- خداوند متعال تنها رازق است
- خداوند بر خود لازم میداند که روزی بندگان را بدهد
- خداوند برای آدم ارزش قائل هست
- خداوند روزیرسان مطلق بندگان
- خداوند بهترین روزیرسان است
- روزی بیحساب خداوند به برخی بندگان
- نعمت ولایت، نعمتی بدون بازخواست
- خاطرهای از آیت الله امینی
- روزی انسان شاکر از آسمان و زمین فرستاده میشود
- خداوند به هر کس بخواهد گشایش میدهد
- تنها امید انسان باید خدا باشد
- اولیترین انفاق، انفاق بر پدر و مادر
- یک مرد نباید تمام مسائل خود را به همسرش بگوید
- تشریفات نوعی کنز است
- کفاف روزی درخواست حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله)
- زیانهای کمی روزی
- تقوا راهی برای دوری از معصیت و کفر
- خطاب امام رضا به آخوند ملا علی همدانی: ایشان از دوستان ما است
- نماز جماعت بهترین راه قرب به خداوند
- اثر کار خیر و استغفار در سحر در وسعت رزق
- اثر وضعی کارهای ما در زندگی
- معنای استکبار
«بِسْمِ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ الصَّلَاۀُ وَ السَّلامُ عَلَی نَبِیِّنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ و لَعْنَهُ اللهِ عَلَی أَعْدائِهِمْ أَجْمَعِینَ مِنَ الآنِ إلی یَوْمِ الدِّینِ».
خداوند متعال تنها رازق است
یکی از دوستانی سؤالی کرد من دیدم شاید جواب این برای خیلیها خوب باشد حالا اوّل جواب این سؤال را میدهیم هر وقت فرصت کردیم آن روایت را ادامه میدهیم. راجع به روزی بود. من یک مروری کردم آیات قرآن را راجع به روزی. یک دسته آیات است که میفرمایند: خدا فقط رازق است، هیچ کس دیگری رازق نیست. مثل «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ»[۱] هم الف و لام در خبر مفید حصر است و هم ضمیر فصل. تنها خود او رزّاق است و زیاد است یکی این آیه است؛ ولی مثلاً «لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ مِنْ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ»[۲] فرزندان خود را به خاطر فقر نکشید.
خداوند بر خود لازم میداند که روزی بندگان را بدهد
حالا کشتن یک وقت بقائاً است یا حدوثاً است؛ آنها هم که بچّهدار نمیشوند به خاطر ترس از فقر آنها هم مشمول این خطاب شاید باشند. یا آیهی مبارکهای است که بیش از این خدا رزّاق است، میفرمایند: اصلاً وظیفهی ما است. «وَ ما مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها»[۳] خدا میگوید: من بر خود لازم میدانم که روزی بندگان خود را بدهم، روزی همهی آن کسانی که احتیاج به روزی دارند بدهم. برای اینکه خدا آفریده است و شما اگر فرزند داشته باشید، در صدد هستید که اگر از دست شما میآید به بهترین وجه زندگی او را تأمین بکنید. حالا اگر ازدواج هم کرده است و خود او هم درآمدی ندارد، شما سعی میکنید همهی مخارج او را بدهید. بالاخره زندگی او خوش باشد. خوب خدای متعال که الرّحم الرّاحمین است، یعنی از پدر مهربانتر است. یقیناً برای بندهی خود نمیخواهد که نیازمند باشد، خود خدا نیاز او را رفع میکند.
خداوند برای آدم ارزش قائل هست
«وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ»[۴] میگوید: ما بنی آدم را گرامی داشتیم. برای بنی آدم ارزش قائل هستیم. «وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ» ما به آنها طیّبات را روزی کردیم یا گاهی به صورت سؤال: «أَمَّنْ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعیدُهُ وَ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»[۵] شما فکر میکنید که چه کسی است که روزی شما را میدهد؟ «أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ» آیا کسی دیگر هم وجود دارد؟ یا در یک آیهی دیگر فرمود: «فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ»[۶] رزق را از خدا بخواهید.
خداوند روزیرسان مطلق بندگان
«اللَّهُ الَّذی خَلَقَکُمْ ثُمَّ رَزَقَکُمْ»[۷]، «قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ»[۸]، «هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیْرُ اللَّهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»[۹] آیا خالقی به غیر از خدا است که او به شما روزی بدهد؟ از آسمان و زمین؟ «هُوَ الَّذی یُریکُمْ آیاتِهِ وَ یُنَزِّلُ لَکُمْ مِنَ السَّماءِ رِزْقاً»[۱۰] تنها خود او است که برای شما روزی میفرستد. «اللَّهُ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ قَراراً»[۱۱] بعد دارد «وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ»، «رَزَقَکُمْ» برای این «جَعَلَ» آمده است. خدا است که این زمین را آرام قرار داده است، شما را «وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ» چهرههای زیبا به شما داده است. «وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ» خدا است که به شما از چیزهای خوب روزی داده است. «وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَکاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصیدِ * وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضیدٌ»[۱۲] همهی این میوهها و درختها را ما به وجود آوردیم «رِزْقاً لِلْعِبادِ»[۱۳] به خاطر اینکه میخواهیم به بندگان خود روزی بدهیم. «أَمَّنْ هذَا الَّذی یَرْزُقُکُمْ إِنْ أَمْسَکَ رِزْقَهُ»[۱۴] اگر خدا ندهد به سراغ چه کسی میروی؟ اینها همه تنبیه بر این است که ما خدا را فراموش نکنیم.
خداوند بهترین روزیرسان است
خوب یکی هم همان آیه بود که «وَ ما مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها»[۱۵] که خواندیم. اصلاً یک آیاتی است که میفرماید: خدا غیر الرّازقین است؛ بهترین روزیرسانها است. یعنی هر طور شما فرض بکنید روزیرسانی را، بهتر از خدا نمیتوانید فرض بکنید.
«قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَهً مِنَ السَّماءِ تَکُونُ لَنا عیداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آیَهً مِنْکَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقینَ»[۱۶]، «وَ الَّذینَ هاجَرُوا فی سَبیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ ماتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسَناً وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقینَ»[۱۷]، «قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقینَ».[۱۸]
روزی بیحساب خداوند به برخی بندگان
در بعضی آیات دارد که «یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ» خدای متعال بیحساب به هر کسی بخواهد میدهد. «زُیِّنَ لِلَّذینَ کَفَرُوا الْحَیاهُ الدُّنْیا وَ یَسْخَرُونَ»[۱۹] برای کفّار دنیا تزیین شده است، خیلی در چشم آنها جلوه داده شده است، کار شیطان هم است و هم اینکه دنیا در چشم آنها جلوه داده شده است و مؤمنین اهل دنیا نیستند اینها را مسخره میکنند. «وَ الَّذینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ» در حالی که روزی که وقت اصلی است و کار این کاروانسرا تمام میشود و این مسیر تمام میشود و سفر تمام میشود و افراد به مقصد میرسند، آنجا معلوم میشود که چه کسی برنده است. «وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ» آیات دیگری هم وجود دارد مثل «قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ»[۲۰] تا به اینجا میرسد که «وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ»[۲۱]، «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ … قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍٍ»[۲۲]. «لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ»[۲۳].
نعمت ولایت، نعمتی بدون بازخواست
در یک روایتی است که اصحاب امام صادق (علیه السّلام) اطراف حضرت بودند، خرمای خیلی نابی را آوردند در محضر حضرت و حضرت تعارف کردند، همه میل کردند. بعد یکی از اینها گفت: «لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» حتماً یک روزی میرسد که شما بازخواست خواهید شد از این نعمت. چون خرما خیلی در نظر آنها جلوه کرد.
امام صادق طبق آن روایت فرمود: خدای متعال بزرگوارتر است «أکرَمُ» از اینکه یک روزی به بندهی خود بدهد، بعد از او بازخوست بکند، از او حساب بکشد. شاید «یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ» هم به همین معنا باشد. تو فکر کردی نعمت یعنی این خرما، نعمت یعنی امور دنیایی. نعمت ولایت ما اهل بیت است که «لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» که قابل ذکر است، این نعمتی است که شما از آن بازخواست میشوید. از این چیزهایی که خدا به شما داده است به حیوانات هم داده است. باز خواست نمیکند. شدیداً آنجا در آن روایت دارد که خدا بازخواست نمیکند.
یک مجموعه آیاتی داریم که میفرمایند: «للَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ»[۲۴] خدا برای هر کسی که بخواهد روزی را پهن میکند، بسط میدهد، گسترده میکند، روزی او را فراوان میکند و هرکسی را هم که بخواهد تنگ میگیرد. این مثل همین است که «فَإِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی مَنْ یَشاءُ»[۲۵] معنای آن این نیست که همینطور گترهای است. از آیات قرآن به روشنی به دست میآید که کسی اهل تقوا باشد، خدای متعال روزی او را خوب میرساند. «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً * وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ»[۲۶] هر کسی تقوا داشته باشد، خدای متعال در هر مشکلی یک راهی برای او باز میگذارد، برای او راه درست میکند.
خاطرهای از آیت الله امینی
شب گذشته آقای فاطمی نیا در جلسهی بعد از منبر خود میفرمودند: مرحوم آقای آقا سیّد عزیز طباطبایی، فرزند مرحوم سیّد صاحب عروه که ایشان یک کتابشناس خیلی قهّاری بود، میگفت که علّامهی امینی برای من تعریف کرد گفت: برای کتاب خود –شاید هم الغدیر بوده است- که کاغذ میخواستند، برای تهیّهی کاغذ هم باید خود مؤلّف به بغداد میرفت، در وزارت خانهی مربوطه تقاضای کاغذ میکرد. میگوید: من در حرم کاظمین (علیهم السّلام) به مرحوم مظفّر برخورد کرد. مظفّر سؤال کرد: برای چه به اینجا آمدی؟ گفتم: برای کاغذ آمدم. گفت: شما که خیلی کاغذ میخواهید، من برای یک کتاب اندازهی کف دست، دو تا بند کاغذ خواستم ندادند، اینقدر معطّل میکنند. علّامهی امینی به آنجا میرود، جمعیت هم زیاد بودند، کسانی که از اطراف عراق، شهرهای مختلف آنجا برای تقاضای کاغذ آمده بودند. نوبت آقای امینی که میشود، رئیس از اتاق بیرون میآید، میگوید: شما چه کار دارید؟ گفته بود: کاغذ میخواهم. رئیس گفته بود: چقدر؟ علّامه گفته بود: سیصد بند. رئیس گفته بود: اینجا میخواهی تحویل بگیری، یا خود نجف؟ آقای امینی میگوید: اینکه دارد اینطور سؤال میکند… میگوید: بله، نجف برای مطبع عبد الزّهرا بفرستید.
کسانی که آنجا بودند وقتی میبینند این با علّامهی امینی اینطور برخورد کرد. میگویند: ما یک بند میخواهیم، دو بند میخواهیم، پنج بند میخواهیم سیصد بند شما یک دفعه به این دادید ولی به ما اینطور؟ گفت: من وقتی ایشان را دیدم، طوری بود که هر چه میخواست نمیتوانستم نه بگویم. این کار خدا است. چه بسا آن طرف سنی هم باشد. چه بسا شیعه هم نبوده است.
روزی انسان شاکر از آسمان و زمین فرستاده میشود
چه بسا از آن افراد لامذهب که اسم آنها شیعه است ولی عملاً شیعه نیستند مثل خیلی از افرادی که در کشور خود ما هم هستند. به احکام خدا پایبند نیستند. نماز را عادت کردند میخوانند، روزه را هم حتّی میگیرند، ولی دلها در اختیار کسی دیگر است. «یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» یعنی این. خدای متعال در هیچ مشکلی نمیگذارد که آنها بمانند، راهی برای خارج شدن از آن مشکل برای آنها باز میکند. پس اگر «یَبْسُطُ … لِمَنْ یَشاءُ» برای هر کسی بخواهد این خواست گزاف نیست. خواست را روی حساب است، حساب آن هم این است. کسی بندهی خدا باشد، شاکر نعمت خدا باشد، قدر نعمت خدای متعال را بداند. خدای متعال روزی او را از آسمان و زمین میفرستد.
خدا مرحوم آیت الله بهاءالدّینی رحمت کند، من خودم نشنیدم، ولی به نظر من یکی از دوستان نقل کرد از قول ایشان که ما معتقد هستیم آسمان هم سوراخ میشود از آسمان روزی طرف میآمد. یعنی این حرفها یعنی چه که آسمان سوراخ نمیشود، خدا بخواهد هم از آسمان میفرستد. آن که مُحال نیست.
خداوند به هر کس بخواهد گشایش میدهد
بالاخره «للَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ»[۲۷] یعنی به هر کسی بخواهد گشایش میدهد، به هر کسی بخواهد سخت میگیرد، آیات زیادی است به این مضمون است، به همین مضمون که «یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ».[۲۸] این آیه هم که معروف است: «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ»[۲۹] روزی اینجا نیست که شما اینجا به دنبال آن میگردید. روزی دست خدا است. «فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ»[۳۰] خدا قسم میخورد برای اینکه ما باور نمیکنیم. قسم به آن کسی که آسمان و زمین را خلق کرده است و دارد مدیریّت میکند حق است؛ این حرفی که گفتم حق است. مثل حرف زدن شما، چطور حرف زدن شما دروغ نیست، یک حقیقتی است، آن هم یک حقیقت است. منتها برای کسی که میفهمد، اگر یک وقت اشتباه بکند، آن وقت یک دفعه مجازات سختی هم میشود.
تنها امید انسان باید خدا باشد
در شرح حال مرحوم قاضی استاد علّامهی طباطبایی و دیگران خواندم که وضع زندگی ایشان بسیار سخت بود. یک روزی مریدان میگویند: آقا اجازه بدهید ما یک کاری بکنیم. ایشان میفرمایند: هیچ کاری نمیشود بکنید. من یک اشتباهی کردم باید تا آخر عمر مجازات بشوم. چه اشتباهی؟ گفت: بله یک بحثی با آقای خویی داشتم، به آقای گفتم تو مرجع میشوی، هوای ما را داشته باش.
در مورد حضرت یوسف است که «اذْکُرْنی عِنْدَ رَبِّکَ »[۳۱] وقتی خواب را تعبیر کرد، به آن کسی که خواب او تعبیر کرد گفت: وقتی رفتی در درگاه سلطان من را از یاد نبر و دوباره بالاخره ساقی میشوی و مشربه دار میشوی و میآیی سر کار خود و موقعیت پیدا میکنی. گفت: «اذْکُرْنی عِنْدَ رَبِّکَ» بلافاصله دارد «فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنینََ» همین موجب شد که باید هفت سال، یا ۱۴ سال در زندان بماند.
برای اینکه آن کسانی که بالا هستند، اگر بلغزند یک دفعه سقوط بکنند، خیلی ضربه میبینند. من که معلوم نیست یک وجب هم از جای خود حرکت باشم، سقوط هم بکنم چیزی نمیشود. ولی آن کسی که بالا رفته است، اگر یک دفعه اشتباه بکند، او را سخت مجازات میکنند، تا آخر عمر باید… لذا ما باید دقّت داشته باشیم، ما آخوند هستیم، ما این آیات را خواندیم، ما این آیات را مکرّر تلاوت کردیم. مراقب باشیم امید ما به هیچ کسی نباشد. فقط امید انسان باید به حق باشد و شیطان یک وقت ما را فریب ندهد.
اولیترین انفاق، انفاق بر پدر و مادر
یک آیهی مبارکه هم است که «وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ»[۳۲] کسی که روزی او تنگ است، خرج بکند. بله، انفاق یکی از عوامل زیادی روزی است. در روایات ما آمده است که اوّلین مورد و اولیتر از همه انفاق بر پدر و مادر است. انفاق یعنی پول خرج کردن، نه یعنی صدقه دادن. انفاق یعنی این پول را خرج بکنی، اگر میخواهی پول خرج بکنی، اوّل مورد آن پدر و مادر شما است. وضع پدر و مادر شما خوب است هدیه که حرام نیست، هدیه بر پدر و مادر حرام است؟ زکات واجب به پدر و مادر حرام است. شما باید خرجی را اگر دارید بدهید، خرج آنها را بدهی، نمیتوانی زکات واجب خود را به پدر و مادر بدهی. امّا صدقهی مستحبّی هدیه حرام نیست.
اوّلین مورد هدیه به پدر و مادر است، یعنی هر پولی که انسان خرج میکند اوّل پدر و مادر او، بعد خانوادهی خود، بعد اقوام خود. این را امام صادق (علیه السّلام) به همین ترتیب طبق آن روایتی که آمده است فرمودند: اولویت اوّل پدر و مادر است. هر وقت انسان به دیدن پدر و مادر خود میرود، زن او هم باید نداند. چون خانم گفته بود: من دیدم حریف همسرم نمیشوم، یا بالاخره خود من کسالت دارم، رفتم برای او زن گرفتم، ولی وقتی زن گرفتم دیدم نمیتوانم تحمّل بکنم.
یک مرد نباید تمام مسائل خود را به همسرش بگوید
ممکن است اگر شما با زن مشورت بکنید بگوید: خیلی هم خوب است، مثلاً فلان چیز را برای مادر خود بخر ولی وقتی خریدی ممکن است نتواند تحمّل کند، ممکن است اوقات تو را تلخ کند. چه لزومی دارد مرد هر کاری میکند همسر او بداند؟! اصلاً چه لزومی دارد درآمد شما را زن شما بداند؟! شما باید طوری زندگی بکنی که همسر شما فکر بکند خیلی پولدار هستی. ولی او هم باید بداند که ولخرجی را به هر قیمت… بگویید من اگر پول من از پارو بالا برود… من یک وقت به پسر خود گفتم، گفتم: اگر پول من از پارو بالا برود، برای تو موتور نمیخرم. اگر میخواهی جایی بروی تاکسی تلفنی زنگ بزن بیاید در خانه، من خرج همهی آن را میدهم. ولی موتور بخواهی سوار بشوی، نمیشود. نه راضی هستم که موتور سوار بشوی. نه برای تو موتور میخرم.
تشریفات نوعی کنز است
باید او هم بداند که اگر پول شما از پارو بالا برود، تشریفات در خانه نمیخرید که فردای قیامت داغ بکنند به بدن انسان بچسباند. چون یک نوع کنز است. «وَ الَّذینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّهَ وَ لا یُنْفِقُونَها فی سَبیلِ اللَّهِ»[۳۳] این خرج نیست، یک نوع ذخیره کردن غلط است. «یَوْمَ یُحْمى عَلَیْها فی نارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ»[۳۴] یک روز میشود همینها را داغ میکنند، پیشانی آنها را با اینها داغ میکنند. مثل شتری که به او داغ میگذارند. اینطور داغ میکنند.
بنابراین اگر روزی میخواهیم باید از خدا بخواهیم، اگر هم از خدا میخواهیم باید طوری باشد که خدا هم حرف ما را بپذیرد. خدا حرف بندهی خود را میپذیرد. خدا کسی که بندگی او را بکند، «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ»[۳۵] اگر بندهی من باشند؛ همین که این آیه فرموده است «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً»[۳۶] این را هم باید دقّت داشته باشیم، این آیه مبارکه هم قابل توجّه ما است که «وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ»[۳۷] خدا بندگان خود را میشناسد. اگر به بعضیها بگستراند، وضع آنها خیلی خوب شود طغیان میکنند. اصلاً فلز آدمی زاد این است «کَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى»[۳۸]، «وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ».[۳۹]
کفاف روزی درخواست حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله)
رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) هم همینطور که در روایات آمده است از خدای متعال وسعت روزی بسط نمیخواستند کفاف میخواستند. کفاف یعنی چه؟ کفاف یعنی مقداری که زندگی انسان با آسایش و با راحتی بگذرد. زیادی برای او مشکل درست نشود. زیادی نباشد.
زیانهای کمی روزی
ثروت خوب است، وضع زندگی انسان خوب باشد، خیلی خوب است. برای اینکه اگر وضع انسان خوب نباشد، کار او به کفر هم میرسد، به اینکه در مال امام بدون اذن امام تصرّف بکند، میرسد. حرام بخورد، خود او، فرزندان او حرام بخورند، آن وقت دیگر هرگز این بچّه آخوند نمیشود. ای کاش خود او هم نمیشد، آخوندی که میخواهد دزد باشد، دزد امام زمان باشد، آخوند نباشد بهتر است.
تقوا راهی برای دوری از معصیت و کفر
تقوا پس بنابراین آدم از راه حلال وضع او خوب باشد، خیلی خوب است. کار او به کفر نمیکشد. به معصیت خدا نمیکشد. حالا چه کار بکنیم؟ اوّلین آن خیلی روشن است. این آیه فرموده است: تقوا. دوم که باز هم این از تقوا است، خدمت به پدر و مادر است. کسانی که پدر و مادر – در بعضی روایات دارد- از آنها ناراضی باشد، خدای ناکرده عاق بکند، زندگی دنیای آنها هم فلج میشود، بیچاره میشوند. حالا من عین روایت را به یاد ندارم ولی مفادّ آن همین است که عرض میکنم.
با وضو باشد. چون ما بندهی خدا هستیم، علّامهی طباطبایی را شنیدم در شرح حال ایشان نوشته بود که ایشان میفرموده است: سختترین حالت برای من آن وقتی است که به دستشویی بروم قبل از اینکه وضو بگیرم. یعنی چه؟ یعنی در یک حالت حدث هستم، در حالت طهارت نیستم. این برای من سختترین حالت است. چقدر مشکل است که انسان میرود تطهیر میکند بعد از آن یک وضو هم بگیرد. همیشه سعی بکند، هیچ وقت با جنابت نخوابد. هر وقت احتیاج به غسل داشت، حتماً برود همان وقت غسل خود را بکند، بعد بیاید بخوابد. همیشه متطهّر باشد. خوب از تقوا نماز اوّل وقت است، نماز خود را اوّل وقت بخواند.
خطاب امام رضا به آخوند ملا علی همدانی: ایشان از دوستان ما است
خدا رحمت بکند آقای آخوند همدانی را، آقای آخوند همدانی در آن تشرّفی که مرحوم آقای نمازی مشهد خدمت حضرت داشته است، آنجا از حضرت نقل میکند که حضرت فرمودند: آخوند ملّا علی از دوستان ما است. اگر به انسانی این را بگویند و انسان پر دربیاورد، جا دارد. یک روحانی که امام زمان او به او بگوید: این از دوستان ما است.
نماز جماعت بهترین راه قرب به خداوند
در محضر ایشان بودیم، یک روز یک کسی سؤال کرد، بهترین راه برای قرب به خدا چیست؟ ایشان فرمود: نماز اوّل وقت به جماعت. نمازهای خود را حتّی الامکان اوّل وقت بخوانیم، به جماعت بخوانیم.
اثر کار خیر و استغفار در سحر در وسعت رزق
کار خیر برای دیگران، این فرمایش از مکارم الاخلاق است. «وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى یَدِیَ الْخَیْرَ»[۴۰] خدایا به دستان من –در دعای مکارم الاخلاق امام سجّاد (علیه السّلام) است- کار خیر مردم را جاری بکن. کار خیر برای مردم و یکی از چیزهایی که در وسعت رزق غوغا میکند، استغفار در سحر است. برای اینکه ممکن است یکجایی انسان یک حرفی زده باشد، دل یک کسی را سوزانده باشد. کودکی را بزرگی را در دوران مدرسه، در دوران کودکی، این استغفار اگر مستمر باشد، آن را محو میکند. روایات متعدّدی داریم که اینهایی که بچّهدار نمیشوند، تصمیم بگیرند، یک سال هنگام سحر صد بار استغفار بکنند خدای متعال به آنها فرزند میدهد.
من این را همینطور که اینجا دارم میگویم، در مؤسّسه گفته بودم، چند نفر آمدند، یکی میگفت: هفت سال، یکی میگفت: بیش از ده سال بود ازدواج کرده بودم، بسیار هم معالجه کرده بودم، فایده نداشت. حتّی یکی از آنها اینطور به من گفت: فلانی تو این را که گفتی، من رفتم خانه برای همسر خود گفتم، خود من این حرف را جدّی نگرفتم، ولی خانم من همین که شنید جدّی گرفت. لذا از همان روزی که شنید، تصمیم گرفت و چیزی نگذشت که خدا به ما فرزند داد؛ با اینکه سالها گذشته بود و ما بچّهدار نمیشدیم، معالجه هم زیاد کرده بودیم.
اثر وضعی کارهای ما در زندگی
آن وقت یکی از علمای قم از مرحوم آقا شیخ عبد النّبی عراقی نقل میکرد که مرحوم آقا شیخ عبد النّبی عراقی میفرموده است: این بچّههایی که به دنبال این پرندهها میروند، پرندهای را میگیرند یا با تیر کمان میزنند یا یا تفنگ میزنند، اگر این بچّه در خانه داشته باشد و با گرفتن این مادر آن بچّه آنجا بیغذا بماند و بمیرد، اثر وضعی این کار این است که این آدم بچّهدار نمیشود. حالا مدام میرود معالجه میکند، فایده ندارد. امّا این استغفار آن را درست میکند. معالجه نمیخواهد. استفغار که بکنی… حالا این یک نمونهی آن است، بالاخره استغفار در سحر خیلی غوغا میکند در وسعت روزی، آدم مصمّم بشود صد بار استغفار بگوید.
آن کسانی که توفیق نماز شب ندارند، تصمیم بگیرند استغفار در سحر بکنند. چون از روایات ما به دست میآید که کسانی که نمیتوانند نماز شب بخوانند، یکی از دو جهت یا گناه کردند که این گناه به فرمایشی که از امام صادق (علیه السّلام) نقل شده است «قَدْ قَیَّدَتْکَ ذُنُوبُک»[۴۱] حضرت فرمودند: گناهان تو، تو را در بند کرده است. بند به پای تو گذاشته است، نمیتوانی بلند بشوی نماز بخوانی. یا اینقدر ظرفیت او کم است که وقتی بلند میشود نماز شب میخواند، فکر میکند دیگر مثلاً چه کسی است. خودخواهی و خود پسندی و عجب برای او پیدا میشود.
معنای استکبار
حضرت استاد آیت الله مصباح (دامه برکاته) از قول علّامهی طباطبایی میفرمودند: ما در محضر آقای قاضی بودیم، یک طلبهای گفت: آقا من را سحرها برای نماز شب بیدار میکنند. گاهی من را صدا میزنند،گاهی در را به هم میزنند، گاهی ظرفها را به هم میزنند، بالاخره من را بیدار میکنند. آقای قاضی فرمود: تو بلند نشو. برای اینکه آن کسی که تو را بیدار میکند، شیطان است. برای اینکه وقتی تو نماز شب میخوانی، فکر میکنی که یک سر و گردن از دیگران بزرگتر هستی، شیطان هم همین را میخواهد، همین خودخواهی را میخواهد. تو خود را بزرگتر ببینی استکبار یعنی همین، استکبار یعنی خود را بزرگتر ببیند. بزرگ بشمارد. یکی از این دو مورد است.
آدمی که استغفار میکند دارد در مقابل خدا اعتراف میکند به اینکه مقصّر است و با این کار آن روحیهی استکبار هم در او کم میشود. البتّه از بین رفتن آن به فرمایش حضرت امام (قدّس الله سره) به آقا شیخ حسنعلی صانعی گفته بود: که هر کسی بالاخره یک عنانیّتی در وجود خود دارد. امام کارشناس کار بود، عمری در این راه کار کرده بود.
بالاخره استغفار در سحر بسیار مؤثّر است و اینکه نیّت انسان خیر باشد. نیّت شما خیر باشد. اگر کاری هم از دست شما نمیآید، دیگران را دوست داشته باش. چرا؟ برای اینکه از کجا میدانی که این آقایی که با او هم حجره هستی، بهتر از شما نیست، در نزد حضرت ولیعصر (صلوات الله علیه) محبوبتر از شما نیست.
(دعا)
پایان
پی نوشت ها
[۱]– سورهی ذاریات، آیه ۵۸٫
[۲]– سورهی انعام، آیه ۱۵۱٫
[۳]– سورهی هود، آیه ۶٫
[۴]– سورهی اسراء، آیه ۷۰٫
[۵]– سورهی نمل، آیه ۶۴٫
[۶]– سورهی عنکبوت، آیه ۱۷٫
[۷]– سورهی روم، آیه ۴۰٫
[۸]– سورهی سبأ، آیه ۴٫
[۹]– سورهی فاطر، آیه ۳٫
[۱۰]– سورهی غافر، آیه ۱۳٫
[۱۱]– سورهی غافر، آیه ۶۴٫
[۱۲]– سورهی ق، آیات ۹ و ۱۰٫
[۱۳]– همان، آیه ۱۱٫
[۱۴]– سورهی ملک، آیه ۲۱٫
[۱۵]– سورهی هود، آیه ۶٫
[۱۶]– سورهی مائده، آیه ۱۱۴٫
[۱۷]– سورهی حج، آیه ۵۸٫
[۱۸]– سورهی سبأ، آیه ۳۹٫
[۱۹]– سورهی بقره، آیه ۲۱۲٫
[۲۰]– سورهی آل عمران، آیه ۲۶٫
[۲۱]– همان، آیه ۲۷٫
[۲۲]– همان، آیه ۳۷٫
[۲۳]– سورهی نور، آیه ۳۸٫
[۲۴]– سورهی رعد، آیه ۲۶٫
[۲۵]– سورهی فاطر، آیه ۸٫
[۲۶]– سورهی طلاق، آیات ۲ و ۳٫
[۲۷]– سورهی رعد، آیه ۲۶٫
[۲۸]– سورهی قصص، آیه ۸۲ و سورهی عنکبوت، آیه ۶۲ و سورهی سبأ، آیه ۳۹٫
[۲۹]– سورهی ذاریات، آیه ۲۲٫
[۳۰]– همان، آیه ۲۳٫
[۳۱]– سورهی یوسف، آیه ۴۲٫
[۳۲]– سورهی طلاق، آیه ۷٫
[۳۳]– سورهی توبه، آیه ۳۴
[۳۴]– همان، آیه ۳۵٫
[۳۵]– سورهی بقره، آیه ۱۸۶٫
[۳۶]– سورهی طلاق، آیه ۲٫
[۳۷]– سورهی شوری، آیه۲۷٫
[۳۸]– سورهی علق، آیات ۶ و ۷٫
[۳۹]– سورهی طلاق، آیه ۳٫
[۴۰]– الصّحیفه السّجّادیّه، ص ۹۲٫
[۴۱]– تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان)، ج ۲، ص ۱۲۱٫
پاسخ دهید