برای این‌که پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) یا امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) راحت نتوانند حرف بزنند مدام آراء اضافه می‌کردند. این‌که می‌بینید قبل از امیر المؤمنین (علیه السّلام) نقل حدیث ممنوع می‌شود به همین دلیل است که مردم ندانند پیامبر در این موضوع چه چیزی فرموده است که بشود افکار مختلف را در آن آورد؛ یعنی داستان دنبال این است که ما به حرف آن کسی که باید عمل کنیم، عمل نکنیم. این دوران، زمان حکومت امیر المؤمنین (علیه السّلام) را فشل کرد. کمی به جنگ‌ها دقّت کنید، متأسّفانه ابن عبّاس در اکثر جنگ‌ها امیر المؤمنین (علیه السّلام) را نقد می‌کند.

حضرت نکته‌ای را می‌گوید که آن نکته امروز هم برای ما کارآمد است که اگر در جایی اختلاف نظر شد چه کسی باید به حرف دیگری عمل کند؟ این مسئله امروز کاملاً اتّفاق می‌افتد و نیازی نیست که من دقیقاً بگویم کجا. کافی است شما روزنامه‌های را نگاه کنید، می‌بینید از آن کسی که حجّت داریم اطاعت کنیم امروز یک عدّه رسماً دنبال این هستند که هر روز به نوعی مخالفت خود را اعلام کنند.

عیبی ندارد که تفکّر آدم‌ها با هم فرق کند. در خانه‌ی خود ما هم هیچ وقت رأی ما با خانواده مثلاً هم نبوده یا در مجلس ۳۰ رأی مثل هم نبوده است امّا من به وظیفه‌ی خود عمل می‌کنم و او به وظیفه‌ی خود عمل می‌کند. شاید هیچ وقت وظیفه‌ی من با پدرم مشترک نبوده امّا او به وظیفه‌ی خود عمل می‌کند و من هم به وظیفه‌ی خود عمل می‌کنم.

امّا وقتی یک نفر تخریب حجّت را تبلیغ می‌کند ساکت نشستن یعنی تشویق کردن اهل خوارج. غیرت انسان قبول نمی‌کند که سکوت کند. تقریباً هر روز جریانی مصرّ است که با آن مخالفت کند و مخالفت خود را علنی و رسانه‌ای کند. نهایت این جریان حکمیت است و پایان حکمیت قتل امیر المؤمنین (علیه السّلام) است! باید ترسید؛ تقدّس‌زدایی یک پازل از این کار است. مشورت دادن مرحله‌ی بعدی است، اصرار مرحله‌ی بعدی است، پافشاری در مرحله‌ی بعد است، بین ما و آن دوران فاصله از زمین تا آسمان نیست.

نه این‌که تصوّر می‌کنیم اگر ما زمان امیر المؤمنین (علیه السّلام) بودیم… خیر، اگر می‌بینید انحراف واضحی در حال رخ دادن است اگر جامعه ساکت باشد حکمیت اتّفاق می‌افتد، بر سر حق مصالحه می‌شود، خطوط قرمز حق پایمال می‌شود، این اتّفاق می‌افتد.

زمانی مرحوم میرزا شیرازی (رحمه الله علیه) فرمود: مخالفت با حرفی که من امروز بیان می‌کنم محاربه با امام زمان (عجل الله فرجه) است. آیا تا به حال یک فقیه پیدا کرده‌اید که ردّیه‌ای بر این حرف میرزا شیرازی نوشته باشد؟ من قبل از میرزا دیدم شهید اوّل (رحمه الله علیه) در دروس خود به طور مفصّل این را گفته است. در دوران میرزا یک نفر از اهل علم با او مخالفت کرد و روی منبر رفت و قلیان کشید و ذلیل شد، مردم او را رها کردند. امروز هم اگر میرزا شیرازی امروز حکمی صادر می‌کند و رسماً اعلام موضع می‌کند اگر مخالفت کنند و مسلمان‌ها و دیگران ساکت باشند عین همان دورانی است که امیر المؤمنین (علیه السّلام) را وادار به حکمیت کردند.