یک عزیزی سؤال کرده بود مدام شما می‌گویید ائمّه غریب بودند، شرایط آن‌ها بدتر از ما بود، جامعه آن‌ها را درک نمی‌کرد، فرهنگ عمومی با شریعت فاصله گرفته بود، آن‌ها امام هستند ما باید چه کاری انجام دهیم؟ بنای ما اوّل این است که با گوشت و پوست خود این غربت را بیابیم. بفهمیم اوضاع روزگار ما بهتر است و بعد برای خود خط‌مشی‌گذاری کنیم، من باید از خروجی این جلسه تصمیم بگیریم یک جایی از این خیمه‌ی دین علمی که خوب به اهتزاز در نیامده است یا در حال افول است، به اندازه‌ی توان خود بلند کنم. اگر یک نفر از جمع ما به این تصمیم برسد بنده بر آباء و اجداد خود کفایت می‌کنم.   

 

نمی‌خواهیم بگوییم موفقیّت‌های ائمّه صلوات الله صد درصدی بوده است، چون استعدادی که آن‌ها داشتند، توانی که آن‌ها داشتند، اگر مردم همراهی می‌کردند خیلی متفاوت از این بود که اتّفاق افتاد. منتها چون ما و بلکه بزرگ‌ترهای ما در جامعه، بلکه نخبگان سیاسی و دینی جامعه هم وقتی مشکلات را می‌بینند، معایب را می‌بینند، ضعف‌ها را می‌بینند معمولاً دچار ناامیدی می‌شوند. من یک شبی اسم یکی از مراجع عظام را هم بردم که از ایشان نقل می‌کنند این ناامیدی است وای به حال دیگران. لذا احساس کردم باید به سیره‌ی اهل بیت علیهم صلوات الله برگردیم.

 

غربت ما مطرح نیست، غربت دین مطرح است منتها چون می‌گوییم «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دِینَ‏ اللَّهِ‏ الْقَوِیمَ‏»[۱] امام خود دین است، امام شاخص دین است، امام خود حقیقت است. مظهر حق است، ریشه‌ی حق است، سرچشمه‌ی حق است، تجلّی همه‌ی اسماء و صفات حضرت حق در روی زمین است. قدر او باید دانسته شود که نشد. لذا باید سیره‌ی اهل بیت را یک مروری بکنیم، ببینیم در چه شرایطی چه کاری انجام دادند.

 

می‌خواهیم یک تیتری همین‌طور عرض کنم اهل بیت در آن شرایط غربت چند شاخصه داشتند که اگر بعداً رسیدم یکی یکی بیشتر توضیح می‌دهم. ۱- این‌که شما اصلاً ناامیدی نمی‌بینید، این را بنده چند بار عرض کردم. ۲- خستگی نمی‌بینید، هر چه فشار بیشتر باشد شوق او برای انجام تکلیف بیشتر است. چون تکلیف‌مدار است. همان‌طور که شهید احدی الحسنیین، فرق شهید ما و کشته‌ی ما با کشته‌ی جبهه‌ی ناحق این است که وقتی او می‌خواهد بمیرد نمی‌داند چه کاری انجام می‌دهد. کشته‌ی ما اگر پیروز شود پیروز است، در برابر حقیقت کشته هم شود پیروز است. در بدترین وضع که کشته می‌شود شهید حججی می‌شود که می‌خواهند دو جا برای او تشییع کنند، جامعه در التهاب است که بروند دست برسانند به صندوقی که بدن مبارک او است و معلوم نیست چقدر از بدن مبارک او است.


[۱]– بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ‏۹۷، ص ۳۶۰٫