من الآن قصد ندارم مثال صریح بزنم، مثلاً شخصی گفته بود باید شهرداری تهران در برابر نمایشگاه حمایت از هیئتها مقاومت کند، انگار اینها میخواهند بروند خلاف شرع کنند! اگر کنسرت داشتند جرأت میکردید بگویید شهرداری باید از حمایت تشکّلهای موسیقی خودداری کند؟ واقعاً جرأت میکردید بگویید؟ مثلاً جرأت میکردید بگویید شهرداری از حمایت گروههای نمایشی خودداری و مقاومت کند؟… آیا میگوید؟ نه! شهرداری تعریف دارد! این هیئتیها هم انسان هستند دیگر، همان اندازه که به کنسرت آنها میرسید به اینها هم برسید، چرا طعنه میزنید؟ اولاً که کاری نمیکنید، همهی اینها عمدتاً مردمی هستند، حالا فرض کنیم که از بیت المال خرج کرده است؛ آنجا که حرام رسمی انجام میدهند، اگر دو ریال از بیت المال را هم خرج کار حلال کنید طوری نمیشود! این خیلی حرفِ عجیبی است که شهردار باید در برابر حمایت از آن نمایشگاه خودداری کند! شما چه کسی هستید؟ چه کسانی به شما رأی دادهاند؟ مشکل شما با امام حسین علیه السلام چیست؟ چرا سخنران شما شب عید غدیر امسال یک پست میگذارد و میگوید خلافت علی بن ابیطالب سراب و مطاع زودگذر دنیاست… شب عیدالله الاکبر! به نظر شما یک شیعه این حرف را میزند؟ اینها چه کسانی هستند؟ ما مشکلی نداریم که بنیامیّه بیایند و شبهه کنند و ما پاسخ بدهیم، مشکلی نداریم که دشمن بیاید حرفی بزند و ما هم پاسخ بدهیم، اما آخوند بگوید من شیعه هستم و امکانات دولتی دست آنها باشد و یا امکانات قوّهی دیگر… شب عید غدیر بگوید… خدا شاهد است که سنّیها جرأت نمیکنند شب عید غدیر بگویند خلافت علی بن ابیطالب سراب و مطاع زودگذر دنیاست… باور کنید بهاییها جرأت نمیکنند رسماً این کار را کنند! ممکن است یک وقتی یک پست بگذارند، اما شناخته شدهای که در کشور باشد جرأت نمیکند همچنین کاری کند؛ بعد همین هیئتیها به اینها رأی میدهند و به اینکه این شخص کیست و برای کجا هست هم کاری ندارند! خیلی عجیب است! اگر این را قبول دارید باید باقیِ او را هم قبول کنید، واقعاً من متوجّه نمیشوم که چطور است… باید جریان را شناخت. چرا در این جریان اینقدر توهین به اهل بیت علیهم السلام هست؟ در جاهای دیگر هم هستها اما چون جلسهی آخر جلسه و هیئت است واقعاً خیلی تعجّب میکنم! خیلی عجیب است! اگر توجّه به جریان نباشد کثرات ما را غرق خواهد کرد، طرف میگوید: چهارصد نفر راجع به یک موضوع مقاله دادهاند، وقتی بروی تحقیق کنید میبینید همهی اینها از جایی حقوق گرفتهاند که اینها را بنویسند! و اگر هم تحقیق کنید پیدا خواهید کرد که همهی اینها برای یک جریان هستند، یک جریان است که اول اگر دستگاه سیّدالشّهداء علیه السلام رونق بگیرد و دوم اینکه به سمتِ هدفِ خود برود اینها محدود میشوند و نمیتوانند تحمّل کنند، لذا میبینید موضع میگیرند!
من با اینکه آنها موضع میگیرند کاری ندارم، با اینکه جامعهی دوستدار امام حسین علیه السلام ما به انسانی که به امام حسین علیه السلام جسارت میکند اقبال نشان میدهد خیلی تعجّب میکنم! وگرنه شما بگو به تو چه ربطی دارد؟ مردم دوست دارند به یک نفر رأی بدهند!… به من ربطی ندارد. این عجیب نیست، اینکه هیئتیها همچنین خطایی کنند عجیب است! اینکه حواس هیئتیها نباشد عجیب است. قدیمها در همین کشور ما اگر کسی شب عید غدیر این کار را میکرد با او برخورد خیلی خیلی تندی میکردند، اینطور نبود که کسی جرأت کند شب عید غدیر به این رسمی به محضر امیرالمؤمنین علیه السلام جسارت کند. یا اینکه آن شخص دیگر چند سال قبل بگوید: ائمه بعد از امام حسین سر عقل آمدند و عقلانی رفتار کردند، اگر این حرف را نسبت به پدر من و شما بگویند به ما برخواهد خورد؛ بعد جالب این است که خودِ این طرف هیئت هم میگیرد! اگر ما هم جریان را نشناسیم میگوییم هیئتی است!… ابتدا جریان او را بشناس! اگر جریان او را نشناسی میگویی این هم هیئتی است و آن هم هیئتی است! اینها هیئت میگیرند و آنها هم هیئت میگیرند! هر سال در دههی اول محرم در تهران یک جریانی حدّاقل صد فحش یا شبهه راجع به امام حسین علیه السلام مطرح میکند، بروی میبینی سیاه هم زدهاند! پرچم زدهاند و سخنران هم آخوند است! جریان را بشناس… اگر خواب باشیم همه چیز ما را برده است! وقتی جمع را نگاه کنید…
طرف نزد امیرالمؤمنین علیه السلام رسید و عرض کرد: آقا! ده هزار نفر آدم! طلحه، عایشه و… آنجا هستند… جریان را بشناس! اگر جریان را نشناسی میگویی این همه آدم آن طرف هستند که همهی آنها از بزرگان انقلاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم بودند، جریان را بشناس و ببین چه شده است که اینها با هم ائتلاف کردهاند، برای چه بوده است، برای خداست یا برای غیر خداست؟ این رأیی را که ما میرویم میدهیم، هر کسی که میفهمد تحقیق میکند، اگر تحقیق کرده باشد به هر کسی رأی داده باشد و وظیفهی خود را انجام داده باشد مأجور است، نه اینکه بگویم به آن شخصی که من رأی میدهم رأی بده، اینکه به «الف» رأی بدهد یا به «ب» مهم نیست، اما خیلی از جمعیّت ما مثلاً موقع انتخابات به حوزهی انتخابیّه میروند و میبینند که پرچم یک نفر بالاست، و چون دوست نداریم شکست بخوریم به او رأی میدهند! آقا شاید در حال رأی دادن به کسی هستی که در تیم یزید است! شما تحقیق کن اگر به هر کسی رأی بدهی مأجور هستی، خدا میداند که بعضی اوقات انتخابهای مردم در جامعه در راستای انتخاب یزید یا انتخاب سیّدالشّهداء علیه السلام است! خیلی تعجّب است که طرف دو ماه سیاه بپوشد و آن طرفی برود، من نمیگویم به آن کسی که من میگویم رأی بدهید، برو و بگو من تحقیق کردهام و نزد خدای متعال حجّت دارم، مشکل اینجاست! اگر تحقیق کند خیلی از اتّفاقات نمیافتد! نمیشود انسان در هیأت سیّدالشّهداء علیه السلام بیاید و نسبت به جامعه بیتفاوت باشد. اصلاً ما برای بیتفاوتیِ اینکه پسر پیامبر چهار ماه است از مدینه به مکّه رفته است و بیست و چهار روز در مسیر است و توجّه نکردهاند سوخته ایم! یزید و بنیامیّه و… یک طور هستند و آن کسی که بیتوجّه است… شما یک موضعگیری میکردید که پسر پیامبر در بیابان آواره شده است! اصلاً به روی خود نیاوردند… ما هم در این جهت خیلی استعداد داریم… اگر جریان را بشناسیم طرف نمیتواند نزدیک این انتخابات این طرفی باشد و نزدیک آن انتخابات آن طرفی باشد، نمیتواند هر طرفی باشد که لحاف گرمتر است، معلوم است که برای کجاست و مدام چپ و راست نمیرود که مردم را سر کار بگذارد، باید پاسخگوی رفتار خود باشد، جوّزدگی کمتر اتّفاق میافتد.
پاسخ دهید