«… عَلَی أَعْدائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
ویژگیهای امام
گاهی آنقدر تبلیغات و فعّالیّت علیه بدیهیات و امور روشن میشود که امام (علیه السّلام) باید اینطور مفصّل و طولانی بیان بفرمایند: «فَکَیْفَ لَهُمْ بِاخْتِیَارِ الْإِمَامِ»[۱] چگونه آنها میتوانند امام انتخاب کنند در حالی که «وَ الْإِمَامُ عَالِمٌ لَا یَجْهَلُ» امام عالمی است که به هیچ چیزی جاهل نیست و به همه چیز عالم است، «وَ رَاعٍ لَا یَنْکُلُ» نگهبانی است که هیچ نوعی ضعفی در پاسداری او امکان ندارد، قدرت خدا را دارد، «مَعْدِنُ الْقُدْسِ وَ الطَّهَارَهِ» گنجینهی پاکی و تقدّس است، «وَ النُّسُکِ وَ الزَّهَادَهِ» معدن و گنجینهی عبادت و زهد است «وَ الْعِلْمِ وَ الْعِبَادَهِ» گنجینهی علم و بندگی خدا است، «مَخْصُوصٌ بِدَعْوَهِ الرَّسُولِ» دعای رسول به ویژه در حقّ او مستجاب شده.
استجابت دعای پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در حقّ دوستان
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) دعای ویژه کرده است: «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ»[۲] شخصی که سابقهی تسنّن داشته و شیعه شده گفته همهی ما میدانیم که تلاش استکبار برای صدمه زدن به ایران است ولی نمیتواند برای اینکه این دعای رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مستجاب است، دعای پیامبر است «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ» ایران مصداق «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ» است. از یکی دیگر از کسانی که مستبصر شدند و در قم درس میخوانند پرسیدند که چطور مستبصر شدی؟ گفت: من دیدم قرآن میفرماید: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَهً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ»[۳] بیشترین عداوت با مؤمنین را یهود دارند. سپس دیدم مدّعی مرکزیت اسلام مثل سعودی که عملاً یهودی است.
مصداق دوستی و دشمنی اهل بیت
خدا سیّد محسن امین را رحمت کند، او در کشف الارتیاب میفرماید: آنها خانوادهی یهودی بودند، چه بسا الآن هم یهودی باشند و به صورت ظاهر اسلام آوردند تا قدرت را در دست بگیرند. اگر مسلمان هم هستند شریک یهودیان هستند و با آنها منافع مشترک و رابطه دارند. الآن کسانی که شیعه را میکشند با پول عربستان این کار را انجام میدهند ولی زخمیها را به اسرائیل میبرند مداوا میکنند. آن شخص میگفت: متوجّه شدم این آیه که میفرماید: بیشترین دشمنی را یهود با مؤمنین دارد، دیدم مؤمنین هیچ مصداقی جز ایرانیان ندارد، ایرانیان هم شیعه هستند، پس فهمیدم که «الَّذینَ آمَنُوا» در قرآن یعنی شیعه. البتّه حقّانیت شیعه هزارها آیهی روشن دارد ولی خدای متعال هر کسی را به نوعی هدایت میکند.
شأن اهل بیت (علیهم السّلام)
«مَخْصُوصٌ بِدَعْوَهِ الرَّسُولِ وَ نَسْلِ الْمُطَهَّرَهِ الْبَتُولِ» کسانی که نسل آنها همان بیبی است که در شأن او آیهی تطهیر نازل شده است، «لَا مَغْمَزَ فِیهِ فِی نَسَبٍ» هیچ نوع عیبی یا چیزی که یک نوع کسری و کمبود در نسب او باشد یافت نمیشود، «وَ لَا یُدَانِیهِ ذُو حَسَبٍ» اصلاً هیچ ذو شرافتی نمیتواند به او نزدیک باشد، «فِی الْبَیْتِ مِنْ قُرَیْشٍ» اگر بیت او را بخواهی از قریشی است ولی اهل قریش هم زیاد بودند، «وَ الذِّرْوَهِ مِنْ هَاشِمٍ» و در اوج قریش خانوادهی هاشم از آنها است. «وَ الْعِتْرَهِ مِنَ الرَّسُولِ» عترت پیغمبر است، «وَ الرِّضَا مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» کسی است که مرضیّ خدا است، او را خدا برای خلیفگی خود انتخاب کرده است، «شَرَفُ الْأَشْرَافِ» او مایهی شرافت شرافتمندان است «وَ الْفَرْعُ مِنْ عَبْدِ مَنَافٍ» شاخهای از خانوادهی عبد مناف است، «نَامِی الْعِلْمِ» علم او رشد دارد، یکی از مستمسکهای ما است. بعضی حتّی مثل علّامه طباطبایی معتقد هستند –از بعضی از فرمایشات ایشان به دست میآید- امام هر چه که بنا بوده باشد از روز اوّل هست، دیگر از آنچه هست بالاتر معنا ندارد. وقتی هم که عبادت میکند برای استکمال نیست، با عبادت کامل نمیشود و با شهادت هم به جایی نمیرسد که اگر شهید نمیشد به آن مقام نمیرسید. به نظر ما اینطور نیست، امّا از روایات اینطور به دست میآید که پیغمبر هم مثل بقیهی بندگان خدا رشد دارد. با این مجاهدتهایی که میکند به مقاماتی نائل میشود که اگر این مجاهدتها و ایذاءها نبود هرگز به آن مقامها نائل نمیشد.
سعادت و شقاوت در دست خود انسان است
اینکه امیر المؤمنین (علیه السّلام) در حین شهادت خود میفرماید: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَهِ»[۴] یعنی به آن سعادتی که میخواستم رسیدم. ابن ملجم، اشقی الاشقیاء وسیلهی سعادت من شد. بعضی میگویند خدا که میداند ما بدبخت میشویم چرا ما را خلق کرد؟ جواب این است که خدا میداند یک عدّه سعادتمند میشوند و تو باید بدبخت بشوی تا عامل سعادت آنها بشوی، برای اینکه این دنیا همانطور که وقتی یک منزل میسازند، یک اتاق پذیرایی میخواهد یک سرویس دستشویی هم میخواهد تا چه کسی کجا را انتخاب کند، انتخاب آن با تو است، تو میخواستی بدبخت بشوی، خدا تو را برای بدبختی نیافریده است ولی این عالم، عالمی است که تا یک عدّه بدبخت نشوند یک عدّه به سعادت نمیرسند. اگر کسی نباشد که امام حسین (علیه السّلام) را شهید کند امام حسین هم به آن مقامی نمیرسد که –آنطور که نقل شده است- خود او به محمّد بن حنفیه فرمود: جدّ من به من فرمود: تو در پیشگاه خدا مقامی داری که تا شهید نشوی به آن مقام نخواهی رسید.
علم و درایت امام
«نَامِی الْعِلْمِ»[۵] علم او در حال رشد است. مرحوم علّامه مجلسی هم این جمله را همینطور معنا فرموده است که «أی عِلمُهُ دَائماً فِی الزِّیَادَهِ»[۶] علم او دائماً در حال افزایش است؛ یعنی همین «نَامِی الْعِلْمِ». «کَامِلُ الْحِلْمِ» حلم او کامل است، «مُضْطَلِعٌ بِالْإِمَامَهِ» او است که توانایی دارد، هر کسی به جز آنها ادّعا میکند نه میتواند خود را اداره کند، امام بخواهد عالم را اداره کند امام عالم است حالا یک بخش از آن انسانها هستند. «عَالِمٌ بِالسِّیَاسَهِ» به کشورداری آشنا است، میداند سیاست و مدیریّت به چه معنا است؟ «مَفْرُوضُ الطَّاعَهِ» خدا اطاعت او را واجب فرموده، «قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ» او از جانب خود کاری انجام نمیدهد، او امر خدا را بر پا میدارد «نَاصِحٌ لِعِبَادِ اللَّهِ» خیرخواه بندگان خدا است.
دعای امامان در حقّ بندگان خدا
در روایت آمده است شخصی از اصحاب امام هشتم (علیه السّلام) هر چقدر به حضرت گفت: من التماس دعا دارم، برای من دعا بفرمایید. حضرت فرمود: تو فکر کردی ما دعا نمیکنیم؟ در فرمایشات حضرت ولیعصر (عجل الله فرجه) هم ملاحظه فرمودید: «إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ»[۷] ما نه یاد شما را فراموش کردهایم و نه کار شما را رها کردهایم، در کار شما اهمال نمیکنیم.
اوّلین وظیفهی رئیس جمهور
«حَافِظٌ لِدِینِ اللَّهِ»[۸] امام کسی است که دین خدا را حفظ کند. خدا لعنت کند کسانی که مسئولیت جامعهی اسلامی را به عهده میگیرند و میگویند دین به ما ربطی ندارد، تو غلط کردهای که رئیس جمهور شدهای! قرآن میفرماید: وظیفهی اوّلیهی رئیس جمهور کشور اسلامی این است: «الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ»[۹]، کسانی که وقتی ما در زمین به آنها قدرت دادیم شعائر دینی را احیاء کنند. اینکه میگویند به ما ربطی ندارد پس تو خائن هستی که در رأس کشوری واقع شدی که وظیفه اصلی و اوّلیهی تو این است که فرهنگ دینی مردم را تقویت کنی.
عنایات خاصّ خدا به پیامبر و اهل بیت (علیهم السّلام)
«إِنَّ الْأَنْبِیَاءَ وَ الْأَئِمَّهَ (صلوات الله علیهم) یُوَفِّقُهُمُ اللَّهُ وَ یُؤْتِیهِمْ مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِهِ وَ حِکَمِهِ مَا لَا یُؤْتِیهِ غَیْرَهُمْ» خداوند متعال انبیاء و ائمّه (صلوات الله علیهم) را موفّق میدارد و به آن از آن علم مخزون و حکمت خود عنایت میفرماید. چیزی که به دیگران نمیدهد «فَیَکُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمِ أَهْلِ الزَّمَانِ» علم آنها بالاتر از علم همهی زمان آنها است. «فِی قَوْلِهِ تَعَالَى» در آنجا که خدای متعال میفرماید: «أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَى الْحَقِ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدى» اینطور که به یاد میآورم صدّیقهی طاهره در خطبهای که به مسجد تشریف آوردند و خواندند به این آیه تمسّک فرمودند. آیا کسی که هدایت به حق میکند سزاوارتر است یا کسی که خود هدایت نمییابد مگر اینکه او را هدایت کنند. «فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ» چه مشکلی دارید؟ چطور حکم میکنید؟ «وَ قَوْلِهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً» خدای متعال فرموده: کسی که ما به او حکمت دادیم به او خیر کثیر را دادیم. مصداق بارز و برجستهی این آیه امام معصوم است. «وَ قَوْلِهِ فِی طَالُوتَ» خدای متعال دربارهی طالوت فرمود: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ» در مورد رهبری طالوت بیجهت بهانهگیری نکنید، خدا او را برای رهبری شما برگزیده است، «وَ زادَهُ بَسْطَهً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» هم به او در بدن قوّت و قدرت بیشتر داده و هم در علم. «وَ اللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ» مالکیت برای خدا است، به هر کسی که بخواهد میدهد. «وَ قَالَ لِنَبِیِّهِ» در مورد پیغمبر اکرم در قرآن فرموده است: «أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ وَ کانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظِیماً» خدای متعال کتاب را بر تو فرستاد و حکمت به تو داد و تو چیزی آموخت که تو آن نبودی که بدانی و فضل خدا بر تو فضلی عظیم است. و همینطور دربارهی ائمّه از اهل بیت پیغمبر و دربارهی پیامبر و ذرّیهی پیامبر (صلوات الله علیهم) فرموده است: «أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» این بدبختها به اهل بیت پیغمبر حسد میورزند به آنچه که خدای متعال با فضل خود عنایت فرموده است و این سنّ خدا است «فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ» قبل از اهل بیت پیغمبر ما به آل ابراهیم هم کتاب و حکمت دادیم، «وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً» و به آنها حاکمیت عظیم بخشیدیم، «فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ» ولی همواره همینطور بوده است که بعضی از مردم به آنچه که ما به خلفا و پیامبران و امامان دادهایم، ایمان و سر تسلیم فرو میآورند و آنها را در جایگاه خود میشناسند «وَ مِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ» بعضی هم هستند که نه تنها خود ایمان نمیآورند بلکه باعث انحراف دیگران میشوند و دیگران را منحرف میکنند. خدا میفرماید: صبر ما زیاد است «وَ کَفى بِجَهَنَّمَ سَعِیراً» ما به کسانی که اینطور باعث بدبختی و انحراف مردم میشوند و به آنها القائات سوء میکنند مهلت میدهیم ولی جهنّم برای سوزاندن آنها کافی است.
پایان
پی نوشت ها
[۱]– الکافی، ج ۱، ص ۲۰۲٫
[۲]– همان، ص ۲۹۴٫
[۳]– سورهی مائده، آیه ۸۲٫
[۴]– بحار الأنوار، ج ۴۲، ص ۲۳۹٫
[۵]– الکافی، ج ۱، ص ۲۰۲٫
[۶]– مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج ۲، ص ۳۹۵٫
[۷]– الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج ۲، ص ۴۹۷٫
[۸]– الکافی، ج ۱، ص ۲۰۲٫
[۹]– سورهی حج، آیه ۴۱٫
پاسخ دهید