«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم»
بحثی که امروز میخواهم خدمت شما تقدیم کنم خیانت علمی و نادیده گرفتن عجیب حقّ امیر المؤمنین (علیه السّلام) است. یکی از روایاتی که در عالم اسلام کمنظیر است، از جهت میزان سند، تعداد طرق، افراد زیادی که آن را قبول کردهاند، تأیید کردهاند، قطعی دانستهاند، حدیث غدیر است. یعنی منظور من این عبارت است که «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ»،[۱] هر کسی من مولای او هستم علی مولای او است.
حتّی این روایت نبوی را بسیاری از بزرگان غیر شیعه از پیغمبر قطعی میدانند. مثلاً ذَهَبی که از برجستگان غیر شیعه است، صدها کتاب دارد، رسالهای در طرق حدیث غدیر دارد. آنجا میگوید: «اَتَیَقَّنُ أَنَّ رَسولُ اللهَ قَالَهُ»، من یقین دارم پیغمبر اکرم (صلوات الله و سلامه علیه) این عبارت را گفته است. چه عبارتی را؟ «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ». در منابع متعدّدی از او نقل شده، در جاهای متعدّدی گفته، از جمله ابن کثیر در «البدایه و النّهایه» میگوید: استاد من، شیخ من، ابو عبد الله ذهبی میگفت یقین دارم «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ» جملهی پیغمبر است.
یا یکی از معاصرین که بسیار هم نسبت به شیعیان متشدّد است، محمّد ناصر الدّین البانی که آلبانیایی تبار بود، به حق حقّ حیات گردن سلفیهای تقلیدی دارد، به او بخاری ثانی میگویند، محدّث دوران شمرده میشود. این فرد برجسته که خیلی برای پیشبرد سلفیهای تقلیدی زحمت کشیده و آثار زیادی هم دارد، شخصیت مهمّی است، در کتاب «سلسه الاحادیث الصّحیحه» که روایات صحیح را با منهج خود جمعآوری کرده، جلد ۴، حدیث ۱۷۵۰ میگوید: این روایت نه تنها صحیح است، ده نفر از صحابه را نقل میکند که اینها روایت غدیر را آوردهاند. طرق متعدّدی ذکر میکند، بسیاری از اینها را صحیح اعلام میکند. بعد از آن میگوید: من اینجا جا ندارم. تقریباً بعد از اینکه ۲۰ صفحه مطلب مینویسد، با اینکه عادت البانی نیست، معمولاً مختصری راجع به روایت و طرق آن توضیح میدهد، اینجا بیش از ۲۰ صفحه راجع به حدیث غدیر مطلب مینویسد. بعد میگوید: اینجا گنجایش ندارد من همهی طرق آن را بیان کنم، فقط همینقدر بگویم که قطعاً این حدیث از پیغمبر صحیح است. پس عدّهی زیادی قطعی بودن حدیث غدیر را پذیرفتهاند، در واقع طرق آن متعدّد است، جای انکار ندارد.
امّا شخصیّت برجستهای در عالم اسلام از معاصرین است که خیلی زحمت کشیده، کتب متعدّدی تحقیق کرده، به جامعهی علمی خدمت کرده، ظاهر او روشنفکر دینی است. شخصی به نام بشار عوّاد معروف است، عراقی الاصل، ساکن اردن، عالم برجسته، محقّق، آثار زیاد، صدها جلد کتاب تحقیق کرده است. یکی از اخلاقیّات او این است که بسیار پرطمطراق است، پرادّعا است، کتب و مقالات زیادی در ردّ و نقد محقّقین دیگر مینویسد که چرا کم دقّت هستید؟ چرا بیدقّت هستید؟ مثلاً کتابی از او به نام «تحقیق النّصوص» پیش من است، آنجا چند نفر را میکوبد که شما بیسواد هستید، اصلاً حیا نکردید، بیحیا بودید، بیدین بودید، چرا اصلاً سراغ تحقیق نسخ خطّی، تحقیق کتب آمدید؟ شما سواد ندارید، چرا همه جا را دقّت نکردید؟
همین فردی که از دیگران گله میکند و به حقایق امور در این قسمتها عالم است، یعنی به مباحث حدیثی و رجالی و تاریخی، متأسّفانه، نمیدانم چرا این ظلم، این کم لطفی از بسیاری از علمای مهمّ غیر شیعه نسبت به امیر المؤمنین (علیه السّلام) وجود دارد. در جلد ۲۰، صفحهی ۴۸۴، از کتاب «تهذیب الکمال» که این کتاب از مهمترین کتابهای رجالی برادران اهل سنّت است و محقّق این کتاب هم همان بشّار معروف است. در جلد ۲۰، صفحهی ۴۸۴، وقتی مِزّی نویسندهی کتاب تهذیب الکمال این حدیث غدیر را ذکر میکند و صفحهی بعد آن میگوید: این روایت از پیغمبر ثابت و قطعی است، بشّار معروف متأسّفانه نمیتواند تحمّل کند. پا روی حقیقت میگذارد، چشم خود را بر حقیقت میبندد، در پاورقی صفحهی ۴۸۴ که دارد تحقیق میکند مینویسد: هیچ طریق صحیحی برای این روایت پیدا نشده و اصلاً این روایت شهرتی ندارد که بخواهد راجع به آن بحث شود.
واقعاً عجیب است، از این فرد مطّلع اینطور بیاحترامی، نادیده گرفتن حق نسبت به امیر المؤمنین خیلی دردناک است.
[۱]– کافی، ج ۱، ص ۲۸۷٫
پاسخ دهید