همزمان با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان ۱۴۴۱ هـ ق، حجت الاسلام کاشانی بامداد روز جمعه مورخ ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ مصادف با سحر چهاردهمین روز ماه مبارک رمضان در برنامه زنده تلویزیونی «ماه من» شبکه سوم سیما حضور یافتند و پیرامون موضوع «ازدواج امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و حضرت زهرا سلام الله علیها» به گفتگو پرداختند که مشروح این مصاحبه تقدیم حضورتان می گردد.
- مقدّمه
- درنگی بر آیه ۷۴ سوره مبارکه فرقان
- نکاتِ ازدواجِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه با حضرت زهرا سلام الله علیها
- ماجرای خواستگاریِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه
- زندگیِ زیبای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و حضرت زهرا سلام الله علیها
- نکتهای در موردِ جناب مختار ثقفی رحمه الله علیه
- به اهل بیت صلوات الله علیهم أجمعین اقتداء کنیم
برای مشاهده و دریافت فایل PDF بسته مستندات این جلسه، اینجا کلیک نمایید.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
مقدّمه
کلماتِ حضرت صادق صلوات الله علیه راجع به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه به اندازهی یک ماه مبارک رمضان زمان نیاز دارد، من فقط یک جملهی آن را عرض میکنم که موضوعِ بحثِ امشب معلوم بشود.
حضرت صادق صلوات الله علیه در زیارت روز ولادت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به مضجع شریفِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه مشرف شدند که آن زمان مخفی هم بود، آنجا سلام و درود و کلماتِ عجیبی فرمودند که یکی از آنها این است: «السَّلامُ عَلَى الْمَخْصُوصِ بِالطَّاهِرَهِ التَّقِیَّهِ ابْنَهِ الْمُخْتارِ»[۱] سلام و درودِ خدا بر آن کسی که خدای متعال از او با آن طاهرهی پرهیزگارِ پاکیزه که فرزندِ رسولِ برگزیدهی خدا بود پذیراییِ ویژه کرد.
موضوعِ امشبِ ما یکی از مهمترین فضائلِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه یعنی «ماجرای ازدواجِ ایشان با حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها» است.
درنگی بر آیه ۷۴ سوره مبارکه فرقان
بلافاصله عرض میکنم آیه هفتاد و چهارم سوره مبارکه فرقان… بعد از اینکه حضرت حق در آنجا از ویژگیهای «عبادالرّحمن» میفرمایند، یکی از ویژگیِ «عبادالرّحمن» بندگانِ خدای رحمان این است که «وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا»[۲] میگویند: خدایا! همسران و فرزندانِ ما را نور چشمِ ما قرار بده. اینکه «شما نور چشم قرار بده» یعنی باید محبّتِ ما نسبت به آنها در طولِ محبّتِ تو باشد، اینها اهلِ دین، اهلِ کرامت، اهلِ انسانیّت، اهلِ تبعیّت از تو باشند، ما را جزوِ آن امامهای اهلِ تقوا قرار بده، ما را در صفِ اول قرار بده.
خیلی واضح است که رأسِ عبادالرّحمن، رأسِ بندگانِ خدای متعال حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هستند که خودِ ایشان «امام المتّقین» و «امام الأنبیاء» هستند، و همسری در این عالَم بهتر از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نیست.
آیه عام است اما معلوم است که مصداقِ بارزِ آن حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هستند، ضمناً فرزندانی هم مانندِ امام حسن مجتبی علیه السلام و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه نیست، خلاصه خیلی واضح است که در رأس و اوجِ این آیه حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و خانوادهی مکرّمِ ایشان، اهل بیت علیهم السلام، آل عباء و آل کَساء علیهم السلام هستند.
نکاتِ ازدواجِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه با حضرت زهرا سلام الله علیها
ماجرای این ازدواج نکاتِ بسیار مهمّی دارد و خدای متعال میداند که فقط گلچینِ انتخابِ مطالب وقتِ زیادی میگیرد، چون باید مطلب را از دریایی گزینش کرد.
عرض کردیم که معمولاً فضائلِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه عمدتاً قیاسِ با دیگران است که این هم از مظلومیّتهای حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه است، ولی ماجرای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اینطور نیست، اینکه حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه استحقاقِ ازدواج با حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را پیدا کردهاند یک ویژگیِ حیرتانگیز است، و خدای متعال میداند که باید ساعتها راجع به این موضوع گفتگو کرد، اما چون الآن سحر هست من سعی کردم بحثهای آسانترِ آن را انتخاب کنم.
هر کسی از راه رسید به محضرِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آمد و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را از ایشان خواستگاری کرد، از مهاجر و انصار و اشراف و… ولی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نباید ذیلِ کسی و تحتِ ولایتِ کسی و تحتِ قیمومیتِ کسی قرار بگیرند، ایشان یکی از علائمِ اصلیِ حقّانیّتِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هستند که ایشان بعد از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم با هیچ کسی بجز حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بیعت نکردند، و امام زمان ارواحنا فداه میفرمایند: در این مورد که زیرِ بارِ بیعتِ غیر از حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه نرفتند من به ایشان تأسّی میکنم، امام زمان ارواحنا فداه هم حتّی بیعتِ تقیّهای نداشتهاند.
این ازدواج اوجِ فضائلِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه است، یکی از آنها این است حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند… این روایت را برادرانِ غیرشیعه در «معجم الکبیر» طبرانی جلد ۱۱ صفحه ۹۳ روایت ۱۱۱۵۳ ببینند که از لحاظِ صحّت هیچ شکّی در آن نیست، روایت زیاد است اما این روایت اتقان دارد:
از بس که دیگران به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها طعنه میزدند… همانطور که در ازدواجِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت خدیجه سلام الله علیها به ایشان طعنه میزدند به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم طعنه میزدند، چون فقرِ ظاهری داشتند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: دخترم! خداوند به زمین نظر کرد، دو نفر را برگزید، (و جالب است که «محور» حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند)، یک نفر پدرِ تو و یک نفر هم همسرِ تو!
لذا نوشتهاند وقتی کسانی به محضرِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میآمدند و از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خواستگاری میکردند چنان که فکر میکردند حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خشمگین یا ناراحت شدهاند میدیدند حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بجای پاسخِ منفی معمولاً روی برمیگردانند، یعنی باید حیایِ نفرِ بعدی خیلی دریده میشد که جلو بیاید و تقاضای خواستگاری کند، میدیدند حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم این کار را دوست ندارند، و بعد حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میفرمودند: این امر به دستِ من نیست، فرمودند: من بشر هستم، مثلِ شما ازدواج میکنم، آن بحثِ وحی و نبوّت سرِ جای خود، من مثلِ شما ازدواج میکنم، عادی، اگر فرزندِ دیگری هم داشتم او هم عادی ازدواج میکرد، بغیر از فاطمه (سلام الله علیها)، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها استثناءِ عالَمِ هستی هستند، فرمودند: امرِ تزویجِ او باید از جانبِ خدای متعال بیاید.
لذا این روایت بسیار عجیب است، تعابیر را ببینید، امام صادق صلوات الله علیه فرمودند: خدای متعال حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خلق کرد، در تعبیرِ دیگری فرمودند: خدای متعال حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را برای حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه خلق کرده است. و این روایت نزدِ ما شیعیان هم صحیح السّند است.
ان شاء الله فدای امام رضا علیه السلام بشوم، ایشان فرمودند: جدّ من حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه اینطور فرمودند: یک روز حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به من فرمودند که علی جان! این قریش خیلی مرا عتاب میکنند که چرا دخترِ خودت را به علی (صلوات الله علیه) دادهای؟…
واقعاً بعضیها در توهّمِ عجیبی بودند، گاهی انسانها مانندِ بادکنک میشوند، اینکه برود و با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سخن بگوید و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را درنظر نگیرد و خود را در نظر بگیرد، این همه اعتماد به نفس خیلی عجیب است!
آنها به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم عرض میکردند: چرا ما را منع کردی و علی (صلوات الله علیه) را بعنوانِ همسرِ فاطمه (سلام الله علیها) انتخاب کردی؟
چطور قرآن کریم در موردِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میفرماید: «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ»[۳] این تو نبودی که پرتاب کردی «وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَى»، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «مَا أَنَا مَنَعْتُکُمْ وَ زَوَّجْتُهُ»[۴] من شما را منع نکردم و به تزویجِ او درآوردم «بَلِ اَللَّهُ مَنَعَکُمْ وَ زَوَّجَهُ» خدای متعال فرمود که شما لیاقتِ او را ندارید و من باید حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به همسریِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه درمیآوردم، بعد جبرائیل نازل شد و گفت: ای رسول خدا! خدای تو به تو سلام میرساند و میفرماید: «لَوْ لَمْ أَخْلُقْ عَلِیّاً» اگر علی را خلق نکرده بودم «لَمَا کَانَ لِفَاطِمَهَ اِبْنَتِکَ کُفْوٌ عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ» اصلاً روی زمین نبود که عدلِ او باشد و لیاقتِ چنین مقامی را پیدا کند. ممکن است مخاطب خیال کند که این موضوع فقط برای عصرِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، در ادامه فرمود: «آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ» از خلقتِ آدم تابحال.
لذا روایات و ادلّهای هست که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه که کفوِ ایشان هستند افضلِ از جمیعِ انبیاء علیهم السلام بجز حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستند، لذا این فضیلتی که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه عدلِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها شدهاند از آن فضائلِ قیاسی نیست.
ماجرای خواستگاریِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه
این خواستگاری یک ماجرایی دارد که خیلی زیباست، ان شاء الله من بتوانم درست بیان کنم.
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه میفرمایند: مدام برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خواستگار میآمد… ان شاء الله فدای حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بشوم، انگار حضرت زیر نظر داشتهاند و حواسِ ایشان بوده است، یکی از زنانِ بستگان یا جواری، شاید مادرِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه، معلوم نیست، آمد و گفت: آیا میدانی برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها خواستگار میآید؟ من هم ابراز کردم: بله، گفت: تو هم نزدِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برو و خواستگاری کن.
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه که ما از خدماتِ ایشان در جنگها به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم گفتهایم، از طرفی هم پسرِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودهاند، از کودکی با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودهاند، عزیز دردانهی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستند، در یک خانه بودهاند، در شبانه روز چندین مرتبه جلساتِ خصوصی داشتند، طبیعتاً باید مانندِ حالتِ عادی نسبت به یکدیگر خجالت نداشته باشند.
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: من چیزی ندارم که نزدِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بروم…
ان شاء الله من فدای ادبِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بشوم… فرمودند: من نه پولی دارم… آیا من بروم و تقاضا کنم؟ چون حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هیچ وقت از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم تقاضا نمیکردند…
در ادامه فرمودند: آنقدر مرا امیدوار کرد تا من رفتم… که شاید این بانوی بزرگوار مادرِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه باشند…
در ادامه فرمودند: به محضرِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم رفتم، ما در محضرِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مانندِ بنده مینشستیم، ایشان نمیفرمودند این کار را کنید و خیلیهای دیگر هم ادب را رعایت نمیکردند…
میفرمایند: همینکه در محضرِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نشستم انگار که مُهر بر دهانِ من زدند، دیگر نتوانستم سخن بگویم، چند مرتبه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: علی جان! آیا کاری داری؟ من نمیتوانستم حرف بزنم و سکوت کرده بودم.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه پدری کردند، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: بلافاصله به من رو کردند و فرمودند «لَعَلَّکَ جِئْتَ تَخْطُبُ فَاطِمَهَ»[۵] نکند که برای خواستگاریِ فاطمه آمدهای که اینطور حیاء کردهای؟
من آرام شدم و گفتم: بله یا رسول الله!
دیگر چون باقیِ داستان تلخ است خلاصه میکنم، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: علی جان! چه داری؟ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه عرضه داشتند: شمشیری و سپری و مرکبی، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: علی جان! تو دیگر سپر نیاز نداری، سپرِ تو فاطمهی من (سلام الله علیها) است.
زندگیِ زیبای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و حضرت زهرا سلام الله علیها
خلاصه اینکه خواستگاری انجام شد و مراسم ازدواج و… در حالِ بدرقهی این دو بزرگوار هستند تا به خانه وارد شوند، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه میفرمایند: وقتی به خانه نزدیک شدیم حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم با صدای بلند که دیگران بشنوند و حواسِ خود را جمع کنند مرا صدا زدند و فرمودند: علی جان! «اُدْخُلْ بَیْتَکِ وَ اُلْطُفْ بِزَوْجَتَک»[۶] واردِ خانه شو و با همسرِ خودت بامحبّت رفتار کن، «وَ اُرْفُقْ بِهَا» با او مدارا کن، بدان «فَإِنَّ فَاطِمَهَ بَضْعَهٌ مِنِّی» فاطمه پارهی تنِ من است، خوشحالیِ او خوشحالیِ من است، ناراحتیِ او ناراحتیِ من است.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم طوری این جملات را بیان میکردند که دیگران هم بشنوند، چون دیگران رعایت نکردند.
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه میفرمایند: بعد از اینکه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم با ما خداحافظی کردند «فَوَ اَللَّهِ مَا أَغْضَبْتُهَا وَ لاَ أَکْرَهْتُهَا عَلَى أَمْرٍ حَتَّى قَبَضَهَا اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إلَیه» من هرگز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را ناراحت نکردم و هرگز از او چیزی به اجبار نخواستم، او را به اکراه نینداختم، «وَ لاَ أَغْضَبَتْنِی وَ لاَ عَصَتْ لِی أَمْراً» حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هم نه مرا خشمگین کرد و نه از من نافرمانی کرد، «وَ لَقَدْ کُنْتُ أَنْظُرُ إِلَیْهَا» من هر مرتبه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را نگاه میکردم «فَتَنْکَشِفُ عَنِّی اَلْهُمُومُ وَ اَلْأَحْزَانُ» هرچه غم و غصّه داشتم فراموش میکردم.
اینکه حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بالای بدنِ مبارکِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نگاه کردند و بعد فرمودند: «أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ»[۷] دیگر این جگرِ من خنک نمیشود، فرمودند رُکنِ من شکست، برای همین جهت است.
این زندگیِ نورانی حیرتانگیز در فقر شروع شد، ان شاء الله ما در این شبها با یکدیگر عهد ببندیم که بخاطرِ خدای متعال ازدواج کنیم و ازدواجِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را ملاک قرار بدهیم؛ پولی در کار نبود، فقرِ عجیبی بود، گرسنگیِ طولانی بود، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه که دائم در سفر و جنگ بودند و این زندگیِ کوتاه دائماً به فراق میگذشت، ولی یک عشقِ حیرتانگیزی بینِ آن دو بزرگوار بود.
نوشتهاند که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: یک روزی من آنقدر گرسنه شدم که دیگر نتوانستم در خانه بمانم و بیرون رفتم، در مدینه کار نبود، آن اوایلِ اسلام نه شغل و کاری بود، این بزرگواران هم «مهاجر» بودند و از مکه به مدینه آمده بودند و اینجا چیزی نداشتند، معلوم نیست که بعضی از پولدارهای مدینه کجا بودند، مناعتِ طبعِ آن بزرگواران هم اجازه نمیداد… حضرت به بیرون مدینه تشریف بردند و گشتند و یک باغی پیدا کردند که آن باغ برای یک خانمی بود، با یکدیگر قرارداد بستند، آن زن گفت: هر دَلو بزرگ که از چاه آب بکشی یک خرما به تو میدهم، دَلوی که یک انسانِ عادی شاید نمیتوانست آن را بکشد، حضرت قبول کردند.
حضرت در ادامه فرمودند: وقتی شانزده دَلو کشیدم دستهای من پاره پاره شد، این شانزده دانه خرما را گرفتم و به مدینه آوردم، قبل از اینکه به خانه بروم به محضرِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم رفتم، گفتم: یا رسول الله! این خرماها تقدیمِ شما! «وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ»[۸]، ایثار میکردند در حالی که سختی میکشیدند.
زندگی اینطور سرپا بود و بنا میشد.
یک نقلی هست که میگوید: حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه به یک شخصی فرمودند که مقداری پشم به من بده تا همسرِ من ریسندگی کند، به محضرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمدند و حضرت اجازه دادند، خلاصه اینکه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در طول شبانه روز چند ساعتی ریسندگی میکردند و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه اینها را میبردند و میفروختند، با آن گندمها میشد چند قرصِ نان درست کرد، این گندمها را درست کردند و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه قرصِ نان را شکستند، همینکه آمدند آن قرص نان را در دهانِ مبارکِ خود بگذارند مسکین پشتِ در آمد و صدا زد: «السَّلامُ عَلَیکُم یَا أهلَ البَیت»… در این خانه پول نبود، اما همین قرص نانها را بردند و دادند، همه شنیدهاند: «وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا»[۹]، خلاصه اینکه شوهرِ سیّده النّساء اهل الجنّه بجز سیّدالخلق نمیشود، و در این خانواده پول نبود اما ان شاء الله فردا عرض خواهیم کرد که برکتِ وجودِ امام حسن مجتبی علیه السلام… طبیعی است که بیت الکَرَم کریمِ اهل بیت علیه السلام و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه داشته و حضرت زینب کبری سلام الله علیها داشته باشد.
نکتهای در موردِ جناب مختار ثقفی رحمه الله علیه
یکی از اساتید برای امشب که شبِ جمعه است یک توصیهای کردند که من این را عرض کنم.
فردا سالروز شهادت مختار است، و مختار کسی است که چند ویژگی دارد؛ همانطور که بنیامیّه معاذالله به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه «کذّاب» گفتند به ایشان هم همین بهتان را زدند.
ایشان هم در راستای حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه همسرشان شهید شد، همسرِ ایشان را بستند و زدند و گفتند که باید اقرار کنی که مختار کذّاب است، گفت: شوهرم مختار شیعهی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه است، و در راهِ مختار شهید شد.
مختار کاری کرد که بعد از واقعهی خونخواهیِ او دیگر هیچ ظالمی جرأت نکند به روی اهل بیت علیهم السلام شمشیر بکشد، میگفتند چون مختاری پیدا میشود و روزگارِ ما را سیاه میکند.
«منهال» از راویانِ کوفه است، میگوید: من در مدینه به محضرِ سیّدالسّاجدین صلوات الله علیه رفتم، من از حالِ حضرت را جویا شدم و حضرت از من پرسیدند که اهلِ کجا هستی؟ عرض کردم: کوفه، حضرت فرمودند: از کوفه چه خبر؟ عرض کردم: مختار قیام کرده است و در حالِ خونخواهی کردن از پدرِ شماست، میگوید همینکه گفتم «در حالِ خونخواهی است» بلافاصله حضرت زین العابدین صلوات الله علیه فرمودند: از حرمله چه خبر؟
چون حرمله ملعون به سینه مبارک حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و به گلوی مبارک حضرت علی اصغر علیه السلام و به گلوی مبارک حضرت عبدالله بن الحسن علیه السلام تیر انداخته بود، چطور جگرِ حضرت را سوزانده بود…
گفتم: وقتی من آمدم او زنده بود، میگوید: امام سجّاد علیه السلام به سجده رفتند و من صدای ایشان را شنیدم که در سجده میفرمودند: «اَللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ اَلْحَدِیدِ، اَللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ اَلْحَدِیدِ، اَللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ اَلنَّارِ»[۱۰].
حال این امام سجّاد علیه السلام کدام امام سجّاد علیه السلام هستند؟ همان امام سجّاد علیه السلام که محصولِ همین بیتالکَرَم هستند، هر روز نهار میدادند اما وقتی نزدیک غروب میخواستند غذا بخورند، خادم ایشان میگوید که حضرت میفرمودند که من تنها غذا نمیخورم، باید یک نفر را پیدا میکردیم که با حضرت سجّاد علیه السلام همسفره بشود، اهل بیت علیهم السلام تنهاخور نیستند.
ولی این حرملهی ملعون چه کاری کرده بود و چه بلایی بر سرِ هدایتِ جامعه آورده بود که امام سجّاد علیه السلام این حرمله را نفرین میکردند.
«منهال» میگوید: خلاصه اینکه من برگشتم، وقتی برگشتم و به کوفه رسیدم دیدم مختار روی اسب نشسته است و بدنِ حرمله روی زمین افتاده است، به مختار گفتم: بشارت باد که این واقعه اتّفاق افتاد.
در ادامه گفت: مختار خود را از روی اسب به پایین پرت کرد و به سجده افتاد و گفت که من از صبح چیزی نخوردهام، امروز ظهر قصدِ روزه میکنم، خدایا! شاکر هستم که دعای امام زین العابدین علیه السلام را بدستِ من محقق کردی.
سلام و درود خدا بر همهی کسانی که در راهِ اعتلای مکتب اهل بیت علیهم السلام خدمت کردند و زحمت کشیدند.
به اهل بیت صلوات الله علیهم أجمعین اقتداء کنیم
آن چیزی که برای من جذاب است این است که در این روزگاری که بیماری کرونا هم هست، کارگرانِ روزمُزد، مردمی که در سختی هستند، به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه اقتداء کنیم.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سختترین مشکلات را تحمّل کردند، ولی وقتی یک روزی به خانهی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمدند…
من همیشه به دوستانِ خود عرض میکنم که اگر ما بجای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودیم آیا به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه دختر میدادیم؟
نکند که یک وقتی یک جوانِ شیعهی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه بیاید اما چندان پولدار نباشد و ما چیزهای دیگری را ملاک قرار بدهیم.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به خانهی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آمدند، دردانهی عالَم هستی با یک دست دستاس میچرخاندند و با یک دستِ دیگر هم بچه شیر میدادند، دستهای مبارکِ ایشان تاول زده بود، همینکه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دیدند نتوانستند تحمّل کنند، شروع کردند به گریه کردن، و بعد فرمودند: «یَا بِنْتَاهْ تَعَجَّلِی مَرَارَهَ اَلدُّنْیَا بِحَلاَوَهِ اَلْآخِرَهِ»[۱۱].
از این لرزشها زمین نترسیم، «بِهِمْ أَکْشِفُ اَلزَّلاَزِلَ»[۱۲] به برکتِ اهل بیت علیهم السلام زلزلهها دفع میشود، به امام زمان ارواحنا فداه پناه ببریم.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: دخترم! سختیهای دنیا زود تمام میشود، حلاوتِ آخرت میرسد.
ان شاء الله فدای این ادبِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بشوم، همینکه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دیدند حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم قدری نگران هستند عرض کردند که پدر جان! «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى نَعْمَائِهِ وَ اَلشُّکْرُ لِلَّهِ عَلَى آلاَئِهِ» غرقِ نعمت هستم، این شوهر، این فرزندان، سختی ندارد.
ان شاء الله خدای متعال به برکتِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و امام زمان ارواحنا فداه و اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین به ما صبر و سعهی وجودی و تحمّلِ سختیها و گشایش و فرجِ امام زمان ارواحنا فداه عطاء بفرماید.
[۱] مفاتیح الجنان، زیارت حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه در هفده ربیع الاول
[۲] سوره مبارکه فرقان، آیه ۷۴
[۳] سوره مبارکه انفال، آیه ۱۷ (فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ ۚ وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ)
[۴] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۴۳، صفحه ۹۲ (ن، عیون أخبار الرضا علیه السلام جَعْفَرُ بْنُ نُعَیْمٍ اَلشَّاذَانِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنِ اِبْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی اَلْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قَالَ لِی رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَا عَلِیُّ لَقَدْ عَاتَبَنِی رِجَالٌ مِنْ قُرَیْشٍ فِی أَمْرِ فَاطِمَهَ وَ قَالُوا خَطَبْنَاهَا إِلَیْکَ فَمَنَعْتَنَا وَ زَوَّجْتَ عَلِیّاً فَقُلْتُ لَهُمْ وَ اَللَّهِ مَا أَنَا مَنَعْتُکُمْ وَ زَوَّجْتُهُ بَلِ اَللَّهُ مَنَعَکُمْ وَ زَوَّجَهُ فَهَبَطَ عَلَیَّ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ جَلاَلُهُ یَقُولُ لَوْ لَمْ أَخْلُقْ عَلِیّاً لَمَا کَانَ لِفَاطِمَهَ اِبْنَتِکَ کُفْوٌ عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ .)
[۵] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۴۳، صفحه ۱۳۶ (وَ عَنْ مُجَاهِدٍ عَنْ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: خَطَبْتُ فَاطِمَهَ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَتْ مَوْلاَهٌ لِی هَلْ عَلِمْتَ أَنَّ فَاطِمَهَ قَدْ خُطِبَتْ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قُلْتُ لاَ قَالَتْ فَقَدْ خُطِبَتْ فَمَا یَمْنَعُکَ أَنْ تَأْتِیَ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَیُزَوِّجَکَ فَقُلْتُ وَ هَلْ عِنْدِی شَیْءٌ أَتَزَوَّجُ بِهِ فَقَالَتْ إِنَّکَ إِنْ جِئْتَ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ زَوَّجَکَ فَوَ اَللَّهِ مَا زَالَتْ تُرْجِینِی حَتَّى دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ کَانَتْ لَهُ جَلاَلَهٌ وَ هَیْبَهٌ فَلَمَّا قَعَدْتُ بَیْنَ یَدَیْهِ أُفْحِمْتُ فَوَ اَللَّهِ مَا اِسْتَطَعْتُ أَنْ أَتَکَلَّمَ فَقَالَ مَا جَاءَ بِکَ أَ لَکَ حَاجَهٌ فَسَکَتُّ فَقَالَ لَعَلَّکَ جِئْتَ تَخْطُبُ فَاطِمَهَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَهَلْ عِنْدَکَ مِنْ شَیْءٍ تَستَحِلُّهَا بِهِ قُلْتُ لاَ وَ اَللَّهِ یَا رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ مَا فَعَلْتَ اَلدِّرْعَ اَلَّتِی سَلَّحْتُکَهَا فَقُلْتُ عِنْدِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ إِنَّهَا لَحُطَمِیَّهٌ مَا ثَمَنُهَا إِلاَّ أَرْبَعُمِائَهِ دِرْهَمٍ قَالَ قَدْ زَوَّجْتُکَهَا فَابْعَثْ بِهَا فإن [فَإِنَّهَا] کَانَتْ لَصَدَاقَ بِنْتِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ .)
[۶] کشف الغمه فی معرفه الأئمه، جلد ۱، صفحه ۳۵۳ (ثُمَّ صَاحَ بِی رَسُولُ اَللَّهِ یَا عَلِیُّ فَقُلْتُ لَبَّیْکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ اُدْخُلْ بَیْتَکِ وَ اُلْطُفْ بِزَوْجَتَکِ وَ اُرْفُقْ بِهَا فَإِنَّ فَاطِمَهَ بَضْعَهٌ مِنِّی یُؤْلِمُنِی مَا یُؤْلِمُهَا وَ یَسُرُّنِی مَا یَسُرُّهَا أَسْتَوْدِعُکُمَا اَللَّهَ وَ أَسْتَخْلِفُهُ عَلَیْکُمَا قَالَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَوَ اَللَّهِ مَا أَغْضَبْتُهَا وَ لاَ أَکْرَهْتُهَا عَلَى أَمْرٍ حَتَّى قَبَضَهَا اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ وَ لاَ أَغْضَبَتْنِی وَ لاَ عَصَتْ لِی أَمْراً وَ لَقَدْ کُنْتُ أَنْظُرُ إِلَیْهَا فَتَنْکَشِفُ عَنِّی اَلْهُمُومُ وَ اَلْأَحْزَانُ قَالَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ قَامَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِیَنْصَرِفَ فَقَالَتْ لَهُ فَاطِمَهُ یَا أَبَهْ لاَ طَاقَهَ لِی بِخِدْمَهِ اَلْبَیْتِ فَأَخْدِمْنِی خَادِماً یَخْدُمُنِی وَ یُعِینُنِی عَلَى أَمْرِ اَلْبَیْتِ فَقَالَ لَهَا یَا فَاطِمَهُ أَ وَ لاَ تُرِیدِینَ خَیْراً مِنَ اَلْخَادِمِ فَقَالَ عَلِیٌّ قُولِی بَلَى قَالَتْ یَا أَبَهْ خَیْراً مِنَ اَلْخَادِمِ فَقَالَ تُسَبِّحِینَ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ ثَلاَثاً وَ ثَلاَثِینَ مَرَّهً وَ تَحْمَدِینَهُ ثَلاَثاً وَ ثَلاَثِینَ مَرَّهً وَ تُکَبِّرِینَهُ أَرْبَعاً وَ ثَلاَثِینَ مَرَّهً فَذَلِکِ مِائَهٌ بِاللِّسَانِ وَ أَلْفُ حَسَنَهٍ فِی اَلْمِیزَانِ یَا فَاطِمَهُ إِنَّکِ إِنْ قُلْتِهَا فِی صَبِیحَهِ کُلِّ یَوْمٍ کَفَاکِ اَللَّهُ مَا أَهَمَّکِ مِنْ أَمْرِ اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَهِ .)
[۷] الکافی، جلد ۱، صفحه ۴۵۸ (أَحْمَدُ بْنُ مِهْرَانَ رَحِمَهُ اَللَّهُ رَفَعَهُ وَ أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَلْجَبَّارِ اَلشَّیْبَانِیِّ قَالَ حَدَّثَنِی اَلْقَاسِمُ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلرَّازِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلْهُرْمُزَانِیُّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّعَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: لَمَّا قُبِضَتْ فَاطِمَهُ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ دَفَنَهَا أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ سِرّاً وَ عَفَا عَلَى مَوْضِعِ قَبْرِهَا ثُمَّ قَامَ فَحَوَّلَ وَجْهَهُ إِلَى قَبْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ عَنِّی وَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ عَنِ اِبْنَتِکَ وَ زَائِرَتِکَ وَ اَلْبَائِتَهِ فِی اَلثَّرَى بِبُقْعَتِکَ وَ اَلْمُخْتَارِ اَللَّهُ لَهَا سُرْعَهَ اَللَّحَاقِ بِکَ قَلَّ یَا رَسُولَ اَللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی وَ عَفَا عَنْ سَیِّدَهِ نِسَاءِ اَلْعَالَمِینَ تَجَلُّدِی إِلاَّ أَنَّ لِی فِی اَلتَّأَسِّی بِسُنَّتِکَ فِی فُرْقَتِکَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِی مَلْحُودَهِ قَبْرِکَ وَ فَاضَتْ نَفْسُکَ بَیْنَ نَحْرِی وَ صَدْرِی بَلَى وَ فِی کِتَابِ اَللَّهِ لِی أَنْعَمُ اَلْقَبُولِ «إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَیْهِ رٰاجِعُونَ» قَدِ اُسْتُرْجِعَتِ اَلْوَدِیعَهُ وَ أُخِذَتِ اَلرَّهِینَهُ وَ أُخْلِسَتِ اَلزَّهْرَاءُ فَمَا أَقْبَحَ اَلْخَضْرَاءَ وَ اَلْغَبْرَاءَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ وَ هَمٌّ لاَ یَبْرَحُ مِنْ قَلْبِی أَوْ یَخْتَارَ اَللَّهُ لِی دَارَکَ اَلَّتِی أَنْتَ فِیهَا مُقِیمٌ کَمَدٌ مُقَیِّحٌ وَ هَمٌّ مُهَیِّجٌ سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ بَیْنَنَا وَ إِلَى اَللَّهِ أَشْکُو وَ سَتُنْبِئُکَ اِبْنَتُکَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا اَلسُّؤَالَ وَ اِسْتَخْبِرْهَا اَلْحَالَ فَکَمْ مِنْ غَلِیلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِهَا لَمْ تَجِدْ إِلَى بَثِّهِ سَبِیلاً وَ سَتَقُولُ وَ یَحْکُمُ اَللَّهُ «وَ هُوَ خَیْرُ اَلْحٰاکِمِینَ» سَلاَمَ مُوَدِّعٍ لاَ قَالٍ وَ لاَ سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلاَ عَنْ مَلاَلَهٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلاَ عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اَللَّهُ اَلصَّابِرِینَ وَاهَ وَاهاً وَ اَلصَّبْرُ أَیْمَنُ وَ أَجْمَلُ وَ لَوْ لاَ غَلَبَهُ اَلْمُسْتَوْلِینَ لَجَعَلْتُ اَلْمُقَامَ وَ اَللَّبْثَ لِزَاماً مَعْکُوفاً وَ لَأَعْوَلْتُ إِعْوَالَ اَلثَّکْلَى عَلَى جَلِیلِ اَلرَّزِیَّهِ فَبِعَیْنِ اَللَّهِ تُدْفَنُ اِبْنَتُکَ سِرّاً وَ تُهْضَمُ حَقَّهَا وَ تُمْنَعُ إِرْثَهَا وَ لَمْ یَتَبَاعَدِ اَلْعَهْدُ وَ لَمْ یَخْلَقْ مِنْکَ اَلذِّکْرُ وَ إِلَى اَللَّهِ یَا رَسُولَ اَللَّهِ اَلْمُشْتَکَى وَ فِیکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ أَحْسَنُ اَلْعَزَاءِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَیْهَا اَلسَّلاَمُ وَ اَلرِّضْوَانُ .)
[۸] سوره مبارکه حشر، آیه ۹ (وَالَّذِینَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَلَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَهً مِمَّا أُوتُوا وَیُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَهٌ ۚ وَمَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)
[۹] سوره مبارکه انسان، آیه ۸
[۱۰] الأمالی (للطوسی)، جلد ۱، صفحه ۲۳۸ (أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ ، قَالَ: أَخْبَرَنِی اَلْمُظَفَّرُ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلْبَلْخِیُّ ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو عَلِیٍّ مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ اَلْإِسْکَافِیُّ ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ اَلْحِمْیَرِیُّ ، قَالَ: حَدَّثَنِی دَاوُدُ بْنُ عُمَرَ اَلنَّهْدِیُّ ، عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ ، عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ یُونُسَ ، عَنِ اَلْمِنْهَالِ بْنِ عَمْرٍو ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ (عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ) مُنْصَرَفِی مِنْ مَکَّهَ فَقَالَ لِی: یَا مِنْهَالُ ، مَا صَنَعَ حَرْمَلَهُ بْنُ کَاهِلَهَ اَلْأَسَدِیُّ فَقُلْتُ: تَرَکْتُهُ حَیّاً بِالْکُوفَهِ ، قَالَ: فَرَفَعَ یَدَیْهِ جَمِیعاً، فَقَالَ: ” اَللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ اَلْحَدِیدِ، اَللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ اَلْحَدِیدِ، اَللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ اَلنَّارِ” . قَالَ اَلْمِنْهَالُ : فَقَدِمْتُ اَلْکُوفَهَ ، وَ قَدْ ظَهَرَ اَلْمُخْتَارُ بْنُ أَبِی عبید [عُبَیْدَهَ] ، وَ کَانَ لِی صَدِیقاً، قَالَ: فَکُنْتُ فِی مَنْزِلِی أَیَّاماً حَتَّى اِنْقَطَعَ اَلنَّاسُ عَنِّی، وَ رَکِبْتُ إِلَیْهِ فَلَقِیتُهُ خَارِجاً مِنْ دَارِهِ، فَقَالَ: یَا مِنْهَالُ ، لَمْ تَأْتِنَا فِی وِلاَیَتِنَا هَذِهِ، وَ لَمْ تُهَنِّنَا بِهَا، وَ لَمْ تَشْرَکْنَا فِیهَا فَأَعْلَمْتُهُ أَنِّی کُنْتُ بِمَکَّهَ ، وَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکَ اَلْآنَ، وَ سَایَرْتُهُ وَ نَحْنُ نَتَحَدَّثُ حَتَّى أَتَى اَلْکُنَاسَ ، فَوَقَفَ وُقُوفاً کَأَنَّهُ یَنْتَظِرُ شَیْئاً، وَ قَدْ کَانَ أُخْبِرَ بِمَکَانِ حَرْمَلَهَ بْنِ کَاهِلَهَ ، فَوَجَّهَ فِی طَلَبِهِ، فَلَمْ نَلْبَثُ أَنْ جَاءَ قَوْمٌ یَرْکُضُونَ وَ قَوْمٌ یَشْتَدُّونَ حَتَّى قَالُوا: أَیُّهَا اَلْأَمِیرُ، اَلْبِشَارَهَ، قَدْ أُخِذَ حَرْمَلَهُ بْنُ کَاهِلَهَ ، فَمَا لَبِثْنَا أَنْ جِیءَ بِهِ، فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیْهِ اَلْمُخْتَارُ قَالَ لِحَرْمَلَهَ : اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِی مَکَّنَنِی مِنْکَ. ثُمَّ قَالَ: اَلْجَزَّارَ اَلْجَزَّارَ، فَأُتِیَ بِجَزَّارٍ، فَقَالَ لَهُ: اِقْطَعْ یَدَیْهِ، فَقُطِعَتَا، ثُمَّ قَالَ لَهُ: اِقْطَعْ رِجْلَیْهِ، فَقُطِعَتَا، ثُمَّ قَالَ: اَلنَّارَ اَلنَّارَ، فَأُتِیَ بِنَارٍ وَ قَصَبٍ فَأُلْقِیَ عَلَیْهِ وَ اِشْتَعَلَتْ فِیهِ اَلنَّارُ. فَقُلْتُ: سُبْحَانَ اَللَّهِ! فَقَالَ لِی: یَا مِنْهَالُ ، إِنَّ اَلتَّسْبِیحَ لَحَسَنٌ، فَفِیمَ سَبَّحْتَ فَقُلْتُ: أَیُّهَا اَلْأَمِیرُ، دَخَلْتُ فِی سَفْرَتِی هَذِهِ مُنْصَرَفِی مِنْ مَکَّهَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ (عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ) فَقَالَ لِی: یَا مِنْهَالُ ، مَا فَعَلَ حَرْمَلَهُ بْنُ کَاهِلَهَ اَلْأَسَدِیُّ فَقُلْتُ: تَرَکْتُهُ حَیّاً بِالْکُوفَهِ ، فَرَفَعَ یَدَیْهِ جَمِیعاً فَقَالَ: “اَللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ اَلْحَدِیدِ، اَللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ اَلْحَدِیدِ، اَللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ اَلنَّارِ”. فَقَالَ لِی اَلْمُخْتَارُ : أَ سَمِعْتَ عَلِیَّ بْنَ اَلْحُسَیْنِ (عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ) یَقُولُ هَذَا فَقُلْتُ: وَ اَللَّهِ لَقَدْ سَمِعْتُهُ قَالَ، فَنَزَلَ عَنْ دَابَّتِهِ وَ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ فَأَطَالَ اَلسُّجُودَ، ثُمَّ قَامَ فَرَکِبَ، وَ قَدِ اِحْتَرَقَ حَرْمَلَهُ ، وَ رَکِبْتُ مَعَهُ وَ سِرْنَا، فَحَاذَیْتُ دَارِی، فَقُلْتُ: أَیُّهَا اَلْأَمِیرُ، إِنْ رَأَیْتَ أَنْ تُشَرِّفَنِی وَ تُکْرِمَنِی وَ تَنْزِلَ عِنْدِی وَ تَحَرَّمَ بِطَعَامِی. فَقَالَ: یَا مِنْهَالُ ، تُعْلِمُنِی أَنَّ عَلِیَّ بْنَ اَلْحُسَیْنِ دَعَا بِأَرْبَعِ دَعَوَاتٍ فَأَجَابَهُ اَللَّهُ عَلَى یَدَیَّ ثُمَّ تَأْمُرُنِی أَنْ آکُلَ! هَذَا یَوْمُ صَوْمٍ شُکْراً لِلَّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ) عَلَى مَا فَعَلْتُهُ بِتَوْفِیقِهِ. حَرْمَلَهَ : هُوَ اَلَّذِی حَمَلَ رَأْسَ اَلْحُسَیْنِ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ ) .)
[۱۱] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۴۳، صفحه ۸۵ (تَفْسِیرُ اَلثَّعْلَبِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ تَفْسِیرُ اَلْقُشَیْرِیِّ عَنْ جَابِرٍ اَلْأَنْصَارِیِّ : أَنَّهُ رَأَى اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَاطِمَهَ وَ عَلَیْهَا کِسَاءٌ مِنْ أَجِلَّهِ اَلْإِبِلِ وَ هِیَ تَطْحَنُ بِیَدَیْهَا وَ تُرْضِعُ وُلْدَهَا فَدَمَعَتْ عَیْنَا رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ یَا بِنْتَاهْ تَعَجَّلِی مَرَارَهَ اَلدُّنْیَا بِحَلاَوَهِ اَلْآخِرَهِ فَقَالَتْ یَا رَسُولَ اَللَّهِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى نَعْمَائِهِ وَ اَلشُّکْرُ لِلَّهِ عَلَى آلاَئِهِ فَأَنْزَلَ اَللَّهُ وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضىٰ .)
[۱۲] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۳۶، صفحه ۹۵
پاسخ دهید