به گزارش خبرنگار مهر، چند سالی است که در مورد تاریخ شهادت امام حسن(ع) بر تاریخ هفتم صفر تاکید می شود و در این روز به عزاداری و توسل به آن امام بزرگوار، اهتمام می شود. اگرچه عزاداری و توسل به امام حسن(ع) کار پسندیده ای است و در هر دو تاریخ هفتم و ۲۸ صفر می توان به عزاداری پرداخت اما احصای روز شهادت این امام همام، نیاز به بررسی تاریخی دقیق دارد. به همین منظور در متن پیش رو، نقدهای حجت الاسلام حامد کاشانی در مورد هفتم صفر را می خوانید؛  

 

حجت الاسلام حامد کاشانی این مورد گفت: برگزاری مراسم عزاداری برای شهادت امام حسن علیه السلام، امام غریب ما شیعیان در روزهای ۷ و ۲۸ صفر بسیار عمل پسندیده‌ای است. همانطور که در فاطمیه با دو نقل عزاداری می‌شود، اجر همه با کریم اهل بیت علیهم السلام. اما اصرار بر ترجیح ۷ صفر بر ۲۸ صفر یک فاجعه پژوهشی تاریخی محسوب می‌شود.

وی ادامه داد: حقیر با نیت عدم تضعیف مراسم عزاداری امام حسن علیه السلام در ۷ صفر، در این باره اظهار نظری نکردم تا ایام ۷ صفر بگذرد و به مراسم با شکوه حضرت مجتبی آسیبی نرسد. اما اصرار عجیب برخی بر ترجیح ۷ صفر به ۲۸ صفر مرا واداشت، اسناد و نسخ خطی مورد نیاز برای نقد این فاجعه پژوهشی را منتشر کنم.

” عرض بنده به این معنا نیست که ما هفتم صفر عزاداری کنیم یا نکنیم، بلکه می توان هر دو را عزاداری کرد. اما بحث من این است که آیا هفتم صفر روز شهادت امام حسن(ع) است یا ۲۸ صفر؟ “

وی افزود: در سال های اخیر در مورد روز شهادت امام حسن(ع) اختلافاتی به وجود آمده است. بعضی ۷ صفر و برخی ۲۸ صفر را ملاک قرار می دهند. در مورد اینکه ما چه روزی به امام حسن(ع) توسل کنیم و برای ایشان مجلس بگیریم، می شود گفت هر دو روز، یا همه طول سال را می توان به امام حسن توسل کرد و مجلس گرفت. سیره برخی علما این بوده است که در طول عمرشان، هر روز به اهل بیت متوسل می شدند و در این امر به مردم هم کار نداشتند و این خیلی هم خوب است. لذا عرض بنده به این معنا نیست که ما هفتم صفر عزاداری کنیم یا نکنیم، بلکه می توان هر دو را عزاداری کرد. اما بحث من این است که آیا هفتم صفر روز شهادت امام حسن(ع) است یا ۲۸ صفر؟

این کارشناس تاریخ گفت: این بحث شاید به ظاهر اهمیتی نداشته باشد اما شاید چند نکته مهم پژوهشی هست و سالیان اخیر برخی با مغالطات سعی کرده اند تاریخ سازی کنند، به نظرم رسید این بحث را ارائه دهم.

وی ادامه داد: معلوم است که در بین شیعیان مرحوم شیخ کلینی می گوید آخر ماه صفر و شیخ مفید، شیخ طوسی، علامه حلی، ابن شهر آشوب و همه بزرگان ما تا زمان شهید اول، ۲۸ صفر را روز شهادت امام حسن(ع) می دانستند.

وی افزود: شهید اول، اولین بار می گوید که شهادت امام حسن(ع) در هفتم صفر است. بین قول شهید اول و دیگران معلوم است که طبعا باید قول متقدمان را ترجیح داد. منتهی عزیزانی گفته اند که شهید اول به کتاب تثبیت الامامه قاسم ابن ابراهیم رسی(متوفای ۲۴۶) که از نوادگان امام حسن(ع) و امیرالمومنین است و ثقه و جلیل القدر است، دسترسی داشته است و در این کتاب به روایت امام کاظم(ع) روز شهادت امام حسن(ع)، هفتم صفر است. لذا به این دلیل قول شهید اول را ترجیح می دهند که می گویند شهید اول به نسخه ای دست پیدا کرده که علمای ما به آن دسترسی پیدا نکرده اند.

حجت الاسلام کاشانی گفت: ابتدا باید در این مورد نکاتی را مورد بررسی قرار داد که آیا اصلاً این مطلب روایت امام کاظم(ع) است؟ آیا از قاسم ابن ابراهیم رسی نقل شده است؟ اصلاً این فرد امامزاده و جلیل القدر است یا ضد شیعه است؟

وی ادامه داد: در کتاب موسوعه شهید اول که سال های اخیر به چاپ رسیده در جلد نهم (مجلد اول کتاب الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه صفحه ۴۲۱) آمده که «الامام، الزکی، ابومحمد الحسن بن علی سید شباب اهل الجنه ولد بالمدینه یوم الثلاثاء منتصف شهر رمضان سنه اثنتین من الهجره وقال المفید: سنه ثلاث و قبض بها مسموما یوم الخمیس سابع صفر سنه تسع و اربعین من الهجره» همانطور که می بینیم شهید اول این مطلب را به امام کاظم(ع) آدرس نمی دهد و نمی گوید روایت است. همچنین به کتاب تثبیت الامه قاسم ابن ابراهیم رسی نیز آدرس نمی دهد، در حالی که در ولادت حضرت، یکی از اقوال را به شیخ مفید نسبت میدهد.

وی افزود: استنباط آقایان این است که شهید اول این مطلب را از کتاب ثبیت الامامه، برداشت کرده است که هیچ دلیلی بر اینکه این اتفاق افتاده، نیست.

وی اظهار داشت: نکته دوم این است که ببینیم قاسم ابن ابراهیم رسی چه شخصیتی است؟ مثلا مرحوم نجاشی در کتاب رجال خود -چاپ انتشارات اسلامی که تحت اشراف آیت الله شبیری زنجانی چاپ شده است- مدخل ۸۵۹ آورده است که «القاسم الرسی بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب علیه السلام. له کتاب یرویه عن ابیه و غیره، عن جعفر بن محمد و رواه هو عن موسی بن جعفر». مرحوم نجاشی وی را توثیق نمی کند. ما می دانیم کتاب نجاشی کتابی است که آثاری که در آن روایتی هم در مورد اهل بیت باشد، آن را جمع می کند لذا در این کتاب، اسم طبری، شافعی از ائمه اهل سنت هم آمده است. ذکر یک شخص در این کتاب لزوماً به این معنا که وی ثقه است، نخواهد بود. مرحوم نجاشی در مورد ایشان اسمی نبرده و نگفته در کدام کتابش از امام کاظم(ع) روایت نقل کرده است. آقایان فکر کرده اند که قاسم رسی که از امام کاظم(ع) روایت نقل کرده است، هر جا حرف زده، از امام کاظم نقل کرده. نخیر؛ اگر مثلا زراره که اینهمه از امام صادق(ع) روایت نقل می کرده، در جایی صحبتی کرده باشد، حتماً روایت است؟ نه؛ باید دلیل وجود داشته باشد و قال الصادق بگوید.

حجت الاسلام کاشانی گفت: قاسم رسی تنها یک کتاب و رساله ندارد، رسائل او منتشر شده و اینطور نیست که رسائل او به دست دیگران نرسیده باشد. مثلاً چون مأمن و مأوای زیدیه در یمن است، آنها مجموعه کتب و رسائل ایشان را منتشر کرده اند و آنجا اسامی رساله های او را آورده اند. مثلا الرد الکبیر، الدلیل الکبیر، الدلیل الصغیر، الرد علی النصاری، مناظره مع ملحد، الرد علی الرافضه، الرد علی الروافض من اهل الغلو از این دست است. یک کتاب هم به نام تثبیت الامامه دارد. یعنی چند رساله و کتاب دارد و اینجور نیست یک کتاب داشته باشد و اینجور نیست که نجاشی گفته باشد هر چه او گفته، روایت است.

وی ادامه داد: حال تثبیت الامامه ایی که به اسم مجموع کتب و رسائل عن امام قاسم ابن ابراهیم رسی(متوفای ۲۴۶) چاپ شده، را بررسی می کنیم.

این کارشناس تاریخ اسلام گفت: دار الحکمه الیمانیه این را در صنعا چاپ کرده و در آنجا به طور مفصل اسامی مقالات و رسالاتش را آورده اند و بعد هم تصحیح کرده اند. وقتی به رساله تثبیت الامامه می رسیم که اینها از روی نسخ متعدده، تصحیح کرده اند، این مطلبی که امام حسن در هفتم صفر به شهادت رسیده باشد در آن موجود نیست. ما هم دو نسخه خطی برای این رساله پیدا کردیم. در این دو نسخه که یکی از آنها بسیار قدیمی است و تاریخ کتابت آن برای ۵۴۴ قمری است و در کتابخانه برلین نگهداری می شود، این مطلب که شهادت امام حسن(ع) هفتم صفر باشد در آن ها نیست.

وی ادامه داد: پس این مطلب از کجا آمده است؟ شخصی به نام صالح الوردانی که ایشان از اهل سنت بود و بعداً مستبصر شد و شیعه شد، پس از مدتی از شیعه هم بیرون رفت و از کسانی شد که اصطلاحاً مذهب ندارند، الان نمیدانم ایشان شیعه هستند یا نه، او کتاب تثبیت الامامه را تصحیح و چاپ کرده است. او فقط به یک نسحه خطی مراجعه کرده است و می فرماید که از این مخطوطه فقط یک نسخه وجود دارد و آن در مکتبه متوکلیه یمن است. در حالی که اینطور نیست و فقط دو نسخه از آن را بنده پیدا کردم و تازه تحقیق تام نکردم و یمنی هایی که زیدی اند وقتی خودشان رسائل قاسم رسی را چاپ کردند، نسخ متعددی را دیدند که در هیچ کدام این مطلب نیست.

” آخر رساله عبارتی دارد به عنوان «موجز تواریخ الائمه اثنی عشر». معلوم نیست اصلاً این عنوان ملحق به رساله شده؟ این عنوان برای قاسم رسی است؟ این قسمت از جای دیگری آورده شده؟ اینها روشن نیست و از جهت نسخه ای اثبات اینکه این بخش «موجز تواریخ الائمه اثنی عشر» برای رساله تثبیت الامامه باشد، محل بحث است و در نسخ اصلی وجود ندارد “

وی افزود: صالح الوردانی وقتی رساله تثبیت الامامه را می آورد، در هر صفحه اش تحقیقات و پاورقی هایی دارد. آخر رساله عبارتی دارد به عنوان «موجز تواریخ الائمه اثنی عشر». معلوم نیست اصلاً این عنوان ملحق به رساله شده؟ این عنوان برای قاسم رسی است؟ این قسمت از جای دیگری آورده شده؟ اینها روشن نیست و از جهت نسخه ای اثبات اینکه این بخش «موجز تواریخ الائمه اثنی عشر» برای رساله تثبیت الامامه باشد، محل بحث است و در نسخ اصلی وجود ندارد. در واقع این بخش را صالح الوردانی پس از اتمام رساله که با علامت پایان مشخص شده، به انتهای مطبوعه اضافه نموده است.

وی اظهار داشت: نکته بعدی اشکالاتی است که در این بخش وجود دارد. مثلاً قاسم رسی ۲۴۶ از دنیا رفته و شخصیت او برخلاف اینکه گفته اند ثقه و جلیل القدر است، خیلی هم ضد شیعه است. در این جدول موجز تواریخ ائمه، اولا با کمترین دقتی معلوم است که یک متن معاصر است. ثانیا واضح است روایت نیست و ثالثا از شهادت امام هادی علیه السلام در سال ۲۵۴ قمری، شهادت امام عسکری علیه السلام در ۲۶۰ قمری و ولادت امام زمان ارواحنا فداه در سال ۲۵۵ یاد شده در حالی که خود قاسم رسی متوفای ۲۴۶!! است.

وی ادامه داد: معلوم است این رساله موجز ملحقه اصلاً برای خود قاسم رسی نیست. اما آقایان گفته اند نه؛ شهید اول رساله تثبیت الامامه را دیده! می گویند چون این روایت موسی ابن جعفر است. می گوییم اگر این روایت موسی ابن جعفر است که در آن شهادت امام حسن(ع) را هفتم صفر سال پنجاه دانسته است؛ شما این اشکالاتی که به این موجز هست را می پذیرید؟

کاشانی گفت: اگر قرار است که این روایت امام کاظم(ع) باشد –که ما قبول نداریم- امام کاظم(ع) از همه کس، اعرف به حال خودش است، اما وقتی در این رساله موجز ولادت امام کاظم را نگاه می کنیم می بینیم که ولادت امام کاظم(ع) «ولد علیه السلام بالأبواء – منزل بین مکّه و المدینه – فی السابع من شهر صفر» در هفتم صفر ذکر شده است. اگر شما می گویید که این بخش موجز از امام کاظم است، ولادت امام در آن اشتباه ذکر شده است. یعنی امام کاظم ولادت خود را اشتباه ذکر کرده است! آقایان فکر می کنند که این بخش الحاقی روایت امام کاظم است که این واضح است که صحیح نیست.

وی ادامه داد: شما اگر می گویید این مجموعه الحاقی روایت امام کاظم(ع) است، امام کاظم(ع) بهتر از بقیه می داند که چه زمانی به دنیا آمده است در حالی که در اینجا آمده امام کاظم ولادت خود را هفتم صفر می داند. چطور است که این مسئله را نمی پذیرید ولی شهادت امام حسن(ع) در این روز را می پذیرید؟

وی افزود: جالب است خود شهید اول در کتاب الدورس(صفحه ۴۲۷ جلد اول) نیز وقتی به امام کاظم(ع) می رسند، می فرمایند «ولد بالأبوا یوم الاحد سابع صفر» امام کاظم(ع) روز یکشنبه هفتم صفر به دنیا آمده است. یعنی هم شهید اول و هم قاسم رسی –که البته ما قبول نداریم این الحاقیه برای او باشد- ولادت امام کاظم(ع) را هفتم صفر را دانسته اند. چطور شما یکی را قبول می کنید و دیگری را قبول نمی کنید؟ مخصوصاً اینکه ادعا این است که قول قاسم رسی روایتی از موسی ابن جعفر(ع) است.

” باید ببینیم قاسم رسی چه شخصیتی است. ایشان دو رد مهم به ما شیعیان دارد، یکی «الرد علی الرافضه» و دیگری « الرد علی الروافض من اهل الغلو». او می گوید شیعیان ۱۳ گروه هستند که ۱۲ گروهشان در جهنم اند که رافضی ها هستند یکی از آنها هم ما زیدی ها هستیم که بهشتی هستیم “

این استاد حوزه و دانشگاه گفت: نکته بعدی این است که باید ببینیم قاسم رسی چه شخصیتی است. ایشان دو رد مهم به ما شیعیان دارد، یکی «الرد علی الرافضه» و دیگری « الرد علی الروافض من اهل الغلو». او می گوید شیعیان ۱۳ گروه هستند که ۱۲ گروهشان در جهنم اند که رافضی ها هستند یکی از آنها هم ما زیدی ها هستیم که بهشتی هستیم. وقتی می خواهد از این ۱۲ گروه جهنمی نمونه هایی را بیان کند، به دو گروه اصلی می رسد. در مورد گروه ششم از این اهل جهنم را می گوید «یقال لهم فطحیه منهم زراره و حمران و بکیر و محمد ابن مسلم» در حالی که اینها از بزرگان شیعه هستند و او می گوید اینها جهنمی اند. او گروه هفتم را اینگونه معرفی می کند «صنف آخر من الروافض یقال لهم المفضلیه زعموا ان موسی وصی جعفر و هو الامام من بعده» ایشان کسانی که امام کاظم را وصی و امام بعد از امام صادق می دانند، هفتمین گروه اهل جهنم می داند.

وی در پایان گفت: آقایان، قاسم رسی را که از ائمه برجسته زیدیه است و ردیه های متعددی علیه ما دارد را چون روایتی را از امام کاظم(ع) گرفته، فکر کرده اند هر جا حرف زده از امام کاظم(ع) حرف زده و یک الحاقیه ای که به اصل رساله ربطی ندارد و توثیق نسخه آن معلوم نیست و سال ۲۵۵، یعنی ۱۰ سال پس از وفات مولف در آن مطلب آمده و قید زمانی خورده را مطرح کرده اند تا تلاش کنند هفتم صفر را احیا کنند. ما حرفی نداریم که شما هفتم صفر عزاداری کنید، ما هم عزاداری می کنیم، اما چرا با تاریخ بازی می کنید؟

گفتنی است کتاب بازپژوهشی تاریخ ولادت و شهادت معصومان نوشته یدالله مقدسی در مورد تاریخ شهادت امام حسن(ع) در ۲۸ صفر مطلبی دارد که خوب است در اینجا به آن اشاره داشته باشیم.

در این کتاب آمده است «در بررسی این نقل ها، گزارش گروه نخست را می توان به قانون اطلاق و تقیید بر یکی از سه دسته دیگر تطبیق کرد، لیکن در خصوص سه گروه دیگر با توجه به مطالب یاد شده درباره ماه شهادت امام حسن (ع) باید گفت دو گروه دوم و سوم این گزارش ها، به یک مطلب تکیه دارند و آن، شهادت آن گرامی در چهارشنبه یا پنجشنبه ۲۸ صفر است؛ چرا که رویکرد منابع یاد شده در این خصوص، روزهای آخر صفر است و نگارندگان برخی از آنها، روز دقیق آن را مشخص نکرده و به تعبیر کلی «آخر صفر» بسنده کرده اند که سعد بن عبدالله اشعری، نوبختی، کلینی، ابن خزاز، طبری امامی و فتال نیشابوری در این ردیف جای دارند، لیکن جمعی دیگر روز دقیق آن را مشخص کرده و بر ۲۸ صفر تأکید کرده اند که مفید، شیخ طوسی در مصباح، این شهر آشوب با منابع فراوانی که در اختیار داشته، اربلی علامه حلی، شیعی سبزواری، کفعمی در بلد الامین و حایری کرکی از این گروه هستند که در حقیقت مقصود گروه نخست را معین کرده اند. هرچند مرحوم مفید در ارشاد و مقنعه تنها از ماه صفر نام برده، لیکن در مسارالشیعه بر دو شب باقی مانده از ماه صفر تأکید کرده است.

شیخ طوسی هم در کتاب تهذیب که شرح روایی مقنعه است تنها به ذکر ماه صفر بسنده کرده ولی در کتاب مصباح ۲۸ صفر را تعیین کرده است. چنان که شیخ رضی الدین علی حلی نیز در العدد القویه ۲۸ صفر را به ثبت رسانده است. اریلی هم در روند گزارش خود در این خصوص نخست ۲۸ ماه صفر را از طبرسی، سپس ماه صفر را از ارشاد مفید نقل کرده و از روز دیگری نام نبرده است. این روند در گزارش او حکایت دارد که وی گزارش شهادت امام مجتبی (ع) در ۲۸ صفر را پذیرفته است، تأکید می شود در هیچ یک از این منابع نامی از شهادت آن گرامی در هفتم صفر حتی به صورت «قیل» هم برده نشده است.

یادآوری می شود شیخ مفید درباره تاریخ های ثبت شده در کتاب مسارالشیعه که یکی از آنها شهادت امام مجتبی (ع) در ۲۸ صفر نه غیر آن است می گوید: این تاریخ همواره در طول روزگاران پیشین مورد توجه صالحان شیعه بوده و آنان روزهای شادی و حزن را پاس می داشتند. این سخن مفید از این نکته حکایت دارد که شیعیان دوران وی و پیش از او در روز ۲۸ صفر برای امام مجتبی (ع) مراسم عزا برگزار می کردند.

اما محققان حدیثی و تاریخی شیعه در سده های متأخر، تصمیم واحدی در این موضوع نگرفته اند. در میان آنان مجلسی که در این خصوص به منابع فراوانی دسترسی داشته، در بحار و مرآت العقول پس از نقل آخر صفر از کلینی و ابن خزاز و ثبت ۲۸ صفر از شیخ مفید و ابن شهر آشوب و نیز گزارش هفتم صفر از شهید اول، هیچ گونه اظهار نظری درباره این دیدگاه نکرده است. لیکن در جلاءالعیون پس از نقل این گزارش ها، خبر شهادت آن عزیز را در آخر صفر «قول اشهر» دانسته و در کتاب اختیارات که حاوی دیدگاه های نهایی او است -روز ۲۸ صفر را به عنوان روز شهادت آن گرامی برگزیده است. سید محسن امین نیز -که در تاریخ و حدیث متبحر و چیره دست بوده- با نقل هفتم صفر یا تعبیر «قیل»، روز ۲۸ صفر را به عنوان روز شهادت آن گرامی انتخاب کرده است. لیکن بحرانی، مامقانی گزارش های چندگانه پیش گفته را نقل کرده اند ولی در پی آنها اظهار نظر نکرده اند.»