«أَعُوذُ بِاللَّهِ‏ مِنَ‏ الشَّیْطَانِ‏ الرَّجِیم‏»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۱]

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ‏ََ وَ الصَّلاهُ عَلَی خَاتَمِ المُرسَلینَ طَبیبِنَا حَبیبِنَا شَفیعِ ذُنوبِنَا أَبِی القَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ المَعْصُومینَ سِیَّمَا الحُجَّه مُولانَا بَقیَّهِ اللهِ فِی العَالَمینَ عجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ نَُصرَتَهُ وَ خِدمَتَهُ وَ رِضاهُ وَ رأفَتَهُ وَ اللَّعْنُ‏ عَلَى‏ أَعْدَائِهِمْ أجْمَعینَ».

«لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ‏ٌ».[۲]

مبعث شریف جوشش رحمت الهی، بارش هدایت حق بر همه‌ی بشریت و بر همه‌ی مؤمنین و بر همه‌ی سنگرنشینان، خط شکنان و شما عالمان و فرهیختگان، مؤمنان حاضر مبارک باد. به خانه‌ی امام زمان خود روز مبعث در این بزم عمامه‌گذاری مبارک باد، قدم خود را به این کانون نور گرامی می‌داریم.

دلسوزی و محبّت پیغمبر نسبت به امّت خود

یکی، دو نکته راجع به پیامبر اکرم به محضر شما عرض می‌کنم. این آیه‌ی کریمه گویای مراتب محبّت پیغمبر، دلسوزی پیغمبر به مؤمنین است. «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ» رسولی از خود شما به جمع شما روی آورده است، این برای علمای ما، کارشناسان اعتقادی ما، اخلاقی ما، شرعی ما، سیاسی و دینی ما پیام روشنی دارد که باید به سوی مردم رفت، باید بیماران را در جای خودشان ویزیت کرد. پیغمبر منتظر نبود تا مرید به سوی او برود، مریدسازی نمی‌کرد. وجود نازنین پیغمبر آشنای به درد دردمندان جامعه بودند و قدم رنجه فرمودند. «لَقَدْ جاءَکُمْ» او سراغ شما را گرفت، او دست خود را به سوی شما دراز کرد، او برای نجات شما خود را به آب و آتش زد، «لَقَدْ جاءَکُمْ» مؤمنین دلسوز زود رنج نباشند، متوقّع نباشند. عالمان ما راه پیغمبر را در پیش بگیرند، بروند به محیط‌هایی که در آن‌جا نوری، هدایتی، شمعی دیده نشده است. باید رفت، باید قیام کرد. این‌جا فرمود: «لَقَدْ جاءَکُمْ» پیغمبر سراغ شما را گرفت قبل از آن‌که شما سراغ او را بگیرید، یاد او بکنید، در خدمت او باشید.

پیام‌هایی در قرآن به پیامبر برای قیام اجتماعی و قیام باطنی

در دو سوره‌ سوره‌ی مدثّر و مزمّل، در یکی به قیام اجتماعی، در یکی به قیام باطنی پیغمبر ستوده شده است و مخاطب قرار گرفته است. «یا أَیُّهَا الْمُدَّثِّر * قُمْ فَأَنْذِر»[۳] در شرایطی که جامعه گرفتار بحران است، بیماری‌های فکری، اخلاقی، عملی نگران کننده شده است نباید به راحتی و رفاه فکر کرد، باید از بستر راحتی کنار کشید، کمر بست در جبهه اعلان حضور کرد و در برابر خطرات سینه را مردانه سپر نمود. «قُمْ فَأَنْذِر» ای جامه به خود پیچیده، ای در خانه قنوده، وقت قنودن و استراحت تمام شد، به پا خیز. «فَأَنْذِر» این‌ها نیمه جان هستند، باید این‌ها را هوشیار کنی، این‌ها را بیدار کنی. امّا از خودت و اطرافیانت شروع کن. «وَ ثِیابَکَ فَطَهِّرْ»[۴]، «وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الْأَقْرَبینَ».[۵]

الویت قرار دادن طهارت و قداست خانواده‌ها و مقابله کردن با معاندین 

بزرگان، مؤمنان، خانواده‌ها دارد از دست می‌رود، نظام خانواده با توطئه‌ی دشمن از هم می‌پاشد. گرمی، انسجام، یگانگی در درون خانواده‌ها کم رنگ شده است «وَ ثِیابَکَ فَطَهِّرْ»[۶] از خانواده‌ی خودتان شروع کنید، طهارت، پاکیزگی، پاکی، قداست این‌ها را در مجموعه‌ی اطراف خودتان در الویت قرار بدهید. «وَ ثِیابَکَ فَطَهِّرْ» شما به اخلاق معرّفی می‌شوید، لباس شما، پوشش شما، آرم شما اخلاق شما است. فضایل اخلاقی را فلش دل‌ها قرار بدهید، با اخلاق حسنه، با اخلاق الهی که «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ»[۷] با معاندین بدون هیچ واهمه‌ای مقابله کنید، امّا با جاهلان مدارا کنید، از آن‌ها دیدار کنید. پیام سوم اطرافیان خود را درست کنید.

در این کریمه «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ»[۸] پیغمبر سراغ شما را گرفت برای ویزیت شما، برای درمان شما، در به در کوچه به کوچه برای نجات شما حضور پیدا می‌کند «عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ» بر پیغمبر بسیار گران است، رنج شما را تحمّل نمی‌کند، بدبختی شما را برنمی‌تابد، نمی‌تواند تماشا کند که شما به جهنّم بیفتید، نمی‌تواند نظاره کند که شما طعمه‌ی گرگ‌ها قرار بگیرد، نمی‌تواند تماشا کند که شما از هم بپاشید، به جای این‌که دست هم را بگیرید، پای هم را بگیرید، آنچه شما را گرفتار می‌کند پیغمبر را آزار می‌دهد. «عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ … بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ‏» برای همه‌ی بشر دلسوز است «فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلى‏ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفاً»[۹] امّا رأفت و رحیمیّت خود را برای شما اختصاص داده است «بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ‏»[۱۰] خوش به حال کسی که مؤمن است و رأفت پیامبر و رحمت رحیمیّه‌ی پیامبر او را مجذوب ذات ربوبی می‌کند.

عمامه‌گذاران سربازان حضرت حجّت

محفل ما برای استفاده‌ی از یک علامه، از یک ره یافته، از بقیّه الاسلاف، از یک حکیم، از یک مفسّر، از یک فقیه، از یک مجاهد، از یک زاهد، از یک انسان متخلّق تأسیس است و بهانه‌ی آن هم عمامه‌گذاری سربازان حضرت حجّت است «ذلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ‏»[۱۱]. عمامه از شعائر الهی است، حفظ شعائر، تکریم شعائر، تقدیس شعائر، احترام به شعارهای دینی در متن قرآن کریم علامت تقوا شمرده شده است و کسانی که مقدّسات را مورد هجمه قرار می‌دهند، از اوّل خلقت شیطان مجهز بوده است که در برابر هر امر مفیدی برای جامعه بدل درست کند، برای خدا بدل درست کردند، گوساله‌ی سامری بدل درست کردن برای خدا بود، برای پیغمبر بدل درست کردند، کذاب آن هم ادعای نبوّت کرد، برای امام زمان بدل درست کردند. سیّد علی محمّد باب برای مرجع تقلید مکرّر حالا در زمان ما که مشهود است بدل درست کردند، حالا انگلیس برای ما مرجع درست کند، دنیای استعمار برای ما مرجع کند، امّا این‌ها باید شما را به قداست‌ها بیشتر جذب کند، آن‌ها بدل درست می‌کنند که آن واقع را از شما بگیرند.

به ظهور رسیدن آرم و شعائر در قالب عمامه

خدا را شکر می‌کنیم که این کانون از روز اوّل با نفس انسان‌های ره یافته مرحوم آیت الله مهدوی کنی، مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی، مرحوم آقای خسروشاهی، مرحوم آیت الله خوشبخت، مرحوم آیت الله حائری شیرازی این‌ها این‌جا بحمدالله شمع جمع بودند، طلبه‌های ما با نفس این‌ها، با واقعیّت این‌ها مأنوس بودند و به فضل الهی طلبه‌هایی هستیم که هم از نظر اخلاقی، از نظر معنوی و هم از نظر درسی بحمد الله می‌شود آدم به آن‌ها دل ببندد و امید پیدا کند. شما فرض کنید بدل زیاد درست کردند، هم در مسئولین ما برای خراب کردن این لباس بدل داریم، هم در غیر مسئولین. امّا اگر هزاران تلفات داشته باشیم، یک صاحب نفس که مثل امام جهان را منقلب کند و موازنه‌ها را به هم بزند باید به مقدسات خود پایبند باشیم، تقدیس کنیم، تکریم کنیم تا إن‌شاء‌الله از این محیط‌ها امام‌ها، آیت الله بهجت‌ها و بزرگانی که عالم به نور آن‌ها افتخار می‌کند إن‌شاء‌الله ما در آینده در انتظار این‌ها هستیم و از مجموعه‌ی همین کسانی که شما شاهد هستید این‌‌ها آرم و شعائر دین را در قالب عمامه به ظهور می‌رسانند.

 


پی نوشت:

[۱]– سوره‌ی طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫

[۲]– سوره‌ی توبه، آیه ۱۲۸٫

[۳]– سوره‌ی مدّثر، آیات ۱ و ۲٫

[۴]– همان، آیه ۴٫

[۵]– سوره‌ی شعراء، آیه ۲۱۴٫

[۶]– سوره مدّثر، آیه ۴٫

[۷]– سوره‌ی فتح، آیه ۲۹٫

[۸]– سوره‌ی توبه، آیه ۱۲۸٫

[۹]– سوره‌ی کهف، آیه ۶٫

[۱۰]– سوره‌ی توبه، آیه ۱۲۸٫

[۱۱]– سوره‌ی حج، آیه ۳۲٫