«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏»

«أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ».[۱]

«رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏».[۲]

«اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِی بِالْهُدَى وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَى».[۳]

مقدّمه

این بحث دو قسمت دارد. قسمت اول آن یک ندائی برای کسانی است که دل در گروی حضرت دارند، که برای لشگر امام زمان ارواحنا فداه آماده بشوند.

ما دو گونه جنگ داریم، یکی آن جنگ سختی که شما در آن تیر و ترکش و خون و خونریزی و جانباز و شهید و مقتول و کشته‌ی دشمن را می‌بینید، و یک جنگ روایت داریم.

این بحث، بحث خیلی گسترده‌ای است، بدون اغراق حداقل شصت جلسه مطلب دارد که قصد بیان آن‌ها را ندارم، می‌خواهم قسمتی از آن را عرض کنم که بخشی از آن توجّه به یک نکته‌ی روز است و بخش دیگری هم توجّه به حضرت حجّت ارواحنا فداه است.

ما یک جنگ روایت داریم، این جنگ روایت هم کشته و شهید دارد، ولی کشته و شهیدِ اعتباری.

زمان جنگ اصلی محدود است، مثلا هشت ساله است، سی و سه روزه است و… اما جنگ روایت زمان ندارد. به میزانی که یکی از دو طرف کوتاه نیاید، جنگ ادامه دارد. از جمله اینکه شما راجع به سریال معاویه می‌بینید.

بیش از هزار و چهارصد سال قبل جنگ صفین تمام شده است، هزاران هزار کشته داشته است، اما این جنگ تمام شده است. آبروی جریان شام رفته است. امیرالمؤمنین صلوات الله علیه رفتار خود را انجام داده‌اند. نه آن کشته‌ها برمی‌گردند و نه شهدا برمی‌گردند، نه اسرا آزاد می‌شوند، اموالی که از بین رفت اصلاح نمی‌شود، همه‌ی این‌ها تمام شده است، اما داربست زدن زیرِ شخصیتِ معاویه، هزار و چهارصد سال است که تمام نشده است.

در این طرف ما چقدر برای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه تلاش می‌کنیم؟ هزار و چهارصد سال است که ما هم باید در این میدان کارهایی کنیم.

سریال امام علی علیه السلام ساخته شد، باید صد سریال دیگر مانند آن ساخته می‌شد، خیلی از رسانه‌ها همان سریال را پخش نمی‌کنند.

آیا معاویه ملعون هم دفاع کردن دارد؟

هزار و چهارصد سال گذشته است، ده‌ها و بلکه صدها میلیارد تومان خرج کرده‌اند که از معاویه ملعون اعاده حیثیت کنند. همه‌ی این‌ها لطف خداست. هرچه برای معاویه خرج کنند من خوشحال می‌شوم، چون شخصیت معاویه طوری است که ما همیشه آماده‌ی مناظره راجع به او هستیم، از راجع به مادر و پدر و اقوام و رفتار و شخصیت و اقدامات و خونریزی‌ها و جنگ‌ها و صحابه‌کشی‌ها و بدعت‌های او. امروز اگر کسی در جهان اسلام به صحابه فحاشی کند، منفور جهان اسلام می‌شود؛ سنّت کردنِ فحش به برترین صحابه‌ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، سنّت کردنِ فحش به اصحاب امیرالمؤمنین صلوات الله علیه که بسیاری از آن‌ها اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودند، کارِ این معاویه‌ی ملعون است. ما همیشه آماده‌ی مناظره راجع به معاویه هستیم. تشت رسوایی معاویه چنان افتاده است که با هیچ آب زمزم و کوثری تطهیر نمی‌شود. ما خیلی دوست داریم که دشمن ما آنقدر ابله باشد که روی معاویه سرمایه‌گذاری کند.

مادامی که دشمن اینقدر ابله نباشد، اگر کسانی بخواهند از اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین دفاع کنند، هزار نوع تهمت را تحمّل می‌کنند.

جبهه حق «سرباز» می‌خواهد

هرچه بگویی که دشمن هزار و چهارصد سال است کار می‌کند و پول خرج می‌کند و نیروسازی می‌کند و کتاب می‌نویسد و پایان‌نامه دکتری می‌نویسد، یعنی این موضوع را آکادمیک می‌کند، در این طرف عده‌ای دهان ما را محکم می‌بندند.

ان شاء الله خدای متعال به همه عقل بدهد و به شیعیان امیرالمؤمنین صلوات الله علیه غیرت بیشتر از قبل بدهد.

این جنگ تمام نشده است، مسلّماً برای چیزی که تمام شده است چندصد میلیارد تومان خرج نمی‌کنند.

اگر شما بخواهید در ایران یک سریال بسازید، هر جلسه حداقل پنج میلیارد تومان هزینه دارد.

این موضوع نمرده است، در کشور ما کتابی در ده سال اخیر چاپ شده است که به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه جسارت کرده است و از معاویه دفاع کرده است!

آنوقت اگر ما بخواهیم جواب بدهیم، بعضی از اوقت جلوی این جواب را می‌گیرند. بنده خاطرات زیادی از این موضوعات دارم، ان شاء الله خدای متعال بعضی از آن نفوذی‌های داخلی را با دشمنان اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین محشور کند.

جنگ تمام نشده است، هنوز به دنبال این موضوع هستند که در صفین چه کسی شروع کرده است  چه کسی تحریک کرده است و حق با چه کسی بود. در موضوع امام حسین علیه السلام چطور؟ آیا یزید کاره‌ای بود یا نبود؟ آیا امام حسین علیه السلام نعوذبالله ماجراجویی کرد یا نه؟

این موضوعات هنوز زنده است، یعنی اگر این‌ها نبود… ما که می‌دانستیم موضوع اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین مهم است، اما این‌ها کاری می‌کنند که ما متوجّه شویم.

وقتی شما می‌خواهید ببینید که آیا جبهه‌ای مهم است یا نه، اول بررسی می‌کنید که چند لشگر زره‌ای پیاده کرده‌اند.

جنگ تمام نشده است.

وقتی جنگ تمام نشده است یعنی جبهه‌ی حق سرباز می‌خواهد، سربازِ نظامی می‌خواهد، که این امور ما نظامی نیست. صاحب قلم می‌خواهد، صاحب فکر می‌خواهد، اهل توییت می‌خواهد، تولید کننده‌ی پُست می‌خواهد، گرافیست می‌خواهد، دانشمند می‌خواهد، شاعر می‌خواهد، شاعرِ هجو می‌خواهد، شاعرِ طنزپرداز می‌خواهد، شاعرِ مرثیه می‌خواهد، نویسنده می‌خواهد، سناریونویس برای سریال و فیلم سینمایی و تئاتر می‌خواهد.

یکی از آن جاهایی که دشمن سال‌هاست با همه‌ی وجود آن را تخریب می‌کند، موضوع امام زمان ارواحنا فداه است.

اگر الآن ما باخبر بشویم که در حال رفتن هستند یکی از حرم‌های منسوب به اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین را تیر بزنند، می‌رویم و سینه سپر می‌کنیم.

اگر کسی کارِ حضرت زینب کبری سلام الله علیها را پایینتر از کار حضرت اباالفضل العباس علیه السلام می‌داند، بگوید ما فقط بصورت فیزیکی دفاع می‌کنیم.

کار حضرت زینب کبری سلام الله علیها چیست؟ کربلا تمام شد! کشته کشته شد و شهید شهید شد و اسیر اسیر شد و غارت شد و به ناموس خدا جسارت کردند، اما تمام شد و دیگر کسی زنده نمی‌شد.

همه‌ی کاری که حضرت زینب کبری سلام الله علیها کرده‌اند این است که به وسط میدان رفته‌اند، یعنی در کاخ دشمن، یزید را زیر چکمه‌ی کلمات خود لِه کرده است. این عمل بخاطر بیانِ حقیقت رخ داده است. بنده هم هیچ کسی را نمی‌شناسم که بگوید حضرت زینب کبری سلام الله علیها مانند حضرت اباالفضل العباس علیه السلام عملدار نیست. حضرت زینب کبری سلام الله علیها علمدار هستند و بلکه علمدارِ تک و تنها هستند. حضرت اباالفضل العباس علیه السلام تا لحظه‌ی آخر هم تک و تنها نبودند، چون حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه بودند، ولی حضرت زینب کبری سلام الله علیها تک و تنها بودند، چون بعضی از کارهایی که حضرت زینب کبری سلام الله علیها انجام دادند را نباید حضرت زین العابدین صلوات الله علیه انجام می‌دادند، چون باید جان حضرت زین العابدین صلوات الله علیه حفظ می‌شد. حضرت زینب کبری سلام الله علیها یک‌تنه مقاومت کردند.

لشگر دین سرباز می‌خواهد.

امام زمان ارواحنا فداه مورد هجمه‌ی سنگین هستند

یکی از جاهایی که هجمه سنگین است، موضوع امام زمان ارواحنا فداه است. وقتی بنده نگاه می‌کنم و می‌بینم که روزانه مقاله و کتاب در ردّ امام زمان ارواحنا فداه نوشته می‌شود، عمده‌ی ردّیه‌هایی هم که به امام زمان ارواحنا فداه نوشته می‌شود با تمسخر است.

بعضی از بی‌ادبان از سایر مذاهب، ظاهر را نسبت به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و امام حسین صلوات الله علیه حفظ می‌کنند، اما وقتی به ائمه‌ی پایانی می‌رسد نفاقشان روشن می‌شود و جسارت و توهین می‌کنند.

«عبدالعزیز دهلوی» که می‌گویند روز عاشورا در خانه‌ی خود روضه برپا می‌کرد، وقتی به امام زمان ارواحنا فداه می‌رسد تمسخر می‌کند!

«حیدرعلی فیض‌آبادی» که روی کتاب‌های او «حیدرعلی فیض‌آبادی زائر کربلا و نجف و کاظمین» می‌نویسند، وقتی به امام زمان ارواحنا فداه می‌رسد تمسخر و توهین می‌کند!

تقریباً یک سال و نیم قبل کتابی از یک زیدی به نام «ابوالقاسم حسنی» در ردّ امام زمان ارواحنا فداه نوشته شده است که در آن می‌گوید (از امام زمان ارواحنا فداه عذر می‌خواهم) «عسکری از طلحه و زبیر پایین‌تر است».

اینجا نفاق بیرون می‌زند.

ما در ایام فاطمیّه بحثی داشتیم که در آنجا توضیح دادیم، حتّی اگر کسی مانند این «ابوالقاسم حسنی» از سادات بنی الحسن علیه السلام و بنی الحسین علیه السلام باشد و برائت نداشته باشد، لاجرم پای او به توهین به اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین باز می‌شود. آنجا بحث کرده‌ایم، از کسانی که کسی باور نمی‌کند نمونه و کتاب آوردیم و خواندیم. یکی از آن‌ها عطّار بود.

عطّار شخصیت بزرگی است و حرف حکیمانه‌ی زیادی دارد و شخصیت قابل ملاحظه‌ای است. انسان باید انصاف داشته باشد، اگر انسان با خورشید دعوا کرد، خورشید گرما دارد، خورشید نور دارد. عطّار شخصیت مهمّی است ولی وقتی بخواهی بطور همزمان خدا و بت داشته باشیف در نهایت مجبور هستی که از بت دفاع کنی. چون یک بت با دو بت تفاوتی ندارد، وقتی برای خدا شریک قائل بشوی دیگر تفاوتی ندارد، اما این خداست که شریک‌بردار نیست، خدای متعال است که رفض می‌کند، «لَکُم دِینُکُم وَلِیَ دِینِ».[۴] عطّار ناچاراً به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جسارت کرده است و دروغ بسته است. مشکل آنجاست که تو نباید همزمان با حبّ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، دشمن او را هم دوست می‌داشتی. لاجرم مجبور هستی که در نهایت بین حق و باطل، از باطل دفاع کنی. مخلوطِ شربت و سم مسموم است، مخلوط شربت و سم که شربت نیست! مخلوط حق و باطل که حق نمی‌شود، ممزوج حق و باطل می‌شود، یعنی باطل!

چرا با امام زمان ارواحنا فداه دشمن هستند؟

از همه‌ی مذاهب، تمام کسانی که مدّعی حبّ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین هستند، وقتی به امام زمان ارواحنا فداه می‌رسند باید توهین کنند.

سؤال: مگر نمی‌گویند همه مهدویت را قبول دارند؟

همه اصل وجود منجی را قبول دارند، عمدتاً مهدویتشان نوعیه است، یعنی می‌گویند یک نفر می‌آید و ما را نجات می‌دهد، هر کسی نجات بدهد منجی است. ممکن است واضح‌تر بگویند که مثلاً یک کسی از فرزندان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است که روزی به دنیا می‌آید و ما را نجات می‌دهد.

در این زمینه می‌گویند که منکر مهدویت کافر است. یعنی اصل وجود منجی را قبول دارند. درواقع منکر غیبت هستند.

اما اگر شما بگویید «امام زمان ارواحنا فداه پسرِ امام عسکری علیه السلام که پسرِ امام هادی علیه السلام است، غایب است»، مخرّب تمام مذاهب اسلامی است. یعنی اگر این حق است، تمام مذاهب باطل هستند، برای همین همه دست به دست می‌دهند که این را از بین ببرند، تمسخر می‌کنند که بتوانند این عظمت را بشکنند.

برای اینکه حال آن‌ها را درک کنید مثالی می‌زنم.

در تاریخ تشیّع جریانی به نام «واقفه» داریم، این‌ها جریانی از بعضی از امامزادگان و بعضی از وکلای امام کاظم علیه السلام هستند که وقتی امام کاظم سلام الله علیه شهید شد، گفتند امام کاظم علیه السلام غیبت فرموده است، می‌رود و برمی‌گردد، سپس جهان را پر از عدل و داد می‌کند. بنابراین هر کسی ادعای امامت کند، نستجیر بالله «کذاب» می‌شود.

همانطور که اگر الآن کسی بغیر از امام زمان ارواحنا فداه ادّعای امامت کند، می‌گویید دروغ می‌گوید.

در دوره‌ی واقفه اینطور شد، آن‌ها گفتند که امام کاظم علیه السلام غیبت فرموده است، نستجیربالله هر کسی بخواهد ادّعای امامت کند (که منظورشان امام رضا علیه السلام بود) کذاب است.

وقتی شما امامت را روی دوازده نگه می‌دارید، تمام امّت که قائل هستند باید امام داشته باشیم (که البته عرض خواهم کرد که سقیفه چه سخافتی ایجاد کرده است) و شیعیان می‌گویند هر کسی که ادّعای امامت کند باطل است، کذّاب است. ناگهان همه می‌آیند و در مقابل شما قرار می‌گیرند. برای همین هم اینقدر بر علیه ما مطلب با جسارت و توهین نوشته‌اند.

زیدیه بعد از آن سی چهل امام دارند، سایر مذاهب هم همینطور هستند که امام پشت امام است، اما می‌گویند شما جلوی این امر را گرفته‌اید، شما چکار به غیبت دارید؟ مثلاً بگویید ان شاء الله هزار سال بعد به دنیا می‌آید و ما را نجات می‌دهد. وقتی می‌گویید «به دنیا آمده است» یعنی او امام است. همانطور که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بیست و پنج سال خانه‌نشین بودند و امام بودند، پنج سال بعد هم امام بودند. امام زمان ارواحنا فداه هم امام هستند، ما در دوره‌ی امامتِ امام هستیم، ما در دوره‌ی خلأ نیستیم.

برای همین تمام مذاهب شروع می‌کنند به تخریبِ پُرشمار و گسترده.

عدّه‌ای باید خوب درس بخوانند و این‌ها را درست توضیح بدهند. امروز بنده در حوزه‌ای توضیح دادم که اصلاً برای شروع از کجا شروع کنیم و به کدام سمت برویم. عدّه‌ای باید برای افکار عمومی مطلب تولید کنند، عدّه‌ای باید خوش‌فکر باشند و فیلم و سریال و تئاتر درست کنند که این مفهوم در اذهان پُررنگ بشود.

بحث مهدویت بین ما هم مُرده است، چه برسد به مخالفین!

بحث مهدویت بین ما اینطور است که یک شبِ نیمه‌ی شعبان یک جشنی بگیریم، وگرنه کاری به این موضوع نداریم. ما زندگی می‌کنیم و کاری به امام زمان ارواحنا فداه نداریم، اصلاً انگار که امام زمان ارواحنا فداه نیستند. اگر من پدر و مادر داشته باشم که تنها به خواستگاری نمی‌روم، اگر بخواهم میهمانی بگیرم پدر و مادر خود را دعوت می‌کنم و درنظر می‌گیرم، اگر سرِ سفره‌ی من غذایی بیاید، اینقدر بی‌معرفت نیستم که حواسم به خانه‌ی پدر و مادرم نباشد. درست است که او نیاز ندارد ولی باید حواس من باشد. به پدر و مادر خود سر می‌زنم و به آن‌ها توجّه می‌کنم، در حالی که پدرم دیگر الآن تکیه‌گاه من… من در حال رشد هستم، یعنی بدن من رشد می‌کند و نفس می‌کشم.

تکیه‌ی ما در هر لحظه به امام زمان ارواحنا فداه است، امام زمان ارواحنا فداه قوام ماست، «عِصْمَهً وَ مَلاَذاً وَ أَقَمْتَهُ لَنَا قِوَاماً»، تکیه‌گاه ماست.

اگر شما در خانه‌ی خودتان نیم ساعت به همسر یا پدر یا مادر یا خواهر یا برادرتان تکیه کنید، بعد از نیم ساعت از او عذرخواهی می‌کنید، یعنی او را درنظر می‌گیرید.

ما همه‌ی عمرمان به امام زمان ارواحنا فداه تکیه کردیم ولی حضرت را نمی‌بینیم، این میزان از ندید گرفتن و بی‌توجّهی به حضرت نوبر است!

سرباز لازم است.

حال به قسمت دوم می‌روم، آن قسمت را کنار می‌گذارم، فقط خواستم تذکّر بدهم که امام زمان ارواحنا فداه آماج حملات هستند، اگر به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها جسارتی می‌شود، با تمسخر نیست، امام زمان ارواحنا فداه را با تمسخر می‌زنند.

بی‌خیالی ما در موضوع مهدویت، دردآور است.

هر کسی که نسبت به امام زمان ارواحنا فداه کم‌کاری کند بی‌لیاقت است، امام زمان ارواحنا فداه که به ما نیاز ندارند. خیلی بد است که وقتی امام زمان ارواحنا فداه تشریف بیاورند بفرمایند که این همه به من توهین کردند و اصلاً تو به روی خودت نیاوردی. وگرنه چه کسی می‌خواهد از امام زمان ارواحنا فداه دفاع کند؟

سعید بن عبدالله حنفی سلام الله علیه از حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه دفاع کرد یا امام حسین علیه السلام از سعید؟ مسلّم است که امام حسین علیه السلام سعید بن عبدالله حنفی را جهانی کردند.

این همه آدم در قبیله‌ی سعید بن عبدالله حنفی بود که اصلاً کسی نامشان هم نمی‌شناسد، سعید بن عبدالله حنفی جاودانه شد، همه‌ی ما با همه‌ی وجود به او می‌گوییم «بِأبِی أنتَ وَ اُمِّی». امام حسین علیه السلام به سعید بن عبدالله حنفی خدمت کرد که او را نگه داشت، سعید بن عبدالله حنفی بعد از چند سال از دنیا برود و در تاریخ گم بشود، حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه او را بالا آورد و به یک نشانه و پرچم تبدیل کرد.

نستجیربالله که ما بخواهیم امام زمان ارواحنا فداه را یاری کنیم، وقتی اینقدر به امام زمان ارواحنا فداه جسارت می‌شود، اگر ما بی‌خیال باشیم، این ما هستیم که از سرِ سفره محروم هستیم، امام زمان ارواحنا فداه که نیاز ندارد. امام زمان ارواحنا فداه منصور است، یعنی خدا امام زمان ارواحنا فداه را نصرت کرده است. چه کسی می‌تواند منصورِ الهی را مخذول کند یا به او کمک کند؟ ما کاره‌ای نیستیم، نه می‌توانیم او را ترک کنیم و نه می‌توانیم او را کمک کنیم، منتها دوست داریم در این کوی عشاق او، ما هم این کلاف ناقابل خود را بیاوریم. معاذالله که بیچاره‌ای مانند من بخواهد امام زمان ارواحنا فداه را یاری کند. اما بی‌خیالی ما دردآورد است.

ما امام زمان ارواحنا فداه را نادیده می‌گیریم

ما ناخواسته خیلی به امام زمان ارواحنا فداه جسارت می‌کنیم.

اول چند جمله عرض کنم که وضع ما چگونه است.

غیبت یک مسئله‌ی دوطرفه است، از جهتی شرّ بزرگ و از جهتی خیرِ بزرگ است.

آن جهت که شرّ بزرگ است…

مگر می‌شود چیزی هم شرّ باشد و هم خیر؟ وقتی حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه را کشتند، شرّ بزرگ بود، ولی برای خودِ حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه و مثلاً سعید بن عبدالله حنفی سلام الله علیه یک خیرِ بزرگ بود.

غیبت یک شرّ بزرگ دارد و آن هم این است که ما دسترسی فیزیکی ظاهری به حضرت حجّت ارواحنا فداه نداریم.

اگر قبر مبارک همین امامزاده صالح علیه السلام مخفی بود و شما نمی‌دانستید کجاست، بایستی به کجا پناه می‌بردید؟

فرض کنید مثلاً حرم مبارک امام رضا سلام الله علیه در قطب شمال بود و ما دیگر دسترسی نداشتیم به آنجا برویم، میزان معرفتمان به حضرت چقدر کم می‌شد؟ بیش از نود درصد.

«دسترسی نداشتن» هزار بدبختی درست می‌کند، هزار بیچارگی درست می‌کند.

اگر خواستید بین خودتان و امام زمان ارواحنا فداه واسطه‌ای بگیرید که حضرت به شما نگاه کند، چند واسطه‌ی خوب داریم، یکی از آن‌ها امام صادق روحی له الفداه است. امام صادق صلوات الله علیه خیلی حامی شیعیان هستند، طوری محبّ شیعیان هستند… ببینید ما چقدر غافل هستیم، فرض کنید به شما بگویند که یک نفر هر روز شما را دعا می‌کند و برای شما گریه می‌کند و برای شما استغفار می‌کند، بعد من بگویم شش ماه است که اصلاً به یاد او نبودم که حتّی تماسی با او داشته باشم… امام صادق علیه السلام در بین ائمه علیهم السلام اینطور دلسوز ما هستند. وقتی خدای متعال هم بخواهد به امام صادق علیه السلام بشارت بدهد…

دلسوزی امام صادق علیه السلام برای شیعیان

خدای متعال به هر معصومی یک مژدگانی و بشارت داده است. مثلاً به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بشارت داده است که فرزندان تو امام می‌شوند و امام زمان ارواحنا فداه از فرزندان توست.

بشارت به حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه این است که آقای شهیدان عالم هستی.

به حضرت رضا سلام الله علیه بشارت داده است که پسری به تو می‌دهم که نور چشم توست.

بشارتی که به امام صادق علیه السلام داده است این است که در قیامت طوری شیعیان تو را تحویل می‌گیرم که تو خوشحال بشوی.

خدای متعال می‌فرماید «حَقَّ اَلْقَوْلُ مِنِّی لَأُکْرِمَنَّ مَثْوَى جَعْفَرٍ»[۵] کلام من حق است، من طوری جعفر را در قیامت بالا می‌برم، «وَ لَأَسُرَّنَّهُ فِی أَشْیَاعِهِ» دل او را با تکریم شیعیانش خنک می‌کنم، «وَ أَنْصَارِهِ وَ أَوْلِیَائِهِ».

دل مبارک امام صادق علیه السلام می‌تپد که ما را نجات بدهد، لذا وقتی می‌داند یک امام رضا علیه السلام در ایران هست که ما به زیارت او می‌رویم، و امام صادق علیه السلام می‌داند که اگر دست ما به دست امام رضا علیه السلام برسد دیگر جای نگرانی برای ما نیست، می‌فرماید: «یُخْرِجُ اَللَّهُ مِنْهُ غَوْثَ هَذِهِ اَلْأُمَّهِ وَ غِیَاثَهَا»[۶] خدای متعال فریادرس این امّت را می‌رساند، (در روایت دیگری) او رئوفِ این امّت است، او علی بن موسی الرّضا علیه السلام است.

امام صادق علیه السلام اینطور می‌فرمایند که ما برویم و پناه ببریم. بعد می‌فرماید که «یُقْتَلُ حَفَدَتِی بِأَرْضِ خُرَاسَانَ»[۷] نوه‌ی مرا در خراسان می‌کشند، اگر کسی به زیارت او در آن غربت برود (دیگر خیال من راحت می‌شود که او عاقبت به خیر است) «أَخَذْتُهُ بِیَدِی یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ» روز قیامت دست او را می‌گیرم «وَ أَدْخَلْتُهُ اَلْجَنَّهَ» و او را وارد بهشت می‌کنم.

این حدیث چند نکته دارد. اولاً امام صادق علیه السلام که یک گنهکارِ ناپاکِ آلوده‌ را که نباید به بهشت برود را به بهشت نمی‌ببرد، یعنی اگر می‌خواهید جایی را به شما نشان بدهم که شما را تطهیر می‌کند، آن جایی است که سلطان سریر ارتضاء است. حال اگر انسان بداند که وقتی به مشهد می‌رود تطهیر می‌شود، دیگر با حواس پرت به زیارت نمی‌رود، انسان می‌فهمد که در آنجا خبری هست، می‌رود که جابجا بشود.

نکته‌ی بعدی این است که آیا من می‌توانم چنین حرفی بزنم؟ همه‌ی مردم در روز قیامت از یکدیگر فراری هستند، کسی می‌تواند بگوید «روز قیامت دست کسی را می‌گیرم» که در آن وانفسای قیامت، اول آن شخص را پیدا کند.

دیده‌اید که می‌گوییم «عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ»، مرا در آن شلوغی قیامت پیدا کن. من که نمی‌توانم تو را پیدا کنم. دهان مرا بسته‌اند، من که نمی‌توانم صدا بزنم، حتّی اگر تو را ببینم هم نمی‌توانم صدا بزنم. من گیر هستم و دست تو باز است.

این سلطان روز قیامت است که می‌گوید من می‌آیم و او را پیدا می‌کنم و دست او را می‌گیرم و او را وارد بهشت می‌کنم.

این موضوع هم عظمت حضرت را نشان می‌دهد و هم این موضوع را نشان می‌دهد که حضرت چقدر دغدغه‌ی هدایت دارند. این است که امام صادق علیه السلام چقدر دغدغه‌ی ما را داشته‌اند و زحمت ما را کشیده‌اند.

غیبت در منظر امام صادق صلوات الله علیه

در کتاب «کمال الدین» شیخ صدوق سلام الله علیه آمده است که روزی «ابوبصیر» و «سَدیر صِیرَفی» و «مفضل بن عمر» و «أبان بن تَغلِب» به محضر امام صادق علیه السلام رفتند، دیدند حضرت بجای اینکه روی سجّاده بنشینند روی خاک نشسته‌اند، طوری ضجّه می‌زنند و گریه می‌کنند که چهره‌شان بهم ریخته است. این‌ها بشدّت نگران شدند، بعد دیدند حضرت ضجّه می‌زنند…

خدای متعال خیلی برای ما احترام قائل شده است، ما در دوره‌ی امامت کسی هستیم که به عظمت خودش قسم یاد می‌کنم که ائمه‌ی ما دوست داشتند در روزگار او بودند که نوکر او باشند، ما طوری رفتار می‌کنیم که انگار او نیست و ما به او توجّه نداریم و او را نمی‌بینیم و او را ندید گرفته‌ایم.

در آن روایت می‌گوید که دیدند امام صادق علیه السلام روی خاک نشسته‌اند و ضجّه می‌زنند و از محاسن مبارک حضرت اشک می‌چکد و اینطور می‌گویند: آقای من!…

البته تعجّب نکنید، همانطور که حضرت آدم و حضرت ابراهیم و حضرت زهرای مرضیّه و حضرت رسول سلام الله علیهم أجمعین قبل از کربلا برای حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه گریه کردند، ائمه برای غیبت، قبل از غیبت گریه کرده‌اند، حضرت سجّاد علیه السلام و حضرت رضا صلوات الله علیه برای غیبت ضجّه زده‌اند، ائمه‌ی ما ضجّه می‌زدند، اما ما نشسته‌ایم و می‌گوییم که حالمان خوب است!

فاصله‌ی امام زمان ارواحنا فداه از اول عمر شما تا الآن و تا زمانی که از دنیا بروید، با شما، خیلی خیلی کم است. مگر آیه‌ی قرآن کریم را نخوانده‌اید که «مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّه»،[۸] هر حسنه و خیری که به شما برسد از خدا می‌رسد.

کانال فیض کیست؟ واسطه‌ی فیض کیست؟ این از واضحات است، صدها دلیل و آیه و روایت داریم، این از واضحات است که هیچ خیری به من و شما نمی‌رسد، الا از ناحیه‌ی او.

می‌گوید دیدم حضرت صادق علیه السلام رو به قبله نشسته‌اند و ضجّه می‌زنند و عرض می‌کنند: «سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی»[۹] آقای من! غیبت تو خواب را از چشم من برده است، راحتِ قلبِ مرا از بین برده است، من مانند کسی که تا قیامت مصیبت‌زده است، مصیبت‌زده‌ی این غیبت هستم…

می‌گویند دیدیم که حضرت صادق علیه السلام زار می‌زنند و گریه می‌کنند، ترسیدیم و عرض کردیم: چه شده است؟ ای پسر پیامبر! خدا چشمان شما را اشکبار نکند، چرا اینطور گریه می‌کنید؟

حضرت صادق علیه السلام برای اینکه نخواهند توضیح بدهند که من چه علمی دارم، فرمودند: صبح جفر را نگاه می‌کردم، دیدم وقتی مهدیِ ما به دنیا می‌آید و غیبت او طولانی می‌شود و شک در دل‌ها جوانه می‌زند و اکثر قائلین به امامت او برمی‌گردند…

این روایت از پیامبر و امام صادق و امام سجّاد و امام عسکری و امام جواد علیهم السلام هست که اکثر قائلین به امامت امام زمان ارواحنا فداه از امامت ایشان برمی‌گردند.

اما ما چطور هستیم؟ انگار به ما بگویند ویروسی آمده است که هر کسی مبتلا شود در عرض یک ساعت خواهد مرد، از هر ده نفر هم نُه نفر گرفته‌اند، حال این ویروس وارد شهر شده است. مسلّم است که انسان وحشت می‌کند.

چند معصوم فرموده‌اند که اکثر قائلین به امامت امام زمان ارواحنا فداه از او برمی‌گردند!

از امام جواد علیه السلام پرسیدند که چرا به امام زمان ارواحنا فداه نام «قائم» را می‌گویند؟ مگر همه‌ی شما قیام به امر الهی نمی‌کنید؟ حضرت جواد علیه السلام فرمودند: چون او وقتی قیام می‌کند که یاد او مُرده است.

ما اصلاً کاری به امام زمان ارواحنا فداه نداریم، در حالی که فرمود: «إِذَا أَرَدْتُمُ التَّوَجُّهَ بِنَا إِلَى اللَّهِ»[۱۰] هر وقت خواستید با خدا حرف بزنید، هر وقت خواستید مشکلاتتان را در این عالم حل کنید، به ما اهل بیت توجّه کنید. اگر کسی عاشق امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و امام رضا صلوات الله علیه و حضرت موسی بن جعفر و حضرت معصومه سلام الله علیها است باید بداند که امروز کار در این عالم به دست امام زمان ارواحنا فداه است، امام زمان ارواحنا فداه واسطه‌ی خیر هستند. شما به هر کجا که رو بزنید شما را به درِ این خانه برمی‌گردانند، و متأسفانه ما اصلاً کاری به حضرت نداریم.

ای کاش امشب دل یک نفر بین ما بشکند و ما از این غفلت و بی‌ادبی نجات پیدا کنیم.

حضرت صادق علیه السلام فرمودند: اکثر قائلین به امامت امام زمان ارواحنا فداه از دست می‌روند…

ما بی‌توجّه هستیم، ما در غفلت هستیم، می‌آییم و می‌رویم، گاهی بعضی از جلسات ما غفلت‌زا است، خیال می‌کنیم کاری می‌کنیم.

غفلت ما نسبت به امام زمان ارواحنا فداه

روایتی را دوباره عرض می‌کنم تا شما تطبیق کنید، اینکه امام زمان ارواحنا فداه فرمودند من به سرِ بازارها می‌آیم و شما را نگاه می‌کنم، شما مرا نمی‌بینید. الآن که من حرف می‌زنم حضرت مرا می‌بینند، به شما هم نگاه می‌کنند که چقدر گوش می‌دهید، به شما نگاه می‌کند که وقتی به نعمت رسیدید چه می‌کنید، نعوذبالله اگر به سختی و مصیبت رسیدید چکار می‌کنید، چقدر امام زمان ارواحنا فداه را درنظر می‌گیرید…

در یاد دارید که شب ولادت امام حسین علیه السلام روایتی را عرض کردم که حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه می‌خواستند به باغ خود تشریف ببرند که دوستان خود را میهمان کنند که میوه بخورند، از دور دید که غلام او به سگ او غذا می‌دهد.

حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه پشت یک نخلی مخفی شدند که آن غلام حضرت را نبیند. وقتی نان دادنِ آن غلام تمام شد، حضرت جلو رفتند و فرمودند: ببخشید بدون اجازه وارد باغ تو شدم. چرا این کار را کردی؟

چون آن غلام وقتی غذا که نصف قرص یک نان بود را خورد گفت: «الحَمدُ للّهِ رَبِّ العالَمینَ، اللّهُمَّ اغفِر لی، وَاغفِر لِسَیِّدی وبارِک لَهُ کَما بارَکتَ عَلى أبَوَیهِ، بِرَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ».[۱۱]

آن غلام که نمی‌دانست حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه در حال نگاه کردن به او هستند، ما می‌دانیم امام زمان ارواحنا فداه ما را نگاه می‌کنند اما همینطور هم نمی‌گوییم! این ندید گرفتنِ ما خیلی عجیب است!

ای کاش من هم به اندازه‌ی این برده‌ی مؤدّب می‌فهمیدم که هر وقت هر خیری به ما می‌رسد، از جانب امام زمان ارواحنا فداه است.

به ما چند مدل خبر داده‌اند، «بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری»، «بِکُم یُنَزِّلُ الغیثَ وَ بِکُم یُمسکُ السَّماءَ»، دیگر واضح‌تر از «بِکُم یُنَزِّلُ الغیثَ»؟ یعنی اینکه امروز باران نازل شد باید می‌گفتیم «الحَمدُ للّهِ رَبِّ العالَمینَ، اللّهُمَّ اغفِر لی، وَاغفِر لِسَیِّدی وبارِک لَهُ کَما بارَکتَ عَلى أبَوَیهِ، بِرَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ».

اگر سالم هستم باید از او تشکّر کنم، اگر به جای خیر و مجلس ذکر می‌روم باید از او تشکّر کنم، اگر به حرم امام رضا علیه السلام می‌روم باید اول از او تشکّر کنم، ان شاء الله خدای متعال روزی کند و ما را از این غفلت نجات بدهد.

ان شاء الله خطبه‌ی امام زمان ارواحنا فداه را ببینیم

یکی از دلایلی که ما بیچاره‌ها، قدرِ امام زمان ارواحنا فداه را نمی‌دانیم این است که ما چیزی ندیده‌ایم، ما ندیده هستیم. ما ناکام هستیم. من نمی‌دانم اگر امام زمان ارواحنا فداه صحبت کنند چطور است، فقط به شما عرض می‌کنم که اگر امام معصوم حرف بزند، دلِ امام معصوم دیگر را می‌برد، دیگر وای بحالِ ما!

آن امیرالمؤمنین صلوات الله علیه که امیرالتوحید و امیرالکلام و امیرالبیان بود…

نقل است که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه مریض احوال شدند و بستری شدند و نمی‌توانستند خطبه بخوانند، فرمودند حسنم خطبه بخواند.

وقتی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه خواستند امام حسن مجتبی صلوات الله علیه را به مسجد بفرستند، فرمودند به امّ سلمه سلام الله علیها بگویید که امروز به مسجد برود که حسنم می‌خواهد خطبه بخواند.

خودِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه پشت پرده نشسته بودند و گوش می‌کردند، ناگهان دیدند که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند بِأبِی أنتَ وَ اُمِّی! پدر و مادرم فدای تو!

دیده‌اید که معمولاً مراسم‌های عروسی، یک مجری دارد. اگر مادر کسی از دنیا رفته باشد، مثلاً می‌گوید مادر این داماد از دنیا رفته است، ان شاء الله مادر او شریک باشد، جای مادر او خالی است.

تعبیر من این است که می‌خواهم بگویم ای کاش مادرت زنده بود و امروز خطبه‌ی تو را می‌دید…

ما خطبه خواندنِ امام زمان ارواحنا فداه را ندیده‌ایم، اگر دیده بودیم، هر یک مرتبه که می‌گفتیم «السَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تَقُومُ السَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْعُدُ السَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَأُ وَ تُبَیِّنُ‏»، فدای شما بشوم با آن قیامتان، برای آن قعود شما بمیرم، ای کاش باشم و ببینم شما چطور قرآن می‌خوانید… ما ندیده هستیم و نمی‌فهمیم و همینطور چیزی می‌گوییم…

اِشرافِ امام به شرق و غرب عالم

راوی می‌گوید مریض بودم و تب و لرز داشتم و در خانه بودم، خانه‌ام نزدیک مسجد کوفه بود. امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هر روز بعد از نماز صبح خطبه می‌خواندند. نمی‌دانستم باید چکار کنم.

نماز خود را خواندم و استراحت کردم، دلم کَنده شد و به مسجد رفتم و انتهای مسجد نشستم، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه خطبه خواندند. من درد خود را فراموش کردم.

وقتی جلسه تمام شد امیرالمؤمنین صلوات الله علیه اشاره کردند که جلو بیا. همینکه جلو رفتم عرض کردم: آقا! خیلی مریض‌احوال بودم اما به عشق شما آمدم.

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: من تو را آوردم!

من تعجّب کردم و عرض کردم: مگر شما به اطراف مسجد اشراف دارید؟

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمودند: ما به شرق و غرب عالم اشراف داریم.

ان شاء الله خدای متعال به ما توفق بدهد که بفهمیم به هر جا که رفتیم، از جمله همینکه امشب به این جلسه آمدیم، حضرت ما را آوردند.

ان شاء الله خدای متعال به ما توفق بدهد که ما ندید گرفتنِ حضرت را ترک کنیم و از غفلتِ نسبت به امام زمان ارواحنا فداه خودداری کنیم.

دعا

خدایا! ما را از کسانی که دائماً به یاد امام زمان ارواحنا فداه هستند قرار بده.

خدایا! بین ما و امام زمان ارواحنا فداه یک راه ارتباطی قرار بده.

خدایا! امام زمان ارواحنا فداه مراقب ماست، ما را ملتفت به این آقایی و کَرَم و مراقبت بگردان.

خدایا! ما را از کسانی قرار بده که صدای دلربای او را می‌شنوند و تصویر زیبای او را می‌بینند و به اوامر او عمل می‌کنند و روزی‌شان رضایتِ حالِ امام زمان ارواحنا فداه است.

خدایا! سلامی از جانب ما به محضر امام زمان ارواحنا فداه ابلاغ بفرما.

خدایا! سر دادن و کشته شدن ما و عاقبت بخیری فرزندانمان در دامان امام زمان ارواحنا فداه را روزی ما بفرما.

به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم.


[۱]– سوره‌ی غافر، آیه ۴۴٫

[۲]– سوره‌ی طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫

[۳]– الصّحیفه السّجّادیّه، ص ۹۸٫

[۴] سوره مبارکه کافرون، آیه ۶

[۵] عیون أخبار الرضا علیه السلام ، جلد ۱ ، صفحه ۴۱ (حَدَّثَنَا أَبِی وَ مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ اَلْوَلِیدِ قَالاَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ وَ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ اَلْحِمْیَرِیُّ جَمِیعاً عَنْ أَبِی اَلْخَیْرِ صَالِحِ بْنِ أَبِی حَمَّادٍ وَ اَلْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفٍ جَمِیعاً عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ وَ حَدَّثَنَا أَبِی وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ اَلْمُتَوَکِّلِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ مَاجِیلَوَیْهِ وَ أَحْمَدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ وَ اَلْحُسَیْنُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ تَاتَانَهَ وَ أَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ اَلْهَمَدَانِیُّ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قَالَ أَبِی عَلَیْهِ السَّلاَمُ لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْأَنْصَارِیِّ إِنَّ لِی إِلَیْکَ حَاجَهً فَمَتَى یَخِفُّ عَلَیْکَ أَنْ أَخْلُوَ بِکَ فَأَسْأَلَکَ عَنْهَا قَالَ لَهُ جَابِرٌ فِی أَیِّ اَلْأَوْقَاتِ شِئْتَ فَخَلاَ بِهِ أَبِی عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ لَهُ یَا جَابِرُ أَخْبِرْنِی عَنِ اَللَّوْحِ اَلَّذِی رَأَیْتَهُ فِی یَدِ أُمِّی فَاطِمَهَ بِنْتِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ مَا أَخْبَرَتْکَ بِهِ أُمِّی أَنَّ فِی ذَلِکَ اَللَّوْحِ مَکْتُوباً قَالَ جَابِرٌ أَشْهَدُ بِاللَّهِ أَنِّی دَخَلْتُ عَلَى أُمِّکَ فَاطِمَهَ فِی حَیَاهِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لِأُهَنِّئَهَا بِوِلاَدَهِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَرَأَیْتُ فِی یَدِهَا لَوْحاً أَخْضَرَ ظَنَنْتُ أَنَّهُ زُمُرُّدٌ وَ رَأَیْتُ فِیهِ کِتَاباً أَبْیَضَ شِبْهَ نُورِ اَلشَّمْسِ فَقُلْتُ لَهَا بِأَبِی أَنْتِ وَ أُمِّی یَا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَا هَذَا اَللَّوْحُ فَقَالَتْ هَذَا اَللَّوْحُ أَهْدَاهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى رَسُولِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِیهِ اِسْمُ أَبِی وَ اِسْمُ بَعْلِی وَ اِسْمُ اِبْنَیَّ وَ أَسْمَاءُ اَلْأَوْصِیَاءِ مِنْ وُلْدِی فَأَعْطَانِیهِ أَبِی عَلَیْهِ السَّلاَمُ لِیَسُرَّنِی بِذَلِکَ قَالَ جَابِرٌ فَأَعْطَتْنِیهِ أُمُّکَ فَاطِمَهُ فَقَرَأْتُهُ وَ اِنْتَسَخْتُهُ فَقَالَ أَبِی عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَهَلْ لَکَ یَا جَابِرُ أَنْ تَعْرِضَهُ عَلَیَّ قَالَ نَعَمْ فَمَشَى مَعَهُ أَبِی عَلَیْهِ السَّلاَمُ حَتَّى اِنْتَهَى إِلَى مَنْزِلِ جَابِرٍ فَأَخْرَجَ أَبِی عَلَیْهِ السَّلاَمُ صَحِیفَهً مِنْ رَقٍّ قَالَ جَابِرٌ فَأَشْهَدُ بِاللَّهِ أَنِّی هَکَذَا رَأَیْتُهُ فِی اَللَّوْحِ مَکْتُوباً بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ  هَذَا کِتَابٌ مِنَ اَللّٰهِ اَلْعَزِیزِ اَلْحَکِیمِ  لِمُحَمَّدٍ نُورِهِ وَ سَفِیرِهِ وَ حِجَابِهِ وَ دَلِیلِهِ نَزَلَ بِهِ اَلرُّوحُ اَلْأَمِینُ  مِنْ عِنْدِ رَبِّ اَلْعَالَمِینَ عَظِّمْ یَا مُحَمَّدُ أَسْمَائِی وَ اُشْکُرْ نَعْمَائِی وَ لاَ تَجْحَدْ آلاَئِی إِنِّی أَنَا اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنَا  قَاصِمُ اَلْجَبَّارِینَ وَ مُذِلُّ اَلظَّالِمِینَ وَ دَیَّانُ اَلدِّینِ إِنِّی أَنَا اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنَا  فَمَنْ رَجَا غَیْرَ فَضْلِی أَوْ خَافَ غَیْرَ عَذَابِی عَذَّبْتُهُ عَذَاباً لاَ أُعَذِّبُ أَحَداً مِنَ اَلْعٰالَمِینَ  فَإِیَّایَ فَاعْبُدْ وَ عَلَیَّ فَتَوَکَّلْ إِنِّی لَمْ أَبْعَثْ نَبِیّاً فَأَکْمَلْتُ أَیَّاماً وَ اِنْقَضَتْ مُدَّتُهُ إِلاَّ جَعَلْتُ لَهُ وَصِیّاً وَ إِنِّی فَضَّلْتُکَ عَلَى اَلْأَنْبِیَاءِ وَ فَضَّلْتُ وَصِیَّکَ عَلَى اَلْأَوْصِیَاءِ وَ أَکْرَمْتُکَ بِشِبْلَیْکَ بَعْدَهُ وَ بِسِبْطَیْکَ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَیْنِ فَجَعَلْتُ حَسَناً مَعْدِنَ عِلْمِی بَعْدَ اِنْقِضَاءِ مُدَّهِ أَبِیهِ وَ جَعَلْتُ حُسَیْناً خَازِنَ وَحْیِی وَ أَکْرَمْتُهُ بِالشَّهَادَهِ وَ خَتَمْتُ لَهُ بِالسَّعَادَهِ فَهُوَ أَفْضَلُ مَنِ اُسْتُشْهِدَ وَ أَرْفَعُ اَلشُّهَدَاءِ دَرَجَهً عِنْدِی وَ جَعَلْتُ کَلِمَتِیَ اَلتَّامَّهَ مَعَهُ وَ اَلْحُجَّهَ اَلْبَالِغَهَ عِنْدَهُ بِعِتْرَتِهِ أُثِیبُ وَ أُعَاقِبُ أَوَّلُهُمْ عَلِیٌّ سَیِّدُ اَلْعَابِدِینَ وَ زَیْنُ أَوْلِیَائِیَ اَلْمَاضِینَ وَ اِبْنُهُ شَبِیهُ جَدِّهِ اَلْمَحْمُودِ مُحَمَّدٌ اَلْبَاقِرُ لِعِلْمِی وَ اَلْمَعْدِنُ لِحُکْمِی سَیَهْلِکُ اَلْمُرْتَابُونَ فِی جَعْفَرٍ اَلرَّادُّ عَلَیْهِ کَالرَّادِّ عَلَیَّ حَقَّ اَلْقَوْلُ مِنِّی لَأُکْرِمَنَّ مَثْوَى جَعْفَرٍ وَ لَأَسُرَّنَّهُ فِی أَشْیَاعِهِ وَ أَنْصَارِهِ وَ أَوْلِیَائِهِ اِنْتَجَبْتُ بَعْدَهُ مُوسَى وَ اِنْتَحَبَتْ بَعْدَهُ فِتْنَهٌ عَمْیَاءُ حِنْدِسٌ لِأَنَّ خَیْطَ فَرْضِی لاَ یَنْقَطِعُ وَ حُجَّتِی لاَ تَخْفَى وَ إِنَّ أَوْلِیَائِی لاَ یَشْقَوْنَ أَلاَ وَ مَنْ جَحَدَ وَاحِداً مِنْهُمْ فَقَدْ جَحَدَ نِعْمَتِی وَ مَنْ غَیَّرَ آیَهً مِنْ کِتَابِی فَقَدِ اِفْتَرَى عَلَیَّ وَ وَیْلٌ لِلْمُفْتَرِینَ اَلْجَاحِدِینَ عِنْدَ اِنْقِضَاءِ مُدَّهِ عَبْدِی مُوسَى وَ حَبِیبِی وَ خِیَرَتِی إِنَّ اَلْمُکَذِّبَ بِالثَّامِنِ مُکَذِّبٌ بِکُلِّ أَوْلِیَائِی وَ عَلِیٌّ وَلِیِّی وَ نَاصِرِی وَ مَنْ أَصْنَعُ عَلَیْهِ أَعْبَاءَ اَلْنُّبُوَّهِ وَ أَمْنَحُهُ بِالاِضْطِلاَعِ یَقْتُلُهُ عِفْرِیتٌ مُسْتَکْبِرٌ یُدْفَنُ بِالْمَدِینَهِ اَلَّتِی بَنَاهَا اَلْعَبْدُ اَلصَّالِحُ إِلَى جَنْبِ شَرِّ خَلْقِی حَقَّ اَلْقَوْلُ مِنِّی لَأُقِرَّنَّ عَیْنَیْهِ بِمُحَمَّدٍ اِبْنِهِ وَ خَلِیفَتِهِ مِنْ بَعْدِهِ فَهُوَ وَارِثُ عِلْمِی وَ مَعْدِنُ حُکْمِی وَ مَوْضِعُ سِرِّی وَ حُجَّتِی عَلَى خَلْقِی جَعَلْتُ اَلْجَنَّهَ مَثْوَاهُ وَ شَفَّعْتُهُ فِی سَبْعِینَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ کُلُّهُمْ قَدِ اِسْتَوْجَبُوا اَلنَّارَ وَ أَخْتِمُ بِالسَّعَادَهِ لاِبْنِهِ عَلِیٍّ وَلِیِّی وَ نَاصِرِی وَ اَلشَّاهِدِ فِی خَلْقِی وَ أَمِینِی عَلَى وَحْیِی أُخْرِجُ مِنْهُ اَلدَّاعِیَ إِلَى سَبِیلِی وَ اَلْخَازِنَ لِعِلْمِی اَلْحَسَنَ ثُمَّ أُکْمِلُ ذَلِکَ بِابْنِهِ رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ عَلَیْهِ کَمَالُ مُوسَى وَ بَهَاءُ عِیسَى وَ صَبْرُ أَیُّوبَ سَیَذِلُّ فِی زَمَانِهِ أَوْلِیَائِی وَ تَتَهَادَوْنَ رُءُوسَهُمْ کَمَا تُتَهَادَى رُءُوسُ اَلتُّرْکِ وَ اَلدَّیْلَمِ فَیُقْتَلُونَ وَ یُحْرَقُونَ وَ یَکُونُونَ خَائِفِینَ مَرْعُوبِینَ وَجِلِینَ تُصْبَغُ اَلْأَرْضُ بِدِمَائِهِمْ وَ یَفْشُو اَلْوَیْلُ وَ اَلرَّنِینُ فِی نِسَائِهِمْ أُولَئِکَ أَوْلِیَائِی حَقّاً بِهِمْ أَدْفَعُ کُلَّ فِتْنَهٍ عَمْیَاءَ حِنْدِسٍ وَ بِهِمْ أَکْشِفُ اَلزَّلاَزِلَ وَ أَرْفَعُ اَلْآصَارَ وَ اَلْأَغْلاَلَ أُولٰئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوٰاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ وَ أُولٰئِکَ هُمُ اَلْمُهْتَدُونَ  قَالَ عَبْدُ اَلرَّحْمَنِ بْنُ سَالِمٍ قَالَ أَبُو بَصِیرٍ لَوْ لَمْ تَسْمَعْ فِی دَهْرِکَ إِلاَّ هَذَا اَلْحَدِیثَ لَکَفَاکَ فَصُنْهُ إِلاَّ عَنْ أَهْلِهِ .)

[۶] الإمامه و التبصره من الحیره ، جلد ۱ ، صفحه ۷۷ (مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَى ، عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلشَّامِیِّ ، عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ مُوسَى ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ ، عَنِ اَلْحَسَنِ مَوْلَى أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ ، عَنْ أَبِی اَلْحَکَمِ ، عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ اَلْجَعْفَرِیِّ عَنْ یَزِیدَ بْنِ سَلِیطٍ اَلزَّیْدِیِّ ، قَالَ : لَقِینَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فِی طَرِیقِ مَکَّهَ ، وَ نَحْنُ جَمَاعَهٌ، فَقُلْتُ لَهُ: بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی، أَنْتُمُ اَلْأَئِمَّهُ اَلْمُطَهَّرُونَ، وَ اَلْمَوْتُ لاَ یَعْرَى مِنْهُ أَحَدٌ فَأَحْدِثْ إِلَیَّ شَیْئاً أُلْقِیهِ إِلَى مَنْ یَخْلُفُنِی. فَقَالَ لِی: نَعَمْ هَؤُلاَءِ وُلْدِی، وَ هَذَا سَیِّدُهُمْ – وَ أَشَارَ إِلَى مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ اِبْنِهِ -، وَ فِیهِ عِلْمُ اَلْحُکْمِ، وَ اَلْفَهْمُ، وَ اَلسَّخَاءُ، وَ اَلْمَعْرِفَهُ بِمَا یَحْتَاجُ اَلنَّاسُ إِلَیْهِ فِیمَا اِخْتَلَفُوا – مِنْ أَمْرِ دِینِهِمْ -، وَ فِیهِ حُسْنُ اَلْخُلُقِ، وَ حُسْنُ اَلْجِوَارِ، وَ هُوَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ اَللَّهِ، وَ فِیهِ أُخْرَى هِیَ خَیْرٌ مِنْ هَذَا کُلِّهِ. فَقَالَ أَبِی: مَا هِیَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی؟ قَالَ: یُخْرِجُ اَللَّهُ مِنْهُ غَوْثَ هَذِهِ اَلْأُمَّهِ وَ غِیَاثَهَا، وَ عَلَمَهَا، وَ نُورَهَا، وَ فَهْمَهَا، وَ حِکْمَتَهَا، خَیْرَ مَوْلُودٍ، خَیْرَ نَاشِئٍ، یَحْقُنُ اَللَّهُ بِهِ اَلدِّمَاءَ، وَ یُصْلِحُ بِهِ ذَاتَ اَلْبَیْنِ، وَ یَلُمُّ بِهِ اَلشَّعْثَ، وَ یَشْعَبُ بِهِ اَلصَّدْعَ، وَ یَکْسُو بِهِ اَلْعَارِیَ، وَ یُشْبِعُ بِهِ اَلْجَائِعَ، وَ یُؤْمِنُ بِهِ اَلْخَائِفَ، وَ یُنْزِلُ بِهِ اَلْقَطْرَ، وَ یُؤْمِنُ بِهِ اَلْعِبَادَ . خَیْرَ کَهْلٍ، وَ خَیْرَ نَاشِئٍ، تُسَرُّ بِهِ عَشِیرَتُهُ قَبْلَ أَوَانِ حُلُمِهِ، قَوْلُهُ حُکْمٌ، وَ صَمْتُهُ عِلْمٌ، یُبَیِّنُ لِلنَّاسِ مَا یَخْتَلِفُونَ فِیهِ. قَالَ: فَقَالَ أَبِی: بِأَبِی أَنْتَ وُلِدَ بَعْدُ؟ قَالَ: نَعَمْ. ثُمَّ قَطَعَ اَلْکَلاَمَ . قَالَ یَزِیدُ : ثُمَّ لَقِیتُ أَبَا اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بَعْدُ، فَقُلْتُ لَهُ: بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی، إِنِّی أُرِیدُ أَنْ تُخْبِرَنِی بِمِثْلِ مَا أَخْبَرَنِی بِهِ أَبُوکَ . قَالَ: فَقَالَ: کَانَ أَبِی فِی زَمَنٍ لَیْسَ هَذَا زَمَانَهُ. قَالَ یَزِیدُ : فَقُلْتُ: مَنْ یَرْضَ مِنْکَ بِهَذَا، فَعَلَیْهِ لَعْنَهُ اَللَّهِ! قَالَ: فَضَحِکَ، ثُمَّ قَالَ: أُخْبِرُکَ یَا بَا عُمَارَهَ : أَنِّی خَرَجْتُ مِنْ مَنْزِلِی، فَأَوْصَیْتُ بِالظَّاهِرِ إِلَى بَنِیَّ، وَ أَشْرَکْتُهُمْ مَعَ عَلِیٍّ اِبْنِی، وَ أَفْرَدْتُهُ بِوَصِیَّتِی فِی اَلْبَاطِنِ. وَ لَقَدْ رَأَیْتُ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی اَلْمَنَامِ، وَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ مَعَهُ، وَ مَعَهُ خَاتَمٌ وَ سَیْفٌ وَ عَصًا وَ کِتَابٌ وَ عِمَامَهٌ. قُلْتُ لَهُ: مَا هَذَا؟ فَقَالَ: أَمَّا اَلْعِمَامَهُ: فَسُلْطَانُ اَللَّهِ. وَ أَمَّا اَلسَّیْفُ: فَعِزَّهُ اَللَّهِ. وَ أَمَّا اَلْکِتَابُ: فَنُورُ اَللَّهِ. وَ أَمَّا اَلْعَصَا: فَقُوَّهُ اَللَّهِ. وَ أَمَّا اَلْخَاتَمُ: فَجَامِعُ هَذِهِ اَلْأُمُورِ. ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: وَ اَلْأَمْرُ یَخْرُجُ إِلَى عَلِیٍّ – عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ اِبْنِکَ. قَالَ: ثُمَّ قَالَ: یَا یَزِیدُ ، إِنَّهَا وَدِیعَهٌ عِنْدَکَ، فَلاَ تُخْبِرْهَا إِلاَّ عَاقِلاً، أَوْ عَبْداً اِمْتَحَنَ اَللَّهُ قَلْبَهُ، أَوْ صَادِقاً، وَ لاَ تَکْفُرْ نِعَمَ اَللَّهِ. وَ إِنْ سُئِلْتَ عَنِ اَلشَّهَادَهِ، فَأَدِّهَا، فَإِنَّ اَللَّهَ – تَبَارَکَ وَ تَعَالَى – یَقُولُ: إِنَّ اَللّٰهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا اَلْأَمٰانٰاتِ إِلىٰ أَهْلِهٰا  وَ قَالَ: وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ شَهٰادَهً عِنْدَهُ مِنَ اَللّٰهِ  فَقُلْتُ: وَ اَللَّهِ مَا کُنْتُ لِأَفْعَلَ ذَلِکَ أَبَداً. قَالَ: ثُمَّ قَالَ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: ثُمَّ وَصَفَهُ لِی رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، فَقَالَ: عَلِیٌّ اِبْنُکَ اَلَّذِی یَنْظُرُ بِنُورِ اَللَّهِ، وَ یَسْمَعُ بِفَهْمِهِ وَ یَنْطِقُ بِحِکْمَتِهِ، یُصِیبُ فَلاَ یُخْطِئُ، وَ یَعْلَمُ فَلاَ یَجْهَلُ، یَعْلَمُ حُکْماً وَ عِلْماً. وَ مَا أَقَلَّ مُقَامَکَ مَعَهُ، إِنَّمَا هُوَ شَیْءٌ کَأَنْ لَمْ یَکُنْ ، فَإِذَا رَجَعْتَ مِنْ سَفَرِکَ، فَأَوْصِ وَ أَصْلِحْ أَمْرَکَ، وَ اُفْرُغْ مِمَّا أَرَدْتَ، فَإِنَّکَ مُنْتَقِلٌ عَنْهُ وَ مُجَاوِرٌ غَیْرَهُ فَاجْمَعْ وُلْدَکَ، وَ أَشْهِدِ اَللَّهَ عَلَیْهِمْ جَمِیعاً، وَ کَفىٰ بِاللّٰهِ شَهِیداً  ثُمَّ قَالَ: یَا یَزِیدُ ، إِنِّی أُؤْخَذُ فِی هَذِهِ اَلسَّنَهِ، وَ اَلْأَمْرُ إِلَى اِبْنِی عَلِیٍّ ، سَمِیِّ عَلِیٍّ وَ عَلِیٍّ : أَمَّا عَلِیٌّ اَلْأَوَّلُ: . فَعَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ أَمَّا عَلِیٌّ اَلْآخَرُ: فَعَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ . أُعْطِیَ فَهْمَ اَلْأَوَّلِ، وَ حِکْمَتَهُ، وَ بَصَرَهُ وَ وُدَّهُ، وَ دِینَهُ وَ مِحْنَهَ اَلْآخَرِ، وَ صَبْرَهُ عَلَى مَا یَکْرَهُ. وَ لَیْسَ لَهُ أَنْ یَتَکَلَّمَ إِلاَّ بَعْدَ هَارُونَ بِأَرْبَعِ سِنِینَ، فَإِذَا مَضَتْ أَرْبَعُ سِنِینَ، فَاسْأَلْهُ عَمَّا شِئْتَ یُجِبْکَ، إِنْ شَاءَ اَللَّهُ تَعَالَى. ثُمَّ قَالَ: یَا یَزِیدُ ، فَإِذَا مَرَرْتَ بِهَذَا اَلْمَوْضِعِ، وَ لَقِیتَهُ، وَ سَتَلْقَاهُ، فَبَشِّرْهُ، أَنَّهُ سَیُولَدُ لَهُ غُلاَمٌ أَمْرُهُ مَیْمُونٌ مُبَارَکٌ. وَ سَیُعْلِمُکَ: أَنَّکَ لَقِیتَنِی، فَأَخْبِرْهُ عِنْدَ ذَلِکَ: أَنَّ اَلْجَارِیَهَ اَلَّتِی یَکُونُ مِنْهَا هَذَا اَلْغُلاَمُ جَارِیَهٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مَارِیَهَ اَلْقِبْطِیَّهِ ، جَارِیَهِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ إِنْ قَدَرْتَ أَنْ تُبْلِغَهَا عَنِّی اَلسَّلاَمَ فَافْعَلْ ذَلِکَ. قَالَ یَزِیدُ : فَلَقِیتُ بَعْدَ مُضِیِّ أَبِی إِبْرَاهِیمَ – عَلِیّاً عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ -، فَبَدَأَنِی، فَقَالَ لِی: یَا یَزِیدُ ، مَا تَقُولُ فِی اَلْعُمْرَهِ؟ فَقُلْتُ: فِدَاکَ أَبِی وَ أُمِّی، ذَلِکَ إِلَیْکَ، وَ مَا عِنْدِی نَفَقَهٌ. فَقَالَ: سُبْحَانَ اَللَّهِ، مَا کُنَّا نُکَلِّفُکَ وَ لاَ نَکْفِیکَ. فَخَرَجْنَا حَتَّى إِذَا اِنْتَهَیْنَا إِلَى ذَلِکَ اَلْمَوْضِعِ، اِبْتَدَأَنِی فَقَالَ: یَا یَزِیدُ ، إِنَّ هَذَا اَلْمَوْضِعَ لَکَثِیراً مَا لَقِیتَ فِیهِ خَیْراً، فَقُلْتُ: نَعَمْ، ثُمَّ قَصَصْتُ عَلَیْهِ اَلْخَبَرَ. فَقَالَ لِی: أَمَّا اَلْجَارِیَهُ فَلَمْ تَجِئْ بَعْدُ، فَإِذَا دَخَلَتْ أَبْلَغْتُهَا مِنْکَ اَلسَّلاَمَ. فَانْطَلَقْتُ إِلَى مَکَّهَ وَ اِشْتَرَاهَا فِی تِلْکَ اَلسَّنَهِ، فَلَمْ تَلْبَثْ إِلاَّ قَلِیلاً حَتَّى حَمَلَتْ، فَوَلَدَتْ ذَلِکَ اَلْغُلاَمَ. قَالَ یَزِیدُ : وَ إِنْ کَانَ إِخْوَهُ عَلِیٍّ یَرْجُونَ أَنْ یَرِثُوهُ فَعَادُونِی مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ. فَقَالَ لَهُمْ إِسْحَاقُ بْنُ جَعْفَرٍ : وَ اَللَّهِ، لَقَدْ رَأَیْتُهُ وَ إِنَّهُ لَیَقْعُدُ مِنْ أَبِی إِبْرَاهِیمَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ اَلْمَجْلِسَ اَلَّذِی لاَ أَجْلِسُ فِیهِ أَنَا . .)

[۷] من لا یحضره الفقیه ، جلد ۲ ، صفحه ۵۸۴ (وَ رَوَى حَمْزَهُ بْنُ حُمْرَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ : «یُقْتَلُ حَفَدَتِی بِأَرْضِ خُرَاسَانَ فِی مَدِینَهٍ یُقَالُ لَهَا طُوسُ مَنْ زَارَهُ إِلَیْهَا عَارِفاً بِحَقِّهِ أَخَذْتُهُ بِیَدِی یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ وَ أَدْخَلْتُهُ اَلْجَنَّهَ وَ إِنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ اَلْکَبَائِرِ» قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا عِرْفَانُ حَقِّهِ قَالَ «یَعْلَمُ أَنَّهُ إِمَامٌ مُفْتَرَضُ اَلطَّاعَهِ غَرِیبٌ شَهِیدٌ مَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ أَعْطَاهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ سَبْعِینَ شَهِیداً مِمَّنِ اُسْتُشْهِدَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَلَى حَقِیقَهٍ » .)

[۸] سوره مبارکه نساء، آیه ۷۹ (مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَهٍ فَمِنْ نَفْسِکَ ۚ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولًا ۚ وَکَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِیدًا)

[۹] إثبات الهداه بالنصوص و المعجزات ، جلد ۵ ، صفحه ۹۰ (وَ قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلنَّوْفَلِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عِیسَى اَلْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ طَاهِرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى بْنِ سَهْلٍ اَلشَّیْبَانِیِّ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلْحَارِثِ عَنْ سَعْدِ بْنِ مَنْصُورِ اَلْجَوَاشِنِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَلِیِّ اَلْبُدَیْلِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَدِیرٍ اَلصَّیْرَفِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ أَنَّهُ کَانَ یَقُولُ: سَیِّدِی غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی، وَ ضَیَّقَتْ عَلَیَّ مِهَادِی وَ اِبْتَزَّتْ مِنِّی رَاحَهَ فُؤَادِی، سَیِّدِی غَیْبَتُکَ أَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ اَلْأَبَدِ إِلَى أَنْ قَالَ: وَیْحَکُمْ إِنِّی نَظَرْتُ فِی کِتَابِ اَلْجَفْرِ وَ هُوَ اَلْکِتَابُ اَلْمُشْتَمِلُ عَلَى عِلْمِ اَلْمَنَایَا وَ اَلْبَلاَیَا وَ عِلْمِ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَهِ، اَلَّذِی خَصَّ اَللَّهُ بِهِ مُحَمَّداً وَ اَلْأَئِمَّهَ مِنْ بَعْدِهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ، وَ تَأَمَّلْتُ فِیهِ مَوْلِدَ قَائِمِنَا وَ غِیبَتَهُ وَ إِبْطَاءَهُ وَ طُولَ عُمُرِهِ، وَ بَلْوَى اَلْمُؤْمِنِینَ فِی ذَلِکَ اَلزَّمَانِ وَ تَوَلُّدَ اَلشُّکُوکِ فِی قُلُوبِهِمْ مِنْ طُولِ غَیْبَتِهِ، وَ اِرْتِدَادَ أَکْثَرِهِمْ عَنْ دِینِهِمْ إِلَى أَنْ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ أَدَارَ فِی اَلْقَائِمِ مِنَّا ثَلاَثَهً أَدَارَهَا فِی ثَلاَثَهٍ مِنَ اَلرُّسُلِ، قَدَّرَ مَوْلِدَهُ تَقْدِیرَ مَوْلِدِ مُوسَى، وَ قَدَّرَ غَیْبَتَهُ تَقْدِیرَ غَیْبَهِ عِیسَى، وَ قَدَّرَ إِبْطَاءَهُ إِبْطَاءَ نُوحٍ وَ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ عُمَرَ اَلْعَبْدِ اَلصَّالِحِ أَعْنِی اَلْخَضِرَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ دَلِیلاً عَلَى عُمُرِهِ، ثُمَّ ذَکَرَ أَحْوَالَهُمْ عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ وَ وَجْهَ شَبَهِ اَلْقَائِمِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ بِهِمْ إِلَى أَنْ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ لَمَّا کَانَ فِی سَابِقِ عِلْمِهِ أَنْ یُقَدِّرَ مِنْ عُمُرِ اَلْقَائِمِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ مَا یُقَدِّرُ عِلْمَ مَا یَکُونُ مِنْ إِنْکَارِ عِبَادِهِ لِمِقْدَارِ ذَلِکَ اَلْعُمُرِ فِی اَلطَّوْلِ، طُولِ عُمُرِ اَلْعَبْدِ اَلصَّالِحِ مِنْ غَیْرِ سَبَبٍ أَوْجَبَ ذَلِکَ، إِلاَّ لِعِلَّهِ اَلاِسْتِدْلاَلِ بِهِ عَلَى عُمُرِ اَلْقَائِمِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ، لِیَقْطَعَ بِذَلِکَ حُجَّهَ اَلْمُعَانِدِینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اَللَّهِ حُجَّهٌ . وَ رَوَاهُ اَلشَّیْخُ فِی کِتَابِ اَلْغَیْبَهِ عَنْ جَمَاعَهٍ عَنْ أَبِی اَلْمُفَضَّلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بَحْرِ بْنِ سَهْلٍ اَلشَّیْبَانِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلْحَارِثِ: مِثْلَهُ.)

[۱۰] زیارت یاسین

[۱۱] مقتل الحسین للخوارزمی (ط أنوار الهدی)، جلد ۱ ، صفحات ۲۲۲ و ۲۲۳ (کانَ الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام سَیِّداً زاهِداً وَرِعاً صالِحاً ناصِحاً حَسَنَ الخُلُقِ، فَذَهَبَ ذاتَ یَومٍ مَعَ أصحابِهِ إلى بُستانِهِ، وکانَ فی ذلِکَ البُستانِ غُلامٌ لَهُ اسمُهُ صافی، فَلَمّا قَرُبَ مِنَ البُستانِ رَأَى الغُلامَ قاعِدا یَأکُلُ خُبزا، فَنَظَرَ الحُسَینُ علیه السلام إلَیهِ وجَلَسَ عِندَ نَخلَهٍ مُستَتِرا لا یَراهُ، فَکانَ یَرفَعُ الرَّغیفَ فَیَرمی بِنِصفِهِ إلَى الکَلبِ ویَأکُلُ نِصفَهُ الآخَرَ، فَتَعَجَّبَ الحُسَینُ علیه السلام مِن فِعلِ الغُلامِ، فَلَمّا فَرَغَ مِن أکلِهِ قالَ: الحَمدُ للّه ِِ رَبِّ العالَمینَ، اللّهُمَّ اغفِر لی، وَاغفِر لِسَیِّدی وبارِک لَهُ کَما بارَکتَ عَلى أبَوَیهِ، بِرَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ. فَقامَ الحُسَینُ علیه السلام وقالَ: یا صافی، فَقامَ الغُلامُ فَزِعا، وقالَ: یا سَیِّدی وسَیِّدَ المُؤمنینَ، إنِّی ما رَأَیتُکَ فَاعفُ عَنّی. فَقالَ الحُسَینُ علیه السلام: اِجعَلنی فی حِلٍّ یا صافی لِأَنّی دَخَلتُ بُستانَکَ بِغَیرِ إذنِکَ. فَقالَ صافی: بِفَضلِکَ یا سَیِّدی وکَرَمِکَ وسُؤدَدِکَ تَقولُ هذا. فَقالَ الحُسَینُ علیه السلام: رَأَیتُکَ تَرمی بِنِصفِ الرَّغیفِ لِلکَلبِ وتَأکُلُ النِّصفَ الآخَرَ ، فَما مَعنى ذلِکَ؟ فَقالَ الغُلامُ: إنَّ هذَا الکَلبَ یَنظُرُ إلَیَّ حینَ آکُلُ. فَأَستَحی مِنهُ یا سَیِّدی لِنَظَرِهِ إلَیَّ، وهذا کَلبُکَ یَحرُسُ بُستانَکَ مِنَ الأَعداءِ، فَأَنَا عَبدُکَ وهذا کَلبُکَ، فَأَکَلنا رِزقَکَ مَعا. فَبَکَى الحُسَینُ علیه السلام وقالَ: أنتَ عَتیقٌ للّه، وقَد وَهَبتُ لَکَ ألفَی دینارٍ بِطیبَهٍ مِن قَلبی. فَقالَ الغُلامُ: إن أعتَقتَنی فَأَنَا اُریدُ القِیامَ بِبُستانِکَ. فَقالَ الحُسَینُ علیه السلام: إنَّ الرَّجُلَ إذا تَکَلَّمَ بِکَلامٍ فَیَنبَغی أن یُصَدِّقَهُ بِالفِعلِ، فَأَنَا قَد قُلتُ: دَخَلتُ بُستانَکَ بِغَیرِ إذنِکَ، فَصَدَّقتُ قَولی، ووَهَبتُ البُستانَ وما فیهِ لَکَ، غَیرَ أنَّ أصحابی هؤُلاءِ جاؤوا لِأَکلِ الثِّمارِ وَالرُّطَبِ، فَاجعَلهُم أضیافا لَکَ وأکرِمهُم من أجلی أکرَمَکَ اللّهُ یَومَ القِیامَهِ، وبارَکَ لَکَ فی حُسنِ خُلُقِکَ وأدَبِکَ! فَقالَ الغُلامُ: إن وَهَبتَ لی بُستانَکَ فَأَنَا قَد سَبَّلتُهُ لِأَصحابِکَ وشیعَتِکَ.)