- واجب بودن و محذوراتی که در ارتباط با صلهی رحم پیش میآید
- صلهی رحم از دیدگاه فقه
- سلام کردن و زیارت یکی از مصادیق صلهی رحم
- اذیّت نکردن یکی از مراتب صلهی رحم
- سلام کردن به ارحام به قصد قربت
- دعا کردن و خشنود کردن در ارتباط با ارحام
- کمک مالی کردن به خویشان خود در صلهی ارحام
- واجب شدن ترک صلهی رحم ذیل عنوان قطع رحم
- تعیین حد وجوب شرعی صلهی رحم توسّط عرف
- مصادیقی از صلهی رحم در بین اقوام و خویشاوندان
- ملاک کلّی در مسیر انجام واجب
- مفسده نبودن در صلهی رحمها
- گشادهرویی بهترین تبلیغ و جذب
- تأثیر گذاشتن صلهی رحم بر شعاع پیرامونی خود
- جلوه کردن امدادهای الهی در دفاع مقدّس
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ».
واجب بودن و محذوراتی که در ارتباط با صلهی رحم پیش میآید
بحث در ارتباط با صلهی رحم دو جلسه در مورد روایات اصل و ضرورت، یک جلسه دربارهی شعاع ارحام و مصادیق آن گذشت. این جلسه هم در مورد بحث صله است. ما ارحام را گفتیم و مشخّص کردیم وقتی میخواهیم با این ارحام ارتباط برقرار کنیم تا چه حد واجب است و محذورات مختلفی که ممکن است پیش بیاید.
متأسّفانه در کتب فقهی ما باب مستقلی در این باب وجود ندارد، امّا یک کتابی که به تازگی کار شده است و موسوعه الفقه الاسلامی طبقاً لمذهب اهل البیت (علیهم السّلام) که جمعی از پژوهشگران کار کردند و ظاهراً ترتیب الفبایی هم دارد در جلد ۹ که بحث الف را بحث میکند، در قسمت ارحام آمده است و در ارتباط با صلهی رحم و ابعاد مختلف آن بحث کرده است.
صلهی رحم از دیدگاه فقه
اینجا یک عنوانی تحت عنوان «مَا تَتَحقَّقُ بِه الصِّلَه»[۱] یعنی آن حداقلی که صلهی رحم میخواهد محقّق شود. اوّل میفرماید: «صله الرحم هِیَ بِرُّه وَ الإحسانُ إِلیه» نکتهی مهم «وَ ذَلِکَ مِنَ الامور العُرفیَّه فَیُرجَع فیها إلى العُرف فَتَصدُقُ بِکُلِّ مَا یُسَمَّى برّاً و إحساناً عرفاً» عرف هر چیزی را که بگوید این احسان است، این برّ است آن از افراد صلهی رحم میشود «وَ لو بِالسَّلام وَ الزِّیاره» به شرط داوری عرف.
سلام کردن و زیارت یکی از مصادیق صلهی رحم
یعنی اگر عرف بگوید سلام کردن مصداقی از مصادیق صله است، میشود با یک سلام به تنهایی هم صلهی رحم را هم انجام داد. یا زیارت یعنی برویم شخص را ببینیم «وَ مَا شابه ذَلک نَعَم تَکُونُ أَعظَم إِذَا کَانَت بِالمَال أَو بِالنَفس أَو بِدفع الضَرَر أَو بِجَلبِ النَفع وَ مَا إِلى ذَلِک کَما صَرَّحت بِذَلِک الرِّوایات» حد بالاتر این است که صلهی رحم به مال باشد یعنی مثلاً شما یک چیزی به آنها بدهید یا یک ضرری را دفع کنید یعنی به تنهایی نباشد. حالا باز روایت را بخوانیم بعد توضیح میدهیم. یک روایت میآورند که «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السّلام) صِلُوا أَرْحَامَکُمْ وَ لَوْ بِالتَّسْلِیمِ»[۲] -این روایت را از وسائل نقل میکنند- این روایت میفرماید: ولو در حد یک سلام کردن. «إِنَّ اللَّهَ یَقُول وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ» که آیهی اوّل سورهی نساء بود که جلسهی اوّل عرض شد.
روایت دوم «إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) یَقُولُ إِنَّ صِلَهَ الرَّحِمِ وَ الْبِرَّ لَیُهَوِّنَانِ الْحِسَابَ وَ یَعْصِمَانِ مِنَ الذُّنُوبِ» امّا آن چیزی که مربوط به بحث ما است «فَصِلُوا أَرْحَامَکُمْ وَ بَرُّوا بِإِخْوَانِکُمْ وَ لَوْ بِحُسْنِ السَّلَامِ وَ رَدِّ الْجَوَابِ» یعنی ولو اینکه شما سلام خوبی میکنید یا خوب جواب آنها را میدهید، وقتی سلام کردند خوب علیک میگیرید، خشک و عبوس جواب نمیدهید، به اصطلاح خود ما تحویل میگیرید.
اذیّت نکردن یکی از مراتب صلهی رحم
روایت سوم «أَبِی نَصْرٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه السّلام) قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السّلام) صِلْ رَحِمَکَ وَ لَوْ بِشَرْبَهٍ مِنْ مَاءٍ»[۳] اینجا به تعبیر صلهی رحم شما مایه داشته باشد، خشک نباشد «وَ أَفْضَلُ مَا تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ کَفُّ الْأَذَى عَنْهَا» یک مرتبهی خوبی از صلهی رحم این است که آنها را اذیّت نکنید. اینجا سوء برداشت نشود که بگوییم همین که ما سال به سال آنها را نمیبینیم، پس کف الاذی از آنها محقّق شد. نه این مراد نیست این برای زمانی است که زندگیها جمعی بوده و دور هم زندگی میکردند ای بسا که میگویند به هم نیش نزنید، زخم زبان نزنید، ولی این برای ما نیست که اصلاً به هم سر نزنیم و بگوییم کف الاذی اینجا محقّق شد.
سلام کردن به ارحام به قصد قربت
بعد عبارت را از مرحوم شهید میآورند «قَالَ الشَهیدُ الأوَّل: وَ أَعظمُ الصِّلَه مَا کَانَ بِالنَّفس وَ فیهِ أخبارٌ کَثیرَه ثُمَّ بِدفعِ الضَّرر عَنها ثمَّ بِجلبٍ النّفع إلیها ثُمَّ بِصِلَهِ مَن یُجِب وَ إِن لَم یَکُن رَحماً لِلواصِل کَزوجَهِ الأَب وَ الأخ وَ مُولاه وَ أدناها السَّلامُ بِنفسه ثُمَّ بِرَسولِه وَ الدُّعاء بِظَهرِ الغَیب وَ الثَّناء فِی المَحضر»[۴] آن شاهد بحث اینجا است. میفرماید: کمترین رتبهی صلهی رحم این است که خودت به او سلام کنی. اگر محذور داری پیکی بفرستی، همین که میگوییم سلام برسان منتها آن را به قصد قربت میگوییم. دیدید حاج آقای صدیقی در درس اخلاق چقدر نکات عملیّاتی زیبا میگفت که وقتی سلام میکنید به قصد شکر است، خدا این دوستان و این چهرههای ولایی که اطراف شما قرار داده است اقلّ مراتب شکر این است که به آنها سلام کنید.
دعا کردن و خشنود کردن در ارتباط با ارحام
حالا میفرماید: در این سلام کردن حواس شما جمع باشد که عادی نباشد، وقتی میگوییم سلام برسان گاهی تعمیرکار به خانهی ما میآید و کار او تمام میشود میگوییم سلام برسان، اینطور نباشد به قصد قربت باشد. حواس ما جمع باشد که من میخواهم صلهی رحم کنم نمیتوانم آن فامیل را ببینم عموی من آمده است میگویم بچّهها را دیدی سلام برسان. «وَ الدُّعاء بِظهرِ الغَیب» پشت سر برای آنها دعا کردن «وَ الثَّناء فِی المَحضر» در حضور به آنها احترام بگذاریم و حرفهایی بزنیم که آنها را شاد و خوشحال میکند، فضایل آنها را بیان کنیم.
کمک مالی کردن به خویشان خود در صلهی ارحام
عبارات خوبی آورده است «وَ فِی التُحفَهِ السَنیَّه وَ صِلَتَهُ الرحم بِرّهُ وَ الإحسانُ إِلیه بِالتَزَاور وَ حُسنُ اللِقَاء وَ التَّعاون وَ المُواسَاه وَ کُلُّ مَا قُدِرَ عَلیه مِن الخَیرات وَ لو بِالسَّلام هَذا وَ قَد ذَهَبَ بَعضُ الفُقهاء إلى وجوبِ الصِّله بِالمَال فیما إِذَا کَان الرَحمُ مُحتاجاً بِحیث لا تَندفِع حَاجَتُه بِدونِها» نظر بعضی از فقها این است که صله حتماً باید یک مالی در آن باشد، به شرطی که طرف مقابل شما نیازمند است و شما توانا هستید. «لِعدمِ تَحقُّق الصِّلَه بِدون ذَلِک عُرفاً». در مسالک عبارتی را از مرحوم شهید میآورند «قَال الشَهیدُ الثَّانی مُعلّقاً عَلى عبارهِ الشَّرائع… وَ قَد یَتَوقَّفُ ذَلِکَ عَلَى المَعُونَه بِالمَال حَیثُ یَکُونُ الرَّحِم مُحتاجاً وَ الآخرُ غَنیًّا» عباراتی از بزرگان دیگر است.
واجب شدن ترک صلهی رحم ذیل عنوان قطع رحم
عنوان عبارتی از سیّد یزدی در عروه میآورند «بَل قَد تَجِبُ الصِّله» عبارت سیّد یزدی خیلی دقیق است. «بَل قَد تَجِبُ الصِّله بِالمَال کَما إِذَا کَان الرَّحِمُ مُحتاجاً وَ کَان تَرکُها موجباً لِدخولِه فِی عنوان قَطعِ الرَّحم» میگوید در واقع صله باید بالمال باشد و به شرطی ما میگوییم واجب است که ترک صلهی مالی ذیل عنوان قطع رحم باشد. چه کسی میخواهد قضاوت کند که این قطع رحم شد؟ باز این عرف است. یعنی عرف میگوید: اگر اینجا به این بنده خدا پول دادید صله رحم میشود اگر ندادید مصداق قطع صلهی رحم میشود.
تعیین حد وجوب شرعی صلهی رحم توسّط عرف
پس میفرماید: صلهی رحم آن حد وجوب شرعی، چون گفتیم صله واجب است، حد وجوب شرعی را عرف تعیین میکند یعنی عرف بگوید این آقا قطع رحم نکرده است. حالا کلّ بحسبه یک موقع است عموی شما است همین که او را ببینید عرف میگوید او قطع رحم نکرده و ارتباط دارد. ولی یک موقع است خدا به شما یک توانایی مالی داده است، عموی شما و برادر شما در عسرت زندگی میکند اتّفاقاً اگر اینجا فقط به قصد صلهی رحم یک سلام و علیکی کنید اصلاً عرف از دست شما عصبانی میشود، میگوید دینداری شما فایدهای ندارد، این چطور صلهی رحمی است. آن بیچاره نیازمند است تو یقهی خود را بستی مثلاً شب عید یک سلام و علیک میکنید، یک مقدار به او کمک کن اینجا عرف میگوید قطع رحم شد.
مصادیقی از صلهی رحم در بین اقوام و خویشاوندان
حالا در بین افراد و مصادیقی که برای ما پیش میآید. اوّل اقوام و فامیلهایی که ما داریم و خیلی از آنها مذهبی هستند، حالا ما زود سراغ موارد حاد نرویم خیلی از آنها مذهبی هستند الحمدلله شما طلبه شدید و عموی شما متدیّن است، میگوید الحمدلله شما طلبه شدید، خدا رو شکر. یا اگر هم الحمدلله نگوید تفکّر او به یک شکلی است وگرنه آدم متدیّنی است، اهل نماز جماعت است، شما به خانهی او میروید، رفت و آمد میکنید، گرم میگیرید و یک فضای خوبی ایجاد میکنید صلهی رحم به این شکل محقّق میشود. حالا همین عموی متدیّن شما، همین خالهی متدیّن شما دختر جوانی دارد که ازدواج نکرده است، اگر شما با او به صورت مستقل ارتباط برقرار نکنید عرف نمیگوید قطع رحم کردید، اصلاً انتظاری ندارد اینجا کلّ بحسبه، صلهی رحم با او همین است که ارتباط دارد. به خانهی عموی خود میروید حالا او هست یا نیست، در همین حد این مقدار صلهی رحم محقّق میشود. ولی اگر فرزندان عموی شما ازدواج کردند و به خانههای خود رفتند و مستقل زندگی میکنند باز بر فرض اینکه ما طبق عرف بگوییم فرزندان عمو و فرزندان خاله جزو ارحام هستند که ظاهراً هستند بالاخره شما با آنها هم یک حساب صلهی استقلالی باز کنید. باز آن به حسب خودش است ممکن است به این باشد که عید به خانهی آنها بروید، ممکن است به این باشد که ماه رمضان افطار دعوت کرد به خانهی او بروید، ممکن است به این باشد که سلامی برسانید و امثال اینها. حالا شما فرض کنید ۲۵ سال دارید، دختر عموی شما ۲۴ سال دارد، تازه ازدواج کرده است اینطور نیست که بگویید صلهی رحم من این است که مستقلاً به او پیامک تبریک نوروز بدهم، نه اینها ممکن است مفسده داشته باشد.
ملاک کلّی در مسیر انجام واجب
ملاک کلّی این است ما نمیتوانیم در مسیر انجام واجب مرتکب حرامی شویم. باید به گونهای برنامهریزی کنیم که هیچ حرامی پیش نیاید. حالا دوستان میپرسند مصداق آن کم است، ولی وجود دارد. میگویند در بین فامیل از ما انتظارات غیر شرعی دارند ما آیات را خواندیم که میفرماید: حتّی ابوین که آنقدر احترام آنها واجب است اگر از شما انتظار غیر شرعی داشتند، انتظار غیر شرعی آنها را لازم نیست برآورده کنید.
مفسده نبودن در صلهی رحمها
نکته دیگر مثلاً فرض کنید میگوید عموی من، دایی من، خالهی من اهل رعایت شرعیّات نیستند، من حقّ قطع رحم دارم؟ باز عرض میکنیم حق قطع رحم نداریم، امّا اینکه صلهی رحم در چه حدی باشد عرض شد، لازم نیست حتماً به خانهی آنها برویم و مفصّل بمانیم. وقتی هم که میروید به هر حال عید دیدنی است، باز خود شما میدانید موارد آن فرق دارد بعضی از عید دیدنیها در حد عصر است، یک ربع، ۲۰ دقیقه مینشینند چایی میخورند وضع هوا را بررسی میکنند و خداحافظی میکنند معمولاً روی آن مفسدهای مترتّب نیست. امّا گاهی نه بعضی رسم دارند که در این دید و بازدیدها یک شام و نهاری هم باشد، نگاه کنید اگر موردی است که حرامی در آن اتّفاق نمیافتد شما هم شرکت کنید، در آن مجلسی هم که شرکت میکنید سعی کنید حضور گرم و شادابی داشته باشید، «عَبُوساً قَمْطَریراً»[۵] نباید باشید.
گشادهرویی بهترین تبلیغ و جذب
همین که محبّت کنیم مدام هم اصرار نداشته باشیم باز آن روز حاج آقا صدیقی اشاره کردند:
«شَیئان عَجیبان هُمَا أَبرَدُ مَن یَخ شیخ یَتصَبّى وَ صَبیٌّ یَتَشَیَّخ»[۶]
حالا یک جوانک ۱۷، ۱۸ ساله میخواهد بزرگتر خود را نصیحت کند اصلاً سازگاری ندارد، اصلاً همه گارد میگیرند میگویند شما ادب ندارید، او بزرگتر است، ریش او سفید است. نه همین که شما یک روی گشاده داشته باشید، محبّت کنید، فضا را گرم کنید خود این بهترین تبلیغ و دعوت و جذب است. امّا از آن بالاتر اینکه حواس ما جمع باشد که برای صلهی رحم آمدیم که خود بالا برویم. چون روایات را خواندیم کسی که صلهی رحم میکند خدا به او توجّه میکند، خدا به او نظر میکند.
تأثیر گذاشتن صلهی رحم بر شعاع پیرامونی خود
به تعبیر علّامهی طباطبایی (رحمه الله علیه) که فرمود: (او که میرفت مرا هم به دل دریا برد) وقتی شما به قصد عبادت خود به آنجا میروید، صلهی رحم به جا میآورید خود به خود در شعاع پیرامونی خود هم تأثیر میگذارید. ولی اینکه آدم از اوّل قصد ارشاد و هدایت داشته باشد و این طرف و آن طرف بگوید میخواهم آنها را هدایت کنم این ارزشی ندارد و معمولاً هم اثری بر آن مترتّب نیست. موارد خاصّی که در خانوادهها و فامیلهای خود سراغ دارید و با این اطلاقات و عموماتی که عرض شد، فرمول آن به دست نمیآید به اساتید و مشاور محترم مدرسه خود و کسانی که ارتباط نزدیکی دارید مراجعه کنید و بگویید یک چنین مسئلهی خاصّی ما داریم به آنها مراجعه کنید و حکم آن را بپرسید.
جلوه کردن امدادهای الهی در دفاع مقدّس
این برنامهای که امروز برگزار میشود اوّلاً همه توجّه کنیم دفاع مقدّس یک ظرفی بود که بسیاری از امدادهای الهی در این ظرف به طور خاص جلوه کرد. آیهی شریفهی «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ»[۷] در دفاع مقدّس خیلی برجسته جلوه کرد. همه دیدند که اگر خدا را یاری کنید و لو اینکه تخصّص نداشته باشید، ولو اینکه امکانات نداشته باشید «یَنْصُرْکُمْ» او شما را کمک میکند. نکتهی دیگری که باز خیلی خوب دیده شد شما این چهرههای نورانی را نگاه کنید آنها عالم نبودند، آنها فقیه نبودند، آنها همه مصادیق «مَنْ عَمِلَ بِمَا عَلِمَ»[۸] بودند، آنچه را که میدانستند به همان عمل کردند و خدا آن فتوحات معنوی را برای آنها به بار آورد که بعضی از آنها در دورهی حیات خود اهل کرامات بودند و بعضی از آنها بعد از شهادت کراماتی از آنها دیده شده است. در واقع بحث دفاع مقدّس، یادوارهی شهدا و بزرگداشت آنها برای خود ما خوب است.
[۱]– موسوعه الفقه الإسلامی طبقا لمذهب أهل البیت، ج ۹، ص ۴۳۸٫
[۲]– وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۵۳۹٫
[۳]– همان.
[۴]– موسوعه الفقه الإسلامی طبقا لمذهب أهل البیت، ج ۹، ص ۴۳۹٫
[۵]– سورهی انسان، آیه ۱۰٫
[۶]– معانی الأخبار، ج ۲، ص ۴۲۸٫
[۷]– سورهی محمّد، آیه ۷٫
[۸]– التوحید (للصدوق)، ص ۴۱۶٫
پاسخ دهید