یک بخش مهمّی از وظایف ما این است که ما درست انتقال بدهیم. چقدر لذت بخش است اینکه حضرت صادق روحی له الفداء به ابان بن تغلب میگوید: در مسجد مدینه بنشین و بین بقیهی فتوا بده. من دوست دارم وقتی در مسجد میآیند تو را ببینند. بعد بگویند: این شیعهی امام صادق علیه السّلام است.
اینکه صرفاً دور خود باشم، و از این خون به ناحق ریخته شدهی سیّد الشّهداء صلوات الله علیه فقط به گریه که خیلی مهم است، خیلی خیلی مهم است، اکتفا بکنم ظلم است. بنده صد درصد مخالف آن بزرگواری هستم –اگر فرموده باشد إنشاءالله که اینطور نفرموده باشد- که گریه کردن هدف نیست. از نظر حقیر صد درصد اشتباه است. امّا تنها هدف نیست و محدود کردن سیّد الشّهداء صلوات الله علیه فقط به عزاداری قطعاً ظلم به سیّد الشّهدا علیه السّلام است و نیاز نیست وقتی من میخواهم این را بگویم، گریه کردن را مذمّت بکنم. خدا رحمت روح مرحوم آقای بهجت رحمه الله علیه را که میدانید یکی از سختترین کارهای مراتب سیر و سلوک که بنده هیچ چیزی نمیفهمم الآن به عنوان یک ضبط صوت فقط تکرار میکنم نفی خواطر است. نفی خواطر خیلی سخت است. دیدید همه گمشدههای خود را در نماز پیدا میکنید، چون نفی خواطر پیدا نمیشود. یک مقدار فضا آرام میشود، این مرغ ذهن میپرد و این طرف و آن طرف میرود، به یاد خاطرات خود میافتد، به یاد میآورد که پولهای خود را در کجا گذاشته است. اتّفاقاً همسایه یک لُغُزی خواند، جواب او را ندادم. حالا چه بگویم بهتر است «وَ لاَ الضَّالِّینَ» حالا «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» اینطور میگویم. حضرت مرحوم آیت الله بهجت رحمه الله علیه میفرماید: یکی از جاهایی که نفی خواطر میآورد گریه بر سیّد الشّهداء عیله السّلام است. بیانصافی است اگر کسی بگوید گریه هدف نیست. ولی همهی آن این نیست. محدود کردن امام حسین علیه السّلام به گریه ظلم است. اینکه من قصد نکنم، به سمت او حرکت بکنم، ظلم است.
پاسخ دهید