حضرت را فراوان مدح کردند. مقابل او ایستادند و ابیات متعدّدی شعر خواندند. اصلاً پیغمبر فرموده است علیّ بن ابی‌طالب علیه السّلام را مدح کنید. فراوان داریم. این اشعاری که اصحاب در مدح امیر المؤمنین علیه السّلام مقابل پیغمبر گفتند چطور بوده است. اگر این خلاف باشد پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم نمی‌‌گذارد. به قول این شعری که به چند نفر نسبت دادند. یکی را به حصّان نسبت دادند که

            «قیلَ لی: قُل فی عَلیٍّ مدحاً             ذکره (مدحه) یَخمُدُ ناراً موصَدَه»[۱]

به من دستور داده شد، به من گفته شد «قیلَ لی» مدح علی بگو. بعضی گفتند این برای حسّان است. بعضی‌ها هم این را به شخص دیگری نسبت دادند. « ذکره (مدحه) یَخمُدُ ناراً موصَدَه» مدح علیّ‌ بن ابی طالب صلوات الله علیه و آله و سلّم آتش را خاموش می‌کند.

                  «وَ النَّبیُّ المُصطَفى قالَ لَنا             لَیلَهُ المِعراجِ لَمّا صَعَده‏»

پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم فرمود: شب معراج وقتی عروج کردم، «وَضَعَ ضرب  اللّهُ بِظَهری یَدَهُ» خدا دست رحمت خود را به روی شانه‌ی من گذاشت. «فَأَحَسَّ القَلبَ مِمّا بَرَدَه‏» دل من از این حالت رحمت الهی خنک شد. «وَ عَلیٌّ واضِعٍ أقدامَهُ‏» علیّ بن ابی‌طالب علیه السّلام پای خود را جایی گذاشت که؛ «فی مَحَلٍّ وَضعَ اللّهُ یَدَه» جایی که خدا دست گذاشت امیر المؤمنین علیه السّلام پا گذاشت.

 

فارس‌ها هم شعر گفتند و شاید از این هم بهتر گفتند. این‌جا می‌گوید: «وَ النَّبیُّ المُصطَفى قالَ لَنا» از این‌ها فراوان داریم. هیچ جا نگفتند حرف نزنید، بلکه پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله و سلّم به حسّان فرمود: «مادامی که از اهل بیت من دفاع می‌کنی روح القدس با تو است». متأسّفانه بعد از پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم این کار را نکرد. از این مدح‌ها فراوان است. هم حضرت خود را فراوان مدح کرده است. «مَا لِلَّهِ آیَهٌ هِیَ أَکْبَرُ مِنِّی‏»[۲] می‌گوید دنبال آیه می‌گردید، دنبال نشانه می‌گردید بزرگ‌تر از من نمی‌توانید پیدا کنید! یک نفر می‌تواند بگوید که یعنی چه که او دارد از خود تعریف می‌کند. البتّه خود این سرّ دارد. وقتی جامعه به سمتی برود که بین امیر المؤمنین علیه السّلام و معاویه حکمیّت می‌گویند و کسی نیست که دفاع کند امیر المؤمنین علیه السّلام مجبور است که حق را بیان کند. این هم از رحمت او است. این برای امیر المؤمنین علیه السّلام خیلی سخت است. این هم از رحمت او است. یا فرمود کسی دروغ می‌گوید اگر بگوید در این عالم وجود خبر مهم‌تری از من است. آن خبر مهمّ عالم من هستم! مسئله‌ی عالم وجود امیر المؤمنین سلام الله علیه است. خود ایشان دارند بیان می‌کنند، پس خود ایشان دارد خود را مدح می‌کند و پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم هم دارد او را مدح می‌کند. شاعر هم او را مدح می‌کند هم زمان پیغمبر صلوات الله علیه و آله و سلّم و هم زمان خود ایشان.  بگوییم که امیر المؤمنین علیه السّلام می‌گفت من را مدح نکنید، دیگران هم می‌گویند. بله؛ اگر کسی برود یک سلطانی را بی‌جهت مدح کند، او هم اگر در شرایط تقیّه و خوف نباشد، وگرنه علّامه حلّی اعلی الله مقامه الشّریف وقتی نگاه می‌کند می‌بیند بعد از این همه کوبیدن تشیّع یک سلطان محمد اولجایتو خدابنده پیدا شده است. اهل سنّت بیمار به او خر بنده می‌گفتند و در آخر هم در راه محبّت اهل بیت او را کشتند. کتاب‌های آن وزیری که سلطان محمّد اولجایتو شیعه را ترور کرد که اوّلین بار در این عالم سکّه ضرب کرد که دور سکّه اسامی دوازه امام است که آخرین آن والخلف الحجه است، اغلب در کشور ما چاپ شده است. آن وزیر سنّی که این شاه شیعه را ترور کرد.

 

ما گاهی وسط تشیّع خود یک کارهای اشتباه بزرگی داریم آن هم با بودجه‌های دولتی، بودجه‌های سفارت خانه‌هایی مانند همین ایران و پاکستان. تقریباً همه‌ی آثار وزیر قاتل این سلطان شیعه در کشور ما به بهترین شکل چاپ شده است. بخش زیاد آن با بودجه‌ی دولتی است. وقتی علّامه حلّی می‌بیند که یک آدمی پیدا شده است که برادر او برای اوّلین بار روی سکّه علیٌ ولی الله ضرب کرده است، آن هم در اوج تحقیر و تخریب شیعه، او هم در ابتدای کتاب منهاج الکرامه که در دفاع از امیر المؤمنین علیه السّلام است، برای سلطان محمّد اولجایتو دعا می‌کند. اگر امروز کسی این را درباره‌ی ولیّ فقیه ما بگوید فضای مجازی او را تخریب می‌کنند. می‌گوید: «خَلَّدَ اللّهُ سُلطانَه مُلکَه…وَ قَرنَ دُولَته بِالدّوامِ إلى یَومِ القیامَه»[۳] خدا حکومت او را پایدار کند و دولت او قرین بالدّوام کند یعنی دائم او را نگه دارد الی یوم القیامه. نمی‌گوید تا الی ظهور الحجه! شک نیست که اگر علّامه حلّی نبود چیزی در دست ما نبود. این هم مدح است.  بله، اگر کسی این عبارت امیر المؤمنین علیه السّلام را که من را مدح نکنید نفهمد، جلوی این عبارت علّامه‌ی حلّی می‌گذارد؛ از این شریعت بازی‌ها و بعد هم شروع به ملامت می‌کنند. ملامت خیلی چیز عجیبی است. از کارهایی که قطعاً در این دنیا سر انسان می‌آید و برای قیامت منتظر نمی‌ماند ملامت است. شریعتی خیلی علّامه‌ی مجلسی را ملامت می‌کرد که تو چرا مدح خلفا کردی! تشیّع تو صفوی است. حالا دیگر نیست که بگوییم تشیّع علّامه حلّی که برای ۲۰۰ سال قبل از صفویّه است چیست؟! تشیّع مغولی است؟!


[۱]– الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج‏ ۱، ص ۱۲۷٫

[۲]– مجمع البحرین، ج ‏۱، ص ۴۰۵٫

[۳]– منهاج الکرامه فی معرفه الإمامه، ص ۲۹٫