اگر تراشیدن ریش حرام است، این هم مثل حجاب است. اگر پوشیدن لباس شهرت حرام است، این هم مثل حجاب است. الآن که مشکل بزرگ این است که دین گزینشی اجرا میشود برای این است که این سؤال مطرح است. چون دین گزینشی اعمال میشود در واقع تعداد زیادی خاکریز را دادیم رفته است. الآن طرف میآید میگوید: حجاب اجباری این را هم بدهیم برود و الّا شما مسئولین اخیر ما را ببینید ۲۰ سال پیش بروید… شما میدانید اینها معمولاً ۳۰، ۴۰ سال است مسئول هستند؛ بعد معلوم نیست اینها سر چه کسانی داد میزنند، اینها از چه چیزی ناراضی هستند. ما و پدران ما مقصّر بودیم، اینها از اوّل انقلاب بودند، همیشه هم در حال شکایت کردن هستند. طرف در بالاترین سطح امنیتی کشور بوده است؛ ۳۸ سال از اعدام شکایت میکند. پدر من و شما ظاهراً مردم را اعدام کردند. چون فراوان خاکریزها را دادیم رفته است، در واقع این اوّل کار نیست که من اوّل گفتم این نزدیک آخر کار است. میگویند: این حجاب را هم بردار. چون قدیمها مسئولین یک یقه دیپلماتی داشتند، آن بالا را میبستند. بالاخره یک هنری است که آدم به نرخ روز… خلاصه قیمت در دست داشته باشد، به ارتزاق توجّه بکند. اکثر مسئولین را شما بروید ببینید. ببینید پدران شما چقدر تغییر چهره دادند، ۴۰ سال پیش تا الآن آنها را. بروید مسئولین را ببینید، عکسهای آنها موجود است. چون یک به یک خاکریزها را دادیم رفته است؛ حالا میگویند یک خاکریز دیگر را هم بدهیم برود. این هم بیخیال بشوید و الّا فقط این نیست که حجاب را بگیر و باقی را رها بکن. همه را باید بگیری. منتها چرا نمیتوانیم بگیریم؟ چون هیچ کجای ما به هیچ کجای ما نمیآید. چون از جهت فرهنگی کاری نکردیم. چون آموزش و پرورش الحمدلله تعطیل است.
من مدیر یک مدرسه بودم، بازرس از آموزش و پرورش آمده بود، ماه رمضان بود. بازرس تاریخ معاصر خوانده بود. بعد گفت: معلّم تاریخ اینجا چه کسی است؟ من گفتم: من تاریخ میگویم. گفت: مجلس شورای ملّی دوره اوّل چند نفر نماینده داشت؟ من گفتم: حالا مثلاً ۵۶ تا، حالا چه اهمّیّتی دارد؟ تو یک کتاب راجع به مشروطیّت بگو که بهائیها آن را ننوشته باشند. بعد دیگر بحث که کردیم گفت: پسر من کنکور دارد، من گفتم: پدر جان امسال که تو کنکور داری، خدا از تو روزه نمیخواهد. این بازرس آموزش و پرورش بود که خود من با او مواجه بودم. تو امسال کنکور داری، درس واجب است؛ امر پدر. امسال کنکور داری، روزه را رها بکن اذیّت میشوی. آموزش و پرورش که الحمدلله به فضل الهی ارگانهای فرهنگی یکی پس از دیگری. وزارت ارشاد که… یعنی هر کجا معمولاً وزارت ارشاد برنامه اجرا میکند، ما نمیتوانیم برویم معمولاً در برنامههایی که اجرا میکند، شبههی شرعی وجود دارد. اگر شما میبینید در جامعه دچار ابهام است، میگویی: چطور حجاب… آخر چطور میشود؟ برای اینکه ارگانهای فرهنگی همه رفتند، آن آخر آقای پلیس بیچاره بیدار است. آن اخر باید برخورد بکند اصلاً کار فرهنگی نشده است مردم فکر میکنند، یک شاخ جلوی آنها ایستاده است. مردم چراغ قرمز را رد بکنند، آنها را جریمه بکنند در ماشین یک چیزی به پلیس میگویند حالا بیاید راجع به پوشش آنها گیر بدهد. خوب معلوم است که مدام باید به این پلیس دشنام بدهند. خود این پلیس سست میشود.
پاسخ دهید