زاویهی دید مهم است. ظاهراً زاویهی دید قرآن این نیست. در قرآن کریم گاهی یک پیغمبری ۹۵۰ سال تلاش میکند و بعد نمیتواند کسی را جذب بکند؛ با این نگاه باید بگویند عجب پیغمبر ناکارآمد، نالایق، بدون بهره… از این حرفها بزنند ولی خداوند نسبت به نوح علی نبیّنا و آله و علیه السّلام یک طور دیگر حرف میزند. «إِنَّهُ کانَ عَبْداً شَکُوراً»[۱] صالح بود، شایسته بود. خدا نمیگوید بهرهوری او پایین بود. چون خدا اساساً نخواسته است ما سیطره داشته باشیم. «إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ * لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ»[۲] خود او بخواهد همراهی میکند، نخواهد هم همراهی نمیکند؛ جریمهی آن را باید بدهد. مدیریّت خوب این نیست که مردم را جو زده بکند، با فضای تبلیغاتی تو خالی آنها را جا به جا بکند. این موضوع برای انتخابها خوب است که خوب میشود در آن موقعیت دروغ گفت. برای کسی که نمیدانم به آخرت ایمان دارند یا نه؛ ولی برای کسی که خدا را در نظر گرفته است، اینطور نیست.
قبلاً بارها عرض کردیم امیر المؤمنین علیه السّلام وقتی دارد به حکومت میرسد، ابن عبّاس بسیار نگران است؛ میگوید: بیا یک مقدار در این تجمّعها یک دو تا شعار بده، دست تکان بده بگو: مثلاً… چهار تا خالی ببندد؛ مثل اینها که الآن در پستهای سیاسی خالی میبندند اینها مگر پیروی شما نیستند، شما یک خالی ببندد. کاری ندارد میشود. میبندند، شما هم بیا ببند. امیر المؤمنین علیه السّلام صحبت نمیکند؛ بله با این منطق باید بگویی هیچ بویی از سیاست نبرده است. در مرام او دروغ نیست. لذا نمیآید شعار بدهد، وعده بدهد. ۲۰ روز دیگر چه میشود، دو سال بعد چه میشود، این کار را بکنیم، اینطور میشود. هیچ از این حرفها نمیزند، وعده نمیدهد. نمیخواهد بادکنکی مردم را با خود جا به جا بکند، جو بدهد. میگوید بفهمید. لذا طرف آمد گفت: آقا تو داماد پیغمبر است، او هم زن پیغمبر است، ما این وسط دچار مشکل شدیم. البتّه شیعه نبود؛ اگر شیعه بود اصلاً این سؤال برای او مطرح نمیشد. حضرت فرمود: «اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَهُ»[۳] حق را بشناس، تو اگر حق را شناختی و بررسی کردی… فکر کردی عایشه حق است، جلوی من هم ایستادی، در قیامت مأجور هستی چون میگویی: من تحقیق کردم و به حق نرسیدم؛ این شیعه نیست و این حرف درستی هم است. یک بت پرستی تلاش بکند، فرض بکنید به اینکه به قطع برسد که این بت پرستی او درست است، در قیامت مأجور است، به فرض اینکه تحقیق بکند. حضرت فرمود: تو برای چه نگران هستی، تو به وظیفهی خود عمل بکن. این یک نگاه دیگر است. امیر المؤمنین اصلاً به نتیجه کار ندارد. بگوید: آقا با ما بیا. حالا که داری میپرسی بیا با ما، ستاد بغل نرو؛ امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: «اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَهُ» بررسی بکن، ببین کدام یک درست است. هر کدام را که بررسی کردی، تحقیق کردی، رسیدی درست است مأجور هستی، مسیر را درست بکن. بررسی بکن، چشم بسته دنبال یکی نرو.
این تعریف امیر المؤمنین علیه السّلام یعنی در انتخابات چهار تا کاندیدا هستند؛ ممکن است در یک خانوادهی چهار نفره هر یک از آنها به یکی از این چهار نفر رأی بدهند و هر کدام از اینها مأجور هم باشند، تحقیق میکنند، بررسی میکنند، حرفها را میشنوند، سوابق را میبینند، صحبتها را میبینند، بررسی میکنند؛ یکی به الف رأی میدهد، یکی به ب رأی میدهد، یکی به ج رأی میدهد؛ یکی به د، رأی میدهد. همه هم مأجور هستند بررسی کردند. آقا شما آدم خود را جذب بکن؛ نه. مسیر درست را برو. دنبال این نیست که آدمها را به سمت خود بکشاند. شعار بدهد، وعده بدهد، وعید بدهد. به قول یک نفر شاید چون عمر امیر المؤمنین صلوات الله علیه اینقدر طولانی بود اینقدر تجربه داشت؛ بعضیها برای چهار سال رسیدن به حکومت ظلمها و دروغ ها… چون تجربه ندارد، بالا و پایین دنیا را ندیدند، این بیچارگی است. روایت داریم در روایات شیعه که «کان یقعد (جبرئیل) بین یدیه (امیر المؤمنین) قعده العبد (العبید)»[۴] جبرئیل محضر امیر المؤمنین علیه السّلام میآمد، مثل برده مینشست. پیغمبر صلوات الله علیه فرمود: چطور تو اینقدر به این علیّ بن ابیطالب علیه السّلام احترام میگذاری؟ گفت: برای اینکه معلّم من است. گفت: یعنی چه معلّم تو است؟ میگویم عمر امیر المؤمنین علیه السّلام دراز بود؛ لذا تجربه داشت، بالا و پایین دنیا را دیده بود. این به جز آن است که امیر المؤمنین علیه السّلام «یَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ» بود. آن که یک چیز دیگر است. یک آدمی که هزاران سال عمر کرده است، بالا و پایین دنیا را دیده است؛ تشویق مردم، لعن مردم، فحش مردم، تکفیر مردم، همه را دیده است؛ نگاه او با معاویهای که بسیار تلاش کرده است که به حکومت برسد، خیلی فرق دارد فرعونها و نمرودها دیده است.
آقا رسول الله در این نقل اینطور است که فرمودند: معلّم تو بوده است؟ جبرئیل گفت: بله آقا من وقتی به دنیا آمدم و از من سؤال کردند که تو چه کسی هستی و پروردگار تو چه کسی است؟ من نمیدانستم چه بگویم، ایشان تشریف آوردند؛ گفتند: بگو «أنتَ الجَلیل» یا «أنت ربّیَّ الجَلیل وَ أنَا العَبدُک جَبرائیل» بعد آقا فرمودند: تو چه وقت خلق شدی؟ گفت: خلقت ما طولانی است، ما پیرمرد هستیم. نقلها مختلف است مثلاً فلان ستاره است ۳۰ هزار سال یک بار میگردد، اینجا طلوع میکند یعنی مدار آن اینقدر بزرگ است، مثلاً من این را ۳۰ هزار دفعه دیدم؛ از این حرفها. من خیلی روی اینها مانور نمیدهم برای این است که کسی خیال نکند اینها فضیلت امیر المؤمنین علیه السّلام است. ما فضیلت امیر المؤمنین علیه السّلام را درک نمیکنیم. ما فضائل امیر المؤمنین علیه السّلام را همینطور نسبی میگوییم مثلاً جبرئیل در مقابل او خاضع بود را فکر میکنیم… لذا منبر را خراب میکنم، چون دوست نداشتم شما خیال بکنید من فکر کردم این فضیلت امیر المؤمنین علیه السّلام است. فضیلت امیر المؤمنین علیه السّلام اینها نیست. خلاصه امیر المؤمنین صلوات الله علیه خیلی عمر درازی دارد. تجربه دارد فرعونها دیده است. همهی دنیا دست فرعون بوده است و سقوط کرده است، دیده است. لذا اینطور نیست که خیلی نگران باشد. یک حکومت کوفهای بگیرد، حالا آن غیر از آن مقام ملکوتی او است که همهی عالم به دست او است.
[۱]– سورهی اسراء، آیه ۳٫
[۲]– سورهی غاشیه، آیات ۲۱ و ۲۲٫
[۳]– روضه الواعظین و بصیره المتعظین (ط – القدیمه)، ج ۱، ص ۳۱٫
[۴]– إعتقادات الإمامیه (للصدوق)، ص۸۱٫
پاسخ دهید