1. با نگاه به نکات فوق می توان نتیجه گرفت که غنایی که مورد نهی ائمه ع است تغنی رایجی بوده که مسلمانان حجاز در مرکزیت اسلام و بزرگان آنان حتی از صحابه و تابعین در آن دوره به شدت به آن سرگرم شده بودند و حتی در ایام حج در ایام خاص ذکر الله هم از آواز کنیزان برای ذکر خدا استفاده می کردند. ائمه ع با برگزاری این مجالس به صورت عمومی و شرکت در آنها مخالفت کرده اند. علاوه بر این، خرید و فروش این کنیزان را که چه در مجالس عمومی و چه خصوصی کارشان سرگرم کردن مسلمانان و الهاء آنان بوده تحریم کرده اند.
  2. بنابر این، تحریم استماع تغنی ها در این روایات متوجه جهت الهاء و سرگرم کنندگی تغنی ها بوده و در نتیجه ملاک نهی در این روایات سرگرم کنندگی غنا بوده است ولی سرگرم کنندگی همیشه و تنها به زیبایی صوت وابسته نیست. گاه ممکن است نحوه صوت به گونه ای ملهی و سرگرم کننده باشد و گاه ممکن است مضمون و محتوای تغنی چنین تاثیری را ایجادنماید و صوت در آن دخالتی نداشته باشد ونیز ممکن است ترکیب این دو موجب ایجاد حالت الهاء و سرگرم کنندگی شود.

بنابر این، هر حالتی که موجب ایجاد این سرگرم کنندگی شود مشمول روایات ناهی خواهد بود.

  1. مقصود از سرگرم کنندگی لذت بخش بودن و یا لعبی و لهوی بودن نیست بلکه درجه از لعب و لهو و سرگرمی است که بر روند زندگی و حیات جامع دینی یک فرد و یا جامعه اسلامی تاثیر منفی گذارده و به نحوی حالت غفلت از وظایف عملی و الهاء ایجاد کندو یا به همین ملاک در روحیات افراد اثر منفی بگذارد. اما غنای لذت بخشی که تاثیر سرگرم کنندگی و الهائی- به بیانی که گذشت – ندارد مشمول روایات فوق نیست. زیرا روایات این باب ناظر به غنای الهائی است نه غنای لهوی و نه غنای فسادانگیز.
  2. اما غنای لهوی غیر الهائی که مصداق لغو و لعب باشد مشمول ادله دیگری که درباره امور لغو و لعب وارد شده خواهد بود.
  3. اما غنای غیر لهوی که نه به لحاظ صوت و نه به لحاظ محتوا ملهی و لهو و لغو نیست مثل این که با مضامین صحیح همراه بوده و به لحاظ صوت هم ملهی و لغو نباشد خارج از مدلول روایات باب است و می تواند مرغوب فیه باشد. روایات وارد در ترغیب به تغنی قرآن موید این امر است.
  4. این مناط جدا از مناط فسادانگیزی اخلاقی و شهوانی است که ممکن است در برخی انواع غنا وجود داشته باشد. تاثیری که صوت غنایی یا تغنی های امیخته از صوت و مضمون بر تحریک جنسی و شهوانی دارد خود عامل دیگری برای حرمت ان است. این عامل ممکن است در صوت غیر غنایی نیز وجود داشته باشد که در ایه و لا یخضعن بالقول هم به آن اشاره شده است.