کلیپ تصویری با عنوان «علّتِ مدحِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه از خودشان»؛ برگرفته شده از قسمت بیستم برنامه تلویزیونی «ماه من» ویژه سحرهای ماه مبارک رمضان ـ ۲۵ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۹
حضرت از جایگاه شخصیتِ خود دفاع میکردند، چرا؟ چون این شخصیتِ حقوقی پدرِ امّت است، هادیِ امّت است، لذا وقتی حضرت میفرمایند: «أنا الهادی، أنا المُهتَدی» که نمیخواهند از خودشان تعریف بفرمایند، اصلاً جایگاهِ حضرت با دیگران قابل قیاس نیست. یعنی آن سیری بوده است که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم ترسیم کردهاند و جامعه به آن سمت نرفته است، و چون جامعه به آن سمت نرفته است و حضرت میبینند که کسی نیست تا بیاید و دفاع کند خودشان مجبور میشوند، تلخیِ غربت اینجاست، خودِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: بخدا سوگند حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به من فرمود دشمنانِ تو منافق هستند، با من دشمنی نکنید که بیچاره میشوید، و این موضوع خیلی تلخ است.
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: «کُنتُ فی أیّامِ رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله کَجُزءٍ مِن رَسولِ اللّهِ صلى الله علیه و آله»[۱] من زمانِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم انگار جزئی از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودم، «یَنظُرُ إلَیَّ النّاسُ کَما یُنظَرُ إلَى الکَواکِبِ فی افُقِ السَّماءِ» وقتی با حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بودم… وقتی کوچکتر بودم و کنارِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم راه میرفتم مردم میگفتند که او نور چشمِ حضرت خدیجه سلام الله علیها و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است، وقتی بزرگتر شدم و همهی این افتخاراتِ اسلامی بدستِ من شکل گرفت وقتی مردم مرا کنارِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میدیدند مرا جزئی از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم میدانستند، به من طوری نگاه میکردند که انگار به یک ستارهی دوردست نگاه میکنند، یعنی اینقدر مقام داشتند، یعنی مردم این «دست نیافتنی بودنِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه» را میدیدند و حدّاقل به احترامِ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه هم احترام میگذاشتند.
بعد فرمودند: «ثُمَّ غَضَّ الدَّهرُ مِنّی» روزگار مرا آنقدر پایین آورد و آنقدر به من ظلم شد که مرا با چه کسانی و چه کسانی و چه کسانی همنشین کردند، تا در نهایت در حکمیّت گفتند: علی و پسرِ هند و نابغه، یعنی معاویه و عمروعاص! به همین هم راضی نشدند…
لذا وقتی حضرت به معاویه نامه نوشتند، وقتی از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حمزه سیّدالشّهدا سلام الله علیه و جعفر رحمه الله علیه صحبت کردند فرمودند: خوب نیست انسان از خود تعریف کند، خدای متعال این کار را نهی کرده است… ولی چون قرار بود این نامه بدستِ دیگران هم برسد و نامهی حکومتی بود فرمودند: اگر میخواستم کلماتی میگفتم که برای دلهای مؤمنین آشنا بود، برای گوشهای شنوا آهنگِ آشنا بود، کسی را که تیرِ دنیا به او اصابت کرده است رها کنید، «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا»[۲]…
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه اینها را به معاویه فرمودهاند، یعنی ببینید اگر حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه میخواستند یک روزی فضائلِ خود را برای شیعیانِ خود مانند سلمانها بفرمایند چه میفرمودند!
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: ما صعنتِ خداییم، دستپروردهی خداییم، و مردم برای ما خلق شدهاند، یا به برکتِ ما خلق شدهاند، یا به واسطهی فیضِ ما خدای متعال به آنها نظر کرد… من اینجا تنازل میکنم، هر شارحی به این جملهی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه رسیده است تحیّر کرده است که اینجا حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه چه فرمودهاند!
باید توجّه کرد که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه این جمله را به معاویه و آن هم در یک نامهی عمومی فرموده است! نه یک کلاسِ خصوصی برای سلمان!
یکی از ویژگیهای عجیبِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه این است که این سخنان را میفرمودند و دیگران تکذیب میکردند، من نمیتوانم عباراتِ آنها را تکرار کنم، شما بروید و ببینید در شرایطی که حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه را با دیگران مقارنه میکنند و برای اینکه مردم گمراه نشوند حضرت باید از خودشان سخن بفرمایند و مردم در روی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه حضرت را در همان مسجد تکذیب میکردند!
لذا عباراتِ عجیبی از حضرت رسیده است، یک روزی حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه به معاویه ملعون فرمودند: آیا تو به من میگویی که من به قرآن عمل کنم؟ در حالی که من حقیقتِ قرآن و قرآن ناطق هستم؟
چه بلایی بر سرِ جامعه آوردهاید که جامعه با این حرف به صورتِ شما نمیزنند؟ و بعد این جامعه به من (حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه) میگویند که به قرآن عمل کن!
یعنی اگر حق گفته نشود بهتانهایی مطرح میشود که اصلاً آن کسی که غیورِ امّت و بزرگترین فردِ امّت است… کار به اینجا میرسد…
لذا حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه خودشان را در یکی از خطبههایشان اینطور معرّفی کردهاند: «إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى اِمْتَحَنَ بِی عِبَادَهُ»[۳] خدای متعال بواسطهی من بندگانی خود را امتحان کرد، «وَ قَتَلَ بِی أَضْدَادَهُ» دشمنانِ خود را بدستِ من کشت، «وَ جَعَلَنِی زُلْفَهً لِلْمُؤْمِنِینَ» من را مایهی تقرّبِ مؤمنین به خدا قرار داد، یعنی ای مؤمنین اگر به دنبالِ خدا هستید باید به سمتِ من بیایید تا من شما را به خدای متعال برسانم، «وَ حِیَاضَ مَوْتٍ عَلَى اَلْجَبَّارِینَ» من را کانونِ کشتارِ جبّارین قرار داد، لذا از من کینه به دل گرفتند.
زمان حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم خیلیها ادّعا میکردند که یا رسول الله! ما موالیِ شما هستیم، یعنی شما را مولا میدانیم و ما تابع هستیم، ما قبول داریم شما «أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»[۴] هستید، حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: همینکه حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم دیدند اینها در حالِ ادّعا کردن هستند که ما حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم را بعنوانِ «مولا» قبول داریم دستِ مرا بالا بردند، «رَافِعاً صَوْتَهُ» صدای خود را بلند کردند تا همهی جمع بشنوند، در زمانِ غدیر فرمودند «مَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاَهُ» اگر واقعاً قبول دارید من مولای شما هستم «فَعَلِیٌّ مَوْلاَهُ» او هم مولای شماست.
چون فرصت نیست من انتهای موضوع را عرض کنم که به غربتِ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه نزدیک است، لذا حضرت فرمودند: «فَأَنَا الذِّکْرُ الَّذِی عَنْهُ ضَلَّ»[۵] من آن ذکری هستم که از او گمراه شدهاند، «وَ السَّبِیلُ الَّذِی عَنْهُ مَال» من آن راهی هستم که از او منحرف شدند، من آن ایمانی هستم که به او کافر شدند، من آن قرآنی هستم که محجور شد، وگرنه ظاهراً قرآن که زیاد میخواندند، ولی با آن قرآنی که میخواندند به سمتِ من که حقیقتِ قرآن بودم تیر میزدند.
بعد حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه در نهایت فرمودند: آن دینی که تکذیب شد و آن صراطی که از آن سقوط کردند و نتوانستند با آن همراه بشوند «من» هستم.
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب صلوات الله علیه فرمودند: من الآن میگویم و شما تکذیب میکنید، این را بدانید که سرانِ دشمنانِ با من را روز قیامت خواهید دید که وقتی دیدند چطور بیچاره شدهاند یکدیگر را لعن میکنند، شما روز قیامت خواهید دید که اینها فریاد میزنند و یکدیگر را لعن و نفرین میکنند که چرا با علی (صلوات الله علیه) دشمنی کردیم، ولی وقتی من امروز با شما صحبت میکنم شما روی برمیگردانید.
[۱] شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، جلد۲۰، صفحه ۳۲۶ (کُنتُ فی أیّامِ رَسولِ اللّٰهِ صلى الله علیه و آله کَجُزءٍ مِن رَسولِ اللّٰهِ صلى الله علیه و آله، یَنظُرُ إلَیَّ النّاسُ کَما یُنظَرُ إلَى الکَواکِبِ فی افُقِ السَّماءِ، ثُمَّ غَضَّ الدَّهرُ مِنّی، فَقُرِنَ بی فُلانٌ وفُلانٌ … حَتّىٰ أرذَلَنی، فَجَعَلَنی نَظیراً لِابنِ هِندٍ وَابنِ النّابِغَهِ)
[۲] نهج البلاغه، نامه ۲۸
[۳] إثبات الهداه بالنصوص و المعجزات , جلد۳ , صفحه۲۰ (وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَعْمَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عکابه اَلتَّمِیمِیِّ عَنِ اَلْحُسَیْنِ بْنِ اَلنَّصْرَ اَلْفِهْرِیِّ عَنْ أَبِی عَمْرٍو اَلْأَوْزَاعِیِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فِی حَدِیثِ خُطْبَهٍ أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: وَ هِیَ خُطْبَهُ اَلْوَسِیلَهِ وَ هِیَ طَوِیلَهٌ یَقُولُ فِیهَا عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ: إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى اِمْتَحَنَ بِی عِبَادَهُ، وَ قَتَلَ بِی أَضْدَادَهُ، وَ أَفْنَى بِسَیْفِی جُحَّادَهُ، وَ جَعَلَنِی زُلْفَهً لِلْمُؤْمِنِینَ، وَ حِیَاضَ مَوْتٍ عَلَى اَلْجَبَّارِینَ، وَ سَیْفَهُ عَلَى اَلْمُجْرِمِینَ، وَ شَدَّ بِی أَزْرَ رَسُولِهِ وَ أَکْرَمَنِی بِنَصْرِهِ، وَ شَرَّفَنِی بِعِلْمِهِ وَ حَبَانِی بِأَحْکَامِهِ، وَ اِخْتَصَّنِی بِوَصِیَّتِهِ وَ اِصْطَفَانِی بِخِلاَفَتِهِ فِی أُمَّتِهِ، فَقَالَ وَ قَدْ حَشَدَهُ اَلْمُهَاجِرُونَ وَ اَلْأَنْصَارُ، وَ اِنْغَصَّتْ بِهِمُ اَلْمَحَافِلُ: أَیُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ عَلِیّاً مِنِّی کَهَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلاَّ أَنَّهُ لاَ نَبِیَّ بَعْدِی، فَعَقَلَ اَلْمُؤْمِنُونَ عَنِ اَللَّهِ نُطْقَ اَلرَّسُولِ إِذْ عَرَفُوا أَنِّی لَسْتُ بِأَخِیهِ لِأَبِیهِ وَ أُمِّهِ کَمَا کَانَ هَارُونُ أَخَا مُوسَى لِأَبِیهِ وَ أُمِّهِ، وَ لاَ کُنْتُ نَبِیّاً فَأَقْتَضِیَ نُبُوَّهً وَ لَکِنْ کَانَ ذَلِکَ مِنْهُ اِسْتِخْلاَفاً لِی کَمَا اِسْتَخْلَفَ مُوسَى هَارُونَ حَیْثُ یَقُولُ: «اُخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لاٰ تَتَّبِعْ سَبِیلَ اَلْمُفْسِدِینَ» وَ قَوْلُهُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ حِینَ تَکَلَّمَتْ طَائِفَهٌ فَقَالُوا: نَحْنُ مَوَالِی رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فَخَرَجَ رَسُولُ اَللَّهِ فِی حِجَّهِ اَلْوَدَاعِ ثُمَّ صَارَ إِلَى غَدِیرِ خُمٍّ فَأَمَرَ، فَأُصْلِحَ لَهُ مِثْلُ اَلْمِنْبَرِ، ثُمَّ عَلاَهُ وَ أَخَذَ بِعَضُدِی حَتَّى رُئِیَ بَیَاضُ إِبْطَیْهِ رَافِعاً صَوْتَهُ قَائِلاً فِی مَحْفِلِهِ: مَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاَهُ اَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ کَانَتْ عَلَى وَلاَیَتِی وَلاَیَهُ اَللَّهِ، وَ عَلَى عَدَاوَتِی عَدَاوَهُ اَللَّهِ، وَ أَنْزَلَ اَللَّهُ: اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ اَلْإِسْلاٰمَ دِیناً فَکَانَتْ وَلاَیَتِی کَمَالَ اَلدِّینِ وَ رِضَا اَلرَّبِّ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى، وَ ذَکَرَ اَلْخُطْبَهَ .)
[۴] سوره مبارکه احزاب، آیه ۶ (النَّبِیُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ۖ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ ۗ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَىٰ بِبَعْضٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَىٰ أَوْلِیَائِکُمْ مَعْرُوفًا ۚ کَانَ ذَٰلِکَ فِی الْکِتَابِ مَسْطُورًا)
[۵] الکافی، جلد ۸، صفحه ۲۸
پاسخ دهید