دشمن برای اینکه گاهی هیجان مردم را بگیرد شخصی را در بین مردم میفرستد شروع به هوار کشیدن میکند، اینقدر هوار میکشد که میگویند این هست، همه عقب میروند. او هم یک مرتبه قضیّه را تغییر میدهد. عین واقعه را بارها خدمت شما عرض کردهام، وقتی هانی را گرفتند برادر همسر او که بعداً فرماندهی قطع آب بود، عمرو بن حجّاج، در کربلا آب را به روی امام حسین (علیه السّلام) بست، او برادر همسر هانی بود. اینقدر فریاد زد همهی مِذحَجیها پشت او آمدند، گفتند فامیل او است. جلوی دار الحکومه رفتند، گفتند تا هانی را تحویل ندهید ما برنمیگردیم. یک قبیله، جنگهای قبیلهای هم کوتاه نمیآمدند، از دار الحکومه گفتند: چه کسی را قبول دارید؟ هانی سالم است، اختلافی شده باید به پروندهی او رسیدگی شود. فعلاً انفرادی است تا به پروندهی او رسیدگی شود، سالم است، دست نخورده است. چون هانی را خیلی بد زدند. او همینطور هوار میزد. گفتند: ثقه، چه کسی را قبول دارید بیاید اعتراف کند هانی سالم است؟ این عمرو بن حجّاج ملعون گفت: شُرِیح را قبول داریم. شریح با آنها بود، شریح ناصبی است. شریح دید که هانی قطعاً زنده نمیماند، از پنجره، از بالکن گفت: سالم است، اتّفاقی برای او نیفتاده است. گفت: سالم است؟ پس خداحافظ. او که رفت دیگر کسی انگیزه نداشت بایستد، پراکنده شدند.
خیانت به هانی بن عروه
کلیپ صوتی از حجت الاسلام و المسلمین کاشانی
در حال لود شدن فایل های صوتی...
پاسخ دهید