شما ببینید که حضرت سیّدالشّهداء روحی له الفداه چکار کرده‌اند؟ در جامعه‌ای که کاری به ایشان نداشتند! یعنی برای ایشان مهم است که این‌ها چه چیزی فکر می‌کنند، حضرت می‌دانند که یک عده برای فضاسازی منحرف شده‌اند، یک عدّه‌ای پدرجدّ انحراف هستند اما مابقی فریب خورده‌اند، امام همان اندازه که امامِ حبیب هستند امامِ شمر هم هستند، همان اندازه که امامِ عابس هستند امام زهیر و حرّ هم هستند، یعنی برای ایشان مهم است، امام هر شمری که در کربلا بود دعوت کردند، نه اینکه یک نفر را دعوت کرده باشند و بگویید او نیامد و زهیر آمد! همه را دعوت کرد، حضرت رو زدند، و این هم فقط برای امام نیست، انسانِ عادی باید تواصی به حق کند، این آیه صریح می‌گوید، خیلی واضح بیان می‌کند، باید تواصی به حق کنند، از این بالاتر باید تواصی به صبر کنند، تواصی به صبر هم جزو تواصی به حق است ولی سخت‌تر است.

 

قرآن در سوره مبارکه توبه اینطور بیان می‌کند، به پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم می‌فرماید که اگر پیروز بشوی منافقان ناراحت می‌شوند و اگر شکست بخوری شروع می‌کنند به ملامت کردن و خوشحال می‌شوند! جامعه دچار یک مشکلاتی شده است، یک عدّه غلط زیادی کردند، یک عدّه کم‌کاری کردند، یک عدّه بی‌تدبیری کردند، یک عدّه هم کم‌کاری نکردند و دشمن بیرونی بوده است، هر کدام هم درصدی مقصّر هستند، من هم نمی‌خواهم بگویم هشتاد درصد خارج مقصّر است و بیست درصد داخل، حالا وقتِ این حرف‌ها نیست، الآن جامعه دچار یک فشار است، آن کسی که الآن بجای اینکه به درد مردم مرهم بگذارد زخم بزند منافق است، این تواصی به صبر نیست، تواصی به صبر یعنی چه؟ یعنی مقابل طاغوت ایستاده‌ای! دیگر ما هرچه بد باشیم در اینکه آن شخص مو زرد (ترامپ) طاغوت است که شک نداریم، کافر حربی است، یعنی مسلمان نیست و ما را تهدید به جنگ می‌کند، به این شخص کافر حربی می‌گویند، ما یک دشمن داریم، حالا داخل هم…. حالا جامعه دچار مشکل شده است، حالا بی‌تدبیری بوده است یا هر چیز دیگری، الآن چکار کنیم؟ الآن اگر کسی به اینکه مردم در راه این سختی بردباری کنند کمک نکند تواصی به صبر است؟

 

شما می‌خواهید منافق ببینید؟ روزنامه‌ها را بخوانید و ببینید چه کسانی در این شرایط طعنه می‌زنند! تازه خیلی از آن‌ها مسبّب هم هستند! این تواصی به صبر است؟ تواصی به صبر خیلی قیمت دارد، یعنی کمک کن! حالا که سخت است بیا و همدردی کن، تو هم همدردی کن، بگو چیزی نیست و می‌گذرد، «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً»[۱] شما برای خدا گام بردارید، خدای متعال وعده داده است، دروغ که نفرموده است، شما در راه خدا قدم بردارید «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً»، شما در راه خدا قدم بردارید به مو می‌رسد ولی پاره نمی‌شود. وقتی پشت سر حضرت موسی سلام الله علیه فرعون بود و مدام آن‌ها را آورد و آورد و مدام فشار آورد و فشار آورد تا به دریا رسیدند و نه راه پس داشتند و نه راه پیش، مدام فشار شدیدتر شد، اما در راه خدای متعال بودند، فرمود: «إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ»[۲]، خدای متعال جنگ‌های زمان پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم را ایجاد کرد تا به ما تواصی به صبر را آموزش دهد تا ربوبیّت خدای متعال را باور کنیم، آنجایی که از همه ناامید شدند و پشت سر فرعون بود و مقابل هم آب! دیگر امیدی نبود! وقتی پایمردی کردند ناگهان دریا شکافته شد، آن خدا نمرده است! عُرضه‌ی آن خدا کم نشده است! راه‌کارهای آن خدا تمام نشده است! باید تواصی به صبر کرد، باید تواصی به حق کرد، اگر کسی خلافِ آن عمل کند نفاق دارد، این صریحِ سوره‌ی توبه است، و کسی که تواصی نکند خسارت می‌بیند، یعنی دینِ او بدرد نمی‌خورد.

 

شما در صحنه‌ی کربلا ببینید… من چند جمله از اصحاب سیّدالشّهداء علیه السلام بگویم که یکی مردانگیِ آن‌هاست، یکی اینکه اگر شما در آن فضا بروید و ببینید که این‌ها آن لحظه‌ای که اوج فشار آمد و سیّدالشّهداء علیه السلام را محاصره کردند؛ یکی از تلخ‌ترین وقایع همین ایام است دیگر؛ چون سیّدالشّهداء علیه السلام در این دو سه روز اخیر مقصد ندارند، همینطور بی‌مقصد با ناموسِ خود در بیابان می‌روند، نمی‌دانم که آیا شما فرزند کوچک دارید یا نه، کودکان از زمانی که در ماشین می‌نشینند می‌پرسند: چه زمانی می‌رسیم؟ سخت است دیگر، سفر با کجاوه سخت است، چند روز است که حضرت بی‌هدف حرکت می‌کنند، دستور آمده بود که نباید به جایی بروند که آب باشد، نباید به جایی بروند که سایه باشد، یعنی حتّی هدف متوسّط هم نداشتند، یک وقت می‌گویید می‌خواهم به فلان شهر بروم، حالا اینجا خوش آب و هوا است کنار می‌زنیم، حتّی این هم نیست، نه مقصدی هست و نه حتّی جایی که بتوانید استراحت کنید، لذا زیاد هم نمی‌توانستند توقّف کنند، زیرِ نور مستقیم آفتاب هستند.

 

وقتی می‌خواستند جناب ابوذر را تبعید کنند دستور دادند که هیچ کس حق بدرقه‌ی او را ندارد… چرا گفته‌اند عیادتِ مریض این اندازه خوب است؟ درد دارد برو کمی دلِ او را شاد کن، بگو ان شاء الله خدا سلامتی می‌دهد، تازه این‌ها مثال‌های کوچکی است… امام حسن و امام حسین علیهما السلام گفتند: عموجان! ان شاء الله خدا تو را کمک می‌کند! ابوذر که کوه است اشک می‌ریزد! غربت خیلی درد دارد. اینجا می‌شود انسان بجای اینکه بگوید طوری نیست و می‌گذرد، قدیم‌ها سخت‌تر از این هم داشته‌ایم آتش به زیر دینِ خود بزند و دل مردم را بسوزاند.

 

کسانی که حدوداً هم‌سنِ من و قبل‌تر هستند می‌دانند، ما فوتبال بازی می‌کردیم و ناگهان داد می‌زدند نوشابه زرد آمد! فوتبال تعطیل می‌کردیم و سراغ آن می‌رفتیم، مثلاً نوشابه زرد نبود! فقط نوشابه سیاه بود! گذشت… تفریح ما این بود که زغال داخل پارچه می‌ریختند و می‌دوختند که ما شیمیایی نشویم! خیلی با الآن فرق داشت… «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً» بله! خدا لعنت کند آن کسانی که زندگی مردم را تلخ می‌کنند، اگر هم در جایی کاری از دست ما بر می‌آید برویم و جلوی انحراف را بگیریم، برویم و جلوی فساد را بگیریم، نمی‌خواهم به زور توجیه کنم، آن‌ها سر جای خود، ولی این مردمی که تحت فشار هستند را، این‌ها که فشار اقتصادی دارند دیگر روحِ آن‌ها را آزار نده، بگو «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً» برای خدا تحمّل کنید. خدا آن کسانی که زندگی مردم را سخت کرده‌اند را لعنت کند، آن سر جای خود، ولی اگر من بخاطر یک «لا اله الا الله» گفتن و پای پرچم امیرالمؤمنین علیه السلام ایستادن مقابل جبهه‌ی کفر در فشار قرار گرفته‌ام الحمدلله! سعی می‌کنم جلوی فشار را بگیرم، نمی‌خواهم تعریف کنم، آن سرِ جای خود، مثل کسی که نمی‌خواهد تیر بخورد ولی وسط جنگ تیر می‌خورد و می‌گوید الحمدلله، در این راه چیزی هم نصیبِ ما شد! الحمدلله! رزمنده‌ای اینطور شده بود دیگر، دیدند به سجده‌ی شکر رفت، از او پرسیدند چه شده؟ تیر به پهلوی او خورده بود، گفت: الحمدلله درد پهلو چشیدیم! او که درد را نمی‌خواهد، در پناه قرار می‌گیرد، این درد که خوب نیست، ولی اگر از یک زاویه‌ی دیگر نگاه کنید می‌گویی الحمدلله! اینقدر گفتیم «یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ»…. آن‌ها سرِ جای خود که ان شاء الله اصلاح بشود، کمی هم به ما فشار آمد الحمدلله، فدای سر اباعبدالله‌الحسین علیه السلام! اگر پرچم سیّدالشّهداء علیه السلام بالای سرِ ما نبود، اگر «هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه» نمی‌گفتیم که این حرف‌ها اتّفاق نمی‌افتاد.


[۱] سوره مبارکه شرح، آیه ۵

[۲] سوره مبارکه شعراء، آیه ۶۲ (قَالَ کَلَّا ۖ إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ)