خیلی وقتها دیده میشود ما عنوان تشیّع داریم ولی در سیاست ورزی نستجیر بالله معاویه امام ما است. برای معاویه یا برای خلیفهی دوم مرز جغرافیایی حکومت اصل است؛ کما اینکه در درسهای علوم سیاسی امروز هم همینطور است. امنیت داخل حکومت اصل است. اقتصاد خوب اصل است. اقتصاد خوب هم یعنی جیب پر پول. لذا شما میبینید معاویه وقتی به استانهای امیر المؤمنین علیه السّلام حمله میکند، مثل اینکه لشگر چنگیز حمله میکند. اصل این است که زمین را بگیرد؛ اگر این معنای سیاست باشد، حق دارد کسی بگوید سیاست امیر المؤمنین ابلهانه است. اگر این سیاست باشد. اگر کسی یک نفر صبح تا شب کار میکند، باز درآمدی کمی دارد مقایسه بکند با یک قاچاق فروش که مواد مخدّر میفروشد و جیب او پر پول است و قاچاقچی را زرنگ و کیّس و زبل و تیزهوش بداند، این اصلاً معنی ندارد کسی اینطور بخواهد از حکومت امیر المؤمنین علیه السّلام الگو بگیرد. اگر شما با این نگاه، نگاه بکنید واقعاً باید امیر المؤمنین علیه السّلام را کنار گذاشت و از سیرهی معاویه بحث کرد. چون از یک استان شروع کرد، امیر المؤمنین علیه السّلام جهان اسلام، چهار سال که گذشت امیر المؤمنین علیه السّلام یک استان داشت و معاویه جهان اسلام را داشت. هنوز امیر المؤمنین علیه السّلام زنده بود. معاویه یک زمین پیش روی خود را نگاه میکرد. امیر المؤمنین علیه السّلام همزمان آخرت را هم میدید.
بنده ابداً نمیخواهم عرض بکنم امیر المؤمنین صلوات الله علیه دنیا را رها کرده بود. امیر المؤمنین صلوات الله علیه خدماتی هم داشته است که سر جای خود یک وقتی روزی شد به خطبههای آن رسیدیم بحث میکنیم که تبعیض در حکومت امیر المؤمنین علیه السّلام به حداقل ممکن رسید، فاصلهی طبقاتی به حداقل ممکن رسید. نمیگویم از بین رفت، خدماتی داشت. امّا روی عناصر مورد اتّفاقی که امروز اهل سیاست دارند، امیر المؤمنین اصلاً سیاست مدار موفّقی نبود، چون خود او هم اگر زنده بود -چند ماه بعد از آن که به شهادت رسید اگر زنده بود- حکومت ایشان سقوط میکرد. نگاه امیر المؤمنین صلوات الله علیه اصالت به حکومت نیست. برخلاف آن اشخاص دیگر که نگاه آنها اصالت به حکومت است. اینکه طرف هزار تا دروغ میگوید برای اینکه شش ماه بیشتر سر کار بماند، یعنی اینکه این را اصل میداند. امیر المؤمنین علیه السّلام این رفتار را سفیهانه میداند، ابلهانه میداند و آنها هم رفتار امیر المؤمنین را ابلهانه میدانند. یعنی کسی که فقط دنیا را لحاظ بکند، قطعاً میگوید این روش ابلهانه است که شما از دست بدهی. یک تفاوت دیدگاه جدّی است. کسی که برای یک وجب زمین حاضر بشود هر خلاف شرعی مرتکب بشود، این سیاست امیر المؤمنین علیه السّلام را ابلهانه میداند ولو اسم او شیعه باشد. کسی که در تبلیغات انتخاباتی خود دروغ میگوید، این سیاست امیر المؤمنین علیه السّلام را ابلهانه میداند و امام او معاویه است. حالا میخواهد اسم او شیعه باشد یا سنی یا یهودی یا هر چیزی؛ نگاه امیر المؤمنین علیه السّلام این نیست که حکومت اصالت دارد. بارها این را عرض کردیم.
پاسخ دهید