چرا امام ناامید نیست ما کوچکترین مشکل پیدا میکنیم، ناامید هستیم؟ چون افق دید امام را یاد نگرفتیم. افق دید امام را یاد نگرفتیم. امروز بعضی از بزرگان کشور ما این شباهت را یک مقدار دارند که ناامید نیستند، حرفهای آنها را میروید مقایسه میکنید میبینید احساس ناامیدی نیست. او به یک جایی وصل است. حتّی بزرگان علما هم وقتی به سراغ آنها میروی، مشکلات را میگویی ناامیدی دارند؛ میبینید مرحوم آیت الله حکیم رحمه الله علیه به امام چه میگوید، میگوید: این مردم را رها بکن، چه کار کردند؟! همین مردم به صورت شیخ فضل الله نوری ادرار کردند. چرا همیشه مردم مردم میکنی؟! امام یک چیزی است که آیت الله حکیم رحمه الله علیه نیست. این اشکال آیت الله حکیم نیست. بله میشد بهتر از این هم باشد ولی این اشکال نیست. امام اینطور است. امام ناامید نمیشود. شما پیدا بکنید بگویید: امام سجّاد صلوات الله علیه روحی له الفداء ۳۴ سال بعد از امام حسین علیه السّلام زنده بود، گفت: دیگر کافی است. یک مورد بگویید. زین العابدین صلوات الله علیه از روزی که وارد مدینه شد، از وقتی در مدینه ساکن شد، یک چند ماهی که گذشته بود، هر شب کیسهی غذا در خانههایی که خود او ایشان فرموده بود ۲۰ تا خانه در کلّ مکّه و مدینه ما را دوست ندارند، میبرد. پدر میبیند فرزندش او را دوست ندارد. اوّل ولایت مداری این است که انسان یاد بگیرد در مقابل نمایندهی منعم حقیقی که خداوند است و نمایندهی او پدر و مادر هستند، خاک باشد. پدر میبیند فرزند او را دوست ندارد یک کارهایی میکند که پدر دوست ندارد. از سر غذا او را بلند نمیکند. امام، امام عالم وجود است. سیّد الشّهداء علیه السّلام زین العابدین صلوات الله علیه اگر امام ما بود اگر امام زراره بودند، امام مروان هم هستند. امام شمر هم است. فرمود: ۲۰ تا خانه ما را دوست ندارند. پس چرا شما کیسهی غذا روی دوش خود میگذاری هر شب میبری. نه برای انتخابات است؛ حالا جلوتر عرض میکنم. سیستمهای فرهنگی شش ماه قبل از انتخابات در روستاها میزنیم، فکر میکنم مردم هم مثل من میمانند ارتفاع گوشهای آنها مشخّص است که چقدر است. شش ماه قبل از انتخابات اصلاً نرو، الآن کجایی؟ الآن پنج شنبه جمعهها کجا هستی؟ بعد از انتخابات هم مینشینند عزای… زین العابدین علیه السّلام ۳۴ سال بدون اینکه بخواهد در جایی کاندیدا بشود، طرفداری پیدا بکند، کنش اجتماعی داشته باشد، رئیس جمهور بشود، استاندار بشود، او را تحویل هم نمیگرفتند به این جهتها، ولی او کار خود را میکند. او اعتقاد دارد. او به معاد اعتقاد دارد به مبدأ اعتقاد دارد اصلاً برای مردم کار نمیکند که او را تحسین بکنند یا او را مذمّت بکنند، برای او فرقی نمیکند. در این ۳۴ سال هیچ روزی نمیگویند امام سجّاد علیه السّلام مرخصی گرفت و امشب نبرد. کیسه روی دوش خود نکشید؛ امام باقر علیه السّلام فرمود: بالای سر بدن مطهّر زین العابدین صلوات الله علیه… بدن مبارک زین العابدین علیه السّلام خیلی نحیف بود، خیلی لاغر بود. یعنی به شما بگویم اگر کسی مرد باشد صحنهی کربلا را دیده باشد… بعضی از بزرگان ما یک حالتی مکاشفه به آنها دست داده است، نقل شده است اینها دیگر تا آخر عمر خود آدم عادی نبودند. نمیتوانستند زندگی بکنند. آن کسی که فهم او از همه در عالم بیشتر است و با چشمهای خود هتک حرمت را دیده است. خود او غذا نداشت، لاغر بود «کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السّلام رَجُلًا صَرِداً»[۱] اینقدر بدن مبارک او ضعیف بود، خیلی سرمایی بود، لاغر بود. در وسائل است: «کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السّلام رَجُلًا صَرِداً» صرد بود، سرمایی بود. ضعیف بود، پر عبادت بود، ولی هر شب در خانهی همین مخالفین… او نمیفهمد که من منعم هستم، نمایندهی منعم هستم من که میدانم. ما کلاً با این خانواده سر و کار داریم.
[۱]– وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۴۶۲٫
پاسخ دهید