یکی از ماجراهای عجیب، تأسّف‌بار یا خنده‌دار شگفت‌انگیز این است که وهابیان، امروز تقیّه می‌کنند. خود بنده مسجد الحرام مشرّف شده بودم، آن‌جا کتاب‌هایی هدیه می‌دهند؛ یکی از این کتاب‌ها کتاب شوکانی است؛ در مقدّمه‌ی آن آن گروهی که قرار است امر به معروف و نهی از منکر بکنند؛ نوشتند: مسلمانان بیدار بشوید، این کتاب‌ها را بخوانید تا روزی برسد که ما بتوانیم فتنه را برطرف بکنیم و از این شرک عظیم -که منظور آن‌ها قبر مطهّر پیغمبر هم است- خلاص بشویم. یعنی ما منتظر هستیم. چون اگر امروز بخواهیم این کار را بکنیم فتنه می‌شود، دولت عربستان و نظام ما به خطر می‌افتد، لذا منتظر هستیم که یک روزی شعور مسلمان‌ها -از نظر او- بالا برود، آستانه‌ی تحمّل مسلمان‌ها بالا برود که این‌ها بتوانند قبر پیغمبر را تخریب بکنند.

 

در فتوایی که در سایت رسمی لَجنه‌ی دائمه‌ی افتاء در عربستان است و بن باز زیر آن را امضا کرده است، می‌گوید: واجب است قبر داخل مسجد -با اشاره به قبر مطهّر پیغمبر (صلوات الله علیه و آله)- نبش بشود و بدن مطهّر پیغمبر از آن‌جا خارج بشود و آن قبر تخریب بشود. شرایط به آن‌ها اجازه نداده است. شیخ مقبل واعدی که از بزرگترین علمای وهابی عربستان و از مرتبطین با بن باز بود، او می‌گوید: خدایا یک روز می‌شود من با چشم خود ببینم کلنگ‌ها به جان این قبر افتاده است. چرا؟ چون می‌گوید: این‌جا مرکز شرک است؛ قبرسازی و رفتن به سمت آن شرک است. در داخل مسجد اگر مظاهر بت و شرک باشد، نمی‌شود عبادت کرد و لذا باید از این خلاص بشویم. بعدها در کتاب عمارت مسجد مدینه هم به آن اشاره کردند. بعد گفتند فقط شرایط الآن اقتضا نمی‌کند. اگر امروز امّت اسلام به جای کشمکش دقّت بکنند، ما گروه‌های شیعی اجازه بدهیم گروه‌های اهل سنّت رشد پیدا بکنند، تصوّف در گروه‌های اهل سنّت رشد پیدا بکند، بسیاری از خطرات کم می‌شود. یک اشتباه بزرگ ما این است که فکر می‌کنیم برای از بین بردن وهابیّت باید اجازه‌ی رشد به اهل سنّت ندهیم، در حالی که اجازه ندادن رشد مذهبی به اهل سنّت باعث می‌شود جوانان آن‌ها به سمت بی‌دینی بروند و وقتی به سمت بی‌دینی بروند و آگاهی آن‌ها کم بشود، از همان هم که هستند، پایین‌تر می‌روند و به راحتی جذب داعش و وهابیّت و سلفی‌های جهادی می‌شوند.

 

 به نظر بنده یکی از خطرات مهمّی که امروز ما باید از تخریب ائمّه‌ی قبور بقیع (علیهم صوات الله) درس بگیریم، این است که اجازه بدهیم جوانان اهل سنّت از همان مکتب خود آن‌ها که ما نقدهای جدّی به آن داریم، پرورش پیدا بکنند، نسبت به علمای خود عرق داشته باشند که در دامن علمای تکفیری نیفتند، علمای تکفیری با تقلید مخالف هستند و مبارزه می‌کنند و به جای این‌که ما با عالمان خبره سر و کار داشته باشیم که توان گفتگو حداقل با آن‌ها است، مواجه می‌شویم با جوانانی که این‌ها سواد دینی ندارند، به راحتی جذب گروه‌های سلفی جهادی می‌شوند. چون حرف‌های آن‌ها عوامانه و همه این را می‌فهمند و با استدلال‌های سطحی و این‌طور خدایی ناکرده ما شاهد تخریب‌های مکرّر پی در پی خواهیم بود.

 

من از یاد نمی‌برم ابراهیم فارس از اساتید مشهور دانشگاه‌های عربستان گفت: من منتظر هستم شما که به سوریه رفتید، قبر سیّده زینب را تخریب بکنید. از مسئولان قدیم سیاسی کشور شنیدم گفته بود: داعش از مرز نمی‌آید. عجیب است که همه در همه‌ی موضوعات دخالت می‌کنند. داعش اگر از مرز نیاید، ما اگر توان تبلیغات خود را به کار نگیریم، ممکن است درون کشور به واسطه‌ی فقر، به واسطه‌ی کار تبلیغاتی گروه‌های سلفی، برخی از اهل سنّت از خود فاصله بگیرند و به سمت آن‌ها بروند. یعنی به جای این‌که آن‌ها بیایند کار بکنند و با این‌ها مقابله بکنند، جوانان از این‌ها فاصله بگیرند و این فاصله گرفتن باعث بشود که علمای خود را تکفیر بکنند؛ در نتیجه کم کم مساجد و قبرستان‌های خود را تخریب بکنند؛ بعد این خطر در درون کشور هم است. درس امروز ما از تخریب بقیع این است که با کار تبلیغاتی و ایجاد شکاف بین اهل سنّت و وهابیّت اجازه‌ی تکرار این مسئله را ندهیم.