برگردیم و به زندگی امروز خودمان نگاه کنیم. در مسئله‌ی احکام ما بچّه هیئتی‌ها مقلّد هر مرجع بزرگواری که هستیم، آن مرجع بزرگوار می‌تواند راحت فتوا بدهد؟! یا از ما تقیّه می‌کند همان‌طور که امام باقر و امام صادق علیهم السّلام از شیعیان خود تقیّه می‌کردند. عالم معاصر حق دارد راجع به عقاید اظهار نظر کند اگر خلاف نظر ما باشد؟ یک زمان‌های اشتباهی صورت می‌گیرد، آن را کاری ندارم، امّا آیا به او حق می‌دهیم؟ یا او را ساکت می‌کنیم؟ چه کسی است که باید تصمیم بگیرد، محور چه کسی است؟ آن‌ها همان موقع همین درگیری را داشتند، در زمان سیّد الشهداء علیه السّلام یک چندین نفر بودند که امام را آن‌طور که ما می‌دانیم امام می‌دانستند، بقیّه می‌گفتند: امام یک بزرگی است، یک فقیهی است، عالمی است. حق ندارد هر کاری که دوست داشت انجام بدهد، آن کاری که ما دوست داریم باید انجام بدهد.

 

غربت آن‌جا است که امام حسین سلام الله علیه باید روز عاشورا بفرماید: پیغمبر فرمود من و برادرم «سَیِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ»[۱] هستیم. خدا می‌داند اگر من این را در خلوت خود بخوانم گریه می‌کنم. بعد اگر من را قبول ندارید بروید از جابر بن عبدالله بپرسید. غربت یعنی این‌که به امام اعتماد نمی‌کنند. چه کار می‌تواند انجام بدهد؟ بهترین پزشک عالم که شما به نسخه‌ی او عمل نمی‌کنید و او اگر اسم یک دارو خاص را ببرد، نسخه‌ی او را پاره می‌کنید، پزشک چه کاری می‌تواند برای شما انجام دهد؟ چه کسی قرار است تصمیم بگیرد؟ این درد همیشه است. سالگرد غدیر که می‌شود ما باید این را بگوییم ما امروز حجّت داریم از چه کسی اطاعت کنیم. احکام را حجّت داریم از چه کسی بگیریم، عقاید را حجّت داریم از چه کسی بگیریم، عزاداری را حجّت داریم طبق فهم چه کسی بگیریم. کسی جرأت می‌کند ورود داشته باشد؟ یک کمی گاهی یک عملی اتفّاق افتاد که اصل آن نه حرام بود و نه مکروه بود، اشکالی هم نداشت ولی یک امتحانی برای یک عدّه بود. مثلاً گفت: آقا شما که سینه‌چاک هستید، اصلاً کار خیلی خوبی هم است، ولی من دوست ندارم شما دست به لباس خود بزنید. این نه حرام است و نه مکروه است. خود آن بزرگوار هم فرمود: نه حرام است و نه مکروه است. اگر هم کسی لُخت شد و سینه زد التماس دعا، خود من آن موقعی که توفیق داشتم سینه‌زن  بودم ما هم جزو همین هیئتی‌ها بودیم. امّا بعضی‌ها یک سری حرف زدند، به یاد دارید؟ در جامعه‌ای که حجّت داری از بزرگتر آن اطاعت کنی، حرف بزند می‌خواهید در دهان او بزنید، او چه کاری می‌تواند برای تو انجام دهد؟!

 

غربت اهل بیت این است که مردم می‌خواهند امام کاری را انجام دهد که آن‌ها می‌خواهند. با عُرف خود می‌سنجند که امام درست می‌گوید یا نمی‌گوید. آقا به کوفه نروید چون آن‌ها شما را فریب می‌دهند. آن کوفی‌ها لااقل ۵۰، ۶۰ نفر کشته دادند که بقیّه هیچ کاری انجام ندادند. چند هزار نفر بعد از کربلا کشته دادند که بقیّه هیچ کاری انجام ندادند. جالب است مردم مدینه که کلّاً به اهل بیت علیهم السّلام کاری نداشتند، کوفی‌ها را می‌دیدند به آن‌ها می‌گفتند: خائنان خاضل اهل بیت علیهم السّلام پیغمبر. کانّه همه‌ی آن‌ها وسط کربلا هروله بودند. این‌طوری است. جای مدّعی العموم هم قرار می‌گیرد.


[۱]ـ الأمالی (للصدوق)، النص، ص ۱۱۴٫