«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏»

«أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ».[۱]

«رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏».[۲]

«اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِی بِالْهُدَى وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَى».[۳]

مقدّمه

هدیه به پیشگاه بافضیلتِ حضرت ختم المرسلین صلی الله علیه و آله و اهل بیت مکرّم ایشان، بویژه امیرالمؤمنین علیه افضل صلوات المصلین و صدیقه طاهره سلام الله علیها صلواتی هدیه بفرمایید.

اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم

عرض ادب، ارادت، خاکساری، التجاء، استغاثه، عرض تسلیت به ساحتِ ملکوتی و باعظمت حضرت بقیه‌ الله اعظم روحی و ارواحُ مَن سِواهُ فِداه و عجّل الله تعالی فرجه الشریف صلوات دیگری محبّت بفرمایید.

اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم

هدیه به ارواح طیّبه‌ی شهیدان، امام امّت، ربّانیینی که در این هزار و چهارصد سال صدمه خوردند تا این معارف را ذره ذره به ما برسانند، گویندگان در طول این هزار و چهارصد سال، شاعران، خواننده‌ها، گریه‌کن‌ها، بانی‌ها، شهدای انقلاب و دفاع مقدّس و مدافعان حرم و شهدای مقاومت و قدس و نماد تشیّع در عصر اخیر، پهلوانِ ولایتمداری، فخر ما شیعیان، شهید پرچمدار، شهید تراز، شهید منتظر امام زمان ارواحنا فداه، سید حسن نصرالله رضوان الله تعالی علیه صلوات دیگری محبّت کنید.

اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم.

مرور جلسات گذشته

به درخواست یکی از عزیزان بنا شد ما یک مرتبه‌ی دیگر راجع به مسئله‌ی ازدواج‌های صدر اسلام صحبت کنیم، منتها این بحث بنحوی تکمله‌ی آن بحث شد، متأسفانه فرصت نشد به همه‌ی جزئیات مورد قبل بپردازیم و باید بحث را ضمیمه کرد.

مقدّماتی عرض کردیم، که ازدواج در آن دوره صرفاً بر اساس امیال و خواسته‌ها بود، یعنی انسان به مثابه یک انسان ازدواج نمی‌کرد، انسان به مثابه یک حیوان ازدواج می‌کرد.

امروز هم که غرب می‌خواهد انسان را به حیوان تبدیل کند، برای همین خیلی به دوره جاهلیت نزدیک می‌شود، چون انسان نمی‌بیند و حیوان می‌بیند؛ یعنی حیوانی که غضب و شهوت و… دارد، نه انسانی که، نه صاحب روحی که، نه شیعه‌ی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه که آدم هم هست و غریزه دارد.

وقتی اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین می‌خواستند این مسیر را اصلاح کنند، به چند جهت شرایط این امر نبود، یا در تقیّه بودند، گاهی تقیّه‌ها برای حفظ جان است، گاهی تقیّه‌ها مداراتی است و برای تربیت. اگر یک نفر کلاً در همه‌ی امور خلاف همه زندگی کند، مردم دیگر او را از خودشان نمی‌بینند، لذا بخشی از زندگی پیامبر اکرم و ائمه علیهم صلوات الله در عرف آن زمان، مانند شیوه‌ی ساخت خانه و… مانند مابقی جامعه بود، یعنی به این راحتی عرفیات را بهم نمی‌زنند، چون باید از همان سنخ باشند. مسلّماً حرام مرتکب نمی‌شدند اما گاهی ممکن بود در آن دوره به جهات و حکمت‌هایی که شاید ما بعضی از آن‌ها را هم متوجّه نشویم، به شیوه‌ی همان مردم زندگی کنند. آنچه پیامبر و امیرالمؤمنین و اهل‌بیت علیهم صلوات الله را متمایز می‌کرد، توحید و بندگی و انفاق مخفیانه و نماز شب و چشم‌پاکی و… بود، اما ممکن بود در ازدواج‌شان، چون در آن دوره بجهت اینکه جنگ هم زیاد بود و مردها به سفر می‌رفتند و کشته می‌شدند و… بعضی‌ها حدس زده‌اند که تعداد خانم‌ها از آقایان بیشتر بود، و در آن دوره و شرایط آن دوره زندگی یک خانم وابسته به ازدواج او بود، عمدتاً مردها به همین جهت متعدد ازدواج می‌کردند، بعضی از این ازدواج‌ها هم همین ازدواج‌های عرفی بود، حرام نبود ولی مانند ازدواج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم با امّ المؤمنین حضرت خدیجه سلام الله علیها نبود، مانند ازدواج هر امام ما با آن همسری که از او امام بعدی به دنیا آمده است نبود؛ اگر می‌خواستند همه‌ی ازدواج‌هایشان هم اینطور باشد، این امر از جهت امنیتی هم خطر داشت.

بعضی اوقات مانند حضرت رضا علیه السلام و حضرت جواد علیه السلام حتّی با دخترِ مأمون ازدواج کردند، و مواردی از این دست.

نتیجه این است که ازدواج‌ها معنای خاصی نداشت، آن چیزی که معنا داشت، آن بود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم سعی کردند مفهوم «بیت» را دوباره برگردانند، بیت پرورشگاه شود، محل تربیت شود، محل رشد شود.

دامن زده به امیال و خواسته‌ها

هر کسی این جمله‌ی بنده را قبول ندارد برود و از اهل معرفت بپرسد، در هر زمینه‌ای دامن زدن به امیال و خواسته‌ها، بیش از حد باشد، انسان را محروم می‌کند. همانطور که پُرخوری خوب نیست، ولو حلال باشد.

کسانی هم که همّتشان از صبح تا شب، بعضی از این امور مربوط به ازدواج است، این‌ها از بعضی امور اصلیِ معنوی محروم می‌شوند. این قسمت را مجمل عرض کردم.

تأسّی به زندگیِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین

آن زندگی که بین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و امّ المؤمنین حضرت خدیجه سلام الله علیها بود، بین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و عایشه، حتّی بین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و زینب بن جحش و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و سوده نبود، با اینکه پیامبر پیغمبر بود. آن عاطفه‌ای که بین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و امّ المؤمنین حضرت خدیجه سلام الله علیها بود، بین آن‌ها نبود، با اینکه یک طرف موضوع پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بود.

این موضوع جهت‌ها و حکمت‌هایی دارد، یک جهت آن هم تأسّی است، انسان اگر در عرشی‌ترین حالت ممکن هم باشد، اگر همسر او بعضی از آن همسرانی باشد که شما می‌دانید، نمی‌تواند مانع رشد او شود، البته اگر بخواهد؛ کمااینکه اگر شوهر بد باشد، زن می‌تواند مانند حضرت آسیه سلام الله علیها باشد.

زندگی اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین برای ما محل تأسّی است، محل اسوه گرفتن است.

نگاه صحیح به موضوع ازدواج

اما بمرور سعی کردند فضای این ازدواج را برای ما شیعیان تغییر بدهند، مثلاً در دوره‌ی امام هادی سلام الله علیه، شیعیان خیلی در سفر و فرار بودند، لذا بعضی‌ها نمی‌توانستند ازدواج کنند، مجبور بودند به موقت اکتفا کنند، حضرت هادی سلام الله علیه تحذیر می‌کرد که حواس خودتان را جمع کنید که این موضوع می‌تواند مسیرِ نفوذِ بنی‌عباس باشد.

یعنی چیزی که امروز از آن تعابیری می‌کنند که دوست ندارم، حضرت هادی سلام الله علیه هزار و دویست سال قبل تحذیر فرموده است.

شیعیان در فقر بودند، در سفر یا در فرار بودند، مثلاً طرف هفت سال در سفر بود، اصلاً این شخص امکان ازدواج کردن نداشت، چون مسلماً اگر یک نفر بخواهد فرار کند خیلی راحت‌تر از این است که بخواهد با خانواده جابجا شود، آن هم در آن شرایطِ استثنائی.

در یاد دارم که گزارش‌هایی هست که بعضی از این طواغیت، کسی را برای ارتباط با این آقا می‌فرستادند، حضرت هادی علیه السلام تحذیر می‌فرمود.

این همین کاری است که امروز دشمن با ما انجام می‌دهد.

این دعا را فقط برای پول نخواهیم، «اللَّهُمَ‏ أَغْنِنِی‏ بِحَلَالِکَ‏ عَنْ‏ حَرَامِکَ‏»، خدایا! در هر موضوعی، ما را با حلال از حرام بی‌نیاز بگردان.

این دعای خیلی مهمّی است، ان شاء الله خدای متعال ما را در همه چیز با حلال از حرام بی‌نیاز کند، با پول حلال از پول حرام، با زندگی و خانواده سالم از ارتباطات آلوده، ان شاء الله خدای متعال کمال این‌ها را به ما عطا کند.

دیگر وقتی شیعیانی که در حال کار کردند بودند و به محضر اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین می‌رفتند البته آن زمان این روایات لزوماً در اختیار همه نبود و مراتب امنیتی رعایت شده بود-  اگر روایات را نگاه کنید، اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین شروع کردند به تربیت کردن شیعیان، که دیگر فقط برای چشم و ابرو ازدواج نکن.

این‌ها می‌رفتند و با صاحب چشم و ابرو ازدواج می‌کردند، یا خانم با صاحب مال و منال ازدواج می‌کرد، خیلی از اوقات هم بچه‌دار نمی‌شدند، چون دوست نداشتند آن شخص پدر یا مادر فرزندانشان شود.

در روایات حضرت صادق علیه السلام دارند که با زن وَلود ازدواج کنید، یعنی با خانمی که فرزنددار می‌شود.

غیر از اینکه خودِ فرزنددار شدن از جهات مختلف مهم است، یعنی این آیتم را هم در انتخاب خودتان دخیل کنید و یک بُعدی نبینید، با کسی ازدواج کنید که دیندار است…

و اگر نوع روایاتی که در این زمینه هست و خبر دارید را نگاه کنید، شیعیان کم کم تربیت شدند، آرام آرام عرف ما در ازدواج تغییر کرد.

چیزی که من از آن می‌ترسم این است که عرف ما الآن دوباره در حال بازگشت به جاهلیت است!

یک جهتِ بیان این بحث هم همین بود.

این مسئله با هیئت رفتن حل نمی‌شود، امروز باید هسته‌های خانواده‌های امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را حفظ کرد، هر کسی کمک کند یک هسته‌ی تربیت رشد کند، این شخص در حال نفس زدن در لشکر امام زمان ارواحنا فداه است.

اگر ازدواج را اینطور نگاه کنید، هر چیزی که برای آن خانه می‌خرید، جهاد فی سبیل الله در محضر امام زمان ارواحنا فداه است.

چون در این روزگاری که دشمن اصلاً نمی‌شود گفت چند صد میلیارد دلار هزینه می‌کند که فرهنگ را بزند و تشیّع و حقیقت و توحید را نابود کند، اولین سنگری که ممکن است در آن پدافند رخ دهد و از حمله‌ی دشمن حفاظت کند «خانواده» است.

لذا اگر امروز جوانی بگوید چرا باید از صبح تا شب تلاش کنم و…

بله! اگر تو به خودت نگاه کنی و بگویی قرار است یک چشم و ابرو بدست بیاورم، دیگر توجیه نمی‌کند؛ ولی آن کسی که آمده است که ما را تربیت کند، می‌گوید تو قرار است یک سنگری برای امام زمان ارواحنا فداه درست کنی، و شاید از ذریّه‌ی تو یک سرباز برای امام زمان ارواحنا فداه آماده شود.

حال برای لشکر امام زمان ارواحنا فداه چقدر تلاش کنی می‌ارزد؟

دیگر می‌گوید هرچه تلاش کنم ارزش دارد.

دین آمده است که زندگی ما را بهم متصل کند و اعمال ما را از این پراکندگی نجات دهد.

طرف در حالت عادی می‌گوید مگر خورد و خوراک من چقدر است؟ مدام می‌گوید نمی‌ارزد! بله! اگر شخصی نگاه کند نمی‌ارزد؛ اما آیا برای حفظ مکتب اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین که اینطور خون داده‌اند…

برای چه ما امروز عزادارِ صدیقه طاهره سلام الله علیها هستیم؟ ایشان برای اینکه حقیقت را حفظ کند جان داده است، برای اینکه ما را هدایت کند شهید شده است؛ یا سیّدالشّهداء علیه الصلاه والسلام…

امروز اگر یک سنگری درست شود که آن یک سنگر، هیچ کاری که نمی‌کند، من خودم که یک شیعه‌ی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هستم، آن سنگر خودم را حفظ کند!

گاهی سنگرها یک نفره است! اگر این سنگر خودم را حفظ کند، من در حال خدمت به امام زمان ارواحنا فداه هستم؛ اگر من و همسر و فرزندانم را حفظ کند، در حال خدمت به امام زمان ارواحنا فداه هستم. البته به نیّت من بستگی دارد.

این ازدواج اصلاً یک معنای دیگری دارد.

از آن چیزهایی که آن حیوان‌نگر نگاه می‌کند کم ندارد، ولی چیزهایی دارد که آن ندارد؛ و آنوقت دیگر هزینه‌ها در آن به چشم نمی‌آید.

آیا کسی پیدا می‌شود که بگوید: اگر من بخواهم به کربلا بروم و از امام حسین علیه السلام دفاع کنم، اگر تیر بخورم، لباس من پاره می‌شود و حیف است؟! آیا چنین چیزی به ذهن خطور می‌کند؟

اگر کسی خانه‌ی خودش را سنگرِ امام زمان ارواحنا فداه ببیند و برای آن تلاش کند، دیگر نمی‌گوید چرا باید از صبح تا شب تلاش کنم؟

اینجا دیگر معنای ازدواج تغییر می‌کند.

آنچه آن‌ها دارند، این دارد؛ ولی این چیزهایی دارد که آن‌ها ندارند!

می‌فهمد که این سنگر نباید از دست برود، با موضوعات سطحی در این سنگر دعوا درست نمی‌کند، اگر من بفهمم این خانه سنگرِ امام زمان ارواحنا فداه است، این خانه را حفظ می‌کنم. اینطور نگاه ما تغییر پیدا می‌کند.

اگر من می‌توانم یک سنگر برای امام زمان ارواحنا فداه بسازم و بگویم اول دور بزنم و بعد بیایم… مگر کسی که با یک مشاور امینِ دیندارِ خبره مشورت می‌کند و آن مشاور این شخص را منع می‌کند و می‌گوید تو آمادگی چنین سنگرداری را نداری؛ غیر از این فرد، هرچه زودتر ازدواج کنید دیر است! چه مرد و چه زن!

«قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ»،[۴] خودتان را سپر قرار بدهید، می‌گوید خودت را به سنگر ببر!

این عبارت برای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است که حضرت فرمود: «دَعْ عَنْکَ مَنْ مَالَتْ بِهِ الرَّمِیَّهُ»،[۵] کسی که تیر دنیا به او اصابت کرده است را رها کن، این شخص از دست رفته است.

باید قبل از اینکه تیر اصابت کند به سنگر برویم، بعد از اصابت تیر که به سنگر نیاز ندارم، بعد از اصابت تیر که سنگر فایده‌ای ندارد.

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه این جمله را که در نامه ۲۸ نهج البلاغه آمده است به معاویه فرمود، کسی که تیر دنیا به او اصابت کرده است، تیرخورده است، دیگر خون او رفته است، دیگر او را رها کن. یعنی تو دیگر درست نمی‌شوی، تو در جای بی‌حفاظ ایستادی و تیر دنیا به تو اصابت کرده است.

لذا عرض کردم که ممکن است کسی شرایط اداره‌ی سنگر را نداشته باشد، یعنی مشاور امینِ دینداری به او این حرف را می‌زند… وگرنه ما سنِ ازدواج نداریم، نه هجده ساله و نه چهارده ساله و نه سی و هشت ساله! اگر کسی به اینجا رسید که او او آمادگی اداره‌ی آن سنگر را دارد، هر سنی که داشته باشد مشکلی نیست؛ مگر اینکه یک چنین منعی داشته باشد.

این یک نوع تنبلی و نمک‌نشناسی و بی‌مبالاتی است، می‌گوید چطور مردم مدینه به گریه‌های صدیقه طاهره سلام الله علیها بی‌توجه بودند؟ همانطور که من در میان این تیربارانِ این عالم، می‌گویم الآن می‌روم و دور می‌زنم و بعداً‌ اقدام می‌کنم!

البته دوباره تأکید می‌کنم، مگر کسی که بهیچ وجه شرایط ازدواج را ندارد، به این شخص کاری ندارم، وگرنه همان خدایی که فرموده است «وَأَنْکِحُوا الْأَیَامَى مِنْکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ»،[۶] به همه‌ی جامعه امر کرده است، یعنی هم کسانی که تابحال ازدواج نکرده‌اند، هم کسانی که الآن همسر ندارند، اینجا امرِ انکاح آمده است، در ادامه می‌فرماید «وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا»، برای کسی که چنین امکانی را ندارد فعلاً‌ تعفف است.

طرف می‌گوید چرا مردم مدینه بی‌خیال بودند؟ شما که زندگی خودت را می‌کنی و بی‌خیال هستی، آن‌ها هم همین مرض را داشتند!

بدونِ ثبتِ نام خادمِ امام رضا علیه السلام شویم!

خدا می‌داند که اگر ما خانه‌ی خودمان را خانه‌ی امام زمان ارواحنا فداه ببینیم… بیچارگی ما از این است که دستمان به دستِ ربّانیّین نمی‌رسد، دوست ما به محضر یک ربّانی رفته بود و پرسیده بود که من چکار کنم؟ آن ربّانی فرموده بود: وقتی به سفر می‌روی، آن زمان که همه خواب هستند برو و زیارتی کن و بیا، در مابقی زمان سعی کن به زن و بچه‌ات خوش بگذرد. یعنی خانم سعی کند به شوهر و فرزندانش خوش بگذرد، آقا هم سعی کند به زن و بچه خوش بگذرد، بچه هم اگر عاقل شده است سریع خرید کند و سعی کند به پدر و مادرش خوش بگذرد، با خدمت به خانواده‌ات، خودت را خادمِ زوّارِ امام رضا علیه السلام کن.

در اسلام هیچ خیری بالاتر از این نیست که شما بخاطرِ اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین به ارحام و نزدیکانت خدمت کنی، بعد مراحل بعدی!

در روایت هست که بالاترین صدقه، یعنی کار خیر مالی، به خواهر است!

مسلماً خواهر واجب النفقه نیست، اما در روایت هست که اگر می‌خواهی کار خیر کنی، اگر می‌خواهی به کسی که نیاز دارد کمک کنی، خواهر یا برادر یا پسرعمویت را می‌شناسی، این‌ها غریبه نیستند و زندگی‌شان را می‌دانی، این شخص یک نیازی دارد و تو می‌توانی آبروی او را حفظ کنی، اگر می‌توانی این کار را کن که این از همه بالاتر است؛ بعد به سراغِ بعدی‌ها برو.

یعنی اگر هر کسی اطرافیان خودش را بشناسد، پول هم جای دور نمی‌رود که کسی فریب دهد.

آن ربّانی فرموده بود: هر سفری که رفتی، خودت را خادمِ شیعیانِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ببین!

زندگیِ اهل بیتی

گاهی مثلاً خادم جلسه جلوی درب ایستاده است، داخل هم جا نیست، یک نفر از این واردین ضربه‌ای به سینه‌ی این خادم می‌زند. این خادم که آنجا درگیر نمی‌شود، می‌گوید: فدای شما شوم! ببخشید که جا نیست.

چرا این کار را می‌کند؟ می‌گوید: چون من اینجا دربانِ خانه‌ی اهل بیت سلام الله علیهم أجمعین هستم، این شخص هم میهمانِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است، حال ایرادی ندارد که بر اثر عصبانیت یک ضربه‌ای هم به من زد.

اگر من زندگی خود را اینطور نگاه کنم، زندگی حلواست و اصلاً در این زندگی دعوا پیش نمی‌آید، و در این زندگی مدام نیّت هست،‌ نیازی نیست شما فکر کنید که بخواهید نیّتِ قربه الی الله کنید، چون نیّت کرده است که اینطور زندگی می‌کند.

اینطور زندگی تغییر پیدا می‌کند و رنگ و بوی زندگی عوض می‌شود.

آنوقت اگر کسی بیاید، می‌آید که ما را تماشا کند، اینطور تماشایی می‌شویم. بقیه هم می‌گویند این‌ها که سینه می‌زنند و گریه می‌کنند، این گریه روی زندگی‌شان اثر گذاشته است.

وگرنه آن چیزی که من از آن می‌ترسم این است که بگویند این فلانی از صبح تا شب ادعای دینداری دارد، ولی وقتی به خانه‌ی او می‌روی، با بت‌پرست‌ها تفاوتی ندارد! مدام عصبانی است، بی‌رحم است، خشن است، پس لابد کاسبی او در این تظاهر به دینداری است، وگرنه مابقی زندگی او مانند بقیه است!

اینطور همه چیز ضدّتبلیغ می‌شود.

وفای عجیب امّ المؤمنین جناب امّ سلمه سلام الله علیها

امّ المؤمنین جناب امّ سلمه سلام الله علیها که خیلی بانوی بافضیلتی است، امینِ امامانِ ماست، به حبشه هجرت کرد. به نقلی همسر او در همان حبشه از دنیا رفت، به نقلی به مدینه آمد و همسر او از دنیا رفت… امّ المؤمنین جناب امّ سلمه سلام الله علیها دو هجرتی است، یک مرتبه به حبشه هجرت کرد و یک مرتبه هم به مدینه؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم تکریماً با او ازدواج کرد.

جناب امّ سلمه سلام الله علیها پسری به نام عمر بن أبی سلمه دارد، البته در اسم پسر هم اختلاف است…

وقتی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه می‌خواست به جنگ جمل برود، ابن عباس گفت: این‌ها عایشه را بعنوان همسر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم برده‌اند، اینطور حواس مردم پرت می‌شود. امّ سلمه [سلام الله علیها] مطیع و شیعه‌ی شماست، شما هم او را بهمراه خود ببر.

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمود: خدای متعال فرموده است «وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ»![۷]

برای همین هم امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به امّ سلمه سلام الله علیها نفرمود، اما فهمِ امّ المؤمنین جناب امّ سلمه سلام الله علیها را ببینید؛ به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نامه نوشت و عرض کرد: اگر خدا نفرموده بود «وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ»، خودم هم شمشیر برمی‌داشتم و به لشکر شما می‌آمدم. مگر اینکه شما دستور بدهید. اما جگرگوشه‌ام پسرم را برای فدایی شدنِ شما می‌فرستم.

یعنی هیچ خانه‌ای و هیچ ازدواجی در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم معنا نداشت، مگر اینکه کسی مانند امّ سلمه سلام الله علیها خودش معنا بدهد؛ اینطور با بقیه متمایز می‌شود.

«عمر بن أبی سلمه» جزو رفقای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه شد، حضرت در منطقه‌ای به او مسئولیت داد، برای جنگ نامه نوشت که نمی‌خواهم تو را بخاطر کم‌کاری عزل کنم، دوست دارم تو در لشکر من باشی.

اینطور آن ازدواج قبلی امّ المؤمنین جناب امّ سلمه سلام الله علیها هم معنا پیدا می‌کند، سنگری برای امام زمان خود درست کرده است.

مقامِ والای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها غیرقابل وصف است

اما در مورد زندگی صدیقه طاهره سلام الله علیها اینطور نیست، چون همه شخصیت او را می‌شناختند و عظمت او را می‌دانستند، همه‌ی بی‌ادب‌ها ولع داشتند.

شاعری به نام «ابن علویّه‌ی کتاب» داریم، تقریباً از سال ۲۱۲ تا ۳۱۲ زندگی کرده است، از این هزار بیتی که در فضیلتِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نوشته است، حدود دویست جلد مانده است. اخیراً چاپ بهتری هم در عراق تحقیق شده است. اخیراً هم نسخه‌ی کتابی به نام «مثالب النواصب» هم احیاء شده است که چند بیت به این حدود دویست جلد اضافه شده است.

حدود هزار و دویست سال قبل، شاعر اهل بیت محتوای منبر ما را گفته است؛ وقتی می‌خواهد امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را مدح کند می‌گوید: «أمَّن ب(سَیِّدَهِ النِّسَاء) قَضَی لَهُ *** رَبِّی فَأصبَحَ أسعَدَ الأختَان؟!» ، کسی که بوسیله‌ی سیّده‌ی زنان داماد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم شد، خدا حکم کرده است.

روایات ما هم دارد که امرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها استثنائی است.

«مِن بَعدِ خُطَّابٍ أتوهُ فَرَدَّهُم» خیلی‌ها آمدند و خواستگاری کردند، «رَداً یُبَیِّنُ مُضمَرَ الأشجَانِ»… می‌خواهد بگوید شما اهلیت ندارید.

خیلی‌ها خواستگاری کردند، اما ابن علویه کاتب، از این به بعد ضمیر را مثنی می‌کند، یعنی در مورد آن دو نفر هم می‌گوید.

«فَابَانَ مَنعَهُمَا وَ قَالَ صَغیرَهٌ»… این روایتی است که در آثار غیرشیعه هم هست، بیان کرد که به شما دو نفر دختر نمی‌دهم و صغیره است، «تَزوِیجُهَا فِی سِنِّهَا لَم یَانِ» الآن وقت ازدواج او نیست.

اما همان ایامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به آن‌ها فرموده بود که صغیره است، «حَتَّی إذَا خَطَبَ (الوَصِیُّ) أجَابَهُ» وقتی حضرت وصی آمد جواب داد، «مِن غَیرِ تَورِیَهٍ وَلَا استِئذَانِ» بدون اینکه معطل کند قبول کرد، «فَاللهُ زَوَّجَهُ وَ أشهَدَ فِی العُلَا» این عقد الهی بود و شاهدان آن در ملأ أعلی بودند، «أملَاکَهُ وَجَماَعَهُ سُکَّانِی» ملائکه و عرش‌نشینان شاهدان این ازدواج بودند، «وَاللهُ قَدَّرَ نَسلَهُ مِن سُلبِهِ» خدا می‌خواست نسل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم از این طریق امامان امّت شوند، «فَلِذَا لِأحمَدَ لَم تَکُن بِنتَانِ» برای همین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دو دختر نداشت؛ که مسیر هدایت کسی آسیب نخورد.

این تقریباً قدیمی‌ترین سندی است که نشان می‌دهد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فقط یک دختر داشته است و آن دیگران فرزندخوانده هستند.

ما با صدیقه‌ی طاهره‌ای طرف هستیم که اگر مادرِ حسنین علیهما السلام است، برای آن‌ها حفاظت از آتش، و عصمت را پناه آورده است، اگر همسرِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است، برای امیرالمؤمنین صلوات الله علیه افتخار کسب شده است و امام شده است؛ چرا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه امام است؟ چون همسرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.

قدیم در این مورد مفصل بحث کرده‌ایم و اینجا نخواستم آن آیات را مطرح کنم که خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید اگر کسی مریمِ عذراء باشد، بر سر کفالت و خدمت به او دعوا می‌شود، «وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ»،[۸] پیامبر من! آن روز نبودی که ببینی مسابقه گذاشته بودند، «أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ» نزدیک بود بر سر این موضوع که چه کسی کفیل مریم شود جنگ کنند!

من از کلمات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اینطور تحلیل می‌کنم که خدای متعال ماجرای حضرت مریم سلام الله علیها را اینقدر در قرآن کریم بسط داده است، که ما بفهمیم چرا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چنین نقشی در امّت دارد.

چون پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم اوصاف قرآنیِ حضرت مریم سلام الله علیها را با همان الفاظ، در مورد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرموده است، با اطلاقِ بیشتر!

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم همان عبارات را برای صدیقه طاهره سلام الله علیها بیان می‌فرماید و قیدهای آن را هم برمی‌دارد.

یعنی اگر شما می‌خواهید حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را بشناسید، یک راه این است که بروید و آیات مربوط به حضرت مریم سلام الله علیها را ببینید.

این أقلِ کار است که بر سرِ کفالتِ حضرت مریم سلام الله علیها بحث است.

وقتی ابتدای آیه می‌خواهد بگوید که مادر او نذر کرد که فرزند او چطور شود، بعد بچه دختر بود ولی مادر او گفت که او را معتکف بیت می‌کنم، «فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا»،[۹] خدای متعال این حاجت را از مادر حضرت مریم سلام الله علیها پذیرفت و شاخه‌ی نیکویی از او رویید و حضرت مریم سلام الله علیها و حضرت عیسی علی نبیّنا و آله و علیه السلام به دنیا آمدند.

بلافاصله می‌فرماید: «وَکَفَّلَهَا زَکَرِیَّا»، افتخار کفالت به زکریا رسید.

برای ازدواج با حضرت مریم سلام الله علیها که اصلاً کسی پیدا نشد! یعنی کسی که صدیقه عذراء مریم کبری سلام الله علیها همسر او شود پیدا نشد.

شما آن فضا را نگاه کنید، اینجا هم ابن علویه کاتب گفت: «مِن بَعدِ خُطَّابٍ أتوهُ فَرَدَّهُم» اینجا هم خیلی‌ها آمدند و خواستگاری کردند، اما پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمود که امرِ فاطمه [صلوات الله علیها] استثنائی است. یعنی آنقدر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم طلب می‌کردند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم می‌فرمود: باید خدا بفرماید.

«لَوْ لَا أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام تَزَوَّجَهَا لَمَا کَانَ لَهَا کُفْؤٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ»،[۱۰] اگر علی [صلوات الله علیه] نبود فاطمه [سلام الله علیها] کفوی نداشت، از آدم به بعد!

یعنی شما پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را کنار بگذارید، در طول خلقت کسی جز امیرالمؤمنین صلوات الله علیه هم‌عرض و هم‌عدلِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نیست، صدیقه کبری سلام الله علیها افضل عالم وجود است، و فقط امیرالمؤمنین صلوات الله علیه کفو ایشان است.

آن تعابیر که امیرالمؤمنین صلوات الله علیه می‌فرمود: «مَا کُنْتُ اَلَّذِی أُخَالِفُ أَمْرَهَا»[۱۱] من آن کسی نیستم که به دستورِ فاطمه عمل نکنم.

آن مطلبی که امام رضا سلام الله علیه فرمود: «کَانَتْ لَنَا أُمٌّ صَالِحَهٌ مَاتَتْ»[۱۲]… اگر ما با کسی ارتباط بگیریم، در پناه مادرمان است؛ چون مادرمان با او بد بوده است، ما هم با او بد هستیم.

درصورتی که امام نباید اینطور صحبت کند!

این موضوع نشان می‌دهد که علّتِ این بیان امام این است که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها استثناء است.

وقتی آن دو نفر آمدند تا از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خواستگاری کنند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند او صغیره است، اما به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرمود: «هِیَ لَکَ یَا عَلِیُّ»[۱۳] چون تو «لَسْتُ بِدَجَّالٍ» دجّال نیستی!

اینجا ابن جوزی به دست و پا افتاده است و گفته است این جمله که توهین به آن دو نفر است! یعنی این فضیلت امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به آن دو نفر طعنه می‌زند!

علّت این است که آن‌ها باید می‌فهمیدند که اصلاً نباید چنین غلطی می‌کردند. هیچ‌یک از بزرگان امّت چنین طمعی نکردند که از این غلط‌ها کنند!

تفاخرِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به حضرت زهرا سلام الله علیها

لذا شما نگاه کنید، همه‌ی این عالم… ابن ابی الحدید که برای قرن هفتم است می‌گوید: هر کسی در این عالم به هر جایی رسیده است، بنحوی خودش را به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه وصل کرده است، در ادامه می‌گوید: ملوک روم و افرنچ، سلاطین غیرمسلمان کشورهای دیگر، برای اینکه فتح و ظفر پیدا کنند، روی قبضه‌ی شمشیر خود «علی» می‌نویسند! یعنی همه‌ی عالم به او افتخار می‌کنند.

حال ببنید این امیرالمؤمنین صلوات الله علیه می‌خواهد خودش را معرّفی کند، امام باقر روحی فداه فرمود: «خَطَبَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ بِالْکُوفَهِ عِنْدَ مُنْصَرَفِهِ مِنَ اَلنَّهْرَوَانِ»،[۱۴] وقتی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه از جنگ با خوارج در نهروان برگشت، «وَ بَلَغَهُ أَنَّ مُعَاوِیَهَ یَسُبُّهُ وَ یَعِیبُهُ وَ یَقْتُلُ أَصْحَابَهُ» شنید معاویه روی منبر به ایشان جسارت کرده است و اصحاب ایشان را کشته است، «فَقَامَ خَطِیباً فَحَمِدَ اَللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ وَ صَلَّى عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ» حمد و ثنای خدا گفت و سلام و درود بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم فرستاد، بعد اینطور فرمود: «لَوْ لاَ آیَهٌ فِی کِتَابِ اَللَّهِ مَا ذَکَرْتُ مَا أَنَا ذَاکِرُهُ فِی مَقَامِی هَذَا» اگر آیه‌ای از آیات خدا نبود و امروز اصلاً حرف نمی‌زدم، و فقط همین یک آیه بود، کافی بود؛ «أَمّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ»، خدا داده است!

یعنی اول بگویم که من چیزی از خودم ندارم و خدا همه چیز را داده است، بعد فرمود: «اَللَّهُمَّ لَکَ اَلْحَمْدُ عَلَى نِعَمِکَ اَلَّتِی لاَ تُحْصَى» خدایا! باید تو را برای نعمت‌هایی که به ما دادی که قابل شمردن نیست سپاس گفت، «وَ فَضْلِکَ اَلَّذِی لاَ یُنْسَى»، آقایی‌هایی که کردی که اصلاً فراموش‌نشدنی است.

بعد فرمود: شنیدم بیچاره‌ای حرفی زده است، مگر نمی‌دانید ارث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم، کتاب خدا و عترت نبی است؟

«هِیَ عِتْرَهُ اَلْهَادِی إِلَى اَلنَّجَاهِ» عترت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است که ما را تا نجات یافتن هدایت می‌کند.

بعد فرمود: ایها الناس! کسی جز من نمی‌تواند این را بگوید، الا مفتر!

یعنی من فضیلت‌هایی دارم که بصورت اختصاصی برای من است و شخص دیگری نمی‌تواند ادعا کند، «أَنَا أَخُو رَسُولِ اَللَّهِ» من برادرِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستم، «وَ اِبْنُ عَمِّهِ وَ سَیْفُ نَقِمَتِهِ» شمشیر قدرقدرتِ عذاب خدا بر سرِ دشمنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم من هستم، «وَ عِمَادُ نُصْرَتِهِ»

حضرت در هر موضوع یک کلمه‌ی مختصر می‌فرماید، «وَ عِمَادُ نُصْرَتِهِ وَ بَأْسُهُ وَ شِدَّتُهُ؛ أَنَا رَحَى جَهَنَّمَ اَلدَّائِرَهُ»، قطب جهنّم بدست من است، قیامت من می‌گویم چه کسی به جهنّم برود و چه کسی به جهنّم نرود، «وَ أَضْرَاسُهَا اَلطَّاحِنَهُ» قوامِ او با من است، «أَنَا مُوتِمُ اَلْبَنِینَ وَ اَلْبَنَاتِ»، اگر اذن بدهم قابض الأرواح قبض روح می‌کند، «وَ قَابِضُ اَلْأَرْوَاحِ» تا زمانی که من اذن ندهم روحی از بدنی قابض الأرواح روحی از بدنی اخذ نمی‌کند، «وَ بَأْسُ اَللَّهِ اَلَّذِی لاَ یَرُدُّهُ عَنِ اَلْقَوْمِ اَلْمُجْرِمِینَ» آن سطوت الهی که اگر خدای متعال بخواهد مجرمین را درهم بشکند، من هستم؛ «أَنَا مُجَدِّلُ اَلْأَبْطَالِ» من پهلوانان کفّار را غرق به خون کردم، «وَ قَاتِلُ اَلْفُرْسَانِ» من پهلوانان عرب را به دست فراموشی و مرگ سپردم، «وَ مُبِیدُ مَنْ کَفَرَ بِالرَّحْمَنِ» من کفاری که در محضر پروردگار بی‌ادبی کردند را سرنگون کردم.

بعد اینجا شروع کرد به معرّفی کردن.

«وَ صِهْرُ خَیْرِ اَلْأَنَامِ» من دامادِ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم هستم، «أَنَا سَیِّدُ اَلْأَوْصِیَاءِ وَ وَصِیُّ خَیْرِ اَلْأَنْبِیَاءِ أَنَا بَابُ مَدِینَهِ اَلْعِلْمِ وَ خَازِنُ عِلْمِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ وَارِثُهُ»

تا اینجا همه را یک کلمه یک کلمه فرمود، از اینجا که می‌خواهد عبارت بعدی را بفرماید، یک جمله نمی‌فرماید که من همسرِ فاطمه [سلام الله علیها] هستم، بلکه فرمود: «أَنَا زَوْجُ اَلْبَتُولِ سَیِّدَهِ نِسَاءِ اَلْعَالَمِینَ فَاطِمَهَ اَلتَّقِیَّهِ اَلنَّقِیَّهِ اَلزَّکِیَّهِ اَلْبَرَّهِ اَلْمَهْدِیَّهِ حَبِیبَهِ حَبِیبِ اَللَّهِ وَ خَیْرِ بَنَاتِهِ وَ سُلاَلَتِهِ وَ رَیْحَانَهِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ»… من مفتخرم که همسرِ فاطمه‌ام…

روضه و توسّل

امروز صاحب عزا آن آقایی است که این فاطمه را از او گرفتند، بالای سرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم عرض کرد: زهرای مرا از چنگ من درآوردند…

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه فرموده بود که هدایتِ امّت به صبرِ تو وابسته است.

زمانی ما می‌گوییم این بزرگواران لقمه را از دهان فرزند خود گرفتند و به کافر حربی دادند، بعد ممکن است کسی فکر کند که پس برای ما چکار کردند؟ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه داغِ این حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به دلِ خود پذیرفت که ما هدایت شویم…

ان شاء الله خدای متعال روز قیامت ما را شرمنده‌ی امیرالمؤمنین صلوات الله علیه نکند…

آقا جان! یا امیرالمؤمنین! آجرک الله فی فاطمه… باید به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه تسلیت بگوییم…

دیشب خیلی به امیرالمؤمنین صلوات الله علیه سخت گذشت، رفتند و عدّه‌ای را صدا کردند و آن‌ها آمدند و نماز زهرای اطهر سلام الله علیها را خواندند و رفتند.

خودِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه با دست خالی، تنها، تابوتی که ساخته بود را آماده کرد، قبر کَند، قبر را صاف کرد، «یَا نَعشُ رِفقاً بِالعَزِیزَه إنَّهَا مُجَرَّحَهٌ *** لَا تَخدِشِی الجُرحَ ثَانِیَا»، به دیواره‌های تابوت فرمود: با او مدارا کنید، تن او زخم است، شما دوباره به تنِ او صدمه نزنید…

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه تنِ سبکِ فاطمه‌اش را در قبر گذاشت، آداب دفن را رعایت کرد، بعد از مدّتی روی او را باز کرد…

آیت الله غروی اصفهانی می‌گوید: «وَ مِن سَوَادِ مَتنِ حَسوَدَّ الفَضَا» از کبودی صورت او آسمان سیاه شد… «یَا سَاعَدَ اللهَ العَلِیِّ المُرتَضَی» خدا به دلِ علی رحم کند…

آرام آرام لحد گذاشت… برای شما بمیرم… قبضه قبضه روی قبر خاک ریخت… بعد شروع کرد به صاف کردنِ روی قبر…

این روضه جزو مستندترین روضه‌های فاطمیه است، کافی شریف و نهج البلاغه نقل کرده‌اند… یعنی این روایت است که عرض می‌کنم و معصومین اینطور روضه خوانده‌اند، می‌گوید: خود را نگه داشته بود، حواس حضرت به فرزندان خود بود، روی قبر را صاف کرد، «فَلَمَّا نَفَضَ یَدَهُ مِنْ تُرَابِ اَلْقَبْرِ»،[۱۵] وقتی دست خود را از قبر برداشت و بهم زد، «هَاجَ بِهِ اَلْحُزْنُ» غم به او حمله کرد، از چشمان حضرت مانند ناودان اشک می‌جوشید و می‌چکید…

دختر او این صحنه را دید بود که در قتلگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را صدا کرد…

صدا زد: «اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ مِنِّی وَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ مِنِ اِبْنَتِکَ وَ حَبِیبَتِکَ» از طرف خودم این دخترت به شما به شما سلام می‌کنم… «قَلَّ یَا رَسُولَ اَللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی»… نمی‌توانم ترجمه کنم… ابرازِ ناتوانی کرد… «وَ ضَعُفَ عَنْ سَیِّدَهِ اَلنِّسَاءِ تَجَلُّدِی»، وقتی فاطمه رفت، قوّت زانوان من هم رفت، دیگر نمی‌توانم روی پای خود بایستم…

اینجا یک داغی به دلِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه است، زمانی می‌گویند در محلی یک آدم ناتو بی‌ادبی کرده است، اما اینطور نبود، حضرت فرمود به من نگفته است اما «سَتُنَبِّئُکَ ابْنَتُکَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ» این‌ها چند ده نفری بر سر او هجوم بردند…

اینجا متن روایات درهم شکننده است، آن‌ها را نمی‌گویم، در حاشیه‌ی آن‌ها نقل‌هایی داریم که معتبر هم هست… ببینید مترجمین ذیل این «تَضَافُر» بیچاره شده‌اند…

شاید امیرالمؤمنین صلوات الله علیه یاد آن لحظه‌ای افتاد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در آخرین لحظات عمر شریف خود، دست حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را گرفت و روی سینه‌ی خود گذاشت و مدّتی گریه کرد، دست را بوسید و روی سینه‌ی خود گذشت، بعد دست او را در دست امیرالمؤمنین صلوات الله علیه گذاشت و فرمود: «یَا أَبَا اَلْحَسَنِ هَذِهِ وَدِیعَهُ اَللَّهِ وَ وَدِیعَهُ رَسُولِهِ مُحَمَّدٍ عِنْدَکَ فَاحْفَظِ اَللَّهَ وَ اِحْفَظْنِی فِیهَا»،[۱۶]

خدا نیاورد که امانتی بدست کسی بسپارند…

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه کم‌کاری نکرد، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه امین الله است، جنس این شرم از جنس شرم پسرِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه کنار علقمه است، از کم‌کاری نبود؛ اما همّت بلند او، خیلی او را خجل کرد…

لذا امیرالمؤمنین صلوات الله علیه با شکستگی فراوانی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم عرض کرد: «لَقَدِ اُسْتُرْجِعَتِ اَلْوَدِیعَهُ»، یعنی ببین امانت را چطور از من پس گرفتند… دیگر این فاطمه، آن فاطمه نیست… آن فاطمه‌ای که امانت دادی، با این فاطمه‌ای که من آوردم، تفاوت زیادی دارد…

«وَ أُخِذَتِ اَلرَّهِینَهُ وَ اُخْتُلِسَتِ اَلزَّهْرَاءُ»، یا رسول الله! فاطمه‌ام از دست من رفت…

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه بعد از اینکه با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم صحبت کرد، به قبر مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رو کرد و جملاتی فرمود، قسمتی از آن خیلی عجیب جانسوز است، هروقت من می‌خواهم از حرم امام رضا علیه السلام بیرون بیایم، یاد اینجا می‌افتم…

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه دوست داشت آنجا بنشیند و آنقدر گریه کند تا جان بدهد، اما امیرالمؤمنین صلوات الله علیه دیشب تا صبح فقط چهل صورت قبر ساخته است، آن هم مخفیانه… دوست داشت بنشیند اما مجبور بود که بلند شود و برود، مانند ما که وداع می‌کنیم، به قبر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نگاه کرد و عرض کرد: «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ سَلامَ مُوَدِّعٍ لا سَئْمٍ وَلا قالٍ» فکر نکن خسته‌ام، فکر نکن ملول شده‌ام، مجبور هستم… «لَوْ لاَ غَلَبَهُ اَلْمُسْتَوْلِینَ عَلَیْنَا» اگر این‌ها به ما مستولی نشده بودند، «لَجَعَلْتُ اَلْمُقَامَ عِنْدَ قَبْرِکَ لِزَاماً» آنقدر سرم را روی قبر تو می‌گذاشتم و گریه می‌کردم تا به تو بپیوندم…

امیرالمؤمنین صلوات الله علیه به قبر مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نگاه کرد و فرمود: «سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ بَیْنَنَا» نامردها خیلی زود تو را از من گرفتند…


[۱]– سوره‌ مبارکه غافر، آیه ۴۴٫

[۲]– سوره‌ مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫

[۳]– الصّحیفه السّجّادیّه، ص ۹۸٫

[۴] سوره مبارکه تحریم، آیه ۶ (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ عَلَیْهَا مَلَائِکَهٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ)

[۵] نهج البلاغه، نامه ۲۸ (أَ لَا تَرَى -غَیْرَ مُخْبِرٍ لَکَ وَ لَکِنْ بِنِعْمَهِ اللَّهِ أُحَدِّثُ- أَنَّ قَوْماً اسْتُشْهِدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ تَعَالَى مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لِکُلٍّ فَضْلٌ، حَتَّى إِذَا اسْتُشْهِدَ شَهِیدُنَا قِیلَ سَیِّدُ الشُّهَدَاءِ وَ خَصَّهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) بِسَبْعِینَ تَکْبِیرَهً عِنْدَ صَلَاتِهِ عَلَیْهِ. أَ وَ لَا تَرَى أَنَّ قَوْماً قُطِّعَتْ أَیْدِیهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لِکُلٍّ فَضْلٌ، حَتَّى إِذَا فُعِلَ بِوَاحِدِنَا مَا فُعِلَ بِوَاحِدِهِمْ قِیلَ الطَّیَّارُ فِی الْجَنَّهِ وَ ذُو الْجَنَاحَیْنِ؛ وَ لَوْ لَا مَا نَهَى اللَّهُ عَنْهُ مِنْ تَزْکِیَهِ الْمَرْءِ نَفْسَهُ لَذَکَرَ ذَاکِرٌ فَضَائِلَ جَمَّهً تَعْرِفُهَا قُلُوبُ الْمُؤْمِنِینَ وَ لَا تَمُجُّهَا آذَانُ السَّامِعِینَ؛ فَدَعْ عَنْکَ مَنْ مَالَتْ بِهِ الرَّمِیَّهُ؛ فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا.)

[۶] سوره مبارکه نور، آیه ۳۲ (وَأَنْکِحُوا الْأَیَامَىٰ مِنْکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ ۚ إِنْ یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ)

[۷] سوره مبارکه احزاب، آیه ۳۳ (وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِ الْأُولَىٰ ۖ وَأَقِمْنَ الصَّلَاهَ وَآتِینَ الزَّکَاهَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا)

[۸] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۴۴ (ذَٰلِکَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَیْبِ نُوحِیهِ إِلَیْکَ ۚ وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ)

[۹] سوره مبارکه آل عمران، آیه ۳۷ (فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَکَفَّلَهَا زَکَرِیَّا ۖ کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا ۖ قَالَ یَا مَرْیَمُ أَنَّىٰ لَکِ هَٰذَا ۖ قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۖ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ)

[۱۰] الخصال، جلد ۲، صفحه ۴۱۴ (حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ السَّعْدَآبَادِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیِّ قَالَ حَدَّثَنِی عَبْدُ الْعَظِیمِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِی الْحَسَنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ یُونُسَ‌[۲] عَنْ یُونُسَ بْنِ ظَبْیَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‌ لِفَاطِمَهَ ع تِسْعَهُ أَسْمَاءَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاطِمَهُ وَ الصِّدِّیقَهُ وَ الْمُبَارَکَهُ وَ الطَّاهِرَهُ وَ الزَّکِیَّهُ وَ الرَّاضِیَهُ وَ الْمَرْضِیَّهُ وَ الْمُحَدَّثَهُ وَ الزَّهْرَاءُ ثُمَّ قَالَ ع أَ تَدْرِی أَیُّ شَیْ‌ءٍ تَفْسِیرُ فَاطِمَهَ قُلْتُ أَخْبِرْنِی یَا سَیِّدِی قَالَ فُطِمَتْ مِنَ الشَّرَّ قَالَ ثُمَّ قَالَ لَوْ لَا أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع تَزَوَّجَهَا لَمَا کَانَ لَهَا کُفْؤٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ.)

[۱۱] علل الشرایع، جلد ۱، صفحه ۱۸۵ (حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو اَلْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ عَمْرِو بْنِ أَبِی اَلْمِقْدَامِ وَ زِیَادِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ قَالاَ: أَتَى رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ لَهُ یَرْحَمُکَ اَللَّهُ هَلْ تُشَیَّعُ اَلْجَنَازَهُ بِنَارٍ وَ یُمْشَى مَعَهَا بِمِجْمَرَهٍ أَوْ قِنْدِیلٍ أَوْ غَیْرِ ذَلِکَ مِمَّا یُضَاءُ بِهِ قَالَ فَتَغَیَّرَ لَوْنُ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ مِنْ ذَلِکَ وَ اِسْتَوَى جَالِساً ثُمَّ قَالَ إِنَّهُ جَاءَ شَقِیٌّ مِنَ اَلْأَشْقِیَاءِ إِلَى فَاطِمَهَ بِنْتِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ لَهَا أَ مَا عَلِمْتِ أَنَّ عَلِیّاً قَدْ خَطَبَ بِنْتَ أَبِی جَهْلٍ فَقَالَتْ حَقّاً مَا تَقُولُ فَقَالَ حَقّاً مَا أَقُولُ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ فَدَخَلَهَا مِنَ اَلْغَیْرَهِ مَا لاَ تَمْلِکُ نَفْسَهَا وَ ذَلِکَ أَنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى کَتَبَ عَلَى اَلنِّسَاءِ غَیْرَهً وَ کَتَبَ عَلَى اَلرِّجَالِ جِهَاداً وَ جَعَلَ لِلْمُحْتَسِبَهِ اَلصَّابِرَهِ مِنْهُنَّ مِنَ اَلْأَجْرِ مَا جَعَلَ لِلْمُرَابِطِ اَلْمُهَاجِرِ فِی سَبِیلِ اَللَّهِ قَالَ فَاشْتَدَّ غَمُّ فَاطِمَهَ مِنْ ذَلِکَ وَ بَقِیَتْ مُتَفَکِّرَهً هِیَ حَتَّى أَمْسَتْ وَ جَاءَ اَللَّیْلُ حَمَلَتِ اَلْحَسَنَ عَلَى عَاتِقِهَا اَلْأَیْمَنِ وَ اَلْحُسَیْنَ عَلَى عَاتِقِهَا اَلْأَیْسَرِ وَ أَخَذَتْ بِیَدِ أُمِّ کُلْثُومٍ اَلْیُسْرَى بِیَدِهَا اَلْیُمْنَى ثُمَّ تَحَوَّلَتْ إِلَى حُجْرَهِ أَبِیهَا فَجَاءَ عَلِیٌّ فَدَخَلَ حُجْرَتَهُ فَلَمْ یَرَ فَاطِمَهَ فَاشْتَدَّ لِذَلِکَ غَمُّهُ وَ عَظُمَ عَلَیْهِ وَ لَمْ یَعْلَمِ اَلْقِصَّهَ مَا هِیَ فَاسْتَحَى أَنْ یَدْعُوَهَا مِنْ مَنْزِلِ أَبِیهَا فَخَرَجَ إِلَى اَلْمَسْجِدِ یُصَلِّی فِیهِ مَا شَاءَ اَللَّهُ ثُمَّ جَمَعَ شَیْئاً مِنْ کَثِیبِ اَلْمَسْجِدِ وَ اِتَّکَأَ عَلَیْهِ فَلَمَّا رَأَى اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مَا بِفَاطِمَهَ مِنَ اَلْحُزْنِ أَفَاضَ عَلَیْهَا مِنَ اَلْمَاءِ ثُمَّ لَبِسَ ثَوْبَهُ وَ دَخَلَ اَلْمَسْجِدَ فَلَمْ یَزَلْ یُصَلِّی بَیْنَ رَاکِعٍ وَ سَاجِدٍ وَ کُلَّمَا صَلَّى رَکْعَتَیْنِ دَعَا اَللَّهَ أَنْ یُذْهِبَ مَا بِفَاطِمَهَ مِنَ اَلْحُزْنِ وَ اَلْغَمِّ وَ ذَلِکَ أَنَّهُ خَرَجَ مِنْ عِنْدِهَا وَ هِیَ تَتَقَلَّبُ وَ تَتَنَفَّسُ اَلصُّعَدَاءَ فَلَمَّا رَآهَا اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهَا لاَ یُهَنِّیهَا اَلنَّوْمُ وَ لَیْسَ لَهَا قَرَارٌ قَالَ لَهَا قُومِی یَا بُنَیَّهِ فَقَامَتْ فَحَمَلَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلْحَسَنَ وَ حَمَلَتْ فَاطِمَهُ اَلْحُسَیْنَ وَ أَخَذَتْ بِیَدِ أُمِّ کُلْثُومٍ فَانْتَهَى إِلَى عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ هُوَ نَائِمٌ فَوَضَعَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ رِجْلَهُ عَلَى رِجْلِ عَلِیٍّ فَغَمَزَهُ وَ قَالَ قُمْ یَا أَبَا تُرَابٍ فَکَمْ سَاکِنٍ أَزْعَجْتَهُ اُدْعُ لِی أَبَا بَکْرٍ مِنْ دَارِهِ وَ عُمَرَ مِنْ مَجْلِسِهِ وَ طَلْحَهَ فَخَرَجَ عَلِیٌّ فَاسْتَخْرَجَهُمَا مِنْ مَنْزِلِهِمَا وَ اِجْتَمَعُوا عِنْدَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَا عَلِیُّ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ فَاطِمَهَ بَضْعَهٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهَا فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اَللَّهَ وَ مَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِی کَانَ کَمَنْ آذَاهَا فِی حَیَاتِی وَ مَنْ آذَاهَا فِی حَیَاتِی کَانَ کَمَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِی قَالَ فَقَالَ عَلِیٌّ بَلَى یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ فَمَا دَعَاکَ إِلَى مَا صَنَعْتَ فَقَالَ عَلِیٌّ وَ اَلَّذِی بَعَثَکَ بِالْحَقِّ نَبِیّاً مَا کَانَ مِنِّی مِمَّا بَلَغَهَا شَیْءٌ وَ لاَ حَدَّثَتْ بِهَا نَفْسِی فَقَالَ اَلنَّبِیُّ صَدَقْتَ وَ صَدَقَتْ فَفَرِحَتْ فَاطِمَهُ عَلَیْهَا السَّلاَمُ بِذَلِکَ وَ تَبَسَّمَتْ حَتَّى رُئِیَ ثَغْرُهَا فَقَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ إِنَّهُ لَعَجَبٌ لِحِینِهِ مَا دَعَاهُ إِلَى مَا دَعَانَا هَذِهِ اَلسَّاعَهَ قَالَ ثُمَّ أَخَذَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِیَدِ عَلِیٍّ فَشَبَّکَ أَصَابِعَهُ بِأَصَابِعِهِ فَحَمَلَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلْحَسَنَ وَ حَمَلَ اَلْحُسَیْنَ عَلِیٌّ وَ حَمَلَتْ فَاطِمَهُ أُمَّ کُلْثُومٍ وَ أَدْخَلَهُمُ اَلنَّبِیُّ بَیْتَهُمْ وَ وَضَعَ عَلَیْهِمْ قَطِیفَهً وَ اِسْتَوْدَعَهُمُ اَللَّهَ ثُمَّ خَرَجَ وَ صَلَّى بَقِیَّهَ اَللَّیْلِ فَلَمَّا مَرِضَتْ فَاطِمَهُ مَرَضَهَا اَلَّذِی مَاتَتْ فِیهِ أَتَیَاهَا عَائِدَیْنِ وَ اِسْتَأْذَنَا عَلَیْهَا فَأَبَتْ أَنْ تَأْذَنَ لَهُمَا فَلَمَّا رَأَى ذَلِکَ أَبُو بَکْرٍ أَعْطَى اَللَّهَ عَهْداً أَنْ لاَ یُظِلَّهُ سَقْفُ بَیْتٍ حَتَّى یَدْخُلَ عَلَى فَاطِمَهَ وَ یَتَرَاضَاهَا فَبَاتَ لَیْلَهً فِی اَلْبَقِیعِ مَا یُظِلُّهُ شَیْءٌ ثُمَّ إِنَّ عُمَرَ أَتَى عَلِیّاً عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ لَهُ إِنَّ أَبَا بَکْرٍ شَیْخٌ رَقِیقُ اَلْقَلْبِ وَ قَدْ کَانَ مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی اَلْغَارِ فَلَهُ صُحْبَهٌ وَ قَدْ أَتَیْنَاهَا غَیْرَ هَذِهِ اَلْمَرَّهِ مِرَاراً نُرِیدُ اَلْإِذْنَ عَلَیْهَا وَ هِیَ تَأْبَى أَنْ تَأْذَنَ لَنَا حَتَّى نَدْخُلَ عَلَیْهَا فَنَتَرَاضَى فَإِنْ رَأَیْتَ أَنْ تَسْتَأْذِنَ لَنَا عَلَیْهَا فَافْعَلْ قَالَ نَعَمْ فَدَخَلَ عَلِیٌّ عَلَى فَاطِمَهَ عَلَیْهَا السَّلاَمُ فَقَالَ یَا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَدْ کَانَ مِنْ هَذَیْنِ اَلرَّجُلَیْنِ مَا قَدْ رَأَیْتِ وَ قَدْ تَرَدَّدَ مِرَاراً کَثِیرَهً وَ رَدَدْتِهِمَا وَ لَمْ تَأْذَنِی لَهُمَا وَ قَدْ سَأَلاَنِی أَنْ أَسْتَأْذِنَ لَهُمَا عَلَیْکِ فَقَالَتْ وَ اَللَّهِ لاَ آذَنُ لَهُمَا وَ لاَ أُکَلِّمُهُمَا کَلِمَهً مِنْ رَأْسِی حَتَّى أَلْقَى أَبِی فَأَشْکُوَهُمَا إِلَیْهِ بِمَا صَنَعَاهُ وَ اِرْتَکَبَاهُ مِنِّی. فَقَالَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَإِنِّی ضَمِنْتُ لَهُمَا ذَلِکِ قَالَتْ إِنْ کُنْتَ قَدْ ضَمِنْتَ لَهُمَا شَیْئاً فَالْبَیْتُ بَیْتُکَ وَ اَلنِّسَاءُ تَتَّبِعُ اَلرِّجَالَ لاَ أُخَالِفُ عَلَیْکَ بِشَیْءٍ فَأْذَنْ لِمَنْ أَحْبَبْتَ فَخَرَجَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَأَذِنَ لَهُمَا فَلَمَّا وَقَعَ بَصَرُهُمَا عَلَى فَاطِمَهَ عَلَیْهَا السَّلاَمُ سَلَّمَا عَلَیْهَا فَلَمْ تَرُدَّ عَلَیْهِمَا وَ حَوَّلَتْ وَجْهَهَا عَنْهُمَا فَتَحَوَّلاَ وَ اِسْتَقْبَلاَ وَجْهَهَا حَتَّى فَعَلَتْ مِرَاراً وَ قَالَتْ یَا عَلِیُّ جَافِ اَلثَّوْبَ وَ قَالَتْ لِنِسْوَهٍ حَوْلَهَا حَوِّلْنَ وَجْهِی فَلَمَّا حَوَّلْنَ وَجْهَهَا حَوَّلاَ إِلَیْهَا فَقَالَ أَبُو بَکْرٍ یَا بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ إِنَّمَا أَتَیْنَاکِ اِبْتِغَاءَ مَرْضَاتِکِ وَ اِجْتِنَابَ سَخَطِکِ نَسْأَلُکِ أَنْ تَغْفِرِی لَنَا وَ تَصْفَحِی عَمَّا کَانَ مِنَّا إِلَیْکِ قَالَتْ لاَ أُکَلِّمُکُمَا مِنْ رَأْسِی کَلِمَهً وَاحِدَهً أَبَداً حَتَّى أَلْقَى أَبِی وَ أَشْکُوَکُمَا إِلَیْهِ وَ أَشْکُوَ صَنِیعَکُمَا وَ فِعَالَکُمَا وَ مَا اِرْتَکَبْتُمَا مِنِّی قَالاَ إِنَّا جِئْنَا مُعْتَذِرَیْنِ مبتغین [مُبْتَغِیَیْنِ] مَرْضَاتَکِ فَاغْفِرِی وَ اِصْفَحِی عَنَّا وَ لاَ تُؤَاخِذِینَا بِمَا کَانَ مِنَّا فَالْتَفَتَتْ إِلَى عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ قَالَتْ إِنِّی لاَ أُکَلِّمُهُمَا مِنْ رَأْسِی کَلِمَهً حَتَّى أَسْأَلَهُمَا عَنْ شَیْءٍ سَمِعَاهُ مِنْ رَسُولِ اَللَّهِ فَإِنْ صَدَّقَانِی رَأَیْتُ رَأْیِی قَالاَ اَللَّهُمَّ ذَلِکَ لَهَا وَ إِنَّا لاَ نَقُولُ إِلاَّ حَقّاً وَ لاَ نَشْهَدُ إِلاَّ صِدْقاً فَقَالَتْ أَنْشُدُکُمَا اَللَّهَ أَ تَذْکُرَانِ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اِسْتَخْرَجَکُمَا فِی جَوْفِ اَللَّیْلِ لِشَیْءٍ کَانَ حَدَثَ مِنْ أَمْرِ عَلِیٍّ فَقَالاَ اَللَّهُمَّ نَعَمْ فَقَالَتْ أَنْشُدُکُمَا بِاللَّهِ هَلْ سَمِعْتُمَا اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ فَاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهَا مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اَللَّهَ وَ مَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِی فَکَانَ کَمَنْ آذَاهَا فِی حَیَاتِی وَ مَنْ آذَاهَا فِی حَیَاتِی کَانَ کَمَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِی قَالاَ اَللَّهُمَّ نَعَمْ قَالَتِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ ثُمَّ قَالَتِ اَللَّهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُکَ فَاشْهَدُوا یَا مَنْ حَضَرَنِی أَنَّهُمَا قَدْ آذَیَانِی فِی حَیَاتِی وَ عِنْدَ مَوْتِی وَ اَللَّهِ لاَ أُکَلِّمُکُمَا مِنْ رَأْسِی کَلِمَهً حَتَّى أَلْقَى رَبِّی فَأَشْکُوَکُمَا بِمَا صَنَعْتُمَا بِی وَ اِرْتَکَبْتُمَا مِنِّی فَدَعَا أَبُو بَکْرٍ بِالْوَیْلِ وَ اَلثُّبُورِ وَ قَالَ لَیْتَ أُمِّی لَمْ تَلِدْنِی فَقَالَ عُمَرُ عَجَباً لِلنَّاسِ کَیْفَ وَلَّوْکَ أُمُورَهُمْ وَ أَنْتَ شَیْخٌ قَدْ خَرِفْتَ تَجْزَعُ لِغَضَبِ اِمْرَأَهٍ وَ تَفْرَحُ بِرِضَاهَا وَ مَا لِمَنْ أَغْضَبَ اِمْرَأَهً وَ قَامَا وَ خَرَجَا قَالَ فَلَمَّا نُعِیَ إِلَى فَاطِمَهَ نَفْسُهَا أَرْسَلَتْ إِلَى أُمِّ أَیْمَنَ وَ کَانَتْ أَوْثَقَ نِسَائِهَا عِنْدَهَا وَ فِی نَفْسِهَا فَقَالَتْ لَهَا یَا أُمَّ أَیْمَنَ إِنَّ نَفْسِی نُعِیَتْ إِلَیَّ فَادْعِی لِی عَلِیّاً فَدَعَتْهُ لَهَا فَلَمَّا دَخَلَ عَلَیْهَا قَالَتْ لَهُ یَا اِبْنَ اَلْعَمِّ أُرِیدُ أَنْ أُوصِیَکَ بِأَشْیَاءَ فَاحْفَظْهَا عَلَیَّ فَقَالَ لَهَا قُولِی مَا أَحْبَبْتِ قَالَتْ لَهُ تَزَوَّجْ فُلاَنَهَ تَکُونُ لِوُلْدِی مُرَبِّیَهً مِنْ بَعْدِی مِثْلِی وَ اِعْمَلْ نَعْشاً رَأَیْتُ اَلْمَلاَئِکَهَ قَدْ صَوَّرَتْهُ لِی فَقَالَ لَهَا عَلِیٌّ أَرِینِی کَیْفَ صُورَتُهُ فَأَرَتْهُ ذَلِکَ کَمَا وصفت له [وُصِفَ لَهَا] وَ کَمَا أُمِرَتْ بِهِ ثُمَّ قَالَتْ فَإِذَا أَنَا قَضَیْتُ نَحْبِی فَأَخْرِجْنِی مِنْ سَاعَتِکَ أَیَّ سَاعَهٍ کَانَتْ مِنْ لَیْلٍ أَوْ نَهَارٍ وَ لاَ یَحْضُرَنَّ مِنْ أَعْدَاءِ اَللَّهِ وَ أَعْدَاءِ رَسُولِهِ لِلصَّلاَهِ عَلَیَّ أَحَدٌ قَالَ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَفْعَلُ فَلَمَّا قَضَتْ نَحْبَهَا صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا وَ هُمْ فِی ذَلِکَ فِی جَوْفِ اَللَّیْلِ أَخَذَ عَلِیٌّ فِی جَهَازِهَا مِنْ سَاعَتِهِ کَمَا أَوْصَتْهُ فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ جَهَازِهَا أَخْرَجَ عَلَى اَلْجَنَازَهِ وَ أَشْعَلَ اَلنَّارَ فِی جَرِیدِ اَلنَّخْلِ وَ مَشَى مَعَ اَلْجَنَازَهِ بِالنَّارِ حَتَّى صَلَّى عَلَیْهَا وَ دَفَنَهَا لَیْلاً فَلَمَّا أَصْبَحَ أَبُو بَکْرٍ وَ عُمَرُ عَاوَدَا عَائِدَیْنِ لِفَاطِمَهَ فَلَقِیَا رَجُلاً مِنْ قُرَیْشٍ فَقَالاَ لَهُ مِنْ أَیْنَ أَقْبَلْتَ قَالَ عَزَّیْتُ عَلِیّاً بِفَاطِمَهَ قَالاَ وَ قَدْ مَاتَتْ قَالَ نَعَمْ وَ دُفِنَتْ فِی جَوْفِ اَللَّیْلِ فَجَزَعَا جَزَعاً شَدِیداً ثُمَّ أَقْبَلاَ إِلَى عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَلَقِیَاهُ وَ قَالاَ لَهُ وَ اَللَّهِ مَا تَرَکْتَ شَیْئاً مِنْ غَوَائِلِنَا وَ مَسَاءَتِنَا وَ مَا هَذَا إِلاَّ مِنْ شَیْءٍ فِی صَدْرِکَ عَلَیْنَا هَلْ هَذَا إِلاَّ کَمَا غَسَّلْتَ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ دُونَنَا وَ لَمْ تُدْخِلْنَا مَعَکَ وَ کَمَا عَلَّمْتَ اِبْنَکَ أَنْ یَصِیحَ بِأَبِی بَکْرٍ أَنِ اِنْزِلْ عَنْ مِنْبَرِ أَبِی فَقَالَ لَهُمَا عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَ تُصَدِّقَانِی إِنْ حَلَفْتُ لَکُمَا قَالاَ نَعَمْ فَحَلَفَ فَأَدْخَلَهُمَا عَلَى اَلْمَسْجِدِ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَقَدْ أَوْصَانِی وَ تَقَدَّمَ إِلَیَّ أَنَّهُ لاَ یَطَّلِعُ عَلَى عَوْرَتِهِ أَحَدٌ إِلاَّ اِبْنُ عَمِّهِ فَکُنْتُ أُغَسِّلُهُ وَ اَلْمَلاَئِکَهُ تُقَلِّبُهُ وَ اَلْفَضْلُ بْنُ اَلْعَبَّاسِ یُنَاوِلُنِی اَلْمَاءَ وَ هُوَ مَرْبُوطُ اَلْعَیْنَیْنِ بِالْخِرْقَهِ وَ لَقَدْ أَرَدْتُ [أَنْ] أَنْزِعَ اَلْقَمِیصَ فَصَاحَ بِی صَائِحٌ مِنَ اَلْبَیْتِ سَمِعْتُ اَلصَّوْتَ وَ لَمْ أَرَ اَلصُّورَهَ لاَ تَنْزِعْ قَمِیصَ رَسُولِ اَللَّهِ وَ لَقَدْ سَمِعْتُ اَلصَّوْتَ یُکَرِّرُهُ عَلَیَّ فَأَدْخَلْتُ یَدِی مِنْ بَیْنِ اَلْقَمِیصِ فَغَسَّلْتُهُ ثُمَّ قُدِّمَ إِلَیَّ اَلْکَفَنُ فَکَفَّنْتُهُ ثُمَّ نَزَعْتُ اَلْقَمِیصَ بَعْدَ مَا کَفَّنْتُهُ وَ أَمَّا اَلْحَسَنُ اِبْنِی فَقَدْ تَعْلَمَانِ وَ یَعْلَمُ أَهْلُ اَلْمَدِینَهِ أَنَّهُ یَتَخَطَّى اَلصُّفُوفَ حَتَّى یَأْتِیَ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ هُوَ سَاجِدٌ فَیَرْکَبَ ظَهْرَهُ فَیَقُومُ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ یَدُهُ عَلَى ظَهْرِ اَلْحَسَنِ وَ اَلْأُخْرَى عَلَى رُکْبَتِهِ حَتَّى یُتِمَّ اَلصَّلاَهَ قَالاَ نَعَمْ قَدْ عَلِمْنَا ذَلِکَ ثُمَّ قَالَ تَعْلَمَانِ وَ یَعْلَمُ أَهْلُ اَلْمَدِینَهِ أَنَّ اَلْحَسَنَ کَانَ یَسْعَى إِلَى اَلنَّبِیِّ وَ یَرْکَبُ عَلَى رَقَبَتِهِ وَ یُدْلِی اَلْحَسَنُ رِجْلَیْهِ عَلَى صَدْرِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَتَّى یُرَى بَرِیقُ خَلْخَالَیْهِ مِنْ أَقْصَى اَلْمَسْجِدِ وَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَخْطُبُ وَ لاَ یَزَالُ عَلَى رَقَبَتِهِ حَتَّى یَفْرُغَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مِنْ خُطْبَتِهِ وَ اَلْحَسَنُ عَلَى رَقَبَتِهِ فَلَمَّا رَأَى اَلصَّبِیُّ عَلَى مِنْبَرِ أَبِیهِ غَیْرَهُ شَقَّ عَلَیْهِ ذَلِکَ وَ اَللَّهِ مَا أَمَرْتُهُ بِذَلِکَ وَ لاَ فَعَلَهُ عَنْ أَمْرِی وَ أَمَّا فَاطِمَهُ فَهِیَ اَلْمَرْأَهُ اَلَّتِی اِسْتَأْذَنْتُ لَکُمَا عَلَیْهَا فَقَدْ رَأَیْتُمَا مَا کَانَ مِنْ کَلاَمِهَا لَکُمَا وَ اَللَّهِ لَقَدْ أَوْصَتْنِی أَنْ لاَ تَحْضُرَا جَنَازَتَهَا وَ لاَ اَلصَّلاَهَ عَلَیْهَا وَ مَا کُنْتُ اَلَّذِی أُخَالِفُ أَمْرَهَا وَ وَصِیَّتَهَا إِلَیَّ فِیکُمَا وَ قَالَ عُمَرُ دَعْ عَنْکَ هَذِهِ اَلْهَمْهَمَهَ أَنَا أَمْضِی إِلَى اَلْمَقَابِرِ فَأَنْبُشُهَا حَتَّى أُصَلِّیَ عَلَیْهَا فَقَالَ لَهُ عَلِیٌّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ اَللَّهِ لَوْ ذَهَبْتَ تَرُومُ مِنْ ذَلِکَ شَیْئاً وَ عَلِمْتُ أَنَّکَ لاَ تَصِلُ إِلَى ذَلِکَ حَتَّى یَنْدُرَ عَنْکَ اَلَّذِی فِیهِ عَیْنَاکَ فَإِنِّی کُنْتُ لاَ أُعَامِلُکَ إِلاَّ بِالسَّیْفِ قَبْلَ أَنْ تَصِلَ إِلَى شَیْءٍ مِنْ ذَلِکَ فَوَقَعَ بَیْنَ عَلِیٍّ وَ عُمَرَ کَلاَمٌ حَتَّى تَلاَحَیَا وَ اِسْتَبَّا وَ اِجْتَمَعَ اَلْمُهَاجِرُونَ وَ اَلْأَنْصَارُ فَقَالُوا وَ اَللَّهِ مَا نَرْضَى بِهَذَا أَنْ یُقَالَ فِی اِبْنِ عَمِّ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَخِیهِ وَ وَصِیِّهِ وَ کَادَتْ أَنْ تَقَعَ فِتْنَهٌ فَتَفَرَّقَا .)

[۱۲] الطرائف فی معرفه مذاهب الطوائف، جلد ۱، صفحه ۲۵۲ (وَ مِنْ ذَلِکَ مَا رَوَاهُ عَلِیُّ بْنُ أَسْبَاطٍ رَفَعَهُ إِلَى اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ : أَنَّ رَجُلاً مِنْ أَوْلاَدِ اَلْبَرَامِکَهِ عَرَضَ لِعَلِیِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ لَهُ مَا تَقُولُ فِی أَبِی بَکْرٍ قَالَ لَهُ سُبْحَانَ اَللَّهِ وَ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ فَأَلَحَّ اَلسَّائِلُ عَلَیْهِ فِی کَشْفِ اَلْجَوَابِ فَقَالَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ کَانَتْ لَنَا أُمٌّ صَالِحَهٌ مَاتَتْ وَ هِیَ عَلَیْهِمَا سَاخِطَهٌ وَ لَمْ یَأْتِنَا بَعْدَ مَوْتِهَا خَبَرٌ أَنَّهَا رَضِیَتْ عَنْهُمَا .)

[۱۳] الطبقات الکبرى، جلد ۸، صفحه ۱۶ (خَطَبَ أَبُو بَکْرٍ وَعُمَرُ فَاطِمَهَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ – صلى الله علیه وسلم – فقال النبی. ص: هِیَ لَکَ یَا عَلِیُّ لَسْتُ بِدَجَّالٍ. یَعْنِی لست بکذاب. وذلک أنه قد کان وَعَدَ عَلِیًّا بِهَا قَبْلَ أَنْ یَخْطُبَ إِلَیْهِ أَبُو بَکْرٍ وَعُمَرُ)

[۱۴] بشاره المصطفی لشیعه المرتضی، جلد ۱، صفحه ۱۲ (أَخْبَرَنَا اَلشَّیْخُ أَبُو مُحَمَّدٍ اَلْحَسَنُ بْنُ اَلْحُسَیْنِ بْنِ اَلْحَسَنِ بْنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ بَابَوَیْهِ رَحِمَهُ اَللَّهُ بِالرَّیِّ سَنَهَ عَشَرَهٍ وَ خَمْسِمِائَهٍ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحَسَنِ عَنْ أَبِیهِ اَلْحَسَنِ بْنِ اَلْحُسَیْنِ عَنْ عَمِّهِ اَلشَّیْخِ اَلسَّعِیدِ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ره قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو اَلْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ اَلطَّالَقَانِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اَلْعَزِیزِ بْنُ یَحْیَى بِالْبَصْرَهِ قَالَ: حَدَّثَنِی اَلْمُغِیرَهُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ: حَدَّثَنَا رَجَاءُ بْنُ أَبِی سَلَمَهَ عَنْ عُمَرَ بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ اَلْجُعْفِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: خَطَبَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ بِالْکُوفَهِ عِنْدَ مُنْصَرَفِهِ مِنَ اَلنَّهْرَوَانِ وَ بَلَغَهُ أَنَّ مُعَاوِیَهَ یَسُبُّهُ وَ یَعِیبُهُ وَ یَقْتُلُ أَصْحَابَهُ فَقَامَ خَطِیباً فَحَمِدَ اَللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ وَ صَلَّى عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ ذَکَرَ مَا أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَى نَبِیِّهِ وَ عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ لَوْ لاَ آیَهٌ فِی کِتَابِ اَللَّهِ مَا ذَکَرْتُ مَا أَنَا ذَاکِرُهُ فِی مَقَامِی هَذَا یَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَمّٰا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ  اَللَّهُمَّ لَکَ اَلْحَمْدُ عَلَى نِعَمِکَ اَلَّتِی لاَ تُحْصَى وَ فَضْلِکَ اَلَّذِی لاَ یُنْسَى أَیُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّهُ بَلَغَنِی مَا بَلَغَنِی وَ إِنِّی أَرَانِی قَدِ اِقْتَرَبَ أَجَلِی وَ کَأَنِّی بِکُمْ وَ قَدْ جَهِلْتُمْ أَمْرِی وَ إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمْ مَا تَرَکَهُ رَسُولُ اَللَّهِ کِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِی وَ هِیَ عِتْرَهُ اَلْهَادِی إِلَى اَلنَّجَاهِ خَاتَمِ اَلْأَنْبِیَاءِ وَ سَیِّدِ اَلنُّجَبَاءِ وَ اَلنَّبِیِّ اَلْمُصْطَفَى یَا أَیُّهَا اَلنَّاسُ لَعَلَّکُمْ لاَ تَسْمَعُونَ قَائِلاً یَقُولُ مِثْلَ قَوْلِی بَعْدِی إِلاَّ مُفْتَرٍ أَنَا أَخُو رَسُولِ اَللَّهِ وَ اِبْنُ عَمِّهِ وَ سَیْفُ نَقِمَتِهِ وَ عِمَادُ نُصْرَتِهِ وَ بَأْسُهُ وَ شِدَّتُهُ أَنَا رَحَى جَهَنَّمَ اَلدَّائِرَهُ وَ أَضْرَاسُهَا اَلطَّاحِنَهُ أَنَا مُوتِمُ اَلْبَنِینَ وَ اَلْبَنَاتِ وَ قَابِضُ اَلْأَرْوَاحِ وَ بَأْسُ اَللَّهِ اَلَّذِی لاَ یَرُدُّهُ عَنِ اَلْقَوْمِ اَلْمُجْرِمِینَ أَنَا مُجَدِّلُ اَلْأَبْطَالِ وَ قَاتِلُ اَلْفُرْسَانِ وَ مُبِیدُ مَنْ کَفَرَ بِالرَّحْمَنِ وَ صِهْرُ خَیْرِ اَلْأَنَامِ أَنَا سَیِّدُ اَلْأَوْصِیَاءِ وَ وَصِیُّ خَیْرِ اَلْأَنْبِیَاءِ أَنَا بَابُ مَدِینَهِ اَلْعِلْمِ وَ خَازِنُ عِلْمِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَا زَوْجُ اَلْبَتُولِ سَیِّدَهِ نِسَاءِ اَلْعَالَمِینَ فَاطِمَهَ اَلتَّقِیَّهِ اَلنَّقِیَّهِ اَلزَّکِیَّهِ اَلْبَرَّهِ اَلْمَهْدِیَّهِ حَبِیبَهِ حَبِیبِ اَللَّهِ وَ خَیْرِ بَنَاتِهِ وَ سُلاَلَتِهِ وَ رَیْحَانَهِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ سِبْطَاهُ خَیْرُ اَلْأَسْبَاطِ وَ وُلْدِی خَیْرُ اَلْأَوْلاَدِ هَلْ یُنْکِرُ أَحَدٌ مَا أَقُولُ أَیْنَ مُسْلِمُو أَهْلِ اَلْکِتَابِ أَنَا اِسْمِی فِی اَلْإِنْجِیلِ إِلْیَا وَ فِی اَلتَّوْرَاهِ بریا وَ فِی اَلزَّبُورِ اریا وَ عِنْدَ اَلْهِنْدِ کابر وَ عِنْدَ اَلرُّومِ بطریسا وَ عِنْدَ اَلْفُرْسِ جبیر وَ عِنْدَ اَلتُّرْکِ تبیر وَ عِنْدَ اَلزِّنْجِ خبیر وَ عِنْدَ اَلْکَهَنَهِ بوی وَ عِنْدَ اَلْحَبَشَهِ بتریک وَ عِنْدَ أُمِّی حَیْدَرَهُ وَ عِنْدَ ظِئْرِی مَیْمُونٌ وَ عِنْدَ اَلْعَرَبِ عَلِیٌّ وَ عِنْدَ اَلْأَرْمَنِ فَرِیقٌ وَ عِنْدَ أَبِی ظَهِیرٌ أَلاَ وَ إِنِّی مَخْصُوصٌ فِی اَلْقُرْآنِ بِأَسْمَاءٍ اِحْذَرُوا أَنْ تَغْلِبُوا عَلَیْهَا فَتَضِلُّوا فِی دِینِکُمْ یَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اَللَّهَ مَعَ اَلصَّادِقِینَ أَنَا ذَلِکَ اَلصَّادِقُ وَ أَنَا اَلْمُؤَذِّنُ فِی اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَهِ قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَهُ اَللّٰهِ عَلَى اَلظّٰالِمِینَ  أَنَا ذَلِکَ اَلْمُؤَذِّنُ وَ قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى وَ أَذٰانٌ مِنَ اَللّٰهِ وَ رَسُولِهِ  فَأَنَا ذَلِکَ اَلْأَذَانُ وَ أَنَا ذَلِکَ اَلْمُحْسِنُ یَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّ اَللّٰهَ لَمَعَ اَلْمُحْسِنِینَ  وَ أَنَا ذُو اَلْقَلْبِ یَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَذِکْرىٰ لِمَنْ کٰانَ لَهُ قَلْبٌ  وَ أَنَا اَلذِّکْرُ یَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلَّذِینَ یَذْکُرُونَ اَللّٰهَ قِیٰاماً وَ قُعُوداً وَ عَلىٰ جُنُوبِهِمْ  وَ نَحْنُ أَصْحٰابُ اَلْأَعْرٰافِ  أَنَا وَ عَمِّی وَ أَخِی وَ اِبْنُ عَمِّی وَ اَللَّهِ فَالِقِ اَلْحَبِّ وَ اَلنَّوَى لاَ یَلِجُ اَلنَّارَ لَنَا مُحِبٌّ وَ لاَ یَدْخُلُ اَلْجَنَّهَ مُبْغِضٌ یَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَلَى اَلْأَعْرٰافِ رِجٰالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسِیمٰاهُمْ  وَ أَنَا اَلصِّهْرُ یَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ اَلَّذِی خَلَقَ مِنَ اَلْمٰاءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً  وَ أَنَا اَلْأُذُنُ اَلْوَاعِیَهُ یَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَعِیَهٰا أُذُنٌ وٰاعِیَهٌ  وَ أَنَا اَلسَّالِمُ لِرَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَقُولُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ  وَ مِنْ وُلْدِی مَهْدِیُّ هَذِهِ اَلْأُمَّهِ أَلاَ وَ قَدْ جُعِلْتُ مِحْنَتَکُمْ بِبُغْضِی یُعْرَفُ اَلْمُنَافِقُونَ وَ بِمَحَبَّتِی اِمْتَحَنَ اَللَّهُ اَلْمُؤْمِنِینَ هَذَا عَهْدُ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلْأُمِّیِّ إِلاَّ أَنَّهُ لاَ یُحِبُّکَ إِلاَّ مُؤْمِنٌ وَ لاَ یُبْغِضُکَ إِلاَّ مُنَافِقٌ وَ أَنَا صَاحِبُ لِوَاءِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فِی اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَهِ وَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَرَطِی وَ أَنَا فَرَطُ شِیعَتِی وَ اَللَّهِ لاَ عَطِشَ مُحِبِّی وَ لاَ خَافَ وَ اَللَّهِ مُوَالِیَّ أَنَا وَلِیُّ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ اَللَّهُ ولیه[وَلِیِّی]یحب[حَسْبُ]مُحِبِّیَّ أَنْ یُحِبُّوا مَنْ أَحَبَّ اَللَّهُ وَ یحب[حَسْبُ]مُبْغِضِیَّ أَنْ یُبْغِضُوا مَنْ أَحَبَّ اَللَّهُ أَلاَ وَ إِنَّهُ قَدْ بَلَغَنِی أَنَّ مُعَاوِیَهَ سَبَّنِی وَ لَعَنَنِی اَللَّهُمَّ اُشْدُدْ وَطْأَتَکَ عَلَیْهِ وَ أَنْزِلِ اَللَّعْنَهَ عَلَى اَلْمُسْتَحِقِّ آمِینَ رَبَّ اَلْعَالَمِینَ رَبَّ إِسْمَاعِیلَ وَ بَاعِثَ إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ ثُمَّ نَزَلَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ عَنْ أَعْوَادِهِ فَمَا عَادَ إِلَیْهَا حَتَّى قَتَلَهُ اِبْنُ مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اَللَّهُ .)

[۱۵] الأمالی (للمفید) ، جلد ۱ ، صفحه ۲۸۱ (قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اَلْجَبَّارِ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلرَّازِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْهُرْمُزَانِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: لَمَّا مَرِضَتْ فَاطِمَهُ بِنْتُ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَصَّتْ إِلَى عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ أَنْ یَکْتُمَ أَمْرَهَا وَ یُخْفِیَ خَبَرَهَا وَ لاَ یُؤْذِنَ أَحَداً بِمَرَضِهَا فَفَعَلَ ذَلِکَ وَ کَانَ یُمَرِّضُهَا بِنَفْسِهِ وَ تُعِینُهُ عَلَى ذَلِکَ أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَیْسٍ رَحِمَهَا اَللَّهُ عَلَى اِسْتِسْرَارٍ بِذَلِکَ کَمَا وَصَّتْ بِهِ – فَلَمَّا حَضَرَتْهَا اَلْوَفَاهُ وَصَّتْ أَمِیرَ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَنْ یَتَوَلَّى أَمْرَهَا وَ یَدْفِنَهَا لَیْلاً وَ یُعَفِّیَ قَبْرَهَا فَتَوَلَّى ذَلِکَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ دَفَنَهَا وَ عَفَّى مَوْضِعَ قَبْرِهَا فَلَمَّا نَفَضَ یَدَهُ مِنْ تُرَابِ اَلْقَبْرِ هَاجَ بِهِ اَلْحُزْنُ فَأَرْسَلَ دُمُوعَهُ عَلَى خَدَّیْهِ وَ حَوَّلَ وَجْهَهُ إِلَى قَبْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ مِنِّی وَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ مِنِ اِبْنَتِکَ وَ حَبِیبَتِکَ – وَ قُرَّهِ عَیْنِکَ وَ زَائِرَتِکَ وَ اَلْبَائِتَهِ فِی اَلثَّرَى بِبُقْعَتِکَ وَ اَلْمُخْتَارِ لَهَا اَللَّهُ سُرْعَهَ اَللَّحَاقِ بِکَ قَلَّ یَا رَسُولَ اَللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی وَ ضَعُفَ عَنْ سَیِّدَهِ اَلنِّسَاءِ تَجَلُّدِی- إِلاَّ أَنَّ فِی اَلتَّأَسِّی لِی بِسُنَّتِکَ وَ اَلْحُزْنِ اَلَّذِی حَلَّ بِی بِفِرَاقِکَ مَوْضِعَ اَلتَّعَزِّی – فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِی مَلْحُودِ قَبْرِکَ بَعْدَ أَنْ فَاضَتْ نَفْسُکَ عَلَى صَدْرِی وَ غَمَّضْتُکَ بِیَدِی وَ تَوَلَّیْتُ أَمْرَکَ بِنَفْسِی نَعَمْ وَ فِی کِتَابِ اَللَّهِ أَنْعَمُ اَلْقَبُولِ – إِنّٰا لِلّٰهِ وَ إِنّٰا إِلَیْهِ رٰاجِعُونَ  – لَقَدِ اُسْتُرْجِعَتِ اَلْوَدِیعَهُ وَ أُخِذَتِ اَلرَّهِینَهُ وَ اُخْتُلِسَتِ اَلزَّهْرَاءُ فَمَا أَقْبَحَ اَلْخَضْرَاءَ وَ اَلْغَبْرَاءَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ – لاَ یَبْرَحُ اَلْحُزْنُ مِنْ قَلْبِی أَوْ یَخْتَارَ اَللَّهُ لِی دَارَکَ اَلَّتِی أَنْتَ فِیهَا مُقِیمٌ کَمَدٌ مُقَیِّحٌ وَ هَمٌّ مُهَیِّجٌ سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ بَیْنَنَا وَ إِلَى اَللَّهِ أَشْکُو – وَ سَتُنَبِّئُکَ اِبْنَتُکَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَیَّ وَ عَلَى هَضْمِهَا حَقَّهَا فَاسْتَخْبِرْهَا اَلْحَالَ فَکَمْ مِنْ غَلِیلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِهَا لَمْ تَجِدْ إِلَى بَثِّهِ سَبِیلاً وَ سَتَقُولُ وَ یَحْکُمُ اَللَّهُ وَ هُوَ خَیْرُ اَلْحٰاکِمِینَ  سَلاَمٌ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اَللَّهِ سَلاَمَ مُوَدِّعٍ لاَ سَئِمٍ وَ لاَ قَالٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلاَ عَنْ مَلاَلَهٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلاَ عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اَللَّهُ اَلصَّابِرِینَ وَ اَلصَّبْرُ أَیْمَنُ وَ أَجْمَلُ وَ لَوْ لاَ غَلَبَهُ اَلْمُسْتَوْلِینَ عَلَیْنَا لَجَعَلْتُ اَلْمُقَامَ عِنْدَ قَبْرِکَ لِزَاماً وَ لَلَبِثْتُ عِنْدَهُ مَعْکُوفاً وَ لَأَعْوَلْتُ إِعْوَالَ اَلثَّکْلَى عَلَى جَلِیلِ اَلرَّزِیَّهِ فَبِعَیْنِ اَللَّهِ تُدْفَنُ اِبْنَتُکَ سِرّاً وَ تُهْتَضَمُ حَقَّهَا قَهْراً وَ تُمْنَعُ إِرْثَهَا جَهْراً وَ لَمْ یَطُلِ اَلْعَهْدُ وَ لَمْ یَخْلُ مِنْکَ اَلذِّکْرُ فَإِلَى اَللَّهِ یَا رَسُولَ اَللَّهِ اَلْمُشْتَکَى وَ فِیکَ أَجْمَلُ اَلْعَزَاءِ – وَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْکَ وَ عَلَیْهَا وَ رَحْمَهُ اَللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ .)

[۱۶] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام ، جلد ۲۲ ، صفحه ۴۸۴ (وَ بِالْإِسْنَادِ اَلْمُتَقَدِّمِ عَنْ عِیسَى اَلضَّرِیرِ عَنِ اَلْکَاظِمِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی فَمَا کَانَ بَعْدَ خُرُوجِ اَلْمَلاَئِکَهِ عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قَالَ فَقَالَ ثُمَّ دَعَا عَلِیّاً وَ فَاطِمَهَ وَ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَیْنَ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ وَ قَالَ لِمَنْ فِی بَیْتِهِ اُخْرُجُوا عَنِّی وَ قَالَ لِأُمِّ سَلَمَهَ کُونِی عَلَى اَلْبَابِ فَلاَ یَقْرَبْهُ أَحَدٌ فَفَلَعَتْ ثُمَّ قَالَ یَا عَلِیُّ اُدْنُ مِنِّی فَدَنَا مِنْهُ فَأَخَذَ بِیَدِ فَاطِمَهَ فَوَضَعَهَا عَلَى صَدْرِهِ طَوِیلاً وَ أَخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ بِیَدِهِ اَلْأُخْرَى فَلَمَّا أَرَادَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَلْکَلاَمَ غَلَبَتْهُ عَبْرَتُهُ فَلَمْ یَقْدِرْ عَلَى اَلْکَلاَمِ فَبَکَتْ فَاطِمَهُ بُکَاءً شَدِیداً وَ عَلِیٌّ وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ لِبُکَاءِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقَالَتْ فَاطِمَهُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَدْ قَطَعْتَ قَلْبِی وَ أَحْرَقْتَ کَبِدِی لِبُکَائِکَ یَا سَیِّدَ اَلنَّبِیِّینَ مِنَ اَلْأَوَّلِینَ وَ اَلْآخِرِینَ وَ یَا أَمِینَ رَبِّهِ وَ رَسُولَهُ وَ یَا حَبِیبَهُ وَ نَبِیَّهُ مَنْ لِوُلْدِی بَعْدَکَ وَ لِذُلٍّ یَنْزِلُ بِی بَعْدَکَ مَنْ لِعَلِیٍّ أَخِیکَ وَ نَاصِرِ اَلدِّینِ مَنْ لِوَحْیِ اَللَّهِ وَ أَمْرِهِ ثُمَّ بَکَتْ وَ أَکَبَّتْ عَلَى وَجْهِهِ فَقَبَّلَتْهُ وَ أَکَبَّ عَلَیْهِ عَلِیٌّ وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَیْنُ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِمْ فَرَفَعَ رَأْسَهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ إِلَیْهِمْ وَ یَدُهَا فِی یَدِهِ فَوَضَعَهَا فِی یَدِ عَلِیٍّ وَ قَالَ لَهُ یَا أَبَا اَلْحَسَنِ هَذِهِ وَدِیعَهُ اَللَّهِ وَ وَدِیعَهُ رَسُولِهِ مُحَمَّدٍ عِنْدَکَ فَاحْفَظِ اَللَّهَ وَ اِحْفَظْنِی فِیهَا وَ إِنَّکَ لِفَاعِلُهُ یَا عَلِیُّ هَذِهِ وَ اَللَّهِ سَیِّدَهُ نِسَاءِ أَهْلِ اَلْجَنَّهِ مِنَ اَلْأَوَّلِینَ وَ اَلْآخِرِینَ هَذِهِ وَ اَللَّهِ مَرْیَمُ اَلْکُبْرَى أَمَا وَ اَللَّهِ مَا بَلَغَتْ نَفْسِی هَذَا اَلْمَوْضِعَ حَتَّى سَأَلْتُ اَللَّهَ لَهَا وَ لَکُمْ فَأَعْطَانِی مَا سَأَلْتُهُ یَا عَلِیُّ اُنْفُذْ لِمَا أَمَرَتْکَ بِهِ فَاطِمَهُ فَقَدْ أَمَرْتُهَا بِأَشْیَاءَ أَمَرَ بِهَا جَبْرَئِیلُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ اِعْلَمْ یَا عَلِیُّ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیَتْ عَنْهُ اِبْنَتِی فَاطِمَهُ وَ کَذَلِکَ رَبِّی وَ مَلاَئِکَتُهُ یَا عَلِیُّ وَیْلٌ لِمَنْ ظَلَمَهَا وَ وَیْلٌ لِمَنِ اِبْتَزَّهَا حَقَّهَا وَ وَیْلٌ لِمَنْ هَتَکَ حُرْمَتَهَا وَ وَیْلٌ لِمَنْ أَحْرَقَ بَابَهَا وَ وَیْلٌ لِمَنْ آذَى خَلِیلَهَا وَ وَیْلٌ لِمَنْ شَاقَّهَا وَ بَارَزَهَا اَللَّهُمَّ إِنِّی مِنْهُمْ بَرِیءٌ وَ هُمْ مِنِّی بُرَآءُ ثُمَّ سَمَّاهُمْ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ ضَمَّ فَاطِمَهَ إِلَیْهِ وَ عَلِیّاً وَ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَیْنَ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ وَ قَالَ اَللَّهُمَّ إِنِّی لَهُمْ وَ لِمَنْ شَایَعَهُمْ سِلْمٌ وَ زَعِیمٌ بِأَنَّهُمْ یَدْخُلُونَ اَلْجَنَّهَ وَ عَدُوٌّ وَ حَرْبٌ لِمَنْ عَادَاهُمْ وَ ظَلَمَهُمْ وَ تَقَدَّمَهُمْ أَوْ تَأَخَّرَ عَنْهُمْ وَ عَنْ شِیعَتِهِمْ زَعِیمٌ بِأَنَّهُمْ یَدْخُلُونَ اَلنَّارَ ثُمَّ وَ اَللَّهِ یَا فَاطِمَهُ لاَ أَرْضَى حَتَّى تَرْضَى ثُمَّ لاَ وَ اَللَّهِ لاَ أَرْضَى حَتَّى تَرْضَى ثُمَّ لاَ وَ اَللَّهِ لاَ أَرْضَى حَتَّى تَرْضَى قَالَ عِیسَى فَسَأَلْتُ مُوسَى عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ قُلْتُ إِنَّ اَلنَّاسَ قَدْ أَکْثَرُوا فِی أَنَّ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَمَرَ أَبَا بَکْرٍ أَنْ یُصَلِّیَ بِالنَّاسِ ثُمَّ عُمَرَ فَأَطْرَقَ عَنِّی طَوِیلاً ثُمَّ قَالَ لَیْسَ کَمَا ذَکَرُوا وَ لَکِنَّکَ یَا عِیسَى کَثِیرُ اَلْبَحْثِ عَنِ اَلْأُمُورِ وَ لاَ تَرْضَى عَنْهَا إِلاَّ بِکَشْفِهَا فَقُلْتُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی إِنَّمَا أَسْأَلُ عَمَّا أَنْتَفِعُ بِهِ فِی دِینِی وَ أَتَفَقَّهُ مَخَافَهَ أَنْ أَضَلَّ وَ أَنَا لاَ أَدْرِی وَ لَکِنْ مَتَى أَجِدُ مِثْلَکَ یَکْشِفُهَا لِی فَقَالَ إِنَّ اَلنَّبِیَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَمَّا ثَقُلَ فِی مَرَضِهِ دَعَا عَلِیّاً فَوَضَعَ رَأْسَهُ فِی حَجْرِهِ وَ أُغْمِیَ عَلَیْهِ وَ حَضَرَتِ اَلصَّلاَهُ فَأُؤْذِنَ بِهَا فَخَرَجَتْ عَائِشَهُ فَقَالَتْ یَا عُمَرُ اُخْرُجْ فَصَلِّ بِالنَّاسِ فَقَالَ أَبُوکِ أَوْلَى بِهَا فَقَالَتْ صَدَقْتَ وَ لَکِنَّهُ رَجُلٌ لَیِّنٌ وَ أَکْرَهُ أَنْ یُوَاثِبَهُ اَلْقَوْمُ فَصَلِّ أَنْتَ فَقَالَ لَهَا عُمَرُ بَلْ یُصَلِّی هُوَ وَ أَنَا أَکْفِیهِ إِنْ وَثَبَ وَاثِبٌ أَوْ تَحَرَّکَ مُتَحَرِّکٌ مَعَ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ مُغْمًى عَلَیْهِ لاَ أَرَاهُ یُفِیقُ مِنْهَا وَ اَلرَّجُلُ مَشْغُولٌ بِهِ لاَ یَقْدِرُ أَنْ یُفَارِقَهُ یُرِیدُ عَلِیّاً عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَبَادِرْهُ بِالصَّلاَهِ قَبْلَ أَنْ یُفِیقَ فَإِنَّهُ إِنْ أَفَاقَ خِفْتُ أَنْ یَأْمُرَ عَلِیّاً بِالصَّلاَهِ فَقَدْ سَمِعْتُ مُنَاجَاتِهِ مُنْذُ اَللَّیْلَهِ وَ فِی آخِرِ کَلاَمِهِ اَلصَّلاَهَ اَلصَّلاَهَ قَالَ فَخَرَجَ أَبُو بَکْرٍ لِیُصَلِّیَ بِالنَّاسِ فَأَنْکَرَ اَلْقَوْمُ ذَلِکَ ثُمَّ ظَنُّوا أَنَّهُ بِأَمْرِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَلَمْ یُکَبِّرْ حَتَّى أَفَاقَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ قَالَ اُدْعُوا لِیَ اَلْعَبَّاسَ فَدُعِیَ فَحَمَلَهُ هُوَ وَ عَلِیٌّ فَأَخْرَجَاهُ حَتَّى صَلَّى بِالنَّاسِ وَ إِنَّهُ لَقَاعِدٌ ثُمَّ حُمِلَ فَوُضِعَ عَلَى مِنْبَرِهِ فَلَمْ یَجْلِسْ بَعْدَ ذَلِکَ عَلَى اَلْمِنْبَرِ وَ اِجْتَمَعَ لَهُ جَمِیعُ أَهْلِ اَلْمَدِینَهِ مِنَ اَلْمُهَاجِرِینَ وَ اَلْأَنْصَارِ حَتَّى بَرَزَتِ اَلْعَوَاتِقُ مِنْ خُدُورِهِنَّ فَبَیْنَ بَاکٍ وَ صَائِحٍ وَ صَارِخٍ وَ مُسْتَرْجِعٍ وَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَخْطُبُ سَاعَهً وَ یَسْکُتُ سَاعَهً وَ کَانَ مِمَّا ذَکَرَ فِی خُطْبَتِهِ أَنْ قَالَ یَا مَعْشَرَ اَلْمُهَاجِرِینَ وَ اَلْأَنْصَارِ وَ مَنْ حَضَرَنِی فِی یَوْمِی هَذَا وَ فِی سَاعَتِی هَذِهِ مِنَ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ فَلْیُبَلِّغْ شَاهِدُکُمُ اَلْغَائِبَ أَلاَ قَدْ خَلَّفْتُ فِیکُمْ کِتَابَ اَللَّهِ فِیهِ اَلنُّورُ وَ اَلْهُدَى وَ اَلْبَیَانُ مَا فَرَّطَ اَللَّهُ فِیهِ مِنْ شَیْءٍ حُجَّهُ اَللَّهِ لِی عَلَیْکُمْ وَ خَلَّفْتُ فِیکُمُ اَلْعَلَمَ اَلْأَکْبَرَ عَلَمَ اَلدِّینِ وَ نُورَ اَلْهُدَى وَصِیِّی عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ أَلاَ هُوَ حَبْلُ اَللَّهِ فَاعْتَصِمُوا بِهِ جَمِیعاً وَ لاٰ تَفَرَّقُوا  عَنْهُ وَ اُذْکُرُوا نِعْمَتَ اَللّٰهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدٰاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوٰاناً  أَیُّهَا اَلنَّاسُ هَذَا عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ کَنْزُ اَللَّهِ اَلْیَوْمَ وَ مَا بَعْدَ اَلْیَوْمِ مَنْ أَحَبَّهُ وَ تَوَلاَّهُ اَلْیَوْمَ وَ مَا بَعْدَ اَلْیَوْمِ فَقَدْ أَوْفىٰ بِمٰا عٰاهَدَ عَلَیْهُ اَللّٰهَ  وَ أَدَّى مَا وَجَبَ عَلَیْهِ وَ مَنْ عَادَاهُ اَلْیَوْمَ وَ مَا بَعْدَ اَلْیَوْمِ جَاءَ یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ أَعْمَى وَ أَصَمَّ لاَ حُجَّهَ لَهُ عِنْدَ اَللَّهِ أَیُّهَا اَلنَّاسُ لاَ تَأْتُونِی غَداً بِالدُّنْیَا تَزِفُّونَهَا زَفّاً وَ یَأْتِی أَهْلُ بَیْتِی شُعْثاً غُبْراً مَقْهُورِینَ مَظْلُومِینَ تَسِیلُ دِمَاؤُهُمْ أَمَامَکُمْ وَ بِیعَاتِ اَلضَّلاَلَهِ وَ اَلشُّورَى لِلْجَهَالَهِ أَلاَ وَ إِنَّ هَذَا اَلْأَمْرَ لَهُ أَصْحَابٌ وَ آیَاتٌ قَدْ سَمَّاهُمُ اَللَّهُ فِی کِتَابِهِ وَ عَرَّفْتُکُمْ وَ بَلَّغَتْکُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَیْکُمْ وَ لٰکِنِّی أَرٰاکُمْ قَوْماً تَجْهَلُونَ  لاَ تَرْجِعُنَّ بَعْدِی کُفَّاراً مُرْتَدِّینَ مُتَأَوِّلِینَ لِلْکِتَابِ عَلَى غَیْرِ مَعْرِفَهٍ وَ تَبْتَدِعُونَ اَلسُّنَّهَ بِالْهَوَى لِأَنَّ کُلَّ سُنَّهٍ وَ حَدَثٍ وَ کَلاَمٍ خَالَفَ اَلْقُرْآنَ فَهُوَ رَدٌّ وَ بَاطِلٌ اَلْقُرْآنُ إِمَامٌ هُدًى وَ لَهُ قَائِدٌ یَهْدِی إِلَیْهِ وَ یَدْعُو إِلَیْهِ بِالْحِکْمَهِ وَ اَلْمَوْعِظَهِ اَلْحَسَنَهِ  وَلِیُّ اَلْأَمْرِ بَعْدِی وَلِیُّهُ وَ وَارِثُ عِلْمِی وَ حِکْمَتِی وَ سِرِّی وَ عَلاَنِیَتِی وَ مَا وَرِثَهُ اَلنَّبِیُّونَ مِنْ قَبْلِی وَ أَنَا وَارِثٌ وَ مُوَرِّثٌ فَلاَ تَکْذِبَنَّکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَیُّهَا اَلنَّاسُ اَللَّهَ اَللَّهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی فَإِنَّهُمْ أَرْکَانُ اَلدِّینِ وَ مَصَابِیحُ اَلظُّلَمِ وَ مَعْدِنُ اَلْعِلْمِ عَلِیٌّ أَخِی وَ وَارِثِی وَ وَزِیرِی وَ أَمِینِی وَ اَلْقَائِمُ بِأَمْرِی وَ اَلْمُوفِی بِعَهْدِی عَلَى سُنَّتِی – أَوَّلُ اَلنَّاسِ بِی إِیمَاناً وَ آخِرُهُمْ عَهْداً عِنْدَ اَلْمَوْتِ وَ أَوْسَطُهُمْ لِی لِقَاءً یَوْمَ اَلْقِیَامَهِ فَلْیُبَلِّغْ شَاهِدُکُمْ غَائِبَکُمْ أَلاَ وَ مَنْ أَمَّ قَوْماً إِمَامَهً عَمْیَاءَ وَ فِی اَلْأُمَّهِ مَنْ هُوَ أَعْلَمُ مِنْهُ فَقَدْ کَفَرَ أَیُّهَا اَلنَّاسُ وَ مَنْ کَانَتْ لَهُ قِبَلِی تَبِعَهٌ فَهَا أَنَا وَ مَنْ کَانَتْ لَهُ عُدَّهٌ فَلْیَأْتِ فِیهَا عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ فَإِنَّهُ ضَامِنٌ لِذَلِکَ کُلِّهِ حَتَّى لاَ یَبْقَى لِأَحَدٍ عَلَیَّ تِبَاعَهٌ .)