نامه ۷۰ نهج البلاغه اینطور است که حاکم مدینه به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه نامه می‌نویسد که وقتی شما برای جنگ جمل به بصره تشریف بردید بسیاری از این مردم به سمتِ معاویه فرار کرده‌اند، چکار کنیم؟ یعنی ترسیدند که مثلاً فرارِ ثروت‌ها در حالِ اتّفاق افتادن است.

 

حضرت پاسخ دادند: بسم الله الرّحمن الرّحیم، به من خبر دادی که عدّه‌ای از اطرافیان و همشهری‌ها و اهلِ مدینه شبانه و پنهانی به سمتِ معاویه گریخته‌اند، اصلاً تأسّف نخور! (حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه همه چیز را در افقِ توحیدی می‌بینند)، اگر کمکِ این‌ها از تو قطع شد کمکِ خدای متعال هست، «فَکَفَى لَهُمْ غَیّاً»[۱] در گمراهیِ این‌ها همین بس که اگر از من فرار کرده‌اند به سراغِ معاویه رفته‌اند! «فِرَارُهُمْ مِنَ الْهُدَى وَ الْحَقِّ وَ إِیضَاعُهُمْ إِلَى الْعَمَى وَ الْجَهْلِ» از حق و هدایت فرار کردند به سمتِ جهل و نابینایی رفتند، «قَدْ عَرَفُوا الْعَدْلَ وَ رَأَوْهُ وَ سَمِعُوهُ وَ وَعَوْهُ» اینجا عدل را دیدند و شناختند ولی از آن فرار کردند، «عَلِمُوا أَنَّ النَّاسَ عِنْدَنَا فِی الْحَقِّ أُسْوَهٌ» فهمیدند که مردم نزدِ ما از نظرِ قانون مساوی هستند، «فَهَرَبُوا إِلَى الْأَثَرَهِ» و به سراغِ کسی رفتند که حق را ناحق می‌کند، یعنی از عدالت به سمتِ ظلم گریختند، یعنی از نور به سمتِ ظلمت فرار کردند، لذا حضرت فرمودند: هیچ نگران نباش! اصلاً مهم نیست!

 

معاویه یک جایی در «رقّه» درست کرده بود، به بعضی از این کشورهای همسایه‌ی ما شبیه بود که واسطه هستند و فراریان اول به آنجا می‌روند که بالاخره یک کارهایی کنند و اعلام موضعی کنند و بیانیه‌ای بدهند و…، «رقّه» اینطور بود، یعنی مرکزِ پناهندگان بود، آنجا باید به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه جسارت‌هایی می‌کردند و… مانندِ همین چیزهایی که امروز شبیه به آن‌ها را می‌بینید…

 

حضرت فرمودند: اصلاً نگران نباش، اگر ظلم کرده بودیم خطرناک بود.


 

[۱] نامه ۷۰ نهج البلاغه (و من کتاب له (علیه السلام) إلى سهل بن حنیف الأنصاری و هو عاملُه على المدینه فی معنى قوم من أهلها لَحقوا بمعاویه: أَمَّا بَعْدُ، فَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ رِجَالًا مِمَّنْ قِبَلَکَ یَتَسَلَّلُونَ إِلَى مُعَاوِیَهَ، فَلَا تَأْسَفْ عَلَى مَا یَفُوتُکَ مِنْ عَدَدِهِمْ وَ یَذْهَبُ عَنْکَ مِنْ مَدَدِهِمْ، فَکَفَى لَهُمْ غَیّاً وَ لَکَ مِنْهُمْ شَافِیاً؛ فِرَارُهُمْ مِنَ الْهُدَى وَ الْحَقِّ وَ إِیضَاعُهُمْ إِلَى الْعَمَى وَ الْجَهْلِ؛ فَإِنَّمَا هُمْ أَهْلُ دُنْیَا، مُقْبِلُونَ عَلَیْهَا وَ مُهْطِعُونَ إِلَیْهَا، وَ قَدْ عَرَفُوا الْعَدْلَ وَ رَأَوْهُ وَ سَمِعُوهُ وَ وَعَوْهُ، وَ عَلِمُوا أَنَّ النَّاسَ عِنْدَنَا فِی الْحَقِّ أُسْوَهٌ، فَهَرَبُوا إِلَى الْأَثَرَهِ، فَبُعْداً لَهُمْ وَ سُحْقاً. إِنَّهُمْ وَ اللَّهِ لَمْ [یَفِرُّوا] یَنْفِرُوا مِنْ جَوْرٍ وَ لَمْ یَلْحَقُوا بِعَدْلٍ، وَ إِنَّا لَنَطْمَعُ فِی هَذَا الْأَمْرِ أَنْ یُذَلِّلَ اللَّهُ لَنَا صَعْبَهُ وَ یُسَهِّلَ لَنَا حَزْنَهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ، وَ السَّلَامُ [عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ].)