من ابتدا یک جمله با برادران اهل سنّت بگویم و بعد هم یک جمله با خودمان، هر دوی ما در خطر هستیم. چه کسی در بین اصحاب «النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» بیش از بقیّه این را رعایت کرده است؟ چه کسی بیشتر از بقیّه جانِ خود را فدای جان پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم کرده است؟ شما یک مورد هم ندارید که این‌ها کوچکترین دفاعی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم کرده باشند، بلکه برعکس دارید که هرکجا جنگ سخت می‌شد جان پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم را رها می‌کردند و فرار می‌کردند! از بدترین گناهان این است که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم در صحنه‌ی نبرد باشد… «النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»، یعنی تو باید تکّه پاره بشوی که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم آسیب نبیند، شماره ۲ گفته است من همچنان می‌دویدم که سرعتِ من از بز کوهی بیشتر بود!… پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم کجا بود؟ پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم را جلو فرستاده بودید یا پشتِ شما بود؟ خدای متعال پاسخ می‌دهد «وَالرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فِی أُخْرَاکُمْ»[۱] پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم را جا گذاشته بودند! شما به «النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» اعتقاد نداشتید، شما پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم را سپر بلا کردید.

 

در این فیلم‌ها دیده‌اید که می‌گویند: حاجی سیّدِ تو را کشتند، تو برو من می‌مانم!… یک رزمنده‌ی عادی برای رزمنده‌ی عادیِ دیگری این را رعایت می‌کند و می‌گوید من سرِ این‌ها را گرم می‌کنم و شما بروید، شما پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم را نگه داشتید که سرِ دشمنان گرم شود و خودتان فرار کردید؟ اصلاً اگر امیرالمؤمنین علیه السلام هم در این جامعه نبود خلیفه دوم هیچ جایی برای رقابت برای جانشینیِ پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم نداشت، باید دنبال یک مجاهدی می‌گشتید که از پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم دفاع کرده است و پول داده است و جان داده است، شماره ۳ که وقتی جنگ احد شد ترسید و فرار کرد… دیده‌اید که ممکن است خدای نکرده انسان در راه سگی ببیند و فرار کند، آنقدر می‌دود که حواسِ او نیست که شب شده است یا روز است… وقتی شماره۳ را صدا کردند که جنگ تمام شده است سه روز طول کشید که برگردد! این چطور «النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»؟ اصلاً او به این آیه اعتقاد دارد؟ قصد بی‌ادبی ندارم، این را حتّی ابن تیمه و فخر رازی هم قبول دارند، می‌گویند: این‌ها در جنگ فرار کردند، یعنی این‌ها عملاً هیچ اعتقادی ندارند که «النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ».

 

اما آقای ما امیرالمؤمنین علیه السلام مثلاً در احد شصت ضربه‌ی شمشیر خوردند، بدنِ مبارکِ ایشان مانند گوشتِ ساطوری شده بود، جنگ هم که تمام شد خود را نگه داشتند، زره مبارک‌شان را باز کردند، حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها آمدند و در آن آب ریختند، صورت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را پاک کردند و بعد امیرالمؤمنین علیه السلام بیهوش شدند. آیا این شخص «النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» می‌فهمد یا آن‌ها؟ اصلاً قابل قیاس هستند؟ مدام این انصار می‌گفتند که آقا خدای متعال نستجیربالله بلوف زده است؟ اینکه ما چند نفر محدود هستیم و آن‌ها آن همه، ما سلاح نداریم و آن‌ها تا دندان مسلّح هستند، اینکه خدای متعال می‌فرماید: «کَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ»[۲] یعنی خدای متعال در جنگ‌ها برای شما کافی است، آیا این‌ها شعار است؟ ابن مسعود گفت: نخیر! پیغمبر خدا فرمود: «کَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ بِعَلیّ بنِ ابیطَالِب»[۳]، تا وقتی که امیرالمؤمنین علیه السلام باشد خدا برای شما در جنگ‌ها کافی است، شما فقط فرار نکنید، باقی را او حل می‌کند!

 

در جنگ خندق که امیرالمؤمنین علیه السلام ایستادند، این‌ها زانوهای خود را بغل کرده بودند و سرهایشان هم بین دو پای خود قرار داده بودند، جرأت نمی‌کردند در چشمان عمرو نگاه کنند! و همینطور مابقیِ جنگ‌ها… چه کسی این «النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» را یک صدمِ امیرالمؤمنین علیه السلام رعایت کرده است؟ رقیب باید یک سنخیّتی داشته باشد، باید یک حدّ و یک سطحی داشته باشد، چه کسی «النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» را رعایت کرده است؟ کسی که هنوز آنقدر تربیت نشده است که حاضر است پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم را به کشتن بدهد و خودِ او سالم بماند بعداً جای پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم بشود که دیگران جانِ خود را فدای او کنند؟ همچنین چیزی می‌شود؟ پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم اینطور فرمودند، استدلال این است، فرمودند: «أَلَسْتُ أَوْلى بِکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ؟» آیا من از نظر جان و مال و همه جهت بر شما مقدّم نیستم؟ گفتند: بله! فرمودند: «فَ» در نتیجه «فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ» هر کسی من اینطور مولای او هستم علی مولای اوست. شما باید در جنگ‌ها جانِ خود را فدای او می‌کردید، بلکه در صفّین و جمل روبروی او ایستاده‌اید! عایشه بجای اینکه جان خود را فدای امیرالمؤمنین علیه السلام کند مقابلِ آن حضرت لشگرکشی کرده است! آیا شما به «النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» ایمان دارید؟ چون خودِ حضرت می‌توانند آن را توسعه دهند، حضرت می‌فرمایند من مقدّم هستم دیگر؟ می‌گویند: بله! پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم می‌فرمایند: پس این علی هم مقدّم است، این یکی از دقیق‌ترین معانیِ حدیث غدیر است، «فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ» اگر من مولا هستم، یعنی مقدّم هستم، «فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ»، اصلاً فعلاً با حکومت و خلافت و … هم کاری ندارم، آن‌ها از نتایجِ این است!

 

کسی که در همه چیز مقدّم است طبعتاً باید رئیس بشود، ما گاهی مدام به آن استدلال می‌کنیم، مهم این است که «فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ» هر کسی من مولای او هستم این علی مولای اوست. چه کسی انصار الله است؟ انصار الرّسول انصار الله هستند. چه کسی انصار الرّسول است؟ انصار الامیرالمؤمنین علیه السلام دیگر! چون خودِ او فرموده است که راه باید ادامه پیدا کند، چه کسی انصار امیرالمؤمنین علیه السلام است؟ آن کسی که انصار الفاطمه سلام الله علیها است، چه کسی انصار الفاطمه سلام الله علیها است؟ آن کسی که انصار الحسن علیه السلام است، چه کسی انصار الحسن علیه السلام است؟ کسی که انصارالحسین علیه السلام است! روز عاشورا روزی بود که امام حسین علیه السلام به دنبالِ ناصر می‌گشتند، «هَل مِن ناصِر یَنصُرُنی؟»، و یک عدّه پیوستند و انصار سیّدالشّهداء علیه السلام شدند! سرّ اینکه امام باقر روحی له الفداه با انصار امام حسین علیه السلام اینطور صحبت می‌کنند این است، امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ دینِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَفاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الْوَلِىِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَنْصارَ اَبى عَبْدِاللَّهِ» امام باقر علیه السلام می‌فرمایند: «بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى»[۴]، چون مؤمن شما هستید؛ این جوابِ برادران غیر شیعه.


[۱] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۵۳ (إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَىٰ أَحَدٍ وَالرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فِی أُخْرَاکُمْ فَأَثَابَکُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِکَیْلَا تَحْزَنُوا عَلَىٰ مَا فَاتَکُمْ وَلَا مَا أَصَابَکُمْ ۗ وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ)

[۲] سوره مبارکه احزاب، آیه ۲۵ (وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنَالُوا خَیْرًا ۚ وَکَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ ۚ وَکَانَ اللَّهُ قَوِیًّا عَزِیزًا)

[۳] الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد , جلد ۱ , صفحه ۱۰۶

[۴] زیارت وارث