اهل بیت علیهم السّلام سعی میکردند انفعال هم نداشته باشند؛ یعنی سعی کنند که از میزان این غربت کم کنند. یکی از غربتهای ائمّه علیهم صلوات الله، خودیها هستند. این را همیشه بدانید، اصل این فرمایش هم متعلّق به شهید صدر است که اهل بیت علیهم صلوات الله در سه سطح تقیه میکردند. یک سطح تقیه از حاکم بود، شاه و رئیس و سیاسیون و… یک سطح تقیه از عموم مردم بود و یک سطح تقیه از خودیها بود. این خودیها خیلی اهل بیت علیهم السّلام را اذیّت میکردند. یکی از عوامل غربت همین است. من چند نمونه را بیان میکنم و بعد میگویم چه کارهایی انجام میدادند. یک روز یک نفر آمد و گفت: آقا جان، یا بن رسول الله، این فلانی و فلانی هر جایی که مینشینند از آن شاگرد شما بد میگویند. –اسامی را نمیگویم امّا شما در روایات ببینید، اینها همه راوی هستند و ما روایت آنها را میخوانیم- گفتند: آقا، آنها هر جایی که مینشینند سرکوب میکنند، هرچه شما به نفع او صحبت میکنید اینها میروند پشت سر او آن حرفها را تحریف میکنند. مشابه چنین موردی برای هیئتیها حرف و سخنهای فراوانی است که پشت سر منبریها و مدّاحها گفته میشود که بسیار زیاد است. این علامت مرض و بیماری است. آن کسی که عیب دارد اگر عیب او اجتماعی و عمومی است باید به صورت عمومی بروند و جلوی او را بگیرند. اگر عیب او خصوصی است و مثل بقیهی آدمها است، علنی کردن آن اشکال دارد. اگر انسان ببیند نوکر امام حسین علیه السّلام در یک جا به شکوفایی رسیده است باید خدا را شکر کند. اگر یک نفر شکوفا شده است و بقیه پشت سر او حرف میزنند این از خود ما است، مسئلهی انکار کردنی هم نیست، کافی است شما در صفحههای اجتماعی ببینید که در پیجها چه مطالبی گفتهاند. اتّفاقاً اینجا هم یک گروه خاصی مورد خطاب ما هستند. برای عموم مردم این مسائل زیاد اهمّیّت ندارد امّا یک عدّه هستند بچّه هیئتی هستند به محرّم کار ندارند، همیشه در طول سال اهل جلسات هستند. اتّفاقاً اینها هستند که ذاکر و منبری را میشناسند یا دست اندرکاران جلسات و مدیران هیئات را میشناسند، بقیهی مردم چه کار دارند؟ میخواهند دههی اوّل بروند و از امام حسین علیه السّلام استفاده کند، حالا نزدیک خانهی خود به یک هیئت میرود، یا جایی تبلیغی میشنود و جای دیگری میرود. صبح تا شب چقدر حرفهای بیارزش توسط ریشوهای امام حسینی –به قول خودشان حسینچی- گفته میشود؟ میخواستم بگویم روایت نمونه دارد. گفتند: آقا شما هرچه شما در مورد او خیر میگویید او یک نفره میرود همه جا آنها را تحریف میکند. این روایت در کتاب روضهی کافی آمده است. حضرت فرمود: از دست اینها خسته شدهام! از رحمت خدا دور باشند.
خیلی خطرناک است. این یعنی چه؟ آن دو نفر به طور خاص از رحمت خدا دور باشند یا اینکه هر کسی که دارد علمدارهای شما را در محافل مختلف تخریب میکند از رحمت خدا دور باشد؟ آیا فقط به خاطر همان یک نفر این جمله را فرمودند؟ آیا آن یک نفر شخصیت خاصّی بود یا خیر؟ حضرت میگوید: من هرچه میگویم گوش نمیدهند.
این مسئله برای من خیلی جای سؤال دارد که شامل بحثهای فنی است که آن موارد را سانسور میکنم! مردم قم آدمهای حسّاس و محکمی بودند. الآن هم بالاخره کمی از آن صفت باقی مانده است که شما رشحاتی از آن را میبینید. مثلاً فرض کنید مردم قم به یک نفر شک کردند که ممکن است از غلات باشد. به امام هادی علیه السّلام نامه نوشت که این شخص از غلات است یا خیر؟ رفتیم بررسی کردیم دیدیم نماز او کاملاً درست است، عقاید خود را که در محافل میگوید مشکلی ندارد، روزهی خود را میگیرد، سخن بدی نمیگوید، مثلاً گوشی او را چک کردیم، حضرت فرمود: خیر، مشکلی ندارد. نامه رسید، اسم آن شخص ابن اورمه است. گفت: الحمدلله، از امام هادی علیه السّلام تأیید رسید که او مشکلی ندارد. فقط در مورد او احتیاط کنید. کأنّه اصل بر این است که… این مورد خوب است.
پاسخ دهید