یک نکته بگویم در صحیح مسلم آمده است خلیفهی دوم میگفت: من نمیخواهم خلیفه تعیین بکنم، دختر او به پسر او، حفصه به عبدالله پیغام داد برو به پدر خود بگو: -این را خوب دقّت بکن- اگر تو یک دانه گوسفند را در بیابان رها بکنی، وارد شهر بشوی، میآیند به تو میگویند: به چه کسی سپردی؟ میگویی: همینطور به امید خدا رها کردم و آمدم. «رَأَیْتَ أَنْ قَدْ ضَیَّعَ»[۱] تو خیانت کردی، بیت المال را ضایع کردی. «فَرِعَایَهُ النَّاسِ أَشَدُّ» گوسفند اگر باشد، چه برسد به مردم. شما این را برای خلیفهی دوم قبیح میدانید که جامعه را رها بکند، یک کلمه پیامبری که ناگهان از دنیا نرفته است، غیر از اینکه علم نبوّت دارد، غیر از اینکه از پیش همه چیز را میبیند. بلا تشبیه (معاذ الله) اگر یک چنین شرایطی برای کسی مثل من هم پیش بیاید، ۲۰ روز در حال احتضار باشد، میفهمد دارد از دنیا میرود و میداند قرار است چه بلایی سر جامعه بیاید، میگوید: به شما چیزی نمیرسد.
[۱]– صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۴۵۵٫
پاسخ دهید