برای مشاهده و دریافت بسته مستندات این جلسه، اینجا کلیک نمایید.

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

آخرین بحثی که امشب و فردا شب به محضر عزیزان تقدیم می‌کنیم بحث «دغدغه‌های حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه راجع به کارگزاران و رفتارِ آن‌ها با مردم» است.

مقدّمه

من تعجّب می‌کنم که کوفیان چقدر نسبت به حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه بی‌وفایی کرده‌اند.

سخنان حضرت و مهربانی حضرت با مردم حیرت‌انگیز است، گوشه‌هایی از آن را شب گذشته عرض کردیم، آخرین مطلب این بود که حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه فرمودند: وای بحالِ آن مسئولی که کسی را با پارتی‌بازی یا آشنا بودن انتخاب کند که این کار خیانت است، و بعد فرمودند که از اهل تجربه استفاده کنید، زندگی مردم زمانِ آزمون و خطا نیست، عدّه‌ای وضع مردم را بهم بریزند…

بعضی‌ها اینطور هستند که بعد از سی سال خرابکاری به یک فرد با سی سال تجربه در خرابکاری تبدیل می‌شوند!

حضرت فرمودند: اهل تجربه را انتخاب کنید، و سپس حساسیت‌های خود نسبت به کارگزاران را به مردم می‌فرمودند، چند مورد از آن‌ها را عرض می‌کنم تا به یک باب وارد شویم که هم برای ما ملاک تعیین می‌کند و هم برای مسئولین خط مشی.

برخی از توصیه‌های حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه به مسئولان حکومتی

حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه فرمودند: «لَا تُحْشِمُوا أَحَداً عَنْ حَاجَتِهِ»[۱]، وای بحال شما! نباید کار به جایی برسد که وقتی یک نفر نیازی دارد از اینکه بخواهد با شما حرف بزند خجالت بکشد.

شما نوکر هستید، باید راحت بیاید و صحبت کند، نباید برای عرض حاجتِ خود خجالت بکشد، این شما هستید که وظیفه دارید حاجتِ او را برآورده کنید. زمانی یک نفر به یک همسایه رو می‌زند، اما زمانی یک نفر می‌آید و به یک مسئول می‌گوید، مسئول وظیفه دارد که حتی الامکان پاسخگو باشد.

لذا حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه فرمودند: «فَأَنْصِفُوا النَّاسَ مِنْ أَنْفُسِکُمْ» به دادِ مردم برسید، «وَ اصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ»

من این جملات را از جملات مختلفی که حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه در جاهای مختلف فرموده‌اند در کنار هم عرض می‌کنم، این‌ها در یک متن نیست.

حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه فرمودند: «وَ اصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ» گشاده‌رو و صبور باشید، لُغُز نخوانید و به مردم طعنه نزنید، اگر یک نفر به شما رو می‌زند درواقع شما نوکرِ او هستید، صبر داشته باشید، حوصله کنید.

عجیب است! هر وقت حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه راجع به حقوق مسلمین سخن می‌فرمایند… فرمودند: «وَ لاَ تَمَسُّنَّ مَالَ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ مُصَلٍّ وَ لاَ مُعَاهَدٍ» نسبت به اموال مردم دیدِ طمع نداشته باشید، نمازخوان یا غیرمسلمان! یعنی کسی که در پناه دولت اسلامی است.

حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه فرمودند: «وَ اخْفِضْ لِلرَّعِیَّهِ جَنَاحَکَ»[۲] در مقابل مردم خاک باشید. «واسِ بَینَهُم فی مَجلِسِکَ»[۳] وقتی در مجلسی می‌نشینید، تا آنجا که ممکن است جایگاه ویژه را حذف کنید. چند نفر هستند که در مورد آن‌ها نکات امنیتی مطرح است، خیلی‌ها با پارتی‌بازی به آنجا می‌روند و در آنجا می‌نشینند.

حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه فرمودند: ای کارگزاران، ای استانداران، ای مسئولان، در مجلسِ خودتان مردم را یکسان ببینید، یک فقیرِ بیچاره بتواند در کنار یک ثروتمند راحت بنشیند، یک فقیرِ بیچاره بتواند در کنار اقوامِ یک مسئول یکسان دیده شود.

حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه که کشورِ ایشان زیرِ شدیدترین غارت‌های شام و معاویه است به این جزئیات توجّه دارند، چون برای حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه ظلم حتّی کوچک هم زیاد است، یک ظلم هم بسیار است.

حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه اینطور فرمودند: «وَلیکَنُ القَریبُ وَالبَعیدُ عِندَکَ فِی الحَقِّ سَواءً»، اگر کسی از وسطِ یک روستایی از هزاران کیلومتر آن طرف‌تر آمد باید با برادرِ تو یکسان باشد.

کسانی که می‌خواهند خودشان را در معرض رأی مردم قرار بدهند باید ببینند که آیا اصلاً ربطی به این حرف‌ها دارند یا نه، اگر ربطی ندارند آتشِ جهنّم خودشان را سوزان‌تر نکنند.

حضرت فرمودند: «وَاجلِس لَهُمُ العَصرَینِ»[۴] هر روز دو مرتبه خودت بیرون بیا.

بعضی از مسئولین ما هر سال یک مرتبه هم بیرون نمی‌آیند!

حضرت فرمودند: «وَاجلِس لَهُمُ العَصرَینِ» هر روز صبح و عصر بیرون بیا و کنار مردم باش. نه اینکه حتماً با بدبختی به خدمت شما برسند! خودت بیرون بیا. «فَأَفتِ المُستَفِتیَ ، وعَلِّمِ الجاهِلَ ، وذاکِرِ العالِمَ» خودت حرف بزن، اگر سؤال دارند جواب بده، گفتگو کن.

گاهی ما فکر می‌کنیم که اگر هر شش ماه یک مرتبه یک گزارش بدهیم کارِ خیلی بزرگی کرده‌ایم.

این کار باید هر روز دو مرتبه انجام بشود، این مردم واقعاً ولی‌نعمت هستند، هم قبل از انتخابات و هم بعد از انتخابات، هم دو روز مانده به انتخابات و هم سه سال بعد از انتخابات، این مردم واقعاً صاحبِ حکومت هستند.

بعد حضرت فرمودند: «ولا یَکُن لَکَ إلَى النّاسِ سَفیرٌ إلّا لِسانُکَ» هیچ سخنگویی بجز زبانِ خودت نباشد. آقای مسئول! تا آنجا که می‌توانی خودت بیا و توضیح بده، فکر نکن که کسر شأن است، بلکه نوکری کردن نوعی افتخار برای توست.

حضرت فرمودند: «ولا حاجِبٌ إلّا وَجهُکَ» دربانِ تو صورتِ توست. نباید دستِ مردم سخت به تو برسد.

حضرت در ادامه عبارتی فرموده‌اند که عجیب است، اگر ما امروز این عبارت را به دنیا عرضه کنیم دنیا تعجّب می‌کند، فرمودند: «لا تَحجُبَنَّ ذا حاجَهٍ عَن لِقائِکَ بِها» ای مسئول! وای بحال تو اگر دربان‌ها اجازه ندهند یک گرفتار به تو برسد، اگر اینطور شد، حتّی اگر مرتبه‌ی دوم پیش تو آمد و تو کارِ او را راه انداختی، باز هم تو مورد ستایش نیستی، فکر نکن هنر کرده‌ای که مرتبه‌ی اول راه نداده‌اند و بعد تو فهمیده‌ای و او را صدا کردی و کار او را راه انداختی، باز هم این کار به درد نمی‌خورد، نباید همان مرتبه‌ی اول جلوی او را می‌گرفتید.

مردم در نگاه حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه اینقدر محترم هستند، تازه حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه عصمت داشتند، حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه اصالتاً حقِ حاکمیت داشتند، حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه آبروی حکومت بودند، از این حکومت چیزی بدست حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه نمی‌رسید، نه اعتبار، نه ذرّه‌ای شخصیت و نه هیچ چیز دیگری.

حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه فرمودند: مرتبه‌ی اول نباید او را رد کنید، مرتبه‌ی دوم که او را راه دادید و کار او را راه انداختید توقع تشکر نداشته باشید.

گاهی پیش می‌آید که یک نفر را رد می‌کنند و بعد مسئول می‌رود و پیگیری می‌کند و می‌گویند مسئول حقِ او را داد، بعد صدا و سیما هم سریع این کار را پخش کند! نخیر! اینطور نیست! نباید مرتبه‌ی اول این اتفاق می‌افتاد. تو که مسئول هستی چکار کرده‌ای که مسئول دفترِ تو راه نداده است؟ اصلاً این شخص نباید برمی‌گشت.

حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه اینطور فرمودند: «فَلا تُشخِص هَمَّکَ عَنهُم»[۵] اصلاً تمامِ دغدغه‌ی تو باید فقرا باشند، همّ و غمّ تو باید فقرا باشند، نه اینکه این‌ها را در کنارِ بقیه ببینید، همه‌ی مردم محترم هستند، اما فقرا باید دغدغه‌ی مسئول باشند، «ولا تُصَعِّر خَدَّکَ لَهُم» مبادا به این‌ها بی‌اعتنایی کنی، «تَفَقَّدَ مِن اُمورِهُم ما لا یَصِلُ إلَیکَ مِنهُم» بعضی از این‌ها بیچاره هستند، آنقدر گرفتار هستند که دستشان به تو نمی‌رسد که مسئول هستی، تو به دنبال آن‌ها برو، نه اینکه بنشینی تا به سراغ تو بیایند، اینکه بنشینی تا به سراغ تو بیایند و کارشان را انجام بدهی که هنر نیست، تو به دنبال آن‌ها برو. به دنبال چه کسانی؟ فقط پولدارها؟ فقط آبرودارها؟ فقط کس و کاردارها؟ نه! «مِمَّن تَقتَحِمُهُ العُیونُ و تَحقِرُهُ الرِّجالُ» کسانی که از چشم‌ها افتاده‌اند، کسانی که آدم‌ها آن‌ها را حساب نمی‌کنند.

به دنبال مشکل کودک کار برو، تو نوکرِ این‌ها هستی، این‌ها باید همّ و غمّ تو باشند، این‌ها باید همه‌ی وقتِ تو را بگیرند.

نشستن با فقرا محبوبِ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه

لذا خودِ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه هر روز بعد از نماز صبح با فقرا می‌نشستند،[۶] چرا با فقرا می‌نشستند؟ مگر بقیه را راه نمی‌دادند؟ چرا! بقیه دب دب و کب کب داشتند و شأن خودشان نمی‌دانستند که بیایند، لذا بعضی اوقات اشعث‌ها اعتراض می‌کردند و می‌گفتند چرا فقط با فقرا می‌نشینی؟ حضرت هم با مانند اشعث برخورد می‌کردند.[۷]

حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه با فقرا می‌نشستند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: خدای متعال به تو محبّتی کرده است که محبوب‌ترین جلسه برای تو نشستن با فقرا و حل کردنِ مشکلاتِ آن‌هاست.[۸]

لذا حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه با فقرا می‌نشستند، با این فقرا بحث و گفتگو می‌کردند، برای آن‌ها تدریس می‌کردند.

امام صادق صلوات الله علیه هنگام کمبود کالاهای اساسی در جامعه

بعد ما یک مسئله‌ی دیگری داریم، امروز در روزگاری هستیم که متأسفانه برخی از کالاهای اساسی در بازار کمیاب است و مردم دچار سختی شده‌اند، ببینید اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین نسبت به کارگزاران چگونه بوده‌اند.

امام صادق علیه الصلاه و السلام که حاکم نبودند، امام صادق صلوات الله علیه اینقدر حساس هستند. زمانی در مدینه گندم مرغوب کمیاب شد، امام صادق صلوات الله علیه از ابتدای سال خرجِ خرید سال خودشان را کرده بودند، به کارگرهای خودشان فرمودند: چون گندم مرغوب پیدا نمی‌شود بروید و جو بخرید و با این گندم‌ها مخلوط کنید تا ما هم مانند مردم بخوریم.[۹]

تازه اینجا امام صادق صلوات الله علیه حاکم نبودند، الآن واقعاً… ان شاء الله خدای متعال کمک کند که اینطور باشد، آیا مسئولین ما متوجه می‌شوند اینکه مردم ساعت‌ها در صف می‌ایستند یعنی چه؟ آیا تفاوت مرغ مرغوب و نامرغوب را تشخیص می‌دهند؟

این روایت در کافی شریف هست که وقتِ دیگری زمان امام صادق صلوات الله علیه قیمت گندم در مدینه بالا رفت، نه اینکه مرغوب نبود، اینجا اصلاً گران شد، حضرت فرمودند: بروید و آنچه که داریم را به قیمت معمول بفروشید، ما هم روزانه خرید می‌کنیم.[۱۰]

یعنی ما هم بچشیم که مردم چه می‌کشند، قابل توجّه است که اینجا امام صادق صلوات الله علیه حاکم نیستند.

در حکومت حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه هیچ کسی تافته‌ی جدابافته نیست و مسئولان در سختی هستند.

این مطلب را ببینید، زمانی است که می‌گوییم مردم در زمان حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه نان گندم و گوشت، «لیطعم الناس خبز البر و اللحم»[۱۱] به مردم نان گندم و گوشت می‌خوراندند و خود حضرت نان جوی الک نشده را سیر میل نمی‌فرمودند!

ببینید چقدر فاصله است!

حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه کارگزار خود را به روزه سفارش می‌کنند

حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه نسبت به کارمندان و کارگزاران و استانداران و فرمانداران خود توقع نداشتند که اینقدر گرسنگی بکشند، اما این نمونه را ببینید، این از آن مطالبی است که باید سردر هیأت دولت، شورای عالی قضایی، غذاخوری مجلس شورای اسلامی بزنند که وقتی آقایان می‌روند و منو را نگاه می‌کنند ببینند، این‌ها که شعار نیست، تاریخ مصرفِ این مطالب هیچ وقت نمی‌گذرد، زمانی تاریخ مصرفِ آن می‌گذرد که دیگر هیچ فقیری وجود نداشته باشد.

حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه به «زیاد بن ابیه» نامه نوشتند، فرمودند: «قد أخبَرَنی أنَّکَ تُکثِرُ مِنَ الألوانِ المُختَلِفَهِ فی الطَّعامِ»[۱۲]، به من خبر داده‌اند که در منوی غذایی خودتان چند نوع غذا می‌گذارید.

آیا حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه معاذالله بی‌کار هستند؟ کسی که در آن روزگار امپراطوری جهان اسلام را در اختیار دارد، آن توسعه‌ی گسترده‌ی جغرافیایی، این همه مشکلات، ولی از این جزئیات فارغ نمی‌شوند.

«زیاد بن ابیه» بیشتر در نیمه دوم حکومت حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه پست دارد، پس حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه در اوج مشکلات هستند، اصلاً حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه برای همین مسائل حکومت کرده‌اند، برای خط‌مشی‌گذاری، حضرت فرمودند: شنیده‌ام که در یک وعده چند نوع غذا می‌آورند، «وتدَّهِنُ کُلَّ یَومٍ» هر روز یک عطر و روغن و تزئین! «فَما عَلیْکَ لو صُمْتَ للَّهِ أیَّاماً» چند روز در هفته روزه بگیر تا بفهمی که بقیه چه می‌کشند.

توجّه کنید که حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه این فرمایشات را به «زیاد بن ابیه» فرموده‌اند، نه مالک اشتر، نه عمّار، نه حذیفه، یعنی نه اینکه به ویژه‌ها فرموده باشند، بلکه او جزوِ معمولی‌ترین کارگزاران حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه است، جزوِ سطح پایین‌ترین کارگزاران حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه است.

یعنی اگر سبک و مشی زندگی تو اینطور است اصلاً مسئولیت نگیر و به زندگی خودت برس، کسی هم با تو کاری ندارد، اصلاً اگر حضرت به خانه‌ی یک فرد عادی می‌رفتند و می‌دیدند او خیلی بیش از حد ساده است می‌فرمودند: برای چه اینطور زندگی می‌کنی؟ مثلاً طرف می‌گفت می‌خواهم مانند شما باشم، حضرت می‌فرمودند: من مسئول هستم! تو که مسئول نیستی، نمی‌خواهد تو به عشق من خودت را به زحمت زیاد بیندازی، تو همینکه ساده‌زیست باشی خوب است، نمی‌خواهد خودت را اینقدر به زحمت بیندازی.[۱۳]

حضرت به «زیاد بن ابیه» فرمودند: «فَما عَلیْکَ لو صُمْتَ للَّهِ أیَّاماً» چند روز در هفته روزه بگیر تا بفهمی که بقیه چه می‌کشند، «وتصدَّقتَ بِبَعضِ ما عِندَکَ مُحتَسِباً»، غذای خودت را صدقه بده، «وأکَلْتَ طَعامَکَ مِراراً قَفَاراً»، تو باید مکرراً نان خالی بخوری.

آیا الآن می‌شود اصلاً این حرف‌ها را در جایی مطرح کرد؟ حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه فرمودند: «فإنَّ ذلِکَ شعارُ الصَّالِحینَ!»، علامتِ کارگزار صالح این است که از غذای مردم بیچاره باخبر است.

حال می‌گویند اگر ما روزه بگیریم نمی‌توانیم کار کنیم!

اگر کارگزار از مردم فاصله داشته باشد

تو باید حالِ این‌ها را بفهمی، اگر نفهمی تصمیماتِ هوایی می‌گیری که ربطی به زندگی مردم بیچاره ندارد، اینطور فقط یک طبقه‌ی خاص آدم حساب می‌شوند.

من یک نمونه عرض کنم: ما امروز در کشور خودمان یک اشتباهِ فاحش داریم، به کسانی که ماشین دارند سهمیه‌ی یارانه‌ی بنزین می‌دهیم، کسانی که ماشین ندارند سهمیه هم ندارند! یعنی کسانی که ماشین ندارند از بخشی از بیت المال محروم هستند!

اولویت قانون باید «فقراء» باشد! ما باید برگردیم و این قوانین را اصلاح کنیم، وگرنه اصلاً از این فرمایشات حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه تعجّب می‌کنیم.

حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه فرمودند: آیا می‌خواهی مردم حرفِ تو را باور کنند؟ «وَ لْتَکُنْ سَرِیرَتُکَ کَعَلَانِیَتِکَ»[۱۴] باید ظاهر و باطن تو یکی باشد.

وقتی مردم غم دارند باید غم را واقعاً در چهره‌ی تو ببینند و تو را در کنارِ خودشان حس کنند. وقتی گرفتاری مانند سیل و زلزله پیش می‌آید باید تو را در میان میدان ببینند، نه اینکه وقتی کارها تمام شد تازه بیایی و از وضعیت بازدید کنی! مردم باید شما را در مشکلاتِ خودشان ببینند که بفهمند تمام تلاشِ شما خدمت است.

این‌ها دغدغه‌های حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه است، برای همین است که اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین نسبت به حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه اینطور واله هستند.

امام کاظم صلوات الله علیه به ولایت حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه افتخار می‌کنند

هر کسی بیاید و این فضا را ببیند عاشقانه به ولایت حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه افتخار می‌کند.

ببینید امام کاظم علیه الصلاه و السلام چطور به ولایت حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه افتخار می‌کنند، این از دعاهایی است که امام کاظم صلوات الله علیه زیاد می‌خواندند، نام این دعا «دعای اعتقاد» است که بسیار مهم است و در «مهج الدعوات» مرحوم سیّد بن طاووس رضوان الله تعالی علیه نقل شده است،[۱۵] ابتدای آن دعا اینطور شروع می‌شود: خدایا! گناهانِ زیاد من باعث شده است که من روسیاه بشوم و از چشم تو بیفتم، اگر رحمتِ تو نبود من ناامید می‌شدم، خدایا! روز قیامت داریم که «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»، روز قیامت هر کسی را با امامِ او صدا می‌زنند، خدایا! من به توحید تو و نبوّت پیغمبر و «وَ أَنَّ عَلِیّاً أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ وَ وَارِثُ عِلْمِ النَّبِیِّینَ وَ قَاتِلُ الْمُشْرِکِینَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِینَ وَ مُبِیرُ الْمُنَافِقِینَ وَ مُجَاهِدُ النَّاکِثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ إِمَامِی وَ مَحَجَّتِی وَ مَنْ لَا أَثِقُ بِالْأَعْمَالِ وَ إِنْ زَکَتْ» حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه کسی هستند که من به اعمالِ خودم حتّی اگر خوب باشد اطمینان ندارم، «وَ لَا أَرَاهَا مُنْجِیَهً لِی» اعمال صالح خودم را برای خودم نجات‌بخش نمی‌دانم «وَ إِنْ صَلَحَتْ» حتّی اگر خوب باشد «إِلَّا بِوَلَایَتِهِ» الا به ولایتِ او «وَ الِایتِمَامِ بِهِ» و پذیرشِ امامت او «وَ الْإِقْرَارِ بِفَضَائِلِهِ».

بعد امام کاظم علیه الصلاه و السلام می‌فرمایند: خدایا! من را روز قیامت جزوِ کسانی قرار بده که وقتی صدا می‌زنند «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» من زیرِ پرچم حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه باشم.

خدایا! این دعای حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیه را برای همه‌ی عزیزانی که ما را نگاه می‌کنند و به حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه دلداده هستند مستجاب بفرما.

خدایا! خیلی‌ها حاجتمند هستند، بعضی‌ها مانند من بیماری نفسی دارند و قلب بیمار دارند و توان توبه و ترک گناه ندارند، عدّه‌ای هم بیماری‌های جسمی دارند، خدایا! تو را به برکت حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه و به دل‌شکستگی امشب حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه و به دلتنگی حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه نسبت به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها قسم می‌دهیم که حاجات همه‌ی مؤمنین را روا بفرما، همه‌ی بیماران را شفاء عنایت بفرما، و امسال را سال ظهور مولای ما فرزند برومند حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات الله علیه قرار بده.

[۱] نهج البلاغه، نامه ۵۱ (صبحی صالح، صفحه ۴۲۵) (فَأَنْصِفُوا النَّاسَ مِنْ أَنْفُسِکُمْ وَ اصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ وَ لَا تُحْشِمُوا أَحَداً عَنْ حَاجَتِهِ وَ لَا تَحْبِسُوهُ‏ عَنْ‏ طَلِبَتِه‏….. وَ لاَ تَمَسُّنَّ مَالَ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ مُصَلٍّ وَ لاَ مُعَاهَدٍ)

[۲] نهج البلاغه، نامه ۴۶ (صبحی صالح، صفحه ۴۲۰) (…وَ ارْفُقْ مَا کَانَ الرِّفْقُ أَرْفَقَ وَ اعْتَزِمْ بِالشِّدَّهِ حِینَ لاَ تُغْنِی عَنْکَ إِلاَّ الشِّدَّهُ وَ اخْفِضْ لِلرَّعِیَّهِ جَنَاحَکَ وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ وَ آسِ بَیْنَهُمْ فِی اللَّحْظَهِ وَ النَّظْرَهِ وَ الْإِشَارَهِ وَ التَّحِیَّهِ حَتَّی لاَ یَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِی حَیْفِکَ وَ لاَ یَیْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِکَ وَ السَّلاَمُ.)

[۳] ارشاد القلوب، جلد ۲، صفحه ۱۸۴ (فی کِتابِهِ إلى حُذَیفَهَ بنِ الیَمانِ: بِسمِ اللّه ِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ، مِن عَبدِ اللّه ِ عَلِیٍّ أمیرِ المُؤمِنینَ إلى حُذَیفَهَ بنِ الیَمانِ ، سَلامٌ عَلَیکَ . أمّا بَعدُ……وَاخفِض لِرَعِیَّتِکَ جَناحَکَ ،وواسِ بَینَهُم فی مَجلِسِکَ، وَلیکَنُ القَریبُ وَالبَعیدُ عِندَکَ فِی الحَقِّ سَواءً ، وَاحکُم بَینَ النّاسِ بِالحَقِّ ، وأقِم فیهِم بِالقِسطِ ، ولا تَتَّبِعِ الهَوى، ولا تَخَف فِی اللّه ِ لَومَهَ لائِمٍ ؛ فَـ «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَواْ وَّ الَّذِینَ هُم مُّحْسِنُونَ)

[۴] نهج البلاغه، نامه ۶۷ (صبحی صالح، صفحه ۴۵۷) (فی کِتابِهِ إلى قُثَمَ بنِ العَبّاسِ عامِلِهِ ع: أمّا بَعدُ ، فَأَقِم لِلنّاسِ الحَجَّ ، وذَکِّرهُم بِأَیّامِ اللّه، وَاجلِس لَهُمُ العَصرَینِ ؛ فَأَفتِ المُستَفِتیَ ، وعَلِّمِ الجاهِلَ ، وذاکِرِ العالِمَ. ولا یَکُن لَکَ إلَى النّاسِ سَفیرٌ إلّا لِسانُکَ، ولا حاجِبٌ إلّا وَجهُکَ . ولا تَحجُبَنَّ ذا حاجَهٍ عَن لِقائِکَ بِها؛ فَإِنَّها إن ذیدَت عَن أبوابِکَ فی أوَّلِ وِردِها لَم تُحمَد فیما بَعدُ عَلى قَضائِها. وَانظُر إلى مَا اجتَمَعَ عِندَکَ مِن مالِ اللّه ِ فَاصرِفهُ إلى مَن قِبَلَکَ مِن ذَوِی العِیالِ وَالمَجاعَهِ،مُصیبا بِهِ مَواضِعَ الفاقَهِ وَالخَلّاتِ، وما فَضَلَ عَن ذلِکَ فَاحمِلهُ إلَینا لِنَقسِمَهُ فیمَن قِبَلَنا. ومُر أهلَ مَکَّهَ ألّا یَأخُذوا مِن ساکِنٍ أجرا ؛ فَإِنَّ اللّه سُبحانَهُ یَقولُ: «سَوَآءً الْعَـکِفُ فِیهِ وَ الْبَادِ» فَالعاکِفُ : اَلمُقیمُ بِهِ ، وَالبادِی : الَّذی یَحُجُّ إلَیهِ مِن غَیرِ أهلِهِ. وَفَّقَنَا اللّه وإیّاکُم لِمَحابِّهِ ، وَالسَّلامُ)

[۵] نهج البلاغه، نامه ۵۳ (صبحی صالح، صفحه ۴۳۹) (….فَلا تُشخِص هَمَّکَ عَنهُم ، ولا تُصَعِّر خَدَّکَ لَهُم ، «وتَواضَع للّه یَرفَعکَ اللّه، وَاخفَض جَناحَکَ لِلضُّعَفاءِ ، وَاربِهِم إلى ذلِکَ مِنکَ حاجَهً»، وتَفَقَّدَ مِن اُمورِهُم ما لا یَصِلُ إلَیکَ مِنهُم مِمَّن تَقتَحِمُهُ العُیونُ و تَحقِرُهُ الرِّجالُ ، فَفَرِّغ لِاُولئِکَ ثِقَتَکَ مِن أهلِ الخَشیَهِ وَالتَّواضُعِ فَلیَرفَع إلَیکَ اُمورَهُم ، ثُمَّ اعمَل فیهِم بِالإِعذارِ إلَى اللّه ِ یَومَ تَلقاهُ ، فَإِنَّ هؤُلاءِ أحوَجُ إلَى الإِنصافِ مِن غَیرِهِم، وکُلٌّ فَأَعذِر إلَى اللّه ِ فی تَأدِیَهِ حَقِّهِ إلَیهِ . وتَعَهَّد أهلَ الیُتمِ وَالزَّمانَهِ وَالرِّقَّهِ فِی السِّنِّ مِمَّن لا حیلهَ لَهُ ، ولا یَنصِبُ لِلمَسأَلَهِ نَفسَهُ ؛ «فَأَجرِ لَهُم أرزاقاً ، فَإِنَّهُم عِبادُ اللّه، فَتَقَرَّب إلَى اللّه ِ بِتَخَلُّصِهِم ووَضعِهِم مَواضِعَهُم فی أقواتِهِم وحُقوقِهِم ، فَإِنَّ الأَعمالَ تَخلُصُ بِصِدقِ النِّیّاتِ . ثُمَّ إنَّهُ لا تَسکُنُ نُفوسُ النّاسِ أو بَعضِهِم إلى أنَّکَ قَد قَضَیتَ حُقوقَهُم بِظَهرِ الغَیبِ دونَ مُشافَهَتِکَ بِالحاجاتِ» ، وذلِکَ عَلَى الوُلاهِ ثَقیلٌ ، وَالحَقُّ کُلُّهُ ثَقیلٌ ، وقَد یُخَفِّفُهُ اللّه ُ عَلى أقوامٍ طَلَبُوا العاقِبَهَ فَصَبَّروا نُفوسَهُم ، ووَثِقوا بِصِدقِ مَوعودِ اللّه ِ «لَمَن صَبَرَ وَاحتَسَبَ ، فَکُن مِنهُم وَاستَعِن بِاللّه)

[۶] شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید، جلد ‏۴، صفحه ۱۰۹ (وَ رَوَى زُرَارَهُ بْنُ أَعْیَنَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ: کَانَ عَلِیٌّ علیه السلام إِذَا صَلَّى الْفَجْرَ لَمْ یَزَلْ مُعَقِّباً إِلَى أَنْ تَطْلُعَ الشَّمْسُ فَإِذَا طَلَعَتْ‏ اجْتَمَعَ‏ إِلَیْهِ‏ الْفُقَرَاءُ وَ الْمَسَاکِینُ‏ وَ غَیْرُهُمْ مِنَ النَّاسِ فَیُعَلِّمُهُمُ الْفِقْهَ وَ الْقُرْآن‏.)

[۷] الکامل للمبرد، جلد ۲، صفحه ۴۸ (قول الأشعث بن قیس لعلیّ بن أبی طالب رحمه اللَّه و أتاه یتخطّى رقاب النّاس و علیّ على المنبر فقال: یا أمیر المؤمنین غلبتنا هذه الحمراء على قربک، قال: فرکض علیّ المنبر برجله فقال صعصعه بن صوحان العبدیّ: ما لنا و لهذا یعنى الأشعث لیقولنّ أمیر المؤمنین الیوم فی العرب قولا لا یزال یذکر، فقال علیّ: من یعذرنی من هذه الضّیاطره یتمرّغ أحدهم على فراشه تمرّغ الحمار؛ و یهجّر قوم للذّکر، فیأمرنی أن أطردهم؛ ما کنت لأطردهم فأکون من الجاهلین (الظالمین)، و الّذی فلق الحبّه و برأ النّسمه لیضربنّکم على الدّین عودا کما ضربتموهم علیه بدءا.)

[۸] الأمالی للطوسی، صفحه ۱۸۱ (أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ خَالِدٍ الْمَرَاغِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو بَکْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ صَالِحٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الْأَعْلَى بْنُ وَاصِلِ الْأَسَدِیُّ، عَنْ مُخَوَّلِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَزَوَّرٍ، عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَهَ، قَالَ: سَمِعْتُ عَمَّارَ بْنَ یَاسِرِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ یَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِعَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلَامُ: یَا عَلِیُّ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ زَیَّنَکَ‏ بِزِینَهٍ لَمْ یُزَیِّنِ الْعِبَادَ بِزِینَهٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْهَا، زَیَّنَکَ بِالزُّهْدِ فِی الدُّنْیَا، وَ جَعَلَکَ لَا تَرْزَأُ  مِنْهَا شَیْئاً، وَ لَا تَرْزَأُ مِنْکَ شَیْئاً، وَ وَهَبَ لَکَ حُبَّ الْمَسَاکِینِ، فَجَعَلَکَ تَرْضَى بِهِمْ أَتْبَاعاً، وَ یَرْضَوْنَ بِکَ إِمَاماً.)

[۹] الکافی (ط الإسلامیه)، جلد ۵، صفحه ۱۶۶ (عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: أَصَابَ أَهْلَ الْمَدِینَهِ غَلَاءٌ وَ قَحْطٌ حَتَّى أَقْبَلَ الرَّجُلُ الْمُوسِرُ یَخْلِطُ الْحِنْطَهَ بِالشَّعِیرِ وَ یَأْکُلُهُ وَ یَشْتَرِی بِبَعْضِ الطَّعَامِ وَ کَانَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع طَعَامٌ جَیِّدٌ قَدِ اشْتَرَاهُ أَوَّلَ السَّنَهِ فَقَالَ لِبَعْضِ مَوَالِیهِ اشْتَرِ لَنَا شَعِیراً فَاخْلِطْ بِهَذَا الطَّعَامِ أَوْ بِعْهُ فَإِنَّا نَکْرَهُ أَنْ نَأْکُلَ جَیِّداً وَ یَأْکُلُ النَّاسُ رَدِیّاً)

[۱۰] الکافی (ط الإسلامیه)، جلد ۵، صفحه ۱۶۶ (مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ جَهْمِ بْنِ أَبِی جَهْمَهَ عَنْ مُعَتِّبٍ قَالَ: قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ قَدْ تَزَیَّدَ السِّعْرُ بِالْمَدِینَهِ کَمْ عِنْدَنَا مِنْ طَعَامٍ قَالَ قُلْتُ عِنْدَنَا مَا یَکْفِیکَ أَشْهُراً کَثِیرَهً قَالَ أَخْرِجْهُ وَ بِعْهُ قَالَ قُلْتُ لَهُ وَ لَیْسَ بِالْمَدِینَهِ طَعَامٌ قَالَ بِعْهُ فَلَمَّا بِعْتُهُ قَالَ اشْتَرِ مَعَ النَّاسِ یَوْماً بِیَوْمٍ وَ قَالَ یَا مُعَتِّبُ اجْعَلْ قُوتَ عِیَالِی نِصْفاً شَعِیراً وَ نِصْفاً حِنْطَهً فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ أَنِّی وَاجِدٌ أَنْ أُطْعِمَهُمُ الْحِنْطَهَ عَلَى وَجْهِهَا وَ لَکِنِّی أُحِبُّ أَنْ یَرَانِیَ اللَّهُ قَدْ أَحْسَنْتُ تَقْدِیرَ الْمَعِیشَهِ) و همچنین الکافی (ط الإسلامیه)، جلد ۵، صفحه ۱۶۶ (عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ بُنْدَارَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَسِّنِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ مُعَتِّبٍ قَالَ: کَانَ أَبُو الْحَسَنِ ع یَأْمُرُنَا إِذَا أَدْرَکَتِ الثَّمَرَهُ أَنْ نُخْرِجَهَا فَنَبِیعَهَا وَ نَشْتَرِیَ مَعَ الْمُسْلِمِینَ یَوْماً بِیَوْمٍ.)

[۱۱] الأمالی للصدوق، صفحه ۳۵۶ (عن محمدبن قیس،عن أبی جعفرالباقر(علیه السلام)،أنه قال: والله إن کان علی (علیه-السلام) لیأکل أکل العبد، ویجلس جلسه العبد، وإن کان لیشتری القمیصین السنبلانیین فیخیر غلامه خیرهما ثم یلبس الآخر، فإذا جاز أصابعه قطعه، وإذا جاز کعبه حذفه، ولقد ولی خمس سنین ما وضع آجره على آجره، ولا لبنه على لبنه، و لا أقطع قطیعا، ولا أورث بیضاء ولا حمراء، و إن کان لیطعم الناس خبز البر و اللحم، وینصرف إلى منزله ویأکل خبز الشعیر و الزیت والخل، وما ورد علیه أمران کلاهما لله رضا إلا أخذ بأشدهما على بدنه، ولقد أعتق ألف مملوک من کد یده، تربت فیه یداه، وعرق فیه وجهه، وما أطاق عمله أحد من الناس، وإن کان لیصلی فی الیوم واللیله ألف رکعه، و إن کان أقرب الناس شبها به علی بن الحسین (علیهما السلام)، و ما أطاق عمله أحد من الناس بعده) و همچنین الغارات، جلد ۱، صفحه ۸۵ (قال الباقر صلوات الله علیه: کانَ عَلِیٌّ علیه السلام یُطعِمُ النّاسَ بِالکوفَهِ الخُبزَ وَاللَّحمَ ، وکانَ لَهُ طَعامٌ عَلى حِدَهٍ ، فَقالَ قائِلٌ مِنَ النّاسِ : لَو نَظَرنا إلى طَعامِ أمیرِ المُؤمِنینَ ما هُوَ . فَأَشرَفوا عَلَیهِ وإذا طَعامُهُ ثَریدَهٌ بِزَیتٍ ، مُکَلَّلَهٌ بِالعَجوَهِ، وکانَ ذلِکَ طَعامُهُ ، وکانَتِ العَجوَهُ تُحمَلُ إلَیهِ مِنَ المَدینَهِ)

[۱۲] شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید، جلد ‏۱۶، صفحه ۱۹۷ (و قد أخبَرَنی أنَّکَ تُکثِرُ مِنَ الألوانِ المُختَلِفَهِ فی الطَّعامِ فی الیومِ الواحِدِ، وتدَّهِنُ کُلَّ یَومٍ فَما عَلیْکَ لو صُمْتَ للَّهِ أیَّاماً، وتصدَّقتَ بِبَعضِ ما عِندَکَ مُحتَسِباً، وأکَلْتَ طَعامَکَ مِراراً قَفَاراً، فإنَّ ذلِکَ شعارُ الصَّالِحینَ! أ فتَطمَعُ وأَنتَ مُتمرِّغٌ فی النَّعیمِ، تستأثِرُ بهِ علَى الجارِ والمِسکینِ والضَّعِیفِ والفَقِیرِ والأرمَلَهِ والیَتیمِ، أن یُحسَبَ لَک‏ أجرُ المُتَصدِّقِینَ وأخبرنی أنَّکَ تَتَکلّمُ بِکَلامِ الأبرارِ، وتَعمَلُ عَمَلَ الخاطِئینَ، فإن کُنتَ تَفعَلُ ذلِکَ فَنَفسَکَ‏ ظَلَمْتَ‏، وعَمَلَکَ أَحْبَطْتَ، فَتُبْ إلى ربِّکَ یُصلِحْ لَکَ عَمَلَکَ، واقتَصِدْ فی أمرِکَ، وقَدِّمْ إلى ربِّک الفَضلَ لِیَوْمِ حاجَتِکَ وادَّهِنْ غِبّاً ، فإنِّی سَمِعتُ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه و آله یَقولُ: ادّهِنُوا غِبّاً ولا تدّهنوا رِفها)

[۱۳] نهج البلاغه، خطبه ۲۰۹ (وقَد دَخَلَ عَلَى العَلاءِ بنِ زِیادٍ الحارِثِیِّ ـ وهُوَ مِن أصحابِهِ ـ یَعودُهُ ، فَلَمّا رَأى سَعَهَ دارِهِ قالَ: ما کُنتَ تَصنَعُ بِسَعَهِ هذِهِ الدّارِ فِی الدُّنیا ، وأنتَ إلَیها فِی الآخِرَهِ کُنتَ أحوَجَ؟ وبَلى إن شِئتَ بَلَغتَ بِهَا الآخِرَهَ : تُقرِی فیهَا الضَّیفَ ، وتَصِلُ فیهَا الرَّحِمَ ، وتُطلِعُ مِنهَا الحُقوقَ مَطالِعَها ، فَإِذا أنتَ قَد بَلَغتَ بِهَا الآخِرَهَ . فَقالَ لَهُ العَلاءُ : یا أمیرَ المُومِنینَ ، أشکو إلَیکَ أخی عاصِمَ بنَ زِیادٍ . قالَ : وما لَهُ؟ قالَ: لَبِسَ العَباءَهَ وتَخَلّى عَنِ الدُّنیا . قالَ : عَلَیَّ بِهِ . فَلَمّا جاءَ قالَ: یا عُدَیَّ نَفسِهِ ، لَقَدِ استَهامَ بِکَ الخَبیثُ! أما رَحِمتَ أهلَکَ ووَلَدَکَ؟ أتَرَى اللّه َ أحَلَّ لَکَ الطَّیِّباتِ ، وهُوَ یَکرَهُ أن تَأخُذَها! أنتَ أهوَنُ عَلَى اللّه ِ مِن ذلِکَ! قالَ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، هذا أنتَ فی خُشونَهِ مَلبَسِکَ وجُشوبَهِ مَأکَلِکَ! قالَ : وَیحَکَ ، إنّی لَستُ کَأَنتَ ، إنَّ اللّه َ تَعالى فَرَضَ عَلى أئِمَّهِ العَدلِ أن یُقَدِّروا أنفُسَهُم بِضَعَفَهِ النّاسِ؛ کَیلا یَتَبَیَّغَ بِالفَقیرِ فَقرُهُ)

[۱۴] وقعه صفین، صفحه ۱۰۶ (وَ کَتَبَ (امیرالمؤمنین سلام الله علیه): «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌ مِنْ عَبْدِ اللَّهِ عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ إِلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ خَیْرَ النَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَقْوَمُهُمْ لِلَّهِ بِالطَّاعَهِ فِیمَا لَهُ وَ عَلَیْهِ وَ أَقْوَلُهُمْ بِالْحَقِّ وَ لَوْ کَانَ مُرّاً فَإِنَّ الْحَقَّ بِهِ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ لْتَکُنْ سَرِیرَتُکَ کَعَلَانِیَتِکَ وَ لْیَکُنْ حُکْمُکَ وَاحِداً وَ طَرِیقَتُکَ مُسْتَقِیمَهً فَإِنَّ الْبَصْرَهَ مَهْبِطُ الشَّیْطَانِ فَلَا تَفْتَحَنَّ عَلَى یَدِ أَحَدٍ مِنْهُمْ بَاباً لَا نُطِیقُ سَدَّه نَحْنُ وَ لَا أَنْتَ وَ السَّلَامُ»)

[۱۵] مهج الدعوات لسیدبن¬طاووس (ط دار الذخائر)، صفحات ۲۲۶ – ۲۲۳ ( قَالَ الشَّیْخُ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ یُوسُفَ الْحَرَّانِیُّ قَالَ الشَّیْخُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ جَعْفَرٍ النُّعْمَانِیُّ الْکَاتِبُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِیِّ بْنُ هَمَّامٍ قَالَ حَدَّثَنِی إِبْرَاهِیمُ بْنُ إِسْحَاقَ النَّهَاوَنْدِیُّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ الْأَهْوَازِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَهْزِیَارَ قَالَ سَمِعْتُ مَوْلَایَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ص یَدْعُو بِهَذَا الدُّعَاءِ و هو دعاء الاعتقاد إِلَهِی إِنَّ ذُنُوبِی وَ کَثْرَتَهَا قَدْ غَبَّرَتْ وَجْهِی عِنْدَکَ وَ حَجَبَتْنِی عَنِ اسْتِیهَالِ رَحْمَتِکَ وَ بَاعَدَتْنِی عَنِ اسْتِنْجَازِ مَغْفِرَتِکَ وَ لَوْ لَا تَعَلُّقِی بِآلَائِکَ وَ تَمَسُّکِی بِالرَّجَاءِ لَمَا وَعَدْتَ أَمْثَالِی مِنَ الْمُسْرِفِینَ وَ أَشْبَاهِی مِنَ الْخَاطِئِینَ بِقَوْلِکَ یٰا عِبٰادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ لٰا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللّٰهِ إِنَّ اللّٰهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ وَ حَذَّرْتَ الْقَانِطِینَ مِنْ رَحْمَتِکَ فَقُلْتَ وَ مَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَهِ رَبِّهِ إِلَّا الضّٰالُّونَ ثُمَّ نَدَبْتَنَا بِرَحْمَتِکَ إِلَى دُعَائِکَ فَقُلْتَ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبٰادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دٰاخِرِینَ إِلَهِی لَقَدْ کَانَ ذُلُّ الْإِیَاسِ عَلَیَّ‌ مُشْتَمِلًا وَ الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَتِکَ بِی مُلْتَحِفاً إِلَهِی قَدْ وَعَدْتَ الْمُحْسِنَ ظَنَّهُ بِکَ ثَوَاباً وَ أَوْعَدْتَ الْمُسِی‌ءَ ظَنَّهُ بِکَ عِقَاباً اللَّهُمَّ وَ قَدْ أَسْبَلَ دَمْعِی حُسْنُ ظَنِّی بِکَ فِی عِتْقِ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ وَ تَغَمُّدِ زَلَلِی وَ إِقَالَهِ عَثْرَتِی وَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ لَا خُلْفَ لَهُ وَ لَا تَبْدِیلَ یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُنٰاسٍ بِإِمٰامِهِمْ ذَلِکَ یَوْمُ النُّشُورِ فَإِذٰا نُفِخَ فِی الصُّورِ وَ بُعْثِرَ مٰا فِی الْقُبُورِ اللَّهُمَّ إِنِّی أُقِرُّ وَ أُشْهِدُ وَ أَعْتَرِفُ وَ لَا أَجْحَدُ وَ أُسِرُّ وَ أُظْهِرُ وَ أُعْلِنُ وَ أُبْطِنُ بِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُکَ وَ رَسُولُکَ وَ أَنَّ عَلِیّاً أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ وَ وَارِثُ عِلْمِ النَّبِیِّینَ وَ قَاتِلُ الْمُشْرِکِینَ وَ إِمَامُ الْمُتَّقِینَ وَ مُبِیرُ الْمُنَافِقِینَ وَ مُجَاهِدُ النَّاکِثِینَ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ إِمَامِی وَ مَحَجَّتِی وَ مَنْ لَا أَثِقُ بِالْأَعْمَالِ وَ إِنْ زَکَتْ وَ لَا أَرَاهَا مُنْجِیَهً لِی وَ إِنْ صَلَحَتْ إِلَّا بِوَلَایَتِهِ وَ الِایتِمَامِ بِهِ وَ الْإِقْرَارِ بِفَضَائِلِهِ وَ الْقَبُولِ مِنْ حَمَلَتِهَا وَ التَّسْلِیمِ لِرُوَاتِهَا اللَّهُمَّ وَ أُقِرُّ بِأَوْصِیَائِهِ مِنْ أَبْنَائِهِ أَئِمَّهً وَ حُجَجاً وَ أَدِلَّهً وَ سُرُجاً وَ أَعْلَاماً وَ مَنَاراً وَ سَادَهً وَ أَبْرَاراً وَ أَدِینُ بِسِرِّهِمْ وَ جَهْرِهِمْ وَ بَاطِنِهِمْ وَ ظَاهِرِهِمْ وَ حَیِّهِمْ وَ مَیِّتِهِمْ وَ شَاهِدِهِمْ وَ غَائِبِهِمْ لَا شَکَّ فِی ذَلِکَ وَ لَا ارْتِیَابَ وَ لَا تَحَوُّلَ عَنْهُ وَ لَا انْقِلَابَ اللَّهُمَّ فَادْعُنِی یَوْمَ حَشْرِی وَ حِینَ نَشْرِی بِإِمَامَتِهِمْ وَ احْشُرْنِی فِی زُمْرَتِهِمْ وَ اکْتُبْنِی فِی أَصْحَابِهِمْ وَ اجْعَلْنِی مِنْ إِخْوَانِهِمْ وَ أَنْقِذْنِی بِهِمْ یَا مَوْلَایَ مِنْ حَرِّ النِّیرَانِ فَإِنَّکَ إِنْ أَعْفَیْتَنِی مِنْهَا کُنْتُ مِنَ‌ الرَّاحِمِینَ اللَّهُمَّ وَ اجْعَلِ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ مُخْتَلِفَیْنِ عَلَیَّ بِرَحْمَتِکَ وَ مُعَافَاتِکَ وَ مَنِّکَ وَ فَضْلِکَ وَ لَا تُفْقِرْنِی إِلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ- إِنَّکَ عَلىٰ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ وَ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ مُحِیطٌ وَ حَسْبُنَا اللّٰهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ‌)