حضرت آیت الله صدیقی در مراسم عمامه گذاری طلاب حوزه علمیه امام خمینی (ره) مصادف با عید مبعث (۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵) توصیه های ارزشمندی فرمودند که مشروح آن تقدیم می گردد.
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ اللَّهِ وَ عَلَی أجدَادِکَ سِیَّمَا عَلَی رَسُولِ الأعظَم سَیِّدِنَا مَولَانَا نَحنُ ۰۰:۱۵؟؟ أَضِفْنَا وَ أجِرنَا».
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ الصَّلاه عَلی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبیبِ نُفوسِنَا أَبِی القَاسِم مُحَمَّدٍ و آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الحُجَّهِ مَوْلَانا بَقِیَّهِ اللَّهِ فِی الْعَالَمِینَ أَرْوَاحُنَا وَ أرواحُ مَن سِوَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِم أَجْمَعِینَ إِلَی یَوْمِ الدِّینِ».
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ * وَ وَضَعْنا عَنْکَ وِزْرَکَ * الَّذی أَنْقَضَ ظَهْرَکَ * وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ * فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً * فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ * وَ إِلى رَبِّکَ فَارْغَبْ».
مبعث آخرین پیامبر خدا، آورندهی کتابی که ذخیرهی بشریت تا دامنهی قیامت است، پیامبر توحید، پیامبر معرفت، پیامبر دانش و بینش، پیامبر اخلاق، پیامبر معنویت، پیامبر جهاد، پیامبر مبارزه با بدیها، زشتی، پلشتیها، پیامبر همهی خوبیها است.
قدوم مبارک استاد عظیم الشّأن، حکیم فرزانه، مجاهد بزرگ، مربّی کمنظیر، مدافع حریم دین، سنگرنشین عرصهی تبیین مکتب، جریانشناس بزرگ، فقیه، خلیق و مجمع الفضائل آیه الله مصباح را در جمع ارادتمندان و علاقهمندان به مکتب و انقلاب و مجاهدت و صبر و استقامت گرامی میداریم.
این بعثت عظیم را که بعثت نور است، بعثت نجات است، بر امام زمان و بر همهی امّت و بشریت، به حوزههای علمیه، به پایگاههای دانش، به پایگاههای بینش و همه سنگرنشینان از جان گذشته، به همهی ظلم ستیزان و به همهی حقخواهان و به همهی فطرتها و به جمع حاضر، علما و فرهیختگان، عزیزانی که همیشه رونق دین هستند، رونق انقلاب هستند، این مردم شریف، عزیز، بزرگوار، مؤسس و حامی ارزشهای دینی تبریک و تهنیت عرض میکنم.
پیامبر هدایتگر انسان به سوی خدا است
در مورد هدف بعث پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نکاتی را به عرض میرسانم. وجود نازنین پیغمبر خدا منادی حق است «قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبِّی»[۲] «قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی»[۳] ما خلق خدا هستیم، ما ملک خدا هستیم، ما صنع خدا هستیم، ما آیهی خدا هستیم، ما مظهر خدا هستیم، باید خدای خود را بشناسیم، باید با او باشیم، او با ما است، «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ»[۴] جهالت، فساد، ظلم و ستیز، شهوات، غضب، امیال نفسانی حجاب شدهاند و این حجاب، حجاب سنگینی است. اوّلین رسالت نبی مکرّم اسلام که مکمّل رسالت همهی انبیاء بوده است ایجاد یک زلزله، یک تکانی بود که از روی آیینهی حقنمای فطرت این غبارها بریزد و این حصار و زندانی که فطرت ما را محبوس کرده و ما را از اصل خودمان باز داشته است، ما را از خدا بیگانه کرده که از خدا بیگانگی عین از خود بیگانگی است. «قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبِّی» «قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ» با کلمهی «إنَّمَا» میگوید یعنی اگر حکومتی تشکیل میشود، اگر تشکیلات جهادی و جبههای تأسیس میشود، اگر تعلیم و تعلّم و فرهنگ و قواعد و قوانینی، اگر ارتباطات فردی و خانوادگی و جمعی و بین المللی در پیامهای پیامبر اکرم و در این قرآن که جامع همهی خوبیها است و نقشهی راه است و آدرس دقیق سعادت و نجات است از این حرفها آمده، همهی این حرفهای مقدّمهی آشنایی و آشتی با خدا است، حیات طیّبه جز نفس کشیدن با خدا، با خدا زندگی کردن، با خدا روابط برقرار کردن، شعاع نور خدا را در زوایای زندگی کردن جز این نیست.
فطرت انسان خدایی است
بشر از خدا است و باید به خدای خود برگردد و پیامبر اکرم واسطه است، آمده تا دست ما را بگیرد، با خدا آشنا کند و ما را با او آشتی بدهد و دست ما را به دست یداللّهی ولایه الله بدهد و برای همیشه از خطر بیگانهپرستی که نفس ما بیگانه است، امیال و شهوات و هوا و هوسهای ما بیگانه هستند، ظلم و ظلمت بیگانه هستند. بیگانهپرستی در ابعاد مختلف آن، از پرستش قدرتهای بزرگ، کاخهای ننگین این جهانخواران، غارتگران، آمریکا و انگلیس و دیگران گرفته تا آنچه که انسان را از خود بیگانه میکند، همه بیگانه هستند. خدا، پیغمبر را فرستاد چون ما را دوست داشت و خواست ما که از او هستیم به او برگردیم و با او باشیم.
دستیابی به عدل، اساسیترین هدف رسالت انبیاء
این اساسیترین هدف و رسالت پیغمبر است و هدف دیگری در قرآن کریم برای همهی انبیاء آمده است که در شعاع آن هدف مهم است این است که بشر تقویت بشود. تا زمانی که خود انسان قائم به قسط نباشد، تا زمانی که خود انسان تشنهی عدل نباشد، تا عدالت را در وجود خود محقّق نکند نمیتواند با آمریکا پنجه در پنجه بگذارد و نترسد.
امام خمینی تحقیرکنندهی ابرقدرتهای جهان
امام آمد و قدرتهای بزرگ و شیطان بزرگ را با عنوان شیطان بزرگ تحقیر کرد، کوچک کرد، امام به آمریکا یورش برد، تهاجم امام تهاجمی بود که جهان را لرزاند، شرق و غرب را لرزاند. علّت آن این بود که آمریکا ظلمت است و امام نور بود. ظلمت هر قدر متراکم باشد با نور قدرت مقابله ندارد. چون پیامبر نور بود هیچ ظلمتی نتوانست با آن در بیفتد. امام راحل جلوهی پیغمبر بود، اگر او نه شرقی نه غربی گفت شعار نبود، وجود خود او «زَیْتُونَهٍ لا شَرْقِیَّهٍ وَ لا غَرْبِیَّهٍ»[۵] بود و از این جهت وقتی شعار داد همهی عالم فهمیدند شوری این شعار را هدایت و پشتیبانی میکند. او خودش مظهر خدا بود و اهل یقین بود. این اعتقاد به قدرت لا یزال خدا امام را در هجومش به فرهنگ غرب چیره کرد، امام در ارائهی راه نور در حکومت و حاکمیت پیروز بود. امام در بیدار کردن فطرتها به خصوص جوانها پیروز بود. دنیای غرب دانشگاهها را برای دینزدایی در ایران تأسیس کرده بودند. امام آمد و از فطرت استفاده کرد و همین دانشگاهها و همین دانشجوها قشون اسلام و انقلاب شدند. امروز هم اگر ما میبینیم فرزند رسول الله، خلف صالح امام راحل، حضرت آیه الله العظمی امام خامنهای با همان صلابت در برابر زیادهخواهیهای دنیای سلطه، دنیای استکبار، فریاد میزند و آنها را به چالش میکشد برای آن نوری است که در خود او وجود دارد، موحّد است، خدا را قبول کرده، در باور او است که جز خدا کسی قدرتی ندارد.
راه پیامبران ایجاد قسط و ظلمناپذیری بود
پیامبران آمدهاند همه را در این راه که خودشان بودند «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ»[۶] آن باوری که خودش داشت، آن باور را به صورت یک دریای خروشان که مجاری آن باید زمینهای تشنه را سیراب کند و رویشها در کنار آن باشد «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» بنا است عدالت در جهان محقّق بشود، بنا است قسط در جهان گسترش پیدا کند، بنا است ظرف جهان مالامال از عدل و قسط باشد امّا نه قسط تحمیلی بلکه قسطی که خود مردم عاشق و طالب آن هستند. این دلبری کار پیغمبر است، آمد دلها مستعد را برد و همهی کسانی که همراه پیغمبر بودند قائم به قسط شدند، وقتی قائم به قسط شدند ظلمناپذیر خواهند شد «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ»[۷] این آیهی کریمه نقشهی راه است و فطرتهای سالم که قائم به قسط میشوند و قیام به قسط میکنند جوشش وجودی خود آنها است، آنها فسادناپذیر هستند، گناهناپذیر هستند، بدیناپذیر هستند، گناهستیز هستند. پیغمبر چنین حرکتی را به راه انداخت. دنبالهی آیه که در صدر صحبتها قرائت کردیم فرمود: من به خدا دعوت میکنم و بعد کار من آشنا کردن بندگان خدا با خدا است، رفع حجاب جهالت و بیگانگی است امّا دنبال آن «مَنِ اتَّبَعَنی»[۸] را دارد. این رسالت فقط برای من نیست، باید بعد از من هم مردانی این پرچم را به دست بگیرند و واسطهی بین خدا و دلها باشند، سیم دلها را به خدا وصل کنند. دشمنان خدا که مستکبرین هستند، زورگویان و غارتگران هستند. باید علیه آنها به خاطر رسیدن به خدا جمعیتها را بسیج کرد.
مسئولیت حوزههای علمیه
حوزههای علمیه ادامهدهندگان راه پیغمبران هستند، واسطهی محبّت هستند، دلّال عشق هستند، دلها را به خدا متّصل میکنند و به فضل الهی خدا امام را مأمور کرد، این مملکت را در مسیر پیغمبر قرار داد و عطشها امروز حد و حصری ندارد، متقاضیان حقیقت، توحید، معارف حقّه، بشریت امروز تشنه است امّا آبی که این تشنگان را سیراب کند کم وجود دارد. لذا روحانیون که سربازان امام عصر هستند، افسران جنگ نرم هستند، پرچمداران خوبیها و مقابله با بدیها هستند در این عرصه باید بیشتر از سابق کمّاً و کیفاً توسعه پیدا کنند. آوازهی اسلام را انقلاب ما به اقصی نقاط عالم برده است و امروز روز مصاف ما با ظلمت و باطل و ستم است.
توفیقات حوزهی علمیه امام خمینی (رحمه الله علیه)
در این راستا توفیق الهی از سال ۸۲ نصیب این بندهی کمترین و مجموعهای که با ما کار میکنند شد. امروز ما ۱۴۰ طلبهی وارسته، جدّی، درسخوان، با انگیزه، عاشق خدا و حقیقت، مجاهد، زمانشناس، دشمنشناس، ولایتمدار، به فضل الهی در این مجموعه مشغول تحصیل هستند و این بنا که ظاهراً اوّلین بنایی در تهران است که با یک وضعیت مناسب که در خور شهر تهران، مردم با کرامت و متدیّنی که دوست دارند یک پایگاه آبرومندی برای تربیت نفوس زکیه، آغوش باز کرده باشد و جوانهای عاشق زرم در میدان جنگ نرم که معارف حق است را فرا بگیرند و به جنگ باطل بروند. مردم عزیز ما که انقلاب کردند، شهید دادند این آرزو را داشتند که در تهران هم چنین پایگاههایی آمادگی خود را برای پذیرش نفوس مستعدّه داشته باشند و این ساختمان با همّت برخی از خیّرین که بعضی از برادران عزیز ما هم که در این محفل، پدر و پسران سهیم بودند، سهم عمدهای داشتند، بعضی خیّرین دیگر، بعضی نهادها، شکر الله مساعیهم الجمیله، کمک کردند و این ساختمان دورههای پایانی خود را طی میکند. روز مبعث هم خواستیم با نام مبارک خاتم انبیاء، محمّد مصطفی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) اوّلین گام این مجموعه رونق نبوی باشد و نام پیامبر، یاد پیامبر، حضور مردم عاشق پیامبر در این محفل کلید رحمت الهی باشد، اینجا برای آینده إنشاءالله لشکرها، قشونها برای امام زمان تدارک ببیند و برای تأمین سعادت این جامعه ایفای نقش کند.
امروز علاوه بر اینکه ما در محضر رسول الله هستیم در خدمت پیامبر هستیم و این حضور معنیدار و با عظمت شما در اینجا برای پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مایهی مباهات ما است به رسم سالهای گذشته تعدادی از طلبههای عزیز ما که هم از نظر علمی و هم از نظر اخلاقی و هم از نظر مهارتهای معاشرتی، تبلیغی مجهّز شدند و میخواهند از امام زمان خود پاگن و مدال بگیرند، حضور رسمی خود را در جامعه با عنوان افسران حضرت حجّت (ارواحنا فداه) در خدمت دین…
[۱]– سورهی طه، آیه ۲۵ تا ۲۸٫
[۲]– سورهی جن، آیه ۲۰٫
[۳]– سورهی یوسف، آیه ۱۰۸٫
[۴]– سورهی ق، آیه ۱۶٫
[۵]– سورهی نور، آیه ۳۵٫
[۶]– سورهی بقره، آیه ۲۸۵٫
[۷]– سورهی فتح، آیه ۲۹٫
[۸]– سورهی یوسف، آیه ۱۰۸٫
پاسخ دهید