حجت الاسلام کاشانی روز شنبه مورخ ۱۷ اسفند ماه ۱۳۹۸ به مناسبت شب ولادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در یک مجلس خصوصی به سخنرانی پرداختند که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد. (شایان ذکر است که سه دقیقه ی ابتدای صوت از کیفیت مطلوبی برخوردار نیست)
- مقدّمه
- ارزش مجلسی که بر مدارِ محبّتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام تشکیل بشود
- بشارتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به قنبر
- وضعیتِ شیعیان در قیامت
- شرح قسمتی از زیارت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در روز ولادت
- وصفِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در بیانِ رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم
- پنج درخواستِ پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم از خدای متعال در موردِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
- شعر زیبای «حارث همدانی»
- شعرهای زیبایی در وصف حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
- شعرهای زیبای «سید علی هندی» در وصف حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
- شعرهای زیبای «مرحوم عابد» در وصف حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ»
«أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ».[۱]
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری* وَ یَسِّرْ لی أَمْری* وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی* یَفْقَهُوا قَوْلی».[۲]
«إِلهی وَ أَنْطِقْنِی بِالْهُدَى وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَى».[۳]
هدیه به پیشگاه باعظمتِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین، خاصّه امیرالمؤمنین علیه أفضل صلوات المصلّین صلواتی هدیه بفرمایید.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
عرضِ تبریک به پیشگاه باعظمتِ حضرت بقیّه الله الأعظم روحی و ارواح العالمین له الفداه و عجّل الله تعالی فرجه الشّریف صلواتِ دیگری محبّت بفرمایید.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
مقدّمه
از پیشگاهِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام عذرخواهی میکنم که میخواهم چندجملهای راجع به حضرت حرف بزنم، مسندِ گفتن از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام افتخارِ معصومین علیهم السلام است و مجلسداری هم با خودِ آن بزرگواران است.
ارزش مجلسی که بر مدارِ محبّتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام تشکیل بشود
سال ۳۹ هجری «روز عید غدیر» یک جمعهای شد که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام خطبه خواندند، این خطبه در «مصباح» شیخ طوسی است، حضرت یک سخنرانی کردند، بعد در آخرِ جلسه… در کوفه و سال ۳۹ و غربتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و دیگر یارها هم شهید شده بودند، عمّارها، مالکها… مردم هم درک نمیکنند، حضرت هم در اوجِ غربت هستند، دیگر لشکرِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام منسجم نیست، وقتی حضرت خطبه را در روز عید غدیر خواندند، وقتی از منبر پایین آمدند فرمودند: همهی شما امروز در خانهی امام حسن مجتبی علیه السلام میهمان هستید.
خلاصه مجلسی که «عَلَی حُبّ أمیرالمؤمنین علیه السلام» بدونِ برنامهریزیِ قبلی دورِ یکدیگر جمع شدیم… من خیلی به این موضوع امید دارم که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام خواستهاند ما دورِ یکدیگر جمع بشویم، واقعاً
از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش به در آید[۴]
امروز فقط شب ولادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیست، اصلاً شبِ معلوم شدنِ هویّتِ ماست، همانطور که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «سورهی توحید شناسنامهی خدای متعال است»، شناسنامهی انسانیّت و هویّتِ انسان و کرامتِ شیعه «حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام» هستند، امشب فقط شبِ ولادتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیست، بلکه نسبتِ ما با عالَم معلوم شده است، جای ما معلوم شد.
یعنی اگر کسی به این توجّه کند، اولاً انسانها به این توجّه کنند که انسانیّت همچنین مصداقی پیدا کرده است، و شیعیان به این موضوع توجّه کنند که آنها را بعنوانِ شیعهی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام میشناسند اصلاً عقلِ انسان از بهجت از سر میپرد و مدهوش میشود و خواب از سرِ انسان میپرد.
ان شاء الله خدای متعال مرحوم عابد را رحمت کند که من یک مصرع از او را عرض میکنم که به نظرِ من مانندِ روایت است، امشب حالِ ما اینطور است که خدای متعال میفرماید: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ»[۵] ما بنیآدم را تکریم کردیم، به چه واسطه تکریم کردید؟ حال یکی دو روایت میخوانم، چطور تکریم کردید؟ خدای متعال ما شیعیان را چطور تکریم کرده است؟ مرحوم عابد میگوید: «تشریفِ جهانِ آدمی را»، یعنی برای شرافت بخشیدن به جهانِ انسانها «در کُوْن قدم زدی» و در این دنیا آمدی، که مصداقِ یک انسان بشوی، ما همنوعهای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بشویم، فرمود:
تشریفِ جهانِ آدمی را در کُوْن قدم زدی زهی جود تا باز دهی به خاک ناچیز
واقعاً کَرَم کردی به ما هویّت دادی…
تشریفِ جهانِ آدمی را در کُوْن قدم زدی زهی جود تا باز دهی به خاک ناچیز
حال ببینید خودِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به قنبر چه میفرماید، تا خدا کند خودِ من قدر بدانم، گاهی اوقات خودِ راه ندادنِ ما به مجلس هم لطف است که اگر وارد شدیم بدانیم به کجا آمدیم. هویّتِ مجلس به آدمها و تعدادِ آن نیست، به صاحبجلسه است، بالاخره قطعاً خریدارِ جلسهای که در عالَم چند نفر به منظورِ محبّتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام جمع بشوند حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «لَوِ اِجْتَمَعُوا عَلَى حُبِّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ لَمَا خَلَقَ اَللَّهُ اَلنَّارَ»[۶]، اگر مردمِ عالَم یک مرتبه همینطور مثلِ ما بیچارهها و بیپناهها دورِ یکدیگر جمع میشدند که بگویند ما حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را دوست داریم… همین! بیش از این هم نیست، ما نه ایشان را میشناسیم، نه لایقِ ایشان هستیم، دهانِ ناپاکِ مثلِ من هم غلط میکند بخواهد حرف بزند، ولی بالاخره به هر کسی یک مسئولیتی دادهاند… فرمودند: اگر مردمِ عالَم یک مرتبه بر محورِ حبّ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام جمع میشدند اصلاً داغ و درفشی در این عالَم نبود.
برای اینکه جسارت نشود مختصر عرض میکنم، اگر کودکی را بر سرِ راه گذاشته باشند و او در پرورشگاه باشد و یک عمر درگیرِ این موضوع باشد که پدر و مادرِ من چه کسی هستند، بعد یک روزی به او بگویند که اصل و نسبِ تو پیدا شد، چه حسّی به او دست میدهد؟
شبِ ولادتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام شبِ هویّتبخشی به ماست، و خدای متعال میداند که اگر چشمِ ما به این عالَم باز بود میدیدم که ولعِ فرزندانِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام برای اینکه بخواهند این روز را بزرگ بدارند و به «شیعهی امیرالمؤمنین بودن» افتخار کنند چه بود.
بشارتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به قنبر
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به قنبر اینطور فرمودند: «یَا قَنْبَرُ أَبْشِرْ وَ بَشِّرْ وَ اِسْتَبْشِرْ»[۷] به تو بشارت میدهم، تو هم این بشارت را به دیگران بده و شاد باش، «فَوَ اَللَّهِ لَقَدْ مَاتَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ هُوَ سَاخِطٌ عَلَى جَمِیعِ اَلْأُمَّهِ إِلاَّ اَلشِّیعَهَ» حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در حالی از دنیا رفتند که بر امّتِ خود بجز شیعیان خشمگین بودند؛ درواقع شیعیان به برکتِ وجودِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام هویّت پیدا کردند، بعد فرمودند: «أَلاَ وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ عِزّاً وَ عِزُّ اَلْإِسْلاَمِ اَلشِّیعَهُ» هر چیزی عزّتی دارد و عزّتِ اسلام شیعیانِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند. «أَلاَ وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ دِعَامَهٌ وَ دِعَامَهُ اَلْإِسْلاَمِ اَلشِّیعَهُ» هر چیزی ستونی دارد و ستونِ حقیقتِ اسلام شیعیانِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند، «أَلاَ وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ ذِرْوَهٌ وَ ذِرْوَهُ اَلْإِسْلاَمِ اَلشِّیعَهُ» هر چیزی یک بالاو اعلاء و بلندی دارد که بالا و اعلاء و بلندیِ اسلام «شیعه» است، «أَلاَ وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ شَرَفاً وَ شَرَفُ اَلْإِسْلاَمِ اَلشِّیعَهُ» هر هرچیزی شرفی دارد و شرف اسلام شیعه است. (اینجا حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بینِ گنهکاران و مؤمنینِ شیعه تفاوت قائل نشدهاند)، «أَلاَ وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ سَیِّداً» هر چیزی سرور و سیدی دارد «وَ سَیِّدُ اَلْمَجَالِسِ مَجَالِسُ اَلشِّیعَهِ».
چگونه از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تشکر کنیم که با غرق گناه بودنِ افرادی مثلِ من، ما را هم به این مجالس راه دادند؟
«أَلاَ وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ إِمَاماً وَ إِمَامُ اَلْأَرْضِ أَرْضٌ یَسْکُنُهَا اَلشِّیعَهُ» هر چیزی امامی دارد و امامِ زمین آن زمینی است که شیعیان در آن قرار دارند، «وَ اَللَّهِ لَوْلاَ مَا فِی اَلْأَرْضِ مِنْکُمْ لَمَا أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَى أَهْلِ خِلاَفِکُمْ» به خدا سوگند! اگر شما روی زمین نبودید، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند اگر خدای ناکرده نسلِ شیعیان حضرت منقرض میشد قیامت برپا میشد.
این مطلب را به عنوان مقدمه عرض کردم.
وقتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم محبانِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند نه نیازی به ما بود و نه ما همسنخ بودیم و نه اصلا جایگاه این را داشتیم که جزو محبان حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام باشیم، یکی از بیچارگیهای ما این است که گاهی خیال میکنیم کاری کردهایم!
وضعیتِ شیعیان در قیامت
یک روز ابوبصیر که نابینا بود در حالی که نفس نفس میزد به محضرِ امام صادق علیهالسلام رسید، حضرت فرمودند: «مَا هَذَا النَّفَسُ»[۸] ابوبصیر چرا نفس نفس میزنی؟ ابوبصیر گفت: «جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ کَبِرَ سِنِّی» آقا فدایتان بشوم، سِنّ من زیاد شده است و استخوانهای من نرم شده است، «وَ اقْتَرَبَ أَجَلِی مَعَ مَا أَنِّی لَا أَدْرِی عَلَی مَا أَرِدُ عَلَیْهِ مِنْ أَمْرِ آخِرَتِی». عمرم در حالِ به پایان رسیدن است و از عاقبت امرِ خود اطلاعی ندارم.
حضرت فرمودند: اینگونه نگو! ابوبصیر گفت: آقا برای چه؟ حضرت فرمودند: مگر نمیبینید در اسلام اینقدر سفارش شده که به موسپیدان و بزرگترها احترام بگذارند؟ ابوبصیر گفت: آقا فدایتان شوم! دلِ من با اینها آرام نمیشود، پروندهی من سنگینتر است! حضرت فرمود: در عالم شما را تمسخر میکنند و به جسارت به شما لقب “رافِضَه” میدهند، در حالی که روز قیامت مردم خواهند دید که شما چه جایگاهی دارید!
ابوبصیر گفت: آقا من خودم بد هستم، «جُعِلْتُ فِدَاکَ زِدْنِی یا أَبِاعَبْدِاللَّهِ»،
آقا من نسبت به خودم هنوز درگیر هستم، لطفاً بیشتر بفرمائید! حضرت فرمودند: خداوند در روز قیامت از گناهکاران شما هم میگذرد، چه برسد به نیکوکاران شما!
ابوبصیر گفت: آقا جان! من فدای شما بشوم، پروندهی من سنگینتر از این حرفها است!
روایت طولانی است، من دو موردِ آن را عرض میکنم که مقدمه بحث بنده است.
حضرت فرمود: خداوند شما را یاد کردهاست و روز قیامت شما را به این نام صدا میکند که فرمود: «مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا»[۹]، یک عدّهای بودند که از مسیر برنگشتند، روز قیامت خواهید دید که وفاداری شما بر ولایت ما چه ارزشی دارد… ابوبصیرخیلی لذت برد، عرض کرد: آقا! لطفاً یک مورد دیگر اضافه کنید.
این خیلی زیباست، حضرت فرمودند: «لَقَدْ ذَکَرَکُمُ اَللَّهُ فِی کِتَابِهِ اَلْمُبِینِ الْأَخِلَّاءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِینَ»، همهی رفاقتهای در این دنیا روز قیامت منجر به دشمنی میشود، هر کسی یقهی دوستِ خود را میگیرد و میگوید: تو مرا به مجلس گناه بردی، تو مرا بازداشتی، تو مرا نابود کردی. همهی رفاقتها نابود میشود و به دشمنی تبدیل میشود «إِلَّا الْمُتَّقِینَ».
حضرت فرمودند: منظور از «متقین» شما هستید و ما رفاقت با شما را فراموش نخواهیم کرد، بابت این عشقی که به ما داشتید در روز قیامت پشیمان نخواهید شد.
شرح قسمتی از زیارت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در روز ولادت
من چند جمله برای شما از روایت میخوانم ولی من همیشه عرض کردهام اینکه کسی مانندِ من نمیتوانم راجع به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام حرف بزند فقط بخاطرِ کوچک بودنِ مثل من نیست، شما فرمایشات اهل بیت علیهمالسلام را ببنید که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: علی جان! من نمیتوانم تو را توصیف کنم، برای اینکه من حقیقت تو را بیان کنم الفاظِ این دنیا کوچک، محدود و حقیر است، اگر راجع به تو میگفتم حتّی مخالفینِ تو هم وقتی تو راه میرفتی جای پای تو را به چشم خود میکشیدند، نمیتوانم بیان کنم! چون عدهای مسیر را اشتباه میروند.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در روز ولادت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم زیارتی دارند، جالب است که هم در روز ولادت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و هم در روز مبعث زیارت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام وارد است و در روز ولادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام زیارت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم وارد است.
وقتی میخواهید به حرمِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام وارد بشوید در دو طرف ایوان طلا نوشتهاست:
«السَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولِ اللّهِ»، اول به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سلام میکنیم.
آنجا در روز ولادت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم عباراتی آمده است که ریشهی خیلی از این چیزهایی که شعرا گفتهاند در روایات است و اینها حداکثر هم نیست، اینها حدّاقل است، در این حد که ما بفهمیم خبرهایی هست که ما نمیفهمیدم.
آنجا وقتی به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سلام میکنیم… اینجا هم همینطور است، بسیاری از زیاراتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام با سلام بر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم شروع میشود. بعد میگوییم: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خالِصَ الْأَخِلّاءِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا والِدَ الْأَئِمَّهِ الْأُمَناءِ ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صاحِبَ الْحَوْضِ وَحامِلَ اللِّواءِ»[۱۰]سلام بر شما که صاحب حوض هستید، حامل لواء حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستید، «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا قَسِیمَ الْجَنَّهِ وَلَظى» سلام بر تو که تقسیم کننده و مدیر بهشت و جهنم، «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ شُرِّفَتْ بِهِ مَکَّهُ وَمِنى» سلام بر تو ای که مکه و منا به او شرافت یافت، «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَحْرَ الْعُلُومِ و کَهْفَ الْفُقَراءِ» سلام بر پناهگاه فقرا!
دیگر چه میتوان گفت؟ دریا هم محدودیت دارد! لیکن علامت بیکرانِگی است؛ این نسخه برای «مشهدی» است و در نسخهای دیگر که از «شیخ مفید» آمده است: «وَ یا کَنَفَ الْفُقَراءِ» سلام بر تو که سایهات بر سر فقرا است، «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ وُلِدَ فِی الْکَعْبَهِ وَزُوِّجَ فِی السَّماءِ بِسَیِّدَهِ النِّساءِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ أَنْجَى اللّهُ سَفِینَهَ نُوحٍ بِاسْمِهِ وَاسْمِ أَخِیهِ حَیْثُ الْتَطَمَ الْماءُ حَوْلَها وَطَمى» سلامِ خدا بر تو که خدای متعال به نامِ نامیِ تو کشتی نوح را نجات داد.
این بیچارگیِ امت بود که وقتی میخواستند از اهل بیت علیهم السلام سخن بگویند محدودیت داشتند و یکی از محدودیتها اینجاست. این از قافیه به تنگ آمدن است که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اینگونه بیان فرمودند که: «إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَهِ نُوحٍ، مَنْ دَخَلَهَا نَجَی، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ» که مَثَلِ اهل بیتِ من مَثَلِ کشتیِ نوح است، هر کسی با آن همراه باشد نجات پیدا میکند و هر کسی از آن تخلّف پیدا کند غرق میشود، خودِ کشتیِ نوح به برکتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نجات پیدا کرده است، اما امّتی که بینِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و معاویه گیر میکند و حکمیّت درست میکند، باید با او با آنچه از مسلّماتِ قرآن کریم است بحث کرد.
بعد حضرت میفرمایند: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَنْ تابَ اللّهُ بِهِ و َبِأَخِیهِ عَلَى آدَمَ إِذْ غَوى» سلام بر تو که خدا به وسیلهی نامِ مبارک تو و برادرت توبهی آدم را پذیرفت، «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا فُلْکَ النَّجاهِ الَّذِی مَنْ رَکِبَهُ نَجَا» دیگر اینجا تشبیه نمیکنند، وقتی فضا فضایی است که شیعیان نشستهاند دیگر نیازی نیست که مثال بزنند، سلام بر تو ای کشتی نجاتبخش که هرکس به آن متمسّک شد نجات یافت.
وصفِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در بیانِ رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم
همینطور پشت سرِ هم! انسان وقتی عبارات را که نگاه میکند مبهوت میشود، من نگاه میکردم که ببینم اگر ائمه علیهم السلام بخواهند حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را وصف کنند چه میفرمایند، چند مورد را مختصر برای شما میخوانم، اگر فرصت بود چند بیت شعر عربی هم میخوانم که برای همین شبِ ولادتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است و زیبا بیان کرده است.
اگر میبینید بیانِ من منقطع است… خدا میداند که از وقتی که از ظهر متوجّه شدم که دوباره توفیق شده است که ان شاء الله دورِ یکدیگر جمع بشویم و از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بگوییم، همهی وجودِ مرا اضطراب گرفته است و اینکه ان شاء الله خودِ من این فرصتی را که بوجود آمده است قدر بدانم که نمیتوانم بدانم.
چند روایت برای شما بیان میکنم که ببنید وقتی ائمه علیهم السلام میخواهند راجع به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بفرمایند چطور بیان میکنند، بیشترِ این روایات از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند:«إِنَّ حَافِظَیْ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ لَیَفْتَخِرَانِ عَلَى جَمِیعِ اَلْحَفَظَهِ، لِکَیْنُونَتِهِمَا مَعَ عَلِیٍّ»[۱۱]، در روز قیامت، دو ملکی که مسئول ثبت و ضبط اعمال حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند به سایر ملائکهی ثبت و ضبط مفاخره میکنند، چرا؟ «ذَلِکَ أَنَّهُمَا لَمْ یَصْعَدَا إِلَى اَللَّهِ بِشَیْءٍ مِنْهُ یُسْخِطُ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى» چون اینها هرگز برای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام سخنی که در آن سخط الهی باشد را ننوشتهاند و فقط فضیلت نوشتهاند.
حالا هنر شاعر را ببنید که با هنر ادبیات مفهوم این فرمایش حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را یک پله بالاتر بردهاست، بالاخره چون این روایات را شاگردانِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و اهل بیت علیهم السلام نوشتهاند.
شخصیتی داریم به نام مرحوم «محمد کاظمی» که تقریبا بیش از ۳۵۰ سال قبل از دنیا رفته است، ایشان قصیده مفصلی بنام «حیدریه» دارند.
من چند مرتبه قصد کردم که این قصیده را در جلسات نهجالبلاغه بخوانم که هیچ وقت توفیق نشد، الان دو بیت از این قصیده را که راجع به این روایت است را میخوانم.
«کل له ملکان یکتنفانه للخیر أو الشر علیه مقدری»
هر آدمی یک ملک خیر و یک ملک شر دارد که اعمال او را ثبت و ضبط کنند، این دو ملک که ثبت و ضبط میکنند گاهی مینویسند و گاهی صبر میکنند، چون فرد دائماً ثواب یا عِقاب ندارد.
«الا علی لیس الا کتاب الحسنات یکتب دائما لا یفتری»
جز حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام که فقط یک ملک مسئول است و مینویسد، و یک ملک بیکار است، «دائما لایفتری» هم مینویسد، یعنی فرصت نمیکند که نقطهی ثبت عملِ قبلی را بگذارد که باید عمل بعدی را بنویسد.
زیاد شنیدهاید که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودهاند: «یا علی أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِی»[۱۲]، جلوتر هم عرض میکنم که این حاجتِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است.
بخدا اگر این روایتی را که میخواهم بخوانم را میفهمیدم دیگر اصلاً متوجّه نمیشدم که الان کجا هستم، متوجّه نمیشدم.
بنده عرض میکنم که اضطراب دارم که از این جلسه استفاده کنم، ای کاش چشم دلِ ما باز بود و میدیدیم که اهل بیت علیهم السلام در مجلس محبت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام اینطور شوق دارند.
جناب جابر رحمه الله علیه خیلی فضائل عجیبی از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل کردهاست، آن زمانی که از حلقومها زبان درمیآوردند پیر شده بود و در کوچهها میرفت و عصا میزد و میگفت: «عَلِیٌّ خَیْرُ اَلْبَشَرِ فَمَنْ أَبَى فَقَدْ کَفَرَ»[۱۳] علی (علیه السلام) برترین بشر است و هر کس شک کند، کافر است. بعد میگفت: «أَدِّبُوا أَوْلاَدَکُمْ عَلَى حُبِّ عَلِیٍّ» بچههای خود را به حب علی ابن ابیطالب (علیه السلام) ادب کنید و امتحان کنید.
جابر رضوان الله علیه میگوید، پیغمبراکرم صلی الله اله و سلم فرمودند: «أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ اَلْجَنَّهَ مِنَ اَلنَّبِیِّینَ وَ اَلصِّدِّیقِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ»[۱۴] اولین کسی که از نبیین و صدیقین به بهشت وارد میشود علی ابن ابیطالب علیهالسلام است. «ابودجانه» بلند شد، «ابودجانه» آدم حسابی است و قصدِ او از پرسیدنِ این سؤال فهمیدن است، بعضی اوقات وقتی بعضیها سؤال کردهاند تازه مسئله آشکار شده است.
«ابودجانه» گفت: «یَا رَسُولَ اَللَّهِ أَلَمْ تُخْبِرْنَا عَنِ اَللَّهِ تَعَالَى أَنَّهُ أَخْبَرَکَ أَنَّ اَلْجَنَّهَ مُحَرَّمَهٌ عَلَى اَلْأَنْبِیَاءِ حَتَّى تَدْخُلَهَا أَنْتَ وَ عَلَى اَلْأُمَمِ حَتَّى تَدْخُلَهَا أُمَّتُکَ» یا رسول الله! مگر خود شما نفرمودید که ورود به بهشت بر انبیاء هم حرام است تا زمانی که شما به بهشت وارد شوید، و بر امتها حرام است به بهشت وارد شوند تا زمانی که امت شما وارد شود؟ پس چرا میفرمائید: اولین کسی که به بهشت وارد میشود، علی علیهالسلام است؟!
رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم فرمودند: «بَلَى»، بله من گفتم، «وَ لَکِنْ أَ مَا عَلِمْتَ أَنْ حَامِلَ لِوَاءِ اَلْقَوْمِ إِمَامُهُمْ» مگر تو نمیدانی که حاملِ پرچمِ حمدِ خدای متعال که صاحبِ پرچم من است، جلوتر حرکت میکند؟ «أَ مَا عَلِمْتَ أَنْ حَامِلَ لِوَاءِ اَلْقَوْمِ إِمَامُهُمْ وَ عَلِیٌّ حَامِلُ لِوَاءِ اَلْحَمْدِ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ بَیْنَ یَدَیَّ (وَ هُوَ صَاحِبُ رَایَتِی فَیَدْخُلُ اَلْجَنَّهَ قَبْلِی فَإِنْ اَلْعَلَمَ مَعَهُ) وَ أَنَا عَلَى أَثَرِهِ» علی علیهالسلام با این پرچم به بهشت وارد میشود و من پشتِ سرِ او وارد میشوم.
ادب را ببنید! فدای این ادب! حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام خیلی کم در حضور حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم صحبت میکردند، حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بلند شدند، دیدند در چهرهی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام سرور میدرخشد، ایشان عرض کردند: «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِی شَرَّفَنَا بِکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ» حمد و ستایش مخصوص خدایی است که به برکت وجود شما به ما شرافت بخشید.
روایت دیگری داریم… ین روایات خیلی مصدر دارد و نشان میدهد که اصلاً نمیشود حرف زد.
اگر بنا باشد کسی در این دنیا کاری انجام دهد و این روایتی را که زیاد هم شنیدهاید که «إِنَّهُ لَیْسَ لِأَنْفُسِکُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّهَ فَلَا تَبِیعُوهَا إِلَّا بِهَا»[۱۵] براى وجود شما قیمتى بجز بهشت نیست، خودتان را جز به بهشت نفروشید، نباید خود را به صد میلیون و یک میلیارد و پست و مقام و فلان و… بفروشد، این روایت برای عموم است نه خواص نیست،چون اگر بنا بر این باشد جزای هر کَس بهشت باشد، باید ببینیم جزای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام چیست که ایشان رَشکِ بهشت هستند، مسلّماً «بهشت» جزای ایشان نیست، پس جزای ایشان چه چیزی است؟
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «یَا عَلِیُّ إِنَّ لَکَ کَنْزاً فِی اَلْجَنَّهِ»[۱۶]، همهی بهشت گنج است ولی ای علی! در در بهشت یک گنج عظیمی داری، «وَ أَنْتَ ذُو قَرْنَیْهَا» تو صاحب بهشت هستی، ذوالقَرنینِ بهشت تو هستی، کاّنه دیگران از برکت وجود تو متنعم میشوند.
لذا حال اینکه اجرِ خودِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام چیست؟! اینجا شیخ صدوق رحمت الله علیه ذیل این روایت در «معانی الخبار» خیلی حرفهای عجیبی زده است.
یا این روایت را ببینید… طبیعتاً بهشت غرقِ نور است و ظلمت در بهشت وجود ندارد، یعنی بهشت برای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام روشنی ایجاد میکند؟ یا اینکه اصلاً روشنی و نور بهشت از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است؟!
چند روایت در این باب وجود دارد که یک مورد از آنها را میخوانم.
رسول الله صلی الله علیه و اله وسلم فرمودند: «إنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ یُضِیءُ لِأَهْلِ الْجَنَّهِ کَمَا یَزْهَرُ کَوْکَبُ الصُّبْحِ لِأَهْلِ الدُّنْیَا»[۱۷] همانطور که عالم با ستاره صبح روشن میشود، بهشت با نورِ علی علیه السلام روشن میشود.
مرحوم عابد اینجا عبارتی دارند که حیرت انگیز است، من نمیدانم ایشان چقدر در روایات غور میکرده است که اینقدر تعبیر لطیف از این روایات دارد! این روایت جزو آن روایاتی است که من دوست دارم اگر برای من مجلس ختم گرفتند سخنران بجای آنکه حرف بیخود راجع به من بگوید این روایات را بخوانند، بالاخره بگویند که ای مردم! شما شهادت بدهید که او این روایات را دوست داشت! یکی از آن روایات این است، روایات پراکنده است ولی خدا میداند که من اصلاً بیادبی میدانم که این سخنان را راجع به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام میگویم، از روی روایات برای شما میخوانم.
پنج درخواستِ پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم از خدای متعال در موردِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «یَا عَلِیُّ إِنِّی سَأَلْتُ رَبِّی فِیکَ خَمْس خِصَالٍ فَأَعْطَانِی»[۱۸]، یا علی! من برای تو از خداوند پنج چیز درخواست کردم و خدای متعال به من بخشیده است. چندین روایت است، در روایت دیگری میفرماید: خداوند بر من منّت گذاشته و اینها را پذیرفت،
«أَمَّا أَوَّلُهَا فَسَأَلْتُ رَبِّی أَنْ أَکُونَ أَوَّلَ مَنْ تَنْشَقُّ عَنْهُ اَلْأَرْضُ وَ أَنْفُضُ اَلتُّرَابَ عَنْ رَأْسِی وَ أَنْتَ مَعِی فَأَعْطَانِی»
من از خداوند خواستم آن لحظهای که در روز قیامت سر از قبر برمیآورم تو در کنار من باشی، و خدای متعال این را بر من بخشیده است.
عرض کردم که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم این را منّتِ خداوند بر خود میدانند.
«وَ أَمَّا اَلثَّانِیَهُ فَسَأَلْتُ رَبِّی أَنْ یقضی [یَقِفَنِی] عِنْدَ کِفَّهِ اَلْمِیزَانِ وَ أَنْتَ مَعِی فَأَعْطَانِی» دوم اینکه هنگامی که خدای متعال میخواهد مرا در نزد کفه میزان قرار دهد (که در آن هنگام اعمالِ بندگان سنجیده میشود) تو در کنارم باشی، خدا بر من لطف کرده و پذیرفته است.
«وَ أَمَّا اَلثَّالِثَهُ فَسَأَلْتُ رَبِّی أَنْ تَکُونَ حَامِلَ لِوَائِی وَ هُوَ لِوَاءُ اَللَّهِ اَلْأَکْبَرُ مَکْتُوبٌ عَلَیْهِ اَلْمُفْلِحُونَ هُمُ اَلْفَائِزُونَ بِالْجَنَّهِ فَأَعْطَانِی»
از خداوند درخواست کردم که در روز قیامت حامل پرچم امّتِ من تو باشی و به برکت وجود تو مؤمنین به سمت بهشت بروند، خدای متعال به من اعطاء کرد.
خیلی عجیب است! یک وقتی ما این سخنان را میگویم و یک وقتی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میفرمایند: من از خداوند خواستهام و خداوند منّت گذاشته و پذیرفته است.
«أَمَّا اَلرَّابِعَهُ فَسَأَلْتُ رَبِّی أَنْ تَسْقِیَ أُمَّتِی مِنْ حَوْضِی بِیَدِکَ فَأَعْطَانِی» از خداوند خواستهام امّتِ مرا با دستِ بابرکتِ تو در حوض سیراب کند، و خدای متعال به من اعطاء کرده است.
ان شاء الله آن روز را میبینیم… روایتِ امام صادق علیه السلام است که فرمودند: «وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا»[۱۹]
«أی بِیَدی عَلی بن أبیطالِب».
«فَسَأَلْتُ رَبِّی أَنْ یَجْعَلَکَ قَائِدَ أُمَّتِی إِلَى اَلْجَنَّهِ فَأَعْطَانِی» دلم میخواهد مؤ منان به رهبری تو و زیرِ پرچمِ تو به سمت بهشت بروند، خدای متعال به من اعطاء کرد، «فَالْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِی مَنَّ عَلَیَّ بِذَلِک» الحمدالله که خداوند منّت گذاشت و اینها را پذیرفت.
روایات متعددی در این زمینه است که شیعه و سنی هم نقل کردهاند، بعضی از روایات نسبت به بعضی دیگر گزاره های اضافه دارند، مثلا در روایتی آمده است: «فَسَأَلْتُ رَبِّی فِیکَ إِنَّکَ ولی الْمُؤْمِنُینَ بَعْدِی»، من خیلی دعا کردم که خداوند مثلِ تو را ولیّ بر امّتِ من قرار دهد.
شعر زیبای «حارث همدانی»
آیا دیدهاید وقتی یک شهیدی میخواهد از دنیا برود نگران فرزندِ خود است و دعا میکند که کسی ولایت فرزند او را برعهده بگیرد که فرزندِ او عاقبت به خیر شود؟ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم پدر امّت هستند و در روایت است که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «علی اُوفکم بالعَهْد الله»
حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام از همه باوفاتر هستند. اگر کسی با ایشان عهدی ببندد هیچ کسی مانندِ ایشان وفاء نمیکند، ذرهای را فراموش نمیکنند…
لذا این شعر «سیّد حِمیَری» که ممکن است این شعر را در حضورِ امام صادق علیهالسلام خوانده باشد، شما هم یک بیتِ آن را زیاد شنیدهاید،او عینِ روایت را به شعر تبدیل کرده است، شاید «سیّد حمیَری» این شعر را در حضورِ امام صادق علیه السلام هم خوانده باشد، در نقل ها اختلاف وجود دارد، چون سیّد حمیری به محضر امام صادق علیه السلام مشرف میشد و اشعار خود را میخواند.
قَوْلُ عَلِیٍِّ لِحَارِثٍ عَجَبٌ کَمْ ثَمَّ أُعْجُوبَهٍ لَهُ حَمَلاَ[۲۰]
فرمایش حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به «حارث اعور» خیلی شگفتانگیز است، همانطور که در هر زمانی که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام سخن میگفتند همه شگفتزده میشدند.
یَا حَارِ هَمْدَانَ مَنْ یَمُتْ یَرَنِی مِنْ مُؤْمِنٍ أَوْ مُنَافِقٍ قُبُلاً
هرکس بمیرد، مرا میبیند، چه مومن و چه منافق باشد.
چقدر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در روایات فرمودند: «لَوْلا أَنْتَ یا عَلِىُّ لَمْ یُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى» و در روایت دیگری هم فرمودند: « لَوْلا أَنْتَ یا عَلِىُّ لَمْ یُعْرَفِ مُنَافِقُونَ بَعْدى» مؤمن و منافق از همدیگر شناخته نمیشدند و بلکه بالاتر، حضرت فرمودند: اگر تو نبودی «خدا» شناخته نمیشد. ما که نمیفهمیم این چه معنایی دارد… در روز قیامت، بالاخره گذر پوست به دباغخانه میافتد، مؤمن و منافق با من روبهرو میشوند.
یَعْرِفُنِی طَرْفُهُ وَ أَعْرِفُهُ بنَعْتِهِ وَ اِسْمِهِ وَ مَا فَعَلاَ
همانها که مرا میبینند و میشناسند، عدهای در آن روز حسرت میخورند و عدهای شوق دارند، مرا را میشناسند، من هم اسم و صفت و اعمال افراد را میدانم.
همین الان که دورِ هم عَلَی حُبّ أمیرالمؤمنین علیه السلام جمع شدیم، حضرت به ما اشراف دارند، خودشان فرمودند: «بنَعْتِهِ وَ اِسْمِهِ وَ مَا فَعَلاَ».
بعد رو کرد به حارث همدانی و فرمودند: «وَ أَنْتَ عِنْدَ اَلصِّرَاطِ مُعْتَرِضِی» لحظهای که میخواهند تو را از صراط عبور دهند مرا نگاه میکنی و مرا میشناسی، «فَلاَ تَخَفْ عَثْرَهً وَ لاَ زَلَلاً» از عثرات و گناهانت نترس. «أَسْقِیکَ مِنْ بَارِدٍ عَلَى ظَمَإٍ» آن لحظهای که همه تشنه و گرسنه و برهنه هستند آب گوارای سرد به تو میدهم، «تَخَالُهُ فِی اَلْحَلاَوَهِ اَلْعَسَلاَ» آن لحظه از عسل شیرینتر است…
أَقُولُ لِلنَّارِ حِینَ تُوقَفُ لِلْعَرْضِ ذَرِیهِ لاَ تَقْرَبِی الرَّجُلاَ
وقتی زفیر جهنم بخاطرِ اعمالِ تو به سمت تو میآید من میگویم کنار برو و به این شخص نزدیک نشو.
ذَرِیهِ لاَ تَقْرَبِیهِ إِنَّ لَهُ حَبْلاً بِحَبْلِ اَلْوَصِیِّ مُتَّصِلاً
با او کاری نداشته باش، بین من و او یک رشته محبّتی برقرار بود.
امام با وفا ما را فراموش نمیکنند…
این ایام که ایام بیماری است، امیرالمومنین علیه السلام کسی است که روایات متعدد ما… علمای بزرگ سنی و شیعه گفتند که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام غمِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را برطرف میکردند. «و کاشِفَ الْکَرْوبِ عَنْ وَجْهِ اَلنَّبِیِّ»…
کاش قدر میدانستیم و هر شب به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام پناه میبردیم.
شعرهای زیبایی در وصف حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
دو نفر دو شعر را به زبان عربی در فضلیت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام سرودهاند که بعضی از ابیات آن خیلی عجیب است، واقعاً حیرتانگیز است، من هم خدا میداند… اینجا جای تملّق نیست…
من نه مداحخوان و ثناگوی شمایم بلکه سگِ پیرِ آستان شمایم
ریزهخور خانِ بیکران شمایم گر بدم و گر ردم از آن شمایم
چون سگ سلطان که بسته است به سلطان…
ما بالاخره خود را به شما بستهایم، بالاخره یک نخ محبتی بین ما وجود دارد. حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: او با یک رشته محبتی به من متصل است…
مرحوم سید اسماعیل شیرازی برای ولادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام میگوید:
آنست نفسی من الکعبه نور مثل ما آنس موسی نار طور
از طرف کعبه نور احساس میکنم، نور را دارم میبینم. گفت: «آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ»[۲۱]…
ولدت شمس الضحى بدر التمامْ فانجلت عنّا دیاجیر الظلامْ
مادرِ ایشان که خورشیدِ جهانافروز بود این ماهِ تمام را به دنیا آورده است، میخواهد شب ِظلمانی عالم هستی را، روشن کند.
بعد شروع میکند به توصیف کردن و میگوید که چه کسی به سمت کعبه میآید،
هذه فاطمهُ بنت أسدْ أقبلت تحملُ لاهوت الأبدْ
این بانویی که درحال آمدن است، تمام شرافت ابدیت و هدف هستی را با خود حمل میکند.
فاسجدوا ذلاًّ له فیمن سجدْ فله الأملاک خرّت سُجّدا
به همراه سجده کنندگان سجده کنید و ببنید که همه فرشتگان به سجده افتادهاند.
حضرت موسی علیه السلام به خدای متعال عرض کرد: خدایا! میخواهم تو را ببینم.
«رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ»[۲۲]، پروردگار فرمود: «لَنْ تَرَانِی»، وقتی نور که آمد «فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ» موسی علیه السلام نتوانست تحمل کند «وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا»و به زحمت افتاد…
لیت موسى کان فینا فیرى ماتمناه بطور مجهدا
ای کاش الآن حضرت موسی علیه السلام الان با ما بود و چیزی را که در کنار کوه طور بخاطر آن به زحمت افتاد، میدید.
شرف الله به البیت الحرام حین أضحى لعلاه مولدا
به حرمت او خداوند اینطور به کعبه شرافت بخشید که این مولِد از آن بالابلندی را در این خانه قرار داده است.
کلما فی الکون من یمناه جود إذ هو الکائن لله یدا
آنچه در عالم وجود از کرامت وجود دارد، همه از دست جود حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است، چرا؟! دستی که دست خداست، از غیر او چیز دیگری به این عالم نمیرسد.
این عبارت اُخری این مصرعِ است که میگوید:
تشریف جهان آدمی را کون قدم زدی، زهی جود
شعرهای زیبای «سید علی هندی» در وصف حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
این شعر «سید علی هندی» را که برای ولادت امیرالمومنین علیه السلام است و خیلی طولانی و زیبا است و خیلی از افراد به آن توسّل کردهاند را هم میخوانم و دیگر باقی آنرا عرض نمیکنم، من این شعر را از آنجایی میخوانم که به بحث ربط دارد.
لَم یَکُن فی کَعبَه الرحمنِ مَولُودُ سِواهُ اِذ تَعالی فی البَرایا عَن مِثال فی عُلاهُ
در کعبه خداوند رحمان بجز او ه دنیا نیامدهاست. چرا؟ چون خداوند تعال الله سبحان الله اَن مثیل و نظیر و ضد و شریک؛ خدا نه ضد، نه شریک، نه ند، نه مثال و نه نظیر دارد، همانطور که خداوند مثل و شریک ندارد، فضائل حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام هم مثل و شریک ندارد. در بالا بلندی کسی مثل ایشان نیست.
وَ تَوّلی ذِکرُهُ فی مُحکَمِ الذّکرِ الاِلهُ ایُقُولُ الغُرُّ فیهِ بَعدَ هذا: لَستُ اُدری
خداوند همه آیاتِ خود را برای بیان فضائل او آورده است. آیا آدمی که خردمند است بعد از این حرفی دارد؟! نمیدانم! (هر دوبیت مصرع را با لَستُ اُدری به پایان میبرد).
بعد شروع میکند به توصیف کردن:
اَقبَلَت فاطِمهُ حامِلَهً خَیرَ جَنِینٍ جاء مَخلُوقاً بِنُوِر القُدسِ لا الماء المهین
فاطمه بنت اسد سلام الله علیها در حالی که بهترین فرزند عالم را در رحم داشتند تشریف آوردند، که آغاز ولادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام از آبِ کثیف نبود، بلکه از نور قدس خلق شده بود، نه از آبِ آلوده.
وَ تَردّی مَنظَرَ اللآهُوتِ بَینَ العالَمین کَیفَ قَداودَعَ فی جَنبٍ وَ صَدرٍ؟ لَستُ أدری
آن کسی که نورِ همهی خلقت را به همهی خلایق و بیچارگان تاباند، چطور خداوند این عظمت را در یک سینه و رحم قرار داده است؟ نمیدانم.
أقبلت تدعو و قد جاء بها داء المخاض نحو جذع النخل من ألطاف ذی اللطف المفاض
مادرِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام به نزدیک کعبه آمدند، قبل از آنکه بخواهند به داخل کعبه و مسجدالحرام وارد بشوند شرم کردند، آمدند و در کنارِ یک درختِ خشکیدهای (نخل) ایستادند و ادب کردند و شروع کردند به دعا کردن
فدعت خالقها الباری بأحشاء مراض کیف ضجت؟ کیف عجت؟ کیف ناحت؟ لست أدری
آن لحظهای که درد بر بانو غلبه کرده بود شروع کردند با خداوند صحبت کردن، شاعر میگوید: چگونه ناله کردند و چه چیزی بین فاطمه بنت اسد سلام الله علیها و خداوند متعال گذشت نمیدانم
لست أدری غیر أن البیت قد رد الجواب بابتسام فی جدار البیت أضحى منه باب
نمیدانم چه گذشت لیکن میدانم خانهی خداوند پاسخ دعای ایشان را با لبخندی بر دیوارِ خود داد
دخلت فانجاب فیه البشر عن محض اللباب إنما أدری بهذا غیر هذا لست أدری
خانه که همانند پوستی بود، با ورودِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام صاحبِ مغز شد، در همین اندازه فهمیدم، بیش از این نمیفهمم…
کیف أدری و هو سر فیه قد حار العقول حادث فی الیوم لکن لم یزل أصل الأصول
چگونه من بفهمم؟! چه بگویم دربارهای کسی که عقلها دربارهی او حیران او هستند؟ امشب، شبِ ولادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است لیکن او اصل همه است.
در زیارت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام داریم: «السَّلاَمُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِیمِ وَ الْفَرْعِ الْکَرِیمِ» آغاز امامت امیرالمومنین علیه السلام و شروع رحمتِ خداوند به برکتِ وجود حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام که امشب نیست، لذا حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در روایتی فرمودند: علی جان! روز قیامت لواء حمد نزد توست و پدرت آدم پشت سر تو حرکت میکند.
مظهر لله لکن لا اتحاد لا حلول غایه الإدراک أن أدری بأنی لست أدری
مُظهِرِ خدای متعال است، نه اینکه بگویم اتحاد و حلول باری تعالی است، نهایت ادراک من این است که ما اصلاً ایشان را نمیشناسیم.
ولد الطهر علی من تسامى فی علاه فاهتدى فیه فریق و فریق فیه تاه
چه کسی با این فرزند پاک و مطهر (حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام) در والامقامی رقابت میکند؟ این قرآن ناطق که «یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً»[۲۳] عدهای با آن گمراه شدند و عدهای هدایت یافتند…
ضل أقوام فظنوا أنه حقا إله أم جنون العشق هذا لا یجازى؟ لست أدری
آیا کسانی که به او گفتند: «او خداست» گمراه شدند؟ یا اینکه این جنونِ عشق است؟ که خلاصه قلم از مجنون برداشته میشود.
شعرهای زیبای «مرحوم عابد» در وصف حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
یک جمله هم بعنوانِ حُسنِ ختامِ عرایضِ ناقابلِ خود عرض کنم، باقی را هم برای وقتی میگذارم که ان شاء الله دوباره توفیق بشود، خدایا! محبّتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را در دل ما روزافزون بگردان و ما را قدردان محبّتِ ایشان قرار بده.
ظاهراً آقای جلالوند شبِ گذشته چند بند از شعرِ مرحوم عابد گذاشتند، من این شعر مرحوم عابد را بسیار خوانده بودم ولی دیشب خداوند لطف کرد و به این مورد متفطن شدم.
کم پیش میآید بیان کسی به تنه به تنهی احادیث بزند، البته خودم اینطور توجیه میکنم که احادیث هم بالاخره از کانالِ روات گذشته است و گاهی ممگن است آنها نیز به اندازه فهم خود لفظ را تغییر داده باشند و بیان کنند و لُبّ مطلب به ما رسیده باشد. بحث مفصّلی است که معمولا روات جز در مواردی که تواتر است، نقل به معنا میکنند، لذا ممکن است از معنا… اگر شما شعر حافظ را نقل به معنا کنید، هرچه هم تلاش کنید، نمیتوانید هرآنچه حافظ گفته است را بیان کنید ولی آن چیزی هم که بیان میکنید درست است، اما ممکن است نتوانند همهی آن را بگویند، یا بعضی از شیعیان حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام چهل سال با حضرت دوست بودند اما بعضی دیگر فقط دو روز حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام دیدهاند ولی در روز قیامت جزو دوستانِ حضرت حساب میشوند، مثل جناب «اویس رحمه الله علیه».
لذا بعید نیست که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در خلوتِ شاعر به او عنایت کرده باشد و او این شعر را بسراید.
من این دو سه بیت را میخوانم و شما ببینید که چه کرده است، چون یک نکتهای راجع به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام گفته است که خیلی از روایات را معنا میکند.
معنای اینکه «یَا عَلِیُّ أَنْتَ آیَهَ اللَّهِ الْعُظْمى و حُجَّهَ اللَّهِ الْکُبْرَى»، یک معنای آن این است که چرا تو آیت الله العظمی و حجّه الله الکبری هستی؟ مگر نه اینکه همه عالم آیت الله هستند؟ همه چیز آیت و نشانه خدا است. من و شما، دور از محضرِ شما حیوانات هم آیت خدا هستند، درختان هم آیت خداوند هستند…
یکی از معانی «آیت عظمی» را اینجا در شعر آورده است. آن هم این است که… من برای اینکه میخواهم بهتر از من بیان کنند بعضی از ابیاتِ آن را نمیخوانم، دو بیتِ آن را میخوانم، میگوید:
ظلمتکده بود جمله هستی ای نور هُدی اگر نبودی
همهی عالم تاریک بود…
آیت یعنی «همانند آینه بازتاب دهنده و تجلیبخش»، اگر همه جا تاریک باشد و شما جلوی آینه بایستید، اگر همه جا تاریک باشد آینه به تنهایی نمیتواند شما را بازتاب دهد، آینه در ظلمت و تاریکی خاصّیتِ خود را از دست میدهد، ما همه آیت و آیینه خداوند هستیم ولی برای آینه بودن آینه و آیت بودن آیت یک «نور» لازم است.
فرمودند: «وَ بِنا عُرِفَ اللهُ»، آقا بگو مگر ما آیتِ خدا نیستیم؟ پس چرا «بِکُم عُرِفَ الله»؟ پارتی بازی نیست، خیلی زیبا گفته است، میگوید: «ظلمتکده بود جمله هستی»، همهی عالَم تاریک بود، در زیارتِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام میگوییم: «السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اَللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ اَلْأَرْضِ».
ظلمتکده بود جمله هستی ای نور هُدی اگر نبودی
بر آینهی وجود بخشید، نور تو فروغ و انجلا را
اگر تو نبودی آینهها «آینه» نبودند، اگر تو باشی، خشت و گِلِ تاریک هم «آینه» میشوند،
چون آینه خشت و گِل درخشید تا نور تو در دل حرم تافت
بیت حق از آن جمال و طلعت، کانون ثنا شد و صفا یافت
فرقِ «آیت الله العظمی» با سایرین در این است که هویّتِ سایرین به آن وابسته است. «آیت» بدونِ نور حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام «آیت» نیست. «السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اَللَّهِ فِی ظُلُمَاتِ اَلْأَرْضِ».
نثارِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام صلواتی مرحمت بفرمایید.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
پی نوشت:
[۱]– سورهی غافر، آیه ۴۴٫
[۲]– سورهی طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫
[۳]– الصّحیفه السّجّادیّه، ص ۹۸٫
[۴] گلستان سعدی
[۵] سوره مبارکه اسراء، آیه ۷۰ (وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا)
[۶] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۳۹، صفحه ۲۴۸
[۷] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۶۵، صفحه ۸۰ (کا، [الکافی] ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِی اَلْمِقْدَامِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ: خَرَجْتُ أَنَا وَ أَبِی حَتَّى إِذَا کُنَّا بَیْنَ اَلْقَبْرِ وَ اَلْمِنْبَرِ إِذَا هُوَ بِأُنَاسٍ مِنَ اَلشِّیعَهِ فَسَلَّمَ عَلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ إِنِّی وَ اَللَّهِ لَأُحِبُّ رِیَاحَکُمْ وَ أَرْوَاحَکُمْ فَأَعِینُونِی عَلَى ذَلِکَ بِوَرَعٍ وَ اِجْتِهَادٍ وَ اِعْلَمُوا أَنَّ وَلاَیَتَنَا لاَ تُنَالُ إِلاَّ بِالْوَرَعِ وَ اَلاِجْتِهَادِ مَنِ اِئْتَمَّ مِنْکُمْ بِعَبْدٍ فَلْیَعْمَلْ بِعِلْمِهِ أَنْتُمْ شِیعَهُ اَللَّهِ وَ أَنْتُمْ أَنْصَارُ اَللَّهِ وَ أَنْتُمُ اَلسّٰابِقُونَ اَلْأَوَّلُونَ وَ اَلسَّابِقُونَ اَلْآخِرُونَ وَ اَلسَّابِقُونَ فِی اَلدُّنْیَا إِلَى مَحَبَّتِنَا وَ اَلسَّابِقُونَ فِی اَلْآخِرَهِ إِلَى اَلْجَنَّهِ قَدْ ضَمِنَّا لَکُمُ اَلْجَنَّهَ بِضَمَانِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ضَمَانِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اَللَّهِ مَا عَلَى دَرَجَهِ اَلْجَنَّهِ أَکْثَرُ أَرْوَاحاً مِنْکُمْ فَتَنَافَسُوا فِی فَضَائِلِ اَلدَّرَجَاتِ أَنْتُمُ اَلطَّیِّبُونَ وَ نِسَاؤُکُمُ اَلطَّیِّبَاتُ کُلُّ مُؤْمِنَهٍ حَوْرَاءُ عَیْنَاءُ وَ کُلُّ مُؤْمِنٍ صِدِّیقٌ وَ لَقَدْ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ لِقَنْبَرٍ یَا قَنْبَرُ أَبْشِرْ وَ بَشِّرْ وَ اِسْتَبْشِرْ فَوَ اَللَّهِ لَقَدْ مَاتَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ هُوَ عَلَى أُمَّتِهِ سَاخِطٌ إِلاَّ اَلشِّیعَهَ أَلاَ وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ عِزّاً وَ عِزُّ اَلْإِسْلاَمِ اَلشِّیعَهُ أَلاَ وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ دِعَامَهٌ وَ دِعَامَهُ اَلْإِسْلاَمِ اَلشِّیعَهُ أَلاَ وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ ذِرْوَهٌ وَ ذِرْوَهُ اَلْإِسْلاَمِ اَلشِّیعَهُ أَلاَ وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ سَیِّداً وَ سَیِّدُ اَلْمَجَالِسِ مَجَالِسُ اَلشِّیعَهِ أَلاَ وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ شَرَفاً وَ شَرَفُ اَلْإِسْلاَمِ اَلشِّیعَهُ أَلاَ وَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ إِمَاماً وَ إِمَامُ اَلْأَرْضِ أَرْضٌ تَسْکُنُهَا اَلشِّیعَهُ وَ اَللَّهِ لَوْ لاَ مَا فِی اَلْأَرْضِ مِنْکُمْ مَا رَأَیْتَ بِعَیْنٍ عُشْباً أَبَداً وَ اَللَّهِ لَوْ لاَ مَا فِی اَلْأَرْضِ مِنْکُمْ مَا أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَى أَهْلِ خِلاَفِکُمْ وَ لاَ أَصَابُوا اَلطَّیِّبَاتِ مَا لَهُمْ فِی اَلدُّنْیَا وَ لاَ لَهُمْ فِی اَلْآخِرَهِ مِنْ نَصِیبٍ کُلُّ نَاصِبٍ وَ إِنْ تَعَبَّدَ وَ اِجْتَهَدَ مَنْسُوبٌ إِلَى هَذِهِ اَلْآیَهِ: عٰامِلَهٌ نٰاصِبَهٌ `تَصْلىٰ نٰاراً حٰامِیَهً فَکُلُّ نَاصِبٍ مُجْتَهِدٍ فَعَمَلُهُ هَبَاءٌ شِیعَتُنَا یَنْطِقُونَ بِأَمْرِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ یُخَالِفُهُمْ یَنْطِقُونَ بِتَفَلُّتٍ – وَ اَللَّهِ مَا مِنْ عَبْدٍ مِنْ شِیعَتِنَا یَنَامُ إِلاَّ أَصْعَدَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رُوحَهُ إِلَى اَلسَّمَاءِ فَیُبَارِکُ عَلَیْهَا فَإِنْ کَانَ قَدْ أَتَى عَلَیْهَا أَجَلُهَا جَعَلَهَا فِی کُنُوزٍ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ فِی رِیَاضِ جَنَّتِهِ وَ فِی ظِلِّ عَرْشِهِ وَ إِنْ کَانَ أَجَلُهَا مُتَأَخِّراً بَعَثَ بِهَا مَعَ أَمَنَتِهِ مِنَ اَلْمَلاَئِکَهِ لِیَرُدُّوهَا إِلَى اَلْجَسَدِ اَلَّذِی خَرَجَتْ مِنْهُ لِتَسْکُنَ فِیهِ وَ اَللَّهِ إِنَّ حَاجَّکُمْ وَ عُمَّارَکُمْ لَخَاصَّهُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّ فُقَرَاءَکُمْ لَأَهْلُ اَلْغِنَى وَ إِنَّ أَغْنِیَاءَکُمْ لَأَهْلُ اَلْقَنَاعَهِ وَ إِنَّکُمْ کُلَّکُمْ لَأَهْلُ دَعْوَتِهِ وَ أَهْلُ إِجَابَتِهِ .)
[۸] تفسیر فرات الکوفی، جلد ۱، صفحه ۱۱۳ (فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْقَاسِمِ بْنِ عُبَیْدٍ مُعَنْعَناً عَنْ سُلَیْمَانَ اَلدَّیْلَمِیِّ قَالَ : کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ أَبُو بَصِیرٍ وَ قَدْ أَخَذَهُ اَلنَّفَسُ فَلَمَّا أَنْ أَخَذَ مَجْلِسَهُ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ مَا هَذَا اَلنَّفَسُ اَلْعَالِی [العالیه] قَالَ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ کَبِرَ [تْ] سِنِّی وَ دَقَّ عَظْمِی وَ اِقْتَرَبَ أَجَلِی وَ لَسْتُ أَدْرِی مَا أَرِدُ عَلَیْهِ مِنْ أَمْرِ آخِرَتِی فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ [عَلَیْهِ السَّلاَمُ] یَا أَبَا مُحَمَّدٍ وَ إِنَّکَ لَتَقُولُ هَذَا فَقَالَ وَ کَیْفَ لاَ أَقُولُ هَذَا وَ ذَکَرَ کَلاَماً ثُمَّ قَالَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَقَدْ ذَکَرَکُمُ اَللَّهُ فِی کِتَابِهِ اَلْمُبِینِ [بِقَوْلِهِ] « فَأُولٰئِکَ [مَعَ] اَلَّذِینَ أَنْعَمَ اَللّٰهُ عَلَیْهِمْ مِنَ اَلنَّبِیِّینَ وَ اَلصِّدِّیقِینَ وَ اَلشُّهَدٰاءِ وَ اَلصّٰالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولٰئِکَ رَفِیقاً » فَرَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی اَلْآیَهِ اَلنَّبِیِّینَ وَ نَحْنُ فِی هَذَا اَلْمَوْضِعِ « اَلصِّدِّیقِینَ وَ اَلشُّهَدٰاءِ » وَ أَنْتُمُ اَلصَّالِحُونَ فَسِمُوا[فَتَسَمُّوا]بِالصَّلاَحِ کَمَا سَمَّاکُمُ اَللَّهُ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ .)
[۹] سوره مبارکه احزاب، آیه ۲۳
[۱۰] زیارت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در روز ولادت
[۱۱] الفصول المهمه فی أصول الأئمه (تکمله الوسائل)، جلد ۱، صفحه ۴۴۲ (وَ فِی اَلْعِلَلِ ، عَنْ عَبْدِ اَلْوَاحِدِ بْنِ عَبْدِ اَلْوَهَّابِ اَلْقُرَشِیِّ ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ اَلْفَضْلِ ، عَنْ مَنْصُورِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ ، عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ مَهْزِیَارَ ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ اَلْحَکَمِ ، عَنْ شَرِیکٍ عَنْ أَبِی وَقَّاصٍ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمَّارِ بْنِ یَاسِرٍ ، عَنْ أَبِیهِ قَالَ: سَمِعْتُ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ: إِنَّ حَافِظَیْ عَلِیٍّ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ لَیَفْتَخِرَانِ عَلَى جَمِیعِ اَلْحَفَظَهِ، لِکَیْنُونَتِهِمَا مَعَ عَلِیٍّ ، وَ ذَلِکَ أَنَّهُمَا لَمْ یَصْعَدَا إِلَى اَللَّهِ بِشَیْءٍ مِنْهُ یُسْخِطُ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى.
[۱۲] الأمالی (للصدوق)، جلد ۱، صفحه ۳۳۱ (حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ اَلسِّنَانِیُّ رِضْوَانُ اَللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ اَلْکُوفِیُّ اَلْأَسَدِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ اَلْبَرْمَکِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا اَلْقَاسِمُ بْنُ سُلَیْمَانَ عَنْ ثَابِتِ بْنِ أَبِی صَفِیَّهَ عَنْ سَعِیدِ بْنِ عِلاَقَهَ عَنْ أَبِی سَعِیدٍ عَقِیصَا عَنْ سَیِّدِ اَلشُّهَدَاءِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَنْ سَیِّدِ اَلْأَوْصِیَاءِ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : یَا عَلِیُّ أَنْتَ أَخِی وَ أَنَا أَخُوکَ أَنَا اَلْمُصْطَفَى لِلنُّبُوَّهِ وَ أَنْتَ اَلْمُجْتَبَى لِلْإِمَامَهِ وَ أَنَا صَاحِبُ اَلتَّنْزِیلِ وَ أَنْتَ صَاحِبُ اَلتَّأْوِیلِ وَ أَنَا وَ أَنْتَ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّهِ یَا عَلِیُّ أَنْتَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی وَ وَزِیرِی وَ وَارِثِی وَ أَبُو وُلْدِی شِیعَتُکَ شِیعَتِی وَ أَنْصَارُکَ أَنْصَارِی وَ أَوْلِیَاؤُکَ أَوْلِیَائِی وَ أَعْدَاؤُکَ أَعْدَائِی یَا عَلِیُّ أَنْتَ صَاحِبِی عَلَى اَلْحَوْضِ غَداً وَ أَنْتَ صَاحِبِی فِی اَلْمَقَامِ اَلْمَحْمُودِ وَ أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِی فِی اَلْآخِرَهِ کَمَا أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِی فِی اَلدُّنْیَا لَقَدْ سَعِدَ مَنْ تَوَلاَّکَ وَ شَقِیَ مَنْ عَادَاکَ وَ إِنَّ اَلْمَلاَئِکَهَ لَتَقَرَّبُ إِلَى اَللَّهِ تَقَدَّسَ ذِکْرُهُ بِمَحَبَّتِکَ وَ وَلاَیَتِکَ وَ اَللَّهِ إِنَّ أَهْلَ مَوَدَّتِکَ فِی اَلسَّمَاءِ لَأَکْثَرُ مِنْهُمْ فِی اَلْأَرْضِ یَا عَلِیُّ أَنْتَ أَمِینُ أُمَّتِی وَ حُجَّهُ اَللَّهِ عَلَیْهَا بَعْدِی قَوْلُکَ قَوْلِی وَ أَمْرُکَ أَمْرِی وَ طَاعَتُکَ طَاعَتِی وَ زَجْرُکَ زَجْرِی وَ نَهْیُکَ نَهْیِی وَ مَعْصِیَتُکَ مَعْصِیَتِی وَ حِزْبُکَ حِزْبِی وَ حِزْبِی حِزْبُ اَللَّهِ – « وَ مَنْ یَتَوَلَّ اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اَللّٰهِ هُمُ اَلْغٰالِبُونَ » .)
[۱۳] الأمالی (للصدوق)، جلد ۱، صفحه ۷۶ (حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ اَلْمُتَوَکِّلِ رِضْوَانُ اَللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى اَلْعَطَّارُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَى بْنِ عِمْرَانَ اَلْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلسِّنْدِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلْحَکَمِ عَنْ فُضَیْلِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی اَلزُّبَیْرِ اَلْمَکِّیِّ قَالَ: رَأَیْتُ جَابِراً مُتَوَکِّئاً عَلَى عَصَاهُ وَ هُوَ یَدُورُ فِی سِکَکِ اَلْأَنْصَارِ وَ مَجَالِسِهِمْ وَ هُوَ یَقُولُ عَلِیٌّ خَیْرُ اَلْبَشَرِ فَمَنْ أَبَى فَقَدْ کَفَرَ یَا مَعْشَرَ اَلْأَنْصَارِ أَدِّبُوا أَوْلاَدَکُمْ عَلَى حُبِّ عَلِیٍّ فَمَنْ أَبَى فَانْظُرُوا فِی شَأْنِ أُمِّهِ .)
[۱۴] مائه منقبه من مناقب أمیر المؤمنین علی بن ابی طالب و الأئمه من ولده علیهم السلام من طریق العامه، جلد ۱، صفحه ۸۱ (حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ مُوسَى رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِی جَعْفَرُ بْنُ عَلِیٍّ اَلدَّقَّاقُ قَالَ حَدَّثَنِی اَلْحَارِثُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِی سَعِیدُ بْنُ کَثِیرٍ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلْمَعْرُوفُ بِشَلَقَانَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْأَنْصَارِیِّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ: أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ اَلْجَنَّهَ مِنَ اَلنَّبِیِّینَ وَ اَلصِّدِّیقِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقَامَ أَبُو دُجَانَهَ وَ قَالَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ أَ لَمْ تُخْبِرْنَا عَنِ اَللَّهِ تَعَالَى أَنَّهُ أَخْبَرَکَ أَنَّ اَلْجَنَّهَ مُحَرَّمَهٌ عَلَى اَلْأَنْبِیَاءِ حَتَّى تَدْخُلَهَا أَنْتَ وَ عَلَى اَلْأُمَمِ حَتَّى تَدْخُلَهَا أُمَّتُکَ قَالَ بَلَى وَ لَکِنْ أَ مَا عَلِمْتَ أَنْ حَامِلَ لِوَاءِ اَلْقَوْمِ إِمَامُهُمْ وَ عَلِیٌّ حَامِلُ لِوَاءِ اَلْحَمْدِ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ بَیْنَ یَدَیَّ (وَ هُوَ صَاحِبُ رَایَتِی فَیَدْخُلُ اَلْجَنَّهَ قَبْلِی فَإِنْ اَلْعَلَمَ مَعَهُ) وَ أَنَا عَلَى أَثَرِهِ فَقَامَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ قَدْ أَشْرَقَ وَجْهُهُ سُرُوراً وَ هُوَ یَقُولُ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِی شَرَّفَنَا بِکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ .)
[۱۵] نهج البلاغه، حکمت ۴۵۶
[۱۶] عمده عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، جلد ۱، صفحه ۲۶۲ (وَ بِالْإِسْنَادِ اَلْمُقَدَّمِ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ حَنْبَلٍ قَالَ حَدَّثَنَا هُدْبَهُ بْنُ خَالِدٍ قَالَ حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَهَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ اَلتَّیْمِیِّ عَنْ سَلَمَهَ بْنِ أَبِی اَلطُّفَیْلِ عَنْ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ: یَا عَلِیُّ إِنَّ لَکَ کَنْزاً فِی اَلْجَنَّهِ وَ إِنَّکَ ذُو قَرْنَیْهَا فَلاَ تُتْبِعِ اَلنَّظْرَهَ اَلنَّظْرَهَ فَإِنَّمَا لَکَ اَلْأُولَى وَ لَیْسَتْ اَلْأَخِیرَهُ لَکَ .)
[۱۷] عمده عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، جلد ۱، صفحه ۳۶۳ (وَ بِالْإِسْنَادِ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو نَصْرِ بْنُ اَلطَّحَّانِ اَلْوَاسِطِیُّ إِجَازَهً عَنْ أَبِی اَلْفَرَجِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ اَلْخُیُوطِیِّ حَدَّثَنِی عَلِیُّ بْنُ جَامِعٍ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْعَزِیزِ اَلْوَشَّاءُ حَدَّثَنِی أَسَدُ بْنُ مُوسَى حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَهَ عَنِ اَلْحُمَیدِ اَلطَّوِیلِ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ أَنَّ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ: إِنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ یُضِیءُ لِأَهْلِ اَلْجَنَّهِ کَمَا یَزْهَرُ کَوْکَبُ اَلصُّبْحِ لِأَهْلِ اَلدُّنْیَا .)
[۱۸] صحیفه الإمام الرضا علیه السلام، جلد ۱، صفحه ۴۸ (وَ بِإِسْنَادِهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : یَا عَلِیُّ إِنِّی سَأَلْتُ رَبِّی فِیکَ خَمْسَ خِصَالٍ فَأَعْطَانِی – أَمَّا أَوَّلُهُنَّ فَسَأَلْتُ رَبِّی أَنْ تَنْشَقَّ عَنِّی اَلْأَرْضُ – وَ أَنْفُضَ اَلتُّرَابَ عَنْ رَأْسِی وَ أَنْتَ مَعِی فَأَعْطَانِی – وَ أَمَّا اَلثَّانِیَهُ – فَسَأَلْتُ رَبِّی أَنْ یُوقِفَنِی عِنْدَ کِفَّهِ اَلْمِیزَانِ – وَ أَنْتَ مَعِی فَأَعْطَانِی – وَ أَمَّا اَلثَّالِثَهُ – فَسَأَلْتُ رَبِّی أَنْ یَجْعَلَکَ حَامِلَ لِوَائِی – وَ هُوَ لِوَاءُ اَللَّهِ اَلْأَکْبَرُ – تَحْتَهُ اَلْمُفْلِحُونَ اَلْفَائِزُونَ فِی اَلْجَنَّهِ فَأَعْطَانِی – وَ أَمَّا اَلرَّابِعَهُ – فَسَأَلْتُ رَبِّی أَنْ تَسْقِیَ أُمَّتِی مِنْ حَوْضِی فَأَعْطَانِی – وَ أَمَّا اَلْخَامِسَهُ – فَسَأَلْتُ رَبِّی أَنْ یَجْعَلَکَ قَائِدَ أُمَّتِی إِلَى اَلْجَنَّهِ فَأَعْطَانِی – فَالْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِی مَنَّ عَلَیَّ بِذَلِکَ .)
[۱۹] سوره مبارکه انسان، آیه ۲۱ (عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُنْدُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ ۖ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِنْ فِضَّهٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا)
[۲۰] دیوان امام علی علیه السلام، جلد ۱، صفحه ۳۵۲
[۲۱] سوره مبارکه قصص، آیه ۲۹ (فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَهٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ)
[۲۲] سوره مبارکه اعراف، آیه ۱۴۳ (وَلَمَّا جَاءَ مُوسَىٰ لِمِیقَاتِنَا وَکَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیْکَ ۚ قَالَ لَنْ تَرَانِی وَلَٰکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِی ۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِینَ)
[۲۳] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۶ (إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَهً فَمَا فَوْقَهَا ۚ فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَٰذَا مَثَلًا ۘ یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِ کَثِیرًا ۚ وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِینَ)
پاسخ دهید