لذا یکی از ویژگی‌های حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه مُناشَداتِ حضرت است، حضرت بارها و بارها مردم را جمع کرده‌اند و فرموده‌اند که ای مردم! شما را قسم می‌دهم که آیا این موضوع را درباره‌ی من از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم شنیده‌اید یا نه؟

 

مثلاً یکی از آن‌ها غدیر است که نزدِ شیعه و سنّی متواتر است، که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه همه را در منطقه‌ی «رحبه» کوفه جمع کردند و فرمودند: چند نفر از اصحابِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اینجا هستند که شنیده‌اند حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند «مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلیٌ مَولاه»؟ عدّه‌ای بلند شدند، بعد حضرت فرمودند: می‌بینید؟!

 

چرا حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه این‌ها را فردای شهادتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نفرمودند؟ به این دلیل که در مدینه همه بودند و قرار نبود به آنچه که می‌دانند عمل کنند، ولی در کوفه که عدّه‌ای صحابه بودند و عدّه‌ای هم صحابه نبودند حضرت می‌خواستند این‌ها بفهمند و آن‌ها هم اقرار کنند.

 

حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بارها و بارها فضائلِ خود را بعنوانِ مناشدات فرموده‌اند، یعنی مردم را قسم دادند و مردم هم تأیید کردند، مواردِ زیادی از روایاتِ فضائل هست.

 

حال این‌ها که گفتند ما بودیم و «مَن کُنتُ مَولاهُ فَعَلیٌ مَولاه» را شنیدیم، شب‌های قبل عرض کردیم حداقل این بود که دیگر نباید روی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه شمشیر می‌کشیدند! پس می‌دانستند و عمل نمی‌کردند.

 

اینجا هم یک نکته‌ی مهمی را عرض کنم، چون قصد دارم از فضائلِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه در بیانِ خودشان عرض کنم، بعضی‌ها زیاد این موضوع را مطرح می‌کنند که «امیرالمؤمنین می‌فرمود: از من تعریف نکنید»، خیلی از این عبارات سوء استفاده می‌شود که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه به شهروندان فرمودند: «فَلَا تُکَلِّمُونِی بِمَا تُکَلَّمُ بِهِ الْجَبَابِرَهُ»[۱] وقتی من حاکم شدم آنطور که با جبّارها صحبت می‌کنید با من صحبت نکنید، «وَ لَا تَتَحَفَّظُوا مِنِّی بِمَا یُتَحَفَّظُ بِهِ عِنْدَ أَهْلِ الْبَادِرَهِ» در مقابلِ من مثلِ آن آدم‌های خشنِ مستبدی که کسی جرأت نمی‌کند با آن‌ها صحبت کند صحبت نکنید؛ در مقابلِ من ظاهرسازی نکنید.

 

می‌گویند: ببینید که حضرت اجازه نمی‌دادند کسی از ایشان مدح کند!

 

خدا کند که انسان یک چیزی را نگیرد و ده چیز را رها کند، اگر یک نفر در حکومتِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بیاید و به ایشان بعنوانِ اینکه حاکم و رئیس هستند مدح و ثنا کند قطعاً مغموم است و حضرت اجازه نمی‌دهند.

 

کمااینکه یک جایی خواستند در مقابلِ حضرت خم و راست بشوند و دست حضرت را ببوسند و حضرت اجازه ندادند، چرا؟ چون وقتی حضرت علّت را جویا شدند گفتند که ما این کار را برای هر سلطانی انجام می‌دهیم! برای همین حضرت قبول نکردند.

 

یعنی اگر بخواهند به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بعنوانِ حاکم بودنِ ایشان احترام بگذارند قبول نمی‌کنند اما در مقابل ما فراوان داریم که یارانِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه در حضورِ ایشان حضرت را مدح کرده‌اند، امثالِ زید بن صوحان و عمّار و مالک و …

 

نکته‌ی بعدی این است که خودِ حضرت از خودشان فراوان سخن فرموده‌اند، منتها حضرت از حاکمیّتِ خودشان دفاع نکردند بلکه از آن مقامِ معنوی دفاع کردند، اگر عمّار و دیگران از آن مقامِ معنوی بگویند حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه تشکّر هم می‌کنند، یعنی مقامِ دینیِ حضرت را.

 

کمااینکه بلاتشبیه و با حدّ پایین‌تر اگر امروز مردم به محضرِ مرجعی برسند و بعنوانِ اینکه ایشان علمِ دین به ما آموزش می‌دهند عرض ادب کنند، این محبّت و احترام دینی است، یعنی وجهه‌ی معنوی و دینی را مدنظر دارد.

 

لذا حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه اجازه می‌دادند یارانِ ایشان در حضورِ ایشان حضرت را مدح کنند، و خودِ حضرت هم از آن‌ها تشکّر می‌کردند و اجازه می‌دادند.

 

بعد خودِ حضرت هم خودشان را مدح می‌کردند، آنجایی که مناشده بود می‌فرمودند: فلانی! بلندشو، آیا تو در خاطر داری یا نه؟ بعضی‌ها مثلاً می‌گفتند که ما غدیر را در یاد نداریم، حضرت آن‌ها را نفرین می‌نمودند، یعنی هم خودشان را مدح می‌کردند و هم اگر کسی به دروغ انکار می‌کرد حضرت او را نفرین می‌کردند.


[۱] نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶