خدای متعال یک جمله به شما فرموده است، مثلاً خدای نکرده به مجلس سیّدالشّهداء علیه السلام می‌آیید و شما را مسخره می‌کنند، این که چیزِ جدیدی نیست، امام صادق روحی له الفداه در سجده‌ی بعد از نماز واجب فرمودند: خدایا! رحمتِ خود را بر زوّار قبر ابی عبدالله الحسین نازل بفرما! آن کسانی که آفتاب به صورتِ آن‌ها خورد و به زیارت سیّدالشّهداء علیه السلام رفتند، باد صورت‌ها این‌ها را خشک کرد و به زیارت سیّدالشّهداء علیه السلام رفتند، در راه طعنه شنیدند و به زیارت سیّدالشّهداء علیه السلام رفتند… گوش به این حرف‌ها ندادند، شما توجّه کنید هر سال که نزدیک محرّم شدیم… الآن پرنده سوزی! کدام عزاداری که دیوانه نباشد پرنده می‌سوزاند؟ اگر جایی واقعاً همچنین غلطی اتّفاق افتاده است چه ربطی به بقیّه دارد؟ اگر هم نیفتاده است که بهتان است! اگر سهوی بوده است و …. که نمی‌دانم… چرا می‌زنند؟ تعجّب نکنید! خدای متعال مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی اعلی الله مقامه الشّریف را رحمت کند، می‌فرمود: اگر انسان در راه اهل بیت علیهم السلام سیلی بخورد لذّت دارد…. فقط باید به ناموس سیّدالشّهداء علیه السلام در شام طعنه می‌زدند؟ حالا یک چیزی هم به ما بگویند! این هم از مصادیق تواصی به صبر است! الحمدلله که ما را به نام شما می‌زنند، الحمدلله! ما که کاری نکردیم! ما که پلو و خورشت شما را می‌خوریم، ما که سر سفره‌ی شما نشسته‌ایم، حالا یک تکّه هم به ما بیندازند یا یک فحشی هم به ما بدهند…

 

گاهی اوقات در خیابان چیزهایی به ما می‌گویند، من اگر دسترسی داشته باشم گاهی طرف را حتّی بوس هم می‌کنم! معمولاً هم اصلاً طرف بعد از آن تغییر می‌کند، حالا اگر تغییر هم نکرد که نکرده است، چون اگر من معمّم نباشم…. چون بعضی اوقات هم غیر معمّم جایی می‌روم و کسی به ما فحش نمی‌دهد، یعنی قیافه‌ی من طوری نیست که کسی بیهوده فحش بدهد، معمولا! وقتی لباس به تن داریم ممکن است فحش بدهند، اگر بخاطر این لباس فحش می‌دهند الحمدلله! پناه بر خدا از اینکه من کاری کنم که این لباس را خراب کنم، ولی اگر کاری نکرده‌ام… طرف که من را نمی‌شناسد، برای او هم فرقی نمی‌کند، این عمامه روی سر هر کسی باشد فحش می‌دهد… الحمدلله! این همه به امیرالمؤمنین علیه السلام فحش دادند، بخاطر آقای‌مان یک جمله ‌هم به ما فحش دادند، الحمدلله! می‌فرماید: ابتلا کشیدن در راه اهل بیت علیهم السلام صفا دارد! وقتی که شب می‌خواهیم توسّل کنیم بگوییم: آقا! جگر شما را اینطور برای پسرتان سوزاندند، ما که کاری نکردیم، ولی وقتی داشتیم می‌آمدیم الحمدلله یک فحش هم به ما دادند!