یکی از حربههایی که جریان نفاق به وسیله آن در طول تاریخ عمده زحمات اهلبیت(ع) را هدر داده و بیشترین ظلم را نسبت به ایشان روا داشته است وجیه جلوه دادن اعمال و سیاستهای خود در قالب سوء استفاده از کسانی است که منتسب به اهلبیت نبی مکرم اسلام(ص) بودهاند و در پس این انتساب، انحرافات زیادی را به جریان اصیل امامت وارد کردهاند. در این اینفوگرافیک گوشهای از سوء استفادههای جبهه نفاق و در مقابل آن اقدامات ائمه(ع) و برخی از مصادیق یادگاران، در جبهه حق و باطل به نمایش در آمده است.
- ۱- حفظ احترام یادگارها و منتسبان به بزرگان اسلام
- ۲- محدودیت فعالیتهای سیاسی و اجتماعی در صورت عدم صلاحیت
- برخی از روشهای دستگاه نفاق در جهت سوء استفاده از یادگارها:
- ۱- تقدیس موافقان
- ۲- ترور مخالفان
- ۳- مطرح نمودن فردی برای حذف فرد دیگر
- ۴- ائتلاف و تبانی
- بعضی از اقدامات ائمه علیه السلام در برابر جبهه نفاق:
- ۱- بیان ملاک شناخت
- ۲- تذکر به مدعیان
- ۳- جلوگیری از سوء استفاده
برای دانلود این تصویر در سایز بسیار بزرگ، اینجا کلیک نمایید.
آنچه باید بدانیم
۱- حفظ احترام یادگارها و منتسبان به بزرگان اسلام
یکی از عقاید رایج مسلمانان حفظ احترام برای منتسبان بزرگان میباشد.
قرآن کریم از زبان خضر علیه السلام، علت مرمّت دیوار متعلق به آن دو یتیم را صالح بودن جدّشان بیان فرموده است.
۲- محدودیت فعالیتهای سیاسی و اجتماعی در صورت عدم صلاحیت
حفظ احترام لزوماً به معنای اعطای مسئولیت نمیباشد زیرا این احترام برای شخص یادگار و توانمندیهایش نیست.
امیرالمومنین علیه السلام در جمل با وجود چندین هزار کشته، با نهایت احترام از عایشه گذشت. ولی ازآنپس علیرغم میل عایشه به او اجازه اقامت در بصره و هیچ گونه تحرّکی نداد و او را به مدینه فرستاد.
برخی از روشهای دستگاه نفاق در جهت سوء استفاده از یادگارها:
۱- تقدیس موافقان
مکتب خلفا عایشه را به دلیل همراهی با حکومت، به عنوان عالمترین فرد به کتاب خدا و سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و یادگار ایشان تبلیغ میکرد. بدین ترتیب او را صاحب مقام فتوا معرفی نمودند. مردمی که در جمل مقابل امیرالمؤمنین علیه السلام ایستادند مقلّد او بودند. آنها آمده بودند از ناموس پیغمبر خود حمایت کنند. حتی تا پای جان از شتر او دفاع کردند و این تقدسی بود که جریان نفاق درست کرده بود.
۲- ترور مخالفان
محمدبن ابیبکر که از نظر حکومت معاویه، تندرو، فتنهگر، خونریز و… بود و انحرافات سیاسی داشت، علیرغم اینکه یادگارخلیفه اول و برادرعایشه بود، بعد از دستگیری نه تنها او را کشتند، بلکه جنازه او را سوزاندند و خاکسترش را نیز به باد دادند!
۳- مطرح نمودن فردی برای حذف فرد دیگر
در فضایی که اجازه نقش آفرینی به علی بن ابیطالب علیه السلام داده نمیشد و ایشان و فرزندانش حتّی به اندازه یک عالم دینی هم مورد رجوع جامعه نبودند و ارتباط با اهل بیت علیهم السلام برای مردم خطر آفرین بود؛ ابن عباس آزادانه میتوانست با خلیفه محاجّه کند و به او لقب علّامه امّت و حبرالامه داده شد تا آن قدر مطرح شود که امیرالمؤمنین علیه السلام به چشم نیاید. خلیفه دوم به جای مراجعه به امیرالمؤمنین علیه السلام سؤالات خود را از ابن عباس کم سن و سال میپرسید.
۴- ائتلاف و تبانی
جریان مخالف ائمه علیهم السلام برای قدرت پیدا کردن و ایستادگی مقابل معصومین علیهم السلام بارها و بارها حاضر به تغییر موضع شده و برای تقویت جبهه خود، با یادگاران و نزدیکان ائمه علیهم السلام تبانی مینمود. به عنوان مثال فرقه زیدیّه برای تقویت خود یک بار با نفس زکیّه نواده امام مجتبی علیه السلام بار دیگر با زید النّار برادر امام رضا علیه السلام و بار دیگر با جعفرکذّاب برای تخریب امامت شیعه بیعت نمود.
بعضی از اقدامات ائمه علیه السلام در برابر جبهه نفاق:
۱- بیان ملاک شناخت
در واقعه جمل، نبرد میان دو یادگار در جبهه حق و باطل برای مسلمانان شبهه ایجاد کرد؛ لذا از امام علی علیه السلام سؤال نمودند که آیا حق با شماست که داماد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هستی یا با عایشه که همسر رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم است. ایشان فرمود اگر حق را بشناسید اهل آن را خواهید شناخت و صرف منتسب بودن به رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم را ملاک حقانیت ندانست.
۲- تذکر به مدعیان
زید بن موسی علیه السلام با استناد بر روایت حرمت آتش بر ذرّیه فاطمه سلام الله علیها برای خود مصونیت قائل بود و به قتل و خونریزی مبادرت کرد. امام رضا علیه السلام به او فرمود: مادامی که در اطاعت خدایی برادر من هستی وگرنه خداوند درمورد پسر نوح علیه السلام هم فرمود: او از اهل تو نیست زیرا مرتکب اعمال غیر صالح است، همچنین پدرت موسی بن جعفر علیه السلام که از تو بهتر بود خود را مصون نمیدانست. سپس فرمود: دیگر هرگز تو را به درگاه خود راه نمیدهم.
۳- جلوگیری از سوء استفاده
بنی امیه به ناحق خود را به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم منتسب میکردند از این رو امام سجاد علیه السلام اجازه نمیداد به عنوان اهلبیت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم برای کسی امتیازی قائل شوند. اگر میخواست خریدی انجام دهد از محل زندگی خود خرید نمیکرد و به محلّه دیگری میرفت و میفرمود نمیخواهم به عنوان اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به من تخفیف بدهند. همین که میگفتند شما از اهل بیت علیهم السلام هستید میفرمود: باید دید در عمل چقدر با پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نزدیک هستی؟!
پاسخ دهید