مراسم عزاداری اربعین سید و سالار شهیدان «حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السّلام)» در روز شنبه مورخ ۱۳ آبان ۱۳۹۶ در «مسجد النبی ولنجک» با سخنرانی «حجت الاسلام محسنی» پیرامون «بررسی ریشه های تاریخی حادثه عظیم عاشورا»برگزار گردید که مشروح آن تقدیم می گردد.
- بررسی ریشههای تاریخی حادثهی عظیم عاشورا
- بررسی بُعد جامعهشناختی و ساختار اجتماعی- سیاسی کوفه
- چگونگی تشکیل شهر کوفه
- بررسی ساختار سیاسی شهر کوفه
- وظایف عریفان چه بود؟
- اوّلین ساکنان کوفه چه کسانی بودند؟
- والیان شهر کوفه از سال ۴۰ تا ۶۰ هجری
- کار تشکیلاتی و مدیریتی ساختار سیاسی و اجتماعی شهر کوفه
- بررسی آسیبشناسی ساختار اقتصادی شهر کوفه
- دلیل وابستگی اقتصادی شهر کوفه به حکومت
- بخشش و عنایات اهل بیت علیهم السّلام نسبت به دشمنانشان
- برخورد ناجوانمردانهی دشمن با شیرخوارهی ابا عبدالله الحسین علیه السّلام
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَََ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا وَ نَبیِّنَا مُحَمَّدٍ وَ أَهلِ بَیتِهِ الطَّاهِرینَ وَ لَعْنَهُ اللهِ عَلَى أَعْدَائِهِمْ أجْمَعینَ مِنَ الآنِ إلَی قیامِ یُومِ الدِّینِ».
ایّام اسارت و ماتم اهل بیت علیهم السّلام را به همهی شما سروران گرامی تسلیت عرض میکنم، إنشاءالله حضرت ابا عبدالله الحسین، حضرت زین العابدین، حضرت زینب کبری به جمع ما، خانوادههای ما، فرزندان ما نظر رحیمانهای داشته باشند.
بررسی ریشههای تاریخی حادثهی عظیم عاشورا
حادثهی عظیم عاشورا در منطقهی جغرافیایی کربلا یک حادثهی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی بزرگی بود که نیاز به آسیبشناسی، ریشهیابی و بررسیهای دقیق اجتماعی و فرهنگی دارد. ما به عنوان شیعیان اهل بیت علیهم السّلام باید از این حوادث عبرت بگیریم، تاریخ تکرارشدنی است، حوادث تکرارشدنی هستند، افراد تاریخ تغییر پیدا میکنند، مؤثّرین حوادث تغییر پیدا میکنند و الّا قواعد همان قواعد است، قوانین همان قوانین است، ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی همان است. ما باید به جد آسیبشناسی کنیم تا دچار آن آسیبها نشویم. ما باید ریشهیابی کنیم، این ریشهها را بیابیم تا بتوانیم از این ریشهها استفاده کنیم و خود دچار انحرافات و لغزشها نشویم.
در این پنج شبی که محضر مبارک شما عزیزان تا شب اربعین إنشاءالله خواهیم رسید، بحثی که به ذهنم رسید که در این چند شب محضر شما بیان کنیم بررسی ریشههای تاریخی حادثهی عظیم عاشورا است. یعنی آیا این حادثهی عاشورا و نهضت عظیم ابی عبدالله الحسین که از بیست و هشتم ماه رجب سال ۶۰ شروع شد و در روز عاشورای سال ۶۱ به اتمام رسید، پنج ماه و ده روز تقریباً طول کشید، تمام حادثهی عظیم عاشورا همین پنج ماه است؟ آیا این پنج ماه ریشهی تاریخی ندارد؟ آیا این پنج ماه و نتیجهی این پنج ماه که شهادت بسیار دردناک و وحشتناک ابی عبدالله الحسین علیه السّلام در روز عاشورا بود، آیا همین است و ریشهی تاریخی و آسیبشناسی نباید شود؟
بررسی بُعد جامعهشناختی و ساختار اجتماعی- سیاسی کوفه
قطعاً ریشههای تاریخی دارد. هم ریشهی فرهنگی دارد و هم ریشهی اجتماعی دارد و هم ریشهی سیاسی دارد، باید در تاریخ جست و گشت و پیدا کنیم که ریشهی سیاسی این حادثهی عظیم چه بود؟ ریشهی فرهنگی و ریشهی اجتماعی این حادثهی عظیم چه بود؟ باید از بُعد جامعهشناختی مردم کوفه را آسیبشناسی کنیم، ساختار اعتقادی کوفه، ساختار اقتصادی کوفه، ساختار سیاسی کوفه باید ارزیابی شود و الّا خود ما هم دچار میشویم. اینکه ما میگوییم ما اهل کوفه نیستیم، چرا اهل کوفه نیستیم؟ مگر کوفیان چه خصوصیّاتی داشتند؟ ریشهی این بد عهدی و ریشهی این تنها گذاشتن امام معصوم کوفیان چه بود؟ اینها باید بررسی شود. پس به عنوان یک بحث مقدماتی امشب محضر مبارک شما به ساختار کوفه میپردازیم تا بعد به ریشههای فرهنگی و ریشههای سیاسی و ریشههای اجتماعی حادثهی عظیم عاشورا بپردازیم که إنشاءالله مراقب باشیم ما و خانوادهی ما دچار این آسیبها نشود.
«قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً»[۱]باید مراقب خود و مراقب اهل بیت خود باشیم که دچار این لغزشها نشوند، امّا لازمهی آن این است که اوّل باید با این لغزشها و این آسیبها و با این ریشهها آشنا شویم. بعضی خیلی سطحینگر هستند، حادثهی عظیم عاشورا ریشهی ساختار اجتماع کوفه را بررسی نمیکنند، همینطور میگویند چرا مردم کوفه به همین راحتی امام حسین علیه السّلام را تنها گذاشتند؟ باید ساختار اجتماعی را دید، باید ساختار سیاسی را دید.
چگونگی تشکیل شهر کوفه
به ابتدای تشکیل شهر کوفه میرویم. در اصل اسم کوفه کوفه الجند بوده است یعنی محل اجتماع لشگر. اسم ایرانی و ساسانی کوفه سُرستان بوده است که وقتی منطقهی سُرستان که شمال بصره است و بعدها کوفه در آن تشکیل شد، توسّط سپاه اسلام فتح شد، اسم آن کوفه الجند شد. چون جندیان و لشگریان در آنجا اجتماع کردند، یک پادگان نظامی بود. این پادگان نظامی محل حضور رزمندگان اسلام، از سراسر شبه جزیرهی عربستان بود. هم قحطانیان و هم ادنانیان از قبایل مختلف خود در کوفه اجتماع کردند.
قبیلههای ادنانی قبیلههایی هستند که از نسل حضرت اسماعیل بودند، بیشتر در شمال شبه جزیره بودند. قبیلههای قحطانی همان یمانیها هستند که اصل عرب از آنجا بوده است، قبیلههایی مثل مزحجیان و ازدیان و بسیاری از این قبیلههای یمانی آمدند مستقر شدند. سال ۱۷ هجری که این سرستان به فتح رزمندگان اسلام رسید، به دستور خلیفهی دوم سعد بن ابی وقاص مأمور تشکیل یک شهر لجستیکی برای فتح شرق عراق که ایران تا هند میشود، یک مکان لجستیکی میخواستند. شروع کردند و کوفه را به عنوان یک شهر پیریزی کردند. این نکتها ی که میخواهم خدمت شما بگویم بسیار مهم است، بعدها میفهمیم ابن زیاد از کجا توانست بر اوضاع کوفه مسلّط شود. سال ۶۱ است، امّا ریشه در سال هفدهم دارد. سال هفدهم چه اتّفاقی افتاد؟
بررسی ساختار سیاسی شهر کوفه
سعد بن ابی وقاص که فاتح قادسیه بود، فاتح ایران بود، رزمندگان را دعوت کرد که خانوادههای خود را هم بیاورند. خانوادهها آمدند، قبایل قحطانی، یمانی و قبایل ادنانی بسیار زیاد بودند، بیش از ده قبیله در فتح ایران ساسانی بودند؛ آمد یک نظام ریاستی تشکیل داد، اسم این نظام را اسباع گذاشت و نام هر قسمتی از کوفه را سبع گذاشتند یعنی یک هفتم. کوفه را به هفت منطقهی جغرافیایی تقسیم کرد و هر قبیلهای که با تیرهی خودش یا با قبیلهی دیگر نزدیک بود، در آن منطقهی جغرافیایی اسکان داد و برای هر کدام از این مناطق جغرافیایی هفتگانه یک رئیس گذاشت، اسم این گروه رؤسای اسباع شدند که فرماندهان سبعها و یک هفتم جغرافیایی کوفه بودند.
کار اینها نمایندگی حکومت در فرماندهی، حل اختلافات، تقسیم ارزاق و عطایا و غنایم جنگی و همچنین آمارگیری و تسلّط امنیّتی بر مناطق مختلف کوفه بود. این مسئله ادامه پیدا کرد، دارم ساختار سیاسی کوفه را میگویم. این نظام رؤسای اسباع آرام آرام دارای یک جایگاه ویژهی حکومتی، سیاسی، امنیتی، قضایی و اقتصادی شد؛ چون رئیس سبع همهی کارهی آن منطقهی جغرافیایی و آن قبیله بود و فرماندار کوفه که اوّلین فرماندار سعد بن ابی وقاص بود، برای مدیریت شهر از این هفت رئیس استفاده میکرد. این مسئله تا سال ۵۰ هجری ادامه پیدا کرد. زیاد بن ابیه والی کوفه دید اینها دارند با هم متحّد میشوند، یک شکل میشوند ممکن است برای حکومت خطرساز شود. آمد این اسباع را به ارباع تبدیل کرد. کوفه را به چهار منطقهی جغرافیایی تقسیم کرد و آن رؤسای هفتگانه را به رؤسای چهارگانه تبدیل کرد و برای هر ربع یعنی یک چهارم جغرافیایی چند عریف گذاشت. عریفان چه کسانی بودند؟ متصدیان اموری رؤسای ارباع بودند.
وظایف عریفان چه بود؟
این عریفان که به محله محلهی این مناطق جغرافیایی آشنا بودند، وظیفهی آنها علاوه بر آن چیزهایی که قبلاً بود ۱-آمارگیری بسیار دقیق از تولّدها و وفیات بود. برای اینکه در مسئلهی اقتصادی کسی بیجا سهمی نگیرد. ۲- غریبههایی که در کوفه ساکن میشدند، سریع توسط عریفان شناسایی میشدند. ۳- تشجیع و ایجاد انگیزهی دفاع مدنی و دفاع ملّی بود. یعنی هم دفاع درون شهری و هم دفاع برون شهری و برون مرزی. آرام آرام زیاد بن ابیه دید عریفان نباید زیر نظر ارباع هم باشند، چون عریفان کارگزاران رؤسای ارباع بودند، مستقیماً زیاد- پدر همین عبیدالله بن زیاد- عریفان را عزل و نصب میکرد و با آنها ارتباط گرفت. این نظام اجتماعی، سیاسی چنان تأثیر عمیقی داشت که هر کس از بُعد سیاسی و از بُعد اجتماعی این رؤسا و آن عریفان را مدیریت میکرد، کل شهر را در سیطرهی خودش داشت.
اوّلین ساکنان کوفه چه کسانی بودند؟
اوّلین ساکنان کوفه یک بُعد خیلی زیادی از عرب قحطانی که یمانیها بودند. یمانیها اسلام را از امیر المؤمنین علیه السّلام یاد گرفته بودند. از سال ۱۷ تا سال ۳۵ دوستدار اهل بیت بودند.۳۵ تا ۴۰ که امیر المؤمنین علیه السّلام مرکز خلافت را به کوفه برد، همان نظام اسباع، رؤسای ارباع را ادامه داد و رؤسای اسباع را از سران شیعه قرار داد. به همین دلیل در آن چهار، پنج سال شیعه بسیار تقویت شد، شیعه بسیار قدرتمند شد، شیعه بسیار دارای جایگاه اجتماعی شد، خصوصاً در بین قبیلههای یمانی نه ادنانی. امّا ببینیم بین سال ۴۰ تا سال ۶۰ چه اتّفاقی میافتد؟
والیان شهر کوفه از سال ۴۰ تا ۶۰ هجری
سال ۴۰ تا ۶۰ کوفه دو والی پیدا میکند یکی مغیره بن شعبه از قاتلین حضرت زهرا سلام الله علیها، دوم همین زیاد بن ابیه پدر عبیدالله بن زیاد که دشمن اهل بیت بودند، دشمن امیر المؤمنین علیه السّلام بودند. رؤسای اسباع دست حکومت است، ارزاق دست حکومت است، عطایا و بیت المال دست حکومت است. تمام آن قبایل قحطانی که مرید اهل بیت بودند، در این ۲۰ سال مغیره بن شعبه این قاتل خونخوار و زیاد بن ابیه این سفاک خونریز مدیرانی از بنی امیه گذاشت؛ آنها هم عریفانی از بنی امیه گذاشتند. سبقهی شهر بیشتر شیعی بود، امّا آرام آرام جغرافیای مردم کوفه تغییر پیدا کرد. حدود ۴۰ هزار نفر از شیعیان اهل کوفه با خانوادههای خود زمان زیاد بن ابیه به خراسان تبعید شدند، البتّه همین برکاتی شد که شیعه در ایران گسترش پیدا بکند، همین باعث شد شیعه علاوه بر کوفه و عراق که بعداً گسترش پیدا میکند، در ایران هم اینها تبعیدیها بودند. چرا؟ چون زیاد بن ابیه به این نتیجه رسیده بود که باید ساختار اجتماعی کوفه تغییر پیدا کند و همین هم شد.
چه اتّفاقی برای امیر المؤمنین علیه السّلام در مدّت چهار سال و نُه مال، حدود پنج سالی که در کوفه بود، افتاد؟ سه جنگ داشت. جنگ صفین با خود مسلمین. جنگ جمل با خود مسلمین. جنگ نهران با خود مسلمین بود. چند ده هزار نفر کشته شدند. این کشته شدهها زن و بچّه داشتند یا نه؟ داشتند. فامیل داشتند؟ بله. ایتام داشتند؟ بله. در این۲۰ سال یعنی از سال ۴۰ تا ۶۰ بچّههای اینکه که پنج، شش ساله بودند چند هزار نفر هم بودند، ضرب در چند کنید، چقدر میشوند؟ خیلی زیاد. کینهی اهل بیت علیهم السّلام هم داشتند. پس مسئلهی کربلا یک مسئلهی بسیار سادهای نبود، اینها راحت رها کردند، نه. از بُعد ساختار اجتماعی و سیاسی باید اینها را دید. اگر نبینیم، اگر به اینها توجّه نکنیم ما هم دچار آنها میشویم که بعضاً شدیم.
ما هم بعضاً همین الآن شدیم، در همین نطام مقدس جمهوری اسلامی ایران شدیم. یک نمونهی خیلی کوچک بگویم ما چقدر در ایران تروریست داشتیم؟ خیلی زیاد. منافقین چند نفر از ما را کشتند؟ ۱۷ هزار نفر. آن کسانی که دستگیر میشدند، چه اتّفاقی برای آنها میافتاد؟ حکم اعدام آنها میآمد، بچّههای اینها چه شدند؟ چه کسی متکفّل تربیت بچّههای اینها و دلجویی از بچّههای اینها و توجیه بچّههای اینها شد؟ الآن بچّههای منافقینی که در این نظام اعدام شدند، کجا هستند؟ میبینید در فتنهها، در کارهایی که علیه نظام میشود میبینید اینها هستند. چرا؟ چون کسی با اینها کار نکرد، کوتاهی شد، مثل آن سال ۴۰ تا ۶۰ هجری.
اینها مسائل اجتماعی است، باید به اینها توجّه کرد، اینها زیر پوست شهر اتّفاق میافتد. اگر به اینها دقّت نکنیم تبدیل به دمل چرکینی میشود یک دفعه تعفن همه جا را میگیرد، باید دقّت کرد. خیلی از آن کسانی که در کربلا بودند به کینهی امیر المؤمنین علیه السّلام آمده بودند. حالا این را إنشاءالله بحث میکنیم که آیا شیعیان در کربلا بودند؟ خیلی از افراد الآن میگویند که امام حسین علیه السّلام به دست شیعیان خود کشته شد. این حرف درستی است؟ إنشاءالله خدمت شما میگویم. این مسئلهی ساختار را تمام کنیم.
کار تشکیلاتی و مدیریتی ساختار سیاسی و اجتماعی شهر کوفه
این ساختار سیاسی و اجتماعی که یک کار تشکیلاتی و مدیریتی در زمان امام حسین و بعد از مرگ معاویه بود یعنی ۱۵ رجب سال ۶۰، مدیریت کوفه با نعمان بن بشیر بود که او هم آدم صلّ اعلایی نبود، با اهل بیت میانهی خوبی نداشت، امّا مدیریت او ضعیف بود. مدیریت او کاریزما نبود، قدرتمند نبود. ابن زیاد وقتی آمد، بزرگترین کاری که انجام داد این بود که ارباع را با عریفان جمع کرد و با ساختاری اقتصادی که الآن خدمت شما میگویم، با این مدیریت اجتماعی و سیاسی و مدیریت اقتصادی توانست ورق را برگرداند. ورق تسلّط شیعیان برگرداند، آنقدر توانست مدبرانه مدیریت کند که شیعیان درجهی یکی مثل رفاعه بن شداد، مثل سلیمان بن سُرد خزاعی میبینیم مسلم را تنها میگذارند هیچ، در کربلا هم کنار امام حسین علیه السّلام نیستند.
توانست یک جو خفقان امنیتی شدید توسّط همان نظام رؤسای ارباع و رؤسای عریفان اایجاد کند، با آنها توانست. کل نیروهایی که با ابن زیاد وارد کوفه شدند، ۳۰، ۴۰ نفر بیشتر ذکر نشده است. وقتی که قبیلهی هانی بن عروه که چون شیعه بود و رئیس ربع نبود، رئیس ربع او برادرزن او عمر بن حجاج زبیدی مزحجی بود. این عمر بن حجاج اوّل به دفاع هانی بلند شد، امّا بعداً تهدید شد که آیا مقام خود را میخواهی یا نمیخواهی؟ عطایا، ارزاق میخواهی یا نمیخواهی؟ میخواهی ریاست قبیلهی مزحج را بعد از هانی بگیری یا نه؟ میگوید بله. همین عمر بن حجاج که یکی از رؤسای ارباع میتوانست شود، در مقابل هانی ایستاد و در کربلا میدانید چه کسانی آب را بر ابا عبدالله بن الحسین بستند؟ همین مزحجیان، عمر بن حجاج زبیدی مزحجی. چرا؟ به خاطر آن مقام اجتماعی و سیاسی و اقتصادی بود و رقابت با هانی بن عروه که داماد او بود.
عجیب است پس اینطور نبود که ابن زیاد… نه، ابن زیاد در کار امنیتی و کار مدیریتی توانمند بود مثل نعمان بن بشیر نبود، شیعه رها کرد، شیعه ترسید، شیعه امام حسین علیه السّلام را تنها گذاشت، مسلم بن عقیل را تنها گذاشت و الّا علیه او نبود. آن کسانی که در کربلا بودند را باید بررسی کنیم که این ۳۰ هزار نفر چه کسانی بودند، إنشاءالله اگر شب آینده رسیدیم بررسی میکنیم. آنها یک عدّهی دیگر بودند، کوفه حدود ۱۰۰ هزار شمشیرزن داشت، بعدها پنج سال بعد از همین کوفه ۶۰ هزار شمشیر زن با مختار ثقفی میشوند. این ۶۰ هزار شمشیر زن قبل از آن کجا بودند؟ اینها باید بررسی شود، آسیبشناسی شود. چرا زمان امام حسین علیه السّلام نبودند، بعد از آن بودند؟ گذاشتند امام حسین را بکشند بعد انتقام امام حسین را بگیرند، چرا اینطور شدند؟ پس این ساختار اجتماعی و سیاسی است.
بررسی آسیبشناسی ساختار اقتصادی شهر کوفه
امّا ساختار اقتصادی چه بود؟ میدانید ما یک عراق عجم داریم و یک عراق عرب. ابن زیاد از محدود فرماندارانی بود که بر عراقین حکومت داشت مثل بصره و کوفه. بصره و کوفه دو شهر مرکزی بودند و الّا هر کدام از آنها شهرهایی را زیر نظر داشتند مثلاً مدائن زیر نظر کوفه بود، آذربایجان زیر نظر کوفه بود و خراسان سمت بصره است، آن قسمت از ایران هم با بصره بود، حالا ببینید عراق و ایران آن هم ایران با گستردگی قبل، اینها تحت حکومت ابن زیاد شد. منابع اقتصادی شهر کوفه عبارت از ۱- آن مسئلهی بسیار مهم خراج بود. خراجی که به کوفه میآمد، فقط کوفه به غیر از بصره و ایران ۱۳۵ میلیون درهم-حالا إنشاءالله این تقسیمات را یک شب به عنوان ریشهی دنیاطلبی خواص میگوییم- جهت اطّلاع با ۵۰۰ درهم ازدواج میکردند، خانه تشکیل میدادند.
دلیل وابستگی اقتصادی شهر کوفه به حکومت
گفتیم کوفه یک شهر لجستیکی برای فتح شرق عراق و ایران، تا هند و اینها بود، برای اینکه همیشه آمادهی کار باشند، یک پولی نقدی در سال یا یک جا یا قسطی به آنها به نام عطیه، عطایا میدادند. سهم نقدی آنها بود و یک سهم کالایی داشتند که به آن ارزاق میگفتند که چهار رزق مهم مصرفی بود، یعنی خرما، سرکه، روغن و گندم. اینها را به صورت ارزاق میدادند، آنها را به صورت نقدی میدادند. کوفه از وابستهترین شهرهای جهان اسلام به حکومت بود. چرا؟ چون تمام درآمد آن از حکومت بود. چرا؟ چون باید آمادهی جنگ بود، همیشه آمادهباش بود. به همین دلیل اگر کسی تنها راه است، البتّه چیزهای دیگری هم کوفه داشت، زکات داشت، غنائم جنگی داشت، مالیات تجار داشت، صدقات عمومی داشت، اینها را هم داشت امّا مهمترین درآمد خراج بود که این خراج صرف خود مردم میشد و پول هنگفتی میشد و اگر کسی مثلاً در تاریخ داریم به بعضی از اشراف کوفه گفتند چرا حسین را یاری نمیکنید؟ عین همین کلمه آمده است، گفتند میترسیم عطایای ما قطع شود. این نشانهی وابستگی شدید اقتصادی است، وابستگی شدید ارزاق و عطایا است.
حالا ببینید اگر مردم اینطور شدید وابسته باشند و آنطور بر آنها نظارت امنیتی شود، کار با آنها خیلی سخت است، به همین آسانی نمیشود نفوذ کرد. این عطایا و این ارزاق باعث شد بعضی از کوفیان… دقّت کنید من شب گذشته خیلی جستجو کردم که این را مستقیم خدمت شما نقد کنم از انساب الأشراف که سعد بن عبیده میگوید روز عاشورا دیدم صدای دعا میآید، از سپاه امام حسین علیه السّلام نه، از سپاه کوفه. تعجّب کردم، رفتم دیدم بالای تپّهای عدّهای از اشراف کوفه ایستادند، میگویند خدایا حسین را بر دشمنانش یاری کن. عجب! چرا خودتان یاری نمیکنید؟ چرا دعا میکنید؟ میگفتند عطایای ما قطع میشود، پول ما را قطع میکنند، سهم ما از بیت المال قطع میشود.
پس ساختار اقتصادی کوفه یک ساختار کاملاً وابسته بود، چون ۱۲ قبیله از قبایل عربی هم بودند، اینها کار اقتصادی مثل کشاورزی و دامپروری نمیکردند، میگفتند این کسر شأن ما است، آنها را به موالیان میدادند یعنی آن کسانی که از ایران مسلمان شده بودند و آنجا حدود ۲۰ هزار نفر از موالیان هم در کوفه بودند، به گونه سرخها معروف بودند، چون سرخ و سفید بودند، اینها سبزه بودند، به اینها گونه سرخها میگفتند. آنها کار کشاورزی و دامداری میکردند. یعنی اگر این قطع میشد هیچ منبع درآمد اقتصادی نداشتند. حالا در این ساختار اقتصادی با آن ساختار اجتماعی و سیاسی مردم کوفه چرا کوتاهی کردند؟ این باید بررسی شود إنشاءالله فردا شب ساختار اعتقادی را بگوییم تکمیل میشود و یک تحلیل جامعی میشود، داشته باشیم که ما دچار این آسیب نشویم.
بخشش و عنایات اهل بیت علیهم السّلام نسبت به دشمنانشان
جنگ خیبر بود تمام قلعهها فتح شده بودند، یک قلعهی بزرگ مانده بود، چندین روستا محاصره بود، بک ماه هم نقل کردند، به رسول خدا گفتند یا رسول الله اجازه بدهید ورودی آب این قلعه از بیرون قلعه است، آب را قطع کنیم، اینها چند روزه تسلیم میشوند. رسول خدا فرمود: زن و بچّهها چه گناهی دارند، آب را قطع نکرد. به چند سال بعد برویم جنگ صفین بود، معاویه آب را تسخیر کرد، امیر المؤمنین علیه السّلام خطبهای خواند، مالک اشتر آب را پس گرفت، مالک پرسید آقا جان آب را قطع کنیم؟ امام فرمود: حیوانات آنها چه گناهی دارند، اسب آنها باید آب بخورد. به چند سال بعد برویم. ابا عبدالله الحسین در مسیر کربلا فرمود: مشکها را پر از آب کنید. گفتند آقا جان تا منزلگاه بعدی راهی نیست، آب است. فرمود: پر کنید. سپاه حر بن یزید ریاحی رسید، هزار مرد جنگی آنقدر با عجله آمده بودند که آب هم نیاورده بودند، یکی از ملزومات اصلی لشگر لجستیک است، آنقدر با عجله ابن زیاد، حر بن یزید را فرستاده بود که آب هم ظاهراً ذخیره نداشتند. خودش را به ابا عبدالله الحسین رساند، ابا عبدالله الحسین فرمود: تمام این سربازان را سیراب کنید. حتّی راوی میگوید دیدم یکی از این سربازان عراقی از شدت تشنگی نمیداند چه کار کند، حضرت امام حسین علیه السّلام به او گفت: «أَنِخِ الرَّاوِیَهَ»[۲] -راویه در زبان حجاز یعنی شتر مشککش- این عراقی بود نفهمید راویه یعنی چه. حضرت فرمود: «أَنِخِ الْجَمَلَ». دید نمیتواند، شتر را خوابانیدند، حضرت آب در کاسهای گذاشت به این سرباز کوفی داد.
برخورد ناجوانمردانهی دشمن با شیرخوارهی ابا عبدالله الحسین علیه السّلام
به چند روز بعد برویم، روز عاشورا است
«لَیتَکُم فِی یَومِ عاشورا جمیعاً تَنظُرونِی کَیفَ استَستَقِی لِطِفلی فَأبُوا أَن یَرحَمُونی»
از روز هفتم آب را بستند، مادرهای عزیز میدانند چه میگویم. بچّهی خردسال، شیرخوار شیر مادر هم آب است، هم غذا است، چون نمیتواند غذا بخورد، سه روز است که مادر او درست آب نخورده است، در نتیجه سینهی او خشک شده است، علی اصغر تشنه است، علی اصغر گرسنه است، خانمها میدانند میخواهند بچّهی شیرخواره را از شیر بگیرند چه کار میکنند. فامیل جمع میشوند، برادرها، خواهرها، عمو، خاله دور او جمع میشوند با یک غذای نرمی، با یک غذای لطیفی بچّه را از شیر میگیرند. امان از دل ابا عبدالله الحسین، امان از دل حضرت زینب. این کوفیان چطور حضرت علی اصغر را از شیر گرفتند؟
ابا عبدالله الحسین رو به روی لشگر ایستاد، اگر به زعم شما من خروج کردم «اسقوا هَذَا الطِّفلَ الصَغیر» خودتان ببرید این بچّه را سیراب کنید، اینجا بود که علی اصغر را با یک تیر سه شعبه از شیر گرفتند که از قد و بالای علی اصغر بلندتر بود، این تیر سه شعبه چنان تیز بود و این گردن چنان لطیف بود که سوراخ نکرد «ذَبَحُوهُ مِنَ الأُذنِ إِلی الأُذُن» گوش تا گوش حلق لطیف علی اصغر را بریدند.
پی نوشت:
[۱]– سورهی تحریم، آیه ۶٫
[۲]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۴۴، ص ۳۷۶٫
پاسخ دهید