«نقش فاطمیه در هویت شیعه» عنوان سخنرانی حجت الاسلام کاشانی است که به مدت پنج شب در هیئت عبدالله بن الحسن علیه السلام به آن می پردازند، مشروح جلسه اول تقدیم می گردد.
- کردار حضرت زهرا در ائمّهی اطهار
- تلاش اهل سنّت برای انکار شهادت حضرت زهرا
- انکار شهادت حضرت زهرا از طرف اهل سنّت در سایتهای وهّابیّت
- سندهای رسمی فراوان در مورد کتمان شهادت حضرت زهرا
- مطالعهای در حوزهی تشیّع
- تندروی شاه اسماعیل صفوی
- فتوای عثمانیها به شیعه کشی و حکم به مرتد بودن شیعه صفوی
- چرا مسلمان کشی کردیم؟
- ابن طولون و کتاب مفاکهه الخلّان
- فتوای علمای اهل سنّت در مورد کشتن شیعه در سال ۹۲۲
- شیعه و اهل سنّت
- کاری که شاه اسماعیل کرد و موجب لجبازی عدّهای شد
- داعش و کشتار عدّهی زیادی شیعه در موصل
- تغییر در کتاب مفاکهه الخّلان توسّط سلطان سلیم عثمانی
- تغییر در ماجرای استفتاء
کردار حضرت زهرا در ائمّهی اطهار
وقتی فاطمیّه میگوییم منظور ما رفتار زهرای مرضیّه و ادامهی آن در ائمّهی ما است که ماجرای فاطمیّه فراموش نشود. با اینها چه کار کرده است که اینها عکس العمل نشان دهند. در حالی این آقایان به راحتی همه چیز را انکار میکنند. به راحتی همه چیز را تحریف میکنند مانند آب خوردن! سال گذشته یک یا دو جلسه اختصاص دادم، اخیراً یک سند جدید تحریف آوردم ببینید در مسائل حسّاسیّت کمتر اینها کتمان میکنند. در این مسئلهی فاطمیّه میبیند کتمان فایده ندارد عملیّات انتحاری میکند، به حضرت زهرا فحش میدهد، معاذ الله میگوید عقل ندارد!
من برای اینکه موضوع را خوب جا بیندازم و جوانترها متوجّه شوند اینطور میگویم. شما یک عروسی دارید اگر مثلاً یک آدم چاروادارگو یک دفعه مثلاً دارد از آن محل رد میشود به آن مجلس عروسی بیاید و یک چیزی بگوید چه کار میکنند؟ بزرگترها میروند دست او را میبوسند، او را آرام میکنند، شیرینی و شربت جلوی او میگذارند، آرام آرام اگر پول هم بخواهد در جیب او میگذارند، مخلص شما هستیم، آرام، آرام، سر و صدا نمیکنند. اگر شما یک دفعه ببیند پدر عروس با داماد دارند آن وسط خود را میزنند و دعوا میکنند، دیگر کار تمام شد دیگر، درست است؟!
تلاش اهل سنّت برای انکار شهادت حضرت زهرا
اینکه میگویند عملیّات انتحاری یعنی این، یعنی وقتی شیعه همچنین اتّهامی به اینها میزند که در قتل حضرت زهرا بعضی از ائمّهی شما شریک هستند، قاعدهی آن این بود که اینها انکار کنند، کما اینکه اکثریّت انکار میکنند. غیر سلفیها، امروز اهل سنّت انکار میکنند. حتّی من با یک نفر آنها صحبت کردم میگوید خدا قاتل حضرت زهرا را لعنت کند ولی قاتل ندارد، ما بررسی کردیم کسی او را نکشته است، اگر کسی او را کشته است خدا او را لعنت کند، انکار میکند.
انکار شهادت حضرت زهرا از طرف اهل سنّت در سایتهای وهّابیّت
این چه بلایی به سر او آمده بود که یک آدمی نبود که در غار حرف بزند، عرض کردم یک آدمی که، کسی که بیش از صد جلد کتاب دارد، عضو اصلی هیئت کبار العلما است، این را در کرسی درس رسمی خود گفته است، آن را ضبط کردهاند، در سایتهای رسمی حوزههای علمیّه وهابیّت منتشر شده است، غیر از کتاب، صوت آن الآن وجود دارد. چه بلایی سر او آمده است؟ برای اینکه شما ببینید اینها چطور کتمان میکنند و بیشتر فکر کنیم که چرا اینها اینجا که به کتمان رسید اینجا عملیّات انتحاری کردند.
سندهای رسمی فراوان در مورد کتمان شهادت حضرت زهرا
یک مثال میزنم که جدید است. این مثال چیست؟ این مثال پاسخ به این شبهه هم است که ما هر سال میگوییم. به ما میگویند: آقا اگر حضرت زهرا را کشتهاند سند آن کجا است؟ حالا اینکه شیعه اینجا چه میگوید إنشاءالله اگر فرصت کردم عرض میکنم. ما چه جوابی میدهیم؟ ما میگوییم شما مسائلی که درجهی اهمیّت آن یک صدم است، قتل حضرت زهرا است را چه کار کردید؟ کتمان کردید. چطور توقّع دارید که شهادت حضرت زهرا را کتمان نکرده باشید. میگویند: آقا چرا دروغ میگویید؟ میگویم این سند! چندین سند را هم پارسال عرض کردیم. سندها خیلی زیاد است. به اندازهی حوصلهی جمع یک مورد آن را میگویم این را جدید پیدا کردهام.
مطالعهای در حوزهی تشیّع
ما یک مطالعاتی در حوزهی تشیّع، تاریخ فکر امامیّه داریم به آن تاریخ اندیشه میگویند و بحث مهمّی است. یکی از اینها به آن ماجرای دعواهای صفویّه و عثمانی میرسد. اهمیّت حضرت زهرا کجا و جنگ صفویّه و عثمانی ۹۲۲ کجا؟! ۹۱۰ سال بعد از قتل حضرت زهرا! اهمّیّت آن قابل قیاس نیست. پارسال هم عرض کردم، اگر قتل حضرت زهرا را به امیر المؤمنین نسبت دهید، امیر المؤمنین ساقط میشود. به خاتم انبیاء نسبت دهید خاتم انبیاء از نبوّت ساقط میشود. چه برسد به کسی دیگر! خیلی حسّاس است. من میخواهم بگویم شما در مسئلهای که حسّاسیّت آن یک هزارم آن مسئله است کتمان میکنید، این هم سند! وای به حال آن روز! کما اینکه در منابع آنها هم ماجرای شهادت چیزی نیست و طبیعی هم است.
تندروی شاه اسماعیل صفوی
داشتیم راجع به جنگهایی که صفویها با عثمانیها داشتند. گاهی آدمها تندروی میکند سیلی را شیعه میخورد. یکی از تندرویها را شاه اسماعیل کرد. اوّل جلسه بعضیها نبودند عرض کردم منافقین ما شیوهی داعش را انجام دادند، آدم پوست کندند. داعش همهی اهل سنّت نیستند، این بیانصافی است. اینها منحرف هستند از این جریانی که خود آن خیلی ضعیف است. قریب به سال ۹۱۵ شاه اسماعیل صفوی به عراق حمله کرد و عراق را گرفت، قبر ابوحنیفه را تخریب کردند. آخر به قبر امام اینها چه کار داشتید؟! توجّه کنید! زدند قبر ابو حنیفه را تخریب کردند و چهار نفر از علمای اینها را هم گردن زد. نمایندهی انگلیس، سفیر انگلیس آمد با او صحبت کند، گفت: این ملّاها نمیگذارند من اینها را بکشم. هر چه میگویم یک حکمی دهید که مردم بگویند حرام نیست؟ ما حق داریم آدم بکشیم؟ دیگر آن مرده است و رفته است قبر او را چه کار دارید؟ قبر او را چرا تخریب میکنید؟
شما این عملیّات قبر خراب کردن را امروز میبینید. از ما دور نیست، اگر میبینید در کشورها حرف از تشیّع انگلیس میزنند؛ فعلاً هم بحث من تشیّع انگلیسی نیست، برای این میگویند که خطرناک است، همین کاری که داعش میکند یک دفعه شیعه انجام میدهند. مگر یک روز منافقین این کار را نکردند؟ چه زمانی تشیّع اینطور بود؟ مگر یک روز شاه اسماعیل این کار را نکرد؟ چه زمانی تشیّع این اجازه را میدهد؟ محقّق ثانی گریه میکرد که برای چه علما را میکشید؟ شما دارید راه باز میکنید که اینها قتل عام ما را تئوریزه کنند. به اینها چه کار دارید؟ ما از مذهب خود دفاع کنیم اینها جواب ندارند بدهند، برای چه میکشید؟
فتوای عثمانیها به شیعه کشی و حکم به مرتد بودن شیعه صفوی
شاه اسماعیل صفوی شروع به کشتن کرد. عشر اعشار شیعه کشیها هم اتّفاق نیفتاد. خیال نکنید ۲۰۰ هزار نفر را کشت، ولی بالاخره یک مورد آن هم ناحق یکی است. علمایی که فامیلهای آنها در دولت صفوی سر بریده شده بودند شیعه که نبودند، دل خوشی هم که نداشتند، فامیلهای آنها کشته شده بودند، فرار کردند و به عثمانی رفتند. گفتند آقا دیر بجنبید قتل عام کردند. نشستند جلسه گذاشتند حکم به کفر، الحاد، ارتداد شیعهی صفوی دادند، حکم قتل شیعه را صادر کردند، آنها غلط کردند ولی شاه اسماعیل هم زمینه سازی کرد، فتوا به قتل دادند. سلطان سلیم عثمانی فتوای اینها را به سربازها نشان میداد میگفت: در راه خدا جهاد کنید. «یَا خَیْلَ اللَّهِ ارْکَبِی»[۱]، فتوا داریم، ببینید! و در چالدران ما را شخم زدند. انگیزهی دینی جدّی داشتند که یک خطر است.
چرا مسلمان کشی کردیم؟
آنها در ذهن خود اینطور تصوّر کردند یک داعشی پیدا شده است قبر ابوحنیفه را خراب کرده است. انگیزه میدهد دیگر! آنها هم برای خود تصوّر کردند مدافعان شدند. ببینید ما این کار را کردیم که آنها اینطور منسجم شدند. اینکه امروز بعضیها حرص میزنند که یک کاری نکنید آنها منسجم کنید، انگیزهی آنها را منسجم نکنید، چون قبلاً سیلی از آنها خوردیم. ۹۲۲ شیعه را شخم زدند. شاه اسماعیل هم فرار کرد و عقب نشینی کرد و سلطان سلیم یک بیانیه جهانی صادر کرد که چرا ما مسلمان کشی کردیم؟ سؤال است دیگر، برای چه مسلمان کشتید؟
ابن طولون و کتاب مفاکهه الخلّان
یک مورّخی که آن زمان زنده است، یک خبرنگار از حوادث روزگار مطلب مینویسد. اسم او ابن طولون است. اسم کتاب او مفاکهه الخلّان است. سفر سال ۱۹۲۳ بیانیهی سلطان سلیم عثمانی منتشر شد. یک عبارت آن این است. وقتی ما فتنهی این رافضیها را دیدیم که ما به اینها کار نداشتیم، حالا خیلیها را زده بودند کشته بودند، ولی خدا در قرآن میفرماید: «لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا»[۲]، قبلاً اگر کسی به شما ظلم کرده است و حالا زور شما رسید حالا دیگر ظلم نکنید! میگویند آقا چه میگویید، مثلاً ما با اینها مدارا کنیم! اگر زور اینها برسد مدارا نمیکنند! خوب نکنند! آنها خیلی غلطها ممکن است بکنند. «لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ»، ظلم یک عدّه باعث نمیشود که وقتی زور به دست شما رسید «أَلاَّ تَعْدِلُوا» یعنی عدالت نورزید. «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى».
فتوای علمای اهل سنّت در مورد کشتن شیعه در سال ۹۲۲
خوب ما دیدیم اینها اینطور زدند و ما را کشتند، «دَعونا مشایخ الفقها و مشاهیر العلما» بزرگان فقها و مشاهیر علما را جمع کردیم «إستَفتیناهُم عَن حالِهِم» پرسیدیم، استفتاء کردیم. مثلاً حضرت شیخ فلان چه کار کنیم آقا؟ «وَ سَئَلناهُم عَن قِتالِهِم» سلطان سلیم میخواهد بگوید اینطور نبود که خود من وسط میدان بیایم، از علما سؤال کردیم. «فأفتوا مطابقین» فتوا دادند مطابق همان که ما فکر میکردیم که با اینها بجنگید. «وَ أجابوا مُتَوافِقین» گفتند بروید و بزنید آنها را خار و خاشاک کنید. «بأنَّ سَعیَ مِن جَدَّ فی قَمَع هم مَشکور» هر کسی که اینها را قلع و قمع کند ثواب برده است. «وَ عَمِلَ مَن جاهدٍ فی دَفعِهِم مَبرور» هر کسی در این جنگ شرکت کند ثواب برده است. «فَحَکَموا لَدَینا بِکُفرِهِم» حکم به کفر اینها کردند. «وَ إلحادِهِم وَ إرتِدادِهِم» و الحاد اینها و ارتداد اینها.
نمیخواهم من از اهل سنّت دفاع کنم، بیخود حکم به کفر دادند. ولی یک نفر هم تحریک کرد، نباید تحریک میکرد. برای چه تحریک کرد؟ اینجا هنوز وهابیّتی در کار نیست، ۹۲۲ است! نزدیک ۳۰۰ سال قبل از وهابیّت است. چرا اینها را تحریک کردید؟ اگر با یک آدم عادّی دعوا کنید یک بار او را بزنید تا بیاید بفهمد چه شده است در دعوا بردهاید، ولی وقتی رگ غیرت او باد کرده است و مدام دنبال این است که شما را بزند فرق میکند، اصلاً زور او فرق میکند. چرا اینها را تحریک کردید؟ میگوید: لذا «ما قَوا عَظمُنا» وقتی این فتوای علما را منتشر کردیم همه برای شهادت آمدند. «فَاشتدَّ عَلَینا جَمیعَ الجَهاد» از اقصی نقاط عالم اسلامی «جُموعَ الجَهاد» لشکرهای جنگآور همه آمدند. «وَالجتَمعَ جَمٌّ غَفیر» عدّهی زیادی آمدند و ما پیروز شدیم.
شیعه و اهل سنّت
حالا ربط آن به بحث ما چه بود؟ این یک سند تاریخی است که همواره میگویند شیعیان؛ میدانید که شیعه قائل است که اسلام برادران اهل سنّت ما حقیقی نیست. در دنیا با آنها مانند مسلمان رفتار میکنند، یعنی در بازار مسلمین با آنها مانند بقیه رفتار میکند. ذبیحهی آنها را، گوسفند قربانی کنند اشکالی ندارد. مشهور میگویند ازدواج اشکالی ندارد، نماز پشت سر آنها بخوانید بعداً که تنها بودید اعاده لازم ندارد، این را اکثر میگویند ولی در قیامت اینها بابت این اجری نمیبرند. این به خاطر «لا اله الّا الله»ای که گفتند در این دنیا در امنیّت هستند. ما در این دنیا به اینها کاری نداریم. در قیامت معتقد هستیم که ایمان اینها چون ایمان نیست اجر هم نمیبرند. سر این حرف که به این کفر اعتقادی میگویند، یعنی ما در این دنیا اینها را تکفیر نمیکنیم، واجب القتل نمیدانیم، میگوییم اشتباه کرد، شاه اسماعیل صفوی غلط کرد، چه کسی گفته است؟ کدام یک از علما آن را تأیید کرده است؟ این همه آدم یک اشتباهی میکنند آن هم کرد! تأییده از کسی نگرفت. خود او یک اشتباهی کرد و هیچ کسی هم از او دفاع نکرد. البتّه شاه اسماعیل کار خوب هم دارد ولی بالاخره این کار غلط بود.
کاری که شاه اسماعیل کرد و موجب لجبازی عدّهای شد
اصلاً نیازی نبود که قبر ابوحنیفه را خراب کند، هیچ نیازی نبود، او قبر ابو حنیفه را خراب کرد و اصفهانیها هم امیر المؤمنین را لعن میکردند. یعنی لجبازی درآورد. چرا این کار را کردید؟
چند سال بعد از اینکه شاه اسماعیل صفوی کلّ ایران را گرفته بود اصفهانیها از روی لج به شاه اسماعیل صلوات نمیفرستادند حالا امروز اصفهانیها از همه داغتر هستند. میبینید! یعنی آن روز لج اینها را در آورده بود، چون لج اینها را در آورده بود، صلوات را هم قبول داشتند، ولی میگفتند: چون شاه اسماعیل میگوید نمیفرستیم. شاه اسماعیل حکم حکومتی داده بود هر کسی میخواهد سخنرانی کند؛ اوّل اخبار دیدید با صلوات بر محمّد و آل محمّد شروع میکنند، لج اینها را در آورد.
داعش و کشتار عدّهی زیادی شیعه در موصل
اینها هم چون احساسی شدند و احساس خطر کردند مانند اینکه داعش ۴۵۰۰ نفر را در موصل اسیر کرد، موصل یک شهر دو میلیون نفری است. ۴۵۰۰ نفر را اسیر کرد، ۲۸۰۰ نفر اینها سنّی بودند. گفت: تعهّد بدهید که با دولت اسلامی یعنی داعش جنگ ندارید، تعهّد دادند و رفتند امّا شما ۱۷۰۰ شیعه، رافضیان صفوی، دابق ۹-۴-۱ را ببینید. نشریهی اینها است و انگلیسی منتشر میشود. میگوید ما آمدیم اوّل رافضیان صفوی! ما سالها است منتظر هستیم که از اینها انتقام بگیریم. سالها بود که چنین فاجعهای در دنیا اتّفاق نیافتاده بود، ۱۷۰۰ جوان را زمین نشاندند و به رگبار بستند، چون شیعه بودند. گفت: قبر عالم ما را خراب میکنید! حالا ولو خود او قبر خراب کن هم باشد. درست است این کار را کردند ولی بین خود آنها و مسائل اجتماعی ضایع بود علمای آقایان بگویند: فقهای ما سر این نشستند که یک شاه اسماعیلی خطا کرد، مردم را زدند کشتند، شیعیان را کشتند! ضایع بود!
تغییر در کتاب مفاکهه الخّلان توسّط سلطان سلیم عثمانی
لذا ۱۹۶۴ گفتند این مفاکهه الخلّان که در مصر چاپ شده است، دیگر این را چاپ نمیکنیم. این را چاپ میکنیم این هم مفاکهه الخلّان است و ۱۹۸۹ در لبنان هم چاپ شده است. ، همان عبارت قبلی را اینطور آورده است. سلطان سلیم به جای اینکه بگوید علما دستور دادند، «فَلمَّا الاقتَرَبَتِ السّاعَهِ الََّتی غُدِّرَ فیها رقبَ عنفه» وقتی مقدّر شد که این شیعیان کشته شوند تقدیر الهی بود، پرتغال فروش را پیدا کنید! دیگر فقها نمیگوید «وَ هانَ ظهورَ الآیَه الَّتی جَعَلَت سَبَبِ لِهِلاکَتِه وَ حَتفِه» دیگر داشت موعد ارادهی الهی برای کشتن این شاه اسماعیل و شیعیان میرسید «الحَمنَ الله أن نَحتَمَّلَ هذَه الأمرِ الخَطیر» خدا به دل من انداخت بروم و با اینها بجنگم. امروز در همهی نرم افزارها، شامله، مکتبه الاهل البیت اگر بگردید مفاکهه الخّلان با این متن است، توجّه میکنید، آن دیگری نیست، هیچ جایی نیست. گردن سلطان سلیم انداختند. گفتند: چطور شیعه میگوید خود شاه اسماعیل این کار را کرد، ما میگوییم خود سلطان سلیم هم این کار را کرد. به دل من افتاد که بزنم شیعهها را بکشم و زدم کشتم. هیچ فتوا و استفتاء «أفتَوا عَلَینا بِکُفرِهِم» هیچ خبری نیست. به بحث برگردیم که بحث را جمع کنم.
تغییر در ماجرای استفتاء
آقا جان شما برای اینکه فقهای بینام؛ اسم آن فقیها نیامده بود، سال ۹۲۳ تطهیر کنید چه کار میکنید؟ ماجرا را عوض میکنید. میگویید فتوا به دل او افتاد. اوّل جمله و آخر جمله مانند هم است و سه خطّ آخر که ماجرای استفتاء است عوض شده است میگویید به دل من افتاد! هر چه هم میخواستم شک کنم به دل خود رجوع کردم حدیث نفس کردم دیدم نه، باید بزنم و اینها را بکشم. حالا میگویم اشتباه کرده است، سلطان سلیم اشتباه کرده است این به آن در! میبینید باید تعجّب کرد چه شده است که بن عثیمین به جای اینکه بیاید این مدلی تحریف کند در میدان آمده است انتحار کرده است و به حضرت زهرا فحش داده است، إنشاءالله به آن میپردازیم.
[۱]– بحار الأنوار، ج ۶۱، ص ۱۷۶٫
[۲]– سورهی مائده، آیه ۸٫
پاسخ دهید