به این اعتقاد دارم که عرض می‌کنم با وجود این سختی عظیمی که برای مرگ است که در روایات داریم حتّی بعضی از شهدا را وقتی می‌خواهند به دنیا برگرداندند، می‌پرسند که این سختی‌های قبض روح دوباره است یا نه؛ اگر دوباره وجود دارد خیلی از آن‌ها می‌گویند ما دوباره نیاییم. دارد امیر المؤمنین سلام الله علیه فرمود: آن کسانی که خیلی نگران مرگ بودند، خیلی خود را حفظ کرده بودند، مراقبت کرده بودند، سال‌ها منتظر مرگ بودند، سال‌ها خود را آماده کرده بودند، وقتی داشتند از دنیا می‌رفتند «أَفْظَعَ مِمَّا خَافُوا»[۱] از آن چیزی که سال‌ها ترسیده بودند، خود را آماده کرده بودند، خود را خیلی ترسناک‌تر دیدند آن کسانی که خود را آماده کرده بودند، جا خوردند، آن‌ها که آماده نیستند نستجیر بالله که… لذا آن بزرگی که می‌خواهند او را به دنیا برگردانند، بعضی از این‌ها می‌گویند: اگر می‌شود ما دوباره به دنیا نیاییم.

 

این‌که می‌بینیم در آن دعای شریف گفتند: «اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً»[۲] اگر بین من و ایشان مرگ حائل شد، «فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی» من بیایم کفن پوش و شمشیر به دست «مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَهَ الدَّاعِی» لبیک‌گو «فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی» بعد چه می‌خواهم که من از آن طرف… خوب کسی که می‌خواهد بیاید رجعت بکند، بیاید در رکاب حضرت حجّت روحی له الفداء تکلیف او در آن طرف معلوم بوده است. بهشت را رها بکنم، بیایم دنیا که چه اتّفاقی بیفتد؟ حور و قصور و جنّت را رها بکنم بیایم این‌ دنیا چه چیزی ببینم که آن‌جا وجود ندارد؟ می‌گوییم: «اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَهَ الرَّشِیدَهَ» خدایا من بیایم یک نظر به چهره‌ی مبارک او بیندازم. این از بهشت بیشتر ارزش دارد، این آن چیزی است که من اصلاً آن را درک نکردم که بهشتی هم می‌گوید من برگردم، به این دنیا لبیک‌گو و شمشیر به دست و کفن پوش بگویم: «اللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَهَ الرَّشِیدَهَ وَ الْغُرَّهَ الْحَمِیدَهَ وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَهٍ مِنِّی إِلَیْهِ» یک نظر به صورت او بیندازم، ارزش دارد از آن‌جا من را بکشانند و من را به دنیا بیاورند. همه‌ی سختی‌ها به این یک لحظه ارزش دارد. این برای این است که من از وجود مبارک امام زمان سلام الله علیه فهمی ندارم. این‌که معصوم دست روی سر خود می‌گذارد و حسرت می‌خورد از این‌که نمی‌تواند او را ببیند، من اصلاً نمی‌فهمم این یعنی چه. چند معصوم ما نقل است که آماده بودند رو به قبله می‌ایستادند، آماده بودند حسرت می‌خوردند از… من نمی‌فهمم که این‌ها چه بوده است. همین ‌قدر می‌فهمم که ما را در روایات یتیم حساب کردند. ما را مثل کسی که پدر و مادر ندارد، حساب کردند که مشمول ترحّم هستیم. «الْمُنْقَطِعِینَ عَنَّا وَ عَنْ مُشَاهَدَتِنَا»[۳] کسانی که نمی‌توانند ما را مشاهده بکنند، فرمود: این‌ها یتیم هستند. رحمت خدا إن‌شاءالله شامل حال ما می‌شود به خاطر این… یعنی ما مستحق این ترحّم هستیم چون ما نبودیم ببینیم. یعنی این دیدن اثر دارد.


[۱]– نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص ۳۳۹٫

[۲]– زاد المعاد – مفتاح الجنان، ص ۳۰۳٫

[۳]– مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ‏۱۷، ص ۳۱۹٫