- طواف نیابتی به نیّت ائمّه و حضرت زهرا
- دو فضیلت محبوب امیر المؤمنین
- سفارش امیر المؤمنین در مورد امام حسین
- شجاعت امام حسن در جنگ صفین
- ریشهی قرآنی فضیلت همسری حضرت زهرا
- فضائل حضرت مریم در قرآن کریم
- داستان کفالت حضرت مریم در قرآن کریم
- مقام کفالت حضرت مریم
- فضیلت حضرت زهرا بر حضرت مریم
- کفالت حضرت زهرا اوّلین مقام امیر المؤمنین
- فضیلت حضرت زهرا در نز پیغمبر
- احترام پیامبر به حضرت زهرا در لحظهی ورود بر ایشان
- هم کفو بودن حضرت زهرا و امیر المؤمنین
- دلیل نامگذاری حضرت زهرا به نام فاطمه
- نحوهی زیارت حضرت زهرا در حرم امیر المؤمنین از زبان حضرت جواد
- مقام حضرت زهرا در بیان امام جواد
- رابطهی تصدیق مقام حضرت زهرا و ولایت و نبوّت
- نقش حضرت زهرا در رسیدن به ولایت
- ابیاتی در بیان فضیلت امیر المؤمنین نوشته شده بر روی ضریح ایشان
- بالاترین منبع علم در کلام امام صادق
- مصحف فاطمه بالاترین علم مکتوب ائمّه
- مقام تشییعکنندگان حضرت زهرا
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِبادِ»[۱].
«رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۲]
«إِلهی أَنْطِقْنِی بِالْهُدَى، وَ أَلْهِمْنِی التَّقْوَى».[۳]
طواف نیابتی به نیّت ائمّه و حضرت زهرا
بعضی از بزرگان اینطور به ما یاد دادند در محضر بزرگی که میرسیم، دست خالی نرویم، آن کسانی که مثل من هیچ چیز ندارند -دور از محضر شما- چه چیز به محضر امیر المؤمنین ببریم؟ چه چیز داریم که به محضر امیر المؤمنین ببریم؟ حضرت جواد به ما یاد داده است که از طرف امیر المؤمنین (سلام الله علیه) نیّت بکنیم فضایل زهرای مرضیه را بیان بکنیم. إنشاءالله حضرت از ما قبول میکند حتماً.
محضر حضرت جواد رسید و گفت: ما گاهی میرویم طواف میکنیم -این صحیح هم است- از طرف شما طواف میکنیم، از طرف امام زندهی خود، اشکال دارد؟ فرمود: نخیر، خیلی هم خوب است. فرمود: از طرف آبای شما؟ فرمود: میشود. رفت و برگشت، گفت: آقا من از حج که برگشتم از طرف همهی ائمّه نیابتاً زیارت میکردم، روز دهم هم از طرف شما طواف کردم، -امام جواد با پیغمبر معصوم دهم است- شک کردم میشود از طرف زهرای مرضیه هم طواف بکنم یا نه، دلم نیامد گاهی طواف میکردم، امّا گفتم اینها ائمّه هستند، آن بزرگوار مادر اینها است. حضرت فرمود: «اسْتَکْثِرْ مِنْ هَذَا»[۴] این کار را بیشتر انجام بده. یعنی از طرف مادر ما بیشتر نیابتاً کار خیر انجام بده. «فَإِنَّهُ أَفْضَلُ مَا أَنْتَ عَامِلُهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ». إنشاءالله این برترین عمل تو باشد. لذا ما نیّت کردیم این سلامی که در انتها میخواهیم عرض بکنیم را از طرف زهرا مرضیه عرض بکنیم، مجلس را هم برای هدیه به روح مطهّر امیر المؤمنین مجلس زهرای مرضیه قرار بدهیم.
دو فضیلت محبوب امیر المؤمنین
من در بعضی روایات دیدم امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) دو فضیلت خود را بیش از بقیهی فضائل خود دوست داشتند؛ یکی نفس الرّسول است و یکی زوج البتول. میخواهم یک مقدار راجع به زوج البتول صحبت بکنم که إنشاءالله دل حضرت را به دست بیاوریم.
سفارش امیر المؤمنین در مورد امام حسین
امیر المؤمنین وقتی میخواست به فرزندان خود وصیّت بکند، اسامی فرزندان زهرای مرضیه را ابتدا مینوشت، میفرمود: «تَقَرُّباً إِلَى اللَّهِ» فرزندان فاطمه را اوّل مینویسیم. در مال فرزندان فاطمه با بقیه مساوی هستند ولی «تَقَرُّباً إِلَى اللَّهِ» اوّل مینویسم. به امام حسن فرمود: حسن جان دربارهی برادرت حسین یک جمله بیشتر به تو نمیگویم «فَأَمَّا أَخُوکَ الْحُسَیْنُ فَهُوَ ابْنُ أُمِّکَ»[۵] حسن جان بدان این حسین پسر فاطمه است. «وَ لَا أَزِیدُ الْوَصَاهَ بِذَلِکَ» دیگر چیزی نمیگویم. یعنی باید حرمت او را حفظ بکنی چون پسر فاطمه است.
شجاعت امام حسن در جنگ صفین
در جنگ صفین وقتی کار سخت شد، امیر المؤمنین (صلوات الله علیه)، محمّد بن حنفیه را فرمود: برو جلو. محمّد در یک تنگهای گرفتار شده بود، چند بار آمد حمله بکند، دید تقریباً هزار نفر آمادهی تیراندازی ایستادند، تا میآمد برمیگشت. دوباره میآمد حمله بکند، برمیگشت. حضرت فرمود: حسن جان کار خود تو است. امام حسن (سلام الله علیه) رفت تنگه را شکست، راه را باز کرد. چهرهی محمّد بن حنفیه زرد شد، امیر المؤمنین او را صدا کرد، فرمود: «لَا تَأْنَفْ»[۶] (روایت برای جنگ جمل است) اشکالی ندارد او پسر فاطمه است، تو پسر علیّ بن ابی طالب هستی. او پسر فاطمه است.
ریشهی قرآنی فضیلت همسری حضرت زهرا
اینکه امیر المؤمنین همسری زهرای مرضیه را برترین فضیلت خود میداند، ریشه در قرآن دارد. قرآن کریم وقتی میخواهد راجع به حضرت مریم صحبت بکند که خیلی بحث طولانی است؛ الآن خدا شاهد است که مخاطب من شما نیستید، آمدم بگویم یا علی ظرف خالی ما را نگاه بکن. چیزی ندارم برای شما بگویم.
فضائل حضرت مریم در قرآن کریم
قرآن کریم برای مریم کبری که میخواهد بیان بکند، به پیغمبر ما میفرماید: «ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ»[۷] مریم کم کسی نیست. فرمود: «وَ جَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَ أُمَّهُ آیَهً»[۸] مریم آیت خدا است. چرا آیت خدا است؟ چون اگر هر کسی جز مریم کبری -سلام خدا بر او- عیسی را به آن شکل به دنیا آورده بود، مردم باور نمیکردند معجزه باشد. شما به منزل خود بروید، بعد از چند سال ببینید فرزندی است، بگویند جبرائیل آورده است. کسی باور نمیکرد یا میگفتند سر راهی است (معاذ الله) یا دزدی است یا (معاذ الله) از گناه اخلاقی است. کسی باور نمیکرد. جز مریم کبری که پاکدامنی او را خدا امضا کرده است، از کسی قبول نمیکرد. بر عیسی (سلام الله علیه) حجّت بود. یعنی اگر کسی حجّیّت حضرت مریم را نمیپذیرفت، اصلاً عیسی را (معاذ الله) حلال زاده نمیدانست.
داستان کفالت حضرت مریم در قرآن کریم
لذا حجّت است. کسی که حجّت است، زنی که حجّت است، عصمت دارد. هر کسی لیاقت ولایت بر او را ندارد حتّی در حدّ شوهری، حتّی در حدّ کفالت، حتّی در حدّ نوکری. خداوند در قرآن میفرماید: «ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ» پیغمبر ما –به خاتم انبیاء میفرماید- نبودی ببینی آن موقعی که قرار شد در بنی اسرائیل یک نفر کفیل حضرت مریم بشود، یک نفر نوکر حضرت مریم بشود، یک نفر مربّی حضرت مریم بشود، غذای او را بیاورد، جای او را تمیز بکند. چون حضرت مریم معتکف خانهی خدا شده بود، مادر او نذر کرده بود. میخواست بین انبیای بنی اسرائیل دعوا بشود. «ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ» خدا به پیغمبر خاتم که به همهی انبیای گذشته شاهد است، ناظر است میفرماید: نبودی ببینی چه خبر است، همه میخواستند رقابت بکنند که نوکر مریم بشوند. حالا شما بگو نه مربّی او. «ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ» چه کسی میتواند به این مقام برسد که کفیل مریم بشود. «وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ» نبودی ببینی داشت بین بزرگان جنگ میشد، همه به دنبال این بودند که این مقام را به دست بیاورند.
مقام کفالت حضرت مریم
کفالت مریم چه بود؟ کفالتی که قبل از آن فرمود: «کَفَّلَها زَکَرِیَّا»[۹] این مقام و منصب به زکریا رسید. تازه زکریا -سلام خدا بر او باد- وقتی وارد میشد، میدید که همیشه غذا حاضر است؛ تعجّب میکرد، میگفت: اینها از کجا آمده است؟ «أَنَّى لَکِ هذا» حضرت مریم میفرمود:«هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ» از طرف خدا است. برای کفالت مریم، کفیل شدن مریم بین انبیاء اختلاف میشود، قرعهکشی میکنند، رقابت میکنند چه کسی میتواند به این مقام برسد کفیل بشود؟ چه کسی میتواند شوهر مریم بشود که یافت نشد. کسی که بتواند این مقام را پیدا بکند نبود، هیچ کسی نشد. لذا او شوهر نداشت. بیجهت نیست. هر کسی نمیتواند بر مریم کبری، آیت خدا ولایت پیدا بکند.
فضیلت حضرت زهرا بر حضرت مریم
حالا مریم (سلام الله علیها) افضل است یا زهرای مرضیه؟ اگر قرآن کریم میفرماید: «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً»[۱۰] اصلاً این حجّت الله را خدا در این دنیا آورد، اینطور معرّفی کرد. آیه خواند عصمت او را ثابت کرد که چه بشود؟ که یک عیسی به دنیا بیاید -سلام خدا بر عیسی- خوب روایات شیعه و سنی میگوید: یکی از نوکرهای امام زمان حضرت عیسی است، یکی از یاران امام زمان، حضرت عیسی است. زهرای مرضیه مادر ۱۱ امام زمان است که یکی از آنها امامِ عیسی (سلام الله علیه) است، اصلاً قابل قیاس نیست. «أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً» یک شاخه از مریم رویید عیسی شد -سلام خدا بر عیسی باد- زهرای مرضیه مادر ۱۱ فرد است که یکی، یکی آنها امام عیسی هستند، ولیّ خدا بر عیسی هستند. قابل قیاس نیست.
کفالت حضرت زهرا اوّلین مقام امیر المؤمنین
آن وقت کفیل فاطمه چه کسی است؟ اوّلین مقام امیر المؤمنین کفالت فاطمهی زهرا است. وقتی حضرت زودتر از بقیه، در لیله المبیت به مدینه هجرت کردند، فرمود: علی جان تو امانتها را که دادی، آن امانت اصلی، فاطمهی من را –اینجا هنوز ازدواج هم نکرده بودند- با خود به مدینه میآوری. اینجا کفیل فاطمه شد. اگر به قرآن رجوع میکردی اینجا باید میدیدی که «ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ فَاطِمَه وَ کَفَّلَهَا عَلی» اینطور است.
فضیلت حضرت زهرا در نز پیغمبر
بعد شما میبینید برای ازدواج او همه صف بستند. همهی بزرگان صف بستند، چرا؟ برای اینکه فاطمهی زهرا زن معلومی نیست، دختر یک صاحب منصب نبود، سیّدهی نساء اهل الجنّه است. این وهابیها که هیچ نمیفهمد، میگوید که اگر از من بپرسند بن عثیمین میگوید: اگر از من بپرسند آن بدن پیغمبر که درون خاک است، برتر است یا عرش؟ میگویم این بدن قابل قیاس نیست، نه با عرش نه با کرسی، نه با مکّه، نه با مدینه، نه با هیچ کجای عالم. بدن او! چه برسد به روح مطهّر پیغمبر اینها همه نقل کردند. زهرای مرضیه وقتی میخواست بر پیغمبر وارد بشود احتیاط میکرد. اگر اطراف پیغمبر شلوغ بود، وارد نمیشد میگفت: پدر من به زحمت میافتد.
احترام پیامبر به حضرت زهرا در لحظهی ورود بر ایشان
این را که عرض میکنم روایت صحیح السّند است، وهابیپذیر است، وای به حال بقیه. «کُلَّمَا دَخَلَتْ فَاطِمَهُ (سلام الله علیها) عَلَى رَسُولِ اللَّهِ» «وَ کَانَتْ إِذَا دَخَلَتْ عَلَیْهِ»[۱۱] هر بار که میخواست وارد بشود، آن کسی که جسم او را این وهابیهایی که هیچ چیزی نمیفهمند، میگویند از همهی عالم وجود افضل است، جسم او، وای به حال خود او. « وَ کَانَتْ إِذَا دَخَلَتْ فَاطِمَهُ (سلام الله علیها) عَلَى رَسُولِ اللَّهِ قَامَ إِلَیْهَا» همین الآن که دارم در محضر شما حرف میزنم یک بزرگی وارد بشود من پایین بیایم شما میگویید این که هیچ کسی نیست، چه کسی وارد شد که از منبر پایین آمد؟ اگر هر بار من هر کجا منبر رفتم آن بزرگ وارد شد، من پایین آمدم شما میگویید او کیست که این هیچ کجا در حضور او نمینشیند. حالا آن پیغمبر که این مقام را دارد به نمایش میگذارد. وَ کَانَتْ إِذَا دَخَلَتْ هر بار که فاطمه (سلام الله علیها) وارد میشد، پیغمبر میایستاد، مجلس را به هم میزد، «قَامَ إِلَیْهَا» یعنی میایستاد، نه به سمت او میرفت. «رَحَّبَ بِهَا» به او خوش آمد میگفت. «قَبَّلَ یَدَهَا» دست او را میبوسید. اگر یک بار بود میگفتیم پدر و فرزندی است، عاشقانه است، رابطهی دختر و پدر است. وَ کَانَتْ إِذَا دَخَلَتْ هر بار که وارد میشد، پیغمبر میایستاد، به سمت او میرفت، دست او را میبوسید. «أَجْلَسَهَا فِی مَجْلِسِهِ» میگفت: تو باید اینجا بنشینی، مقابل مینشست، میفرمود: زهرا بنشیند. هر بار.
هم کفو بودن حضرت زهرا و امیر المؤمنین
ما از این چه میفهمیم؟ بیجهت نیست که شما میبینید، اگر کفیل او امیر المؤمنین است، دربارهی ازدواج او همه رقابت میکنند. رسول خدا میبیند همه ناراحت شدند. فرمود: ازدواج علی و فاطمه که دست من نیست. «لولا علی لما کان َ لِفَاطِمَهَ کُفْوٌ» «لَوْ لَا عَلِیٌّ لَمْ یَکُنْ لِفَاطِمَهَ کُفْوٌ»[۱۲] اگر علی هم نبود، فاطمه هم مثل مریم (سلام الله علیها) ازدواج نمیکرد.
دلیل نامگذاری حضرت زهرا به نام فاطمه
منتها بین مریم و فاطمه فرقها است. سلام خدا بر مریم کبری، نمیخواهم قدر آن بزرگوار را کم بکنم، فاطمه چرا فاطمه است؟ «لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا»[۱۳] چون او را نمیشناسند، بزرگترین چیزی که ما از زهرای مرضیه میتوانیم بشناسیم یک معرفت سلبی است، یعنی نمیتوانیم او را بشناسیم. کسی معرفت تفصیلی به او پیدا نمیکند.
نحوهی زیارت حضرت زهرا در حرم امیر المؤمنین از زبان حضرت جواد
لذا إنشاءالله اگر فرصت کردید زیارت زهرای مرضیه را در حرم امیر المؤمنین بخوانید، امام جواد به ما یاد داده است میگوید: وقتی خواستی به مادر من سلام بکنی اوّل مثل سایر معصومین نیست که صاف سلام بکنی، اوّل میگویی: «یَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ»[۱۴] اوّل بایست بگویم مادر من چه کسی است، همینطور سلام نکن، باید عرفان حق پیدا بکنی. «یَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ» ای کسی که قبل از اینکه به دنیا بیایی امتحان پس دادی. «فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ صَابِرَهً» پیروز از میدان امتحان خارج شدی. بعد میفرماید: «زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ» فاطمه جان ما خیال میکنیم تو را دوست داریم، چرا خیال میکنیم؟ چون محبّت فرع معرفت است. ما تا یک چیزی را نشناسیم که او را دوست نداریم. من اگر لفظی بگویم با یک زبانی که شما نمیدانید، محبّتی به آن ندارید. نه بغض دارید و نه محبّت. چیزی از آن نمیدانی. آیا میشود زهرای مرضیه را شناخت؟ نمیشود شناخت. لذا امام جواد به ما یاد داده است نگوییم ما تو را دوست داریم، میگوییم: «زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ» زهرا جان ما خیال میکنیم جزء محبّهای تو هستیم، ما که نمیتوانیم تو را بشناسیم. ما که تو را نمیشناسیم. «زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوکِ وَ أَتَانَا بِهِ وَصِیُّهُ».
مقام حضرت زهرا در بیان امام جواد
ببین حضرت جواد اینجا چه حرفی زده است. میفرماید: میدانی مقام زهرای مرضیه چیست؟ مقام او این است که اگر شما تصدیق بکنی آنچه به پیغمبر و امیر المؤمنین رسیده است، یعنی آنچه به وصی رسید و آنچه به نبی رسید، این را تصدیق بکنید، بعد زهرای مرضیه را به عنوان مقام واسطه بپذیرید که شما را به ولایت و نبوّت ملحق میکند.
رابطهی تصدیق مقام حضرت زهرا و ولایت و نبوّت
زهرا جان «إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ إِلا إِنَّ» این عبارت «إِلا إِنَّ» چیست؟ حصر است. «إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ إِلا إِنَّ» اگر ما تو را بشناسیم، زهرا جان به آن مقامی که داری تصدیق بکنیم که بگوییم ما نمیدانیم تو چه کسی هستی؟ تو را امیر المؤمنین میشناسد، تو را پیغمبر میشناسد، «إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ إِلا إِنَِّ إِلَّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا» زهرا جان اگر ما این مقام تو را تصدیق بکنیم، تو ما را به ولایت و نبوّت ملحق میکنیم. یعنی هر کسی که میخواهد به امیر المؤمنین برسد، امیر المؤمنین به او نگاه بکند باید با حضرت زهرا ارتباط بگیرد، دست گدایی به سمت بانوی عالم، بیبی عالم، سیّدهی نساء اهل الجنه دراز بکند. تا چه بشود؟ «لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا» تا به خود بشارت بدهیم. «بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوَلَایَتِکِ» تا بگوییم ما هم پاک شدیم. از شرک پاک شدیم. از اعتقاد غلط پاک شدیم.
نقش حضرت زهرا در رسیدن به ولایت
مقام زهرای مرضیه مقام واسطهای است، مقام محوری است؛ به ولایت نمیرسی الّا با زهرای مرضیه. -در این روایت حضرت جواد است- به نبوّت نمیرسی الّا با زهرای مرضیه (سلام الله علیها) این مقام را چه کسی میتواند بفهمد؟ این مقام را آن کسی میتواند بفهمد که اگر ما الآن فرصت میکردیم راجع به امیر المؤمنین حرف میزدیم، من دو بیتی را که در ضریح مبارک او نوشته شده است را عرض میکنم.
ابیاتی در بیان فضیلت امیر المؤمنین نوشته شده بر روی ضریح ایشان
دوستان أمالی را میشناسند. یعنی عالم حدیث را بیان میکند، شاگرد مینویسد. أمالی صدوق را شاگرد ایشان نوشته است، امالی مفید را تلعکبری نوشته است، شاگرد او نوشته است یک امالی در عالم داریم حضرت زهرا گفته است، امیر المؤمنین نوشته است. امیر المؤمنین چه کسی است؟ همان است که روی ضریح او وقتی وارد میشوی میگویی: علی جان من به تو بگویم کریم هستی، من دربارهی تو بگویم شجاع هستی، من دربارهی تو بگویم سخی هستی، من دربارهی تو بگویم… راجع به تو چه بگویم؟ چیزی ندارم راجع به تو بگویم «بَل أنَتَ فِی یَومِ القِیَامَهِ حَاکِمٌ» تو سلطان روز قیامت هستی. این را روی ضریح ایشان نوشتند.
«بَل أنَتَ فِی یَومِ القِیَامَهِ حَاکِمٌ فِى العَالَمینَ وَ شَافِعُ وَ مُشَفَّعُ».
تو روز قیامت شفاعت میکنی، شفاعت تو هم پذیرفته است، خدا به تو چک سفید داده است.
«بَل أنَتَ فِی یَومِ القِیَامَهِ حَاکِمٌ فِى العَالَمینَ وَ شَافِعُ وَ مُشَفَّعُ».
«وَ الیکَ فِى یَومِ المَعادُ حِسَابُنَا». علی جان روز قیامت حساب ما با تو است، خواندید دیگر «إِیَابُ الْخَلْقِ إِلَیْکُمْ» ما به در خانهی تو میآییم. اینها را روی ضریح ایشان نوشتند. این شخصیتی که مردم وقتی خواستند علی را تحلیل بکنند، با خدا اشتباه گرفتند. آن کسی که فرمود: «لَوْ کُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ یَقِیناً»[۱۵] آن کسی که فرمود: «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی»[۱۶].
بالاترین منبع علم در کلام امام صادق
امام صادق فرمود: بالاترین منبع علم ما، گفتند آقا علوم شما چطوری است؟ فرمود: آن هزار بابی که پیغمبر به علی یاد داد لحظهی آخر چه بود، فرمود: بله آن نزد ما است. ابوبصیر گفت: «هَذَا وَ اللَّهِ الْعِلْمُ»[۱۷] این نهایت علم است. حضرت فرمود: بله علم است «وَ مَا هُوَ بِذَاکَ» آن علم اصلی این نیست. گفت: از این بالاتر هم دارید؟ فرمود: بله. گفت: چیست؟ حضرت فرمود: جفر پیش ما است. گفت: آقا جفر چیست؟ فرمود: همهی احکام از کلّی و جزئی تا خراش پوست، تا چه همه در آن وجود دارد. ابوبصیر آدم کوچکی نیست، گفت: «إِنَّ هَذَا هُوَ الْعِلْمُ» حضرت فرمود: بله این علم است. «وَ لَیْسَ بِذَاکَ» گفت: آقا از این بالاتر هم دارید؟ فرمود: بله جامعه هم در نزد ما است. گفت: جامعه چیست؟ فرمود: تمام علوم تکوینی من الاوّلین إلی الآخرین در آن جمع کرده است. گفت: «إِنَّ هَذَا هُوَ الْعِلْمُ» حضرت فرمود: بله «وَ لَیْسَ بِذَاکَ» گفت: از این بالاتر هم دارید؟ فرمود: بله «عِنْدَنَا لَمُصْحَفَ فَاطِمَهَ علیها سلام)» بله مصحف فاطمه نزد ما است.
مصحف فاطمه بالاترین علم مکتوب ائمّه
گفت: مصحف فاطمه چیست؟ فرمود: همان چیزی است که او فرمود، امیر المؤمنین نوشت. آیا امیر المؤمنین حیدر کرّار حکیم علی الاطلاق حرف تکراری نوشته است، چیزی که بلد بوده است نوشته است؟ چیزی که بیفایده بوده است نوشته است یا استفاده کرده است؟ حضرت صادق فرمود: بالاترین منبع علم مکتوب ما مصحف فاطمه است. آمدند به امام صادق گفتند: بعضی از سادات فلان جا -نمیخواهم در محضر امیر المؤمنین اسم ببرم- ادّعای امامت کردند؛ فرمود: «وَ لْیُخْرِجُوا مُصْحَفَ فَاطِمَهَ» بروید مصحف فاطمه را بیاورید ببینید به چه کسی وصیت کرده است. این چه مقامی است؟ وصیت برای پیغمبر است. فرمود: بروید مصحف فاطمه را بیاورید. اوّلاً بگویید آن کسی که ادّعای امامت میکند مصحف فاطمه دارد یا نه، این ادلّهی امامت است. ثانیه ببینید اسم چه کسی را نوشته است؟
مقام تشییعکنندگان حضرت زهرا
علی جان ما فقط خواستیم محضر شما عرض ارادت بکنیم. اسم همسر شما را ببریم. به ما اینطور خبر دادند که «خُلِقَتِ الْأَرْضُ لِسَبْعَهٍ»[۱۸] زمین را برای هفت نفر خلق کرده است خدا. «بِهِمْ یُرْزَقُونَ وَ بِهِمْ یُمْطَرُونَ» اصلاً خدا برای این هفت نفر به عالم روزی داده است. اصلاً خدا به احترام این هفت نفر اجازه داده است باران ببارد. گفتند: اینها چه کسانی هستند؟ فرمود: سلمان، ابوذر، مقداد، هفتمی هم امیر المؤمنین است. گفتند: اینها چه کسانی هستند؟ فرمود: «هُمُ الَّذِینَ شَهِدُوا الصَّلَاهَ عَلَى فَاطِمَهَ (علیها سلام)» این هفت نفر در تشییع جنازهی مادر ما شرکت کردند. کسی در مجلس زهرای مرضیه نبود، فضایل زهرای مرضیه را بیان بکند.
وقتی ماجرای زهرای مرضیه تمام شد فضه نتوانست در مدینه باقی بماند، گفت: والله من دیگر در این شهر نمیمانم، هر کجای شهر را که نگاه بکنم یاد خون جگر فاطه میافتم، تحمّل نمیکنم.
[۱]– سورهی غافر، آیه ۴۴٫
[۲]– سورهی طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫
[۳]– الصّحیفهی السجّادیه، ص ۹۸٫
[۴]– الکافی، ج ۴، ص ۳۱۴٫
[۵]– الأمالی (للطوسی)، ص ۸٫
[۶]– بحار الأنوار، ج ۳۲، ص۱۸۷٫
[۷]– سورهی آل عمران، آیه ۴۴٫
[۸]– سورهی مؤمنون، آیه ۵۰٫
[۹]– سورهی آل عمران، آیه ۳۷٫
[۱۰]– همان.
[۱۱]– بشاره المصطفى لشّیعه المرتضى، ج ۲، ص۲۵۳٫
[۱۲]– بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۱۴۱٫
[۱۳]– بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۶۵٫
[۱۴]– همان، ج ۹۷، ص ۱۹۴
[۱۵]– بحار الأنوار، ج ۴۰، ص ۱۵۳٫
[۱۶]– نهج البلاغه، ص ۲۸۰٫
[۱۷]– الکافی، ج ۱، ص ۲۳۹٫
[۱۸]– بحار الأنوار، ج ۲۲، ص۳۲۶٫
پاسخ دهید