عرض کردیم که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه زمان‌های خاصّی برای خصوصی خودشان داشتند که شب و روز بود، وقتِ خصوصیِ ثابتِ روزانه‌ی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه برای چه کسانی بود؟ در روایت هست که وقتی حضرت هر روز نماز صبح را به جماعت می‌خواندند، هر روز یک زمانِ مشخصی بعد از طلوع آفتاب… عبارت را ببینید، وقتی طلوعِ آفتاب می‌شد فقرا و مساکین و مردمی غیر از این‌ها به دورِ حضرت جمع می‌شدند. فقرا و مساکین هم جزوِ مردم هستند پس چرا نگفتند که مردم دورِ حضرت جمع می‌شدند؟ چرا فقرا و مساکین را جدا عنوان می‌کند؟ یعنی اگر شما می‌آمدید و آنجا را نگاه می‌کردید می‌دیدید اطرافِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فقرا و مساکین و مردمی دیگر هم به چشم می‌آمدند. یعنی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه روزانه بطورِ ثابت بعد از نماز صبح برای این‌ها درسِ فقه داشتند، قرآن می‌فرمودند، این‌ها درد و دل می‌‌کردند، می‌نشستند و با حضرت حرف می‌زدند. اینطور وقتی ایشان را می‌بینند شایعه کمتر پیش می‌آید.

 

من درک می‌کنم این روزها شرایطِ امنیتی و مسائلِ مختلف و ازدحامِ جمعیّت وجود دارد، ولی این‌ها باعث نمی‌شود که به اندازه‌ی توان این کار را نکرد. حضرت در نامه‌ای که نوشته بودند فرمودند: فقط به این اکتفاء نکنید که با واسطه فقرا را شناسایی کنید و برای بعضی کار پیدا کنید و به بعضی پول بدهید، باید مشافعتاً خودت را هم ببینند، مسلّماً تو نمی‌توانی به صد هزار نفر کمک کنی ولی باید تو را آنقدر ببینند… یعنی باید روالِ تو یک طوری باشد که ببینند تو هم در حالِ خدمت کردن هستی، یعنی مستقیم و غیرمستقیم تو را ببینند، و این موضوع مانور نیست، این موضوع فقط برای دو روز قبل از انتخابات نیست، این سیره‌ی تو و روشِ توست، محبوب‌ترین سفره برای تو باید سفره‌ی فقرا باشد. آنجا حضرت به «عثمان بن حنیف» اشکال می‌کنند، «عثمان بن حنیف» آنجا حرام نخورده بود، حضرت فرمودند: پولدارها تو را دعوت کردند و تو می‌دانستی که فقرا نیستند، یعنی اگر پولداری دعوت کرده بود و سفره عمومی بود حرفی نبود، بعد حضرت گله می‌کنند که چرا سریع رفتی؟ چرا شتاب کردی؟ نکند دلِ تو خواست؟! باید فقرا محبوبِ تو باشند.

 

هم وضعِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه خوب بود که از موقوفاتِ ایشان مشخص است و هم حاکم شده بودند، ولی فرمودند من در هر قصری نمی‌روم، من در هر دارالحکومه‌ای نمی‌روم، چرا؟ چون وقتی فقیر بیاید و مرا ببیند فقرِ او طغیان می‌کند. پناه بر خدا از اینکه ما بعضی اوقات بی‌توجّه هستیم، درست است که شاید جای دیگری نیست اما چرا باید بعضی از مسئولینِ ما رسماً در بعضی از کاخ‌ها نشست و برخواست کنند؟ این موضوع ذهنِ مخاطب را خراب می‌کند. ان شاء الله خدای متعال به همه توفیق بدهد که هم مردم با شیعیان و فقرا همدلی کنند و هم ان شاء الله مسئولین پیش‌قراول باشند.