تو قدح می‌گیریم…             بعد منزل نبود در سفر روحانی.[۱۷]

این دیگر شعر نیست. به محضر امام صادق صلوات الله علیه مشرف شد و حضرت فرمودند که اگر بدین گونه زیارت کنی کأنّه تمامِ ثوابِ انبیائی که هر شبِ جمعه به زیارت تشریف می‌آورند را به تو می‌دهند. یهو راوی مثلِ ما بیچاره شدو عرض کرد: آقاجان! گاهی دلمان می‌خواهد که به زیارت برویم ولی راه بسته است…شُرطه (پاسبان) قرار دادند و راه را بستند، یک بلائی سر ما آمده است که از زیارت حضرت دور افتادیم و در راه مانده شدیم…

حضرت فرمودند: امید خود را از دور هم از ایشان قطع نکنید و اگر از دور هم به او سلام کنید بسانِ حضور محسوب می شود لذا بر ما منت‌اند و ما امروز از دور سه بار عرض می کنیم: «صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ» ان شاء الله در کارنامه عمل ما زیارتِ قبرِ مبارک حضرت در روز عرفه را نوشته باشند.

حسین جان! واقعیت امر این است که ما بقدری غرقِ گناه هستیم که اینجا به طمع گناه نیامدیم. برای فردی که در یک ساختمان در حالِ سوختن است، بزک مهم نیست بلکه نجات مهم است.

حسین جان! ما امروز اینجا آمدیم برای «یوْمَ نَدْعُو کلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ».[۱۸] آن روزی که هر کسی را به امام خود می‌خوانند، ما را انکار نکن. ما به ربطی (سنخیت) نداریم و وصله ناجورِ اصحابِ تو هستیم.

در روز عرفه برای همدیگر دعا کردن، خیلی مهم است… بیماران، گرفتاران، فقراء، بیچارگان، گنهکاران، مردانِ خجل از خانواده، شیعیانِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه که مضطر هستند…امروز اگر همدیگر را دعا کنیم، حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه به ما نظر می‌فرمایند.

اگر فردی بخواهد در روز عرفه یک قدم به حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه که در راه هدایتِ جامعه و امت از همه چیز خود گذشتند، نزدیک شود؛ اول باید به دیگران دعا و توجه کند.

افرادی که از دنیا رفتند درحالی که کسی دیگر دعاگویی آنها نیست و برای آنها خیرات نمی‌کند…یک روزی هم ما را در خاک می گذارند و فراموش می شویم. ۷۰ سال دیگر کسی از ما اسمی نمی برد… تعدادِ زن‌های که زندگی آنها آشوب است خیلی زیاد است درحالی زندگی آنها، فرزندانشان و نسل شیعه در خطر است، اقتصاد مسلمین که به خطر افتاده است و جوانان گنهکارِ روی سیاهی بسان بنده که کم نیستند…

امروز از حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه یاد بگیریم که به غیرِ خودمان توجه کنیم.

روز عرفه برای کسی که چهل روز قبل را (چله کلیمیه) را از دست داده است فقط باید بنشیند و صدای حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه را با این عبارات دعای عرفه زمزمه کند بلکه خداوند متعال با طهارتِ نفس حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه به ما نظر بفرماید.

روضه حضرت مسلم سلام الله علیه

خبرِ شهادت جناب مسلم رحمه الله علیه که رسید… این اتفاق حیرت انگیز بود چون جناب مسلم رحمه الله علیه خیلی سردار برجسته‌ای بود…خیلی جنسِ همه این سفره با هم جور است. عرفه حضرت حق ربّ الارباب به اسم حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه ثبت شده است و شهید توسل هم؛ شهیدِ معرفت و عشق مسلم بن عقیل رحمه الله علیه است.

یک روز دیدند که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خیلی به عقیل محبت می‌کند. عقیل مثلِ جناب جعفر و جناب حمزه رحمه الله علیهما و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه نیست لذا جا داشت که علتِ محبت حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم به او را سؤال کنند.

حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه فرمودند: «یا رَسُولَ اَللَّهِ إِنَّک لَتُحِبُّ عَقِیلاً».[۱۹] گویی خیلی عقیل را دوست دارید. حضرت فرمودند: «إِی وَ اَللَّهِ إِنِّی لَأُحِبُّهُ حُبَّینِ» به دو جهت او را دوست دارم. (به‌به بدین باقیات الصالحات) «حُبّاً لَهُ وَ حُبّاً لِحُبِّ أَبِی طَالِبٍ لَهُ» عمویم حضرت ابی طالب صلوات الله علیه، عقیل را دوست داشت.

انقدر حساس هستند. شما بدانید که والله علی العظیم اگر یکی از محبانِ حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه را کسی تکریم کند، حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه برای او جبران می‌کند به گونه‌ای که کأنّه حضرت به او مدیون است. ما قدر نمی‌دانیم. عمویم ابوطالب صلوات الله علیه او را دوست داشت.
اما چرا خودِ او را دوست دارم؟
«وَ إِنَّ وَلَدَهُ لَمَقْتُولٌ فِی مَحَبَّهِ وَلَدِک» علی جان! پسر او کُشته راهِ محبتِ پسر تو است.

اگر شما امروز حسرت خوردید که امروز اینجا هستید و کربلا نیستید و حسرت خوردید که چهل روز موسویه (ماه ذی القعده و دهه اول ماه ذی الحجه) تمام شد، همه عالم به فدای حسرتِ آن آقایی که به دنبال یک نفر می‌گشت تا وصیت کند. حسرت می‌خورد که‌ای کاش کسی را پیدا کنم…

دید که جناب مُسلم رحمه الله علیه گریه می‌کند، جلو آمد و به ایشان عرض کرد: تو مرد جنگی هستی. مردِ جنگی تجربه دارد یا ضربتی می زند یا ضربتی می‌خورد، حال تو دستگیر شدی. چرا گریه می‌کنی؟ برای خاندان بنی هاشم بد است. ایشان فرمودند: برای خودم گریه نمی کنم، من به حضرت امام حسین صلوات الله علیه نوشتم: بِسْمِ اَللّهِ اَلرَّحْمنِ اَلرَّحِیمِ «فَإِنَّ اَلرَّائِدَ لاَ یکذِبُ أَهْلَهُ».[۲۰] پیش قراولی که فرستادی به شما خلاف نمی‌گوید. «فَعَجِّلِ اَلْإِقْبَالَ» به سوی ما بشتاب؛ اما حالا من شما را می‌بینم. مولای من با ناموس خود به راه افتاده است.
خبرِ شهادت جناب مسلم رحمه الله علیه که به حضرت رسید، همه رفتند إلا خَاصَّه أَحِبَّائِه. خلوت‌ترین لحظه سپاه حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه؛ لحظه شنیدنِ خبرِ شهادت جناب مسلم رحمه الله علیه است.

جناب مسلم رحمه الله علیه؛ شوهر خواهر حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه است و حضرت داییِ فرزندانِ او است. جناب مسلم رحمه الله علیه دختری شاید ۱۰ ـ ۱۳ ساله بنام «حمیده» دارد. حضرت او را صدا زدند، در آغوش گرفتند و دست بر سر او کشیدند. در منابع متأخر آمده است که کمی که طول کشید درحالی که صورت امام از اشک خیس بود؛ حمیده عرض کرد: دایی! اتفاقی افتاده است؟ وقتی با خبر شد…معرفت اینگونه است که وقتی فرد در آغوشِ امام باشد به یاد پدر خود نمی‌افتد…حمیده به حضرت عرض کرد: خدا سایه شما را برای ما حفظ کند.
گذشت تا روز عاشورا فرا رسید. مولای ما به میدان می‌رفتند و برمی‌گشتند…حضرت زین العابدین صلوات الله فرمودند که دفعه آخر که حضرت تشریف آوردند از سینه ِ مبارک ایشان خون فوران می‌کرد. با حضرت زینب کبری سلام الله علیه صحبت فرمودند. پیراهن کهنه از ایشان گرفتند. وداع کردند و کار تمام شد.

حضرت درحالی که قصد بازگشت به سمت میدان را داشتند، احساس کردند که قلب خود را جا گذاشتند. برگشتند و دیدند که دختر ایشان ایستاده است…

خانواده های سوری که ترس داعش را چشیدند می‌فهمند که دختربچه را بین داعشیان تنها گذاشتن به چه معنا است.
یک حسِ یأسی در دخترِ حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه آمد و ایشان فرمودند: «یَا أَبَهْ اسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْتِ؟».[۲۱] پدر جان! خود را برای مرگ آماده کردی؟

امام‌حسین (علیه السلام) به ایشان فرمود: «کَیْفَ لَا یَسْتَسْلِمُ مَنْ لَا نَاصِرَ لَهُ وَ لَا مُعِین»‌؛ چه کند کسی که یار و یاوری ندارد؟

دختر ایشان فرمود: «یَا أَبَهْ رُدَّنَا إِلَی حَرَمِ جَدِّنَا»…حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه «رَبیعَ الاْیْتامِ».[۲۲] هستند. به ایتام دیگران و مردم عادی نه نمی‌فرمودند. فرزندانشان از آن بزرگواران «نه» نشنیده بودند.

دختر ایشان تا فرمود: «یَا أَبَهْ رُدَّنَا إِلَی حَرَمِ جَدِّنَا» ما را اینجا بین سی هزار نامرد تنها می‌گذاری؟ ما را برگردان. نوشتند که حضرت سرِ مبارک خود را پایین انداختند و فرمودند: «لَوْ تُرِکَ الْقَطَا لَنَامَ» اگر امکان داشت من این کار را می‌کردم.

حضرت نتوانستند تحمل کنند و فرمودند:

 لَا تُحْرِقِی قَلْبِی بِدَمْعِکِ حَسْرَهً // مَا دَامَ مِنِّی الرُّوحُ فِی جُثْمَانِی

دخترم! تا جان در بدن دارم با اشک‌هایت دلِ بابا را مسوزان. ولی بابا حالا اگر داری می‌گویی، بگذار من هم به تو بگویم:
 وَ إِذَا قُتِلْتُ فَأَنْتِ أَوْلَی بِالَّذِی // تَأْتِینَهُ یَا خَیْرَهَ النِّسْوَان

کار من که تمام شد، عمه خود را تنها نگذار. بگذار بین…فقط یک هدف نباشد لذا دخترِ ایشان می‌فرماید: با عمه خود آمدم. وقتی وارد قتلگاه که شدیم، هر چه که نگاه کردیم بابا را پیدا نکردیم (پیکرِ مبارک حضرت قابل شناسایی نبود) تا دیدم عمه من کنار یک شبه بدنی…چیزی از آن بدنِ مبارک باقی نمانده بود…


[۱]– سورهٔ غافر، آیه ۴۴٫

[۲]– سورهٔ طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫

[۳]– الصّحیفه السّجّادیّه، ص ۹۸٫

[۴] – سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۴۴٫

[۵] – سوره مبارکه سبأ، آیه ۱۳٫

[۶] – سوره مبارکه عنکبوت، آیه ۶۵٫ (فَإِذَا رَکبُوا فِی الْفُلْک دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَی الْبَرِّ إِذَا هُمْ یشْرِکونَ)

[۷] – فرازی از مناجات شعبانیه.

[۸] – فایه الأثر فی النص علی الأئمه الإثنی عشر، جلد ۱، صفحه ۱۹۷.

[۹] – بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۳۶، صفحه ۲۰۴.

[۱۰] – بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۴۴، صفحه ۲۸۵.

[۱۱] – کامل الزیارات، جلد ۱، صفحه ۱۶۹. (حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنِ جَعْفَرٍ اَلْقُرَشِی اَلرَّزَّازُ اَلْکوفِی عَنْ خَالِهِ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَینِ بْنِ أَبِی اَلْخَطَّابِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَهَ عَنْ بَشِیرٍ اَلدَّهَّانِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ رُبَّمَا فَاتَنِی اَلْحَجُّ فَأُعَرِّفُ عِنْدَ قَبْرِ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ أَحْسَنْتَ یا بَشِیرُ أَیمَا مُؤْمِنٍ أَتَی قَبْرَ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ عَارِفاً بِحَقِّهِ فِی غَیرِ یوْمِ عِیدٍ کتَبَ اَللَّهُ لَهُ عِشْرِینَ حِجَّهً – وَ عِشْرِینَ عُمْرَهً مَبْرُورَاتٍ مُتَقَبَّلاَتٍ وَ عِشْرِینَ غَزْوَهً مَعَ نَبِی مُرْسَلٍ أَوْ إِمَامٍ عَدْلٍ – وَ مَنْ أَتَاهُ فِی یوْمِ عِیدٍ کتَبَ اَللَّهُ لَهُ مِائَهَ حِجَّهٍ وَ مِائَهَ عُمْرَهٍ وَ مِائَهَ غَزْوَهٍ مَعَ نَبِی مُرْسَلٍ أَوْ إِمَامٍ عَدْلٍ – وَ مَنْ أَتَاهُ یوْمَ عَرَفَهَ عَارِفاً بِحَقِّهِ کتَبَ اَللَّهُ لَهُ أَلْفَ حِجَّهٍ وَ أَلْفَ عُمْرَهٍ مُتَقَبَّلاَتٍ – وَ أَلْفَ غَزْوَهٍ مَعَ نَبِی مُرْسَلٍ أَوْ إِمَامٍ عَدْلٍ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ وَ کیفَ لِی بِمِثْلِ اَلْمَوْقِفِ قَالَ فَنَظَرَ إِلَی شِبْهَ اَلْمُغْضَبِ ثُمَّ قَالَ یا بَشِیرُ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ إِذَا أَتَی قَبْرَ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ یوْمَ عَرَفَهَ وَ اِغْتَسَلَ فِی اَلْفُرَاتِ ثُمَّ تَوَجَّهَ إِلَیهِ کتَبَ اَللَّهُ لَهُ بِکلِّ خُطْوَهٍ حِجَّهً بِمَنَاسِکهَا وَ لاَ أَعْلَمُهُ إِلاَّ قَالَ وَ غَزْوَهً)

[۱۲] – کامل الزیارات، جلد ۱، صفحه ۱۷۰.

[۱۳] – کامل الزیارات، جلد ۱، صفحه ۱۶۵. (حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَینِ بْنِ مَتٍّ اَلْجَوْهَرِی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یحْیی بْنِ عِمْرَانَ اَلْأَشْعَرِی عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنْ عَلِی بْنِ اَلنُّعْمَانِ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُسْکانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ: إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَی یتَجَلَّی لِزُوَّارِ قَبْرِ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ قَبْلَ أَهْلِ عَرَفَاتٍ وَ یقْضِی حَوَائِجَهُمْ وَ یغْفِرُ ذُنُوبَهُمْ وَ یشَفِّعُهُمْ فِی مَسَائِلِهِمْ ثُمَّ یثْنِی بِأَهْلِ عَرَفَاتٍ فَیفْعَلُ بِهِمْ ذَلِک.)

[۱۴] – کامل الزیارات، جلد ۱، صفحه ۱۷۱.

[۱۵] – کامل الزیارات، جلد ۱، صفحه ۱۷۱. (حَدَّثَنِی أَبِی ره وَ جَمَاعَهُ أَصْحَابِی ره عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی وَ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ جَمِیعاً عَنِ اَلْعَمْرَکی بْنِ عَلِی عَنْ یحْیی اَلْخَادِمِ لِأَبِی جَعْفَرٍ اَلثَّانِی عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ بَشِیرٍ اَلدَّهَّانِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ یقُولُ: وَ هُوَ نَازِلٌ بِالْحِیرَهِ وَ عِنْدَهُ جَمَاعَهٌ مِنَ اَلشِّیعَهِ فَأَقْبَلَ إِلَی بِوَجْهِهِ فَقَالَ یا بَشِیرُ أَ حَجَجْتَ اَلْعَامَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاک لاَ – وَ لَکنْ عَرَّفْتُ بِالْقَبْرِ قَبْرِ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ یا بَشِیرُ وَ اَللَّهِ مَا فَاتَک شَیءٌ مِمَّا کانَ لِأَصْحَابِ مَکهَ بِمَکهَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاک فِیهِ عَرَفَاتٌ فَسِّرْهُ لِی فَقَالَ یا بَشِیرُ إِنَّ اَلرَّجُلَ مِنْکمْ لَیغْتَسِلُ عَلَی شَاطِئِ اَلْفُرَاتِ ثُمَّ یأْتِی قَبْرَ اَلْحُسَینِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ عَارِفاً بِحَقِّهِ فَیعْطِیهِ اَللَّهُ بِکلِّ قَدَمٍ یرْفَعُهَا وَ [أَوْ] یضَعُهَا مِائَهَ حِجَّهٍ مَقْبُولَهٍ وَ مِائَهَ عُمْرَهٍ مَبْرُورَهٍ وَ مِائَهَ غَزْوَهٍ مَعَ نَبِی مُرْسَلٍ إِلَی أَعْدَاءِ اَللَّهِ وَ أَعْدَاءِ رَسُولِهِ [إِلَی أَعْدَی عَدُوٍّ لَهُ یا بَشِیرُ] یا بَشِیرُ اِسْمَعْ وَ أَبْلِغْ مَنِ اِحْتَمَلَ قَلْبُهُ مَنْ زَارَ اَلْحُسَینَ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ یوْمَ عَرَفَهَ کانَ کمَنْ زَارَ اَللَّهَ فِی عَرْشِهِ)

[۱۶] – کامل الزیارات، جلد ۱، صفحه ۳۱۶.

[۱۷] – حافظ.

[۱۸] – سوره مبارکه اسراء، آیه ۷۱٫

[۱۹] – بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۲۲، صفحه ۲۸۸. ([الأمالی]، للصدوق اِبْنُ إِدْرِیسَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِک عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَینِ بْنِ زَیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زِیادٍ عَنْ زِیادِ بْنِ اَلْمُنْذِرِ عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیرٍ عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ عَلِی عَلَیهِ السَّلاَمُ لِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ یا رَسُولَ اَللَّهِ إِنَّک لَتُحِبُّ عَقِیلاً قَالَ إِی وَ اَللَّهِ إِنِّی لَأُحِبُّهُ حُبَّینِ حُبّاً لَهُ وَ حُبّاً لِحُبِّ أَبِی طَالِبٍ لَهُ وَ إِنَّ وَلَدَهُ لَمَقْتُولٌ فِی مَحَبَّهِ وَلَدِک فَتَدْمَعُ عَلَیهِ عُیونُ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ تُصَلِّی عَلَیهِ اَلْمَلاَئِکهُ اَلْمُقَرَّبُونَ ثُمَّ بَکی رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ حَتَّی جَرَتْ دُمُوعُهُ عَلَی صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ إِلَی اَللَّهِ أَشْکو مَا تَلْقَی عِتْرَتِی مِنْ بَعْدِی)

[۲۰] – وقعهٔ الطف، جلد ۱، صفحه ۱۱۱٫ (وَ سَمِعَ مُسْلِمُ بْنُ عَقِیلٍ مَجِیءَ عُبَیدِ اَللَّهِ وَ مَقَالَتَهُ اَلَّتِی قال‌ها وَ مَا أَخَذَ بِهِ اَلْعُرَفَاءَ وَ اَلنَّاسَ، فَخَرَجَ مِنْ دَارِ اَلْمُخْتَارِ – وَ قَدْ عَلِمَ بِهِ – حَتَّی اِنْتَهَی إِلَی دَارِ هَانِئِ بْنِ عُرْوَهَ اَلْمُرَادِی فَدَخَلَ بَابَهُ وَ أَرْسَلَ إِلَیهِ أَنْ اُخْرُجْ، فَخَرَجَ إِلَیهِ هَانِئٌ وَ کرِهَ مَکانَهُ حِینَ رَآهُ، فَقَالَ لَهُ مُسْلِمٌ: «أَتَیتُک لِتُجِیرَنِی وَ تُضِیفَنِی» فَقَالَ: «رَحِمَک اَللَّهُ! لَقَدْ کلَّفْتَنِی شَطَطاً! وَ لَوْ لاَ دُخُولُک دَارِی، وَ ثِقَتُک، لَأَحْبَبْتُ – وَ لَسَأَلْتُک – أَنْ تَخْرُجَ عَنِّی! غَیرَ أَنَّهُ یأْخُذُنِی مِنْ ذَلِک ذِمَامٌ! وَ لَیسَ مَرْدُودٌ مِثْلِی عَلَی مِثْلِک عَنْ جَهْلٍ! اُدْخُلْ» فَآوَاهُ. وَ أَخَذَتِ اَلشِّیعَهُ تَخْتَلِفُ إِلَیهِ فِی دَارِ هَانِئِ بْنِ عُرْوَهَ وَ قَدْ کانَ مُسْلِمُ بْنُ عَقِیلٍ حَیثُ تَحَوَّلَ إِلَی دَارِ هَانِئِ بْنِ عُرْوَهَ وَ بَایعَهُ ثَمَانِیهَ عَشَرَ أَلْفاً قَدَّمَ کتَاباً إِلَی حُسَینٍ [عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ] مَعَ عَابِسِ بْنِ أَبِی شَبِیبٍ اَلشَّاکرِی: «أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَلرَّائِدَ لاَ یکذِبُ أَهْلَهُ، وَ قَدْ بَایعَنِی مِنْ أَهْلِ اَلْکوفَهِ ثَمَانِیهَ عَشَرَ أَلْفاً، فَعَجِّلِ اَلْإِقْبَالَ حِینَ یأْتِیک کتَابِی، فَإِنَّ اَلنَّاسَ کلَّهُمْ مَعَک، لَیسَ لَهُمْ فِی آلِ مُعَاوِیهَ رَأْی وَ لاَ هَوًی؛ وَ اَلسَّلاَمُ». وَ کانَ [ذَلِک] قَبْلَ أَنْ یقْتَلَ لِسَبْعٍ وَ عِشْرِینَ لَیلَهً.)

[۲۱] – منتهی‌الآمال. ینابیع المؤده: ۴۱۶، عنه احقاق الحق ۱۱: ۶۳۳، المناقب لابن شهر آشوب ۴: ۱۰۹ و فیه: ثمّ ودّع النّساء و کانت سکینه تصیح فضمّها الی صدره و قال: سیطول

[۲۲] – زیارت ناحیه مقدسه.