همزمان با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان ۱۴۴۱ هـ ق، حجت الاسلام کاشانی بامداد روز دوشنبه مورخ ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ مصادف با سحر دهمین روز ماه مبارک رمضان در برنامه زنده تلویزیونی «ماه من» شبکه سوم سیما حضور یافتند و پیرامون موضوع «جایگاه حضرت ام المؤمنین خدیجه کبری سلام الله علیها» به گفتگو پرداختند که مشروح این مصاحبه تقدیم حضورتان می گردد.
- مقدّمه
- حضرت خدیجه سلام الله علیها نعمتِ ویژهی خدای متعال برای رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم
- هجمه و دروغ بستن به حضرت خدیجه سلام الله علیها
- داستانِ خواستگاری حضرت خدیجه سلام الله علیها
- مالِ بابرکتِ حضرت خدیجه سلام الله علیها
- حضرت خدیجه سلام الله علیها مایه آرامشِ حضرت رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم
- حضرت خدیجه سلام الله علیها یارِ سِرّ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم
- علاقهی رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم به حضرت خدیجه سلام الله علیها
- جایگاهِ ویژهی حضرت خدیجه سلام الله علیها
برای مشاهده و دریافت فایل PDF بسته مستندات این جلسه، اینجا کلیک نمایید.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»
مقدّمه
وفات مادرِ همهی مؤمنان بویژه مادرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه حضرت خدیجه غرّاء سلام الله علیها را تسلیت عرض میکنم.
متأسفانه دشمنی و انتقامگیری از خدمات حضرت خدیجه سلام الله علیها هزار و چهارصد سال است که ادامه دارد.
حضرت خدیجه سلام الله علیها نعمتِ ویژهی خدای متعال برای رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم
آیهای که امشب انتخاب کردهام از سوره مبارکهی ضحی است که شبِ دیگری هم آیهای شبیه به این آیه را خوانده بودیم، وقتی خدای متعال به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میفرماید که من تو را رها و فراموش نکردهام، قیامت برای تو سفرهی پذیرایی رنگارنگی قرار دادهام، «وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى»[۱]، آنجا موعدِ پذیراییِ من است، بعد امتنانشان را فرمودند، یعنی من در دنیا هم چند چیزِ ویژه به تو دادهام.
اگر در خاطرِ شریفِ عزیزان باشد یکی از آنها «أَ لَمْ یَجِدْکَ یَتِیماً فَآوى»[۲] بود که شبِ دوم عرض کردیم، یکی از آنها هم این است که امشب قصد دارم عرض کنم که «وَ وَجَدَکَ عائِلًا فَأَغْنى»[۳]، وضعِ مالیِ تو خوب نبود و فقیر بود و خانواده داشتی، اما خدای متعال تو را بینیاز کرد.
ما هر شب موضوع «مجرای فیض» را عرض کردهایم، خدای متعال تو را به چه وسیلهای بینیاز کرد؟ اگر در ذیلِ تفاسیر نگاه کنید نوشتهاند: با آن ایثارِ حضرت خدیجه سلام الله علیها؛ و خدای متعال این موضوع را جزوِ نعمتهای ویژهی خود بر رسولِ خود شمرده است.
سلام و درودِ خدا بر مادرِ ما، مادرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حضرت خدیجه سلام الله علیها.
هجمه و دروغ بستن به حضرت خدیجه سلام الله علیها
کسی که در جاهلیّت که بزرگانِ اشراف متأسفانه دامانی آلوده داشتند و به ناپاکی مشهور بودند به راحتی راجع به همسرانِ یکدیگر با جسارت صحبت میکردند، امثالِ همسرِ ابوسفیان و مادرِ عمروعاص و دیگران، به حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها بجای «خدیجه بنت خُوَیلد» «طاهره بنت خُوَیلِد» میگفتند، از بس که عفیفه و پاکدامن بودند، در آن روزگاری که اصلاً آلودگیِ دامان به یک نوع عرف و ارزش بود، نه جایی که کسی انگشتنما بشود.
و متأسفانه زندگیِ ایشان بشدّت دچارِ حسادتِ بعضی از رقبا شده است، چون بعضی از همسران نمیتوانستند به حضرت خدیجه سلام الله علیها تاریخِ بنیامیّه تلاشِ عجیبی کرده است که چهرهی این بانوی الهی را مخدوش کند، گوشهای از آن را سالِ گذشته عرض کردهایم که قصدِ تکرارِ آن را ندارم، یعنی بیش از وفاتِ ایشان برای جسارتها به شخصیتِ ایشان غصّهدار هستیم.
کمااینکه در ذهنِ ما هم روایتی را آوردند که غیرمشهور بود که در آن روایت گفته بودند که ایشان پانزده سال از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بزرگتر بوده است، همهی اینها برای این بود که بگویند فقط یک زن با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ازدواج کرده است که قبلاً ازدواج نکرده بوده است، روی این رقابت سعی کردند برای حضرت خدیجه سلام الله علیها قبل از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم همسر پیدا کنند و داستانها بسازند.
داستانِ خواستگاری حضرت خدیجه سلام الله علیها
حضرت ابوطالب علیه السلام به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: برو و خودت را برای کار به خدیجه عرضه کن، (تعبیرِ من است) خلاصهی کلامِ حضرت ابوطالب علیه السلام این است که او جواهرشناس است، تو برو، وقتی تو را ببیند برای کار میپسندد، همینطور هم شد، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برای ایشان کار میکردند، کار به جایی رسید که حضرت خدیجه سلام الله علیها برای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم پیام فرستاد، پاکدامنیِ تو، امانتداریِ تو، راستگوییِ تو، وجناتِ تو، عظمتِ تو، کمالِ تو (اینها عینِ کلمات است) مرا به تو راغب کرده است.
با اینکه حضرت خدیجه سلام الله علیها خاستگارانی داشتند که من شرم دارم نامِ بعضیها را ببرم که خاستگارِ ایشان بودند، حضرت خدیجه سلام الله علیها قبل از اسلام موحّد بودند، از این جنس نبودند که فلانی چهارصد غلام دارد و چهارصد کنیز دارد و این کوهِ طلا دارد و… خودِ ایشان ثروت داشتند، حضرت خدیجه سلام الله علیها به دنبالِ گنجِ حقیقیِ عالَم بودند، ایشان عاقله بودند، یعنی به افقِ تاریخ نگاه میکردند نه به پول و درهم و دینارِ دنیا.
لذا حضرت خدیجه سلام الله علیها پیغام دادند و حضرت ابوطالب علیه السلام برای خواستگاری تشریف بردند، آنجا در کنارِ اقوامِ حضرت خدیجه سلام الله علیها فرمودند: این پسرِ برادرِ من «محمد» (صلی الله علیه و آله و سلّم) «مِمَّنْ لاَ یُوزَنُ بِرَجُلٍ مِنْ قُرَیْشٍ»[۴] اصلاً با کسی همسنگ و هموزن نیست، «إِلاَّ رَجَحَ بِهِ» مگر اینکه ترجیح دارد، آن وقت با هر کسی که قیاس بشود با کسی قابل قیاس نیست، درست است که پول ندارد، پول که زودگذر است، یک سایهی زائل است، او یک شخصیتِ بینظیر است، «وَ لَهُ فِی خَدِیجَهَ رَغْبَهٌ وَ لَهَا فِیهِ رَغْبَهٌ»، یعنی اول پیام را حضرت خدیجه سلام الله علیها فرستادند، هم محمّدِ ما (صلی الله علیه و آله و سلّم) به خدیجه رغبت دارد و هم خدیجه، حال نظر بدهید.
همینکه عموی حضرت خدیجه سلام الله علیها خواستند صحبت کنند حضرت خدیجه سلام الله علیها عرض کردند: عمو جان! صبر کنید، خودم صحبت میکنم.
حضرت خدیجه سلام الله علیها به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم رو کردند و عرض کردند: «قَدْ زَوَّجْتُکَ یَا مُحَمَّدُ نَفْسِی» من خودم را با افتخار همسرِ تو قرار دادم «وَ اَلْمَهْرُ عَلَیَّ فِی مَالِی»… جالب است که حضرت ابوطالب علیه السلام قبل از آن فرموده بودند که مهرِ ایشان را من پرداخت میکنم، حضرت خدیجه سلام الله علیها فرمودند: نمیخواهد، خودم مهریه را پرداخت میکنم، من شوقِ به تو دارم. شتری قربانی کنید و ولیمه بدهید، آن را هم خودم پرداخت میکنم.
بعضیها گفتند: وای! کسی که همهی مردهای عرب به دنبالِ او بودند به دنبالِ یک کسی رفته است و خودِ او هم هزینه میکند!
حضرت خدیجه سلام الله علیها فرمودند: اگر شما در فضل و کمال و ادب و امانت مانندِ او دیدید بعد سخن بگویید، فلذا با حضرت خدیجه سلام الله علیها قهر کردند.
به شبِ خواستگاری برگردم، یک نقلی در منابعِ تقریباً متأخر است که وقتی خواستگاری تمام شد وقتی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خواستند از جای خویش بلند شوند حضرت خدیجه سلام الله علیها صدا زدند: در خانهی خودت بمان، «إِلَى بَیْتِکَ فَبَیْتِی بَیْتُکَ وَ أَنَا جَارِیَتُکَ»[۵]، در خانهات بمان، خانه خانهی توست و من هم کنیزِ تو هستم. من تو را شناختهام، نورِ ایمان را در تو دیدهام، من میدانم تو چه جواهری هستی، اینها چه میفهمند؟ اینها تو را با فلان پولدارِ قریش مقایسه میکنند.
لذا فرمودند: «سَعِدَتْ مَنْ تُکونُ لِمحمّدٍ قرینهً»[۶] خوشا بحالِ من، زنی که همراه و همسرِ تو بشود، من به تو افتخار میکنم، و از اینکه دیگران با من قهر و دعوا کنند پشیمان نمیشوم.
و بعد حضرت خدیجه سلام الله علیها پیغام دادند که من تمامِ اموالِ خود را به تو میبخشم.
مالِ بابرکتِ حضرت خدیجه سلام الله علیها
خیلیها در راه اسلام پول خرج کردند و با اموالِ خود جهاد کردند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «ما نَفَعَنی مالٌ قَطُّ مِثلُ نَفَعَنی مالُ خَدیجَهَ»[۷]، پولی که حضرت خدیجه سلام الله علیها دادند… ما فقرای مسلمان در مکّه را با پولِ حضرت خدیجه سلام الله علیها اداره میکردیم، هزینهی سفرِ فقرای مهاجر را با این پول هزینه کردیم، بردههای مسلمان را شکنجه میکردند و ما با پولِ حضرت خدیجه سلام الله علیها آنها را آزاد میکردیم، حضرت خدیجه سلام الله علیها هم حتّی یک کلام هم صحبت نکردند، ثروتمندترین فردِ قریش در لحظهی از دنیا رفتن فقیرِ فقیر و بلکه از فقرا بود، یعنی برترین و بابرکتترین مال و از همه زودتر، سبقت در زمان گرفت، هرچه داشتند در راهِ خدای متعال بخشیدند، صاحبِ سِرّ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند.
این روایت در «کمال الدّین» شیخ صدوق رحمه الله تعالی علیه صحیح السّند است، امام باقر علیه السلام فرمودند: حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت خدیجه سلام الله علیها سه سال خدای متعال را مخفیانه عبادت میکردند و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به کسی نفرمودند، این حضرت خدیجه سلام الله علیها مانندِ بعضی دیگر از همسرانِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نبودند که سِرّ فاش کنند، ایشان صاحبِ سِرّ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند، امینِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند.
حضرت خدیجه سلام الله علیها مایه آرامشِ حضرت رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم
در قرآن کریم آیهای داریم که فرمود: «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَرَحْمَهً»[۸] از آیاتِ خدای متعال این است که از جنسِ خودتان برای شما همسرانی قرار میدهد که کنارِ آنها آرامش پیدا کنید و بینِ خدای متعال بینِ شما مودّت و رحمت جعل کرده است.
و ان شاء الله ما به عشقِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت خدیجه سلام الله علیها امشب عهد ببندیم که به نیّتِ آن بانوی بزرگوار به همسرانمان عشق و مهر بورزیم.
«ابن اسحاق» مورّخ میگوید: «کَانَتْ خَدِیجَهُ وَزِیرَهَ صِدْقٍ عَلَى اَلْإِسْلاَمِ»[۹] حضرت خدیجه سلام الله علیها وزیرِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند، «وزیر» یعنی کسی که زیرِ بار است و هزینه میدهد، ایشان هزینه دادند و خودشان را خرج کردند، «وَ کَانَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَسْکُنُ إِلَیْهَا» وقتی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به خانه میآمدند در کنارِ ایشان آرامش پیدا میکردند.
من الآن نمیفهمم که الآن چه میگویم، رسولِ خاتم که عالَمِ وجود از او مایه میگیرد در کنارِ حضرت خدیجه غَرّاء سلام الله علیها آرامش پیدا میکردند؛ خدای متعال شاهد است که غیر از معصوم نمیتواند این جمله را درک کند، یعنی آن مادرِ عالَم وجود چه مقامی داشتهاند؟ باید چقدر دریا باشید؟
و این را هم به خدمتِ شما عرض کنم که وقتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میخواستند به دنیا بیایند به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم امر شد که چهل روز عبادت کنید و از حضرت خدیجه سلام الله علیها گوشهگیری کنید. عبارت را ببینید: «فَشَقَّ ذَلِکَ عَلَى اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ»[۱۰]، این دوری چهل روزه از حضرت خدیجه سلام الله علیها برای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سخت شد، «وَ کَانَ لَهَا مُحِبّاً» چون خیلی ایشان را دوست داشتند «وَ بِهَا وَامِقاً» اصلاً بینِ این دو یک عشقِ عجیبی بود.
حال ببینید حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در فراقِ حضرت خدیجه سلام الله علیها چه کشیدهاند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نمیتوانستند چهل روز فراقِ اختیاریِ دنیا را تحمّل کنند، نه اینکه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بخواهند نافرمانی کنند، در حالِ نشان دادنِ اوجِ محبّت است، دلِ محبوبترین و مهربانترین فردِ عالَم برای حضرت خدیجه تنگ میشود، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مظهرِ أرحم الرّاحمین بودنِ حضرت حق هستند.
و بعد هم اینکه عزیزانِ ما تصوّر نکنند که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چون حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند «وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ»[۱۱] بودند با هر کسی که زندگی میکردند زندگی موفق بود، اینطور نبود، زندگیِ موفق دو طرفه است.
روایاتِ صحیح السّند غیر از اسنادِ شیعیان داریم که وقتی بعضیها از مقابلِ درِ خانهی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم رد میشدند صداهای فریادِ بعضی از زنانِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را بر سرِ ایشان میشنیدند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خیلی مظلوم بودهاند، ظلم به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خیلی زیاد است، اگر میبینیم این ازدواج یک ازدواجِ استثنائی است علّتِ آن فقط حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نیستند، علّتِ آن مادرِ ما حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها است.
چرا میگویم «مادرِ ما»؟ چون خدای متعال فرموده است که مادرِ شماست، ایشان «امّ المؤمنین» هستند.
حضرت خدیجه سلام الله علیها یارِ سِرّ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در همان سالهای اولیّه فرمودند: خدیجه جان! مولای تو بعد از من علی بن ابیطالب (صلوات الله علیه) است، با او بیعت کن، و ایشان هم بیعت کردند.
من یک موضوعی در مورد حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها عرض کردم که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: «علی (صلوات الله علیه) امامِ توست»، بعضیها سؤال کردند که مگر آن موقع حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه امام بودند؟ بله! امام بودند، منتها همه نمیدانستند، ما وظیفه داریم از آنچه که میدانیم تبعیّت کنیم، حضرت فاطمه بنت اسد سلام الله علیها، حضرت خدیجه سلام الله علیها، این بزرگواران از اخبار خبر داشتند، این بزرگواران یارِ سِرّ بودند، لذا میدانستند امامِ بعد از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم چه کسی است، چه بسا در ماجرایی که اقوامِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم جمع شدند حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را معرّفی کردند، درست است که عمومی و علنی نبود.
علاقهی رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم به حضرت خدیجه سلام الله علیها
لذا اینطور به شما عرض کنم که گفتهاند عایشه میگوید من حضرت خدیجه (سلام الله علیها) را ندیدهام ولی «کانَ یُکثِرُ ذِکرَها» حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم مدام از حضرت خدیجه سلام الله علیها یاد میکردند، این را به حضرت خدیجه سلام الله علیها بدهید، این هدیه را به حضرت خدیجه سلام الله علیها بدهید، و همینها منشأ و شروعِ حسادتها شده است.
یک مطلبی به شما عرض کنم که خیلی جالب است، ان شاء الله حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ما را گدای حضرت خدیجه سلام الله علیها حساب کنند. یکی از همسرانِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میگوید: یک روزی من نشسته بودم و دیدم پیرزنی نزدِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم آمد و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم او را خیلی تحویل گرفتند، به او پول دادند و او محترمانه رفت، از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم پرسیدم که او چه کسی بود؟ فرمودند: این یک گدایی بود که حضرت خدیجه سلام الله علیها او را تحویل میگرفت و به او پول میداد.
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم نه تنها دوستانِ حضرت خدیجه سلام الله علیها را دوست داشتند، بلکه این شخصی که گدای کوی حضرت خدیجه سلام الله علیها هم بوده است برای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ارزشمند است.
لذا شما این روایت را ببینید، میگوید: اگر برای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هدیهای میآوردند، اگر چیزِ خوشمزهای میآوردند، اگر یک پارچهای از یک سفری میآوردند میفرمودند: «إذهَبوا إلی بَیتِ فلانٍ» آن را به فلان زن بدهید، چرا؟ چون دوستِ حضرت خدیجه سلام الله علیها بوده است، «إنَّها کَانَت تُحِبُّ خَدیجه» چون خدیجه (سلام الله علیها) را دوست داشته است من هم او را دوست دارم.
اولاً بدانیم که اگر ما حضرت خدیجه سلام الله علیها را دوست داشته باشیم عنایتِ خاصّ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم روی سرِ ماست، و امشب عرض میکنیم: یا رسول الله! این جلسهی ما امشب واقعاً بر اساسِ محبّتِ حضرت خدیجه سلام الله علیها است، ما به محبّتِ مادرمان حضرت خدیجه سلام الله علیها اقرار میکنیم و به محبّتِ شما امید داریم.
بالاخره زمانِ مکّه اوضاع یک طوری بود که خیلی سخت بود، وقتی مسلمین به مدینه آمدند و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حاکم شدند «حضرت امّ سلمه سلام الله علیها» میفرمایند: یک روزی به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم عرض کردم: ای کاش حضرت خدیجه سلام الله علیها هم که شما اینقدر ایشان را دوست دارید اینجا بودند، بالاخره اوضاع کمی آرام شده است، میگوید: «فَلَمّا ذَکَرنا خَدیجَه»[۱۲] همینکه نامِ حضرت خدیجه سلام الله علیها را بردیم «بَکَى رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ» حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم شروع کردند به گریه کردن، اصلاً نمیتوانستند تحمّل کنند، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم که روضه نمیخواهند، شروع کردند به گریه کردن و بعد فرمودند: «خَدِیجَهُ وَ أَیْنَ مِثْلُ خَدِیجَهَ» دیگر مثلِ خدیجه (سلام الله علیها) کجا بود؟ جای او خالی است، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم حضرت خدیجه سلام الله علیها را فراموش نمیکردند.
جایگاهِ ویژهی حضرت خدیجه سلام الله علیها
ما معمولاً در زیارتنامهها از مادرانِ بزرگوارِ ائمه علیهم السلام نام نمیبریم، ولی کنارِ نامِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نامِ حضرت خدیجه سلام الله علیها هست، یعنی با اینکه مادرانِ معصومین علیهم السلام ویژه هستند، اگر یک زمانی راجع به آن بزرگواران صحبت کنیم خواهیم گفت که این بزرگواران رَحِمِ امامپرور دارند، ولی حضرت خدیجه سلام الله علیها کسی هستند که سرورِ زنانِ عالَم هستند، و یک شخصیتِ برجسته هستند.
وقتی امام حسن عسکری علیه السلام میخواهند بر چهارده معصوم علیهم السلام صلوات بفرستند (در مصباح شیخ طوسی هست) در صلواتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میفرماند: «فَصَلِّ عَلَیها وَ عَلَی اُمِّها» خدایا هم بر او و هم بر مادرِ او خدیجه صلواتی بفرست که چهرهی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم شاد بشود.
یعنی وقتی امام حسن عسکری صلوات الله علیه میخواهند دلِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را شاد کنند به حضرت خدیجه سلام الله علیها درود میفرستند.
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه افتخار کردهاند که بهترین مادرِ همسر حضرت خدیجه سلام الله علیها بودند.
امام حسن مجتبی علیه السلام و حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام افتخار کردند و به معاویه فرمودند: مادرِ ما حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند و جَدّهی ما حضرت خدیجه سلام الله علیها، مادر و جَدّهی تو چه کسانی هستند؟
حضرت زین العابدین صلوات الله علیه در مجلسِ یزید وقتی در حالِ بیانِ جملهی «أنا ابن مَکَّهَ وَ مِنا» بودند فرمودند: من فرزندِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و جَدّهی من حضرت خدیجه غَرّاء سلام الله علیها هستند.
یعنی به ایشان میبالیدند و افتخار میکردند، در یک روایتی داریم که میگوید: امام حسین سلام الله علیه بیست و چند سفر به حج مشرّف شدند، راوی میگوید: من با حضرت همراه شدم، دیدم به سرِ قبرِ حضرت خدیجه سلام الله علیها رفتند و شروع کردند به گریه کردن، خیلی طول کشید، حضرت آنجا ایستادند و نماز خواندند.
ما محروم شدهایم، ان شاء الله خدای متعال باعث و بانیِ جلوگیری از زیارتِ این مضجعِ شریف را از صفحهی عالَم پاک کند که دستِ ما به قبرِ مبارکِ آن بیبیِ دو عالم برسد.
یک روایت دیدم که خیلی عجیب است، ان شاء الله فدای امام حسن مجتبی علیه السلام بشوم که به «کرامت» مشهور هستند، امام حسن مجتبی سلام الله علیه فرمودند: برادرم حسین بن علی (صلوات الله علیه) أشبه النّاس به مادرم فاطمه زهرا (سلام الله علیها) یا به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستند، و من أشبه النّاس به خدیجه (سلام الله علیها) هستم، هم چهرهی من از همه بیشتر شبیهِ ایشان است و هم در کرامت و سخاوت.
اصلاً اینکه امام معصوم بخواهد به کسی غیر از خود و به کسی غیر از آن چهارده نورِ پاک افتخار کند خیلی حیرتانگیز است.
ان شاء الله اگر ما از شنیدنِ فضائلِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه یا حضرت خدیجه سلام الله علیها لذّت میبریم، ائمه علیهم السلام به ما فرمودهاند که مادرِ خودتان را دعا کنید، معلوم است که شما را درست تربیت کردهاند.
ان شاء الله اگر امشب مادرانِ ما زنده هستند قصد کنیم به زودی به پای آنها بیفتیم، و اگر از دنیا رفتهاند جزئی قرآن کریم برای روحِ آنها بخوانیم، چون امشب ما از بهترین مادران عالَم عرض کردیم.
[۱] سوره مبارکه ضحی، آیه ۵
[۲] سوره مبارکه ضحی، آیه ۶
[۳] سوره مبارکه ضحی، آیه ۸
[۴] الکافی، جلد ۵، صفحه ۳۷۴ (بَعْضُ أَصْحَابِنَا عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ کَثِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: لَمَّا أَرَادَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنْ یَتَزَوَّجَ خَدِیجَهَ بِنْتَ خُوَیْلِدٍ أَقْبَلَ أَبُو طَالِبٍ فِی أَهْلِ بَیْتِهِ وَ مَعَهُ نَفَرٌ مِنْ قُرَیْشٍ حَتَّى دَخَلَ عَلَى وَرَقَهَ بْنِ نَوْفَلٍ عَمِّ خَدِیجَهَ فَابْتَدَأَ أَبُو طَالِبٍ بِالْکَلاَمِ فَقَالَ اَلْحَمْدُ لِرَبِّ هَذَا اَلْبَیْتِ اَلَّذِی جَعَلَنَا مِنْ زَرْعِ إِبْرَاهِیمَ وَ ذُرِّیَّهِ إِسْمَاعِیلَ وَ أَنْزَلَنَا حَرَماً آمِناً وَ جَعَلَنَا اَلْحُکَّامَ عَلَى اَلنَّاسِ وَ بَارَکَ لَنَا فِی بَلَدِنَا اَلَّذِی نَحْنُ فِیهِ ثُمَّ إِنَّ اِبْنَ أَخِی هَذَا یَعْنِی رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مِمَّنْ لاَ یُوزَنُ بِرَجُلٍ مِنْ قُرَیْشٍ إِلاَّ رَجَحَ بِهِ وَ لاَ یُقَاسُ بِهِ رَجُلٌ إِلاَّ عَظُمَ عَنْهُ وَ لاَ عِدْلَ لَهُ فِی اَلْخَلْقِ وَ إِنْ کَانَ مُقِلاًّ فِی اَلْمَالِ فَإِنَّ اَلْمَالَ رِفْدٌ جَارٍ وَ ظِلٌّ زَائِلٌ وَ لَهُ فِی خَدِیجَهَ رَغْبَهٌ وَ لَهَا فِیهِ رَغْبَهٌ وَ قَدْ جِئْنَاکَ لِنَخْطُبَهَا إِلَیْکَ بِرِضَاهَا وَ أَمْرِهَا وَ اَلْمَهْرُ عَلَیَّ فِی مَالِیَ اَلَّذِی سَأَلْتُمُوهُ عَاجِلُهُ وَ آجِلُهُ وَ لَهُ وَ رَبِّ هَذَا اَلْبَیْتِ حَظٌّ عَظِیمٌ وَ دِینٌ شَائِعٌ وَ رَأْیٌ کَامِلٌ ثُمَّ سَکَتَ أَبُو طَالِبٍ وَ تَکَلَّمَ عَمُّهَا وَ تَلَجْلَجَ وَ قَصَّرَ عَنْ جَوَابِ أَبِی طَالِبٍ وَ أَدْرَکَهُ اَلْقُطْعُ وَ اَلْبُهْرُ وَ کَانَ رَجُلاً مِنَ اَلْقِسِّیسِینَ فَقَالَتْ خَدِیجَهُ مُبْتَدِئَهً یَا عَمَّاهْ إِنَّکَ وَ إِنْ کُنْتَ أَوْلَى بِنَفْسِی مِنِّی فِی اَلشُّهُودِ فَلَسْتَ أَوْلَى بِی مِنْ نَفْسِی قَدْ زَوَّجْتُکَ یَا مُحَمَّدُ نَفْسِی وَ اَلْمَهْرُ عَلَیَّ فِی مَالِی فَأْمُرْ عَمَّکَ فَلْیَنْحَرْ نَاقَهً فَلْیُولِمْ بِهَا وَ اُدْخُلْ عَلَى أَهْلِکَ قَالَ أَبُو طَالِبٍ اِشْهَدُوا عَلَیْهَا بِقَبُولِهَا مُحَمَّداً وَ ضَمَانِهَا اَلْمَهْرَ فِی مَالِهَا فَقَالَ بَعْضُ قُرَیْشٍ یَا عَجَبَاهْ اَلْمَهْرُ عَلَى اَلنِّسَاءِ لِلرِّجَالِ فَغَضِبَ أَبُو طَالِبٍ غَضَباً شَدِیداً وَ قَامَ عَلَى قَدَمَیْهِ وَ کَانَ مِمَّنْ یَهَابُهُ اَلرِّجَالُ وَ یُکْرَهُ غَضَبُهُ فَقَالَ إِذَا کَانُوا مِثْلَ اِبْنِ أَخِی هَذَا طُلِبَتِ اَلرِّجَالُ بِأَغْلَى اَلْأَثْمَانِ وَ أَعْظَمِ اَلْمَهْرِ وَ إِذَا کَانُوا أَمْثَالَکُمْ لَمْ یُزَوَّجُوا إِلاَّ بِالْمَهْرِ اَلْغَالِی وَ نَحَرَ أَبُو طَالِبٍ نَاقَهً وَ دَخَلَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِأَهْلِهِ وَ قَالَ رَجُلٌ مِنْ قُرَیْشٍ یُقَالُ لَهُ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ غَنْمٍ هَنِیئاً مَرِیئاً یَا خَدِیجَهُ قَدْ جَرَتْلَکِ اَلطَّیْرُ فِیمَا کَانَ مِنْکِ بِأَسْعَدِ تَزَوَّجْتِهِ خَیْرَ اَلْبَرِیَّهِ کُلِّهَاوَ مَنْ ذَا اَلَّذِی فِی اَلنَّاسِ مِثْلُ مُحَمَّدِ وَ بَشَّرَ بِهِ اَلْبَرَّانِ عِیسَى اِبْنُ مَرْیَمَوَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ فَیَا قُرْبَ مَوْعِدِ أَقَرَّتْ بِهِ اَلْکُتَّابُ قِدْماً بِأَنَّهُرَسُولٌ مِنَ اَلْبَطْحَاءِ هَادٍ وَ مُهْتَدٍ .)
[۵] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام, جلد ۱۶ ، صفحه ۳ (یج، [الخرائج و الجرائح] ، رُوِیَ عَنْ جَابِرٍ قَالَ: کَانَ سَبَبُ تَزْوِیجِ خَدِیجَهَ مُحَمَّداً أَنَّ أَبَا طَالِبٍ قَالَ یَا مُحَمَّدُ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُزَوِّجَکَ وَ لاَ مَالَ لِی أُسَاعِدُکَ بِهِ وَ إِنَّ خَدِیجَهَ قَرَابَتُنَا وَ تُخْرِجُ کُلَّ سَنَهٍ قُرَیْشاً فِی مَالِهَا مَعَ غِلْمَانِهَا یَتَّجِرُ لَهَا وَ یَأْخُذُ وِقْرَ بَعِیرٍ مِمَّا أَتَى بِهِ فَهَلْ لَکَ أَنْ تَخْرُجَ قَالَ نَعَمْ فَخَرَجَ أَبُو طَالِبٍ إِلَیْهَا وَ قَالَ لَهَا ذَلِکَ فَفَرِحَتْ وَ قَالَتْ لِغُلاَمِهَا مَیْسَرَهَ أَنْتَ وَ هَذَا اَلْمَالُ کُلُّهُ بِحُکْمِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَلَمَّا رَجَعَ مَیْسَرَهُ حَدَّثَ أَنَّهُ مَا مَرَّ بِشَجَرَهٍ وَ لاَ مَدَرَهٍ إِلاَّ قَالَتْ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ قَالَ جَاءَ بَحِیرَا اَلرَّاهِبُ وَ خَدَمَنَا لَمَّا رَأَى اَلْغَمَامَهَ عَلَى رَأْسِهِ تَسِیرُ حَیْثُمَا سَارَ تُظِلُّهُ بِالنَّهَارِ وَ رَبِحَا فِی ذَلِکَ اَلسَّفَرِ رِبْحاً کَثِیراً فَلَمَّا اِنْصَرَفَا قَالَ مَیْسَرَهُ لَوْ تَقَدَّمْتَ یَا مُحَمَّدُ إِلَى مَکَّهَ وَ بَشَّرْتَ خَدِیجَهَ بِمَا قَدْ رَبِحْنَا لَکَانَ أَنْفَعَ لَکَ فَتَقَدَّمَ مُحَمَّدٌ عَلَى رَاحِلَتِهِ فَکَانَتْ خَدِیجَهُ فِی ذَلِکَ اَلْیَوْمِ جَالِسَهً عَلَى غُرْفَهٍ مَعَ نِسْوَهٍ فَظَهَرَ لَهَا مُحَمَّدٌ رَاکِباً فَنَظَرَتْ خَدِیجَهُ إِلَى غَمَامَهٍ عَالِیَهٍ عَلَى رَأْسِهِ تَسِیرُ بِسَیْرِهِ وَ رَأَتْ مَلَکَیْنِ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ فِی یَدِ کُلِّ وَاحِدٍ سَیْفٌ مَسْلُولٌ یَجِیئَانِ فِی اَلْهَوَاءِ مَعَهُ فَقَالَتْ إِنَّ لِهَذَا اَلرَّاکِبِ لَشَأْناً عَظِیماً لَیْتَهُ جَاءَ إِلَى دَارِی فَإِذَا هُوَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَاصِدٌ لِدَارِهَا فَنَزَلَتْ حَافِیَهً إِلَى بَابِ اَلدَّارِ وَ کَانَتْ إِذَا أَرَادَتِ اَلتَّحَوُّلَ مِنْ مَکَانٍ إِلَى مَکَانٍ حَوَّلَتِ اَلْجَوَارِی اَلسَّرِیرَ اَلَّذِی کَانَتْ عَلَیْهِ فَلَمَّا دَنَتْ مِنْهُ قَالَتْ یَا مُحَمَّدُ اُخْرُجْ وَ أَحْضِرْنِی عَمَّکَ أَبَا طَالِبٍ اَلسَّاعَهَ وَ قَدْ بَعَثَتْ إِلَى عَمِّهَا أَنْ زَوِّجْنِی مِنْ مُحَمَّدٍ إِذَا دَخَلَ عَلَیْکَ فَلَمَّا حَضَرَ أَبُو طَالِبٍ قَالَتْ اُخْرُجَا إِلَى عَمِّی لِیُزَوِّجَنِی مِنْ مُحَمَّدٍ فَقَدْ قُلْتُ لَهُ فِی ذَلِکَ فَدَخَلاَ عَلَى عَمِّهَا وَ خَطَبَ أَبُو طَالِبٍ اَلْخُطْبَهَ اَلْمَعْرُوفَهَ وَ عَقَدَ اَلنِّکَاحَ فَلَمَّا قَامَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِیَذْهَبَ مَعَ أَبِی طَالِبٍ قَالَتْ خَدِیجَهُ إِلَى بَیْتِکَ فَبَیْتِی بَیْتُکَ وَ أَنَا جَارِیَتُکَ .)
[۶] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۱۶، صفحه ۲۰
[۷] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۱۹، صفحه ۶۳
[۸] سوره مبارکه روم، آیه ۲۱ (وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَرَحْمَهً ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ)
[۹] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۱۹، صفحه ۵ (عم، [إعلام الورى] ، وَ ذَکَرَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ یَسَارٍ : أَنَّ خَدِیجَهَ بِنْتَ خُوَیْلِدٍ وَ أَبَا طَالِبٍ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُمَا مَاتَا فِی عَامٍ وَاحِدٍ وَ تَتَابَعَتْ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلْمَصَائِبُ بِهَلاَکِ خَدِیجَهَ وَ أَبِی طَالِبٍ وَ کَانَتْ خَدِیجَهُ وَزِیرَهَ صِدْقٍ عَلَى اَلْإِسْلاَمِ وَ کَانَ یَسْکُنُ إِلَیْهَا .)
[۱۰] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلامب، جلد ۱۶، صفحه ۷۸
[۱۱] سوره مبارکه قلم، آیه ۴
[۱۲] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۴۳، صفحه ۱۲۴
پاسخ دهید